هاست پرسرعت
بازی

۱۰ ماموریت جانبی وقت‌گیر در بازی‌های ویدیویی که ارزش تمام کردن را دارند

۱۰ ماموریت جانبی وقت‌گیر در بازی‌های ویدیویی که ارزش تمام کردن را دارند

با افزایش پیچیدگی بازی‌های ویدیویی، ماموریت‌های جانبی نیز افزایش یافته‌اند. زمانی این تعهدات اضافی تنها به عنوان یک پاداش کوچک در نظر گرفته می‌شدند، اما IPهای اخیر تمرکز بیشتری بر مراحل اختیاری دارند، تا جایی که تکمیل آن‌ها بیشتر از کمپین اصلی طول می‌کشد. اگرچه این ماجراجویی‌ها اجباری نیستند، اما می‌توانند به طرز شگفت‌انگیزی اعتیادآور باشند.

تبلیغات

با این حال، زمانی که مراحل جانبی حسی شبیه به ماموریت واقعی پیدا می‌کنند، قضیه مشکل‌ساز می‌شود. اگر گشت‌وگذار و یا تکمیل خواسته‌های بازی ساعات زیادی طول بکشد، بازیکنان گمان می‌کنند که تنها دارند وقت خود را هدر می‌دهند.

به عبارت دیگر، زمانی که این کارها به جای لذت‌بخش بودن، وقت‌گیر باشند، انگیزۀ کمتری در بازیکنان برای تجربه کردن آن‌ها ایجاد می‌شود (هر گیمری که سری Batman Arkham را بازی کرده باشد، قطعاً این حس را در حین جمع‌آوری تمام تروفی‌های مربوط به ریدلر (Riddler) تجربه کرده است).

اجباری نبودن مراحل جانبی باعث نمی‌شود که توسعه‌دهندگان، آن‌ها را نیمه‌کاره رها کنند. ترکیب این ماموریت‌ها با چاشنی‌های خنده‌دار، مکانیک‌های منحصربه‌فرد و جهان‌سازی همه‌جانبه، می‌تواند آن‌ها را به لذت‌بخش‌ترین بخش از کل بازی تبدیل کند.

۱۰. Cappy In A Haystack از بازی Fallout 4

10 ماموریت جانبی وقت‌گیر در بازی‌های ویدیویی که ارزش تمام کردن را دارند.

در بستۀ الحاقی Nuka-World از این بازی، Sole Survivor در یک شکار گنج کوچک شرکت می‌کند. با استفاده از یک عینک منحصر‌به‌فرد، بازیکن باید ده شیء کوچک به نام Cappie را پیدا کند که در اطراف Titular Theme Park مخفی شده‌اند.

گشت‌وگذار در هر گوشه و کنار برای پیدا کردن یکی از این اشیاء واقعاً دیوانه‌کننده است، تا جایی که آنقدر خسته‌کننده می‌شود که بازیکنان ممکن است تسلیم شوند و باور داشته باشند که ارزش پاداشش را نخواهد داشت. به هر حال، چه تمجیدی می‌تواند چنین وظیفۀ پَستی را ارزشمند کند؟ یک جام؟ سلاحی ارتقا یافته؟ پول؟

مطمئن باشید تنها برای تماشای نتیجه‌گیری خنده‌دار آن، این ماموریت لایق کامل شدن است. هنگامی که تمام Cappieها پیدا می‌شوند، قهرمان ناشناس به دفتر بنیانگذار پارک، یعنی جان-کالب بردبرتون (John-Caleb Bradberton) دسترسی پیدا خواهد کرد.

بازیکن با جست‌وجوی اتاق، یک راه زیرزمینی پیدا می‌کند که به سر یخ‌زدۀ بردبرتون منتهی می‌شود. سپس بردبرتون توضیح می‌دهد که چگونه قبل از التماس به قهرمان ما برای کشتن او، از زندگی کردن مانند یک شیشه خسته شده است. رسیدن به این نقطه دردسر ساز است؛ اما آنچه که در پایان انتظار شما را می‌کشد قطعاً لذت‌بخش خواهد بود.

۹. Sunry’s Trial از بازی Star Wars: Knights Of The Old Republic

10 ماموریت جانبی وقت‌گیر در بازی‌های ویدیویی که ارزش تمام کردن را دارند.

هنگام شکار Darth Malak، ریوان (Revan) به سیارۀ مانان (Manaan) می‌رسد. این در حالی است که سیث (Sith) سابق قرار است در یک محاکمۀ قتل شرکت کند. پس از صحبت با مظنون و کشف سرنخ‌ها، ریوان می‌تواند تمام شواهد موجود را در اختیار قضات قرار دهد و همین موضوع، نتیجۀ محاکمه را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

از آنجایی که در طول این ماجراجویی، قدرت‌های نور و نیرو به حداقل می‌رسند، بازیکنان ممکن است از خود بپرسند که چرا باید زحمت آن را به خود بدهند. این یک Star Wars است، نه عنوانی از فرانچایز Ace Attorney!

با این حال، مرحلۀ Sunry’s Trial یکی از تامل برانگیزترین لحظات بازی است. وقتی ماموریت شروع می‌شود، بازیکنان تحت این تصور قرار می‌گیرند که سانری (Sunry) بی‌گناه است، اما پس از تحقیقات بیشتر، متوجه خواهید شد که سانری مرتکب قتل شده.

بنابراین، او باید محکوم شود، درست است؟ اما همه چیز چندان سیاه و سفید نیست، زیرا سانری یک سیث را کشته و از آنجایی که ریوان نیز تعداد بی‌شماری سیث و جدای را به قتل رسانده، مجازات کردن سانری ریاکارانه خواهد بود. با توجه به سوگند ریوان به جدای، قهرمان ما باید اطمینان حاصل کند که جنایتکار، حداکثر مجازات را دریافت خواهد کرد.

جالب است بدانید که این ماموریت با وجود عدم ارتباطش با داستان، یکی از بزرگ‌ترین درگیری‌های احساسی را نه تنها با ریوان، بلکه با شما نیز به وجود می‌آورد.

۸. Friendly Monsters از بازی Final Fantasy IX

10 ماموریت جانبی وقت‌گیر در بازی‌های ویدیویی که ارزش تمام کردن را دارند.

به نظر می‌رسد می‎‌توان از فرانچایز Final Fantasy یک کتاب دربارۀ ماموریت‌های جانبی طولانی و غیرضروری نوشت. در نتیجه این لیست بدون ذکر حداقل یک عنوان از این سری کامل نخواهد بود. در ابتدای کار باید بدانید که ماموریت Friendly Monsters از بازی Final Fantasy IX بسیار سخت است.

در حالی که زیدان (Zidane) و متحدانش به سراسر گایا سفر می‌کنند، در نبردهای تصادفی بی‌شماری شرکت خواهند داشت. اما اگر مبارزۀ شما با یک ملودی بسیار شاد – به جای موسیقی معمولی مبارزات – آغاز شد، نشان‌دهندۀ این است که با یک Friendly Monster مواجه شده‌اید.

وقتی این اتفاق می‌افتد، قهرمان داستان ما باید به این موجود یک جواهر هدیه دهد. در این صورت نبرد به پایان می‌رسد و تیم زیدان یک جواهر دیگر دریافت می‌کند که باید به یک Friendly Monster خاص دیگر عرضه شود.

حتی اگر بازیکن بداند که هر یک از این ده موجود در کدام مناطق زندگی می‌کنند، باز هم برخورد با آن‌ها تصادفی است. می‌دانید این به چه معناست؟ «تلاش بیش از حد با پاداش کم» یا به عبارت دیگر، «دست و پا زدن در بازی».

با این حال، دو دلیل وجود دارد که چرا Friendly Monsters باید تکمیل شود. اولاً، هر رویارویی با تعداد زیادی امتیاز و پاداش به بازیکن همراه خواهد بود و مهارت‌های گروه را در کمترین زمان افزایش می‌دهد.

از همه مهم‌تر، پیدا کردن هر ده هیولا به تیم زیدان برتری قابل توجه‌ای نسبت به سخت‌ترین باس اختیاری بازی، یعنی اوزما (Ozma) خواهد داد. او ممکن است مثل یک سنگ مرمر بزرگ به نظر برسد، اما به هیچ‌وجه شوخی‌بردار نیست. حملاتش بسیار بی‌رحمانه هستند و می‌تواند در عرض چند ثانیه، شما و تیمتان را با خاک یکسان کند.

اگر Friendly Monsters را تکمیل کنید، اوزما در برابر سایه (که معمولاً او را درمان می‌کند) و حملات فیزیکی آسیب‌پذیر خواهد شد و سخت‌ترین نبرد Final Fantasy IX بسیار آسان‌تر می‌گردد.

۷. Mind Of Madness از بازی Skyrim

10 ماموریت جانبی وقت‌گیر در بازی‌های ویدیویی که ارزش تمام کردن را دارند.

باتوجه به سیل عظیم ماموریت‌های جانبی‌ای که Skyrim ارائه می‌دهد، گیمرها می‌توانند هفته‌ها را صرف تجربۀ شاهکار بتسدا (Bethesda) کنند، بدون آنکه در کمپین اصلی بازی خللی ایجاد شود.

اگرچه این مراحل اختیاری جوایز قابل توجه‌ای دارند، اما بسیاری از آن‌ها به مبارزه با باس، پیدا کردن یک NPC یا یافتن گنج خلاصه می‌شوند. به این ترتیب، اکثر ماموریت‌ها به طرز شگفت‌انگیزی فراموش خواهند شد.

با این اوصاف، تمام گیمرها ماموریت Mind of Madness را به خاطر می‌آورند، زیرا بسیار ترسناک است … این مرحله پس از آن آغاز می‌شود که دراگون‌بورن (Dragonborn) از سوی شئوگورات (Sheogorath) خواسته می‌شود تا موردی را از ذهن امپراتور سابق، یعنی پلاگیوس (Pelagius)، بازیابی کند.

در این چشم‌انداز ذهنی، دراگون‌بورن باید وظایفی را انجام دهد که بسیار عجیب هستند و کاملاً متفاوت با بازی اصلی به نظر می‌رسند. قهرمان ما به جای مبارزه با اژدها، باید به نسخه کودکانه پلاگیوس در مقابله با وحشت‌های شبانه‌اش کمک کند.

دراگون‌بورن به جای مواجه شدن با یک گروه زامبی، باید یک سرباز کوچک را که نشان‌دهندۀ مسائل حل نشدۀ پلاگیوس است، از سر راه بردارد. همچنین، یک مهمانیِ چایِ الهام گرفته از آلیس در سرزمین عجایب نیز وجود خواهد داشت.

حتی با وجود اینکه دراگون‌بورن برای ماموریتش پاداش بزرگی دریافت نمی‌کند، طبیعت سوررئال این ذهن دیوانه مطمئناً تأثیر زیادی بر بازیکن خواهد گذاشت.

۶. Auditions از بازی Donkey Kong 64

10 ماموریت جانبی وقت‌گیر در بازی‌های ویدیویی که ارزش تمام کردن را دارند.

در Donkey Kong 64، گوریل کراوات‌دار مورد علاقۀ همه، باید در اطراف جزیرۀ Donkey Kong بچرخد تا موزهای طلایی خود را پیدا کند. اگرچه این ماجراجویی حماسی شامل ۲۰۱ موز طلایی است، شما تنها باید نیمی از این مقدار را برای برنده شدن بیابید.

حتی اگر تکمیل‌کننده‌ها مشتاق جمع‌آوری همه چیز باشند، نمی‌دانند چه چیزی در انتظارشان است. Donkey Kong 64 شامل ۳۸۲۱ آیتم است (که رکورد جهانی بیشترین آیتم‌های جمع‌آوری شده در یک بازی ویدیویی است). برای تکمیل این پلتفرمر غول‌آسا، خانوادۀ کونگ نیاز به شکار طرح‌ها، مدال‌ها، پری‌ها، کلیدها، تاج‌ها، سکه‌ها و تعداد زیادی موز دارند.

تعجبی ندارد که گیمرهای معمولی این کار را انجام نخواهند داد (مخصوصاً وقتی متوجه می‌شوند که باید مینی گیم Beaver Bother را بارها و بارها بازی کنند).

اما اگر بازیکنی به درجه تکمیل ۱۰۱ درصد دست یابد و مجدداً کمپین اصلی بازی را به پایان برساند، فیلم‌های خنده‌داری به آن ارائه می‌شود که شخصیت‌های بازی را در حال تست دادن برای دنباله آن به تصویر می‌کشند.

در سرتاسر این بخش، کرملینگز (Kremlings) یک تک‌خوانی آروغ‌‌زنی را اجرا می‌کند، کندی کونگ (Candy Kong) با وسایلش ور می‌رود، گناوتیس (Gnawtys) بامزه عمل می‌کند و دانکی کونگ (Donkey Kong) و کینگ کی‌.رول (King K.Rool) پتی کیک (یک نوعی بازی با دست) را اجرا می‌کنند.

هر چقدر هم که جمع‌آوری تک‌تک آیتم‌ها خسته‌کننده باشد، دیدن این موضوع که توسعه‌دهندگان با پایان دیوانه‌وار ماموریت اینگونه به بازیکنان خود پاداش می‌دهند، بسیار خوب است.

۵. The Shanties از بازی Assassin’s Creed IV: Black Flag

10 ماموریت جانبی وقت‌گیر در بازی‌های ویدیویی که ارزش تمام کردن را دارند.

پر کردن هر بازی با بی‌شمار کلکسیون برای جمع‌آوری، راهی غیرخلاقانه و پُرزحمت برای بهبود گیم‌پلی است. زمانی که آیتم‌ها به خودیِ خود عملکرد بسیار کمی دارند، برخی گیمرها ممکن است از بخش جمع‌آوری آیتم‌ها صرف‌نظر کرده و فقط به کمپین اصلی بازی پایبند باشند.

Assassin’s Creed IV: Black Flag حاوی بیش از ۵۰۰ کانکس برای یافتن است. هر بار که قهرمان ما، ادوارد کنوی (Edward Kennway) یکی از این اقلام را به دست می‌آورد، خدمۀ دزدان دریایی او ملودی جدیدی را برای خواندن در طول سفر یاد می‌گیرند.

کانکس‌های دریایی نه تنها تاثیری در داستان ندارند، بلکه جمع‌آوری آن‌ها یک کابوس است، زیرا در مدت زمان بسیار کوتاهی تغییر جهت می‌دهند و اگر ادوارد در عرض چند ثانیۀ اول، آن‌ها را به دست نیاورد قعطاً ناپدید خواهند شد. یعنی تا زمانی که کانکس دوباره ظاهر نشود نمی‌توانید برای به دست آوردنش تلاش کنید.

هر چقدر هم که این ماموریت جانبی پر زحمت باشد، به طرز شگفت‌انگیزی ارزشمند است. از آنجا که ادوارد ساعت‌های متعددی را در اقیانوس می‌گذراند، کشتی‌رانی باید کاملاً خسته‌کننده به نظر برسد.

اما با شنیدن صدای ملوانانی که ده‌ها تصنیف جذاب را اجرا می‌کنند، غیرممکن است سرگرم نشوید. حتی زمانی که بازیکن نمی‌داند کجا می‌رود، تا هنگامی که دور دیگری از قطعات بیلی رایلی را بشنود، اهمیتی به قایقرانی بی‌هدف خود نخواهد داد.

۴. Cinéma Vérité از بازی Silent Hill: Downpour

10 ماموریت جانبی وقت‌گیر در بازی‌های ویدیویی که ارزش تمام کردن را دارند.

با وجود اینکه سری Silent Hill بسیار مورد توجه قرار گرفته، Downpour قطعاً یکی از بدترین نسخه‌های این فرانچایز است. با توجه به مبارزات ناهمگون، اکتشاف تکراری و مشکلات تکنیکی، سخت است باور کنیم که این تیکه از همان پارچه‌ای بریده شده که برخی از بزرگ‌ترین آثار وحشتِ بقا محور را تا به حال خلق کرده است.

جالب اینجاست که بهترین بخش Downpour یک ماموریت اختیاری است که بعضی از بازیکنان، آن را به طور کامل از دست داده‌اند. پس از اینکه مورفی (Murphy) وارد یک سینمای متروکه می‌شود، اگر پروژکتور را تعمیر کرده و سه حلقه فیلم را پیدا کند، می‌تواند به تماشای یک فیلم مخفی بنشیند.

زمانی که همه چیز آماده شد، فیلم شروع به پخش روی پرده خواهد کرد. اما مورفی به جای اینکه فقط آن را تماشا کند، می‌تواند وارد فیلم شده و محیط اطراف خود را بگردد. این‌گونه سرنخ‌های بیشتری را از وضعیت ناگوار خود کشف خواهد کرد.

این سناریو تا حد زیادی خلاقانه بوده و تنها زمانی است که Downpour احساس یک عنوان Silent Hill را به شما القا می‌کند. اگرچه پاداش این ماموریت جانبی چندان زیاد نیست اما ارزش انجام دادن را دارد زیرا بسیار تخیلی، چالش برانگیز و ترسناک است.

اگر توسعه‌دهندگان برای تمام بازی به اندازۀ این بخش تلاش می‌کردند، Downpour قطعاً می‌توانست اثری کلاسیک و جذاب باشد.

۳. Ranni The Witch از بازی Elden Ring

10 ماموریت جانبی وقت‌گیر در بازی‌های ویدیویی که ارزش تمام کردن را دارند.

در Elden Ring، پس از شکست دادن لورتا (Loretta) قادر به تعامل با رانیِ جادوگر (Ranni the Witch) خواهید بود. هنگامی که او از شما درخواست کمک می‌کند، باید قبل از اینکه تصمیم بگیرید به او یاری دهید یا خیر، طولانی و سخت بیاندیشید.

به هر حال، کمک به رانی، قهرمان داستان را مجبور خواهد کرد تا در سخت‌ترین و وحشیانه‌ترین ماموریت جانبی بازی شرکت کند. منظور ما از «سخت» تنها یک «سخت معمولی» نیست، بلکه این ماموریت با استانداردهای Elden Ring سخت است.

خوشبختانه بسیاری از درخواست‌های رانی به ماموریت‌های دیگر گره می‌خورند تا بازیکن مجبور نباشد برای تکمیل همه چیز از مسیر خود خارج شود. اما از آنجایی که به نظر می‌رسد جادوگر مورد بحث ما خواسته‌های بی‌پایانی داشته باشد، کمک به او بیشترین زمان را در مقایسه با مراحل جانبی دیگر بازی نیاز خواهد داشت.

تارنیشد باید ژنرال رادان (Radahn) را شکست دهد، Fingerslayer Blade را از شهر ابدی برای رانی بیاورد، مجسمه وارونه را دریافت کند، با یک عروسک صحبت کند، سایۀ Baleful را به نبرد بطلبد و ۲۶ وظیفه دیگر را به اتمام برساند. این تلاش‌ها شامل مبارزه با دو باس بی‌رحم نیز می‌شوند.

برای ارج نهادن به تلاش‌های بازیکن، Darkmoon Greatsword قدرتمند و پایانی کاملاً جدید به شما پاداش داده خواهد شد که بسیار تاثیرگذار و حماسی است. مطمئن باشید تکمیل این ماموریت ارزش تمام سختی‌هایش را خواهد داشت.

۲. Upgrading The Fierce Deity Set از بازی Tears Of The Kingdom

10 ماموریت جانبی وقت‌گیر در بازی‌های ویدیویی که ارزش تمام کردن را دارند.

The Fierce Deity Set قدرتمندترین لباسی است که می‌توانید در بازی The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom صاحب شوید. قهرمان ما با پوشیدن هر سه قسمت، قادر خواهد بود از قوی‌ترین سلاح بازی یعنی Fierce Deity Sword استفاده کند.

در نگاه اول، به دست آوردن این دارایی‌های ارزشمند به طرز فریبنده‌ای آسان به نظر می‌رسد. لینک (Link) با دنبال کردن سرنخ‌های موجود در غار میسکو (Misko)، می‌تواند سه قسمت یاد شده را در کمترین زمان ممکن بیابد.

با این حال، ارتقاء The Fierce Deity Set مبحثی کاملاً متفاوت است. لینک در ابتدا باید چهار پری بزرگ را پیدا کند، اما متأسفانه این پری‌ها تا زمانی که آهنگ خاصی را نشنوند به شما هیچ کمکی نخواهد کرد.

بنابراین، لینک باید یک گروه موسیقی را در نزدیکی هر پری دنبال کرده و راهی برای انتقال آن‌ها به پری بیابد. هنگامی که هر پری، آهنگ آسمانی مورد نظرش را بشنود، موافقت می‌کند که به لینک یاری دهد.

برای ارتقای کامل The Fierce Deity Set، لینک باید بیش از سه جین از قطعات Hinox و شش Lynel guts را جمع‌آوری کند. ناگفته نماند که به دست آوردن تنها یکی از آیتم‌های یاد شده، بدون در نظر گرفتن بقیۀ موارد، چالشی فراتر از انتظار خواهد بود و در نهایت باید بیش از ۲۰۰۰ از اعتبار خود را نیز خرج کنید.

تکمیل The Fierce Deity Set بسیار زمان‌بر است و تنها حرفه‌ای ترین گیمرها از پس آن برمی‌آیند. اما وقتی این لباس خداگونه تا بالاترین حد ممکن ارتقا یافت، حتی پادشاه گلیوک (King Gleeock) هم شانسی در برابر قهرمان قدرتمند ما نخواهد داشت.

۱. Reuniting The Lovers از بازی Hades

10 ماموریت جانبی وقت‌گیر در بازی‌های ویدیویی که ارزش تمام کردن را دارند.

در Hades، زاگرئوس (Zagreus) عهد کرده که از دنیای زیرزمینیِ هزارتو فرار کند. هنگام سفر از طریق آسفودل (Asphodel)، او با شنیدن ملودی شاد اوریدیس (Eurydice)، به نوعی در میان کلمات گم می‌شود.

این نوازندۀ با استعداد به زاگرئوس می‌گوید که با اورفئوس (Orpheus) ازدواج کرده، اما از آنجا که او برای خدمت به هادس (Hades) استخدام شده، آن‌ها از هم جدا شده‌اند. حال، زاگرئوس باید برای متحد کردن دوبارۀ این عاشقان تلاش کند.

گفتن این کار بسیار ساده‌تر از انجام دادن آن است. زاگرئوس باید پنج شهد به اورفئوس هدیه دهد. از آنجا که این شهدها به ندرت ظاهر می‌شوند، زاگرئوس مجبور است بارها و بارها گودال موذیانه پدرش را تحمل کند، به امید اینکه شاید با خوراکی‌های آبدار مذکور مواجه گردد.

وقتی تمام شد، زاگرئوس باید کار مشابهی را برای اوریدیس (Eurydice) نیز انجام دهد. برای ملاقات با او، زاگرئوس باید حداقل از ۱۵ سیاهچال عبور کند. از آنجایی که ملاقات با اوریدیس تضمینی نیست، شما تنها می‌توانید امیدوار باشید.

اگر بازیکن با خوش‌شانسی بسیار هر بار اوریدیس را ملاقات کند و پنج شهد را نیز در اختیار داشته باشد، باز هم قبل از تکمیل این بخش از کوئست جانبی، باید از ۶۵ اتاق پر از شیطان بگذرد.

اما این تمام ماجرا نیست. زاگرئوس باید به اتاق اداری دسترسی پیدا کند، با نیکس (Nyx) در مورد قرارداد اورفئوس صحبت کرده و سه الماس به نیکس بدهد تا بتواند اورفئوس را از آنجا بخرد.

این ماموریت ممکن است غیرقابل تحمل به نظر برسد، اما بازیکن خوشحال خواهد شد که آن را تا انتها دیده است، مخصوصاً زمانی که می‌شنود اوریدیس و اورفئوس تجدید دیدار خود را جشن می‌گیرند.


منبع: WhatCulture.com

Love Gamesimple gamerAlbert Weskerمردان سایلنت هیلmasoud pc gamerYohanameysambPlaystation Tkj34477Haj_HosseinWalleRآریا حمیدیان (باسم سابق)snowgirlققنوس آسمانskull dark zoroleon S kennedyGubaruStarfieldVisible gamer manmore

مجله خبری gsxr

نمایش بیشتر
دانلود نرم افزار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا