10 بازی که باید روی سختترین حالت تجربه کنید
10 بازی که باید روی سختترین حالت تجربه کنید
برخی آثار، روی سختترین درجه سختی پتانسیلهای پنهان خود را نشان داده و تجربهای کاملا متفاوت رقم میزنند. در این مقاله به چنین بازی هایی خواهیم پرداخت.
گروهی اعتقاد دارند که بازیها، باید روی درجات سختی بالاتر تجربه شوند تا حس اصلی انتقال یابد، در حالی که گروهی دیگر معتقدند درجه سختی کاملا شخصی بوده و آنچنان تفاوتی در اصل تجربه بازی ایجاد نمیکند.
البته که هیچکدام از این استدلالهای تفرقهانگیز کاملاً صحت ندارد و هیچ حالت بازیای ذاتاً از دیگری بهتر نیست؛ بازیبازان باید فقط بر اساس میل و میزان آمادگی خود، سطح سختیهایی که با آن مواجه میشوند را انتخاب کنند.
با این حال، هرچند لزوماً خیلی از بازیها در بالاترین درجۀ سختی خود بهتر نیستند، ولی به طور قطع یک تجربۀ گیمپلی بسیار متفاوت را برای گیمرهای هاردکور به ارمغان میآورند که از آن لذت خواهند برد.
اگر اهل چالش باشید، بهترین راه برای افزایش طول عمر و تازگی یک بازی، گذراندن وقت با حالتهای سختتر آن است. فقط سعی کنید که در حین انجام این کار، به تجهیزات خود آسیب نزنید، چراکه بعضی از این حالتها آنقدر سخت هستند که دلتان میخواهد مانیتور را با تکههای کیبورد و کنترلرتان تزئین کنید.
10. XCOM: Enemy Unknown
بازی XCOM: Enemy Unknown بهخودیِخود یک بازی دشوار است. اولین نسخۀ سری جدید بازیهای XCOM لازم بود که تعیین کنندۀ استانداردهای ریبوت یکی از محبوبترین مجموعههای استراتژی باشد و توانست واکنشهای عالی منتقدان را به خود جلب کند.
هرچند، اگر با پیچیدگیهای عناوین تاکتیکی نوبتی آشنا باشید، میدانید که درجۀ سختی “Impossible” بازی مذکور، دشواری آن را حتی بیشتر هم میکند. این بالاترین حالت سختی بازی است که هم قدرت دشمنان را افزایش میدهد و هم هوش مصنوعی را تقویت میکند، در حالی که قدرت سازمان XCOM را تضعیف و پاسخ کلی به هجوم بیگانگان را سختتر میکند. ناگفته نماند، ویژگی Permadeath نیز گریبانگیر بازیکن خواهد شد.
این بازی با ایجاد حس ناامیدی و مسئولیت درون بازیکن، در فراهم آوردن یک تجربۀ احساسی از بسیاری از بازیهای استراتژی مؤثرتر عمل میکند، پس اگر واقعاً میخواهید سنگینی سرنوشت جهان را روی شانههای خود احساس کنید، باید به سراغ این بازی روی درجۀ سختی بالا بروید.
9. God Of War
زمانی که میخواهید بالاترین درجۀ سختی God Of War را انتخاب کنید، با چنین هشداری مواجه میشوید: «ای کسانی که میخواهید قدم در این مکان بگذارید، امیدی برای شما نیست.»
درجۀ سختی «خدای جنگ» بازی God Of War 2018 از ابتدا بازیبازان را آگاه میکند که اوقات سختی در انتظارشان است و سختی بازی در اواسط آن نیز قابل تغییر نخواهد بود؛ یعنی اگر به این نتیجه رسیدید که چنین سختیای از عهدۀ شما خارج است، برای تغییر آن باید از اول بازی را آغاز کنید. اما طرفداران سرد و گرم چشیدۀ خدای جنگ که به دنبال یک چالش هستند، قطعاً تسلیم نخواهند شد.
نهتنها دشمنان در این حالت آسیب کمتری دریافت و آسیب بیشتری وارد میکنند، بلکه بعد از چندین ضربه، بسیاری از آنها به دشمنان “Elite” تبدیل میشوند؛ سطح بالایی از بیچارگی که صبر یا ترس را به سر حد خود میرساند، در انتظار شما است. عوارض جانبی (Status effect) نیز تأثیر بسیار بیشتری روی کریتوس خواهند داشت؛ یعنی در مکانهای خاص یا در مقابله با دشمنانی خاص مثل مواردی که سمّ پرتاب میکنند، بازیکن باید نسبت به درجه سختیهای پایینتر، استراتژی کاملاً جدیدی را در پیش بگیرد.
با توجه به ریشههای هک اند اسلش این مجموعه، این چینش سختی راهی کلاسیک برای گذراندن وقت بیشتر با بازی محبوبتان است و خوشبختانه توسعهدهندگان از تغییرات سیستمی لازم برای درگیرکنندهتر شدن بازی آگاه بودند. فقط به یاد داشته باشید، زمانی که با ملکۀ والکریها مواجه شدید، مقصر شما نیستید، بلکه سازندگان مقصد اصلی به شمار میآیند!
8. Fallout 4
وقتی صحبت از بازیهای سخت به میان میآید، Fallout 4 اولین عنوانی نیست که به ذهنمان میرسد؛ با این حال، بازی مذکور یک حالت سختی متمایز دارد که تجربۀ کاملاً متفاوتی را از بازی ارائه میدهد.
حالت سختی تحت عنوان “Survival” که بعد از انتشار بازی به آن افزوده شد، تغییرات منحصربهفردی را در تجربۀ بازی اعمال میکند. درجۀ سختی یاد شده، همانطور که از نام آن پیداست، بازی را به یک شبیهساز بقای واقعی تبدیل میکند. در این حالت قابلیتهای Fast Travel و ذخیرۀ بازی به صورت دستی و خودکار حذف میشوند؛ و تنها راه ذخیره این است که شخصیت بازی را به مدت حداقل یک ساعت در دنیای بازی بخوابانید.
تمام آسیبها و عوارض ناشی از آنها باید به صورت دستی توسط بازیکن، با اعمالی از قبیل نیازهای ضروری انسان مثل خوردن، آشامیدن و خوابیدن التیام پیدا کنند؛ اگر به این موضوع توجه نشود، تمام این موارد به آسیبهای بیشتر منجر خواهند شد. علاوه بر همۀ اینها، شما آسیب کمتر و واقعگرایانهتری به دشمنان وارد میکنید، دشمنانی که متقابلاً قویتر هستند و در تعداد بیشتری ظاهر میشوند. در این حالت، حتی مهمات شما نیز وزن دارند و اگر از این محدودیت وزن دلهرهآور که اکثراً به خوبی با آن آشنایی داریم، فراتر بروید، تأثیرات بدی روی شخصیت درون بازی شما خواهد گذاشت.
امروزه بسیاری از طرفداران، بازیهای Fallout را یا برای داستان عالی و نقش آفرینی آنها بازی میکنند یا برای گشتن در این جهان پساآخرالزمانی و نابود کردن دشمنان، اما درجۀ سختی بقاء کاری میکند که به صورت حقیقی با واقعیت جهان Fallout روبهرو شوید.
7. DOOM
ریبوتهای کمی از مجموعههای محبوب گیمینگ وجود دارند که به اندازۀ بازی Doom 2016 از آنها استقبال شده باشد و این بازی به عقیدۀ بسیاری خونینترین و بهترین شوتر اول شخص محسوب میشود.
در حالی که ساختار هستۀ گیمپلی آن چندان روی درجه سختی متمرکز نیست، بازی Doom دارای سطوح چالشی مختلفی است که باعث میشود وقت خیلی زیادی را با شخصیت کمحرف، اما محبوب Doomguy بگذرانید.
سختترین درجۀ بازی، “Ultra-Nightmare” است. این حالت خشونت و عملکرد هوش مصنوعی را به بیشترین حد خود میرساند، یعنی دشمنان بیشتر از همیشه به شما هجوم خواهند آورد و سعی بر تکه تکه کردن شما خواهند داشت. علاوه بر آن، این درجۀ سختی شامل ویژگی Permadeath نیز میشود. بنابراین، با وجود این که امکان ذخیرۀ بازی در انتهای هر مرحله وجود دارد و حداقل میتوانید بین بخشهای مختلف از بازی خارج شوید، در صورت مرگ شما، صفحۀ آغازین بازی تنها جایی است که به آن باز میگردید.
برای طرفدارانی که به دنبال تجربهای چالشبرانگیزتر از تیراندازی و لذت بردن از سلاخی کردن هیولاها هستند، حالت Ultra-Nightmare قطعاً چاشنی بازی را برای آنها افزایش خواهد داد.
6. Alien: Isolation
در مقایسه با بازیهای معمول ژانر وحشت، Alien: Isolation بیش از حد ترسناک است. طرفداران مجموعۀ سینمایی این فرنچایز، سالها به دنبال تجربۀ ماجرای الن ریپلی در مقابل Xenomorph یا همان بیگانه، در قالب یک بازی ویدیویی بودند و بازی Alien: Isolation باعث پشیمانی بسیاری از این طرفداران شد، چراکه پنهان شدن داخل دریچۀ یک ایستگاه فضایی در حالی که یک ماشین کشتار در کمین شماست، خیلی خیلی دلهرهآور است.
البته، وحشت همراه با دلهره دقیقاً همان هیجانی است که بسیاری از بازیبازان عاشق آن هستند، پس چه بهتر که هیجان را بیشتر و تجربۀ بازی را تا جای ممکن واقعگرایانه کرد. درجۀ سختی “Nightmare” بازی Isolation، با برداشتن رابط کاربری، نقشه و کمتر کردن میزان سلامتی و تجهیزات، وحشت تجربۀ آن را افزایش میدهد. همچنین، هوش مصنوعی دشمن که به نوبۀ خود بسیار خوب است را به سر حد آن میرساند.
در حالی که این مورد به تنهایی یک حالت جداگانه محسوب نمیشود، اما نسخۀ کنسولی بازی شامل ویژگی اضافیای است که کاری میکند به معنای واقعی کلمه نفستان را در سینه حبس کنید. زمانی که کینکت ایکس باکس یا دوربین پلی استیشن فعال باشد، Xenomorph میتواند صدایی که در دنیای واقعی از خود ساتع میکنید را به واسطۀ میکروفونتان بشنود و از آن برای شکار شما استفاده کند؛ به این میگویند واقعگرایی!
5. The Evil Within
هر دو بازی The Evil Within و دنبالۀ آن، یعنی The Evil Within 2، تنها زمانی که یک بار با یکی از درجههای سختی ابتدایی، بازی را به اتمام برسانید، بالاترین درجۀ سختی را در اختیار شما قرار میدهند؛ و با توجه میزان دشواری آن، احتمالاً این رویکرد تصمیم خوبی از جانب توسعهدهندگان بوده است.
در میان طرفداران ژانر وحشت، درجۀ سختی “AKUMU” به یکی از دشوارترین حالات بازی موجود معروف است. این حالت، سیستم «مرگ تکضربهای» به همراه «آسیب به خود» را روی بازیکن اعمال میکند. بازیباز همچنین با دشمنان بسیار قویتر، باهوشتر و خشنتر روبهرو میشود.
در حالی که درجۀ سختیهای معمول بازی را به راحتی میتوان با روش حملۀ مستقیم و قاطع تمام کرد، سختی AKUMU این روش را تقریباً غیرممکن میکند. این موضوع بازیکن را وادار میکند تا از رویکرد مخفیکاری خالص برای اتمام بازی استفاده کند و جهت اینکه شانسی برای پیروزی داشته باشد، به دانش زیادی دربارۀ الگوی دشمنان و چینش نقشه نیازمند است. با در نظر گرفتن اینکه درجۀ سختی مذکور گیمر را برای اتمام این عنوان، وادار به اتخاذ سبک بازی کاملاً متفاوت و استراتژیهای هوشمندانه میکند، پس تجربۀ ارزشمندی را برای بازیباز به ارمغان آورده است.
4. Devil May Cry 5
مجموعۀ Devil May Cry به داشتن چندین درجۀ سختی در هر نسخۀ آن معروف است؛ در بازیهای هک اند اسلش، ریشۀ این ایده، تکرار زیاد بازی است. بازی Devil May Cry 5 هم از این قاعده مستثنی نیست و با این حال که در ابتدای امر، آسانترین سختیها را در اختیار بازیکن قرار میدهد، درجۀ سختیهای بالاتری برای بازیکنان آمادهای که میخواهند از سطوح پایینتر عبور کنند، در نظر گرفته شده است.
بازیبازان برای دستیابی به سختترین گزینه چالشی، یعنی “Hell and Hell”، نیازمند کمی تلاش هستند و بدین منظور، ابتدا باید بازی را روی حالت “Son of Sparda” به اتمام برسانند که خود با کامل کردن بازی روی حالت “Devil Hunter” آزاد میشود. برای کسانی که اهل تلاش و کوشش هستند، سه حالت سختی بعد از Son of Sparda، همگی به نوبۀ خود متفاوت و ارزنده هستند. در درجۀ سختی “Dante Must Die”، دشمنان دارای الگوهای حملۀ جدید و سرعت و خشونت بسیار بالاتری هستند؛ دشمنان قویتر نیز بیش از پیش ظاهر میشوند. علاوه بر همۀ اینها، میزان سلامتی و توانایی آسیب رساندن همهکس و همهچیز دوبرابر میشود. در مقایسه با آن، حالت “Heaven and Hell”، مکانیک «یک ضربه، یک مرگ» را نه تنها روی بازیکن، بلکه روی دشمنان نیز اعمال میکند.
درجۀ سختی Hell and Hell، بهترین ویژگیهای هر دو حالت قبل را با هم ترکیب میکند (هرچند بستگی دارد منظور از بهترین چه باشد). البته که به مانند Heaven and Hell با یک ضربه میمیرید، ولی دشمنان شما مثل حالت Dante Must Die، بهشدت وحشی، سرسخت و سرعتی هستند؛ این حالت چک پوینتها را نیز حذف میکند و فقط سه بار در هر مرحله میتوان زنده شد. شاید غیرممکن به نظر برسد، اما برای یک بازیکن کارکشته که تمام درجه سختیهای دیگر بازی را تکمیل کرده، این به منزلۀ چالش نهایی و تکمیل آن، بهطور باورنکردنیای لذتبخش است.
3. Final Fantasy VII Remake
زمانی که ریمیک Final Fantasy VII معرفی شد، طرفدارن بسیار هیجانزده شده بودند.
همین طرفداران، وقتی فهمیدند که اولین قسمت ریمیک، تنها بخشی از خط داستانی بازی اصلی را شامل میشود و باید منتظر نسخههای بعدی بمانند، اشتیاق خیلی کمتری نشان دادند. خوشبختانه، بعد از اینکه یک بار بازی را به اتمام رساندید، این شور دوباره در شما زنده میشود، چراکه بعد از آن، تازه چالش بعدی، یعنی حالت سخت یا همان Hard Mode آزاد میشود.
در این سطح سختی بالاتر، یک بازبینی کامل در سیستم جادوی بازی انجام میشود. علاوه بر اینکه مصرف آیتمها و بازیابی سلامتی کاملاً برداشته شده، استراحت دستی برای بازیابی MP نیز حذف شده است، یعنی طی هر چپتر باید با دقت بر میزان MP نظارت کرد و بیلدها باید متناسب با این محدودیتها انتخاب شوند. حالت سخت، حتی چندین باس اختصاصی را نیز شامل میشود؛ همچنین 44 عدد Manuscript اضافی که برای ارتقاء اسلحهها به کار میروند، به بازی اعمال خواهند شد. از آنجایی که دشمنان قویتر هستند و گاهی نسبت به بازی پایه، قابلیتها و الگوهای حملۀ متفاوتی دارند، این Manuscriptها واقعاً از ضرورت بالایی برخوردارند.
این تغییرات، بازیکن را برای انجام بازی در حالت مذکور، وادار به استفاده از استراتژی کاملاً تازهای میکند و محتویات جدیدی در این حالت وجود دارند که انجام دوبارۀ بازی را بسیار ارزشمند میکنند.
2. The Last Of Us 1 & 2
با وجود اینکه The Last Of Us بیشتر به دلیل داستان احساسی و مهیج خود، برای گیمرها محبوب و شناخته شده است، هر دو نسخۀ این مجموعه شامل چندین درجۀ سختی میشوند که گیمپلی بازی را تا حد زیادی تغییر میدهند.
آسیب وارد شده توسط دشمنان در حالتهای “Survivor” و “Grounded”، به ترتیب دو برابر و سه برابر حالت معمول است. در این درجههای سختی، یافتن منابع و مایحتاج سختتر میشود؛ و راهنماییها، اعلانها و حالت بسیار مهم Listen Mode، که شناسایی دشمن را راحتتر میکند، همگی غیرفعال خواهند شد.
برای چالشبرانگیزتر شدن بازی، در درجۀ سختی Grounded، نشانگرهای نوری روی کنترلر و HUD غیرفعال میشوند، همچنین چندین چک پوینت بین مبارزه یا مخفیکاری کنار میروند و به عبارتی آسیبپذیرتر میشوید؛ که البته با توجه به برداشته شدن سلاحهای سرد قدرتمند و نبود هیچ آیتم سلامتی یا مهمات به همراه NPCها، وضعیت را بسیار بدتر میکند.
در حالی که حالتهای مذکور بازیکن را وادار به استفاده از تاکتیکهای هوشمندانه برای شکست دشمنان باهوش و تهاجمی میکنند و او را مورد آزمایش قرار میدهند، علاوه بر آن، کاری میکنند شرایطی که جوئل و الی در آن قرار دارند را به خوبی درک کنیم.
در یک بازی وحشت بقاء که احساسات شخصیتها بخش جدانشدنی داستان هستند، بهترین کاری که در حق آنها میتوان انجام داد، بازی کردن تحت شرایطی است که بهترین بازگویی از تجربۀ آنها باشد.
1. Resident Evil 7: Biohazard
بازی Resident Evil 7 همان بازگشت لازم برای شکلدهی به این مجموعه بود، عنوانی که این سری را به ریشههای وحشت بقای خود بازگرداند و زاویۀ دوربین اول شخص را پیش گرفت.
قطعاً با بازی ترسناکی روبهرو هستیم که در طول داستان، چندین تن از اعضای خانوادۀ بیکر به شکار ایتن وینترز بیچاره و بیچهره میروند؛ ولی اگر میخواهید فشاری بیشتر از چیزی که درجۀ سختی ابتدایی بازی اعمال میکند را حس کنید، حالت “Madhouse” بهترین گزینه است.
حالت Madhouse تاریخچۀ این سری را فراتر از گیمپلی پایه زنده میکند، چراکه اکنون برای ذخیرۀ بازی به نوار کاستهای محدود پخش شده در مکانهای مختلف درون بازی نیاز است. سکههای عتیقۀ قابل جمعآوری نیز مشابهاً برای آزاد کردن آیتمها و ارتقاهای کلیدی ضروری هستند؛ یعنی ذخیره و پیشرفت شما در بازی تماماً به مهارت شما بستگی دارد.
دشمنان بسیار قدرتمندتر هستند، در تعداد بیشتر و زودتر از حالت معمول ظاهر میشوند و حتی تعدادی از درگیریهای از پیش تعیین شده، برای رعب و وحشت بیشتر شما تغییر یافتهاند.
عنوان Resident Evil 7 به مانند تمام بازیهای وحشت بقاء، نهتنها به توانمندی در مبارزه، بلکه به شناخت زیاد جهان و مکانیکهای آن نیز برای موفقیت نیاز دارد. درجۀ سختی Madhouse بهتر از تمامی حالتها این موضوع را نشان داده و یک تجربۀ تاکتیکالمحور و بسیار ترسناک را ارائه میدهد که وقتی در نهایت از کلبۀ جنون بیکر فرار کنید، با گوشت و جان، پیروزی واقعی را حس خواهید کرد.
نظر شما در این باره چیست؟ به نظر شما چه بازی دیگری میتوانست در این فهرست باشد؟