نادرست‌ترین فیلم‌ها بر اساس واقعیت
نادرست‌ترین فیلم‌ها بر اساس واقعیت
هالیوود مدت‌ها است از عبارت «بر اساس واقعیت» برای جذب مخاطبان استفاده می‌کند اما برخی از این آثار جزو نادرست‌ترین فیلم‌ها بر اساس واقعیت هستند.
برخی از فیلم‌هایی که بر اساس واقعیت ساخته شده‌اند، آن قدر حقیقت را دست‌کاری کرده‌اند که سبب شده تا به داستانی کاملاً ساختگی و تخیلی تبدیل شوند. برای دهه‌ها، عبارت «بر اساس یک داستان واقعی» به فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی مشروعیت می‌بخشید و باعث می‌شد تا مخاطبان بیشتری جذب این آثار شوند و در کل، راه بازاریابی خوبی به شمار می‌رفت.
به همان اندازه که مردم دوست دارند در فیلم‌ها از واقعیت دور شوند، به تماشای محتواهایی که بر اساس داستان واقعی ساخته شده‌اند نیز علاقه‌مند هستند، داستان‌هایی که عنصر آموزشی در رابطه با زندگی، اخلاق، هدف، طبیعت و موارد دیگر را درون خودشان دارند.
یکی از متداول‌ترین سؤالاتی که بینندگان پس از دیدن فیلمی بر اساس داستان واقعی یا فردی حقیقی از خود می‌پرسند، این است که آیا فیلم بر اساس رویدادهای واقعی بوده است. دانستن حقیقت پشت یک داستان شگفت‌انگیز اغلب اوقات باعث می‌شود تا تماشای یک اثر سینمایی لذت‌بخش‌تر و به یاد ماندنی‌تر باشد.
البته بسیاری از فیلم‌ها در هالیوود به‌خاطر جنبه‌های درام، کمدی یا تقویت جنبه‌های روایی، داستان واقعی خود را به سمت دراماتیک یا تخیلی شدن سوق می‌دهند. در ادامه به معرفی ۱۰ فیلم می‌پردازیم که با وجود اینکه آثاری عالی و مشهور هستند اما برداشتی آزاد و به دور از حقایق از داستان واقعی خود داشته‌اند که باعث شدند حس ساختگی پیدا کنند.
۱۰. فیلم آرگو (Argo) – محصول سال ۲۰۱۲
فیلم «آرگو» که توانست برنده جایزه اسکار بهترین فیلم سال شود، داستانی واقعی را به تصویر می‌کشد اما هر آنچه که در این فیلم روایت شده مطابق با واقعیت نیست. تفاوت عمده‌ای بین فیلم و روایت واقعی وجود دارد و آن نیز مربوط به دخالت سیاستمداران و پرسنل اطلاعاتی کانادا در این عملیات است.
فیلم «آرگو» نقش کانادا در مأموریت نجات را بسیار کمتر از تلاش‌های واقعی آن‌ها نشان می‌دهد و همین نیز یک نادرستی واضح نسبت به حقیقت ایجاد می‌کند. در واقع، ابتدا کانادا بوده که تمام اعتبار مأموریت نجات موفق را به دست آورده چراکه سازمان سیا در آن زمان نمی‌خواسته دخالت خودش را به‌صورت علنی فاش کند. فیلم «آرگو» ساخته بن افلک این داستان را طوری نشان داد که به نظر برسد کل عملیات یک دستاورد آمریکایی بوده است.
۹. فیلم در جستجوی خوشبختی (The Pursuit of Happyness) – محصول سال ۲۰۰۶
به همان اندازه که فیلم «در جستجوی خوشبختی» با نقش‌آفرینی ویل اسمیت در نقش اصلی دلنشین و دلگرم‌کننده است، داستان واقعی کریس گاردنر و پسرش بسیار تاریک‌تر است. گاردنر واقعی به‌خاطر آزار و اذیت خانگی علیه مادر پسرش به نام جکی دستگیر شده بود و این در حالی بود که در فیلم «در جستجوی خوشبختی» شخصیت اصلی به‌خاطر پرداخت نشدن قبض پارکینگ یک شب را در زندان سپری کرد.
علاوه بر این، برخلاف شخصیت اصلی فیلم، گاردنر واقعی از پس‌انداز زندگی خود برای خرید اسکنرهای تراکم استخوان قابل‌حمل استفاده نکرد. زمانی که گاردنر واقعی همه آن اسکنرها را خریداری کرد، هنوز مشغول به کار بود، هر چند که درآمد بسیار کمی داشت. در این فیلم، صحنه مکعب روبیک که شخصیت اصلی را در مصاحبه شغلی قرار داد نیز ساختگی بود و تلاشی هالیوودی برای برجسته کردن رؤیای آمریکایی در پشت داستانی به‌ظاهر واقعی بوده است.
۸. فیلم از گور برخاسته (The Revenant) – محصول سال ۲۰۱۵
فیلم «از گور برخاسته» بر اساس داستان زندگی واقعی کاوشگری از قرن نوزدهم میلادی به نام هیو گلس است که در نهایت جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را برای لئوناردو دی کاپریو به همراه داشت. هیو گلس واقعی در واقع توسط دیگر کاوشگران گروهش رها شده بود اما این مسئله همچنان مورد بحث است که آیا او واقعاً از مبارزه با خرس گریزلی جان سالم به در برده یا اصلاً با خرس مبارزه کرده است.
علاوه بر این، هیچ مدرکی مبنی بر اینکه هیو گلس در زندگی واقعی یک پسر داشته است، وجود ندارد و این به معنای آن است که هم‌سفر وی یعنی فیتزجرالد در واقعیت پسری را نکشته است. شگفت‌انگیزترین بخش نیز آن است که گلس واقعی فیتزجرالد را نکشته یا حتی به دنبال انتقام گرفتن از او نبوده است و همین نیز باعث می‌شود تا روایت به تصویر کشیده شده در فیلم «از گور برخاسته» به جای واقعیت بیشتر جنبه ساختگی و داستانی داشته باشد.
۷. فیلم فارگو (Fargo) – محصول سال ۱۹۹۶
با وجود اینکه نویسنده و کارگردان‌های فیلم «فارگو» یعنی جوئل و ایثن کوئن به بینندگان خود در ابتدای این اثر سینمایی می‌گویند که این فیلم بر اساس داستانی واقعی است اما باید گفت که این اثر یک روایت کاملاً داستانی و ساختگی است. این کارگردانان مشهور بعداً توضیح می‌دهند که فیلم آن‌ها یک «فیلم داستان واقعی» بوده است نه یک فیلم بر اساس داستانی واقعی. این در حالی است که در ابتدای فیلم عبارت «این یک داستان واقعی است» نشان داده شده است.
وقایع به تصویر کشیده شده در این فیلم در مینه سوتا در سال ۱۹۸۷ میلادی جریان دارد و همین نیز سبب شده تا بیننده‌ها به این باور برسند که واقعاً اتفاقات این فیلم بر اساس رویدادهای واقعی است. برادران کوئن برای ساخت این فیلم از رویدادها و قتل‌های متعددی الهام گرفتند که هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند تا بتوانند یک درام جنایی ساختگی و در عین حال استادانه را برای مخاطبان خلق کنند.
۶. فیلم رودی (Rudy) – محصول سال ۱۹۹۳
یکی از معروف‌ترین فیلم‌های ورزشی بسیار مشهور درباره یک فرد توسری‌خور و بازنده، فیلم «رودی» است که در واقعیت، یکی از شگفت‌انگیزترین فیلم‌های ورزشی است که بر اساس یک داستان واقعی ساخته نشده است. این فیلم داستان کلاسیک بازیکن فوتبال نوتردام را روایت می‌کند که هم‌تیمی‌هایش به سرمربی‌شان اصرار می‌کنند تا رودی را در یک بازی واقعی فوتبال بازی بدهد.
صحنه نمادین تشویق جمعیت برای رودی در نهایت سرمربی تیم را مجبور می‌کند که بازیکن ضعیف خودش را وارد بازی کند و پس از آن نیز او مانند یک قهرمان از زمین خارج می‌شود. در واقعیت، تقریباً هیچ کدام از این رویدادها اتفاق نیفتاده است چراکه سرمربی نیازی قانع‌کننده برای قرار دادن رودی واقعی در بازی نداشت چراکه همه چیز در وهله اول ایده خودش بوده است.
۵. فیلم کاپیتان فیلیپس (Captain Phillips) – محصول سال ۲۰۱۳
تام هنکس در فیلم «کاپیتان فیلیپس» یک اجرای شخصیت‌محور عالی دیگری را ارائه می‌دهد اگرچه کاپیتان فیلیپس واقعی به آن اندازه که در این فیلم به تصویر کشیده شده است، یک قهرمان نبوده است. در حقیقت ریچارد فیلیپس آن کاپیتان کشتی بشردوست به تصویر کشیده شده در این اثر سینمایی نیست و او خودش را به‌عنوان گروگان در اختیار دزدان دریایی قرار نداد تا از سایر افراد کشتی محافظت کند.
در واقعیت، به‌خاطر اینکه کاپیتان فیلیپس مواردی را رعایت نکرده و باعث شده تا این وضعیت به شکلی غیرضروری تشدید شود، از وی شکایت شده بود. در حالی که این اتهامات و شکایت‌ها به دلیل توافق طرفین هرگز به‌صورت رسمی تأیید نشد اما در هر صورت باید گفت که داستان واقعی کاپیتان فیلیپس کمتر از آنچه در این اثر سینمایی به تصویر کشیده، قهرمانانه است.
۴. فیلم کشتار با اره‌برقی در تگزاس (The Texas Chainsaw Massacre) – محصول سال ۱۹۷۴
نسخه اصلی فیلم «کشتار با اره‌برقی در تگزاس» در سال ۱۹۷۴ میلادی به روی پرده سینماها آمد و به‌خاطر تأکید بر ساخته شدن فیلم بر اساس داستانی واقعی در بازاریابی آن، به یکی از نمادین‌ترین و برجسته‌ترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما تبدیل شده است. با این حال، مشخص شد که این فیلم یک اثر کاملاً داستانی و تخیلی است، اگرچه ادعاهایی وجود دارد که برای این داستان از زندگی واقعی قاتلی به نام اد گین الهام گرفته شده است.
هدف از دروغ عمدی هالیوود و سازندگان این اثر سینمایی این بود که بیننده‌های بیشتری را به تماشای فیلم «کشتار با اره‌برقی در تگزاس» ترغیب کنند و همچنین درباره فضای سیاسی حاکم در آن زمان اظهارنظر کنند، زمانی که بسیاری از آمریکایی‌ها احساس دروغ و فریب از سوی دولت فدرال در رابطه با واترگیت و جنگ ویتنام احساس می‌کردند.
۳. فیلم ۳۰۰ – محصول سال ۲۰۰۶
فیلم «۳۰۰» از جمله آثار بسیار مشهور زک اسنایدر به شمار می‌رود که روایت تاریخی دقیق و صحیحی از ارتش اسپارتی یونان را روایت نمی‌کند. شاه لئونیدس به همراه ارتش خودش متشکل از ۳۰۰ مرد در نبرد ترموپیل جنگیدند اما به تصویر کشیده شدن نحوه نبرد و جنگ در این اثر سینمایی بیش از حد از واقعیت به دور است و زک اسنایدر بیشتر روی جنبه اکشن و زیبایی‌سازی آن تأکید کرده است. در واقعیت، این ارتش ۳۰۰ نفری در کنار ۷۰۰۰ سرباز دیگر متحد یونانی مبارزه می‌کردند تا بتوانند در برابر قدرت عظیم خشایارشا و سربازان ایرانی ایستادگی کنند.
۲. فیلم هیدالگو (Hidalgo) – محصول سال ۲۰۰۴
فیلم «هیدالگو» بیشتر وابسته به گزارش‌ها و نوشته‌های شخصی خود فرانک هاپکینز متکی است، کسی که ادعا می‌کند سوار بر اسب محبوبش در یک صحرای وسیع سواری کرده است. با این حال، داستان حماسی و بزرگ فرانگ هاپکینز در زندگی واقعی کاملاً ساختگی بوده است چرا که او هرگز یک اسب‌سوار ماهر نبوده و هرگز به عضویت سواره نظام ایالات متحده در نیامده است. علاقه و تجربه هاپکینز به اسب‌ها در زندگی واقعی بسیار کمتر از آن چیزی بوده که در فیلم به تصویر کشیده شده اما تخیل او مطمئناً از توانایی‌های سوارکاری واقعی‌اش فراتر بوده است.
۱. فیلم اگه می‌تونی منو بگیر (Catch Me If You Can) – محصول سال ۲۰۰۲
فیلم «اگه می‌تونی منو بگیر» از جمله آثاری است که در نهایت مشخص شد که منبع اصلی آن اصلاً درست نبوده و همه آن غیرواقعی بوده است. کلاهبردار فرانک ویلیام آبگنال جونیور در زندگی واقعی ظاهراً همه چیزهایی که در فیلم «اگه می‌تونی منو بگیر» به تصویر کشیده شده را از خودش ساخته است.
این فیلم با بازی لئوناردو دی کاپریو در نقش شخصیت اصلی است. در این داستان، حتی شخصیت مأمور اف‌بی‌آی با بازی تام هنکس نیز ساختگی بوده است. با این وجود، این فیلم همچنان اثری بسیار سرگرم‌کننده و خوش ساخت است که به یکی از نادرست‌ترین فیلم‌های ساخته شده بر اساس واقعیت تبدیل شده است.
در این مطلب به معرفی برخی از نادرست‌ترین فیلم‌های ساخته شده بر اساس واقعیت پرداختیم. نظر شماره درباره این آثار چیست؟
منبع: اسکرین رنت
