نقد و بررسی فیلم Athena | مشکل بیطرفی
نقد و بررسی فیلم Athena | مشکل بیطرفی
فیلم تازه منتشر شده Athena فیلمی در ژانر اکشن، درام و ماجراجویی بوده و از آثار نسبتا پر بیننده این روزها میباشد.
دلیل اصلی تمایل مخاطبین به تماشای این فیلم در وهله اول شاید قصه و خلاصه داستان آن باشد که میتواند مخاطب را به تماشای این فیلم تشویق کند. چرا که ستاره خاصی در فیلم وجود ندارد و خبری از نامهای دهن پرکن در فیلم Athena نمیباشد.
فیلم Athena روایتی است از مردمان محلهای که تصمیم میگیرند تا برابر پلیس بایستند و به روش خود به خواستههایی که دارند، برسند.
فیلم Athena در واقع کشمکش نیروی پلیس با افراد این محله میباشد که البته به رویاروییهای خانوادگی نیز میانجامد.
فیلم مایه اصلی برای تبدیل شدن به اثری تاثیرگذار و به یاد ماندنی را دارد. اما باید دید تا چه حدی موفق شده تا این مایه غنی خود را ورز دهد.
داستان فیلم Athena با تصویری کلوزآپ از شخصی در لباس نظامی دیده میشود. او کمی بعد در مقابل خبرنگارانی قرار میگیرد و متوجه میشویم که در واقع برادر او با نام ایدیر به تازگی کشته شده است و مظنون اصلی این قتل سه افسر پلیس هستند که البته هنوز هویت آنها مشخص نشده است. اما به آنها قول داده شده تا قاتل را پیدا کنند.
در همین حال عدهای از محله Athena در این مراسم حضور دارند که رهبر آنها که کریم نام دارد، برادر آن فرد نظامی یعنی عبدل و البته فرد کشته شده یعنی ایدیر میباشد.
آنها موفق میشوند ایستگاه پلیس را مورد حمله قرار داده و گاوصندوق حاوی اسلحه را از آنجا خارج نمایند.
از همین ابتدای فیلم و بعد از همین لحظه، تنش در فیلم آغاز میشود و این تنش تا انتهای فیلم ادامه دارد.مردم Athena که حال تجهیزات بیشتری را در اختیار دارند تصمیم میگیرند تا در محله خود جمع شد و به مقابله با پلیس پرداخته و خود انتقام مرگ ایدیر برادر کریم را از آنها بگیرند.
فیلم Athena در نوع تصویربرداری خود سعی کرده تا از دوربین روی دست و البته سکانسپلانها استفاده کند.
مدت زمان هر پلان در این فیلم، طولانیتر از حالت معمول سینما میباشد. میتوان گفت با توجه به روایت و اتفاقات فیلم این نوع برداشتهای طولانی منطقی بوده و مناسب فضای فیلم میباشند و در واقع نوع فیلمبرداری و تکنیک استفاده شده مخاطب را بهتر با فیلم پیوند میدهد و هیجان و ریتم فیلم را بالا نگه میدارد.
فیلم Athena شروع بسیار خوبی داشت اما هر چقدر جلوتر رفت در شاخ و برگ دادن به قصه خود ناتوان بود و در نهایت در پایان قصه نیز ضعیف عمل کرد.
فیلمنامه فیلم Athena به گونهای است که مخاطب احساس میکند مشغول تماشای فیلمی از میانههای آن میباشد و مقدار زیادی را از ابتدای آن از دست داده است. البته که پایان فیلم هم کم و بیش میتواند همین حس را در مخاطب زنده کند.
فیلم به طرزی ناگهانی وارد قصه خود میشود و هیچ بکگراند و بکاستوری کافی از شخصیتهای خود به مخاطب نمیدهد. این اتفاق حتی در طول فیلم هم رخ نمیدهد و فیلم قصد ندارد حتی در طول خود برخی اطلاعات را به مخاطب بدهد.
این اتفاق باعث میشود فیلم آن میزان تأثیرگذاری خود را از دست بدهد. در حالی که این پتانسیل در لحظات مختلف فیلم به خصوص در چالش برادرها، کاملا وجود دارد.
اگر در فیلمنامه در ابتدا کمی به کودک کشته شده پرداخته میشد و مخاطب به تماشای او مینشست، قطعا عمق داستان و فیلمنامه بسیار بیشتر میشد.
این اتفاق دقیقا در آن سمت نیز وجود دارد. پلیسی که بعدها در فیلم گروگان گرفته میشود را در ابتدای فیلم میبینیم. گفته میشود او دو فرزند دارد که دستانش را لاک زدهاند.
این تلاش برای علاقه نسبی یا نگرانی و ترحم مخاطب نسبت به آن پلیس بسیار اندک و ناچیز و بیفایده است. مخاطب باید او را در کنار فرزندانش و ارتباط بین آنها را ببینید تا به شخصیت پیوند بخورد اما فیلم اصلا علاقهای به پرداخت به این موضوعات ندارد.
به همین دلیل است که حس میشود مشغول تماشای قصهای از اواسط آن هستیم. در واقع همانگونه که گفته شد، فیلم، در شروع خوب پیش میرود اما هر چه جلو میرود هیچ عمقی در آن به وجود نمیآید.
فیلم حدودا در یک ساعت ابتدایی خود، عملکرد نسبتا خوبی دارد اما پس از مرگ کریم، به نظر میرسد فیلم ایدهای برای ادامه قصه خود ندارد.
فیلمنامه به درستی شاخ و برگ لازم را نمیگیرد و در کنار آن پایانبندی ضعیف و همراه با ترسی دارد. در واقع کارگردان فیلم در پایان فیلم میترسد و نمیتواند طرفی را انتخاب کرده و جهت بگیرد و بنابراین اثر او به فیلمی منفعل تبدیل میشود.
فیلم میخواهد بگوید که تبعیض نژادی و یا اختلاف طبقاتی میتواند چنان خشمی را به وجود آورد که یک اتفاق یا سوتفاهم میتواند همه چیز را بهم بریزد. اما فیلم، در نوع روایت مشکل دارد و نمیتواند این مفهوم را به خوبی در قالب اثر خود جای دهد.
فیلم و دوربین کارگردان در تمام مدت زمان فیلم در سمت معترضین قرار دارد و در طرف آنها است. در اکثر موارد مبارزه تن به تن با پلیس، دوربین کارگردان پشت معترضین قرار داشته و به سمت پلیس حمله میکند.
علاوه بر آن در بسیاری از بخشهای فیلم از تکنیک فالویینگ در فیلمبرداری استفاده شده است و دوربین کارگردان مرتبا پشت سر شخصیتهای اصلی که در گروه معترضین قرار دارد حرکت میکند. بنابراین فیلم کاملا با مردم اهل Athena میباشد و مخاطب نیز این موضوع را حس میکند.
اما در پایان، فیلم نشان میدهد که قاتلین پسر بچه در واقع پلیس نبودهاند و پلیس نقشی در این ماجرا نداشته است. این تناقض رفتاری جالب نیست و پایان فیلم را به پایانی بد تبدیل میکند.
شیوه بهتر روایتی به این گونه بود که سکانس پایانی فیلم باید در ابتدای فیلم نشان داده میشد. یعنی همان ابتدا مخاطب باید متوجه میشد که پلیس نقشی در کشته شدن آن پسر بچه نداشته است.
در آن صورت تصور کنید که چقدر احساس فیلم متفاوت میشد. اما اکنون با فیلمی روبرو هستیم که در تمام مدت زمان خود یک طرف میایستد و در پایان طرف مقابل را بیگناه نشان می دهد.
درباره بازیهای فیلم نیز باید گفت که در مواقعی بازیها بیش از حد بوده یا اوراکت وجود دارد. در بعضی لحظات واقعا بازیها از اندازه خارج شده و بسیار مبالغه شده و مصنوعی میباشند.
در پایان باید گفت فیلم Athena اثری است خوب و دقیق در نکات اجرایی و حرکات دوربین که موفق به ساخت تنش با ریتم بالا میباشد، اما نمیتواند به آن پتانسیل صد در صد خود برسد.
فیلم میتوانست بسیار بیشتر بر روی روابط برادرها با یکدیگر کار کند یا بیشتر به زندگی پلیس گروگان گرفته شده بپردازد. زیرا با به وسط کشیدن پای فرزندان آن پلیس میخواهد برای او ترحم بخرد، اما زنده ماندن یا نماندن او در طول فیلم برای مخاطب اهمیتی ندارد. مخاطب نیاز دارد تصویر ببیند و صرفا چند دیالوگ نمیتواند کارساز باشد.
فیلم در ابتدا خوب، در میانه متوسط و در پایان خود ضعیف است و نمیتواند طرف خود را انتخاب کند. در واقع فیلم یا باید شیوه پایانبندی خود را تغییر میداد، و یا باید نوع روایت را عوض کرده و قتل پسر بچه را در همان ابتدا به مخاطب نشان میداد تا مخاطب با دانستن این موضوع حال به اتفاقات فیلم واکنش نشان بدهد نه اینکه بیتفاوت از آنها عبور کند.