چرا هوش مصنوعی نمیتواند جای انسان ها را در محیط کار بگیرد؟
چرا هوش مصنوعی نمیتواند جای انسان ها را در محیط کار بگیرد؟
این روزها رشد سریع فناوری هوش مصنوعی (AI) در بازار کار هستیم. در چنین شرایطی احتمالاً کارفرمایان به فرآیندهای خودکارسازی فکر میکنند که کارها را آسانتر، سریعتر و کارآمدتر میکند. اما از سوی دیگر، کارمندان احتمالاً میترسند شغل خود را از دست بدهند و با ماشین جایگزین شوند.
در حالی که هوش مصنوعی برای حذف کارهای دستی با روشی مؤثرتر و سریعتر برای انجام کار طراحی شده است، نمیتواند نیاز به انسانها در فضای کاری را به طور کامل برطرف کند. در این مقاله خواهید دید که چرا انسانها هنوز هم در محل کار بسیار ارزشمند هستند و نمیتوانند به طور کامل با هوش مصنوعی جایگزین شوند. با ما در دیجی رو همراه باشید.
1. هوش مصنوعی فاقد هوش هیجانی است
هوش احساسی، هوش عاطفی یا هوش هیجانی یکی از عوامل متمایز کننده است که باعث میشود نیاز به انسان برای همیشه در محل کار وجود داشته باشد. اهمیت هوش هیجانی در فضای کاری را نمیتوان به هیچ عنوان انکار کرد، به ویژه در هنگام برخورد با مشتریان.
ارتباط عاطفی با دیگران برای ما انسانها به عنوان حیواناتی اجتماعی، یکی از نیازهای اساسی و غیرقابل انکار است. هوش مصنوعی سعی میکند هوش انسانی را تقلید کند، اما تقلید هوش هیجانی به آسانی هوش فکری نیست. چرا؟ زیرا نیاز به همدلی و درک عمیق از تجربه انسانی، به ویژه درد و رنج دارد، و هوش مصنوعی قادر نیست به همین سادگی درد را احساس کند.
صاحبان خبره و آگاه کسب و کارها و مدیران شرکتها اهمیت توجه به احساسات کارکنان و مشتریان را کاملاً درک میکنند. یک ماشین هرگز نمیتواند به چنین سطوحی از ارتباط انسانی دست یابد، در حالی که به عنوان یک انسان، همواره راههایی برای پیشرفت و افزایش هوش هیجانی شما وجود دارد.
صرف نظر از اینکه ماشینهای مبتنی بر هوش مصنوعی تا چه حد دقیق برنامهریزی شدهاند تا به انسانها پاسخ دهند، بعید است که انسانها بتوانند هرگز چنین ارتباط عاطفی قویای را با این ماشینها ایجاد کنند. از این رو، هوش مصنوعی نمیتواند جایگزین انسان شود، به خصوص وقتی صحبت از ارتباط با دیگران به میان میآید که برای رشد کسب و کارها حیاتی است.
2. هوش مصنوعی فقط با دادههای ورودی کار میکند
هوش مصنوعی تنها بر اساس دادههایی که دریافت میکند میتواند کار کند. بنابراین، هر چیزی که خارج از محدوده این دادهها باشد، از توان هوش مصنوعی خارج است و ماشینها به این شکل ساخته میشوند. بنابراین، زمانی که دادههای وارد شده به یک ماشین مبتنی بر هوش مصنوعی کاملاً جدید باشند یا الگوریتم طراحی شده برای ماشین در شرایط پیشبینی نشده قرار بگیرد، هوش مصنوعی بیاستفاده خواهد شد.
این موقعیتهای پیشبینی نشده در صنایع فناوری و تولید بسیار رایج است و سازندگان هوش مصنوعی دائماً سعی میکنند راهحلهای موقتی برای آن پیدا کنند. بنابراین، این حرف که ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی با هر موقعیتی سازگار میشوند، یکی از افسانهها و باورهای غلطی است که در مورد فناوری هوش مصنوعی رواج پیدا کرده است.
پس، اگر میترسید که هوش مصنوعی به همه صنایع نفوذ کند و نیاز به مهارتهای حرفهای شما را به طور کامل از بین ببرد، میتوانید مطمئن باشید که چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. قدرت استدلال انسان و توانایی مغز او برای تجزیه و تحلیل، نوآوری، بداههسازی، مانور و جمعآوری اطلاعات چیزی نیست که به راحتی توسط هوش مصنوعی تقلید شود.
3. هوش مصنوعی فاقد خلاقیت است
هنگامی که بحث طوفان فکری، مفاهیم خلاقانه و روشهای نوین انجام کار مطرح میشود، باید گفت هوش مصنوعی فاقد این تواناییهای انسانی است. زیرا همانطور که قبلاً نیز بیان شد، هوش مصنوعی تنها میتواند با دادههایی که دریافت میکند کار کند. از این رو، نمیتواند راهها، سبکها یا الگوهای جدیدی برای انجام کار بیاندیشد و محدود به همان قالبهای از پیش طراحی شده است.
کارفرمایان و کارمندان میدانند که خلاقیت در فضای کاری تا چه حد مهم است. خلاقیت برخلاف کارهای تکراری و خسته کنندهای که هوش مصنوعی برای انجام آنها طراحی شده، حس خوشایند کشف چیزهای جدید و متفاوت را ارائه میدهد. در یک کلام، خلاقیت زمینهساز نوآوری است.
یکی دیگر از مفاهیم مربوط به تفکر خلاقانه، توانایی تفکر خارج از چارچوب است. ماشینها طوری طراحی شدهاند که فقط در چارچوب تعیین شده، فکر کنند. این بدان معناست که ابزارهای هوش مصنوعی فقط میتوانند در محدوده دادههایی که به آنها داده شده عمل کنند.
از سوی دیگر، انسانها میتوانند خارج از چارچوب فکر کنند، اطلاعات را از ابزارهای مختلفی به دست آورند و با دادههای کم یا حتی بدون هیچ دادهای راهحلهای جدید برای مشکلات پیچیده پیدا کنند. از آنجایی که هوش مصنوعی توانایی تفکر خارج از چارچوب و ارائه ایدههای خلاقانه را ندارد، نمیتواند جایگاه انسانها را در فضای کاری به طور کامل تحت تأثیر قرار دهد.
4. هوش مصنوعی فاقد مهارتهای نرم است
مهارتهای نرم برای هر کارمندی در فضای کاری ضروری است. این مهارتها شامل کار گروهی، توجه به جزئیات، تفکر انتقادی و خلاقانه، ارتباط موثر و مهارتهای بین فردی میشود. مهارتهای نرم در هر صنعتی مورد تقاضا هستند و افراد برای موفقیت حرفهای باید آنها را در خود توسعه دهند.
به انسانها آموزش داده میشود و از آنها خواسته میشود که این مهارتها را داشته باشند. توسعه مهارتهای نرم، صرف نظر از موقعیت کاری، برای همه ارزشمند است. مدیران شرکتها نیز به نوبه خود برای پیشرفت به اینگونه مهارتها نیاز دارند. از این رو، مهارتهای نرم به شما دست برتر را در فضای کاری نسبت به هوش مصنوعی میدهند.
با این حال، هوش مصنوعی با مهارتهای نرم به کلی بیگانه است. هوش مصنوعی نمیتواند این مهارتها را که برای توسعه و رشد محیط کار حیاتی است در خود توسعه دهد. چرا که توسعه این مهارتها مستلزم داشتن سطح بالاتری از استدلال و هوش هیجانی است و همانطور که قبلتر هم توضیح دادیم، هوش مصنوعی هیچکدام از آنها را ندارد.
5. انسانها هوش مصنوعی را به کار میگیرند
بدون وجود هوش انسانی، هیچ هوش مصنوعیای هم وجود نخواهد داشت. اساساً اصطلاح هوش مصنوعی به معنای طراحی آن توسط انسان است. انسانها کدهایی را مینویسند که هوش مصنوعی با آن توسعه یافته است. دادههایی که ماشینهای هوش مصنوعی با آنها کار میکنند همگی توسط انسانها وارد میشود و این انسانها هستند که از این ماشینها استفاده میکنند.
همانطور که برنامه هوش مصنوعی به رشد خود ادامه میدهد، پشتیبانی انسانی از این فناوری هم بیشتر میشود. در واقع، همیشه نیاز است تا یک نفر فرآیندهای هوش مصنوعی ماشین را طراحی کند، این ماشینها را بسازد، آنها را به کار بگیرد و نگهداری کند. فقط انسانها میتوانند این کارها را برای هوش مصنوعی انجام دهند. با توجه به این حقایق، میتوان به جرأت همه گمانهزنیها در مورد غلبه هوش مصنوعی بر انسانها در فضای کاری را رد کرد.
6. هوش مصنوعی برای تکمیل تواناییها و هوش انسان است، نه رقابت با آن
شکی در این نیست که کاربردهای هوش مصنوعی در محیط کار در حال افزایش است و جایگزین بسیاری از مشاغلی میشود که امروزه افراد انجام میدهند. با این حال، کارهایی که این فناوری انجام میدهد اغلب محدود به کارهای تکراری است که نیاز به استدلال کمتری دارند. علاوه بر این، تقاضاهای جدیدی که مدام در حال شکلگیری هستند، نقشهای جدیدی را برای انسانها ایجاد میکند، زیرا جهان به سمت چشم انداز فناوری یکپارچهتر حرکت میکند.
گزارش مجمع جهانی اقتصاد نشان میدهد در حالی که ماشینهای مبتنی بر هوش مصنوعی در سال 2025 جایگزین حدود 85 میلیون شغل خواهند شد، حدود 97 میلیون شغل نیز در همان سال به لطف هوش مصنوعی ایجاد خواهد بود. بنابراین، سوال بزرگ این است: چگونه انسانها میتوانند به جای رقابت با هوش مصنوعی با آن کار کنند؟ این چیزی است که باید تمرکز ما روی آن باشد.
در عصر حاضر، زندگی بدون هوش مصنوعی، اگر نگوییم غیرممکن، بسیار دشوار خواهد بود و البته نباید از یاد برد که بدون وجود انسان، هیچ هوش مصنوعیای نیز وجود نخواهد داشت. سازمانهای آیندهنگر در حال توسعه راههایی برای ترکیب قابلیتهای انسانی و هوش مصنوعی برای دستیابی به سطوح بالاتری از بهرهوری و نوآوری هستند.
7. هوش مصنوعی نیاز به راستی آزمایی دارد
مشکل بزرگ رباتهای گفتگوگر هوش مصنوعی مانند ChatGPT این است که اغلب اطلاعات نادرست ارائه میکنند و نیاز به راستی آزمایی توسط ناظران انسانی دارند. مسلماً هوش مصنوعی قادر به یادگیری بسیار سریع است، اما فاقد عقل سلیم بوده و مانند ما انسانها قادر به استدلال و بررسی حقایق نیست.
نکته مهم در اینجا این است که از آنجایی که هوش مصنوعی قادر به کنترل خود نیست و نیاز به تعدیل خارجی دارد، راستی آزمایی نتایج حاصل از این فناوری احتمالاً در آینده به یک حرفه اصلی برای انسانها تبدیل خواهد شد. بنابراین، اگر میخواهید آیندهنگر باشید، بهتر است مهارتهای تحقیقاتی خود را تقویت کنید.
یاد بگیرید که به جای ترسیدن از هوش مصنوعی با آن کار کنید
هوش مصنوعی چیزی نیست که از آن بترسید. با این حال، شما باید مهارتهای خود را افزایش دهید تا به سادگی توسط هوش مصنوعی جایگزین نشوید. مهارت بالا داشته باشید، با آخرین دستاوردهای رشته کاری خود آشنا شوید و نوآور و خلاق باشید. به این ترتیب، شما به یک دارایی مهم تبدیل میشوید که هیچ کارفرمایی مایل به از دست دادن آن نخواهد بود.
بنابراین دفعه بعد که شنیدید قرار است هوش مصنوعی جای انسانها را در مشاغل بگیرد، به این مقاله مراجعه کنید و مطمئن باشید که انسانها همیشه دست بالا را نسبت به هوش مصنوعی خواهند داشت.