نقد و بررسی فیلم The Little Mermaid
نقد و بررسی فیلم The Little Mermaid
پس از ساخته شدن چندین فیلم لایو-اکشن از روی انیمیشنهای قدیمی و کلاسیک کمپانی دیزنی، حالا نوبت به The Little Mermaid رسیده است. فیلمی که حواشی زیادی هم داشت.
کمپانی دیزنی سالهاست که در حال بازسازی انیمیشنهای کلاسیک خود است. البته که نسخه لایو-اکشن هیچ وقت نتوانسته بهتر یا حتی در حد نسخه اصلی شود ولی فروش خوب فیلمها باعث ادامه پیدا کردن این روند شده است. باید بگویم که “پری دریایی کوچولو” هم از نسخه انیمیشنی خود که در سال ۱۹۸۹ ساخته شده بود به مراتب ضعیفتر است.
حواشی فیلم با انتخاب هیلی بیلی تیره پوست در نقش پری دریایی (که در نسخه اصلی کاملا سفیدپوست بود) به شدت بالا گرفت. واضح است که دیزنی در این فیلم هم رویه شعاری و به شدت سطحی خود را ادامه داده و سعی کرده با انتخاب بازیگرانی از نژادها و رنگ پوستهای مختلف به نوعی شعار “نه به نژاد پرستی” بدهد. آیا این واقعا روش درستی است؟! ما در فیلم کاراکترهایی را داریم که بود و نبودشان واقعا فرقی نمیکند و فقط به دلیل همین شعار دیزنی در فیلم حضور دارند! خواهرهای پری دریایی در این فیلم کوچکترین نقشی ندارند و فقط از نژادهای مختلف و رنگ پوستهای مختلف انتخاب شدهاند تا دیزنی بتواند شعار خودش را بدهد!
البته باید بگویم که میتوان هیلی بیلی را بهترین بازیگر فیلم نامید. (تمامی آوازهایی هم که کاراکتر اریل میخواند صدای خود هیلی بیلی است.) ناگفته نماند که سطح بازیهای فیلم به قدری پایین و متوسط هست که خود هیلی بیلی هم حداکثر یک نمایش قابل قبول و خوب داشته است.
فیلمنامه فیلم واقعا ضعیف نوشته شده است. شخصیت پردازیها تقریبا همگی مشکل دارد و برخی کاراکترها به ضعیفترین و کلیشه ایترین شکل ممکن در فیلم نمایش داده شدهاند. این شخصیت پردازیهای ضعیف باعث میشود احساسات و روابط بین کاراکترها اصلا درست از آب در نیاید. کاراکتر پدر در این فیلم به شدت ضعیف است و آنقدر شخصیت پردازی او بد است که اگر در فیلم به ما گفته نمیشد که او پدر پری است ما اصلا متوجه نمیشدیم چون هیچ رابطه پدر و دختری درستوحسابی را شاهد نیستیم و همه چیز به شکلی کلیشهای و به شدت سطحی وجود دارد.
یا خود شخصیت پرنس اریک هم دچار این مشکل است. شخصیتپردازی او به قدری ناقص است که اصلا نمیفهمیم برای چه آنقدر درگیر ماجراجوییهای گوناگون است. اصلا انگیزه او قابل درک نیست.
یا شخصیت اصلی چرا آنقدر به دنیای انسانها علاقهمند است؟ چه چیزهایی از دنیای خارج از آب دیده است که آنقدر برای او جذابیت داشته است؟! به هیچ یک از این سوالات در فیلمنامه پاسخی داده نمیشود.
آرک داستانی مادر چه کارکردی در این فیلم دارد؟! چرا ما هیچ چیز از آن را نمیفهمیم؟ چه اتفاقاتی افتاد که مُرد؟ در فیلم فقط همین را متوجه میشویم که مادر اریل عاشق دنیای خارج از آب (انسانها) بوده است و انسانها آن را کشتند. این موضوع که از انیمیشن به نسخه لایو-اکشن آمده است بهانهای برای پدر میشود تا اریل را محدود کند ولی خب خود اریل چرا این موضوع برایش ذرهای اهمیت ندارد؟ اصلا وقتی قرار نیست در فیلم به آن اتقاق پرداخته شود و طبیعتا نمیتوانیم با کاراکتر پدر همذاتپنداری کنیم، برای چه در فیلم هست؟
از اینها که بگذریم ویلن فیلم واقعا بد است! اورسالا در نسخه اصلی یکی از شرورترین و ترسناکترین ویلن های دیزنی است که یک اتمسفر دارک و سیاه و سنگین در لحظات حضورش ایجاد میکند. اما این جا یک زن چاق غرغرو است که به شکل یک هشت پای سیاه درآمده! اصلا هم ترس را در دل بیننده ایجاد نمیکند و بیننده هم که اصلا با آن همذاتپنداری نمیکند چون شخصیتپردازی ضعیفی دارد. (هیچ چیزی از گذشته او نمیبینیم و اصلا دلیل حبس او را نمیفهمیم فقط در حد حرف چند جمله کلیشهای از زبان خودش میشنویم.) علاوه بر اینها گریم این کاراکتر هم ساده و معمولی است در حالی که میتوانستند با یک گریم سنگینتر حداقل از نظر بصری کاراکتر جذاب و ترسناکی خلق کنند. (دیزنی در بازسازیهای خود معمولا گریم خوبی داشته ولی در این فیلم، حتی این نقطه قوت را هم از دست داده است.)
در ۱ ساعت ابتدایی بیننده کاملا سردرگم است و اصلا داستان پیش نمیرود. در این ۱ ساعت فیلم در خیلی مواقع به شدت خسته کننده میشود چرا که نه داستان خوبی وجود دارد، نه با شخصیتها همراه میشویم و نه جلوه ویژه جذابی وجود دارد که از دیدن آن لذت ببریم (دنیای زیر آب آواتار به قدری قابل توجه بوده است که فیلمهای اخیر برای اینکه بتوانند در آب جذاب باشند کار خیلی سختی دارند.) ولی پس از معامله غیرقابل درک پری و اورسالا و انسانی شدن اریل و حضورش در کنار انسانها، فیلم به مقدار قابل توجهی بهتر میشود و لحظات سرگرم کننده و جذابی برای بیننده میسازد. حضور اریل در دنیای انسانها و نوع ارتباطش با آنها، استفاده از چنگال برای شکل دادن به موهایش لحظات کمدی و با نمکی را در فیلم میسازند. به نظرم بازی هیلی بیلی در سطح زمین حتی بهتر هم میشود و بازی خوبی را از او میبینیم. اریل در کنار پرنس اریک شیمی خوبی با یکدیگر میسازند و ارتباط عاشقانه بین آنها به شکل درستی پرداخته میشود (در عشق بین این دو کاراکتر یک شیطنت و کنجکاوی خاصی وجود دارد) که باعث ایجاد یکی از معدود نقاط قوت فیلم میشود.
در کل عملکرد فیلم در سطح زمین خیلی بهتر از دنیای آب است. چون در سطح زمین علاوه بر لحظات کمدی و خندهدار، شیمی خوبی بین اریک و اریل ایجاد شده است و داستانی هم وجود دارد و بیننده میداند که اگر پری تا ۳ روز نتواند کاری که اورسالا گفت را انجام دهد برای همیشه به شکل پری در می آید و خدمتگزار اورسالا میشود. در حالی که در ۱ ساعت ابتدایی، داستان مشخصی وجود ندارد و عملا دنیای آب هم جذابیت خاصی ندارد که بتواند شخصیت پردازیهای ضعیف و داستان ضعیف را جبران کند.
همه چیز بهتر جلو میرود و داستان تا حد خوبی بهتر میشود و بیننده را درگیر خود میکند تا به پایانبندی شتابزده و ضعیف فیلم میرسیم. همه چیز در این قسمت ضعیف است. کاراکتر پدر به طرز مسخرهای میمیرد و در فاصله کمتر از چند دقیقه دوباره زنده میشود و کاراکتر اورسالا به طرز احمقانهای غولپیکر میشود و به طرز احمقانهتری توسط اریل کشته میشود. پایانبندی فیلم، علاوه بر کلیشهای بودن هیچ تعلیق و هیجانی را هم در بیننده ایجاد نمیکند و فقط داستان را جوری نوشتهاند تا زودتر از دست ویلن فیلم خلاص شویم چون دیگر نیازی به آن نداریم!
در ادامه هم پدر حرف های ظاهرا احساسی میزند و پری را به شکل انسانی در می آورد تا با اریک به خوبی و خوشی در دنیای انسانها زندگی کنند! چقدر دیالوگها و دیالوگگوییها در این صحنه ضعیف و غیرطبیعی جلوه میکند! واقعا که شخصیت پدر یکی از بدترین شخصیتپردازیهای کل فیلمهای دیزنی را دارد و هیچ چیزش قابل درک و درست نیست. البته خاویر باردم تقصیر زیادی ندارد و فیلمنامه اجازه هیچ کاری را به او نمیدهد.
اما کمی درباره موسیقی فیلم حرف بزنیم چون “پری دریایی کوچولو” یک فیلم موزیکال است و چندین و چند آواز در طول فیلم به گوش میرسد. باید بگویم که فیلم در این زمینه نسبتا خوب کار کرده و آوازهای خوب و جذابی در فیلم وجود دارد. یکی از تنها لحظات خوب در آب، همین آوازهای کاراکترهاست و این مورد باعث شده که در لحظات کسلکننده، فیلم کمی قابل تحمل شود.
موزیک متن فیلم هم به عهده آلن سیلوستری با تجربه است که تقریبا تمام موزیک متنهای دیزنی را ساخته است. باید گفت که یکی از کارهای متوسط سیلوستری را شاهد هستیم و موسیقی متن به یاد ماندنی نیست ولی موزیک متن قابل قبول و خوبی است که در لحظات مختلف تا حدی حس را به بیننده منتقل میکند. (تم هم دارد و این نکته مثبتی است.)
در کل باید گفت که فیلم “پری دریایی کوچولو” شاید برای کودکان یک فیلم سرگرم کننده و خوب باشد ولی برای طرفداران فیلم و سینما، به هیچ وجه فیلم خوبی نیست و از نسخه اصلی خود به مراتب ضعیفتر است.