سیاهترین محصولات تاریخ خودروسازان بزرگ، از کادیلاک سیمارون تا فراری موندیال
سیاهترین محصولات تاریخ خودروسازان بزرگ، از کادیلاک سیمارون تا فراری موندیال
حتی موفقترین شرکتهای خودروسازی جهان نیز در تاریخ خود مدلهای ناموفق و سیاهی دارند. در ادامه به معرفی تعدادی از این خودروها خواهیم پرداخت.
جیپستر سال ۱۹۴۸
ویلیز اوورلند بهعنوان شرکت مادر جیپ، پس از عرضهٔ مدل CJ-2 که در اصل نسخهٔ غیرنظامی جیپ دوران جنگ جهانی دوم بود، تصمیم به عرضهٔ مدلی برای جلب نظر شهرنشینان کرد. بدین منظور، در سال ۱۹۴۸ یک مدل جادهای بنام جیپستر را به بازار فرستاد تا خریداران جدیدی را جذب کند. جیپستر که بهعنوان یک رودستر لوکس معرفی شد، صرفاً بهصورت محرک عقب و با فاصلهٔ اندکی از زمین عرضه میشد اما خریدارانی که راهی نمایندگیهای جیپ میشدند، خودرویی چهارچرخ محرک میخواستند و به جیپستر توجهی نمیکردند. به همین دلیل، تولید این خودرو در سال ۱۹۵۰ پس از ساخت کمتر از ۲۰ هزار دستگاه خاتمه یافت.
شورلت کورویر سال ۱۹۵۹
کورویر باید به یکی از پرفروشترین محصولات شورلت در دههٔ ۶۰ تبدیل میشد. این خودرو که در سال ۱۹۵۹ معرفی شد، جایگزینی آمریکایی برای فولکسواگن بیتل بود و در نسخههای مختلفی مثل کوپه و پیکاپ به بازار عرضه میشد؛ اما «رالف نادر» در کتاب خود بنام ناایمن در هر سرعتی، از کورویر بشدت انتقاد کرد. وی سیستم تعلیق محور آونگی عقب این خودرو را بسیار خطرناک و حادثهآفرین میدانست. البته شورلت نسل دوم کورویر را با تعلیق عقب مستقل به بازار عرضه کرد اما نام این خودرو قبلاً خدشهدار شده بود و نهایتاً تولید آن در سال ۱۹۶۹ خاتمه یافت.
فولکسواگن K70 سال ۱۹۷۰
فولکسواگن در سال ۱۹۶۹ شرکت آلمانی NSU را خرید. فولکسواگن اما درواقع فقط خواهان ظرفیت تولید NSU بود و هیچ علاقهای به محصولات آن نداشت. این شرکت حتی تولید سدانی بنام K70 که تنها چند ماه تا عرضه به بازار فاصله داشت را هم لغو کرد. بااینحال، مدیران فولکسواگن بعداً از تصمیم خود برگشتند و چراغ سبز تولید K70 را صادر کردند. هرچند این خودرو بهطور کامل توسط NSU توسعه داده شده بود اما با برند فولکسواگن به بازار عرضه شد و اولین محصول موتور جلو و آب خنک این شرکت محسوب میشد. بااینحال، K70 در سبد محصولات فولکسواگن جایگاه متزلزلی داشت زیرا از یک سو نسخههای پایهٔ آن با مدل موتور عقب فولکسواگن ۴۱۲ همپوشانی داشت و نسخههای لوکستر نیز در کلاس آئودی ۱۰۰ قرار میگرفتند.
فورد پینتو سال ۱۹۷۱
فورد با پینتو وارد بخشی از بازار آمریکا شد که قبلاً هیچگاه در آن حضور نداشت. این خودرو بهعنوان محصول پایهٔ فورد قصد رقابت با مدلهای اقتصادی وارداتی اروپایی و ژاپنی را داشت اما فورد سعی کرده بود تا حد امکان هزینههای توسعهٔ پینتو را کاهش دهد که این کار مشکلاتی را به دنبال داشت. باک سوخت بین محور و سپر عقب نصب شده بود و ممکن بود در هنگام تصادف از عقب حتی با سرعت پایین سوراخ شده و آتشسوزی را به دنبال داشته باشد. این مشکل بزرگترین فراخوان خودرویی تاریخ آمریکا را به دنبال داشت که شامل ۱.۵ میلیون دستگاه پینتو میشد.
پورشه ۹۲۴ سال ۱۹۷۶
۹۲۴ بهعنوان پروژهٔ مشترکی بین پورشه و فولکسواگن آغاز شد. پورشه به خودرویی برای جایگزینی با ۹۱۴ نیاز داشت و فولکسواگن هم یک کوپهٔ سطح بالا میخواست. بااینحال، فولکسواگن از ادامهٔ پروژه منصرف شد و در عوض شیراکو را بر اساس گلف توسعه داد. سپس پورشه پروژهٔ ۹۲۴ را از فولکسواگن خرید و آن را بهتنهایی جلو برد اما برای از بین بردن تأثیرات فولکسواگن خیلی دیر شده بود و ۹۲۴ با پیشرانهٔ ۲ لیتری چهار سیلندر مشترک با آئودی ۱۰۰ و فولکسواگن LT و گیربکس چهار سرعتهٔ آئودی به بازار عرضه شد. تولید این خودرو هم در کارخانهٔ سابق NSU انجام میشد. به همین دلیل، خیلیها ۹۲۴ را یک پورشهٔ واقعی نمیدانستند زیرا برخلاف ۹۱۱، خودرویی موتور جلو و آب خنک بود و بوی فولکسواگن را میداد.
فراری موندیال سال ۱۹۸۰
موندیال یکی از ضعیفترین خودروهایی محسوب میشود که تاکنون از لوگوی فراری استفاده کرده است و خیلیها پیشرانهٔ ۳.۲ لیتری ۲۰۵ اسب بخاری V8 آن را کم توان میدانستند. علاوه بر این، موندیال از مشکلات فنی و برقی هم رنج میبرد. البته فراری با عرضهٔ موندیال QV در سال ۱۹۸۲ بسیاری از این مشکلات را برطرف کرد.
کادیلاک سیمارون سال ۱۹۸۱
کادیلاک بهمنظور توسعهٔ یک محصول پایه برای رقابت با مدلهای اروپایی وارداتی مثل بامو سری ۳ به شورلت متوسل شد اما این کار نهایتاً به مصداق یکی از بزرگترین ریبجهای اشتباه تاریخ تبدیل شد. سیمارون که در سال ۱۹۸۱ عرضه شد، درواقع یک شورلت کاوالیر با تجهیزات بیشتر بود. به همین دلیل، ظاهر، حس و حال و رانندگی این خودرو هیچ شباهتی به یک کادیلاک نداشت و درحالیکه پیشبینی میشد سالانه ۵۰ هزار دستگاه بفروشد، فروش آن در سال ۱۹۸۲ به تنها ۲۶ هزار دستگاه رسید.
مازراتی بایتوربو سال ۱۹۸۱
مازراتی بایتوربو باید بهعنوان یکی از بهترین خودروهای دههٔ ۸۰ برای رانندگی در تاریخ ثبت میشد زیرا روی کاغذ پرفورمنس مازراتی را در پکیجی کوچکتر و ارزانتر از کواتروپورته ارائه میکرد اما نهایتاً بایتوربو به یکی از غیرقابلاعتمادترین محصولات تاریخ مازراتی تبدیل شد. مشکلات فنی و برقی خصوصاً در نمونههای اولیهٔ این خودرو زیاد دیده میشد و وقتی خریداران از این موضوع آگاه شدند فروش آن کاهش یافت.
فیات مالتیپلا سال ۱۹۹۸
تقریباً هیچکسی نبود که ظاهر فیات مالتیپلا را زشت نداند. هرچند این خودرو در داخل از فضایی هوشمندانه با شش صندلی بهره میبرد اما طراحی بیرونی عجیب به بزرگترین مشکلش تبدیل شد. به همین دلیل، فیات در سال ۲۰۰۴ مالتیپلا را فیسلیفت کرد و تا سال ۲۰۱۰ به تولید آن ادامه داد ولی این خودرو تا پایان عمرش همچنان بحثبرانگیز باقی ماند.
پونتیاک آزتک سال ۲۰۰۰
هیچ لیستی از خودروهای شکستخوردهٔ تاریخ بدون پونتیاک آزتک کامل نخواهد بود. هرچند آزتک خودرویی بسیار کاربردی بود اما خریداران نمیتوانستند با ظاهر وحشتناکش کنار بیایند. درنتیجه، تولید این پونتیاک بدفرجام در سال ۲۰۰۵ بدون معرفی جانشین مستقیم خاتمه یافت.
رنو آوانتیم سال ۲۰۰۱
آوانتیم درواقع نسخهٔ دودر و لوکس مینیون اسپیس و بهعبارتدیگر، پاسخ به سؤالی بود که هیچکس نپرسید. آوانتیم با تناسبات عجیب و درهای سنگین، نمونهٔ خوبی برای کارهایی بود که طراحان خودرو نباید انجام دهند. همچنین این خودرو تقریباً همزمان با مدل ولساتیس به بازار عرضه شد و خریداران را سردرگم کرد که کدامیک از این دو مدل پرچمدار واقعی رنو محسوب میشود؟ به این دلایل، آوانتیم فروش پایینی داشت و طی دورهٔ تولید بسیار کوتاه ۲۲ ماهه فقط ۸,۵۵۷ دستگاه فروخت.
جگوار X تایپ سال ۲۰۰۱
جگوار زمانی که در اختیار فورد بود X تایپ را توسعه داد. این شرکت رقابت با بامو سری ۳ و مرسدس بنز C کلاس را در نظر داشت اما کار خود را با پلتفرم محرک جلوی فورد موندئو آغاز کرد. البته X تایپ سدان نوآورانهای بود و یکی از اولین خودروها با نمایشگر لمسی محسوب میشد اما جگوار محصولی اشتباه را روی پلتفرمی اشتباه و در زمانی اشتباه به بازار فرستاد. به همین دلیل، فروش X تایپ ناامیدکننده بود. جگوار بعداً با مدل XE دوباره به این کلاس برگشت ولی این خودرو هم آنطور که انتظار میرفت نفروخت.
آستونمارتین سیگنت سال ۲۰۱۱
در سال ۲۰۱۱ آستونمارتین برای مطابقت با مقررات آلایندگی اروپا، اقدام به ساخت سیگنت بر اساس تویوتا iQ کرد. سیگنت اما بسیار گرانتر از iQ بود و بازار هرگز روی خوشی به آن نشان نداد. درنتیجه، درحالیکه آستونمارتین انتظار فروش سالانه ۴ هزار دستگاه از این خودرو را داشت، تولید آن در سال ۲۰۱۳ پس از ساخت حدود ۳۰۰ دستگاه خاتمه یافت.
مرسدس بنز X کلاس سال ۲۰۱۷
هرچند پیش از X کلاس پیکاپهای لوکس لینکلن بلکوود و کادیلاک اسکالید EXT به بازار عرضه شده بودند اما مرسدس بنز این خودرو را اولین پیکاپ لوکس واقعی جهان میدانست. بااینحال، درحالیکه خریداران انتظار ارائهٔ پیکاپی با پلتفرم اختصاصی مرسدس را میکشیدند، استفاده از پلتفرم نیسان ناوارا همه را ناامید کرد و این موضوع با استفاده از پیشرانههای رنو-نیسان در نسخههای پایینی تشدید شد. به همین دلیل، X کلاس در سال ۲۰۱۸ بهعنوان اولین سالی که بهطور کامل در بازار حضور داشت تنها ۱۶,۷۰۰ دستگاه فروخت و این رقم طی سالهای بعد کاهش یافت تا اینکه نهایتاً مرسدس در اوایل سال ۲۰۲۰ به تولید پیکاپ ناکام خود پایان داد.