معرفی سریال سلام فردا! (Hello Tomorrow!)
معرفی سریال سلام فردا! (Hello Tomorrow!)
«ماه به همه تعلق دارد» و «بهترین چیزهای زندگی رایگان هستند»؛ این جملات چیزهایی بودند که در سال ۱۹۲۷ خیلی راحت استفاده می‌شدند و کسی به دروغ بودن آن‌ها شک نمی‌کرد؛ پیش از اینکه کسی بخواهد پرچم خود را در ماه به اهتزاز در بیاورد. تولید سریال Hello Tomorrow! (سلام فردا!) از ماه می سال ۲۰۲۱ توسط سرویس استریم اپل تی وی پلاس آغاز شد و بلافاصله بیلی کروداپ به‌عنوان بازیگر نقش اصلی به تیم آمد. به مرور زمان هنرمندان دیگری همچون هانک آزاریا، هانیفا وود، الیسون پیل، نیکولاس پودنی و غیره هم به تیم بازیگران پیوستند. این سریال که ژانری کمدی، درام و علمی تخیلی دارد، آنقدرها که انتظار می‌رفت، مورد استقبال منتقدان قرار نگرفت.
البته اینطور هم نیست که منتقدان آن را به باد انتقاد گرفته باشند و هیچ چیز آن را دوست نداشته باشند، بلکه میانگین امتیازاتی که آن‌ها برای سریال سلام فردا! ثبت کردند، آن را در سطح متوسط قرار می‌دهد. آن‌ها معتقد بودند که این سریال از لحاظ بصری آنقدر زیبا و چشمگیر است که اغلب اوقات حواس مخاطب را به سمت خود جلب می‌کند تا از داستان درهم و برهم آن و همچنین شخصیت‌های سطحی‌ای که دارد، دور شود؛ به‌طور کلی می‌توان گفت که فصل اول این سریال نتوانست آنقدر که باید و شاید خوب عمل کند و به پتانسیل واقعی خود برسد.
سریال سلام فردا! داستان به نسبت متفاوتی دارد و جنبه جدیدی از ماجراهای علمی تخیلی را به ما نشان می‌دهد. جک بیلینگز (با بازی بیلی کروداپ) یک فروشنده املاکِ مسافر است که دوست دارد گزینه‌های مختلفی را در اختیار شما قرار دهد. به واسطه گزینه‌هایی که جک در اختیار افراد مختلف قرار می‌دهد، آن‌ها می‌توانند ماه یا حداقل بخشی از آن را متعلق به خود کنند؛ بدون اینکه نیاز باشد پیش‌پرداختی بدهند و مبلغی بیش از ۱۵۰ دلار در ماه پرداخت کنند؛ آن هم به‌لطف شرکت املاکی برایت‌ساید در ماه. اما مشکل این است که نباید خیلی دقیق به نوشته‌های ریز قرارداد نگاه کنید، زیرا ممکن است نظرتان را تغییر دهد.
حالا آیا او دارد واقعا فرصت یک زندگی بهتر را می‌فروشد یا فقط یک سری چرت و پرت سر هم می‌کند؟ چیزی که درباره شخصیت جک بسیار قابل‌توجه محسوب می‌شود، این نیست که او چقدر خوب و با شوق رویای آسمان آبی را به مشتریان زمینی خود می‌فروشد؛ این است که او چقدر عمیقا به خود باور دارد. سریال Hello Tomorrow! کهکشانی از دروغ‌ها و فریب‌های شخصی و کاری را که توسط جک و اطرافیانش ابداع شده است، می‌پیچاند و به تصویر می‌کشد؛ برای اینکه نشان دهد دروغ‌هایی که هر شخص به خودش می‌گوید، قدرتمندترین و مهم‌ترین دروغ‌ها محسوب می‌شود.
یکی از نکات جالبی که درباره این سریال وجود دارد، ترکیب فضا و المان‌های قدیمی و رترو با المان‌های مربوط‌به آینده است. یعنی در این سریال شما پوشش قدیمی‌ای را در بازیگران می‌بینید، موبایل و کامپیوتری وجود ندارد اما ماشین‌های پرنده، ربات‌های بسیار پیشرفته یا تکنولوژی تبدیل صوت به متن به‌راحتی وجود دارد. شما در همان سکانس‌های ابتدایی تصور می‌کنید که قرار است داستان را در دنیای آینده ببینید اما ناگهان دچار یک سردرگمی جالب می‌شوید و ممکن است مدام از خود بپرسید که دقیقا چه خبر است؟ داستان در چه دوره‌ای حکایت می‌شود؟ جذابیت بصری این مجموعه به جایی می‌رسد که شما متوجه توجه بالا به جزئیات و شباهت خیلی زیاد با دوران دهه ۱۹۵۰ می‌شوید.
البته یک سری چیزها هنوز هم که هنوز است، به همان شکل است؛ پول‌ها همچنان سبز و تا شدنی هستند و علت اصلی دردسر و سر درد انسان‌ها. هنوز هم پولدارها پولدارتر می‌شوند و یک سری افراد رویای یک زندگی شیرین‌تر، بهتر و پرزرق و برق‌تر را به انسان‌های دیگر می‌فروشند. خود جک نیز مانند همکارانش در این شرکت غول پیکر، زندگی چشمگیر و جذابی ندارد؛ اما آنقدر این دروغ را برای خود تکرار می‌کند که کم کم باورش شده است تنها زندگی نمی‌کند و زندگی پر هیجانی دارد؛ برای اینکه بتواند با شور و شوق بیشتری خانه‌های روی ماه را به مردم بیچاره بفروشد. در سوی دیگر شخصیت «ادی» یک قمارباز بدشانس است که اعتقاد دارد «ناامیدی بزرگ‌ترین دارایی یک فروشنده است».
هرب یک مرد بسیار مضطرب است که در آینده‌ای نزدیک صاحب دو فرزند می‌شود. شرلی هم دیگر همکار آن‌ها است که دست راست جک محسوب می‌شود و شخصیت واقعی او را می‌بیند؛ اما خودش هم با ادی به همسرش خیانت می‌کند. جک برای اینکه بتواند دروغ‌های خود را برای فروش واحدها قابل باورتر کند، به همه گفته که همسر و فرزندش در ماه زندگی می‌کنند اما واقعیت چیز دیگری است؛ واقعیت این است که چندین سال پیش، او همسر و پسر کوچکش را به حال خودشان رها کرده بود. او حالا در تلاش است که خانواده خود را پیدا کند و باری دیگر وارد زندگی آن‌ها شود؛ البته باز هم با فریب و دروغ.
سریال های مشابه سریال سلام فردا
سریال Severance
سریال جداسازی
- بازیگران: آدام اسکات، زک چری و بریت لوئر
- سال پخش: ۲۰۲۲
- ژانر: درام، دیستوپیایی، اسرارآمیز، دلهره‌آور روانشناختی و علمی تخیلی
خلاصه داستان: صنایع لومن از یک فرایند پزشکی تفکیک‌سازی و جداسازی استفاده می‌کند. این فرایند پزشکی خاطرات غیرکاری برخی از کارمندان این شرکت را از خاطرات کاری‌شان جدا می‌کند. دراین‌میان، فردی به نام مارک وجود دارد که تیمی از کارمندان این شرکت را مدیریت می‌کند. همه چیز خیلی خوب در حال پیش رفتن است، تا اینکه یک همکار مرموز سر و کله‌اش در دنیای خارج از کار پیدا می‌شود؛ اتفاقی که کم کم مسیر را برای کشف حقایق درباره شغل و محیط کاری آن‌ها، هموار می‌کند.
سریال The Peripheral
سریال پریفرال
- بازیگران: کلویی گریس مورتز، گری کار و جک رینور
- سال پخش: ۲۰۲۲
- ژانر: علمی تخیلی، دلهره‌آور و درام
خلاصه داستان: داستان این سریال تقریبا یک دهه در آینده اتفاق می‌افتد. در این دوران فناوری جدیدی به میان آمده که جامعه را به روش‌های ظریفی تغییر داده است. یک گیمر واقعیت مجازی ارتباطی با واقعیتی جایگزین پیدا کرده که ممکن است به همین واسطه، آینده تاریکی را برای خود رقم بزند.
سریال The Umbrella Academy
سریال آکادمی آمبرلا
- بازیگران: الیوت پیج، تام هاپر و رابرت شیهان
- سال پخش: ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳
- ژانر: اکشن، ماجراجویی و کمدی
خلاصه داستان: سریال آکادمی آمبرلا حول محور یک خانواده‌ی عجیب و غریب می‌چرخد که هر کدام از فرزندان این خانواده یک قدرت ماورایی دارند؛ تک تک این خواهر و برادرها به سرپرستی گرفته شدند و در بزرگسالی به یک سری ابرقهرمان تبدیل می‌شوند. آن‌ها با اینکه آنقدرها هم دل خوشی از یکدیگر ندارند، اما دور هم جمع می‌شوند تا رمز و راز مرگ پدر خود را کشف کنند. اما در همین مسیر، با خطرات و تهدیدهای مختلف برخورد می‌کنند که پشت سر هم ماجراهای مختلفی را برای آن‌ها رقم می‌زند.
