بررسی حقایق ناگفته سائورون؛ ارباب شرارت سرزمین میانه
بررسی حقایق ناگفته سائورون؛ ارباب شرارت سرزمین میانه
به مناسبت پخش سریال The Lord of the Rings: The Rings of Power، به حقایقی از سائورون خواهیم پرداخت که طرفداران سرزمین میانه میتوانند از آنها بیاطلاع باشند.
پس از سالها انتظار، سرانجام امروز سریال The Lord of the Rings: The Rings of Power از سوی کمپانی آمازون در دسترس بینندگان قرار خواهد گرفت تا بتوانیم وارد جریانات مرتبط با دوره دوم سرزمین میانه شده و میزبان بازگشت سائورون باشیم؛ شخصیت مخوف و خبیثی که سرزمین میانه را بارها تا مرز سقوط پیش برده و اتفاقاتی غیرقابل پیشبینی را رقم زده است.
سائورون منفور، شخصیت خبیث سه گانههای ارباب حلقهها و هابیت، بارها سعی کرد تا با ایجاد تفرقه بین نژادهای الف، انسان و دوارفها، آنها را به جان یکدیگر انداخته و کنترل تمام سرزمین میانه را بر عهده بگیرد. فرمانروای بیرحمی که همیشه در پشت پرده اهداف پلیدی را دنبال کرده و ارتشی از موجودات کریه همیشه فرمانبردار وی هستند.
با این حال برخلاف آثار سینمایی ساخته شده از این فرنچایز، سائورون از تاریخچه بسیار گستردهای برخوردار است که بینندگان این مجموعه سینمایی اطلاعات کمی حول محور آن دارند. با توجه به این که این شخصیت خبیث اهمیت بسیاری در سریال جدید این فرنچایز خواهد داشت، لازم دانستیم تا به 14 حقیقت ناگفته سائورون پرداخته و بینندگان این مجموعه تلویزیونی را بیش از پیش برای مواجه با این شیطان بزرگ سرزمین میانه آماده نماییم.
توجه داشته باشید که برخی از موارد نام برده شده در این مقاله میتواند وقایع سریال حلقههای قدرت را برای شما اسپویل نماید.
سائورون در ابتدا موجود پلیدی نبوده است
برخلاف باقی شخصیتهای خبیث به یاد ماندنی تاریخ سینما همچون لرد ولدمورت، سائورون در آغاز پیدایش به هیچ عنوان موجود پلید و خبیثی نبوده و اهداف کاملاً متفاوتی را دنبال میکرده است.
او در آغاز مایایی تحت عنوان مایرون بود که در پیشگاه آئوله خدمت میکرد و بسیار پاک و معصوم بود. او همواره به دنبال سازماندهی جهان بود و خواهان برقراری نیکی بوده است. با این حال زمانی که ملکور، مقلب به مورگوت بائوگلیر به سمت تاریکی گرایش پیدا کرد، سائورون را وسوسه نمود که اگر در خدمت وی قرار بگیرد، میتواند به دانش و قدرتی بیانتها دست پیدا کرده و خواستههای پاکش را محقق نماید. وعدهای دروغین که منجر به فساد سائورون شد و او را نه تنها تبدیل به دست راست مورگوت کرد، بلکه بعدها زمینهساز تبدیل شدن او به شخصیت شرور سرزمین میانه نیز گشت.
سائورون میتواند قدرتمندترین مایا افسانههای تالکین لقب بگیرد
در جهانی که به دست تالکین خلق شده بود، مایاهای بسیاری وجود داشتند که در ریشههای جهان به زندگی مشغول بودند. موجوداتی قدرتمند که البته از والاها ضعیفتر بوده و به حدی پرتعداد هستند که در تاریخ نژاد الف هیچگاه تعداد دقیق آنها ذکر نشده است.
با این حال نسبت به مایاهای شناخته شده در جهان، شاید بتوان گفت که سائورون قدرتمندترین آنها بود که به دست مورگوت به تباهی کشیده شد و به عنوان بزرگترین خطر بر علیه نیروهای روشنایی قرار گرفت. حتی گندالف که به عنوان یکی دیگر از مایاها شناخته میشود نیز از قدرت سائورون واهمه داشته و همیشه برای رویارویی با وی مشقتهای بسیاری را تجربه کرده است.
سائورون و گندالف از رابطه بسیار خاصی برخوردار هستند
با وجود این که سائورون به عنوان رهبر شرارت سرزمین میانه شناخته میشود که گندالف نقطه مقابل وی قرار گرفته و پدید آورنده پاکی و امید میباشد، اما باید بدانید که این دو از رابطه بسیار خاصی برخوردار هستند که در ساختههای سینمایی این فرنچایز هیچگاه مورد اشاره قرار نگرفته است.
گندالف نیز مانند سائورون در ابتدا یک مایار بود که با سائورون یک پیوند خونی و فامیلی داشت. زمانی که سائورون به تباهی کشیده شد و قصد نابودی سرزمین میانه در سر داشت، این گندالف بود که وظیفه پیدا کرد تا به این سرزمین وارد شده و تهدیدات خیشاوند خود را خنثی نماید.
تواناییهای سائورن بی حد و اندازه است
سائورون نیز همانند رهبر پیشین خود مورگوت، به حدی قدرتمند و توانا است که برای نابودی دشمنانش میتواند از انواع و اقسام کارهای مختلف بهره ببرد. به عنوان مثال در دوره نخست، او میتوانست تا به مار، گرگ، خفاش و موجودی انسان مانند که از گلویش خون میچکد تبدیل شده و به راحتی از دید دشمنانش مخفی شود.
او حتی از این قابلیت برخوردار بود که ظاهری زیبا و جذاب به خود گرفته و باقی مردم سرزمین میانه را شیفته خود نماید. به عنوان مثال او برای تصاحب حلقههای ساخته شده توسط دوارفها و انسانها، خود را به موجودی تحت عنوان آناتار تبدیل کرد که از زیبایی بسیاری برخوردار بود و به راحتی این موجئدات فانی را گول میزد. حتی الفها که بسیار باهوش بودند نیز در شرف گول خوردن توسط سائورون بودند که در آخرین لحظه متوجه نیرنگ او شده و از رخ دادن یک فاجعه بزرگ جلوگیری کردند.
ظاحر حقیقی سائورون هیچگاه دیده نشده است
علیرغم این که در ساختههای پیتر جکسون (Peter Jackson) ما شاهد سائورونی هستیم که سر تا پایش با زره پوشیده شده است، اما حتی در کتابهای تالکین نیز هیچگاه فرم و شکل واقعی او دیده نشده است.
در کتاب سیلماریون، شخصیت سائورون بیشترین حضور در این فرنچایز را داشته است. با این حال حتی در داستانهای این مجموعه نیز سائورون همیشه در شکل و فرم موجودات دیگر ظاهر شده و روی واقعی خود را پنهان کرده است. در حالی که تالکین به دفعات ویژگیهای مختلف او را مورد اشاره قرار داده است، اما به هیچ عنوان ظاهر واقعی او فاش نشده و برای همین نیز هیچ شخصی در دنیای ارباب حلقهها شکل و فرم حقیقی سائورون را مشاهده نکرده است.
سائورون هیچگاه موفق به شکست لوثین نشده است
لوثین تینوول فرزند پادشاه دوریات و ملکه نژاد مایاها میباشد که حضور پر رنگی در روایات سیلماریون دارد. الفی که درسرزمین میانه زیباییاش زبانزد تمام مردم بوده و از اجداد گالادریل محسوب میشود.
زمانی که معشوقه او برن، در زندان مورگوت حبس میشود، وی برای آزادی او رهسپار شده و وقایع هیجانانگیزی را رقم میزند. یک پیشگویی در این افسانه وجود دارد که فاش نمود بزرگترین گرگ تاریخ این سرزمین حضور موثری در ماجراجوییها لوثین ایفا خواهد کرد. به همین منظور نیز سائورون خود را به مانند یک گرگ جا زد تا بتواند نقشههای لوثین را خراب نماید تا مورگوت پیروز این ماجرا گردد. با این حال نقشههای سائورون نتیجه عکس داده و لوثین او را شکست میدهد.
سائورون دست به تمسخر نژادهای سرزمین میانه زده است
همانگونه که در فیلم The Fellowship of the Ring شاهد بودیم، گونهای از اورکها وجود داشتند که به نوعی برای تمسخر نژاد الف ساخته شده بودند. با این حال در کتابهای این فرنچایز، سائورون برای تمسخر و توهین باقی نژادها نیز دست به خلق موجودات مختلفی زده است.
شاید جالب باشید تا بدانید که ترولها، غولهای کریه ارباب حلقهها، به این منظور خلق شدند تا درختان سخنگو را مورد تمسخر قرار دهند. سائورون اندازه، جثه و سرعت مشابهی را برای این ترولها در نظر گرفت تا تمام ویژگیهای مثبت درختان سخنگو را زیر سوال ببرد.
گیل-گالاد توسط سائورون سوزانده میشود
گیل-گالاد آخرین پادشاه سرزمین نولدور میباشد که دوستی عمیقی با الروند داشته است. شخصی که حضوری پر رنگ در طی وقایع دوره دوم داشته و برای مقابله با سائورون از تمام قوایش مایه گذاشته است. فروانروای بزرگی که به دفعات در سریال The Lord of the Rings: The Rings of Power مشاهده خواهد شد.
یکی از ویژگیهای سائورون، میزان گرمای شدیدی است که از بدن او ساطع شده و حتی میتواند خود وی را نیز به صورت کامل بسوزاند. در طی نبرد پایانی دوره دوم که در سرزمین موردور به وقوع میپیوندد، الندیل، گیل-گالاد و ایسلدور با همراهی یکدیگر وارد مبارزه مستقیم با سائورون شده تا بتوانند حلقه وی را از دستانش جدا و نابودش کنند.
نبرد این سه مبارز و سائورون به حدی دشوار و خونین پیش رفته که الندیل و گیل-گالاد مجبور میشوند خود را فدا نمایند تا ایسیلدور این شانس را پیدا کند که سائورون را نابود نماید. گیل-گالاد در اقدامی شجاعانه حواس سائورون را پرت نموده و ایسیلدور موفق میشود تا انگشت سائورون را قطع نماید. شوک بزرگ نابودی بدن سائورون که در آغاز فیلم اول ارباب حلقهها مشاهده کرده بودیم، به حدی داغ و سوزان است که تمام بدن گیل-گالاد را آتش میزند. فداکاری او که منجر به مرگ دردناکش میشود، این فرصت را برای ایسیلدور فراهم کرد تا حلقه قدرت را از دستان سائورون جدا کرده و نیروهای تاریکی را نابود نماید.
سائورون مسبب ساخت حلقههای قدرت بوده است
سائورون به دلیل این که در فرم مایای خود نزد آئوله خدمت میکرد که یک آهنگر زبردست بود، او نیز تواناییهای گستردهای در صنعتگری پیدا کرد. به همین دلیل نیز او زرهی را برای خود طراحی کرد که تنها تعداد انگشتشماری از قهرمانان سرزمین میانه میتوانستند به سختی حتی خراشی روی آن ایجاد نمایند.
او همچنین در زمان حیات خود دست به خلق جواهراتی زد که هیچکس در این دنیا توان رقابت با او را پیدا نمیکرد. او با حیلهگری موفق شد تا حلقههایی را برای الفها، دوارفها، انسانها و یک حلقه را برای خود خلق نماید که تمام سرزمین میانه را به آشوب و هرج و مرج بکشاند.
3 قهرمان تا سر حد مرگ برای نابودی سائورون تلاش کردند
در سکانس آغازین فیلم The Fellowship of the Ring شاهد مبارزه حماسی آخرین اتحاد در برابر نیروهای سائورون بودیم؛ سکانسی که علیرغم جذابیتهای بصری ولی اطلاعات بسیار کمی را به مخاطب ارائه میدهد. یکی از جذابترین و هیجانانگیزترین وقایع تمام تاریخ سرزمین میانه، کنار هم قرار گرفتن الندیل، گیل-گالاد و ایسلدور برای رویارویی با سائورون میباشد.
طبق کتابها، در آخرین نبرد دوره دوم، این سه نفر به عنوان آخرین امید نیروهای روشنایی به مقابله با سائورون میپردازند. ابتدا الندیل و گیل-گالاد وارد نبرد با وی شده تا بتوانند حواسش را پرت کنند تا ایسیلدور بتواند انگشتر را از دست وی جدا نماید. این مبارزه به حدی کشنده میشود که پس از قطع انگشت سائورون به دست ایسلدور؛ الندیل و گیل-گالاد جان خود را از دست میدهند.
ایستادگی سائورون در برابر والارها
والارها ارواح قدرتمندی بودند که برای مقابله با مورگوت وارد میدان شده و تحت فرمان الوواتار، یگانه خالق هستی فرمان میپذیرفتند. ارواحی همچون مانوه، اولمو، آئوله، اورومه، ماندوس، وانا، نسا و وایره که هر کدام از تواناییهای منحصر به فردی برخوردار بوده و وظیفه خاصی را دنبال میکردند.
آنها پس از این که موفق میشوند تا مورگوت را شکست دهند، سائورون را مییابند که برای رحمت و بخشش التماس میکند. والارها تنها موجوداتی بودند که میتوانستند در مورد آینده سائورون تصمیم بگیرند و همین مسئله موجب وحشت وی شده بود. سائورون که خود را در شرایط خطرناکی دیده بود و نمیخواست به سرنوشت مورگوت دچار شود، از دستورات والارها امتناع کرده و برای مدتی طولانی از دیدگان تمام دنیا مخفی میشود.
سائورون مسبب نابودی سرزمین نومنور است
در اواخر دوره دوم که شرایط برای سائورون باب میلش پیش نرفته بود، او باری دیگر تغییر چهره داد تا بتواند از طریق نیرنگ و حیلهگری حاکم نومنور را فریب داده و آنها را به پرستش مورگوت دعوت نماید.
پرستش مورگوت و عدم پیروی از دستورات والارها باعث خشم خدای یگانه، الوواتار شد و او تمام سرزمین نومنور و مردمش را در زیر اقیانوس دفن کرد تا خطای آنها سرلوحه باقی مردم سرزمینهای دیگر قرار بگیرد. حیلهگریهای سائورون نه تنها منجر به نابودی سیل عظیمی از مردم بخشی از جهان شد، بلکه باعث شد تا والینور برای همیشه از دسترس تمام جهانیان خارج شده و تنها الفها اجازه رفت و آمد به آن مکان را داشته باشند.
سائورون هنوز هم میتواند زنده باشد
با غرق شدن گالوم در اعماق مواد مذاب کوهستان موردور که منجر به ذوب شدن حلقه شرارت شده است، شاهد نابودی چشم سائورون بودیم؛ آخرین بازمانده از قدرتهای بیشمار شیطان بزرگ در سرزمین میانه که تبدیل به خاکستر شد.
با این حال باید بدانید که برخلاف تصور عموم مردم، موجودیت او حتی با سقوط برج نیز نابود نشده است؛ زیرا سائورون به سایهای بزرگ اما ناتوان در آسمان تبدیل گشته که بر فراز سرزمین موردور شناور است و با کوچکترین بادی میتواند پراکنده گردد. همانگونه که گندالف فاش میکند، او به حدی ضعیف و ناتوان شده که بعید است بتواند باری دیگر ظهور پیدا نماید. اگرچه که یک پیشبینی وجود دارد که واقعهای متفاوتی را بیان میکند. باستانیترین پیشگویی جهان که داگور داگورات نام داشته و به مانند یک آخرالزمان برای تمام موجودات فانی و غیرفانی میباشد. یک پیشگویی که حکایت از بازگشت سائورون و مورگوت دارد.
واقعه داگور داگورات به عنوان آخرالزمان افسانه تالکین شناخته میشود
با وجود این که سائورون را میتوان بدترین اتفاقی دانست که بر سر سرزمین میانه رخ داده است، اما شرارتهای او در مقابل مورگوت عملاً هیچ است. یک پیشگویی باستانی فاش کرده که در واقعه داگور داگورات که به عنوان آخرالزمان سرزمین آردا شناخته میشود، مورگوت بازگشته و خورشید را برای همیشه نابود میکند که منجر به نبردی بسیار عظیم و وحشتاک خواهد شد که تمام سرزمین میانه را درگیر میکند.
طبق این پیشگویی، سائورون نیز برای باری دیگر در رکاب رهبر خود قرار گرفته و در کنار مورگوت وارد عظیمترین نبرد تمام تاریخ آردا میشود. نبردی که نیروهای روشنایی به واسطه تورین تورامبار میتوانند یکبار برای همیشه مورگوت را شکست داده و انتقام تمامی موجودات کشته شده توسط وی را بگیرند. این واقعه باعث خواهد شد تا بهار اول برای همیشه پایان یافته و بهار دومی آغاز شود که هیچکس از آینده آن خبر ندارد.
با توجه وقایع سریال The Lord of the Rings: The Rings of Power که در دوره دوم به وقوع میپیوندد، آیا میتوانیم شاهد روایتی اختصاصی حول محور سائورون و اهداف او باشیم؟ نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: اسکرینرنت