نقد و بررسی بازی New Tale from the Borderlands؛ شوخی تلخ
نقد و بررسی بازی New Tale from the Borderlands؛ شوخی تلخ
بازی New Tales from the Borderlands تا چه حد مسیر موفق نسخه قبلی خود را طی میکند؟ با gsxr و نقد و بررسی این اثر همراه باشید تا به جواب سوال مطرح شده برسیم.
بعد از تعطیلی استودیو تلتیل گیمز (Telltale Games)، تقریبا تمام پروژههای این شرکت لغو و به صورت نیمهکاره رها شدند. خوشبختانه به لطف کمپانی الجیسی اینترتینمنت (LGC Entertainment)، چند عدد از بهترین آیپیهای صنعت گیم نجات پیدا کردند. تلتیل به ساخت اقتباس از فیلم، بازی و کمیک معروف است. این شرکت چند سال پیش دو بازی اپیزودیک از Batman ساخت و حتی قبلتر از آن، روی چند فصل از داستان The Walking Dead کار کرد. در سال 2014، این استودیو یک اسپین آف از بازی Borderlands ساخت که مورد استقبال قرار گرفت.
بازی اپیزودی Tales from the Borderlands زوایای خالی از جهان این سری را به ما نشان میداد. به لطف شخصیتهای بهیاد ماندنی و داستاننویسی با کیفیت، ساخت فصل بعدی این بازی دور از انتظار نبود. آیا New Tales from the Borderlands مانند نسخه قبلی خود سرگرمکننده و جذاب است؟
داستان بازی New Tale from the Borderlands به صورت کلی روی سه شخصیت اصلی بهنامهای Anu ،Fran و Octavio تمرکز دارد. هر کدام از این کاراکترها ویژگیهای شخصیتی مخصوص به خود را دارند که هر کدام را از دیگری متمایز میکند. داستان همواره سعی دارد قدم به قدم به شخصیتها عمق دهد و ارتباط بیشتری بین آنها و بازیکن ایجاد کند. هرکدام از شخصیتها دغدغههای خاصی دارند؛ Anu یک دانشمند است که به دنبال پاسخی برای سوالهایش میگردد؛ Octavio همواره به فکر دست یافتن به درجات بالا است؛ Fran نیز شخصیتی افسرده و خشمگین دارد.
خوشبختانه سازندگان در پردازش این کاراکترها کمکاری نکردند و به خوبی با هرکدام از آنها ارتباط برقرار میکنید. یکی از ستونهای این پردازش قوی، رابطه قوی بین این سه شخصیت است. هرکدام از آنها به نوبه خود روی دیگری تاثیر میگذارد؛ حتی دیالوگهای بازی نیز در موازات رابطه آنها با یکدیگر تغییر میکند. حس مسئولیتپذیری این افراد با یکدیگر، مانند حس بین افراد یک خانواده به نمایش گذاشته میشود؛ البته که نباید از نقش پررنگ صداگذاران نیز غافل شد. صداگذاری شخصیتهای اصلی بازی به بهترین شکل ممکن انجام شده است.
داستان بازی تقریبا در ادامه نسخه قبلی اتفاق میافتد. نمیتوان روایت را کاملا وابسته به Tale from the Borderlands دانست، اما بازی کردن نسخه اول برای درک بهتر داستان، ضروری است. وقایع داستانی بازی بعد از اتفاقات Borderlands 3 رخ میدهند، جایی که بدون هیچ مقدمهای، در دل روایت و اتفاقات بازی رها میشوید. البته که این اتفاق، امری طبیعی است؛ در هر صورت با یک بازی تماما داستانمحور و Interactive Story-Telling طرف هستیم. این نوع بازیها تمام تمرکز خود را روی داستانسرایی و روایت قرار میدهند. پس از قطع همکاری Anu با Atlus، یک شرکت جدید بهنام Tediore به Promethea حمله میکند. این اتفاق باعث میشود که شخصیتهای اصلی با هم متحد شده و علیه این تهدید مبارزه کنند.
گیرباکس (Gearbox) برای داستانگویی در عنوان جدید خود، از سیستم QuickTime Events استفاده کرده است و وقایع خیلی سریع اتفاق میافتند. بازی پنج اپیزود دارد که مانند تمام ساختههای تلتیل گیمز، میتوانید از تصمیمات بازیکنان دیگر در لحظات حساس مطلع شوید. گیرباکس همانند شرکتهایی چون دونتناد (Dontnod)، اینبار بازی خود را کامل عرضه کرده است. تمام ایپزودهای بازی به صورت یکجا به فروش میرسند و میتوانید از ابتدا تا انتهای New Tales from the Borderlands را بدون وقفه تجربه کنید.
متاسفانه، بازی مقدمه خوبی ندارد؛ شخصیتها خیلی سریع به بازیکن معرفی میشوند و این ایراد تا اواخر اپیزود دوم نیز بهبود پیدا نمیکند. این همان مشکلی است که در نسخه قبلی نیز لمس میشد. برای آشنا شدن با شخصیتها و ورود به دل روایت، تقریبا به سه ایپزود وقت نیاز است.
بازی New Tale from the Borderlands تفاوتهای زیادی با نسخههای اصلی دارد. هر چند تم و قالب جهان Borderlands هرگز بر پایه جدیت بنا نشده است، اما سطح لطیفهها و جوکهای درون بازی بعد از گذشت مدتی، شما را عصبانی میکند. بازی New Tale from the Borderlands سرشار از لطیفهها و لحظات به ظاهر خندهدار است که نه تنها به روایت بازی کمکی نمیکنند، بلکه باعث انحراف داستان هم میشوند. البته اینجا نباید از رباتی بهنام LOU13 هم غافل شویم. این ربات بخش زیادی از شوخیها و لطیفههای بازی را به دوش میکشد. هرچند برخی از این شوخیها بامزه هستند، اما همانطور که گفته شد، به روایت و شخصیتپردازی کاراکترها چیزی اضافه نمیکنند.
با این وجود که بازی New Tale from the Borderlands در سبک متفاوتی از بازیهای اصلی دنبال میشود، اما کماکان آن خشونت طنزآمیز سری را در اختیار دارد. صحنههای اکشن و جنجالی بازی کم نیستند و لحظات پرهیجان زیادی را در بازی تجربه خواهید کرد. همانطور که از سبک بازی انتظار میرود، دیالوگهای زیادی برای آن نوشته شده است. جدا از اینها، شما توانایی انتخاب دیالوگ بین گزینههای بسیاری را خواهید داشت. خوشبختانه گیرباکس مانند تمام بازیهای مشابه، به خوبی روی بخش دیالوگنویسی بازی وقت گذاشته است.
این دیالوگها نه تنها میتوانند مسیر روابط بین شخصیتها و روایت کلی بازی را تغییر دهند، بلکه میتوانند به خوبی حس شما به شرایط مختلف را بیان کنند. گیرباکس برای اکثر شخصیتها، آزادی عمل گستردهای را طراحی کرده است؛ شما میتوانید تصمیم بگیرید که چگونه به یک دیالوگ پاسخ بدهید یا چه واکنشی در برابر یک اتفاق داشته باشید. البته این تصمیمات آنطور که باید و شاید در پایانبندی بازی ثاثیرگذار نیستند. خیلی از مواقع احساس میکنید که وسط تماشای یک فیلم سینمایی هستید و اختیاری پیشبرد حوادث اطراف خود ندارید. با اینکه بازی چندین پایان مختلف دارد، اما سازندگان میتوانستند ارتباط بین انتخابها و عواقب آنها را کمی بهتر به نمایش بگذارند.
نکته مثبت دیگر در مکانیک انتخاب دیالوگ، به دقیق بودن انتخاب و دیالوگ گفته شده بستگی دارد. بازی تقریبا هیچ جمله اضافهای به انتخابات شما اضافه نمیکند و دقیقا همان چیزی را به نمایش میگذارد که شما انتخاب کردهاید. به لطف پیشرفت تکنولوژی، بازیگری و انیمیشن چهره کاراکترها نیز بهبود یافته است، امری که موجب تزریق حس واقعگرایانه به تجربه بازی میشود؛ حتی طراحی صحنههای سینماتیک بازی هم نسبت به نسخه قبلی بسیار بهبود پیدا کرده است.
به طور کلی، داستانسرایی و روایت بازی New Tale from the Borderlands شنیدنی و با کیفیت است، اما چند ایراد مانند عدم تاثیرگذاری دیالوگها و شوخیهای بعضا بیمزه، ارزش تکرار بازی را پایین میآورد. در نهایت کلام، داستان New Tales from the Borderlands آن داستانی نیست که بعد از ماهها یا سالها از آن یاد کنید و تصمیم بگیرید که مجددا آن را بشنوید.
استودیوی گیرباکس در طراحی 90 درصد المانهای گیمپلی خود از ساختههای قبلی تلتیل الگو گرفته است. در بازیهای اینچنینی، گیمپلی نقش مهمی در بازی ایفا نمیکند و همه چیز فدای داستان میشود؛ بازی جدید گیرباکس هم از این قاعده مستثنی نیست. به دلیل شیوه روایی QuickTime Events، اکثر گیمپلی بازی به فشردن چند دکمه در لحظات حساس خلاصه میشود؛ برخی از این دکمهزنیها هنگام صحنههای اکشن، حس خوبی به بازیکن القا میکنند، در حالی که برخی دیگر از آنها اصلا منطقی نیستند.
بهجز چند مینی گیم مختصر و ساده که چندان هم سرگرمکننده نیستند، محیط بازی چیز خاصی برای اکتشاف ندارد و پیدا کردن اشیاء مخفی، تغییری در مسیر داستان ایجاد نمیکند. به عنوان مثال، Life is Strange را به یاد بیاورید؛ انجام دادن یک کار اضافه در داستان، پیدا کردن یک چیز مخفی و حتی نبستن کشوی اتاق، میتوانست مسیرهای جدیدی را در داستان باز کند. در New Tale From the Borderlands اجباری در انجام دادن مینی گیمها نیست و اگر به پیشروی در داستان فکر میکنید، بهتر است بیخیالشان شوید.
بازی New Tale from the Borderlands از سطح دسترسی بالایی در تنظیمات خود استفاده میکند تا اکثر گیمرها بتوانند تجربهی مدنظر خود را از بازی دریافت کنند. همانطور که پیشتر در نقد بازیهای این سبک گفته بودم، اگر دنبال تجربهای درگیرکننده و اکشن هستید، به هیچ وجه سراغ عناوین Interactive Story نروید. این بازیها عملا از گیمپلی پرجزئیاتی بهره نمیبرند و همه چیز تحت فرمان داستان قرار دارد.
بازی کماکان از طراحی گرافیکی Cel-Shade استفاده میکند که کاملا با جهان سری Borderlands تطابق دارد. تقریبا تمام نسخههای این فرنچایز این نوع طراحی گرافیکی را به نمایش گذاشتهاند. خوشبختانهT موتور گرافیکی Unreal Engine 4 به سازندگان آزادی عمل زیادی در طراحی محیطهای متنوع و پرجزئیات اعطا کرده است. طراحان بازی به خوبی روی زیباسازی محیطها کار کردهاند و نگاه کردن به گرافیک New Tales from the Borderlands حین تجربه بازی، چشمنواز است.
با این وجود، نباید از مشکلات فنی بازی چشمپوشی کنیم. مشخص نیست چرا، ولی دنباله Tales from the Borderlands دقیقا از مشکلات فنی نسخه قبلی خود رنج میبرد. باگها و فریزهای مختلف کماکان به تجربه بازی آسیب میزنند. جدا از اینها، مشکل pop-in که تقریبا در تمام بازیهای ساخته شده توسط Unreal Engine دیده میشود، در این بازی بازی نیز وجود دارد. بهنظر میرسد که گیرباکس چندان به انتقادات نسخه قبلی توجه نکرده است.
New Tale from the Borderlands
بازی New Tale from the Borderlands یک تجربه شیرین است؛ اما با تمام ویژگیهای مثبتی که در آن دیده میشود، گاهی احساس میکنید که این تمام توانایی سازندگان نیست و پروژه با عجله تمام شده است. داستان خوب و شنیدنی، اما عاری از انتخابهای تاثیرگذار در روایت است؛ گرافیکی چشمنواز را شاهد هستیم، اما مشکلات فنی به آن آسیب میزنند؛ حتی گیمپلی هم استاندارد بهنظر میرسد، اما به تدریج کسلکننده میشود. شاید اگر سازندگان با دقت بیشتری روی New Tales from the Borderlands کار میکردند، شاهد یک بازی بهتر بودیم.
نکات مثبت:
- داستان و روایت خوب
- دیالوگنویسی مطلوب
- شخصیتپردازی دلنشین کاراکترها
- انیمیشنهای بهبود یافته
- گرافیک و طراحی هنری چشمنواز
نکات منفی:
- تاثیرگذاری پایین مکانیک انتخاب دیالوگ در پایانبندی بازی
- شوخیهای بیش از حد
- مقدمه طولانی
- گیمپلی بیش از حد ساده
- محیط بازی نقش بهسزایی در المان اکتشاف ایفا نمیکند
- مشکلات فنی
6.5
این بازی بر اساس کد ارسالی ناشر (Publisher) و روی PC تجربه و بررسی شده است