مروری بر بازیهای اقتباسی از فیلمهای ترسناک؛ لمس کابوسها
مروری بر بازیهای اقتباسی از فیلمهای ترسناک؛ لمس کابوسها
در این مقاله قصد داریم به برخی از آثار تعاملی اقتباسی از فیلمهای سینمایی ژانر وحشت بپردازیم و آنها را زیر ذرهبین قرار دهیم.
دهههای 80 و 90 میلادی، مملو از آثار سینمایی ترسناک هستند که هر کدام بیش از دیگری در ذهن مخاطبان و طرفداران این ژانر خاطره ساز شدند و به محبوبیت بسیار زیادی دست یافتند. از قضا در همان دوران، بازار بازیهای لایسنس شده و اقتباسی از فیلمهای سینمایی نیز به شدت داغ بود و این موضوع حتی تا همین امروز و در قرن بیست و یکم نیز تا حدودی ادامه دارد و از همینرو به دلیل محبوبیت بسیار زیاد برخی از این فرنچایزها، بسیاری از استودیوها دست به ساخت عناوین اقتباسی از آنها زدند.
برخی از این آثار بسیار ناشناخته باقی ماندند و برخی دیگر به عناوینی جذاب برای مخاطبان تبدیل شدند. حالا قرار است برخی از این بازیهای ویدیویی اقتباسی را بررسی کنیم و بیشتر با آنها آشنا شویم. با gsxr همراه باشید.
Ju-On: The Grudge
اگر طرفدار سینمای وحشت باشید، قطعا با سری فیلم The Grudge و مخصوصا قسمت اول آن آشنا هستید. این فیلم تاثیر به سزایی بر ژانر وحشت در هنگام دورهی انتقال به قرن جدید و تغییر استانداردهای آن در سینما داشت و یکی از فیلمهای ترسناک جذاب اوایل این قرن محسوب میشود. همین محبوبیت، کنجکاوی استودیوی Feelplus را در راستای امتحان ایدهی تبدیل این فیلم به یک بازی ویدیویی برانگیخت.
در نهایت این استودیو یک اثر تعاملی بر پایهی این فیلم را توسعه داد و ناشران مختلف از جمله AQ Interactive وظیفهی انتشار این عنوان در مناطق مختلف جهان را برعهده گرفتند. در نهایت Ju-On: The Grudge در سال 2009 به صورت انحصاری برای کنسول Wii عرضه شد. Ju-On: The Grudge توانست با بازخوردهای مثبتی روبهرو شود اما به دلیل اینکه تنها برای کنسول Wii منتشر شده بود آن چنان مورد توجه جامعهی گیمینگ قرار نگرفت. داستان این عنوان شما را در نقش کاراکترهای مختلف در محیطهای متروکهای قرار میدهد که دنبال راه فراری از دست روح سرگردان Sadako و Toshio هستند.
فضاسازی بازی بسیار قابل تحسین است و به خوبی پلیر را روی لبهی ترس نگه میدارد و همچنین لحظات ترسناک بسیار خوبی را نیز پدید میآورد. یکی از خصوصیات مثبت این اثر، تداوم در زمینهی ترس و استفادهی به جا از جامپاسکرها بود که البته گاهی اوقات قابل پیشبینی بودند اما همچنان لرزه به تن پلیر میانداختند.
به طور کلی Ju-On: The Grudge در حالی که یک اثر فوقالعاده محسوب نمیشود اما همچنان همچون فیلم اقتباسیاش تجربهای ترسناک و دلهرهآور را در خود جای داده است که میتواند برای بسیاری از طرفداران ژانر وحشت جذاب باشد. شاید اگر این عنوان برای کنسولهای دیگر نیز عرضه شده بود بیشتر مورد توجه جامعهی گیمینگ قرار میگرفت.
A Nightmare on Elm Street
یکی از نامهای بزرگ سینمای وحشت دههی 80، سری فیلم Nightmare on Elm Street به شمار میآید که در کنار Halloween جزو نامداران سینمای وحشت محسوب میشد و از همین رو کاراکتر اصلی آن یعنی Freddy Krueger نیز به محبوبیت بسیار زیادی در بین طرفداران این ژانر دست یافت. همین مسئله کافی بود تا استودیوهای بازیسازی سعی بکنند این اثر سینمایی را به دنیای تعاملی گیمینگ وارد کنند و این اتفاق نیز رخ داد!
A Nightmare on Elm Street توسط استودیوی RARE توسعه یافت و کمپانی LJN نیز وظیفهی نشر آن را به عهده گرفت تا اینکه در نهایت در سال 1989 این عنوان به صورت انحصاری برای کنسول NES منتشر شد. داستان این عنوان برگرفته از قسمت سوم این سری فیلم یعنی The Dream Warriors بود.
شما در نقش فرد جوانی قرار میگیرید که در صدد از بین بردن Freddy از طریق سوزاندن استخوانهای او است اما در همین حین برای اینکه به خواب فرو نرود باید دائما از قهوه استفاده کند که در سرتاسر مراحل پخش شدهاند. اگر پلیر به خواب فرو برود به دنیای Freddy وارد میشود و مجبور است با او رو در رو شود که به نظر من مکانیزم بسیار جذاب و جالبی بود.
این اثر در دوران خودش آن چنان با بازخوردهای مثبتی روبهرو نشد و برخی حتی آن را به عنوان یکی از بدترین عناوین کنسول NES تلقی میکنند اما حقیقتا این بازی برخی خصوصیات جذاب را در خود جای داده است که شاید بتوان گفت تا حدودی آن را به یک اثر آندرریتد مبدل کرده است. A Nightmare on Elm Street جزو معدود آثاری بود که امکان تجربهی چندنفره تا 4 بازیکن را فراهم و از آداپتور ارتقای تعداد پلیرهای NES نیز پشتیبانی میکرد. از همین رو تجربهی آن به صورت چند نفره به شدت لذتبخش و جذاب بود.
علاوهبر آن، شخصا از آرت استایل این عنوان نیز بسیار لذت میبرم. درسته که A Nightmare on Elm Street لزوما یک اثر “چشم نواز” محسوب نمیشود اما فضاسازی آن بسیار بر دنیای این فرنچایز منطبق است و یک تجربهی پلتفرمر ترسناک مطلوب را پدید میآورد. به طور کلی این بازی شاید در زمان خودش آن چنان مورد تعریف و تمجید قرار نگرفت اما امروزه بسیاری از طرفداران این مجموعه از آن به عنوان یک اثر مطلوب و نوستالژیک یاد میکنند.
Friday The 13th (1989)
حال که صحبت از بازیهای اقتباسی از مجموعههای اسلشر دههی 80 است، بد نیست نگاهی به یکی دیگر از این عناوین بیاندازیم. وقتی صحبت از فرنچایز Friday The 13th در صنعت گیمینگ میشود، اکثر افراد عنوان مولتیپلیر محور آن را به خاطر میآورند اما جالب است بدانید که Jason Voorhees برای اولین بار در سال 1989 به دنیای بازیهای ویدیویی پا گذاشت.
این اثر نیز توسط کمپانی LJN کمی قبلتر از A Nightmare on Elm Street و در همان سال 1989 برای کنسول NES منتشر شد و استودیوی سازندهی آن نیز Atlus بود. این بازی شما را در نقش 8 کاراکتر مختلف در کمپ تابستانی Crystal Lake قرار میدهد و پلیر با کنترل آنها باید در راستای شکست دادن Jason قدم بردارید. این بازی یک سری خصوصیات مثبت از جمله ساندترک ترسناک آن در زمانی که وارد خانهها میشوید و یا لحظات دلهرهآور در مقابل Jason برخوردار است. اما این خصوصیات لزوما برای تبدیل شدن این اثر به یک تجربهی خاطرهانگیز کافی نبودند.
این اثر در زمان عرضه با انتقادهای شدیدی روبهرو شد که اکثر آنها به دلیل درجه سختی بیش از اندازه و غیر منطقی و همچنین نقشهی فوقالعاده گیج کنندهی آن بود. این موارد به تجربهی کلی پلیر از این عنوان ضربه میزدند و حتی گاهی اوقات آن را به یک تجربهی عذابآور بدل میکردند.
شخصا نیز برخلاف A Nightmare on Elm Street، نمیتوانم از این بازی دفاع خاصی بکنم و حتی اتمسفر آن نیز آن چنان باب میل من نیست چرا که احساس میکنم آن حس و حال مرموز و مرگبار Friday The 13th را حفظ نمیکند و تنها بخشهای جذاب آن رویاروییهای پلیر با Jason درون کلبهها بودند که هم از موسیقی خوبی برخوردار بود و هم ترس خوبی را به پلیر انتقال میداد.
Blair Witch Volume’s
سالیان سال قبل از اینکه استودیوی Bloober Team به ساخت یک اثر اقتباسی از افسانهی Blair Witch دست بزند، استودیوی Terminal Reality در سال 2000 یک بازی اقتباسی از فیلم The Blair Witch Project برای پلتفرم PC ساخت که از ساختار کلاسیک ژانر وحشت بقا پیروی میکرد! تا سال 2001 دو نسخهی دیگر در قالب Volume 2 و Volume 3 نیز برای آن عرضه شد که در واقع نقش دنباله را برای این اثر ایفا میکردند و همهی آنها تمرکزشان بر گسترش دنیای Blair Witch در بازههای زمانی مختلف بود.
اولین نسخه Blair Witch Vol 1: Rustin Parr نام دارد که در آن پلیر در نقش Elspeth Holliday ملقب به Doc قرار میگیرد. داستان این اثر در سال 1941 جریان دارد و کاراکتر Doc در حال تحقیق دربارهی برخی اتفاقات عجیبی است که در شهر Burkittsville در حال رخ دادن است. Spookhouse که یک سازمان سری زیر نظر دولت محسوب میشود وظیفهی تحقیق دربارهی اتفاقات فراطبیعی را بر عهده دارد و از همین رو، Doc را برای تحقیق دربارهی افسانهی Blair Witch به این شهر میفرستند.
نام Rustin Parr که در نام بازی نیز وجود دارد به شخصی اشاره میکند که در سال 1940، 8 کودک را از شهر Burkittsville ربوده و همهی آنها را بجز یک نفر به قتل میرساند. Rustin در اعترافاتش گفته است که در هنگام انجام این قتلها تحت تاثیر یک قدرت فراطبیعی بوده است و حال پلیر باید از واقعیت پشت این مسئله و ارتباط آن با افسانهی Blair Witch پرده بردارد.
داستان و روایت کلی آن، جذاب و درگیر کننده است و علاوهبر آن فضاسازی بسیار تاریک، سنگین و دلهرهآوری به تصویر میکشد. نسخههای بعدی این اثر نیز هر کدام در یک بازهی زمانی خاص داستانی حول و محور افسانهی Blair Witch را روایت میکردند. همانطور که گفتم این آثار تماما برای پلتفرم PC منتشر شدند و از همین رو بسیاری به دلیل آن که حتی از وجود این بازی خبر نداشتند، نتوانستند آن را تجربه کنند. همین مسئله باعث شد این آثار وحشت بقا از Blair Witch به فراموشی سپرده شوند در حالی که یک تجربهی جذاب را در خود حفظ کردهاند.
Halloween
Halloween یکی از بزرگترین فرنچایزهای ژانر وحشت محسوب میشود که طرفداران بسیاری در سرتاسر جهان دارد. بسیاری تنها حضور Michael Myers در صنعت گیمینگ را در بازی Dead By Daylight میدانند اما باید بگویم در اشتباه هستید چرا که در سال 1983 یک بازی ویدیویی بر اساس اولین قسمت Halloween ساخته شده است! این اثر توسط استودیوی Micro Graphic Image ساخته و در نهایت توسط Wizard Video در سال 1983 برای کنسول Atari 2600 عرضه شد.
پلیر در Halloween در نقش یک پرستار بچه بازی میکند که باید از کودکان محافظت کند و آنها را به یک مکان امن برساند. همانطور که متوجه شدهاید این اثر از ساختار بسیار سادهای برخوردار بوده است اما همین ساختار، امروزه به هستهی آثار Asymmetrical Horror تبدیل شده است چرا که هدف اصلی شما فرار از دست قاتل است نه مبارزه با او. البته بازی به پلیر توانایی استفاده از یک چاقو را میداد اما این تنها در حالتی بود که چاقو را در طول تجربهی خود پیدا میکرد.
علاوهبر این مسئله، تجربهی کلی این عنوان نیز همچون بسیاری دیگر از عناوین Atari 2600 در عین سادگی بسیار لذتبخش و جالب بود. همچنین هر گاه که مایکل روی صفحه ظاهر میشد، موسیقی نمادین و دلهرهآور سری فیلمهای Halloween شروع به پخش شدن میکرد که رعشه بر بدن پلیر میانداخت. Halloween تقریبا هیچ پایانی ندارد و بیشتر بر پایهی بدست آوردن امتیاز بالاتر است. پلیر با نجات 5 کودک یا دو بار ضربه زدن به مایکل با استفاده از چاقو، میتواند یک لول ارتقا پیدا کند.
با هر ارتقا لول، مایکل سریعتر شده و در نتیجه کار پلیر برای پیشروی در بازی نیز دشوارتر خواهد شد. این روند به قدری ادامه پیدا میکند که پلیر سه بار توسط مایکل کشته شود و بازی به اتمام برسد. همچنین لازم به ذکر است که این اثر از خشونت بالایی برای زمان خودش برخوردار بود و حتی کمی از فیلمش پیشی میگرفت! زمانی که کاراکتر شما توسط مایکل کشته شود سرش حذف میشود، خون شروع به فواره زدن میکند و این پرستار نگون بخت به طور آشفتهای به این سو و آن سو میدود که به نوبهی خودش چیزی فراتر از بسیاری از آثار زمان خودش بود.
در کل میتوان گفت Halloween در حالی که یک اثر بزرگ و یا جاهطلبانه نبود اما همچنان یک تجربهی جالب برای طرفداران این فرنچایز محسوب میشد و علاوهبر آن، تا حدودی ساختار اصلی عناوین Asymmetrical Horror امروزی را پایه گذاری کرد.
Saw
بد نیست پس از پرداختن به چند اثر ناشناخته، به سراغ یکی از عناوین اقتباسیای برویم که احتمالا آن را تجربه کردهاید یا حداقل از وجودش با خبر هستید و آن هم بازی Saw است. این عنوان توسط Zombies Studios ساخته و در سال 2009 توسط کونامی برای کنسولهای نسل هفتم و پلتفرم PC عرضه گردید.
داستان این بازی بین دو قسمت اول در جریان است و پلیر را در نقش David Tapp قرار میدهد که در قسمت ابتدایی این مجموعه نیز حضور داشت. قاتل نمادین این سری یعنی Jigsaw پس از اتفاقات قسمت اول، این کاراگاه را از مرگ نجات داده و دوباره او را در یک تیمارستان متروکه قرار میدهد. در طول داستان، Tapp سعی دارد با حل کردن پازلها از تلههای Jigsaw جان سالم به در ببرد و همچنین به طور هم زمان به جمعآوری سرنخهایی بپردازد تا بتواند او را گیر بیاندازد.
این عنوان بسیاری از خصوصیات برجستهی فیلم Saw از جمله تلههای متنوع و خلاقانه و همچنین پازلهای دشوار برخوردار بود که میتوانستند استرس بیشتری به تجربهی پلیر تزریق کنند. علاوهبر این خصوصیات، این اثر به شما امکان انتخاب و همچنین نجات برخی از افراد از طریق حل پازلها را میدهد که همگی بر پایان بندی آن تاثیر خواهند گذاشت.
در کل میتوان گفت Saw یک اثر اقتباسی مناسب بود که برای طرفداران این سری تجربهای سرگرم کننده را به ارمغان میآورد و با وجود مشکلاتی که داشت همچنان با بازخوردهای نسبتا مثبتی روبهرو شد اما زمانی که در سال 2010 نسخهی دوم این بازی با نام Saw II: Flesh And Blood عرضه شد، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. از همین رو، فروش این نسخه به شدت افت کرد و از آن پس نام Saw در صنعت بازیهای ویدیویی تنها به یک خاطره تبدیل شده است.
The Thing
بازی بعدی ما یک اقتباس از فیلم نمادین ژانر وحشت، The Thing ساختهی John Carpenter بزرگ است. نه تنها فیلم The Thing به یک اثر جاودانه تبدیل شد بلکه بازی آن نیز یک اثر ترسناک اکشن بسیار جذاب با خصوصیات فوقالعاده بود. این عنوان توسط استودیوی Computer Artworks ساخته و در سال 2002 منتشر شد. لازم به ذکر است که کمپانی کونامی وظیفهی انتشار The Thing برای کنسولهای نسل ششم و کمپانی Black Label Games وظیفهی انتشار آن برای پلتفرم PC را برعهده داشت.
داستان بازی در واقع دنبالهی داستان فیلم است و پلیر را در نقش کاراکتر Captain Blake، یک سرباز نیروی ویژهی آمریکا قرار میدهد که همراه با تیمش ماموریت دارد دوباره به قطب جنوب و پایگاهی که در فیلم نیز حضور داشت بازگردد و سرنوشت تیم محققان آن جا را دریابد. این اثر به بهترین شکل به ریشههای فیلمش وفادار مانده است و در حالی که تجربهای کاملا تازه را ارائه میدهد همچنان آن حس و حال سال 1982 را با خود یدک میکشد.
یکی از خصوصیات بسیار جالب The Thing، سیستم اعتماد آن است که بر همراهان شما و چگونگی ارتباط با آنها تاثیر مستقیم دارد و برای زمان خودش از عملکرد و عمق بسیار خوبی برخوردار بود. طبق این مکانیزم، تیمتان از دستورات شما اطاعت کرده و دنبالتان میکنند یا اینکه ممکن است شما را به چشم یک هیولا ببینند!
علاوهبر آن، فضاسازی و طراحی دشمنان نیز همچون فیلم آن بسیار جذاب است و حتی گاهی اوقات لحظات ترسناک بسیار خوبی را پدید میآورند. در کل میتوان گفت که بازی The Thing، یک اقتباس بسیار عالی از فیلم آن است که حتی برخی از ابهامات داستانی فیلم را نیز از بین میبرد و دنیای فوقالعادهای که John Carpenter خلق کرده بود را گسترش میدهد. همچنین لازم به ذکر است که John Carpenter یک کامئو نیز در این عنوان دارد که همچون مهر تاییدی بر این بازی عمل میکند!
Evil Dead: Regeneration
Evil Dead از اولین روز آغاز راهش در سال 1981 تبدیل به یکی از مجموعههای پر طرفدار ژانر وحشت سینما شد چرا که یک فرمول تازه را به تصویر میکشید که هم از خصوصیات ژانر اسلشر بهره میبرد و هم ایدههای تازه و جالب خودش را معرفی میکرد. از آن پس، این فرنچایز و کاراکتر اصلی آن یعنی Ash Williams در دل طرفداران ژانر وحشت جا خوش کرده است و از همین رو مشخص بود که دیر یا زود پایش به دنیای بازیهای ویدیویی باز میشود.
اولین بازی اقتباسی از این سری، Evil Dead: Hail To The King نام داشت که در واقع یک اثر وحشت بقا بود. این بازی برای کنسولهای PlayStation، Dreamcast و همچنین پلتفرم PC منتشر شد و به شدت مورد استقبال طرفداران قرار گرفت که همین مسئله راه Evil Dead را در صنعت گیمینگ دنباله دار کرد. پس از آن، Evil Dead: A Fistful of Boomstick به عنوان دنبالهای برای این اثر در سال 2003 برای کنسولهای نسل ششم عرضه شد.
در نهایت در سال 2005 عنوان Evil Dead: Regeneration برای کنسولهای نسل ششم و PC منتشر شد و به راه عناوین داستان محور این فرنچایز، به بهترین شکل پایان داد.
این نسخه شما را در دنیایی مجزا از فیلمها قرار میدهد که در آن وقایع فیلم Army of Darkness هرگز رخ نمیدهد و در واقع پس از اتفاقات کلبه، Ash به یک تیمارستان روانی فرستاده میشود از همین رو هیچ ارتباطی بین این اثر و Evil Dead: A Fistful of Boomstick وجود ندارد. این بازی تقریبا از هر نظر بهتر از نسخهی قبلی خودش عمل میکند و شخصا به شدت از تجربهی آن لذت بردم.
نه تنها Bruce Campbell دوست داشتنی برای صداگذاری کاراکتر Ash بازگشته است بلکه این بازی یک Deadite به نام Sam را معرفی میکند که همچون یک همراه برای Ash محسوب میشود و توسط Ted Raimi صداگذاری شده است!
تعامل بین این دو کاراکتر به شدت جذاب و کمدی است و همین موضوع کمک زیادی به روند پیشروی آن میکند. علاوهبر آن، شما با کمک Sam میتوانید پازلهای مختلف را حل کنید که البته این موضوع عموما برای Sam خوشآیند نیست چرا که اکثر اوقات این مسئله به متلاشی شدن او ختم میشود.
سیستم مبارزات، بیشتر به سمت ژانر Hack And Slash سوق پیدا کرده و نسبت به نسخهی قبلی خود بسیار بهبود یافته است که باز هم موردی است که بسیار به تجربهی کلی بازی کمک میکند.
در کل با وجود آن که Evil Dead: Hail To The King یک اثر بسیار جذاب بود اما Evil Dead: Regeneration برترین نسخهی عناوین تعاملی اقتباسی از فیلمهای این فرنچایز به شمار میآید و تقریبا هر آن چیزی است که یک طرفدار Evil Dead از بازی آن انتظار دارد یعنی خون، خشونت، Ash و تعداد بیشماری از Deaditeها. پیشنهاد میکنم اگر این اثر را تا به امروز تجربه نکردهاید و به Evil Dead نیز علاقه دارید حتما به سراغ تجربهاش بروید.
سخن پایانی
همانطور که در گذشته نیز در برخی از مقالاتم گفتم، ژانر وحشت، ژانری پر فراز و نشیب و به شدت گسترده است. امروز تنها به گوشهای از عناوین اقتباسی این ژانر نگاه انداختیم که در بین آنها هم تجربههای مطلوب و جذاب وجود داشتند و هم آثار ضعیف و نه چندان خوش ساخت. اما در آخر هر یک از این بازیها آجری در ساختمان بزرگ و کهن این ژانر محسوب میشوند که به نوبهی خود به پیشرفت آن کمک کردهاند. کدام یک از این بازیها برای شما بیشتر جالب توجه بود؟
اگر هر یک از این عناوین را تجربه کردهاید، خوشحال میشوم تجربیات خودتان را با من به اشتراک بگذارید.