هاست پرسرعت
تکنولوژی

با 10 جنگ مشهور انسان‌ها با حیوانات آشنا شوید

با 10 جنگ مشهور انسان‌ها با حیوانات آشنا شوید

در طول تاریخ، انسان‌ها اغلب با مردم یا ملت‌های دیگر وارد جنگ شده‌اند و این مسئله برای همه ما روشن است. اما موارد شگفت‌آوری نیز وجود داشته که در آن‌ها، حیوانات هم در یک طرف جنگ بوده‌اند و انسان‌ها باید با آن‌ها می‌جنگیدند!

دلایل مختلفی وجود دارد که چرا حیوانات در کانون درگیری‌های انسانی قرار گرفته‌اند. گاهی اوقات به این دلیل که حیوانات در مکانی زندگی می‌کردند که در آنجا جنگ به وقوع می‌پیوست، یا به صورت تصادفی به یک سرباز جنگجو تبدیل می‌شدند و یا برای مجازات کردن افراد بومی توسط افراد متجاوز از بین می‌رفتند! حتی ممکن موضوع از این هم ساده‌تر بوده و صرفاً به دلیل اینکه حیواناتی خاص آفت تلقی می‌شدند، جنگی بین انسان‌ها و این حیوانات برپا شده است.

زمان‌هایی بوده است که حیوانات پیروز شده‌اند و زمان‌هایی هم باخته‌اند. اما هر زمانی که یک گونه بومی به طور بی‌مورد و در تعداد زیاد مورد آزار و اذیت قرار گرفته باشد، در طبیعت عدم تعادل ایجاد می‌کند که بعداً باعث ایجاد مشکل دیگری می‌شود.

در تمام این سال‌ها، انسان‌ها با وجود درس‌هایی که از نبردهای قبلی با چندین گونه حیوانی در سراسر جهان آموخته‌اند، متأسفانه هنوز هم با برخی حیوانات جنگ می‌کنند.

10- کمپین “چهار آفت”

کمپین چهار آفت

بی‌اعتنایی مائوتسه تونگ به طبیعت در کل دوران حکومت او بر چین از سال 1949 تا 1976 مشهود بود. در آن زمان، شعار او با این مضمون که “انسان باید طبیعت را تسخیر کند” به عنوان بخشی از جنبش جهش بزرگ او به جلو بود.

علاوه بر جنگل‌زدایی و تغییر روش‌های کشاورزی، یک اقدام افراطی کمپین «چهار آفت» او بود که مگس‌ها، پشه‌ها، موش‌ها و گنجشک‌ها را هدف قرار داد. به عنوان بخشی از این سیاست، گنجشک‌ها به طور دسته جمعی کشته شدند، که تعادل اکولوژیکی را به هم زد، زیرا این پرندگان در واقع در کنترل آفات نقش داشتند! در نتیجه، محصولات زراعی در برابر حشراتی مانند ملخ آسیب پذیر شدند و منجر به قحطی ویرانگری شد که جان میلیون‌ها نفر را گرفت.

کسانی که از این سیاست‌ها انتقاد می‌کردند، با آزار و شکنجه روبرو شدند، مانند مهندس آب، هوانگ وانلی، که به دلیل مخالفت با پروژه سدسازی به اردوگاه کار فرستاده شد.

حتی پس از لغو جهش بزرگ به جلو در اوایل دهه 1960، کشاورزان مجبور شدند تولید غلات را در اولویت قرار دهند که منجر به آسیب بیشتر به محیط زیست و سختی بیشتر برای مردم چین شد.

9- نبرد جزیره رامری

نبرد جزیره رامری

در طول جنگ جهانی دوم، جزیره رامری، در سواحل برمه (میانمار کنونی)، شاهد چندین نبرد نظامی بزرگ بود. با این حال، در سال 1945 وحشتناک‌ترین رویداد زمانی رخ داد که سربازان انگلیسی نزدیک به 1000 سرباز دشمن ژاپنی را به باتلاق متراکم حرا که 10 مایل (16 کیلومتر) از رامری (Ramree) را پوشانده بود، کشاندند.

از بخت بد ژاپنی‌ها، جنگل حرا خانه تمساح‌های آب شور، بزرگترین شکارچیان خزنده در جهان بود. این تمساح‌ها با داشتن طولی بیش از 20 فوت (6 متر) و وزنی بیش از 2000 پوند (907 کیلوگرم) بسیار خطرناک بودند و حتی کروکودیل‌های متوسط ​​​​از این گونه نیز قادر به کشتن انسان‌های بالغ هستند.

گفته می‌شود که حدود 500 سرباز ژاپنی موفق شده‌اند از باتلاق فرار کنند و 20 نفر نیز در نهایت به خانه رسیده‌اند. با این حال، اعتقاد بر این است که حدود 500 باقی مانده، همگی توسط تمساح‌ها خورده شده‌اند! بازماندگان این جنگ داستان‌های دلخراشی از کروکودیل‌هایی را روایت می‌کردند که از ناکجاآباد ظاهر شده و قربانیان خود را می‌گرفتند!

این حادثه توسط رکوردهای جهانی گینس به عنوان “بیشترین تعداد تلفات در حمله کروکودیل” به رسمیت شناخته شده است، اگرچه آمار دقیق کشته شدگان آن مورد بحث است.

8- جنگ بوفالو

جنگ بوفالو

در سال 1871، ویلیام «بوفالو بیل» کودی و گروهی از نیویورکی‌های ثروتمند سفری را به قصد شکار بوفالو در نبراسکا آغاز کردند (اگرچه آن‌ها واقعاً گاومیش کوهان‌دار بودند زیرا بوفالو در آمریکا یا اروپا وجود ندارد). همچنین بخشی از مأموریت ارتش ایالات متحده برای کنترل بومیان آمریکایی از طریق از بین بردن تمام گاومیش‌هایی بود که آن‌ها برای امرار معاش به آن‌ها تکیه می‌کردند. از یک سرهنگ نقل شده است که می‌گوید: «هر گاومیش را که می‌توانید بکشید! هر گاومیشی که بمیرد یک هندی از بین می‌رود.»

این شکار گسترده بوفالو به عنوان وسیله‌ای برای کنترل بومیان آمریکا و وادار کردن آن‌ها به تسلیم شدن تلقی می‌شد. رکود اقتصادی سال 1873 منجر به هجوم شکارچیان بوفالو شد که برای کسب سود، حیوانات را سلاخی کردند. هزاران بوفالو کشته شدند و پوست آن‌ها در شهرها انباشته شد و بازار را با منابع بسیار با ارزشی که زمانی با ارزش بود، پر کرد.

جمعیت بوفالوها به سرعت کاهش یافت و در پایان قرن نوزدهم، تنها چند صد بوفالو در طبیعت باقی ماند.

تلاش‌ها برای نجات این گونه در دهه 1870 آغاز شد، اما رئیس‌جمهور اولیس اس. گرانت از امضای لایحه‌ای برای حمایت از حیوانات خودداری کرد. دولت در نهایت گاوهایی را به برخی از قبایل تحویل داد تا جایگزین بوفالوهای کشته شده شوند.

7- جنگ بزرگ شترمرغ

جنگ بزرگ شترمرغ

در سال 1932، کشاورزان استرالیای غربی به دلیل پیامدهای رکود بزرگ، با دوران سختی در زندگی کشاورزی خود دست و پنجه نرم می‌کردند. با این حال، چالش‌های آن‌ها زمانی بزرگ‌تر شد که تقریباً 20000 شترمرغ در طول فصل تولید مثل به داخل سرزمین مهاجرت آن‌ها کردند.

به دلیل خساراتی که شترمرغ‌ها به محصولات زراعی وارد کردند، دولت استرالیا علیه آن‌ها اعلام جنگ کرد و سربازان مسلح به مسلسل برای مبارزه با آن‌ها مستقر شدند. اما خیلی زود ثابت شد که شترمرغ‌ها دشمنان قدرتمندی هستند و علیرغم چندین نبرد، سربازان انسانی نتوانستند به پیروزی واضحی دست یابند.

امروزه، شترمرغ‌ها در مناطق خارج از پرث (پایتخت و بزرگترین شهر استرالیای غربی) به وفور باقی مانده‌اند و پیروزی آن‌ها در جنگ، الهام بخش یک فیلم اکشن-کمدی بوده که در دست ساخت است.

6- جنگ با گرگ ها

گرگ

جنگ با گرگ‌ها در ایالات متحده از قرن نوزدهم آغاز شد تا مانع از شکار شدن دام‌ها توسط این حیوانات شود. در سال 1905، دولت فدرال تلاش کرد از جنگ بیولوژیکی و آلوده کردن گرگ‌ها استفاده کند و یک دهه بعد، کنگره قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن گرگ‌ها از سرزمین فدرال حذف شوند. تا سال 1926، تمام گرگ‌های پارک ملی یلوستون از طریق مسمومیت، تیراندازی و به دام انداختن ریشه کن شدند.

در قرن بیستم، تلاش‌هایی برای احیای جمعیت گرگ‌ها از طریق برنامه‌های معرفی مجدد و حفاظت فدرال تحت قانون گونه‌های در معرض خطر (ESA) انجام شد. با این حال، این تلاش‌های حفاظتی با مخالفت برخی از دامداران، شکارچیان و زمین‌داران مواجه شده است که هنوز احساس می‌کنند گرگ‌ها تهدیدی برای کشاورزی و جمعیت‌های شکار هستند.

مسئله گرگ‌ها منجر به بحث‌ها، جنگ‌های حقوقی و سیاست‌های مشاجره‌آمیز ایالتی و فدرال در مورد نحوه تعامل با این حیوانات، از جمله حذف آن‌ها از فهرست حفاظتی ESA در مناطق خاص شده است. جنگ علیه گرگ‌ها در ایالات متحده اکنون به یک مبارزه مداوم بین حافظان محیط زیست از یک سو و سرمایه‌دارانی که منافع زیادی را در خطر می‌بینند از سوی دیگر تبدیل شده است. حافظان محیط زیست به دنبال حفاظت و بازگرداندن جمعیت گرگ‌ها هستند و سرمایه‌داران رقیب نیز امیدوارند از شر آن‌ها خلاص شوند.

5- جنگ علیه سگ‌های آبی

جنگ علیه سگ‌های آبی

جنگ‌های موسوم به سگ آبی مجموعه‌ای از درگیری‌هایی بود که در قرن هفدهم در آمریکای مستعمره‌ای رخ داد. در این جنگ‌ها قبایل مختلف بومیان آمریکا، مهاجران فرانسوی و تاجران اروپایی بر سر کنترل تجارت پرسود خز با هم نبرد داشتند. هر کس به سگ‌های آبی گران‌بها و پوست آن‌ها دسترسی داشت، یک پیروزی مالی به دست می‌آورد.

کنفدراسیون Iroquois (متشکل از چندین قبیله) به عنوان یک نیروی مسلط ظاهر شد و کنترل تجارت خز را به دست آورد، قبایل رقیب را از بین برد و به شهرک‌های فرانسوی حمله کرد.

فرانسوی‌ها و متحدان بومی آمریکایی آن‌ها با ضدحمله به روستاهای ایروکوئی و شهرک‌های انگلیسی پاسخ دادند. این درگیری‌ها نزدیک به یک قرن به طول انجامید و با پیمان صلح مونترال در سال 1701 به پایان رسید و به جنگ‌های سگ آبی پایان داد.

4- شکار رومی

شکار رومی

Venationes که در زبان لاتین به «شکار حیوانات» ترجمه می‌شود، شکل محبوبی از سرگرمی عمومی در روم باستان بود. این رویدادها در سالن‌های آمفی‌تئاتر برگزار می‌شدند و مسابقاتی بین حیوانات یا انسان‌ها و حیوانات برگزار می‌شد. شرکت کنندگان در این نبردها با حیوانات، معمولاً اسیر، مجرم یا شکارچی حرفه‌ای حیوانات بودند.

در قرن دوم قبل از میلاد به عنوان بخشی از بازی‌های سیرکی، venationes محبوبیت زیادی به دست آورد که ژنرال رومی جولیوس سزار حتی اولین آمفی تئاتر چوبی را نیز به طور خاص برای این نوع نمایش‌ها ساخت. تقاضا به حدی افزایش یافت که حیواناتی مانند شیر، خرس، گاو نر، اسب آبی، پلنگ و تمساح همگی از سراسر جهان تهیه می‌شدند تا در جشن‌های عمومی به نمایش گذاشته شده و در نهایت به قتل برسند. در طول این دوره، حدود 11000 حیوان به نمایش گذاشته شده و کشته شدند.

این نمایش‌ها حتی پس از لغو نمایش‌های گلادیاتورها در قرن پنجم ادامه یافت. تصاویری از این رویدادها را می‌توان روی سکه‌ها، موزاییک‌ها و مقبره‌های آن دوره یافت که نشان‌دهنده اهمیت آن‌ها در فرهنگ رومی است.

3- سربازان فیل در نبرد زاما

سربازان فیل در نبرد زاما

نبرد زاما در سال 202 قبل از میلاد توسط رومیان به رهبری شیپیو آفریکانوس بزرگ در برابر کارتاژنی‌ها به فرماندهی هانیبال انجام شد. این قسمت پایانی جنگ پونیک دوم را رقم زد.

ارتش هانیبال به شدت به 80 فیل جنگی – که به طور کامل آموزش ندیده بودند – و سربازان کارتاژنی با تجربه رزمی محدود متکی بود.

هنگامی که کارتاژی‌ها فیل‌های خود را بر روی پیاده نظام رومی رها کردند، این جانوران قدرتمند به دلیل آرایش استراتژیک شیپیو از واحدهای پیاده نظام کوچک و چابک معروف به Maniples با فضاهای باز بین آن‌ها، به سرعت پراکنده شدند. این امر به سربازان رومی اجازه می‌داد که در هنگام حمله فیل‌ها کنار بروند.

اعتقاد بر این است که فریادهای کر کننده سربازان و شیپورهای بلند رومیان باعث سرگردانی فیل‌ها شده و باعث شده برخی از مسیر خود منحرف شوند و ناخواسته به پیاده نظام خودی حمله کنند!

رومی‌ها با مقابله مؤثر با حمله فیل‌ها، در نبرد زاما به برتری چشمگیری دست یافتند و به پیروزی نهایی آن‌ها کمک کرد. پیروزی آن‌ها به معنای پایان کنترل هانیبال بر نیروهای کارتاژنی بود و توانایی کارتاژ برای مقاومت در برابر روم را به شدت تضعیف کرد.

2- “طاعون موش” استرالیا

طاعون موش استرالیا

استرالیا در سال 2021 یکی از بدترین طاعون موش‌ها را در تاریخ اخیر تجربه کرد که خسارت قابل توجهی به محصولات کشاورزی و آلودگی گسترده داشت. شیوع این بیماری به شرایط آب و هوایی مساعد نسبت داده شد که پس از یک دوره خشکسالی و آتش سوزی‌های ویرانگر، مواد غذایی فراوانی ایجاد کرد.

موش خانگی که در اواخر دهه 1700 وارد استرالیا شد، همیشه تهدیدی برای گونه‌های بومی محسوب می‌شود زیرا منبع غذایی مشترکی با آن‌ها دارد.

این طاعون باعث خساراتی شد که حدود 1 میلیارد دلار استرالیا تخمین زده می‌شود که منجر به حمایت مالی دولت و همچنین اکتشاف روش‌های کنترلی مانند دستکاری ژنتیکی برای کاهش تعداد آن‌ها شد. در حالی که این طاعون در پایان سال 2021 به پایان رسید، به مردم هشدار داده شده است که “زیاد هم مغرور و بی‌خیال نباشند”، زیرا ممکن است دوباره تکرار شود.

1- سرباز خرس در نبرد مونت کاسینو

سرباز خرس در نبرد مونت کاسینو

در طول جنگ جهانی دوم، یک خرس قهوه‌ای یتیم سوری به نام ووتک یکی از سربازان سپاه دوم لهستان شد و کسانی که با آن‌ها می‌جنگید احتمالاً از وجود او بی‌خبر بودند.

ووتک که توسط سربازان بزرگ شد، با آن‌ها از خاورمیانه رفت و در نهایت به ایتالیا سفر کرد. با وجود مشکلات اولیه برای آوردن یک خرس به کشتی، او به عنوان “سرباز ووتک” نام نویسی شد و به عضویت رسمی هنگ درآمد!

ووتک به سرعت خود را نزد سایر سربازها محبوب کرد و در فعالیت‌های آن‌ها شرکت کرد و حتی در نبرد مونت کاسینو با حمل مهمات به آن‌ها کمک می‌کرد. کمک‌های او چنان مورد تحسین قرار گرفت که او به درجه سرجوخه ارتقا یافت!

پس از جنگ، ووتک همراه همرزمانش به اسکاتلند رفت و در آنجا در مزرعه‌ای زندگی کرد و به چهره‌ای محبوب در جامعه تبدیل شد.

او پس از جنگ در رویدادهای مختلفی شرکت کرد، در برنامه‌های تلویزیونی ظاهر شد و از زندگی آرامی برخوردار بود تا اینکه در سال 1963 درگذشت.

داستان جالب ووتک از طریق فیلم‌ها، کتاب‌ها و مجسمه‌ها در لهستان و بریتانیا جاودانه شده است. خدمت او به سربازان به عنوان شاهدی بر پیوند پایدار بین انسان‌ها و حیوانات در مواقع سختی تلقی می‌شود.

اخبار تکنولوژی
بلیط اتوبوس
تاکسی بین شهری

AD

مجله خبری gsxr

نمایش بیشتر
دانلود نرم افزار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا