نقد فیلم امیلی (Emily) | زندگی خالق رمان بلندیهای بادگیر
نقد فیلم امیلی (Emily) | زندگی خالق رمان بلندیهای بادگیر
رمان بلندیهای بادگیر رمانی برجسته است که توسط امیلی برونته، شاعر و نویسنده انگلیسی نوشته شده است. این رمان تحسین شده و محبوب تنها رمان این نویسنده است و برونته پس از نوشتن این رمان زمانیکه تنها ۳۰ سال سن داشت درگذشت. اگرچه اقتباسهای متعددی از رمان Wuthering Height تولید شده است، اما تاکنون اقتباسی چشمگیر و قابل قبول از آن را شاهد نبودهایم و حالا نوبت به فیلم زندگینامه امیلی برونته رسیده است.
فیلم امیلی درواقع از همان ابتدا دو هدف را دنبال میکند که هدف اول نمایش زندگی کوتاه این نویسنده است و هدف دوم نمایش چگونگی خلق رمان بلندیهای بادگیر است. فیلم امیلی از ابتدا تلاش میکند تا زندگی امیلی برونته را پر تنش به تصویر بکشد که ازطرفی او تلاش میکند تا طبق میل پدرش معلم شود و راه خواهر بزرگترش را دنبال کند و ازطرفی رویاپردازی و اهداف خود را نیز داشته باشد.
فیلم Emily درواقع تلاش میکند تا درکنار نمایش زندگی این نویسنده، یک نگاه شاعرانه و پر تنش از زندگی او را نیز ارائه دهد که برگرفته از اشعار و رمان او است. در بخش ابتدایی فیلم میبینیم با اینکه پدر امیلی تلاش میکند تا او خواهرش را بهعنوان الگو انتخاب کند، اما او بیشتر دنبالهروی برادرش است و درواقع ایده نویسنده شدن و سرکشی او از برادرش منشا گرفته است. او حرفهای خود را در قالب شعر بیان میکند که خواندن آن برای ویلیام ویتمن، معشوقه امیلی بسیار سخت و چیزی شبیه به گناه است.
درواقع ما از همین قسمت داستان متوجه میشویم که فیلم تلاش میکند تا رابطهای بین زندگی امیلی برونته و رمان Wuthering Height ایجاد و ارائه کند. اگرچه رمان او کاملا برگرفته از زندگیاش نیست، اما خطوط داستان و اتفاقات آن کاملا حاوی نکاتی از زندگی شخصیت امیلی برونته است که با زبانی پر تنش، بدون مرز و شاعرانه روایت کرده است. این موضوع حتی در محل اتفاقات فیلم و رمان تا شباهتهایی بین آن نیز وجود دارد و میتوان به خوبی شباهت بین آن را مشاهده کرد.
درواقع هدف فیلم این است که نشان دهد امیلی برونته چگونه بخشهای مختلف زندگی خود را بههمراه تمامی تجربیاتی که بهدست آورده در رمان بلندیهای بادگیر قرار داده است و درواقع حالا بیشتر قابل لمس بودن اتفاقات رمان را میتوانیم درک کنیم. هر بخش فیلم درواقع نماینده بخشی از کتاب است. مثل رابطه امیلی و برادرش مثل رابطه کاترین و هیتکلیف به تصویر کشیده است که در هر دو بخش شاهد سرگرمیهای مشابهی هستیم.
در بخش دوم ویلیام ویتمن درواقع ادگار لینتون را در فیلم امیلی دارد. او درواقع عشق کاترین در کتاب است و امیلی هم در فیلم عاشق ویلیام ویتمن میشود. صد البته که اتفاقات کتاب تفاوتهای زیادی با رمان Wuthering Height دارد و بهطور مثال در رمان، کاترین درواقع شخصی است که در امارت لینتون گرفتار میشود و در اتفاقات فیلم Emily این برادر امیلی است که مجبور میشود تا در امارتی که از آن جاسوسی میکرده، زندگی کند.
بهصورت کلی اگر رمان بلندیهای بادگیر را خوانده باشید، بدون شک از تماشای فیلم Emily هم بیشتر لذت خواهید برد؛ بهخصوص اینکه ارجاعات زیادی به کتاب وجود دارد و درواقع احساس میکنیم که نسخه متفاوتی از رمان را داریم مشاهده میکنیم. در بخش پایانی مرگ امیلی برونته از راه میرسد. ما از ابتدا میدانستیم که او عمر کوتاهی دارد، اما فیلم تلاش میکند تا نشان دهد که امیلی درواقع مرگ خودش را با مرگ کاترین در کتاب گره زده است و انگار او از قبل مرگ خود و روش آن را انتخاب کرده باشد.
در مجموع سبک و کلیت روایت فیلم چیزی است که بیشتر ما را به یاد فیلم تالکین میاندازد که سازندگان تصمیم داشتند تا از المانهای مختلف منابع الهام این نویسنده را برای نوشتن ارباب حلقهها به تصویر بکشند. صد البته نتیجه کار در فیلم بهتر از آب در آمده است و با وجود مشکلاتی که در شروع فیلم و در اواسط آن وجود دارد و احساس میکنیم فیلم کمی گنگ و بدون اتفاق افتادن حادثه خاصی جلو میرود، نتیجه کلی کار مثبت بوده است.
فرانسیس اوکانر که درواقع یک بازیگر است، در اولین تجربه کارگردانی خود عملکرد قابل قبولی دارد و صد البته که بدون اشکال نیست، اما توانسته تقریبا به تمامی اهدافی که دارد در طول فیلم برسد. بدون شک فیلم امیلی، فیلم بدون نقص و اشکالی نیست و درواقع میتوانست کمی کوتاهتر و با روندی سریعتر و بهتری باشد یا حتی میتوانست تمرکز بیشتری روی زمان نوشته شدن رمان بگذارد، اما در مجموع به شکلی که به تجربه کلی فیلم و تماشا آن ضربه و لطمه بزند، نیست.
اما یکی از نقاط قوت فیلم تیم بازیگری آن است که توانسته بسیاری از ضعفهای فیلم و کارگردانی آن را بپوشاند. در مرکز آن اما مکی وجود دارد که در طول چند سال گذشته به چهره محبوبی در تلویزیون و سینما تبدیل شده و حالا نقش امیلی برونته را بازی کرده است. انتخاب مکی صرفا از این نظر هوشمندانه نیست که او میتواند به هر دو زبان انگلیسی و فرانسوی صحبت کند، بلکه او بهخوبی توانسته بخشهای مختلف شخصیت خود را به تصویر بکشد.
اما مکی در طول فیلم تلاش زیادی کرده است تا کشمکشهای امیلی برونته بین هدفی که پدرش برای او تعیین کرده تا هدفی که دنبالش است، در طول فیلم ارائه کند و البته بدون فیون وایتهد و الیور جکسون-کوهن که به ترتیب نقش برادر و معشوقه امیلی را بر عهده دارند، میسر نبود. انتخاب این دو بازیگر کمی هم هوشمندانه بوده و ظاهرا اوکانر باتوجهبه به شخصیتهای هیتکلیف و ادگار به سراغ این دو بازیگر رفته است تا بیننده ناخوداگاه به یاد این دو شخصیت در رمان بیفتد.
اگرچه ما هنوز یک اقتباس خوب و قابل قبول از رمان بلندیهای بادگیر ندیدهایم، اما فیلم Emily توانسته از این کمبود بهخوبی استفاده کند و درکنار نمایش زندگی کوتاه امیلی برونته، ارجاعات جالب توجه و متعددی هم به رمان Wuthering Height داشته باشد. در مجموع فیلم امیلی بیش از آنکه که برای هر بینندهای جذاب باشد، انگار یک نامه عاشقانه برای رمان و طرفدارانش است و اگر هدف اوکانر از ابتدا این بوده، در رسیدن به آن موفق بوده است.