۱۰ دلیل برای اثبات اینکه خودروسازی در ایران خسارتبار است
۱۰ دلیل برای اثبات اینکه خودروسازی در ایران خسارتبار است
دلایل دولت روی تولید خودرو با دلایلی چون تولید ملی، ایجاد اشتغال، صرفهجویی ارزی، صرفهجویی در منابع، ایجاد ثروت و رهایی از وابستگی چقدر اعتبار دارد؟
آنچه در این مطلب میخوانید:
پافشاری روی تولید خودرو در داخل بعد از چندین دهه تجربه باوجود زیانهای غیرقابل کتمان هنوز ادامه دارد. منابع خبری میگویند که خودروسازان در ایران زیانده هستند و علل مختلفی را برای آن مطرح میکنند، مانند قیمتگذاری دولت، تورم، نقص قطعات، تحریمها و غیره. برخی دیگر نشان میدهند که صنعت خودرو با زیان انباشته ۱۵۰ هزار میلیارد تومان چالشهای فراوان و جدی را پشت سر گذاشته است.
اما اگر به شما بگوییم که بهجای تولید خودرو در ایران، میتوان خودروهای بهروز و مخصوصاً برقی را وارد کرد و کاملاً بهصورت رایگان جایگزین خودروهای فعلی کرد و کارکنان فعلی بخش صنعت خودرو را نیز با حقوق مناسب بازنشسته نمود و مجموعه هزینه این اقدامات و ایجاد زیرساختها درنهایت صرفه اقتصادی بالاتری نسبت به وضعیت موجود برای خزانه دولت خواهد داشت، باور میکنید؟
ما عوامل مهمی که باعث میشوند تا خودروسازی در ایران را خسارتبار بدانیم در ادامه ذکر میکنیم.
زیان خودروسازان
علل زیان دهی خودروسازان در ایران شامل موارد زیر است:
- قیمتگذاری دولتی که باعث میشود قیمت فروش برخی از خودروها پایینتر از قیمت تمامشده باشد.
- تورم و نوسانات ارزی که سبب افزایش هزینههای تولید و واردات قطعات میشود.
- تحریمها و محدودیتهای صادرات و واردات که باعث کاهش بازار خارجی و دسترسی به فناوریهای جدید میشود.
- نقص قطعات و کاهش کیفیت خودروهای تولید داخل که باعث نارضایتی مصرفکنندگان و افزایش هزینههای پس از فروش میشود.
زیان مصرفکنندگان و خریداران
خریداران خودرو در ایران باید بهای تصمیمات و کمبودهای این صنعت را با پول خود بپردازند. در طول دهههای گذشته پرداخت این بها به بهانه حمایت از تولید و برای زمینهسازی رشد صنعت و اشتغال توجیه شده است اما نتیجه کار نشان میدهد خودروسازی در ایران بیشتر سرمایه سوز است و تمام این ازخودگذشتگی خریداران سوخت شده و برباد رفته و البته این روند همچنان ادامه دارد. بااینحال چون پرداخت این زیان بهصورت مستقیم از سوی دولت صورت نمیگیرد، اهمیتی برای آن قائل نمیشوند و باز هم تأثیری روی تصمیمات کلان اقتصادی نخواهد گذاشت.
زیان دولت
خسارات دولت از خودروسازی فعلی بیشمار است. هرچند اینطور به نظر میرسد که دولت در حال حمایت از خودروسازان است و تنها از این راه هزینه پرداخت میکند و در عوض با درامدهای مالیاتی و عوارض مختلف این هزینهها را جبران میکند؛ اما در بعد کلان میتوان تمام هزینههایی که دولت بهصورت سوبسید و غیرمستقیم پرداخت میکند ازجمله مواردی که در بندهای دیگر ذکر میشود مانند هزینههای ناشی از آلایندگی خودروها و هزینههای مصرف سوخت بالا درنهایت بر دوش خزانه ملی خواهند بود.
از دست رفتن سرمایههای ملی برای تولید خودروهای از رده خارج پرمصرف
مصرف سوخت خودروها در ایران بسیار بالاتر از میانگین جهانی است. طبق گزارشهای منتشرشده، میانگین مصرف جهانی سوخت برای خودروهای سبک ۵ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر است، درحالیکه خودروهای داخلی ایران بهطور متوسط حدود ۸ لیتر سوخت در هر ۱۰۰ کیلومتر مصرف میکنند. پس مصرف سوخت خودروهای داخلی ایران تقریباً سه لیتر بیش از مصرف جهانی است. اگر ۱۵ میلیون خودرو هرکدام بهطور میانگی سالانه ۲۰ هزار کیلومتر مسافت بپیمایند بنابراین میزان اختلاف مصرف سوخت مصرفی سالانه به ۹ میلیارد لیتر میرسد که زیانی حدود ۹ میلیارد دلاری را به اقتصاد کشور وارد میکند.
اما اگر بهصورت کلی به مصرف انرژی در ایران نگاه کنید، عدد بالاتر هم خواهید دید. بعضی منابع ادعا میکنند که رشد مصرف سوخت در ایران چهار بار بالاتر از رشد جهانی است و بعضی دولت را نقد میکنند که باوجود تحولات فنی و تغییر الگوی تولید و تغییر الگوی تولید و مصرف، هنوز هم بهصورت فراوانی در حال کمک به افزایش مصرف سوخت است!
از دست رفتن سرمایههای ملی به خاطر تولید خودروهای آلاینده
بنابر گزارشهای مختلف، آلایندگی خودروها در ایران یکی از عوامل اصلی آلودگی هوا و تغییرات آب و هوایی است که موجب بروز بسیاری از بیماریها و مشکلات بهداشتی و اقتصادی میشود.
برخلاف قانون، بسیاری از خودروهای تولید داخل چه در سطح استاندارد آلایندگی ۴ چه در سطح استاندارد آلایندگی ۵ قرار ندارند و حتی در آزمونهای بازرسی کافر نشدهاند.
این وضعیت باعث مصرف بالای سوخت، کاهش عمر خودرو، افزایش هزینههای تعمیرات و نگهداری، کاستن از منابع طبیعی و تأثیر منفی بر رقابتپذیری صادرات خودرو محصول داخل محسوب میشود.
به نظر میرسد که هزینههای آلودگی هوا برای دولت ایران بسیار زیاد است. برخی منابع میگویند که این هزینهها بیش از ۳۰ میلیارد دلار و برابر با ۲.۴۸ درصد تولید ناخالص ملی کشور است. برخی دیگر میگویند که فقط هزینه مرگومیر ناشی از آلودگی هوا در ایران حدود ۷ میلیارد دلار است. چنین هزینهای باعث کاستن از منابع عمومی، تأثیر منفی بر رشد اقتصادی و کاهش سطح زندگی شهروندان میشود.
از دست رفتن سرمایههای کشور به خاطر تولید خودروهای ناامن
به نظر میرسد که آمار تصادف در ایران بسیار نگرانکننده است. بر اساس منابع مختلف، بین سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۹۹ بیش از ۵۰۹ هزار نفر در تصادفهای رانندگی کشته شدهاند. فقط در دو ماه اول سال جاری، هرروز بهطور میانگین ۴۰ نفر در جادههای ایران در اثر تصادفات رانندگی جان خود را از دست دادند. همچنین، خسارت ناشی از تصادفات رانندگی در ایرانچند برابر میانگین جهانی است و به گفته کارشناسان، حدود پنج درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) کشور را شامل میشود.
بهرهوری پایین
ساختار معیوب خودروسازی داخلی که شامل نیروی انسانی زیاد غیر ماهر و مدیریت سیاسی است باعث کاهش راندمان تولید و افزایش هزینههای سربار میشود.
بر اساس گزارشهای منتشر شده، دو خودروساز بزرگ کشور (ایرانخودرو و سایپا) طی سال ۹۷ درمجموع حدود پنج هزار و ۱۷۲ میلیارد تومان زیان از ناحیه تولید متحمل شدهاند.
هزینههای بالای استهلاک و نگهداری
خودروهای با تکنولوژی قدیمی مخصوصاً زمانی که با کیفیت پایینی ساخته و مونتاژ شوند از هزینه نگهداری بهمراتب بالاتری رنج خواهند برد. طبیعی است که یک خودروی مدرن احتمالاً از قیمت قطعات بیشتری برخوردار است اما میزان خرابی کمتری داشته و درجه اعتماد و اطمینان به آن بالاتر است. محاسبه اینکه خودروهای بیکیفیت و ادامه تولید آنها درمجموع سالیانه چقدر روی بودجه و ثروت کشور خرج میگذارد بسیار دشوار است اما میتوانیم حدس بزنیم که این رقم میتواند لااقل ۲۰ درصد از هزینههای نگهداری و نه مالکیت خودروها را کاهش دهد. بدین ترتیب با توجه وجود حدود ۱۵ میلیون خودروی فعال در کشور که بسیاری از آنها فرسوده هستند یا تکنولوژی فرسودهای دارند، رقم خسارت و زیان اقتصادی در بعد ملی از این روند بسیار هنگفت پیشبینی میشود.
رویگردانی مردم از تولید داخلی
این روزها حتی خودروهای کم کیفیت چینی که زمانی مورد تمسخر خریداران ایرانی بود ازنظر کیفی بهمراتب از همتایان ایرانی خود پیشی گرفتهاند؛ بنابراین بسیاری از مصرفکنندگان به دنبال جایگزینی خودروی خود با یک محصول حتی چینی یا هندی هستند. متأسفانه جبر دولت باعث شده تا بیشتر مصرفکنندگان حق انتخاب نداشته باشند اما این موضوع نمیتواند تا ابد ادامه یابد.
بدنامی محصولات ایران در بازارهای صادراتی
با اینکه میتوان محصولات با کیفیت و حتی گرانقیمت را برای بازارهای صادراتی در نظر گرفت تا چشمانداز مشتریان خارجی نسبت به تولیدات ایران بهبود یابد اما در صنعت خودرو و بسیاری دیگر از حوزههای تولید چنین موردی نادیده انگاشته میشود. درنتیجه بهتدریج کالای ایرانی مترادف کالای کم کیفیت و بنجل خواهد بود و زدودن چنین تصوری حتی برای تولیدکنندگان محصولات با کیفیت نیز اگر نگوییم غیرممکن، لااقل دشوار خواهد بود.
نتیجهگیری
اگر قرار بر ادامه تولید خودرو در ایران باشد بهناچار باید عوامل زیانبار این صنعت در تولید کنار روند. بهعنوانمثال با ایجاد رقابت و پایان دادن به انحصار در صنعت خودروسازی، میتوان انتظار داشت تا خودروهای بهروزتری در اختیار مشتریان قرار گیرند. خودروهایی که با استانداردهای جهانی ایمنی، آلایندگی و مصرف سوخت بتوانند از حجم بالای هدررفت منابع جلوگیری کنند. توسعه همکاریهای بینالمللی و استفاده از فناوریهای جدید درزمینهٔ طراحی، تولید و بازاریابی خودروها نیز رقم خواهد خورد.
نکته مهمتر این است که دولت برای پیشگیری از زیانهای کلان در آینده باید هرلحظه را غنیمت شمارد و به دنبال جایگزینی خودروهای فعلی با نمونههایی جدید باشد که معایب حال حاضر را نداشته باشند. این جایگزینی میتواند از طریق واردات انجام شود و به طبع آن تنظیم بازار و ارتقای تولید داخلی در فضای رقابتی شکل خواهد گرفت و در بدترین حالت که توان رقابتی ایجاد نشود و صنعت تولید خودروی ایران نابود شود بازهم به دلایل ذکر شده، دولت همچنان برنده است.