بازیهایی که میتوانند به سریالهای جذابی تبدیل شوند
بازیهایی که میتوانند به سریالهای جذابی تبدیل شوند
بازیهای داستان محور زیادی هستند که میتوانند به سریالهای جذابی همانند سریال The Last of Us تبدیل شوند.
سرانجام پس از مدتها انتظار سریال آخرین بازمانده از ما (The Last of Us) از شبکه اچبیاو پخش شد، سریالی که اقتباسی بسیار مورد انتظار از مجموعه بازیهایی به همین نام از کمپانی ناتی داگ به شمار میرود. بینندهها استقبال بسیار خوبی از این سریال داشتند و منتقدان نیز آن را تحسین کردند.
تا به امروز اقتباسهای زیادی بر اساس با بازیهای ویدیویی ساخته شدند اما اکثر آنها نتوانستند آن مقبولیت را در بین مخاطبان و طرفداران داشته باشند و با شکست روبهرو شدند. با این حال، در سالهای اخیر و با پخش سریالهای انیمیشنی آرکین (Arcane) و کسلوانیا (Castlevania) در میان اقتباسهای شکست خورده از بازیها، آثار موفقی نیز به چشم میخورند.
حالا نیز سریال «آخرین بازمانده از ما» به عنوان آخرین اثر اقتباسی ساخته شده بر اساس بازیها توانست طلسم را بشکند و الگوی بسیار خوبی برای دیگر اقتباسها باشد. در هر صورت، چه طرفداران از موفقیت سریال «لست آف آس» راضی و خشنود باشند و چه طرفداران به طور کلی از اقتباسها از بازیها ناامید باشند، باید گفت که روند ساخت فیلم و سریال بر اساس بازیها همچنان ادامه خواهد داشت و در این میان میتوان به سریال خدای جنگ (God of War) از سرویس آنلاین آمازون پرایم و سریال اساسینز کرید (Assassin’s Creed) از سرویس آنلاین نتفلیکس در میان پروژههای متعدد اشاره کرد.
با این حال، در میان تمام پروژههای در حال توسعه، فرنچایزهای دیگری نیز همانند «لست آف آس» هستند که میتوانند به سریالهایی بسار جذب و تماشایی تبدیل شوند. همراه با ما باشید.
مس افکت
این سهگانه بسیار جاهطلبانه گستره وسیعی دارد که صدها ساعت گیم پلی را در بر میگیرد و احتمالات و اتفاقات داستانی درون کهکشانی آن به همان اندازه خود جهان هستی گسترده است. فرنچایز مس افکت یا تاثیر فراگیر (Mass Effect) بهترین عناصر ژانر علمی تخیلی را درون خود جای داده و در آن میتوان خوشبینی کاوشگرانه فرنچایز استار ترک (Star Trek)، تهدیدهای کابوسآمیز فرنچایز بیگانه (Alien) و همچنین دیوانگی سریال فاراسکیپ (Farscape) را پیدا کرد.
«مس افکت» در مرکز خودش درباره اکتشاف و شگفتی، دوستی و وفاداری است و در عین حال نیز تعادل بسیار خوبی بین شخصیتهای فرعی پر جنبوجوش، رابطههای احتمالی بین آنها و همچنین چالشهای حیلهگرانه برقرار کرده است. در این میان نیز شوخیهای بامزه باعث خلق میمهای جالب و ماندگاری شدهاند.
بازی نقشآفرینیای (RPG) با این حد از تراکم، منابع داستانی بسیار زیاد و خوبی را برای ساخت یک سریال فراهم میکند ولی باید کیفیت تولید سریال عالی باشد تا با این منابع داستانی برجسته همسو باشند. از سوی دیگر، انتخاب شخصیت زن برای فرمانده شپرد نیز میتواند جذابیت این سریال را دو چندان کند.
شایعات حاکی از آن هستند که سرویس آنلاین آمازون پرایم سعی دارد تا سریالی بر اساس این مجموعه بازی بسازد و در صورتی که این شایعهها حقیقت داشته باشند، میتواند خبری خوب و امیدوارکننده برای طرفداران باشد چراکه با توجه به بودجهای که آمازون به این سریال خواهد داد، مطمئنا نتیجه نهایی یک سریال فضایی حماسی و جذاب خواهد بود.
رد دد ریدمپشن
در سال ۲۰۱۸ میلادی، بازی رد دد ریدمپشن 2 (Red Dead Redemption 2) توانست به موفقیت قابل توجهی دست پیدا کند و نام کاراکترهای آن همچون آرتور مورگان، داچ وندر لیند و جان مارستون بر سر زبان همه افراد افتاده بود. این بازی توانست رکوردهای فروش را بشکند و طرفداران بسیار زیادی را بدست بیاورد.
با این حال باید گفت که هم زیباییهای موجود در بازی «رد دد ریدمپشن ۲» و هم خط داستانی آن به خوبی و بدون زحمت بسیار زیاد میتواند در دنیای سریال به نمایش گذاشته شود، آن هم در زمانی که ژانر وسترن مدرن توسط سریال یلواستون (Yellowstone) احیا شده است، سریالی ساخته تیلور شریدان که توانسته تحسین منتقدان و بینندهها را بدست بیاورد.
با این حال، برای آنکه سریال «رد دد ریدمپشن» بتواند بینندههای جدید را شوکه کند و آنها را به وجد بیاورد، بهتر است که ابتدا اتفاقات بازی دوم به نمایش گذاشته شود و سپس داستان مارستون از بازی اول به تصویر کشیده شود.
فاینال فانتزی
مجموعه بازیهای فاینال فانتزی محصولی از کمپانی توسعهدهندهای از کشور ژاپن به نام اسکوئر انیکس (Square Enix) است که توانسته با عرضه بازیهای بسیار جذاب و دوستداشتنیای از فرنچایز «فاینال فانتزی» و همچنین فرنچایز کینگدم هارتس (Kingdom Hearts) اوقات بسیار خوبی را برای نسل قدیمی و همچنین نسل امروزی رقم بزند.
تاکنون شانزده بازی در فرنچایز «فاینال فانتزی» ساخته شده و مطمئنا در سالهای آینده نیز بازیهای بیشتری در این مجموعه ساخته خواهند شد. همین نیز منابع بسیار خوبی و گستردهای را فراهم میکند تا بتوان از آنها سریالی جالبتوجه ساخت.
هر کدام از بازیها این پتانسیل را دارند تا چندین فصل قوس داستانی از یک سریال را پوشش بدهند و سازندگان این سریال احتمالی میتوانند هر کدام از بازیها را انتخاب کنند و در این میان، بازی Final Fantasy VII انتخاب بسیار خوب و شایستهای به شمار میرود اما نباید از دیگر نسخهها نیز گذشت. البته ساخت این سریال نیازمند بودجهای مناسب است که شبکه اچبیاو میتواند تامینکننده خوبی برای آن باشد.
آنچارتد
قبل از اینکه بازی «آخرین بازمانده از ما» عرضه شود و توجه گیمرها را به خود جلب کند، کمپانی ناتی داگ بیشتر برای ساخت مجموعه بازیهای آنچارتد (Uncharted) شناخته میشد. مجموعه بازیهای آنچارتد توانسته به بهترین شکل ممکن حس و حال و انرژی کلاسیک موجود در مجموعه فیلمهای ایندیانا جونز (Indiana Jones) را به روزگار مدرن بیاورد و داستان خودش را با کاراکترهای جذاب و شخصیت اصلی عالی با صداپیشگی نولان نورث همراه کند. همه این موارد در کنار یکدیگر سبب شدند تا این فرنچایز بتواند از رقبای خودش پیشی بگیرد.
در سال ۲۰۲۲ میلادی، کمپانی سونی پیکچرز اقتباسی سینمایی بر اساس این مجموعه بازی را با نقشآفرینی تام هالند در نقش نسخه جوان نیتن دریک به روی پرده سینماها آورد که با موفقیت خوبی همراه شد اما اکشنهای پر هرج و مرج این فیلم سبب شدند تا آن هسته احساسی شگفتانگیز بازیها تحت الشعاع قرار بگیرند. ساخت سریالی بر اساس این بازیها این امکان را فراهم میکند تا به شکلی بهتر این هسته احساسی مورد بررسی قرار بگیرد و داستانی بهتر روایت شود.
افسانه زلدا
مجموعه بازیهای افسانه زلدا (The Legend of Zelda) از شهرت بسیار خوبی برخوردار هستند و رفته رفته بیشتر تکامل پیدا میکنند و همین نیز آن را به یکی از فرنچایزهای خاص و برجسته تبدیل کرده است. همین نیز باعث شده تا ساخت سریالی بر اساس آن کاملا منطقی به نظر برسد.
همانطور که بازیهای «فاینال فانتزی» به صورت آنتولوژی هستند و از لحاظ داستانی ارتباطی بین آنها وجود ندارد، تعداد اندکی از بازیهای «افسانه زلدا» از لحاظ روایی به هم مرتبط هستند و همین نیز این امکان را با سازندگان سریال میدهد تا از بین گزینههای فراوان حق انتخاب داشته باشند و داستان مورد نظر خودشان را انتخاب کنند.
اخیرا سریال ویلو (Willow) توانست هیجان و نوستالژی خوبی از فیلمهای فانتزی دهه هشتاد میلادی را برای مخاطبان جدید به نمایش بگذارد و در همین راستا، سریالی بر اساس بازیهای «افسانه زلدا» نیز میتواند اثری تازه در میان سریالهای انیمیشنی بزرگسالانه باشد.
کرونو تریگر
اگر یک بازی شایسته ساخت سریالی ۱۰ فصلی بر اساس آن باشد، آن بازی کرونو تریگر (Chrono Trigger) از کمپانی اسکوئر انیکس است. این بازی داستانی حماسی و گسترده را روایت میکند که تاریخ را از سپیدهدم تا آینده دور به تصویر میکشد.
این داستان نیز از طریق شش شخصیت بازگو میشود که در دورههای مختلف زمین حضور دارند و در این میان نیز شخصیت شرور داستان یک موجود بیگانه با توانایی نابودی سیارهها است. این در حالی است که امکان سفر در زمان نیز سبب شده تا پایانهای محتمل زیادی برای داستان وجود داشته باشد.
آنتیل داون
بازی آنتیل داون (Until Dawn) همچنان نیز بهترین بازی ساخته شده توسط تیم سازنده استودیو Supermassive Games به شمار میرود که عناصر زیادی از فیلمهای اسلشر و تینیجری در آن به چشم میخورند و حسی خونین و شکوهمندانه دارد.
استودیو سوپرماسیو درون این بازی توانسته سرعت داستانی ژانر اسلشر را جای بدهد و همچنین فضایی ایزوله را ایجاد کند که پر از خون است. همین نیز سبب شده تا این بازی به آرامی شما را به سمت هیجان براند و به شما هشدار بدهد که اتفاقاتی ترسناک در شرف وقوع است.
کاراکترهای موجود در بازی «آنتیل داون» همه ویژگیهای کلیشهای شخصیتهای تینیجری را در خودشان دارند ولی این شخصیتها به اندازهای توسعه پیدا میکنند که باعث میشوند شما در مورد سرنوشت آنها نگران شوید. مفهوم داستانی بسیار تاثیرگذار و همچنین اساطیری درباره موجودات عمدتا ناشناخته نیز سبب شده تا داستان این بازی برای یک مینیسریال بسیار عالی باشد.
الدن رینگ
دخالت کمپانی FromSoftware و نویسنده جورج آر آر مارتین در بازی الدن رینگ (Elden Ring) سبب شد تا این اثر بسیار برجسته و خارقالعاده به نظر برسد. ترکیب شهرت این استودیو بازیسازی در زمینه فانتزیهای قرون وسطایی با جهانسازی خارقالعاده جورج مارتین نیز سبب خلق بازیای فوقالعاده شده است.
بازی «الدن رینگ» سرشار از داستانسرایی غنی و پیچیده، تجربه سینمایی عالی و ساعتها گیم پلی است. شخصیت اصلی به راحتی قابل شخصی سازی است و همین نیز این فرصت را در اختیار سازندگان سریال قرار میدهد تا آزادی کامل برای ظاهر و انگیزههای شخصیت اصلی داشته باشند.
در داستان این بازی، شخصیت اصلی با هیولاهای خطرناک مبارزه میکند و از سرزمینهای مختلف عبور میکند تا الدن رینگ را بازسازی کند و به ارباب بزرگ همه تبدیل شود. این در حالی است که گیمر میتواند تصمیم بگیرد که این اتفاق رخ ندهد.
در هر صورت، میتوان گفت که بازی «الدن رینگ» زیباییهای سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت (The Lord of the Rings: The Rings of Power) را درون خودش دارد و درون مایه تاریک بازی تاج و تخت (Game of Thrones) نیز در آن به چشم میخورد. همین نیز آن را به ترکیبی خارقالعاده تبدیل کرده که مطمئنا در دنیای سریال تماشایی خواهد بود.
هادس
بازی هادس یا هیدیس (Hades) دارای روایتی تند و تیز و تکاندهنده در مورد انتخاب، خانواده و فقدان است. این بازی داستان زاگرئوس با صداپیشگی دارن کورب را روایت میکند که پسر خدایان یونانی هادس و پرسفونه است.
او از دنیای اموات فرار نمیکند تا همانند نوجوانی سرکش از وظایف خودش طفره برود بلکه به دنبال پیدا کردن مادری است که هرگز او را ندیده و در همین حین نیز از مخفی کاری پدرش بسیار خشمگین است.
داستان بازی «هادس» پر از شخصیتپردازی متراکم است که در میان مبارزههای فراوان گنجانده شدهاند. همین نیز میتواند در یک سریال به خوبی به نمایش گذاشته شود و این در حالی است که داستان بازی به نحوی است که این امکان را به سازندگان سریال میدهد تا بتوانند پایانی شاد رقم بزنند. مطمئنا حفظ سبک هنری سرزنده، موسیقی متن راک و همچنین حضور کاراکترهای مکمل خوب همانند بازیها سبب خلق سریالی جذاب خواهد شد.
متروید
بازی متروید (Metroid) یکی دیگر از بازیهای برجسته روزهای باشکوه نینتندو به شمار میرود که جشنوارهای از مبارزههای علمی تخیلی و مهیج بین شخصیت اصلی و دزدان فضایی شرور است. فضای اصلی بازی متروید، حس و حال ترس از فضای بسته یا کلاستروفوبیا را ایجاد میکند و همین نیز به آن حس تعلیق میدهد.
شخصیت اصلی داستان نیز ساموس آران به عنوان یکی از اولین و مشهورترین قهرمانان زن در یک بازی شناخته میشود. داستان پس زمینه غنی و پربار او کاملا با فضای دنیای سریال مطابقت دارد. پدر و مادر او توسط دزدان فضایی کشته شدند و او توسط نژادی بیگانه بزرگ شد. در ادامه، او به ارتش فدراسیون کهکشانی پیوست و به عنوان یک شکارچی جایزهبگیر، ماجراجوییهای بسیار مهیجی را پشت سر گذاشت. مطمئنا این داستان در دنیای سریال بسیار جذاب خواهد بود.
نیمه عمر
بازی نیمه عمر (Half-Life) داستان آزمایش یک فیزیکدان را روایت میکند که باعث ایجاد دروازهای بین بُعدها میشود و همین نیز به بیگانهها این اجازه را میدهد تا به سیاره زمین حمله کنند و سعی در تصرف آن داشته باشند.
بیگانهها پس از نابودیهای فراوان، به سلطه میرسند و همین نیز باعث میشود تا مقامات قدرتمند دانشمند گوردون فریمن را درون یخ قرار بدهند و او به مدت بیست سال پس از حمله ابتدایی در حالت یخزده نگه دارند. پس از بیست سال، فریمن این حالت خارج میشود و به گروه مقاومت میپیوندد، گروهی که در حال مبارزه با اربابان بیگانه است و این در حالی است که زامبیها نیز در این جهان وجود دارند.
روایتهای اکشن محور و دیستوپیایی بازی «نیمه عمر» و دنباله آن به اندازه کافی قوی و مهیج هستند که بتوان آنها را در دنیای لایو اکشن به تصویر کشید. مطمئنا در نبود سریال برجسته و بزرگی همچون مردگان متحرک (The Walking Dead)، اقتباس سریالی از بازی «نیمه عمر» میتواند پاسخ بسیار خوبی برای تقاضای بینندهها برای سریالهای آخرالزمانی باشد.
توم ریدر
مجموعه بازیهای توم ریدر یا مهاجم مقبره (Tomb Raider) از جمله بازیهای ماجراجویی برجسته به شمار میرود که تاکنون سه فیلم سینمایی بر اساس آن ساخته و روی پرده سینماها به اکران در آمده است.
بازیهای اصلی مجموعه «توم ریدر» داستانهای زیادی داشتند که بر محوریت شخصیت اصلی لارا کرافت بودند و سازندگان میتوانستند از بین آنها انتخاب کنند اما آنها داستان خاستگاه این شخصیت که در بازی ریبوت سال ۲۰۱۳ میلادی به تصویر کشیده شده بود را برای فیلم «مهاجم مقبره» سال ۲۰۱۸ انتخاب کردند.
فیلم «توم ریدر» سال ۲۰۱۸ میلادی با بازی عالی آلیشیا ویکاندر در نقش اصلی بود و این اثر نیز برای داستان خودش الهام بسیار زیادی از منابع داستانی بازی سال ۲۰۱۳ گرفت اما تاثیرگذارترین بخش این بازی یعنی رابطه فداکارانه میان لارا و سم نیشیمورو را رها کرده بود.
درون بازی، لارو برای نجات بهترین و مورد اعتمادترین دوستش به یک جزیره رفت، چندین دشمن را کشت و ملکهای باستانی را شکست داد. برای لارای درون بازی، عشق در اولویت قرار داشته اما این موضوع در فیلم سال ۲۰۱۸ به چشم نمیخورد و همین نیز اندکی از تاثیرگذاری داستان آن کاسته است. مطمئنا به تصویر کشیده شدن داستان لارا کرافت در دنیای سریال میتواند بسیار جذاب و دیدنی باشد.
متال گیر سالید
خالق مجموعه بازیهای متال گیر سالید (Metal Gear Solid) یعنی هیدئو کوجیما در برنامههای متعدد برای توسعه اقتباسی سینمایی بر اساس این مجموعه بازی دخالت داشت، برنامههایی که از سال ۲۰۱۲ میلادی شروع شدند اما هیچ گاه به سرانجام نرسیدند.
در سال ۲۰۲۰ میلادی، اسکار آیزاک برای ایفای نقش سالید اسنیک به خدمت گرفته شد اما به دلیل گسترش همهگیری کرونا، برنامههای توسعه این فیلم متوقف شدند و از آن زمان نیز خبری از پیشرفت این پروژه به گوش نرسیده است. از همین رو، بهتر است که سازندگان برنامه خود را به جای یک فیلم، روی ساخت یک سریال متمرکز کنند چراکه شخصیتپردازی موجود در بازیها تنها متناسب با دنیای سریال خواهد بود.
این مجموعه بازیها برای داستان خودش از جنگ سرد الهام گرفته و در آن، فتنههای سیاسی، رویدادهای تاریخی متفاوت، مهندسی ژنتیک، کلونسازی، عناصر فراطبیعی، شکستن دیوار چهارم و بررسی مفهوم هویت را میتوان مشاهده کرد. همین نیز سبب شده تا فرمت سریال برای بازگو کردن داستان گسترده این مجموعه بهتر از فیلم باشد.
در این مطلب به معرفی برخی از بازیهای داستان محور پرداختیم که میتوانند همانند «لست آف آس» به سریالی جذاب و تماشایی تبدیل شوند. نظر شما در این رابطه چیست؟
منبع: کولایدر