هاست پرسرعت
بازی

نقد و بررسی بازی A Plague Tale: Requiem؛ حماسه‌ی یک خواهر، در دل طاعون

نقد و بررسی بازی A Plague Tale: Requiem؛ حماسه‌ی یک خواهر، در دل طاعون

A Plague Tale: Innocence، ساخته‌ی استودیوی Asobo، یک عنوان داستان‌محور خطی بود که در سال 2019 عرضه شد. این اثر با وجود نقص‌هایی که داشت، توانست داستان زیبایی را روایت کند و دل بسیاری از گیمر‌ها را به دست بیاورد. حال دنباله‌ی مستقیم این عنوان در شرف انتشار قرار دارد و ما قصد داریم به نقد و بررسی آن بپردازیم.

داستان‌ها، سرشار از لحظات شادی‌بخش و غم‌انگیز هستند و در عین حال پند‌ها، آموزه‌‌ها و گاهی هیجان قابل توجه‌ای را به مخاطب انتقال می‌دهند. گاهی یک داستان می‌تواند آن‌قدر عمیق و پرمفهوم باشد که آغازکنندۀ یک جنبش مفید و تحول‌بخش در شخص یا حتی یک جامعه به حساب آید.

با این تفاسیر، باید حدس بزنید که برای من منتقد، تجربه‌ی A Plague Tale: Requiem تا چه حد می‌تواند حائز اهمیت باشد؛ چرا که در وهله‌ی اول، داستان نسخه‌ی نخست تازگی داشت و به دور از خیلی از کلیشه‌ها بود و بسیاری از گیمرها، انتظار ادامه‌ی داستان Amicia و Hugo را می‌کشیدند. در وهله‌ی دوم، طبق وعده‌ی سازندگان، قرار بود تا شاهد یک تجربه‌ی روایت‌محور نسل نهمی و تمام عیار باشیم و این موضوع، انتظار و هایپ طرفداران، از جمله من را، برای تجربه‌ی این اثر بسیار بالا برده بود.

حال، من A Plague Tale: Requiem را تجربه کرده‌ام و بگذارید از همین ابتدا بگویم، این بازی یک تجربه‌ی داستانی فوق‌العاده و از نظر گرافیکی، به معنای واقعی کلمه، نسل نهمی است.

آخرالزمانی از جنس طاعون، اما به دور از کلیشه

نقد و بررسی بازی A Plague Tale: Requiem؛ حماسه‌ی یک خواهر، در دل طاعون
تقریبا در اکثر سکانس‌ها و مراحل، دست این دو خواهر و برادر از هم جدا نمی‌شود؛ حتی در لحظات اکشن!

داستان بازی عمیق و تا حدی طولانی است. Requiem، چند ماهی پس از بازی اول روایت می‌شود و باری دیگر شما را در نقش Amicia قرار می‌دهد. بیماری Hugo در حال عود کردن است و مادر خانواده، Beatrice، سعی دارد تا به شهر دیگری مهاجرت کند و در خانه‌ای که محفل (در بازی: یک گروه کهن از پزشکان و کیمیاگران برجسته، که سالیان سال روی بیماری افرادی چون Hugo تحقیق کرده‌اند) برایشان در نظر گرفته است، سکونت کنند تا Hugo توسط پزشکی افسانه‌ای مداوا شود.

در این بین، Hugo مدام رویایی از یک جزیره می‌بیند که ققنوسی در آن، او را به سمت یک برکه‌ی کوچک راهنمایی می‌کند و هنگامی که از آب برکه می‌نوشد، بیماری‌اش شفا پیدا می‌کند. با این تفاسیر، Amicia ترجیح می‌دهد که به همراه Hugo، به دنبال جزیره بگردند، درحالی که مادر آن‌ها فکر می‌کند که محفل گزینه‌ی بهتری برای درمان فرزندش است و دنبال کردن یک رویای کودکانه، به هیچ عنوان راه حلی منطقی نیست.

داستان از اینجا کم کم اوج می‌گیرد، شیرین می‌شود، تلخ می‌شود، حماسی می‌شود و گاهی، سایه‌ی وحشت بر آن حکم‌رانی می‌کند. Requiem قصد ندارد تا کلیشه‌ها را دنبال کند، بلکه اتفاقا ‌می‌خواهد در هر لحظه گیمر را غافل‌گیر کرده و در این بین، پند‌هایی دهد که بس تفکر برانگیز و هوشمندانه است.

Requiem قصه‌ی یک خواهر دلسوز است که سعی دارد به برادرش کمک کند؛ خواهری که در تاریکی محض، سعی می‌کند چراغی برای او باشد؛ خواهری که چه در هنگام مبارزات و چه در طوفان دریا، دست Hugo را رها نمی‌کند.

نقد و بررسی بازی A Plague Tale: Requiem؛ حماسه‌ی یک خواهر، در دل طاعون
طراحی واقع‌گرایانۀ شخصیت‌ها

راحت بگویم، Requiem بمب‌باران لحظات احساسی است و آن‌قدر شما را غرق در خود می‌کند، که به سختی می‌توانید از آن دل بِکَنید و وقتی با آن پایان میخ‌کوب‌کننده به پایان می‌رسد، به مانیتور خود خیره می‌شوید و بارها و بارها، هر آنچه تجربه کردید را دوباره مرور می‌کنید. شخصیت‌پردازی و صداگذاری بازی آن‌قدر خوب کار شده است که همه چیز را در Requiem باور می‌کنید.

از تمامی این موارد زیبا‌تر، ارتباط میان Hugo و Amicia است. کمتر بازی‌ای را به خاطر دارم که بتواند چنین رابطۀ عمیقی را بدون کوچک‌ترین ایرادی به تصویر بکشد. کافیست هنگامی که این دو با هم صحبت می‌کنند، حالت Photo Mode را فعال کنید و به چشم‌ها و حالت صورتشان نگاه کنید تا اوج احساسات به تصویر کشیده شده توسط سازندگان را نظاره‌گر باشید. از سوی دیگر، Requiem پر از لحظات فراز و نشیب است و یک موج سینوسی دارد. درست لحظاتی که فکر می‌کنید همه چیز تمام شده، یک جرقه و بعد صدای انفجار رخ می‌دهد.

تبلیغات

آنتاگونیست بازی این بار انگیزه‌ی قابل قبول‌تری به نسبت نسخه‌ی قبل دارد و حس تنفر را در گیمر ایجاد می‌کند و این نشان‌دهنده‌ی آن بوده که استودیوی Asobo به خوبی از نسخه‌ی قبلی درس گرفته و حالا یک شخصیت بد جذاب و کاریزماتیک را ارائه می‌دهد.

خلاصه، هر چه از داستان Requiem بگویم کم است. داستان در این اثر همه چیز است، نمی‌دانم بازی ادامه دارد یا نه، اما به قول فیلم‌باز‌ها، سکانس پس از تیتراژ به گونه‌ای بود که ساخت ادامه‌ای برای A Plague Tale دور از انتظار نیست.

شوالیه‌ی پانزده‌ ساله

نقد و بررسی بازی A Plague Tale: Requiem؛ حماسه‌ی یک خواهر، در دل طاعون

بازی بر پایه مبارزات و حل پازل بنا شده است. پازل‌های بازی ساده هستند، اما خسته کننده نمی‌شوند. در Requiem، دشمنان شما دسته‌های عظیم موش‌ها و البته سربازانی هستند که در طول داستان با آن‌ها آشنا خواهید شد. Amicia یک دختر 15 ساله است و قرار نیست شمشیر به دست بگیرد و مانند شوالیه‌های آموزش دیده مبارزه کند و سازندگان این موضوع را به طور واقع‌گرایانه‌ای به تصویر کشیده‌اند.

هیچ راهی برای کشتن موش‌ها نیست و تنها با آتش می‌توان از آن‌ها دوری کرد. البته گاهی می‌توانید از یک سری ترفند‌ها مانند ایجاد طعمه برای دور زدنشان استفاده کنید. این روش با وجود آن که دائمی نیست، اما بسیار کاربردی عمل می‌کند و تنها باید محیط را به خوبی جست‌وجو کنید. در بازی، یک سری پازل محیطی نیز قرار داده شده است که اگرچه زیاد نیستند، اما کیفیت قابل قبولی دارند و در گیم‌پلی بازی تنوع مورد نظر را ایجاد می‌کنند.

نقد و بررسی بازی A Plague Tale: Requiem؛ حماسه‌ی یک خواهر، در دل طاعون
نور و آتش، تنها راه نجات شماست

اگر نسخۀ اول را به یاد داشته‌ باشید، مادر خانواده یعنی Beatrice کیمیاگر است و یک سری از قابلیت‌های بازی، بر اساس ابزار و عناصر مختلفی بنا شده‌اند که با ترکیب مواد مختلف ساخته می‌شوند و به تدریج در دسترس شما قرار می‌گیرند. به وسیله‌ی این آیتم‌ها، می‌توانید محیط را نورانی کنید، چراغ‌ها را خاموش کنید و آتش بسازید. همراهان شما نیز، بنا به مرحله‌ای که در آن قرار دارید، قابلیت‌‌های متفاوتی را در اختیار شما قرار می‌دهند.

برای مثال، Lucas، شاگرد Beatrice، توانایی آن را دارد که با انداختن وسیله‌ای مخصوص در درون آتش، فلش بنگ درست کند که سربازان را برای مدت کوتاهی، نابینا می‌کند و یا Sophia، دریانوردی که در اواسط بازی با او آشنا می‌شوید، می‌تواند با ذره‌بین خود دود درست کرده یا محیط را نورانی کند.

کمی از سربازان دشمن بگوییم؛ عده‌ای از آن‌ها چون کماندارها و نیزه‌داران، کلاه‌خود ندارند و عده‌ای، دارای زره و تجهیزات نظامی کامل هستند. در قسمت قبل با فلاخن یا همان Sling محبوب Amicia آشنا شدیم؛ در این قسمت نیز می‌توانید سربازانی که دارای کلاه‌خود نیستند را به وسیله‌ی این سلاح از بین ببرید.

در اواسط نسخۀ جدیدف به شما یک Cross Bow داده می‌شود که به لطف آن می‌توانید سربازانی که کلاه‌خود دارند را از بین ببرید؛ البته مهمات این سلاح بسیار محدود است و مدام در طول بازی ترجیح خواهید داد تا به وسیله‌ی آن، محیط را برای دور کردن موش‌ها روشن کنید.

در بازی یک سری چاقوی محدود نیز قرار داده شده است که با استفاده از آن، می‌توانید یک سرباز را از فاصله‌ی نزدیک بکشید، اما راه دیگری برای مبارزه‌ی مستقیم در بازی وجود ندارد؛ به خصوص در اوایل بازی که ترجیح خواهید داد اکثراً از مخفی‌کاری استفاده کنید.

نقد و بررسی بازی A Plague Tale: Requiem؛ حماسه‌ی یک خواهر، در دل طاعون

با وجود تمامی این موارد، مبارزات بازی به خصوص در ابتدای کار، آن طور که باید و شاید هیجان‌انگیز نیستند و باس‌فایت‌ها و مبارزات اکشن، می‌توانستند کیفیت بهتری ارائه دهند. البته از اواسط کار که به Cross Bow و همچنین قدرت‌های ویژه‌ی هوگو مانند کنترل جمعیت‌ موش‌ها دسترسی پیدا می‌کنید، ماجرا کمی جالب‌تر می‌شود و مبارزات و مخفی‌کاری در بازی، رنگ و بوی تازه‌ای به خود می‌گیرند. بازی می‌توانست پذیرای باس‌های بیشتری باشد، کما این که داستان پتانسیل ارائه‌ی چنین امری را داشت، ولی در هر صورت، چنین اتفاقی رخ نداده و شاید بتوان این ایراد را یکی از اصلی‌ترین مشکلات Requiem دانست.

بازی دارای صحنه‌های اکشن بسیاری است؛ این لحظات کارگردانی بسیار خوبی دارند و مو به تن مخاطب سیخ می‌کنند. برای مثال، همان ابتدای بازی که موج عظیمی از موش‌ها در حال حمله به شهر است و هرجور که هست، سعی می‌کنید خود را به Hugo برسانید، از شدت استرس دست‌هایتان به کنترلر و یا کیبورد خود قفل می‌شود و مشتاقانه، این لحظات را تا انتها دنبال خواهید کرد.

در کل، گیم‌پلی Requiem، به عنوان یک اثر ماجراجویی و داستان محور، قابل قبول و خوب عمل می‌کند و صرفا برای کسانی که به دنبال یک گیم‌پلی بر جزئیات در بخش مبارزه با سربازان هستند، ممکن است کمی ناامیدکننده باشد.

Hugo؛ مرز میان بهشت و جهنم

نقد و بررسی بازی A Plague Tale: Requiem؛ حماسه‌ی یک خواهر، در دل طاعون
سیلی از موش‌های خون‌خوار، گاهی تعدادشان به صد‌ها هزار می‌رسد

A Plague Tale: Requiem، از نظر بصری و فنی دست کمی از یک شاهکار ندارد. بازی در لحظاتی، بهشت را عملا به تصویر می‌کشد و شما را به همراه Hugo در یک محیط سرسبز و رنگارنگ رها می‌کند و شما را مجبور می‌کند تا از دنیای بازی لذت ببرید و در آن از مناظر مختلف عکس بگیرید.

Requiem همانقدر که زیبا است، می‌تواند دنیایش را برایتان به یک جهنم تاریک تبدیل کند. کافیست تا Hugo عصبانی و یا مضطرب شود و آنجاست که در کسری از ثانیه، تمام بهشتی که در آن قدم می‌گذاشتید، با دریایی از موش‌های گرسنه و خون‌خوار پوشیده شود.

در برخی از مواقع، بیش از صد‌ها هزار موش در محیط ظاهر می‌شود و جالب آن است که در این موقعیت، بازی حتی یک فریم افت نمی‌کند و به روانی، این لحظات در بازی سپری می‌شود. اتمسفر Requiem گاهی بسیار زیبا، گاهی بسیار خشن و گاهی بسیار ترسناک است و سازندگان توانسته‌اند تا با ایجاد یک توازن بین این موقعیت‌ها، با موفقیت‌ آن‌ها را به تصویر بکشند و یک خاطره‌ی زیبا و به یاد ماندنی برای مخاطب به ارمغان بیاورند.

از زیبایی‌‌های Requiem گفتیم، بد نیست کمی هم از بی‌دقتی سازندگان در بخش فنی سخن بگویم! متاسفانه، درست در لحظاتی که غرق در بازی شده‌اید و حس می‌کنید که هیچ نیرویی نمی‌تواند ارتباط شما و بازی را قطع کند، یک باگ بسیار آزاردهنده ظاهر می‌شود و همه چیز را خراب می‌کند.

اگرچه تعداد این باگ‌ها زیاد نیست، اما تاثیر بسیار بدی روی روند بازی می‌گذارند. برای مثال، در یکی از چپترهای بازی باید سربازی در محیط ظاهر شود و شما با آن مبارزه کنید. منتهی در این لحظه اتفاقی می‌افتد و آن چیزی نیست جز ناپدید شدن و یا ظاهر نشدن این سرباز. حال شما می‌مانید و یک مرحله‌ی غیرقابل عبور و مجبور می‌شوید تا آن مرحله را از ابتدا دنبال کنید.

در بخشی دیگر، بازی از شما می‌خواهد تا برای عبور از یک مکان، فلان دکمه را فشار دهید، دریغ از آن که هرچه‌ این عمل را انجام می‌دهید، اتفاقی نمی‌افتد و باز باید مرحله را از اول شروع کنید. مواردی هم پیش آمد که در یک جسم به خصوص گیر کردم و باز همان آش و همان کاسه. در طول تجربه‌ی حدودا 20 ساعته‌ام از بازی، 5 تا 6 مورد از این باگ‌ها مانع مسیرم بودند و از صمیم قلب آرزو دارم تا این مشکلات به زودی طی آپدیت‌های در نظر گرفته شده در روز عرضه، برطرف شوند.

از زیبایی‌های گرافیکی بازی که بگذریم، به عملکرد Requiem از نظر صوتی می‌رسیم که دست کمی از بخش بصری آن ندارند. موسیقی‌های بازی و افکت‌های صوتی در نظر گرفته شده، کاملا با شرایط و محیط تطابق دارند و صداگذاری شخصیت‌های بازی، به ویژه Amicia ،Hugo و Lucas به خوبی صورت گرفته است و حس‌ و حال هر یک از شخصیت‌ها، به خوبی در گفتارشان پدیدار می‌شود و بیش از پیش، بر واقع گرایانه بودنشان می‌افزاید.


A Plague Tale: Requiem

بازی A Plague Tale: Requiem، یک داستان احساسی، غافلگیر کننده و سرشار از لحظات تلخ و شیرین را به مخاطب خود ارائه می‌دهد. دنیای بازی در عین زیبایی، بسیار بی‌رحم و واقع‌گرایانه است که به دنبال این موضوع، گیمر در هر لحظه نگران اعضای خانواده‌ای می‌شود که سرگذشت آن را دنبال می‌کند. اگر از طرفداران بازی‌‌های داستان محور هستید و برایتان ارائه‌ی یک داستان فوق‌العاده بر مبارزات بازی اولویت دارد، این اثر حکم یک رویا را برای شما خواهد داشت.


نکات مثبت:

  • روایت یک داستان احساسی به زیبا‌ترین شکل ممکن
  • طراحی فوق‌العاده‌ی محیط، مناظر و چهره‌ها
  • رندر سیلی عظیم از موش‌ها که خیره‌کننده است
  • شخصیت‌پردازی فوق‌العاده، واقع‌گرایانه و کم‌نقص کاراکتر‌های اصلی و فرعی

نکات منفی:

  • یک سری باگ کم، اما به شدت آزاردهنده
  • بازی‌ می‌توانست دارای سیستم مبارزات بهتر و همچنین تعداد باس‌فایت‌های بیشتری باشد

9

این بازی بر اساس کد ارسالی ناشر (Publisher) و روی PC تجربه و بررسی شده است

RPKمحمد کشت کارInvisible bearded userیوهانKurosata.expressDARKSIRENCapitanگیمری عادیHunTeR007IrNREZAGAMERگیمر غمگینPorfosormarioM.Khmohsen62FashanPlayStation Studios PS5Mr.BadGuyAmiralimore

مجله خبری gsxr

نمایش بیشتر
دانلود نرم افزار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا