حقایق جالب فیلم Se7en | هفت قتل براساس هفت گناه نابخشودنی
حقایق جالب فیلم Se7en | هفت قتل براساس هفت گناه نابخشودنی
فیلمهای دیوید فینچر خیلی راحت میتوانند درمیان بهترین فیلم های جنایی و معمایی تاریخ سینما قرار بگیرند و فیلم Se7en بدون شک یکی از بهترینها درمیان فیلمهای او بهشمار میرود. این فیلم در سال ۱۹۹۵ میلادی به تهیهکنندگی آرنولد کوپرسون با بودجهای ۳۰ میلیون دلاری تولید و فروش بسیار خوب ۳۳۰ میلیون دلاری را پشتسر گذاشت. نقشآفرینی فوقالعاده برد پیت، مورگان فریمن و کوین اسپیسی را میتوانیم مهمترین جنبه مثبت این فیلم بدانیم. فیلمی که میتوانیم کثافت پشت داستان آن را با پوست و گوشتمان حس کنیم و اتمسفر تاریک آن در بندبند وجودمان رخنه میکند.
داستان فیلم درباره کارآگاه دیوید میلز جریان دارد که بهتازگی به بخش جنایی منتقل شده و و قرار است جایگزین کارآگاه سامرست شود. این دو کارآگاه بهعنوان آخرین پرونده سامرست روی پرونده قتلی مربوطبه یک قاتل سریالی کاملا دیوانه کار میکنند که داستانهای فوقالعاده جذاب و تأثیرگذار این پرونده روند اصلی داستان این فیلم را شکل میدهند. اگر یک فیلم سینمایی علاوهبر هیجانانگیز بودن و داستان جنایی جذاب، مفاهیم انسانی مهمی را بهتصویر بکشد، فیلم هفت بدون شک همان فیلم است. در این مقاله تصمیم گرفتیم تا نگاهی کنیم به حقایق جالب فیلم Se7en؛ حقایقی که شاید از آنها اطلاعی نداشته باشید.
«توجه: مطالعه این مقاله ممکن است قسمتهای مهمی از داستان فیلم Se7en را برای شما اسپویل کند»
۱- از ایده تا ساخت
یکی از محتملترین نظراتی که پس از تماشای فیلم هفت به ذهن بیننده خطور میکند این است که احتمالا ایده ساخت و داستان این فیلم سینمایی زاییده ذهن شخصی مثل استفن کینگ یا حتی خود دیوید فینچر باشد ولی اصلا و ابدا اینگونه نیست. اندرو کوین واکر، نویسنده داستان فیلم Se7en در زمان نوشتن این داستان در یکی از قسمتهای شرکت موسیقی Tower Records کار میکرد و هیچ کاری به صنعت سینما نداشت.
بااینحال واکر از یک آموزشگاه فیلمسازی فارغالتحصیل شده بود و پس از گذشت چند سال بااینکه علاقه بسیار زیادی به سینما داشت ولی بههیچوجه موفقیتی در این مسیر بهدست نیاورد و نتوانست وارد یکی از شاخههای این صنعت شود. زمانیکه وی در آن شرکت موسیقی فعالیت داشت و نتوانسته بود مسیر سینمایی خودش را ادامه دهد، به سختی با افسردگی دستوپنجه نرم میکرد و در همان زمان یک داستان بسیار تاریک و آزاردهنده درباره یک قاتل سریالی نوشت که مقتولانش را براساس هفت گناه کبیره انتخاب میکرد.
این داستان بهقدری تاریک بود که حتی نزدیکان واکر برای سلامت روحی او نگران شده بودند ولی خود اندرو کوین واکر از داستانی که خلق کرده بود رضایت بسیار زیادی داشت و بههمیندلیل تصمیم گرفت تا آن را برای دیوید کپ، نویسنده حرفهای و بسیار کاربلد هالیوود ارسال کند؛ نویسندهای که در کارنامه او میتوان آثاری مانند مجموعه مأموریت غیرممکن، سهگانه مرد عنکبوتی و مجموعه ایندیانا جونز را دید.
واکر که امید زیادی به خوانده شدن داستانش توسط دیوید کپ نداشت چند روز بعد تماسی دریافت کرد که خود دیوید کپ با او برقرار کرده بود. کپ نهتنها داستان واکر را خوانده بود که شیفته آن و شیفته طرز نگاه واکر به این داستان شده بود. درهمینراستا دیوید کپ به واکر گفت که داستانش را برای مدیر برنامههای خود ارسال کرده تا او بتواند برای ساخت این داستان افراد مناسبی را پیدا کند. بااینحال دیوید کپ به واکر پیشنهاد کرد تا برای بهتر شدن داستانش از یک یا دو نویسنده حرفهای کمک بگیرد. مدیر برنامههای کپ درنهایت توانست با مدیران شرکت نیولاین سینما به توافق برسد تا این شرکت وظیفه ساخت یک فیلم سینمایی براساس این داستان را برعهده بگیرند.
حضور دیوید فینچر بهعنوان کارگردان این فیلم سینمایی هم داستان جالبی دارد. پس از تجربه نسبتا ناموفق او در فیلم Alien 3 او میدانست که قرار نیست پیشنهادهای زیادی به او شود تا بتواند استعداد خودش را بهخوبی نشان دهد؛ چراکه در آن زمان دیوید فینچر هیچ تجربه موفقی در سینما نداشت و قاعدتا استودیوهای فیلمسازی سعی میکنند سمت چنین کارگردانهایی نروند.
بااینحال وی پس از مطالعه فیلمنامه فیلم هفت تلاش زیادی کرد تا بتواند وظیفه کارگردانی آن را برعهده بگیرد و دلیل تلاش او این بود که از طرز نگاه این داستان به پایانبندی یک فیلم در ژانر جنایی شگفتزده شده بود. چراکه بسیاری از فیلمهای جنایی پایانی خوش و قابل پیشبینی داشتند ولی فیلم هفت بههیچوجه چنین المانی را در خود جای نداده است.
فیلم هفت چنان موفقت بزرگی برای دیوید فینچر بهشمار میرفت که پیشنهادهای زیادی پس از این فیلم دریافت کرد و این موضوع را تا حد زیادی مدیون اندرو کوین واکر بود. بههمیندلیل برای ادای احترام به وی نهتنها از کمک او در فیلمنامه فیلم Fight Club استفاده کرد که نامهای سه شخصیت اصلی این فیلم را از روی اسم او بهترتیب اندرو، کوین و واکر انتخاب کرد.
۲- دخالتهای استودیوی سازنده و تغییرات فیلمنامه
همانطور که توضیح دادیم استودیوی New Line Cinema مسئولیت ساخت این فیلم سینمایی را برعهده گرفت و از آن جایی که در آن زمان ساخت چنین فیلم ساختارشکنی ریسک بسیار بزرگی بهشمار میرفت این استودیو برای تضمین موفقیت مالی این فیلم تصمیم گرفت تا تغییرات زیادی را در فیلمنامه آن ایجاد کند.
برای مثال در زمان ساخت این فیلم سینمایی استودیوی نیولاین سینمای قصد داشت تا پایانی بسیار خوش و البته بسیار کلیشهای را جایگزین پایان اصلی این فیلم کند که نهتنها با مخالفت دیوید فینچر و اندرو کوین واکر روبهرو شد که بازیگران اصلی آن هم اصلا و ابدا با آن موافق نبودند. بههمیندلیل برد پیت مدیران این استودیو را تهدید کرد که در صورت ایجاد یک تغییر اجباری در پایانبندی این فیلم سینمایی قراردادش را بهطور یک طرفه با آنها فسخ خواهد کرد و جریمه این کار را هم خواهد داد چراکه قصد نداشت در یک فیلم جنایی کاملا کلیشهای نقشآفرینی کند.
ایده مدیران این استودیو این بود که همسر شخصیت دیوید زنده بماند و پایان نقشه فوقالعاده جان دو نیز شکست بخورد و هر دو کارآگاه داستان خیلی قهرمانانه این پرونده را ببندند. اگر این اتفاق رخ میداد باور کنید فیلم Seven هیچوقت محبوبیت امروز خودش را بهدست نمیآورد و تنها پس از سه یا چهار ماه در زبالهدانی تاریخ سینما بهدست فراموشی سپرده میشد.
یکی دیگر از دخالتهای مدیران نیولاین سینما به کوین اسپیسی مربوط میشد که آنها با ایده قرار نگرفتن نام او درمیان اسامی بازیگران فیلم مخالف بودند. دلیل این مخالفت هم مشخص است؛ حضور نام کوین اسپیسی و حضورش در تبلیغات فیلم خیلی راحت میتوانست بینندگان بیشتری را به سینماها بکشاند و برای آنها منفعت مالی بیشتری داشت. بااینحال خود کوین اسپیسی همراهبا دیوید فینچر و اندرو واکر عقیده داشتند اشاره نکردن به نام کوین اسپیسی میتواند جذابیت داستان فیلم را بسیار بیشتر کند؛ موضوعی که در آن کاملا حق با آنها بود. نام کوین اسپیسی همچنان در فهرست بازیگران این فیلم در ویکیپدیا قرار ندارد!
نهتنها کارآگاههای حاضر در داستان فیلم نمیدانستند این قاتل سریالی چه شخصی است بلکه مخاطبان فیلم هم نمیدانستند بازیگر این شخصیت چه کسی است. بههمیندلیل در زمانیکه جان دو با نقشآفرینی فوقالعاده کوین اسپیسی و با آن ظاهر ترسناک خودش را درمقابل کارآگاهها قرار میدهد، مو به تن بیننده سیخ میکند. سکانسی بدون هیچ شکی به یکی از سکانسهای ماندگار تاریخ سینما تبدیل شده است.
البته باید به این موضوع اشاره کنیم که چند ایده منطقی برای تغییر فیلمنامه در ذهن واکر و فینچر قرار داشت. برای مثال آنها ایده اینکه در انتها سامرست به جان دو شلیک کند را بررسی میکردند؛ موضوعی که در نسخه ابتدایی داستان واکر نیز قرار داشت ولی پس از بررسیهای زیاد به این نتیجه رسیدند که فروپاشی روحی دیوید مایلز در آن لحظه میتواند تاثیرگذاری بسیار بیشتری داشته باشد.
۳- احتمال حضور بازیگرانی متفاوت
درحالحاضر که همه ما از تماشای فیلم Seven لذت بردهایم و آن را بارها و بارها تماشا کردهایم، نمیتوانیم شخصیتهای اصلی این فیلم را با نقشآفرینی بازیگران دیگری تجسم کنیم ولی بااینحال مورگان فریمن و برد پیت انتخابهای نخست سازندگان این فیلم سینمایی بهشمار نمیرفتند.
برای مثال برای ایفای نقش در نقش شخصیت سامرست پنج بازیگر برجسته در ذهن سازندگان فیلم حضور داشتند؛ بازیگرانی مانند آل پاچینو، هریسون فورد، رابرت دووال و جین هاکمن و خود مورگان فریمن که البته فریمن گزینه نخست آنها تلقی نمیشد. آل پاچینو برای حضور در فیلم City Hall در فیلم هفت حضور پیدا نکرد، جین هاکمن از این موضوع که بسیاری از سکانسهای فیلم در مکانهایی تاریک و بارانی فیلمبرداری میشود پیشنهاد حضور در این فیلم را رد کرد و رابرت دووال و هریسون فورد نیز به دلایل شخصی نتوانستند وظیفه نقشآفرینی در نقش سامرست را برعهده بگیرند و درنهایت این نقش به مورگان فریمن رسید.
دیوید فینچر پیش از ارائه پیشنهاد نقش سامرست به مورگان فریمن تصور میکرد که او بلافاصله نقش را رد خواهد کرد اما فریمن پس از مطالعه فیلمنامه کاملا مشتاقانه بهعنوان نخستین بازیگر فیلم به پروژه اضافه شد.
برای بازی در نقش مایلز نیز بازیگران برجسته دیگری مانند دنزل واشنگتن، سیلوستر استالونه، کوین کاستنر و نیکلاس کیج پیشنهاد این نقش را دریافت کردند و هرکدام به دلایلی مختلف این پیشنهاد را رد کردند. دنزل واشنگتن و سیلوستر استالونه پس از اکران فیلم و موفقیت بسیار زیاد آن از تصمیم خود ابراز پشیمانی کردند. واشنگتن قبل از رد پیشنهاد این فیلم عقیده داشت که داستان فیلم بیش از حد سیاه و آزاردهنده است و همین موضوع آن را به فیلمی سطحی تبدیل میکند که خب جناب دنزل واشنگتن عزیز در اشتباه سختی قرار داشتند.
وال کیلمر و مایکل استایپ بازیگرانی بودند که برای نقشآفرینی در نقش جان دو مدنظر سازندگان قرار داشتند ولی پس از آزمون بازیگری کوین اسپیسی به بازیگر دیگری فکر نکردند. گوئینت پالترو، بازیگر نقش تریسی تنها بازیگر مدنظر دیوید فینچر برای نقش همسر مایلز بهشمار میرفت. پالترو پس از دریافت پیشنهاد این نقش آن را خیلی سریع رد کرد ولی پس از مدتی پس از ملاقات با برد پیت، این بازیگر بسیار محبوب توانست پالترو را برای حضور در این نقش متقاعد کند تا دیوید فینچر بازیگر مدنظر خودش برای نقش تریسی را در این فیلم داشته باشد.
برد پیت در یک مصاحبه جالب درباره حضور خودش و شخصیت تریسی در این فیلم سینمایی گفت: «پس از مطالعه فیلمنامه و روبهرو شدن با چنین پایانبندی جسورانهای تصمیم گرفتم که پیشنهاد سازندگان آن را قبول کنم؛ چراکه قصد داشتم از سایه شخصیت خودم در فیلم Legends of the Fall خارج شوم و دیگر نمیخواستم من را تنها با آن نقش به یاد بیاورند. درباره شخصیت تریسی با بازی پالترو نیز باید بگویم که این شخصیت با نقشآفرینی فوقالعاده گوئینت تنها نقطه روشن و امیدبخش درمیان این حجم از سیاهی و کثافت است که شخصیتهای داستان میتوانند برای مدتی هرچند کوتاه درکنار این نقطه روشن قرار بگیرند ولی متاسفانه این کثافت زیاد درنهایت این نقطه روشن را هم دربرگرفت».
۴- تعهد فوقالعاده برد پیت به حضور در این فیلم
در موارد قبلی به تلاش بسیار زیاد برد پیت برای از بین نرفتن اتمسفر ساختارشکنانه و پایانبندی عالی فیلم اشاره کردیم و دیدیم که حتی برای متقاعد کردن گوئینت پالترو برای حضور در این فیلم شخصا دست به کار شد و در این راه موفق بود. بااینحال این همه ماجرای برد پیت در مراحل ساخت این فیلم سینمایی بهشمار نمیرود.
این بازیگر بسیار محبوب در زمان فیلمبرداری یکی از مهمترین سکانسهای فیلم Se7en نزدیک بود یکی از دستان خودش را از دست بدهد. او در سکانسی که در نقش کارآگاه میلز درحال تعقیب جان دو دیده میشود، در یک محیط بارانی پرش خطرناکی را انجام میدهد و بههمیندلیل دستش آسیب شدیدی میبیند. سازندگان این فیلم سینمایی قصد داشتند تا در این سکانس از یک فرد بدلکار استفاده کنند که با مخالفت برد پیت مواجه شد و پیت قصد داشت خودش این سکانس را بازی کند تا حس و حال آن در واقعیترین شکل ممکن به مخاطب منتقل شود.
برد پیت زمانیکه از آن ارتفاع میپرد، دستش توسط یک تکه شیشه بهطور بسیار عمیقی پاره میشود و تاندون دست او بهشدت آسیب میبیند؛ آسیبی که حتی تا نزدیکی استخوان دست او هم رسیده بود. بههمیندلیل او خیلی سریع به بیمارستان برده میشود و پس از درمان دست وی گچ گرفته شد و برای مدتی باید در گچ باقی میماند تا بهطور کامل بهبود پیدا کند.
نکته جالب این است که در فیلمنامه مربوطبه این سکانس کارآگاه مایلز بهخاطر آن پرش از ناحیه پا مجروح میشود و پس از جراحت شدید دست برد پیت جراحت شخصیت مایلز نیز در فیلمنامه به جراحت دست تغییر پیدا میکند. بههمیندلیل در ادامه فیلم هفت زمانیکه برد پیت را با دست بسته شده میبینیم، جراحت او کاملا واقعی است و او با دستی که بخیه خورده، درحال نقشآفرینی دیده میشود.
۵- توجه شگفتانگیز به جزییات
فیلم Se7en بدون دلیل به فیلمی فراموشنشدنی تبدیل نشده است و یکی از مهمترین دلایل این موضوع را میتوانیم توجه شگفتانگیز سازندگان آن به جزییات موجود در کادر قلمداد کنیم. جزییاتی که باعث میشوند بسیاری از سکانسهای این فیلم تا مدتها در ذهن مخاطب باقی بمانند و در این مورد نیز به چندتا از آنها اشاره خواهیم کرد.
بهترین مثال برای این موضوع را میتوانیم هدفهای جان دو بدانیم؛ شش انسانی که توسط او به روشهای بیرحمانه و مختلف به قتل رسیدند و همین موضوع مهمترین المان روند داستانی فیلم را شکل میدهد. برای مثال دیوید فینچر برای بازیگری که باید در نقش ویکتور، قربانی سوم و قربانی گناهِ «تنبلی» ایفای نقش میکرد، بهدنیال بازیگری میگشت که بسیار لاغر باشد و بتواند او را با کمترین استفاده از گریم و تصاویر کامپیوتری به تصویر بکشد. مایکل مککی بازیگری بود که درانتها برای نقشآفرینی در این نقش انتخاب شد و در آن زمان تنها ۴۳ کیلوگرم وزن داشت و بسیار لاغر بود.
دیوید فینچر برای آزمون بازیگری این نقش از او خواست برای مدت زمان نسبتا زیادی با کمترین تکان ممکن در یک مکان دراز بکشد و مککی نیز این کار را انجام داد و پس از آن فینچر به شوخی به او گفت که آیا میتواند وزن خودش را کمتر کند یا خیر؟ مککی این شوخی دیوید فینچر را واقعا جدی گرفت و تا زمان فیلمبرداری آن سکانس وزن خودش را به ۴۰ کیلوگرم کاهش داد!
یکی دیگر از جزییات بسیار جالب این فیلم به دفترهای یادداشت جان دو مربوط میشود که کارآگاههای داستان این دفترها را در خانه او پیدا میکنند. بااینکه محتوای زیادی از این دفترها به بیننده نشان داده نمیشود ولی شخصیتهای فیلم درباره آنها زیاد صحبت میکنند. بااینحال تمام این دفترها واقعی هستند و تمام نوشتههای ریز درون آن دفترها بهطور واقعی توسط یک فرد نوشته شدهاند. درواقع یک تیم چند نفره بهمدت ۲ ماه تمام وقت خودشان را به پر کردن این دفترها با جملاتی مختلف اختصاص دادند.
زمانیکه سامرست میگوید مطالعه تمام محتوای این دفترها به ۲ ماه زمان نیاز دارد اشارهای به تلاش این تیم میکند. به اتمام رساندن این دفترها مبلغی حدود ۲۰ هزار دلار برای سازندگان این فیلم آب خورد؛ ۲۰ هزار دلاری که تنها برای پر کردن این دفترها خرج شد و تنها برای این موضوع که جزییات فیلم به واقعیترین شکل ممکن به بیننده نشان داده شود!
- حقایق جالب فیلم Gone Girl | داستان زنی دیوانه به نام امی
- حقایق جالب فیلم The Girl with the Dragon Tattoo | سرد مثل زمستان سوئد
جزییات این فیلم بهقدری طبیعی بودند که حتی برخی از آنها از فیلم حذف شدند. در یکی از سکانسهای فیلم شخصیت میلز و سامرست در حال بحث درباره اثر انگشت قاتلان هستند که در ادامه میلز میگوید که باید انگشتان شست کسانی را که محکوم به جرایم خشونت آمیز شدهاند قطع کرد تا دیگر قادر به فشردن ماشه و شلیک گلوله نباشند. پس از مدتی این گفتوگو از فیلم حذف شد چراکه سازندگان فیلم از این موضوع هراس داشتند که شاید این اقدام در واقعیت توسط عدهای مورد استفاده قرار بگیرد.
همین جزییات مثالزدنی باعث شدند تا شخصیت جان دو بدون اینکه بهطور مستقیم شاهد کشته شدن فردی توسط او باشیم، به یکی از ترسناکترین و مخوفترین قاتلان تاریخ سینما تبدیل شود. درواقع تنها قتلی که در فیلم بهطور مستقیم به بیننده نشان داده میشود صحنه قتل خود شخصیت جان دو است که بهعنوان هفتمین قتل برنامه او بهشمار میرود.
در انتها این نکته را هم بگوییم که دقیقا در دقیقه هفتم این فیلم سینمایی خبر نخستین قتل جان دو به کارآگاه مایلز رسید و هفت دقیقه مانده به پایان فیلم کارآگاه سامرست جمله «جان دو درنهایت پیروز خواهد شد» را به زبان آورد.
نظر شما همراهان عزیز و ارجمند سایت gsxr درباره فیلم Seven چیست؟ اگر شما هم درباره این فیلم نکته جالبی در ذهن دارید که در این مقاله به آن اشارهای نشده است، آن را با ما و سایر مخاطبان سایت gsxr به اشتراک بگذارید.