یادداشتی بر انیمیشن Puss in Boots: The Last Wish | پوس، مرگ و آرزو
یادداشتی بر انیمیشن Puss in Boots: The Last Wish | پوس، مرگ و آرزو
پس از چهار قسمت اصلی از فرنچایز محبوبِ انیمیشنِ «شرک»، اسپینآفِ «گربه چکمهپوش» اولین بار در سال ۲۰۱۱ منتشر شد که صداپیشگیِ این گربه محبوب و جذاب نیز بر عهده بازیگر سرشناس اسپانیایی «آنتونیو باندراس» قرار گرفت. از طرفی هرچند که در زمان انتشارِ اولین قسمت از «گربه چکمه پوش»، این پویانمایی نامزد اسکار «بهترین انیمیشن» نیز شد اما نقدهای متوسطی از جانب منقدین و همچنین نظرات نسبتاً منفی از طرف مخاطبان دریافت کرد.
این انتشار درحالی اتفاق افتاد که یک سال از چهارمین قسمت «شرک» نگذشته بود و سبک بصری «گربه چکمه پوش» به وضوح متأثر از فرنچایزِ مادرش (شرک) بود که بر پایه واقعنماییِ نسبی خلق شده بود. حال پس از یازده سال و در آخرین ماه سال ۲۰۲۲ میلادی، دومین قسمت از دنیای “پوس این بوتس”، این گربهی اسپانیایی (ششمین قسمت از فرنچایز شرک) با عنوان «گربه چکمهپوش: آخرین آرزو» انتشار یافته است و این درحالیست که با سبک بصری جدید و متفاوتی در این انیمیشن مواجه هستیم که علتش را با کمی توجه میتوان در ردپای خالقان انیمیشنِ برندهی اسکار یعنی «مرد-عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» (۲۰۱۸) مشاهده کرد. سبکی که در ریشه متأثر و منشعب شده از کتابهای مصور ابرقهرمانی میباشد و قطعاً وجه سینمایی و بصری جالب توجه و جذابی به این قسمت داده است که این جذابیت را مخصوصاً در صحنههای مبارزاتی انیمیشن «گربه چکمه پوش: آخرین آرزو» بهتر میتوان به نظاره نشست.
علاوه بر جذابیت و وجوهِ بصریِ جدید این انیمشین، پیشرفت نسبتاً خوبی نیز در داستان گویی و شخصیت پردازی دومین قسمت از «گربه چکمه پوش» میتوان مشاهده کرد که به وضوح از سطحینگری و تکبعدی بودنِ قسمت اول چند قدم بلندی جلوتر میایستد به طوریکه نمرات و تحسینهای بهترِ منتقدین و مخاطبان در قیاس با قسمت اول نیز گواه این امر است. در واقع مخاطبان هرچند با تأخیری یازده ساله اما با کیفیتی قابل توجه با این انیمیشن روبهرو خواهند شد. لازم به ذکر است که کاندید شدن این پویانمایی در بخش «بهترین انیمیشن» آکادمی اسکار ۲۰۲۳ نیز صحّهی دیگری بر کیفیت قابل قبول این فیلم است.
پس قبل از پرداخت اجمالی به «گربه چکمهپوش: آخرین آرزو» باید تأکید کرد که با اثری جذاب و قابل پیگیری مواجه خواهید شد که هرچند در حد شاهکارهای دنیای انیمیشن نمیتواند باشد اما در جایگاهی درست و با حد و اندازهای متناسب با وجودِ خود (داستانش) خود را مهیای نگاه مخاطبان میکند.
همانطور که از عنوان فرعیِ دومین قسمت از «گربه چکمه پوش» پیداست، داستان این انیمیشن در سرزمین آرزوها و آمال درونی کاراکترهایش سیر میکند که به طبع گل سر سبد این پیگیریِ آرزوها حول «پوس» میگردد. حال این دنبالهرَوی برای تحقق عمیقترین آرزوی درونی گربهی قصهمان با وجود مفهومِ عینی و غیراستعاریِ «مرگ» (به قول خود کاراکتر) است که در قامت یک گرگِ چشمقرمز، مثلثی اندام و تنومند همراه با داسهای خمیده و برّندهاش و همچنین شنل کلاهدارش هست که صورت میپذیرد.
در کنار ترسِ قابل توجهِ «پوس» (نماهایی نزدیک از سیخشدن موهای بدنش به علاوه موسیقیِ آمیختهشده نسبت به ورود «گرگ» و وحشت از دست دادنِ نهمین و آخرین جانش)، که منجر میشود که در جستجوی ستارهی آرزوها برود، در پلات قصه، سه کاراکتر دیگر نیز گنجانده شدهاند که در پیشرویِ سرگرمکننده داستان کمک کنندهاند هرچند که جز کاراکتر اصلی انیمیشن (پوس) هیچ کاراکتری در حد یک شخصیت پردازش شده و قابل پیگیری نمود پیدا نمیکند.
کاراکترهای «گلدیلاکس» به همراه خانوادهی خرسیاش، «بیگ جک هورنر» و «کیتی سافتپاوز» آن سه ضلع دیگه این مربعِ جستجوگرِ ستارهی آرزوها هستند:
«گلدیلاکس» (با صداپیشگی «فلورنس پیو») و خانواده تحت تعقیبِ خرسیاش که شامل پدر، مادر و برادر خرسیاش میشوند، اما وی در آرزوی بازیابیِ خانوادهی بیولوژیکی و انسانیاش هست. در داستان مانور خاصی روی این آرزو مشاهده نمیشود و این خانواده بر روی یک خطِ تکبُعدی تا انتها پیشمیروند. در انتها یک «انتخاب» پیش روی «گلدیلاکس» هست که محلی از اِعرابِ دراماتیک ندارد اما در حین این پیشرویِ تکساحتی با هزلگوییها و رفتارهای کمیک خود باری از سرگرمکنندگی داستان را بر دوش میکشند.
«بیگ جک هورنر» (با صداپیشگی «جان مولانی») کاراکتر منفی انیمیشن که او خوشبختانه تا پایان منفی میماند و خبری از چرخش ناگهانی و غیرمنطقی نیست. آن ابزارهای جادوییاش که از کیف جادوییاش بیرون میآورد صحّهایست بر حریصبودنش که واقعا میخواهد جادوگر بزرگی شود و همینطور واقعا به قول خودش خواستهی زیادی نیست. وجدان (جیرجیرک) را هنوز روشننکرده، دور میاندازد و تا پایان بدمن انیمشن میماند و البته که بیشترین بار سرگرمکنندگیِ انیمیشن را پس از «پوس» او به دوش میکشد.
«کیتی سافتپاوز» (با صداپیشگی «سلما هایک») کاراکتری که میتوان گفت عقبتر از ضلعهای مربع این کاوشگری قرار میگیرد؛ «اعتماد» و “در آرزوی شخصی که بتوان به او اعتماد کرد” فراتر از بُنیهی پرداختی این کاراکتر است و بیشتر فقط هست که «پوس» تنها نباشد و همچنین نزاعهای کلامی و کمی سرگرمکنندگی داشته باشد.
اما «پریتو» سگ/گربهای که خارج از مربع جستجوگری انیمیشن ایستاده اما با تمام سادگیاش ، ساده نمیبیند. ناخواسته قوّهی محرکیست برای «پوس» که در نهایت نیز با چشمانی از حدقه درآمده که میخواهد شبیه زیباییِ رفیقش «پوس» شده باشد، رفاقتش را تکمیل میکند، هرچند که او هم با تمام سادگیاش از پرداخت حفاریشدهای در پیرامونش خبری نیست.
در مجموع نیز بازهم تأکیدی باید داشت بر دوئل «پوس» و «مرگ» که اصلیترین و بهترین مبارزه، درگیری و دغدغه را این دو به نمایش گذاشته و مخاطب نیز با دیدنشان پیگیری بیشتری برای ستارهی آرزوها در خود میبیند و در واقع به شکل مناسبی سرگرم میشود به گونهای که در نهایت اگر قسمت اول «گربه چکمهپوش» را دیده باشد به وضوح متوجه کیفیت بهتر داستان این قسمت میشود، حتی به نوعی در حد بهترین پارتهای فرنچایز «شرک» (اول و مخصوصا دوم).
در آخر هرچند با تأخیری زیاد (یازده ساله) انیمیشن «گربه چکمه پوش: آخرین آرزو» منتشر شد که البته مخاطبان آنچنان انتظاری هم برای قسمتِ دومِ «پوس» نمیکشیدند اما پس از این قسمت با کیفیت، مطمئناً برای قسمت سوم چشمانتظار میمانند، مخصوصاً با این ذوق که خبرهایی از انتشار قسمت پنجم مجموعه اصلی «شرک» نیز به گوش میرسد.