چرا خودروهای عضلانی قدیمی روی شیشه عقب کرکره داشتند؟

چرا خودروهای عضلانی قدیمی روی شیشه عقب کرکره داشتند؟
کرکرههای شیشه عقب، جزئی از طراحی خودروهای عضلانی دهههای ۶۰ تا ۸۰ بودند که علاوه بر جذابیت ظاهری، کابین را خنک نگه میداشتند؛ اما چرا از مد افتادند؟
کرکرههای شیشه یکی از مدهای طراحی خودرو هستند که در قرن ۲۱ کمرنگ شدهاند، اما همچنان در میان علاقهمندان به خودروهای عضلانی و کلاسیک محبوبیت دارند. این کرکرهها که بهصورت تیغههای افقی روی شیشه عقب یا جانبی نصب میشوند، اغلب از جنس پلاستیک مشکی یا همرنگ بدنه بودند و بیشتر در خودروهای دهه ۱۹۸۰ و پیش از آن و همچنین برخی خودروهای عضلانی جدیدتر مانند موستانگ و کامارو دیده میشدند. این کرکرهها در انواع مختلفی (نازک یا ضخیم، روی پنجره عقب یا جانبی، داخل یا خارج خودرو) تولید میشدند و حتی امکان ساخت سفارشی آنها با مهارت و زمان کافی وجود داشت.
کاربرد کرکرههای شیشه
کرکرههای شیشه دو هدف اصلی داشتند که جذابیت ظاهری و کاربردی بود. از نظر ظاهری، این کرکرهها به خودروهای اسپرت و فستبک جلوهای تهاجمی و متمایز میدادند؛ اما هدف اصلی آنها، کنترل دمای کابین بدون نیاز به سیستمهای برقی بود. این کرکرهها با جلوگیری از تابش مستقیم نور خورشید از شیشه عقب، از گرم شدن بیشازحد کابین جلوگیری میکردند. این ویژگی بهویژه در خودروهای فستبک و ۲+۲ با شیشه عقب بزرگ و زاویهدار که مانند گلخانه عمل میکردند، بسیار مفید بود. تبلیغات دهههای ۶۰ و ۷۰ نیز تأکید داشتند که کرکرهها از تجمع گرما و آسیب به کابین محافظت میکنند درحالیکه جذابیت ظاهری را افزایش میدهند. اوج محبوبیت کرکرهها در اواخر دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ بود، زمانی که خودروهای اسپرت با طراحی جعبهای و فستبک بازار را تسخیر کرده بودند. در آن زمان، فناوری تهویه مطبوع هنوز فراگیر نبود؛ در سال ۱۹۶۹، تنها نیمی از خودروها مجهز به کولر بودند. شیشههای دودی نیز تازه در حال توسعه بودند و برچسبهای دودی اولیه به دلیل مشکلات کیفی مانند حباب زدگی پس از قرار گرفتن در معرض گرما، چندان قابلاعتماد نبودند. کرکرههای پنجره جایگزینی ساده و مؤثر برای شیشه دودی ارائه میکردند، هرچند خودشان با مشکلاتی مانند اکسیداسیون در طول زمان مواجه بودند.
خودروهای مجهز به کرکرههای شیشه
کرکرههای پنجره بیشتر در خودروهای عضلانی آمریکایی، خودروهای اسپرت ژاپنی و برخی مدلهای اروپایی دیده میشدند. از نظر تاریخی، تعیین اولین خودرویی که از کرکره استفاده کرد دشوار است. برخی منابع لامبورگینی میورا را اولین خودروی مجهز به کرکره عقب میدانند اما شلبی GT350 در سال ۱۹۶۵ از کرکرههای جانبی استفاده کرد. خودروهای قدیمیتر مانند ون فولکسواگن نیز از پردههایی با کارکرد مشابه بهره میبردند. در میان خودروهای عضلانی، فورد موستانگ یکی از معروفترین مدلها با کرکرههای استاندارد بود. در سال ۱۹۶۹، موستانگهای مکوان و باس با کرکره عقب در قالب آپشن کارخانهای عرضه شدند. این سبک در دهه ۱۹۷۰ توسط خودروهای موپار مانند دوج چلنجر و پلیموث باراکودا تقلید شد.
در دهه ۱۹۸۰، مدلهایی مانند بامو M1، دلورین DMC-12 و فورد موستانگ فاکسبادی نیز کرکرههای کارخانهای داشتند. علاوه بر این، بازار لوازم جانبی برای نصب کرکرهها بسیار گسترده بود و کیتهایی برای خودروهای متنوعی از فورد، داتسون و جنرال موتورز گرفته تا مدلهای غیرمعمول مانند فیات ۱۲۴ و فورد کاپری در دسترس بود. برخی خودروهای اروپایی مانند فولکسواگن و مرسدس بنز نیز از کرکرههای داخلی (که بیشتر بهعنوان پرده شناخته میشدند) استفاده میکردند. امروزه هیچ خودرویی با کرکرههای استاندارد کارخانهای تولید نمیشود، بهجز موارد نادر مانند لامبورگینی کانتاش جدید. بااینحال، کرکرهها هنوز در بازار لوازم جانبی برای خودروهای عضلانی مدرن مانند کامارو، کوروت، چلنجر و موستانگ محبوب هستند و بهراحتی قابل نصباند.
چرا کرکرهها از مد افتادند؟
با پیشرفت فناوری، نیاز به کرکرههای شیشه کاهش یافت. شیشههای دودی باکیفیتتر و سیستمهای تهویه مطبوع پیشرفتهتر، جایگزینهای بهتری برای کنترل دما ارائه کردند. تغییر سلیقه مشتریان به سمت طراحیهای مینیمال و آیرودینامیک نیز باعث شد کرکرهها کمتر موردتوجه قرار گیرند. این کرکرهها گاهی دید عقب را محدود میکردند و در طولانیمدت، اکسیداسیون و فرسودگی آنها مشکلساز میشد. درنتیجه، کرکرهها بهتدریج از طراحی خودروها کنار گذاشته شدند، هرچند همچنان در میان طرفداران خودروهای کلاسیک و عضلانی جایگاه ویژهای دارند.