معرفی پروتاگونیستهایی که باعث محبوبیت انیمههای مدرن شدند
معرفی پروتاگونیستهایی که باعث محبوبیت انیمههای مدرن شدند
یکی از مؤلفههایی که باعث شده تا انیمههای مدرن و امروزی از محبوبیتی بیسابقه برخوردار باشند، پروتاگونیستهای منحصر به فرد و جذاب آن میباشند که بعضاً تعریف مبارزه خیر و شر را به چالش کشیدهاند.
هر عصری از دنیای انیمه میزبان حضور پروتاگونیستهای منحصر به فردی بوده که در تعریف این صنعت برای مخاطبین خود نقشی مهم و اساسی داشته است. از شینجی و گوکو انیمههای Neon Genesis Evangelion (نئون جنسیس اونگلیون) و Dragon Ball (دراگون بال) در دهه ۹۰ میلادی گرفته تا بزرگان شونن دهه ۲۰۰۰ میلادی به نامهای لوفی، ناروتو و ایچیگو در انیمههای One Piece (وان پیس)، Naruto (ناروتو) و Bleach (بلیچ) که قاعده بازی را برای همیشه دگرگون کردند.
اسامی نام برده شده با گذشت چندین دهه نه تنها در نزد مخاطبین فراموش نشدند، بلکه حتی مخاطبین نسل جدید و امروزی نیز به راحتی با آنها ارتباط برقرار کرده و ثابت کردهاند که شخصیتهایی ماندگار و فراموش نشدنی خواهند بود. با این حال چنین سوالی پیش میآید که انیمههای مدرن نیز از چنین پروتاگونیستهای منحصر به فرد و نمادینی برخوردار هستند که ۱ دهه بعد همچنان در ذهن بینندگان خود باقی بمانند؟
در حالی که پاسخ به این سوال نیازمند گذشت زمان بوده تا بتواند ارزش معنوی قهرمانان حال حاضر این مدیوم را ثابت نماید اما به لطف آثاری ارزشمند و جذاب، شاهد پروتاگونیستهایی بودهایم که نشانههایی از این ویژگی را در خود جای داده و از همین الان عصر مدرن دنیای انیمه را تا حدودی دگرگون کردهاند. شخصیتهایی که حتی بعضاً تعریف خیر و شر را نیز به چالش کشیده و ذهن مخاطب را نسبت به پیامدهای مسائلی همچون شرارت و جنگ را دستخوش تغییر قرار داده است.
پروتاگونیستهای دوست داشتنی و تاثیرگذاری که در این مقاله به سراغ آنها رفته و قصد داریم تا ببینیم که کدام یک از آنها موفق شدهاند تا باعث محبوبیت عصر مدرن دنیای انیمه شده و شاید که روزی بتوانند در حد و اندازه اسامی نام برده شده در آغاز مقاله ظاهر شوند. پس در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.
یوجی ایتادوری
پیدا کردن جایگزینی برای ۳ اثر بزرگ شونن دنیای انیمه یعنی ناروتو، وان پیس و بلیچ کاری بس سخت و حتی غیرممکن میباشد که طی ۲ دهه گذشته هیچ انیمهای موفق به انجام آن نشده است. با این حال انیمهای به نام Jujutsu Kaisen (جوجوتسو کایسن) المانهای مشابهی با بلیچ داشته که مخاطبین دنیای انیمه را به ظهور اثری ماندگار امیدوار کرده است.
اصلیترین و مهمترین وجه تشابه بلیچ و جوجوتسو کایسن، پروتاگونیستهای آن میباشند. به مانند ایچیگو کوروساکی، یوجی ایتادوری نیز علیرغم میل باطنی خود وارد نبرد میان خیر و شری شد که تواناییهای خداگونهای در اختیارش قرار گرفت که فعلاً هیچ کنترل کاملی بر روی آنها ندارد. جوانی سرزنده، مهربان، دلسوز، تسلیمناپذیر و جنگنده که به عنوان میزبان قدرتمندترین نفرین روی زمین به نام سوکونا عمل کرده و نبردی درونی برای کنترل قدرتهای وی را تجربه میکند. پروتاگونیست انیمه Jujutsu Kaisen نشان داده که با وجود آن که علاقهای به بودن در چنین نبردی ندارد اما جان عزیزانش برایش مهم بوده و برای حفظ امنیت آنها از هیچ کاری دریغ نخواهد کرد؛ حتی اگر پای فدا کردن جان خودش در میان باشد.
تورفین
یکی از مسائلی که باعث محبوبیت پروتاگونیستهای دنیای انیمه شده است، عزم راسخ آنها برای ایستادگی و مبارزه بر علیه بیعدالتی و ظلم میباشد که چنین مفهومی در انیمه Vinland Saga (حماسه وینلند) به زیبایی توسط شخصیت تورفین به چالش کشیده شده است.
در این انیمه شاهد مسیر پر فراز و نشیب تورفین به عنوان مزدوری هستیم که به مرور زمان با واقعیات شوکهکنندهای از زندگیاش مواجه شده و آرمانهای صلحطلبانه پدرش باعث میشود تا در نهایت کشت و کشتار را کنار گذاشته و قسم بخورد که مردمش را زیر یک پرچم متحد نماید. دگرگونی شخصیتی تورفین در انیمه Vinland Saga از کسی که هیچ ابایی از کشتن ندارد به قهرمانی که برای نجات مردمش حاضر به فدا کردن هر چیزی است، به حدی دراماتیک و جذاب است که میتواند جایگاه وی را در قامت یکی از فراموش نشدنیترین پروتاگونیستهای دنیای انیمه تضمین نماید.
ارن یگر
یکی از جذابترین نکات انیمههای مدرن، نادیده گرفتن مرز کلیشه میان خیر و شر میباشد که انیمه Attack on Titan (حمله به تایتان) به بهترین نحو ممکن این موضوع را به انجام رسانده و تحقق این امر به لطف شخصیتی به نام ارن یگر میباشد که سیر شخصیتپردازی او عملاً تراژدی تاثیرگذاری جلوه کرده است.
او کودکی معصوم و بیخبر از همه جایی بود که شاهد تکه پاره شدن مادرش توسط تایتانها بود و این مسئله خشم بزرگی را درون وی قرار داد که به مرور بزرگ و بزرگتر شد تا جایی که در نهایت مسبب بلعیده شدن تمام دنیا به واسطه این خشم شد. ارن یگر که حال جهنمی غیرقابل تصور را بر روی زمین به راه انداخته است، نتیجه خشم، کینه و انتقامجویی میباشد که در کودکی درون او نهفته شد و این مسئله باعث شده تا به طرز جالب و عجیبی بین یک قهرمان و ضدقهرمان مدام در حال حرکت باشد. قطعاً شخصیتپردازی ارن یگر در انیمه Attack on Titan تا ابد در تاریخ ثبت خواهد شد و انتقامجویی او به یکی از مولفههای صنعت انیمه بدل خواهد گشت که منبع الهام آثار بسیاری در آینده دور و نزدیک میباشد.
جولین کوجو
فرنچایز ماجراجویی عجیب و غریب جوجو برای سالهای بسیار در دسترس مخاطبین بوده است. با این حال به لطف انیمه JoJo’s Bizarre Adventure: Stone Ocean (ماجراجویی عجیب و غریب جوجو: سنگ اقیانوس) بالاخره توانستیم تا شاهد شخصیت مونثی باشیم که دنیای مردانه این فرنچایز را یه تکان اساسی داده است
شخصیت جولین کوجو برای اولینبار در اوایل دهه ۲۰۰۰ متولد شد ولی سالها زمان برد تا به جایگاه فعلی خود برسد. پروتاگونیستی بیباک، نترس و قدرتمند که به شکلی حماسی در برابر ابرشرور بیرحمی همچون پوچی ایستادگی کرد و خیلی زود به یکی از شخصیتهای پرطرفدار این فرنچایز بدل گشت. در دوره و زمانی که شخصیتهای مونث ارزش و جایگاه خود را از دست دادهاند و به نماد تبلیغاتی عدهای سودجو بدل گشتهاند، پروتاگونیستی همچون جولین کوجو در انیمه JoJo’s Bizarre Adventure: Stone Ocean نماد هر آن چیزی است که مخاطبین دوست دارند تا در روایتی حماسی مشاهده نمایند تا بلکه برای همیشه در یادشان باقی بماند.
کیریتو
انیمه Sword Art Online (هنر شمشیرزنی آنلاین) که برپایه بازیهای نقش آفرینی و MMO ساخته شده و آغازگر چنین ژانری در عصر مدرن انیمه بود، شخصیتی جذاب و بحثبرانگیز را وارد میدان کرد که به الگوی بسیاری از پروتاگونیستهای امروزی تبدیل شده است.
طرفدار این فرنچایز باشید یا نباشید، نمیتوانید محبوبیت و تاثیر Sword Art Online را بر دنیای انیمه انکار نمایید. با توجه به گسترش بازیهای ویدیویی و محبوبیت عناوین آنلاین، شخصیت کیریتو هر آن چیزی بود که بازیکنان صنعت بازیهای ویدیویی آرزو داشتند که در قامت وی ظاهر شوند. او نماد واقعی فرار از دنیای واقعی و پناه به دنیای بازیهای ویدیویی برای تجربه اتفاق جدیدی است که امروزه انسانها بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز پیدا کردهاند. پسری با اهداف قهرمانانه و قدرتهای بسیار زیادی که هیچ موجودی نمیتواند وی را از خواستههایش باز دارد. کیریتو انیمه Sword Art Online نه تنها عصر مدرن دنیای انیمه را دگرگون کرد، بلکه قطعاً در آینده بارها و بارها نام او را خواهیم شنید و شاهد تولد شخصیتهای بسیاری با الهام از وی خواهیم بود.
وایولت اوردگاردن
انیمه Violet Evergarden (وایولت اوردگاردن) مسائل مهمی از زندگی را به ما آموزش میدهد. این که چگونه قهرمان داستان نه با مشت و قدرتهای فرابشری، بلکه با مهربانی و شفای قلبهای شکسته به کمک مردم شتافته و آنها را نجات میدهد.
وایولت اوردگاردن سرباز سابق جنگی ویرانگری است که حال به زندگی عادی بازگشته و باید یاد بگیرد که با فضای جدید خود را وفق دهد. او باید یاد بگیرد که احساسات انسانها را درک کرده و به آن احترام بگذارد. با نوشتن نامههای مردم و بیان احساسات آنها بر روی کاغذ به مرور با جنبههای جدیدی از زندگی آشنا میشود که از او قهرمانی میسازد که معنای عشق و مهربانی را تعریف میکند. انیمه Violet Evergarden نشان میدهد که چگونه میتوان پروتاگونیست ماندگار و تاثیرگذاری را خلق کرد که مسائل مهمی همچون عشق، دوستی و زندگی را به مخاطب یادآور شده و این مسئله سبب گشته تا شخصیت وایولت اورگاردن تا ابد در ذهن بینندگانش به عنوان قهرمانی جذاب و دوست داشتنی به یادگار بماند.
اش لینکس
در عصر مدرن انیمه هرچقدر که شاهد پیشرفت در جنبههای گوناگونی هستیم اما این مدیوم همچنان علاقه عجیبی به بازگشت به ریشههای خود دارد که این مسئله را میتوان در قبال تولید آثاری همچون Fruits Basket (فروت بسکت) و Bleach: Thousand-Year Blood War (بلیچ: جنگ خونی هزارساله) مشاهده کرد.
اش لینکس شاید که یکی از شخصیتهای محبوب دهه ۸۰ بود اما تولید انیمه Banana Fish (بنانا فیش) در سالهای اخیر ارزشهای شخصیتی او را بیش از پیش نمایان کرد و شانس مجددی را در اختیارش قرار داد تا بلکه محدودبیتهای خود را کنار زده و به یکی از پروتاگونیستهای محبوب و نمادین امروزی تبدیل شود که ژانر گانگستری را تعریف دوبارهای نموده و مخاطبین این ژانر را باری دیگر به وجد آورده است.
آنیا فورجر
با قاطعیت میتوان گفت که انیمه Spy x Family (جاسوس × خانواده) غیرمنتظرهترین موفقیت دهه ۲۰۲۰ تاکنون در حوزه دنیای انیمه میباشد که عملاً خود را به عنوان اثری کلاسیک با حال و هوای امروزی به مخاطبین معرفی کرده است.
مهمترین مسئلهای که در چنین محبوبیتی نقشی اساسی داشته است، قهرمانی کوچک، دوست داشتنی و بامزه به نام آنیا فورجر میباشد که از قدرت تله پاتی ذهنی برخوردار بوده و مخاطبین را شیفته خود کرده است. در حالی که پدرش، لوید، نماید پروتاگونیستهای کلاسیک دنیای انیمه بوده که برای حفاظت از خانوادهاش دست به انجام هر کار غیرممکنی میزند اما جنبههای شخصیتی آنیا تمامی توجهات را به سمت خود معطوف کرده و وجهه شیرین و شیطنتآمیز او باعث شده تا انیمه Spy x Family حسابی مورد توجه قرار بگیرد. آنیا فورجر نمونه بارز پروتاگونیست غیرقابل کنترلی است که اعمالش میتواند منجر به فاجعهای عجیب ولی جذاب بشود.
شیگئو کاگیاما
در حالی که محبوبیت ژانر ابرقهرمانی در هالیوود به ابتذال کشیده شده اما در دنیای انیمه شاهد خلق آثار ارزشمند و منحصر به فردی همچون My Hero Academia (مدرسه قهرمانانه من) و One-Punch Man (وان پانچ من) بودهایم. این ژانر زمانی ارزشمند جلوه میکند که “وان” در کنار خلق One-Punch Man اثر ارزشمند دیگری را نیز به ارمغان آورده باشد که از شخصیتی جذاب و فراموش نشدنی بهره برده است.
انیمه Mob Psycho 100 (موب سایکو ۱۰۰) تعریف جدیدی از ژانر ابرقهرمانی را ارائه میکند که حتی میتواند خود را از این ژانر متمایز جلوه دهد. انیمهای که در آن شاهد پروتاگونیستی به نام شیگئو کاگیاما هستیم که به خواست شخصی خود وارد مبارزه برای نجات جهان نمیشود. او از کودکی قدرت و تواناییهای ذهنی عجیبی را با خود به همراه داشت و این تواناییها حتی بر احساساتش نیز تاثیر گذاشته و میتوانست به اطرافیانش صدمه بزند. موضوعی که از سویی او را از باقی هم سن و سالانش دور کرده بود و از سوی دیگر مجاب شده بود تا به یادگیری و کنترل این قدرتها بپردازد. سیر شخصیتپردازی شیگئو کاگیاما از نوجوانی درونگرا و تنها به سمت پروتاگونیستی دلسوز، قدرتمند و نترس که به مقابله با شرورهای خبیث میپردازد به حدی زیبا و تاثیرگذار است که قطعاً در آینده بارها و بارها نام وی را خواهیم شنید و حتی میتواند منبع الهام تولد شخصیتهای جدید دیگری با این مضمون اخلاقی نیز بشود.
دنجی
برخلاف اکثر پروتاگونیستهای عصر مدرن دنیای انیمه که اخلاقیاتی سفت و سخت و آرمان گرایانه دارند اما شخصیت اصلی Chainsaw Man (چینسا من) برخلاف این قاعده حرکت کرده و اخلاقیاتی پست، بیشرمانه و حتی بزدلانه از خود به معرض نمایش گذاشته است.
دنیای دنجی مملو از بازی مرگ و زندگی است که یا باید اهریمنان دیگر را شکار کند یا خود توسط باقی اهریمنان شکار خواهد شد. او جوانی بزدل و ترسو است که همیشه از روبرو شدن با واقعیات زندگی فرار کرده و در نهایت نیز این قابلیتهای اهریمن چینسا من است که زندگی او را متحول میکند. دنجی پس از پیدا کردن دوستانی که حکم خانواده را برایش دارند، تحولی شخصیتی را تجربه میکند اما در کمال شگفتی همچنان پروتاگونیستی غیرمتعارف و پست باقی مانده و تنها به دنبال اهداف و خواستههای خودخواهانهاش میباشد. مسئلهای که سبب شده تا انیمه Chainsaw Man جلوه متمایزی داشته باشد و در همان اول کار مخاطبین را حسابی به وجد بیاورد.
آیا پروتاگونیستهای نام برده شده در این مقاله میتوانند محبوبیتی همیشگی داشته باشند و در حد و اندازه شخصیتهایی همچون ایچیگو و یا ناروتو ظاهر شوند؟ با توجه به اعمالی که ارن یگر انجام داده است، میتوان وی را همچنان یک قهرمان خطاب کرد؟ پروتاگونیست دیگری را نیز سراغ دارید که عصر مدرن دنیای انیمه را دگرگون کرده باشد؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: کولایدر