زشت ترین شاسی بلندهای تاریخ، از پونتیاک آزتک تا هیوندای سانتافه!
زشت ترین شاسی بلندهای تاریخ، از پونتیاک آزتک تا هیوندای سانتافه!
ساختن یک شاسیبلند زیبا کار واقعاً دشواری است اما ساختن شاسیبلند زشت بسیار آسان خواهد بود. به همین دلیل، انتخاب زشتترین شاسیبلندهای تاریخ میتواند کار سختی باشد ولی ما این کار را انجام دادهایم.
آنچه در این مطلب میخوانید:
جیپ کماندر سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰
کماندر زمانی معرفی شد که جیپ سالها بود به استفاده از چراغهای گرد و جلوپنجرهٔ هفتقسمتی در محصولات خود شهرت یافته بود. نمیدانیم چه چیزی باعث فاصله گرفتن از این فرمول شد ولی نتیجهٔ این کار یک فاجعهٔ بصری بود. شاید طراحان جیپ قصد داشتند مقداری از حال و هوای هامر H2 را به کماندر تزریق کنند اما متأسفانه نتیجهٔ این کار ساخت خودرویی شبیه یونولیتهایی بود که برای بستهبندی تلویزیون استفاده میشد.
سوبارو ترایبکا سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۷
یکی از ویژگیهای تأسفآور در طراحی سوبارو ترایبکا جلوپنجرهٔ آن بود. سوبارو تلاش کرده بود در طراحی این جلوپنجره میراث هوانوردی ژاپن را تداعی کند اما نتیجهٔ چیزی شبیه خودکشی از آب درآمد؛ اما حتی اگر بتوانیم از جلوپنجره را نادیده بگیریم، دیگر قسمتهای ترایبکا هم شرایط بهتری ندارد. این ماشین شبیه مینیون به نظر میرسد و هرگز نمیتواند حس آفرودی که یک شاسیبلند باید داشته باشد را القا کند. سوبارو پیش از آنکه در سال ۲۰۱۴ بهطور کامل این کراساوور بزرگ را کنار بگذارد، چندین تلاش ناشیانه برای اصلاح طراحی آن انجام داد اما ترایبکا درستشدنی نبود.
اینفینیتی QX56 سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰
وقتی اینفینیتی QX55 پدیدار شد نمیتوانستیم چیزی که میدیدیم را باور کنیم. شرکت مادر اینفینیتی یعنی نیسان خودروهای عجیب زیادی تولید کرده بود اما QX56 زشتی را به سطح جدیدی ارتقاء داده بود و جنایت علیه خودروها محسوب میشد. چراغهای جلو که در ارتفاع پایینی نصب شده بودند چهرهٔ خودرو را خوابآلود جلوه میدادند و خط سقف عجیبی که در انتهای درهای عقب پایین میآمد و دوباره در قسمت صندوق بار صاف میشد، این تصور را ایجاد میکرد که QX56 از دو شاسیبلند کاملاً متفاوت تشکیل شده است.
هیوندای سانتافه سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶
چرا ظاهر نسل اول هیوندای سانتافه تا این حد احمقانه بود؟ زیرا اوایل دههٔ ۲۰۰۰ زمانی بود که طراحی خودروهای زشت یک سرگرمی ملی در کرهٔ جنوبی محسوب میشد. البته بیایید کمی منصف باشیم. یکی از مزیتهای حجمپردازیها و برآمدگیهای بیهدف روی بدنهٔ سانتافه این بود که شبیه یک فرش شلوغ طرحدار که لکهها و کثیفیها را پنهان میکند، اگر خودرویی به طرفین سانتافه میزد، جای آن اصلاً مشخص نمیشد!
بیوک راندیوو سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۷
از طراحی احمقانهٔ چراغهای جلو و جلوپنجرهٔ راندیوو که بگذریم، چیزی که ما را واقعاً گیج میکند طراحی عجیب ستون D است که نمای مضحکی ایجاد کرده بود. به همین دلیل، از هر طرفی که به راندیوو نگاه میکنیم جز زشتی چیزی نمیبینیم. البته شاید دلیل این زشتی اشتراک پلتفرم با پونتیاک آزتک باشد و احتمالاً راندیوو غیر از پلتفرم، مقداری از زشتی بیپایان آزتک را هم قرض گرفته است! با این حال، خوشبختانه این یک شاسیبلند بازنده از یک برند بازنده بوده و تعداد کمی از آن فروخته شد تا کمتر چشمان مردم آزرده شود.
نیسان جوک سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۷
نیسان میخواست جوک خودروی کاملاً متفاوتی به نظر برسد و در این راه موفق بود. البته سوراخ کردن انگشت پا هم انسان را متفاوت جلو میدهد اما بدان معنا نیست که ایدهٔ خوبی خواهد بود. تمام کاری که نیسان در طراحی این خودرو انجام داد ترکیب وزغ و قورباغه بود اما آنقدر همه نمای جلویی قورباغه مانند جوک را مسخره کردند که از دیگر قسمتهای آن غافل شدند درحالیکه گناهان نابخشودنی این خودرو فقط در قسمت جلو خلاصه نمیشود. مهمترین این زشتیها درهای جلو و عقب هستند که به نظر میرسد از دو خودرو مختلف گرفته شدهاند درحالیکه زاویهٔ ستون D هم بیماریهای ستون فقرات را به یاد میآورد.
جیپ کامپس سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۶
جیپ کامپس فقط خودروی زشتی نبود بلکه رقتانگیز به نظر میرسید زیرا چهرهٔ آن شبیه کسی بود که برای گرفتن مقداری پول التماس میکند. همچنین برخلاف برخی خودروهای این لیست، دیگر قسمتهای کامپس نیز بهاندازهٔ طراحی آن وحشتناک بودند. این ماشین که بقایای دوران ناخوشی کرایسلر محسوب میشد، محصول پایهٔ جیپ با کابین پلاستیکی ارزانقیمت، پیشرانههای پرسروصدا و تنظیم نامناسب شاسی بود. کامپس برای کسانی طراحی و مهندسیشده بود که توان خرید یک جیپ واقعی را نداشتند و عجیب اینکه جیپ نزدیک به ۱۰ سال با تولید این خودرو مردم را شکنجه داد.
سوزوکی X90 سالهای ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۸
سوزوکی قبلاً دوتا از بهترین میکرو شاسیبلندهای بازار را طراحی کرده بود یعنی مدلهای جیمنی و ویتارا که هم زیبا و هم توانمند بودند اما چه شد که این شرکت ناگهان چنین فاجعهای را به بار آورد؟ X90 نه زیبا بود، نه کاربردی. این شبیه یک حباب با چند چراغ و یک دستهٔ سبد خرید روی آن به نظر میرسید. X90 شاسیبلندی بدون صندلیهای عقب و فاقد تواناییهای آفرود بود و واقعاً باید آن را یکی از بیمعنیترین خودروهای تاریخ دانست.
سانگیانگ کوراندو سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۶
وقتی به خودروهای کرهای دههٔ ۹۰ نگاه میکنیم، به نظر میرسد کره جنوبی فکر میکرده طراحی زشت یکی از رشتههای ورزشی جدید در المپیک بعدی خواهد بود و اگر چنین بود، بدون شک سانگیانگ مدال طلا میگرفت. کوراندو حتی زشتترین محصول سانگیانگ هم نیست ولی وکلای ما گفتند بهتر است این خودرو را انتخاب کنیم چون در غیر این صورت احتمال داشت این مطلب باعث تهوع شما شود و این برای ما مسئولیت حقوقی به دنبال داشت؛ اما این جنایت چطور رقم خورد؟ ما فکر میکنیم سانگیانگ صرفاً به دنبال ساخت یک شاسیبلند دودر روی شاسی مدل کشیدهتر موسو بوده اما طراحان بجای اینکه کابین را بزرگتر کنند تا فضای کافی برای صندلیهای عقب فراهم شود، فقط دماغه را درازتر کردند.
پونتیاک آزتک سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵
پونتیاک آزتک مونالیزای شاسیبلندهای زشت محسوب میشود. در این خودرو همهٔ زشتیها جمع شدهاند: تناسبات بد، خطوط نادرست و جزئیات شنیع. از چراغهای بد شکل جلو گرفته تا چرخهای کوچک، همه باعث شدهاند که هیچ شاسیبلند دیگری نتواند بهاندازهٔ آزتک چشمها را آزار دهد؛ اما جالب اینکه آزتک زیر این پوستهٔ وحشتناک، خودروی خوبی بود. این از اولین کراساوورهای بازار محسوب میشد و بجای اینکه بر اساس پیکاپ ساخته شود، از یک مینیون مشتق شده بود یعنی فرمولی که دو دهه موفقیت را برای هوندا پایلوت به همراه داشت. آزتک کابین جادار و رانندگی مناسبی هم داشت اما آنقدر زشت بود که هیچکس بهجز والتر وایت این خوبیها را ندید.