نقد و بررسی قسمت 2 سریال House of the Dragon | جنگ قدرت
نقد و بررسی قسمت 2 سریال House of the Dragon | جنگ قدرت
قسمت دوم سریال House of the Dragon یا خاندان اژدها با نام The Rogue Prince یا شاهزاده سرکش منتشر شد. این قسمت به خوبی وقایع قسمت قبل از خود را ادامه میدهد و با پایهریزی خوب مخاطب را به شدت منتظر قسمتهای بعدی نگه میدارد.
در این قسمت برای اولین بار از تیتراژ سریال رونمایی میشود. همانگونه که متوجه شدهاید موسیقی تیتراژ همان موسیقی سریال Game of Thrones یا بازی تاج و تخت است. با وجود اینکه تعداد زیادی از طرفداران در انتظار موسیقی جدید تیتراژ بودند، اما سازندگان ترجیح دادهاند در مورد موسیقی جدید ریسک نکنند و با تکیه بر حس نوستالژی آن بار دیگر از همین موسیقی استفاده کنند.
تیتراژ سریال House of the Dragon نکات مهم و زیادی دارد. بر خلاف تیتراژ سریال Game of Thrones که مکانهای مختلف وستروس به مخاطب نمایش داده میشد، در سریال House of the Dragon میتوانیم شجرهنامه خاندان تارگرین را در تیتراژ ببینیم.
در اولین صحنه یک تصویر از عاقبت والریا را میبینیم که تاج اگان فاتح بر روی آن قرار دارد. سپس این قسمت غرق در خون میشود و خون جاری میشود و انشعاب پیدا میکند. هر حلقه در این تیتراژ مربوط به یک شخص است و هر کدام به نوبت در خون غرق شده و سپس خون راه خود را ادامه میدهد. در واقع تیتراژ سعی دارد تا نابودی خاندان تارگرین را به تصویر بکشد.
قمست اول سریال House of the Dragon تمرکز ویژهای بر روی شخصیت دیمون تارگرین داشت و به شخصیتپردازی او پرداخت. در همین قسمت مشخص شد که دیمون تارگرین شخصیتی چند وجهی و چند بعدی دارد و با یک شخصیت صرفا منفی طرف نیستیم.
در قسمت دوم اما همانگونه که انتظار میرفت حضور دیمون تارگرین کمرنگ شد و سریال در این قسمت سعی کرد تا بیشتر به رینیرا تارگرین بپردازد. در بخش زیادی از مدت زمان قسمت دوم دوربین با رینیرا تارگرین همراه است و سعی میشود تا کمی به شخصیت او نیز پرداخته شود.
حال پس از پایان قسمت دوم شخصیت رینیرا تارگرین نیز بیشتر عمق پیدا کرده است. سریال به خوبی توانسته کشمکش درونی او و تلاش برای اثبات توانیهایش را به تصویر بکشد. او همچنین همیشه ترس از دست دادن جایگاه خود به عنوان جانشین و ولیعهد پادشاه را دارد و علاوه بر آن با پدر خود خیلی روابط خوبی ندارد.
در این قسمت بار دیگر به نزدیکی و صمیمیت رینیرا تارگرین و آلیسنت هایتاور اشاره میشود. دوربین در این لحظه تمرکز زیادی بر گرفتن یک نمای کلوزآپ از دستان آنها که یکدیگر را گرفتهاند دارد. دلیل مکث بر روی صمیمیت این دو شخصیت در انتهای همین قسمت مشخص میشود.
علاوه بر رینیرا حال کمی بیشتر از اوتو هایتاور میدانیم. او خیلی از طرفداران سریال بازی تاج و تخت را یاد شخصیت لرد بیلیش میاندازد. شخصیتی منطقی و البته با سیاست که به جای تهدید و سر و صدا کردن ترجیح میدهد در سکوت و به دور از هیاهو با ذهن خود بازی کند و به اهداف نقشههای خود دست پیدا کند.
میتوان گفت اوتو هایتاور از نظر شخصیتی در نقطه مقابل دیمون تارگرین قرار دارد. دیمون تارگرین اهل قدرتنمایی و جلب توجه است اما اوتو هایتاور ترجیح میدهد با کمترین میزان تنش و توجه به اهداف خود دست پیدا کند.
حال شکهای زیادی درباره شخصیت اوتو هایتاور وجود دارد. او شخصیت زیرک و باهوشی است که با برنامهریزی موفق میشود دختر خود را به ملکه وستروس تبدیل کند. حال این شک به وجود میآید که شاید او با استاد اعظم همدست بوده و از همان ابتدا در مرگ ملکه اما نیز نقش داشته است.
درست است که حضور دیمون تارگرین در این قسمت کمرنگتر از قسمت اول بود اما در همین قسمت نیز باز هم به شخصیت او پرداخته شده است. مشخص است که دیمون تارگرین نسبت به برادرزاده خود رینیرا تارگرین علاقه دارد. او خود را جانشین بر حق و پادشاه بعدی میداند اما برای رسیدن به این موضوع به نظر میرسد فعلا قصدی برای آسیب رساندن به رینیرا تارگرین ندارد. نزدیکی بین این دو شخصیت در قسمت اول نیز مشخص بود و شاید بتوان گفت بعد از آلیسنت هایتاور، دیمون تارگرین نزدیکترین و صمیمیترین فرد در زندگی رینیرا تارگرین است.
در بخش دیگری از این قسمت دیمون تارگرین به لرد کورلیس والریون که پشت سر پادشاه حرف میزند اخطار میدهد که او حق دارد هر گونه که میخواهد درباره برادرش صحبت کند اما لرد کورلیس این اجازه را ندارد. باز هم شخصیت چند بعدی دیمون تارگرین را میبینیم. او مخلوطی از نور و تاریکی است که ترکیب جذابی را برای ادامه سریال رقم زده است.
شخصیت دیگری که در این قسمت کمی به او پرداخته میشود شخصیت لرد کورلیس والریون میباشد. تنش بین او و پادشاه ویسریس از همان قسمت اول و حتی پلان اول مشخص بود. جایی که هنگام انتخاب جانشین جهریس تارگرین، به جای همسر او یعنی رینیس تارگرین این ویسریس بود که به عنوان شاه بعدی انتخاب شد.
لرد کورلیس که از طریق همسرش نتوانسته به قدرت برسد، حال قصد دارد از طریق ازدواج دخترش با پادشاه به قدرت دست پیدا کند که باز هم ناموفق است.
طبق گفته خود لرد کورلیس به دیمون تارگرین آنها نسل دومی هستند که همیشه عقب ماندهاند و ارزش آنها دادنی نیست بلکه گرفتنی است. لرد کورلیس از همان قسمت اول نیز ارتباطاتی با دیمون تارگرین داشت و در شورای مربوط به انتخاب جانشین، از دیمون تارگرین حمایت کرد و او را جانشین برحق نامید. بنظر میرسد دیمون تارگرین و لرد کورلیس اشتراکات زیادی در زندگی خود داشتهاند و میتوانند به زوجی خطرناک تبدیل شوند.
اتفاق دیگری که در این قسمت درباره لرد کورلیس افتاد صحبت از امکانات و قدرت بسیار زیاد او بود. او که لرد دریای وستروس میباشد فرماندهی تمام کشتیها را بر عهده دارد و درگیری او با پادشاه میتواند برای ویسریس تارگرین گران تمام شود.
از دیگر لحظات خوب قسمت دوم لحظه هم صحبت شدن رینیس تارگرین با رینیرا تارگرین است. در این لحظه کمی به شخصیت رینیس تارگرین نیز پرداخته میشود. او نیز همانند همسرش لرد کورلیس حس میکند که همیشه عقب مانده است.
رینیس تارگرین به دلیل زن بودن شانس نشستن بر روی تخت آهنین را از دست داد تا ویسریس تارگرین به جای او به این امر دست پیدا کند. او اکنون سراسر از حرص، عصبانیت، آرزوهای سرکوب شده و حسرت است که او را به شخصیتی خطرناک تبدیل میکند که ممکن است برای رسیدن به قدرت و حق خود دست به انجام کارهای خطرناکی بزند. این موضوع از دیالوگ او با رینیرا تارگرین کاملا مشخص است.
قسمت دوم سریال House of the Dragon نسبت به قسمت اول هیجان و خشونت کمتری داشت اما بسیار پر اتفاق و مهم بود. در این قسمت به شخصیتهای بیشتری پرداخته شد و حال قصه را از زوایای مختلف و متفاوتی میبینیم.
در قسمت دوم شاید کسی مانند دیمون تارگرین مستقیما طمع خود را برای تخت آهنین نشان نداد اما همانطور که دیدیم جنگ قدرت علنیتر از قبل جریان داشت اما به شکلی متفاوت و آرام. جناحبندیها و جهتگیریها رفته رفته در حال کامل شدن و شکل گرفتن هستند.
در این قسمت مشخصی شد که رینیرا تارگرین فقط اسما جانشین پادشاه است و عملا کسی او را به عنوان جانشین قبول ندارد. حداقل رفتار اوتو هایتاور و لرد کورلیس که از مهمترین شخصیتهای شورا هستند چنین چیزی را نشان میدهد. آنها در تلاش هستند تا با ازدواج دخترشان با پادشاه و به دنیا آوردن یک پسر بتوانند به تخت آهنین و قدرت برسند.
بنابراین اینطور به نظر میرسد که رینیرا تارگرین نیز درست مانند عمویش دیمون تارگرین باید برای رسیدن به تخت آهنین و آن چه حق خود میداند بجنگد و قرار نیست او به همین سادگیها بر تخت آهنین تکیه بزند.
البته که او حال نزدیکترین و صمیمیترین فرد زندگیاش را نیز از دست داده است و حتی این احتمال وجود دارد که او در آیندهای نزدیک تبدیل به دشمنش شود، بنابراین کار رینیرا تارگرین از همیشه سختتر است.
قسمت دوم آرام اما پر از اتفاق بود قسمتی که پایهریزیهای زیادی انجام داد، به شخصیتهای مختلف پرداخت و مخاطب را بیشتر با فضا و روند شخصیتها و قصه آشنا کرد. قسمت دوم سریال House of the Dragon را میتوان به نوعی آرامش قبل از طوفان نامید. طوفانی که به زودی همه چیز را نابود میکند.