دردناکترین مرگهای سریال Game of Thrones
دردناکترین مرگهای سریال Game of Thrones
سریال Game of Thrones با وجود پایان ناامیدکنندهای که رقم زد، اما مملو از مرگهای دردناک و شوکهکنندهای است که طرفداران این مجموعه تا ابد در یادشان خواهد ماند.
از همان فصل اول که مخاطبان تازه مشغول آشنایی با جهان جرج آر. آر. مارتین (George R. R. Martin) بوده و از هیچ اتفاقی خبر نداشتند، با وقایع بیرحمانه و اتفاقات غیرقابل پیشبینی مواجه شدند تا به این درک برسند که هیچ شخصیتی در دنیای وستروس در امان نیست. از شخص پادشاه گرفته تا سادهترین سربازها و مردم عادی این سرزمین هر کدام میتواند در لحظهای که هیچکس انتظارش را ندارد، به فجیعترین شکل ممکن کشته شوند.
به همین دلیل پیش از پخش سریال مورد انتظار House of the Dragon در این مقاله قصد داریم تا به دردناکترین و شوکهکنندهترین مرگهای سریال محبوب Game of Thrones پرداخته و نگاهی داشته باشیم به شخصیتهایی که علیرغم این که کسی حتی فکرش را نمیکرد، در نقطه اوج از داستان حذف شدند.
اگر که تا الان به مشاهده این سریال تحسین شده نپرداختهاید، از مطالعه آن خودداری نمایید.
مرگ نابههنگام جان اسنو در فصل پنجم
شخیت جان اسنو با هنرنمایی کیت هرینگتون (Kit Harington) از یک جایی به بعد به مرکز توجه داستان بدل شد و این ذهنیت را در بینندگان ایجاد کرد که او قهرمان داستان در مقابله با نیروهای شاه شب خواهد بود.
با این حال در اتفاقی شوکهکننده در قسمت دهم از فصل 5، توسط همرزمانش مورد خیانت قرار گرفت و با ضربات تمامنشدنی چاقوهای آنها به قتل رسید. این واقعه که در قسمت پایانی این فصل به وقوع پیوست، آنچنان بینندگان را شوکه کرد که همگی به شدت منتظر اعلام خبری حول محور جان اسنو بودند که چه اتفاقی برای او رخ خواهد داد. اگر چه در فصل ششم شاهد بازگشت از مرگ فرزند مشترک لیانا استارک و ریگار تارگرین بودیم تا در نهایت به عنوان پادشاه شمال برگزیده شد.
اعدام واریس به دست دنریس در فصل هشتم
شخصیت واریس با هنرنمایی کنلت هیل (Conleth Hill) را میتوان به عنوان یکی از باهوشترین شخصیتهای دنیای بازی تاج و تخت خطاب کرد که در نهایت در جنون دنریس تارگرین با هنرنمایی امیلیا کلارک (Emilia Clarke) غرق شد.
او که متوجه حق پادشاهی جان اسنو شده بود، سعی داشت تا او را به جایگاه واقعیاش برساند، با این حال دنریس از نقشههای او مطلع شد و در حالی که به خاطر وقایع پیش آمده عقل خود را از دست داده بود، به اژدهایش دستور داد تا زنده زنده واریس را بسوزاند. با توجه به این که صحبتهای واریس کاملاً درست و به جا بود، خیانتی که از سوی یارانش به او شد بسیار شوکهکننده بود و مرگش را دردناک جلوه کرد.
این اتفاق باعث شد تا همگان نسبت به جنون دنریس اطلاع پیدا کرده و در ادامه شاهد وقایع به شدت دردناکتری باشند.
خودکشی تامن در فصل ششم
تامن براتیون با هنرنمایی دین-چارلز چپمن (Dean-Charles Chapman) که به عنوان کوچکترین پسر جیمی و سرسی شناخته میشد، به هیچ عنوان به اندازه برادر بزرگش بیرحم و قسی القلب نبود و همین مسئله او را به شدت آسیبپذیر کرده بود.
در قسمت دهم از فصل 6 که خود را در مقابل نقشههای مادرش ناتوان دید و از اتاقش نظارهگر انفجار شهر و مردمش بود، نتوانست با این واقعه کنار بیاید و خود را از پنجره به بیرون پرتاب کرد که منجر به مرگش شد. او که در آن زمان تنها فرزند باقیمانده از سرسی بود، با مرگش ضربه جبران ناپذیری به مادرش وارد کرد و برای باری دیگر ثابت کرد که دنیای بازی تاج و تخت به هیچکس رحم نخواهد کرد.
سوزانده شدن ویسریس در فصل نخست
هری لوید (Harry Lloyd) که ویسریس، برادر طمعکار دنریس را به تصویر کشیده بود، خبر نداشت که شرارتهایش چه نتیجهای برای وی دربر خواهد داشت.
او را میتوان به عنوان نخستین شخصیت نفرتانگیز سریال خطاب کرد که برای رسیدن به خواستههای خود با خواهرش به مانند یک کالا رفتار میکرد. او که با رویای دستیابی به تاج و تخت قصد داشت رهبر دُتراکیها را به واسطه خواهرش گول بزند، سرانجام توسط او با ظرفی از طلای آب شده مواجه میشود که سراسر سرش را در بر گرفته و به طرزی فجیع کشته میشود.
مرگ او علیرغم این که دردناک بود، اما قطعاً طرفداران این مجموعه را خوشحال و راه را برای قدرت گرفتن دنریس هموار کرد.
اعدام پیتر بیلیش در فصل هفتم
میتوان گفت که هیچکس به اندازه پیتر بیلیش با هنرنمایی تماشایی آیدان گیلن (Aidan Gillen) باعث ایجاد شرارت در سریال نشده است. کسی که از همان فصل نخست با سیاتهای کثیف خود شخصیتهای بسیاری را به کشتن داد.
او که در فصل هفتم قصد داشت تا دو خواهر از خانواده استارک را به جان یکدیگر بیندازد تا نقشههای خود را عملی کند، در کمال شگفتی با واقعهای مواجه میشود که به هیچ وجه کسی انتظارش را نداشت. تمام نقشههای او برملا شده و در مقابل چشم همه به دست آریا استارک گلویش بریده میشود؛ جایی که به حقیرترین شکل ممکن برای نجات یافتن التماس میکند اما همه تنها شاهد مرگ تدریجی او هستند.
این که چنین شخصیت مغرور و دورویی در آخرین لحظات مرگش به التماس روی میآورد، اتفاقی است که هیچکس نمیتوانست پیشبینی کند.
مرگ ویسیریون به دست شاه شب
اژدهایان موجوداتی افسانهای در سرزمین وستروس بودند که به عنوان نماد خاندان تارگرین شناخته شده و در جریان وقایع Game of Thrones سالها بود که هیچکس آنها را ندیده و به نوعی منقرض شده بودند.
با این حال دنریس تارگرین سه اژدها برای خود پدید آورد که نام برادران از دست رفتهاش را بر روی هر یک از آنها گذاشت. ویسیریون کوچکترین اژدهای دنریس بود که در قسمت آن سوی دیوار فصل هفتم توسط مادرش برای نجات قهرمانان گرفتار شده رهسپار شد و در راه بازگشت به دردناکترین شکل ممکن توسط شاه شب کشته شد. این واقعه قطعاً یکی از نخستین جرقههای نابودی دنریس را شکل داد که به جنون وی ختم شد.
با این حال اتفاق هولناکتر، زنده شدن او به عنوان یک وایت واکر بود که باعث گردید تا دیوار فرو ریخته و زمینهساز نبرد وینترفل شد تا با برادر خود به مبارزه بپردازد.
مسوم شدن جافری در فصل چهارم
جک گلیسون (Jack Gleeson) که موفق شده بود تا به زیبایی نجیبزاده منفور سریال بازی تاج و تخت را به تصویر بکشد، هنگام مراسم ازدواج خود توسط یک سم کشنده مسموم شد و به بدترین شکل ممکن در مقابل دیدگان خانوادهاش جان باخت.
با وجود این که جفری اعمال شرارتباری را در طول چندین فصل حضورش انجام داده بود، اما تماشای او در حالی که پوست صورتش بنفش و از چشم و گوشش خون جاری شده است صحنه دردناکی را رقم زد که بسیار وحشتناک بود. در لحظهای که برای آخرینبار شاهد نفس کشیدن او در قسمت دوم بودیم، برای یک لحظه احساس آرامش کردیم؛ زیرا هرچقدر هم که وستروس را افراد بدذات و شرور فرا گرفته باشد، اما این که دیگر جفری براتیونی در این دنیا زندگی نمیکند، میتوانست باعث آرامش ما باشد.
قتل عام مردم بیگناه کینگز لندینگ در فصل هشتم
از زمان پخش سریال Game of Thrones شاهد لشکرکشی دنریس به همراه ارتشش به سمت جنوب برای اجرای عدالت بودیم؛ مسئلهای که سرانجام در قسمت پنجم از فصل 8 به گونهای دیگر رقم خورد تا تمام بینندگان سریال را مات و مبهود باقی بگذارد.
او که به دلیل رقم خوردن سلسله وقایع شوکهکنندهای که از فصل هفتم آغاز شد، در حال از دست دادن عقل خود بود؛ سرانجام مانند پدرش دیوانه شد و در اقدامی بیرحمانه سوار بر تنها اژدهای باقیماندهاش تمام کینگز لیندینگ را به آتش کشید و هزاران نفر از ساکنین بیگناه این شهر را تبدیل به خاکستر کرد.
علیرغم این که انتقادات بسیاری به نحوه شخصیت پردازی او در طی فصول 7 و 8 وارد شده است، اما تماشای این موضوع که اتفاقی را رقم زد که پدرش نیز در سر داشت، بسیار دردناک میباشد. جمله “آنها را آتش بزنید” که ایریس تارگرین دوم بر زبان آورده بود، در نهایت توسط دخترش رنگ و بوی واقعیت به خود گرفت!
ترور مارجری تایرل در فصل ششم
در قسمت پایانی از فصل ششم که شاهد خودکشی تامن بودیم، یک شخصیت مهم دیگر به واسطه سرسی ترور شد.
مارجری تایرل با هنرنمایی ناتالی دورمر (Natalie Dormer) که به عنوان ملکه جوان پادشاه وستروس در حال قدرت گرفتن بود، خشم سرسی را برانگیخت و همین موضوع باعث شد تا زمانی که در دادگاه حضور داشت، به واسطه انفجارهایی که مادر پادشاه ترتیب داده بود، در کنار باقی مردم کینگز لندینگ کشته شود.
او علیرغم هوش و ذکاوت بالایی داشت، اما برخلاف سرسی از قلب رئوفی برخوردار بود که باعث شده بود تا به عنوان یک شخصیت دوست داشتنی شناخته شود. مرگ او در نهایت منجر به قدرت گرفتن دوباره سرسی شد.
کشته شدن تایوین به دست پسرش در فصل چهارم
چارلز دنس (Charles Dance) به عنوان یک بازیگر کهنهکار سینما و تلویزیون، چنان استادانه شخصیت تایوین لنیستر را به تصویر کشیده بود که حذف او از سریال میتوانست ضربه جبرانناپذیری بر کیفیت آن وارد کند.
پرچمدار خاندان لنیستر که نه تنها یک فرمانده میدان دیده، بلکه بسیار سیاستمدار و زیرک بود که بارها باعث شد تا فرزندانش از شرایط غیرممکن نجات پیدا کنند. با این حال به دلیل رفتار تحقیرانهای که با تیریون داشت و حتی شرایط اعدام او را فراهم کرده بود، زمانی که به هیچ عنوان انتظارش را نداشت، توسط او در خفتبارترین شرایط ممکن به قتل رسید. کسی که همیشه ادعا میکرد خانواده مهمترین مسئله برای او است، آنچنان با فرزندش بیرحمانه رفتار کرد که مرگ خود را به دست یکی از فرزندانش رقم زد.
مرگ فجیع اوبرین در فصل چهارم
مرگهای فجیع فصل چهارم پایان ندارد و اینبار به سراغ یکی از جذابیتهای سریال، یعنی شخصیت اوبرین مارتل با هنرنمایی پدرو پاسکل (Pedro Pascal) رفته است.
او به دلیل وقایعی که در گذشته خاندان لینستر بر سر خانوادهاش آورده بودند، کینه به دل داشت و منتظر فرصت مناسبی بود تا سرانجام به عنوان نماینده تیریون در مبارزه با کوه قرار گرفته و یکی از وحشتناکترین صحنههای تاریخ سریال Game of Thrones را رقم بزند. در حالی که اوبرین به دلیل مهارت و ذکاوتی که به خرج میدهد، موفق به شکست کوه میشود، اما غرور و خشم وی باعث شد تا توسط حریفش بر زمین افتاده و در مقابل چشم همگان در دستان کوه سرش منفجر شود.
به تصویر کشیدن لحظه مرگ اوبرین مارتل آنچنان وحشتناک و دردناک است که قطعاً بینندگان این سریال را تا مدتها در شوک فرو برده بود.
فداکاری هودور در فصل ششم
فداکاری هودور با هنرنمایی کریستین نارن (Kristian Nairn) که در قسمت پنجم فصل 6 رقم خورد را میتوان به عنوان یکی از زیباترین و در عین حال غمانگیزترین صحنههای کل سریال بازی تاج و تخت خطاب کرد.
این که بیآزارترین شخصیت سریال برای نجات جان بقیه حاضر شود خود را در مقابل موجودات هولناک وایت واکر قرار داده و سپس شاهد سرگذشت دردناکش باشیم، بسیار تکاندهنده بوده و جزو به یاد ماندنیترین سکانسهای این مجموعه پرطرفدار شناخته میشود. فلشبکی که در این صحنه رقم میخورد، نشان میدهد که برن استارک باعث ایجاد چنین وضعیتی برای هودور شده است. همچنین این موضوع که هودور از همان زمان کودکی لحظه مرگ خود را اطلاع داشته و اسم او از عبارت “در را نگه دار” گرفته شده قطعاً میتواند باعث شود تا اشک از چشمان شما سرازیر شود.
فدا شدن شیرین براتیون در فصل پنجم
شیرین براتیون با هنرنمایی کری اینگرام (Kerry Ingram) که به خاطر یک نقش بر روی صورتش از بچگی در تنهایی و حسرت بزرگ شده بود، آنچنان به پدرش علاقه داشت که حاضر بود تا هرکاری را برای وی انجام دهد.
با این حال پدر وی که جاهطلبیهایش چشمانش را کور کرده بود، به این باور احمقانه رسید که برای غلبه بر ناکامیهایش باید تنها دختر خود را قربانی آتش کند. این که یک فرد تا چه حد باید وسوسه قدرت و تاج و تخت باشد که حاضر شود تا در مقابل چشم همگان دخترش را زنده زنده در آتش بسوزاند، بسیار بیرحمانه و احمقانه است؛ کاری که استنیس برای فتح وینترفل حاضر به انجامش شد.
اعدام ند استارک در فصل نخست
شان بین (Sean Bean) که از نخستین سکانس آغازین حماسه بازی تاج و تخت همراه ما بود، آنچنان زیبا ند استارک را به تصویر کشید که بینندگان از همه جا بیخبر این سریال حتی نمیتوانستند تصور کنند که چه آینده شومی در انتظار او است.
در میان تمامی بازیهای سیاسی و خیانتها، این ند استارک بود که قهرمانانه از خود و خاندانش دفاع میکرد و به عنوان یک شخصیت قابل اطمنینان به تصویر کشیده شده بود. با این حال دستگیری او در قسمت هفتم همه چیز را تغیر داد و منجر به اتفاقی شد که هیچکس نمیتوانست تا ابد فراموش کند.
مرگ زودهنگام وی برای تماشگران تازه وارد به دنیای جرج مارتین ثابت کرد که هیچکس در Game of Thrones در امان نبوده و هر لحظه امکان به وقوع پیوستن غیرممکنترین اتفاقها وجود دارد.
قتل راب و باقی اعضای خانوادهاش در فصل سوم
راب استارک با هنرنمایی ریچارد مدن (Richard Madden) که پس از مرگ پدرش به عنوان تنها قهرمان قدرتمند سریال شناخته شده بود، به همراه مادر، همسر و ارتشش در حال نزدیک شدن به کینگز لندیک بود تا انتقام خون ند استارک را بگیرد.
با این حال بیتجربگی و صداقتش کار دست او و اعضای باقیمانده از خانوادهاش داد تا به واقعه عروسی خونین منجر شود. جایی که توسط اکثر افراد ارتشش مورد خیانت قرار گرفت و در کنار عزیزترین افراد زندگیاش جان باخت. این مسئله باعث شد تا بینندگان سریال Game of Thrones خاندان لنیستر و فاجعهای که به دستور آنها انجام گرفت را به عنوان یک دسته تبهکار تا همیشه به یاد داشته باشند.
لحظهای که روز بولتون خنجر را در قلب راب فرو کرد، آنچنان دردناک و غیرقابل تحمل بود که غم آن تا ابد در یاد تک تک بینندگان این سریال باقیماند.
به نظر شما مرگ کدامیک از شخصیتهای سریال Game of Thrones بیش از همه دردناک بوده است؟ نظر خود را با ما به اشترک بگذازیرد.
منبع: کولایدر