هاست پرسرعت
بازی

نقد و بررسی فیلم Vesper | نابرابری در قالب پسا آخرالزمانی

نقد و بررسی فیلم Vesper | نابرابری در قالب پسا آخرالزمانی

فیلم Vesper اثری علمی‌تخیلی و درام و محصول سال ۲۰۲۲ و چندین کشور اروپایی شامل لیتوانی، فرانسه و بلژیک می‌باشد.

فیلم Vesper قصه‌ای آشنا در ژانر علمی‌تخیلی را دنبال می‌کند، قصه دنیایی پسا آخرالزمانی که در آن همه چیز نابود شده و مردم برای بقای خود می‌جنگند.

این فیلم مخاطبین را کاملا به دو گروه تقسیم کرده است. گروهی که آن را بسیار دوست دارند و گروهی که کاملا از آن متنفر هستند. سعی داریم تا تمام نقاط قوت و ضعف این اثر را بررسی کنیم.

وسپر نام دختری سیزده ساله است که در این دنیای پسا آخرالزمانی بی‌رحم برای بقای خود و البته شاید بیش از آن برای بقای پدر از کار افتاده‌اش تلاش می‌کند. پدری که با تلاش چندین دستگاه زنده است و دائما در بستر بوده و از طریق یک پهپاد با وسپر سخن می‌گوید.

مادر وسپر او و پدرش را ترک کرده است و همچنین او عموی عجیب و غریبی دارد که او نیز البته به شیوه خود به دنبال بقا است.

در این دنیای پسا آخرالزمانی، افراد ویژه و قدرتمندی در مناطقی به صورت انحصاری زندگی می‌کنند که سیتادل نام داشته و عده دیگر در دنیای وحشی بیرون رها شده‌اند و به دلیل کمبود امکانات و مواد اولیه، هر شخصی اجازه ورود به سیتادل را نخواهد داشت.

شخصیت کاملیا که در واقع یک جاگ (ساخته شده توسط سیتادل برای کار و خدمت) است، به وسپر می‌گوید که انسان‌ها نمی‌توانند کار جاگ‌ها را در سیتادل انجام دهند، چراکه جاگ‌ها ساخته شده‌اند تا بدون هیچ تفکری به اربابان خود وفادار بمانند اما انسان‌ها ممکن است هر لحظه شرایط را برهم بریزند. به همین دلیل وجود او که یک جاگ با میزان هوش و نبوغ زیادی است در سیتادل ممنوع است. همین دیالوگ‌ حاوی پیام‌های مهمی است که کارگردان قصد انتقال آن‌ها را داشته است.

از این منظر فیلم Vesper شاید آینه‌ای از سرانجامی باشد که جهان هم‌اکنون به سمت آن پیش می‌رود‌. انحصار تمام امکانات برای عده‌ای در حالی که عده دیگر برای بقا خواهند جنگید.

وسپر که کودکی باهوش و البته مسئولیت‌پذیر می‌باشد، همواره به دنبال راهی است که بتواند با اثبات توانایی‌های خود به سیتادل راه پیدا کند. در حالی که عموی او ترجیح می‌دهد تا خون بچه‌هایش را در قبال دانه با سیتادل معاوضه کند. او به نوعی جایگاه خود را پذیرفته و تلاشی هم برای بهبود آن ندارد اما وجودش سرشار از خشم است. خشمی که به هنگام قتل الیاس که گلایدرش سقوط کرده، کاملا عیان است.

وسپر در همان ابتدای فیلم به عمویش می‌گوید که روزی از اینجا خواهد رفت، در حالی که او همچنان در اینجا باقی مانده و مجبور به کشیدن خون بچه‌هایش در قبال دانه است.

همچنین درست لحظاتی بعد، او به پدرش می‌گوید که تصمیم دارد با باز کردن رمز دانه‌ها و بارور کردن آن‌ها شانسی برای ورود به سیتادل و کار در آزمایشگاه آن‌ها داشته باشد، اما پدرش به او تاکید می‌کند که خانه تو اینجاست و این موضوع عصبانیت وسپر می‌شود. در واقع وسپر همواره رویای ورود به سیتادل و خارج شدن از وضعیت فعلی خود را دارد.

فیلم Vesper اثری با بودجه اندک و محدود است اما فقط تماشا کنید با این بودجه محدود چه کرده است. جلوه‌های بصری بی‌نظیر، نورپردازی، قاب‌بندی و انتخاب رنگ دقیق و همچنین فیلمبرداری بی‌نقص، Vesper را به اثری بسیار چشم‌نواز تبدیل می‌کند که در آن، دنیای موجود با جزئیات کامل به تصویر کشیده می‌شود. فیلم Vesper از نظری بصری اثری بسیار قوی و قطعا از بالاترین کیفیت‌های موجود است.

تبلیغات

اما فیلم Vesper تبدیل به اثری شده که به طور قطع به تمام پتانسیل‌های خود نمی‌رسد. تلاش فیلم برای این اتفاق کاملا مشهود است و برای لحظاتی به آن نزدیک می‌شود اما هرگز موفق به دستیابی به این هدف نمی‌شود.

نقد و بررسی فیلم Vesper | نابرابری در قالب پسا آخرالزمانی

در طول فیلم، همواره غم و اندوه و وهم جریان دارد که مخاطب آن را حس می‌کند و حتی در لحظاتی فیلم موفق به درگیر کردن احساسات مخاطب می‌شود، اما به همین میزان‌های کوچک بسنده کرده است.

فیلمی که پتانسیل بسیار بالاتری برای دراماتیک شدن دارد، در فیلمنامه خود به طرز عجیبی رها شده است. هر قدر که بر روی ویژگی‌های بصری فیلم کار شده است، فیلمنامه به اندازه کافی پرداخت نشده است.

در واقع فیلم در قصه‌گویی هرگز وارد عمق نشده و در سطح باقی می‌ماند و میزانی که نیاز است تا مخاطب با شخصیت اصلی فیلم ارتباط برقرار کند، تامین نمی‌شود. بله قطعا هر مخاطبی وسپر را درک می‌کند و تنهایی او را می‌فهمد اما این موارد همان جنبه‌هایی هستند که سطحی باقی می‌مانند و در طول فیلم پیشرفتی در آن‌ها مشاهده نمی‌شود.

فیلمنامه فیلم Vesper نیاز داشت تا مکث بیشتری روی موضوعات و لحظاتی داشته باشد اما به سرعت از آن‌ها عبور کرده و از آن طرف مکث بیش از حدی بر روی موارد کم‌اهمیت دارد (مانند اجرای زوزه گرگ بسیار طولانی و چند ثانیه‌ای وسپر و کاملیا).

برای مثال قصه رفتن مادر وسپر و ترک کردن او برای همه مخاطین قابل درک است اما ابدا میزان مکث مورد نیاز بر روی این واقعه در فیلمنامه اتفاق نمی‌افتد. ما فقط درکی سطحی از شرایط کودکی داریم که مادرش او را رها کرده است. هیچ جزئیاتی ارائه نمی‌شود، رابطه‌ای که او با مادرش داشته در فیلم ترسیم نمی‌شود، و بنابراین مخاطب هیچگاه نمی‌تواند درد واقعی که وسپر با آن دست و پنجه نرم می‌کند را حس کند.

چنین اتفاقاتی در فیلمنامه، باعث کمتر شدن ارتباط و احساسات بین شخصیت اصلی و مخاطب شده و میزان فوق‌العاده‌ای از لحظات دراماتیک را به درکی سطحی از یک موقعیت کلی تبدیل می‌کند. به همین دلیل دنبال کردن دغدغه و هدف او نیز برای مخاطب مشکل است.

در این بین اما تنها ارتباطی که کمی خوب شکل می‌گیرد، ارتباط بین وسپر با پدرش است و بجز آن به خصوص در مورد شخصیت‌های فرعی، هیچ عمقی دیده نمی‌شود. البته که همانطور که گفته شد فیلم در طول مدت زمان خود مدام در تلاش برای رسیدن به این عمق می‌باشد اما موفق به رسیدن به آن نمی‌شود.

نقد و بررسی فیلم Vesper | نابرابری در قالب پسا آخرالزمانی

مشکل دیگری که فیلمنامه و قصه‌گویی Vesper در وجود خود دارد، عبور گاها آسان از انواع چالش‌ها است. بسیاری از گره‌هایی که در طول قصه ایجاد می‌شوند به سرعت باز شده و حل می‌شوند، در حالی که همین گره‌ها و موقعیت‌های چالشی هستند که می‌توانند به پرداخت شخصیت کمک کنند.

بنابراین اینگونه پرداخت قصه و فیلمنامه سطحی که علی‌رغم تلاش‌های خود، بی‌روح و بی‌رمق باقی می‌ماند، به Vesper ضربه زده و آن را برای عده‌ای تبدیل به اثری یکنواخت و خسته‌کننده کرده است.

گرچه که فیلم به دقت سعی در جداسازی مردم و تاکید بر پخش نامتعادل امکانات دارد، اما هرگز چیزی را از درون سیتادل به مخاطب نشان نمی‌دهد. اتفاقی که می‌توانست به درک بیشتر قصه کمک زیادی بکند.

ایرادی دیگری که در فیلم Vesper وجود دارد بدون پاسخ ماندن تعداد بسیار زیادی از سوالات می‌باشد. فیلم در طول زمان خود سوالاتی را یکی پس از دیگری در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند اما ظاهراً علاقه چندانی به پاسخ دادن به آن‌ها ندارد.

بنظر می‌رسد این فیلم قطعا نیازمند فیلم دیگر و دنباله‌ای برای پر کردن حفره‌های زیاد خود باشد و احتمالا چنین اتفاقی رخ بدهد. اما واگذار کردن مخاطب به فیلم دیگری برای پاسخ سوالات خود قطعا نکته‌ای منفی به شمار می‌رود.

فیلم Vesper پیام زیبایی دارد، جایی که در پایان فیلم که وسپر راه باز کردن رمز دانه‌ها را یاد گرفته و قصد دارد تا به سیتادل جنوبی رفته و دانش خود را معامله کند، تصمیم خود را عوض می‌کند.

او در بالای برج بلندی که رهگذران ساخته‌اند (از موارد پاسخ داده نشده در فیلم) می‌ایستد. دوربین همراه با زاویه نگاه او، سیتادل و نمای پر رنگ و لعاب و بسیار پیشرفته آن را به تصویر می‌کشد و سپس همراه او به سمت سرزمینی که او از آنجا آمده، می‌چرخد.

دوربین در این لحظه مکث می‌کند و مخاطب دیگر چیزی از نمای سیتادل را در فیلم نمی‌بیند. وسپر دانه‌ها را رها کرده و ظاهرا تصمیم می‌گیرد تا بماند و خود خانه‌اش را آباد کند‌. در واقع او در می‌یابد که بزرگترین امید برای بقا، در خود او وجود دارد.

او حال دانشی را دارد که بجای استفاده از آن برای سیتادل، قصد می‌کند تا سرزمین خود را به سمت آبادی ببرد و البته که نوع حرکات دوربین و کارگردانی در این لحظه بسیار خوب هستند.

نقد و بررسی فیلم Vesper | نابرابری در قالب پسا آخرالزمانی

اما باز هم مشکل کار این لحظه مثل خیلی لحظات فیلم، فیلمنامه می‌باشد. این تغییر تصمیم و تحول وسپر، این پختگی و تکامل در شخصیت او، در فیلمنامه وجود ندارد و مخاطب شاهد تکامل او و در نهایت تغییر او در یک نقطه عطف نیست.

صرفا این تغییر اتفاق می‌افتد تا فیلم به پیام خود رسیده باشد و برنامه‌ خاصی برای چگونگی آن ندارد و به همین دلیل این اتفاق کاملا یک پیام صرف بوده که گرچه بسیار زیبا و ارزشمند است اما در قالب فرم ارائه نشده و شکلی شعارگونه به خود می‌گیرد. شاید برای ارائه چنین پیامی، ساخت فیلمی با همین مضمون اما در قالب یک فیلم کوتاه اثر بسیار بیشتری داشت.

در پایان باید گفت فیلم Vesper از نظر ویژگی‌های بصری و فیلمبرداری و نورپردازی و رنگ‌بندی و به طور کلی هر چیزی که مربوط به چشمان ما است، اثری تماشایی می‌باشد. بازی‌های به اندازه، موسیقی خوب و فضاسازی بسیار خوبی نیز دارد.

از طرف دیگر به اندازه کافی فیلمنامه پخته‌ای نداشته و فاقد توانایی در خلق شخصیت، روابط بین آن‌ها و هدف و انگیزه‌هایشان به شکلی عمیق و مورد نیاز برای چنین هدف و قصه‌ای، می‌باشد.

اثری که قصه یک نابرابری اجتماعی را در قالب یک اثر پسا آخرالزمانی با پیامی زیبا روایت می‌کند اما در هیچ لحظه‌ای به نهایت پتانسیل خود نمی‌رسد و نمی‌تواند اوج احساسات مخاطب را لمس کند و صرفا به غم و اندوهی کلی بسنده می‌کند. این اتفاق جلوی تبدیل شدن آن به فیلمی ماندگار و البته نقادانه را می‌گیرد.

مجله خبری gsxr

نمایش بیشتر
دانلود نرم افزار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا