آخر هفته چی بازی کنیم: دو ماجراجویی آخرالزمانی
آخر هفته چی بازی کنیم: دو ماجراجویی آخرالزمانی
به رسم چهارشنبهها، این هفته هم در قسمتی دیگر از مقالههای آخر هفته چی بازی کنیم به معرفی دو بازی میپردازیم. باتوجهبه آغاز پخش سریال لست آو آس، تصمیم گرفتم بازیهای این هفته را به آثاری با حال و هوای آخرالزمانی اختصاص دهم. پس بدون توضیحات بیشتر، سراغ معرفی بازیها برویم:
بازی The Walking Dead: Season One
برای بازی اول این هفته، یادی بکنیم از دوران خوش استودیو تلتیل دوستداشتنی و فصل اول بازی The Walking Dead که در زمان خودش حسابی سروصدا کرد و بهعنوان یک اثر ماجراجویی متفاوت، تبدیل به تجربهای ماندگار در صنعت بازیهای ویدیویی شد.
استودیو تلتیل، حتی پیش از بازی واکینگ دد سابقه کار روی بازیهای چند قسمتی یا همان اپیزودی را داشت که از جمله آنها میتوان به مجموعه Sam & Max اشاره کرد. این استودیو در سال ۲۰۱۱ اعلام کرد که در پی توافق با رابرت کرکمن، مجوز ساخت بازی با محوریت مجموعه کمیک واکینگ دد را بهدست آورده و قصد تولید آثاری براساس آن را دارد. کرکمن در پی این قرارداد، گفت که استودیو تلتیل در ساختههای قبلی خودش هم ثابت کرده که تمرکز زیادی روی روایت یک داستان واقعا خوب دارد و همین عاملی است که اشتیاق او را برای بازیهای واکینگ دد بیشتر میکند.
کرکمن در طول پروسه ساخت و بهطور دقیقتر نویسندگی بازی هم همکاری نزدیکی با تلتیل داشت و خب استودیو از همان ابتدا، سعی داشت تا تجربهای واقعا تأثیرگذار از واکینگ دد ارائه دهد. برای این منظور، تلتیل از بازیهایی مثل هوی رین هم الهام گرفت ولی بهگفته یکی از نویسندههای بازی، منبع الهام اصلی آنها برای جنبه تأثیرگذار بودن تصمیمگیریها، مجموعه مس افکت بوده است. همچنین سریال بازی تاج و تخت که در آن زمان روزهای بسیار درخشانی را سپری میکرد، از این نظر برای تیم نویسندگان حائز اهمیت بود که میتوانست در مدت زمانی کوتاه، شخصیتی خاص را به شکلی ایدهآل معرفی کند و نویسندگان بازی هم قصد داشتند تا بتوانند پرداخت کاراکترها را به این شکل داشته باشند.
به هر حال نتیجه تمام این موارد، درنهایت منجر به ارائه تجربه داستانی بسیار خوبی در بازی The Walking Dead شد و خب عوامل زیادی در رسیدن به این سطح دخیل هستند. یکی از اصلیترینِ این عوامل، شخصیتپردازی بسیار مناسب کاراکترهای بازی و ارتباط بین آنها است. این موضوع بیش از همه در ارتباط بین کاراکتر لی و کلمنتاین دیده میشود و اتفاقهایی که بین این دو رخ میدهد، آنقدر ظریف و درجهیک بهتصویر کشیده شده که تاثیرگذاری واقعا بالایی روی مخاطب دارد.
از طرف دیگر، تصمیمگیریها و تاثیر آنها در وقایع بازی هم جذابیت خاصی به تجربه واکینگ دد دادهاند. درواقع The Walking Dead را نمیتوان تجربه ادونچری رایج با محوریت حل پازل و معما دانست و بارِ گیمپلی بازی، بیش از هر چیزی روی دوش تصمیمگیریها و یک سری صحنههای کلیدزنی (QTE) است و خب مخصوصا موقعیتهای تصمیمگیری بازی آنقدر خوب طراحی شدهاند که همیشه چالش ذهنی درگیرکنندهای برای مخاطب ایجاد میکنند و پیچیدگی مناسبِ آنها از حیث تاثیری که روی وقایع و رفتار کاراکترها میگذارند، واقعا ارزشمند است.
به هر حال واکینگ دد پس از انتشار، حسابی مورد استقبال قرار گرفت و خیلی زود تبدیل به اثری واقعا موفق شد. در حال حاضر میتوانید نسخه کامل این بازی را که شامل هر پنج اپیزود اصلی آن میشود تجربه کنید و البته یک اپیزود ویژه به نام 400 Days و فصلهای بعدی بازی هم منتشر شدهاند. واکینگ دد در زمان انتشار جوایز مختلفی از جمله بهترین بازی ادونچر از مراسم دایس و بهترین بازی سال در مراسم اسپایک را دریافت کرد و از آن آثاری است که هیچوقت برای تجربه آن دیر نیست و قطعا میتوانید لذت زیادی از بازی کردنش ببرید.
بازی Unforeseen Incidents
دومین بازی این هفته، اثری به نام Unforeseen Incidents است که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد و یک بازی ماجراجویی اشاره و کلیک کلاسیک بهحساب میآید. این بازی هم فضایی آخرالزمانی و عجیب دارد که از قضا یکی از اصلیترین ویژگیهای مثبت آن بهحساب میآید.
بازی Unforeseen Incidents ما را با کاراکتری به نام هارپر پندرل همراه میکند که مهارت بالایی در کارهایی مثل تعمیر وسایل مختلف دارد. هارپر متوجه میشود که مردم شهر، در اثر ابتلا به ویروسی مرموز و عجیب کشته میشوند و همین بهانهای میشود تا او بهدنبال پیدا کردن عامل اصلی این مسئله باشد. داستان بازی از همان ابتدا، به شکلی عجیب و مرموز شروع میشود و به همین میزان هم در ادامه غیرقابلپیشبینی پیش میرود. اتمسفر بازی که بالاتر هم به آن اشاره شد، نقش خیلی مهمی در تاثیرگذاری بیشتر داستان دارد. Unforeseen Incidents اصلا و ابدا یک بازی شاد یا حال خوبکن نیست و خب این را میتوان از فضاسازی سرد و حتی بیاغراق افسردهکننده آن هم متوجه شد؛ ویژگی که شاید به مذاق برخی افراد هم خوش نیاید ولی واقعیت این است که بازی از این طریق خیلی خوب حال و هوای آخرالزمانیاش را بهتصویر کشیده و مواردی مثل موسیقی هم تا جایی به انتقال بهتر این حس کمک کردهاند.
جدا از ویژگیهای داستانی، Unforeseen Incidents از حیث روند کلی بازی و معماها هم وضعیت مناسبی دارد. معماهای بازی ازطریق تعامل با افراد یا اشیا حل میشوند و اصلیترین ویژگی مثبت آنها، منطق و درجه سختی معقول آنها است؛ به این معنی که معمولا هر پازل و معمایی، به روشی منطقی حل میشود و سطح چالش آنها هم به شکلی است که هم بازیکنان باتجربه ژانر ادونچر میتوانند لذت شیرین حل معماها را بچشند و هم اینکه بازیکنان تازهکار، با کمی وقت گذاشتن و فکر کردن به راهحل درست برسند. این ویژگی باعث میشود تا بتوان Unforeseen Incidents را به همه گیمرها، فارغ از تجربهای که در این سبک از بازیها دارند، پیشنهاد کرد.
در کل Unforeseen Incidents هم از آن بازیهایی است که اگر به آثاری با حال و هوای آخرالزمانی علاقه داشته باشید، گزینه خوبی برای تجربه بهحساب میآید و قطعا اتمسفر و روند کلی آن شما را ناامید نخواهد کرد.
در پایان لطفا نظرات خود را در مورد بازیهای این هفته با gsxr و کاربرانش بهاشتراک بگذارید.