با 7 عادت رایج افراد غمگین و چگونگی غلبه بر آنها آشنا شوید
با 7 عادت رایج افراد غمگین و چگونگی غلبه بر آنها آشنا شوید
انسانها هر روزه با انواع گوناگونی از مشکلات و سختیها دست و پنجه نرم میکنند و به تناسب موقعیتها گاهی غمگین هستند و گاهی شاد. اما در این بین هستند افرادی که همواره از زمین و زمان شکایت دارند و صورتشان با لبحند بیگانه است و شادی در زندگیشان جایی ندارد. این افراد دنیا را فقط به رنگ سیاه میبینند و نیمه خالی لیوان همیشه برایشان معنا دارد و با دیدی منفی به تمامی حوادث و وقایع پیرامونشان مینگرند.
مارکوس اورلیوس در این رابطه میگوید:
برای زندگی شاد چیز زیادی لازم نیست، شادی در وجود شما و طرز فکرتان است.
با آنکه شرایط موجود در زندگیمان میتوانند زندگی را تلخ و غمناک کنند، اما بخش بزرگی از نارضایتی از طرز فکر، رفتار و عادتهایمان نشأت میگیرد.
همچنین مارسل پروست در رابطه با شادی چنین اظهار نظر میکند:
بیایید از کسانی که ما را شاد میکنند سپاسگزاری کنیم، آنها باغبانهای ماهری هستند که باعث میشوند روحمان شکفته شود.
در ادامه شما را با عادتهای رایج افراد غمگین و منفیباف آشنا میکنیم که میتوانند شما و دنیای کوچکتان را غمانگیز کنند. البته راهکار فائق آمدن بر این عادتها و کم کردن اثرشان را نیز بیان میکنیم تا بتوانید اثر غم و رنج را کاسته و انسان شادتری باشید. با دیجی رو همراه باشید.
1. آرمانگرایی
آیا زندگی باید حتما عالی باشد تا خوشحال شوید؟ آیا باید به بهترین وجه رفتار کنید و بهترین نتایج را بگیرید تا شاد شوید؟ اگر جوابتان به این سؤالها مثبت است، بنابراین پیدا کردن شادی برای شما کار آسانی نخواهد بود. استانداردگذاری فراانسانی برای عملکرد و ایدهآلگرایی به پایین آمدن اعتمادبهنفس منجر میشود و این حس را ایجاد میکند که شما هرگز موفق نمیشوید حتی اگر نتایج خوب یا حتی عالی به دست آورده باشید.
در این صورت شما و کاری که انجام میدهید هیچوقت به اندازه کافی خوب نخواهید بود، مگر هر از گاهی که همهچیز به عالیترین وجه پیش میرود.
چگونگی فائق آمدن بر این عادت:
سه چیز به شما کمک کرد عادت ایدهآلگرایی را ترک کنید و آرامتر شوید:
- به اندازه لازم خوب بودن را مد نظر قرار دهید.
وقتی در پروژهای برای حالت ایدهآل هدفگذاری میکنید آن را به پایان نخواهید رساند. در عوض دنبال این باشید که به اندازهای که لازم است خوب انجامش دهید. البته این را دستآویزی برای تنبلی قرار ندهید. در کل میتوان فهمید چه حدی از کار خوب و مناسب است و وقتی به آن نقطه رسیدید، به همان شکل پیش ببرید و تمامش کنید.
- برای اتمام کارتان ضربالاجل تعیین کنید.
هر بار که کار جدیدی را شروع میکنید، همان اول ضربالاجلی برای خودتان مشخص نمایید. اگر از پیش زمان مشخصی را برای اتمام کارتان تعیین کنید موجب خواهد شد که کارها با سرعت معمول پیش بروند و وسواس کاری از بین برود.
- متوجه باشید باور کردن افسانههای ایدهآلگرایی به چه قیمتی برایتان تمام میشود.
این مسئله قدرتمندترین دلیلی برای کنار گذاشتن ایدهآلگرایی و راندنش از ذهن است. فیلمها و موسیقیهای متعددی به شما القا میکنند که ایدهآل بودن کار سختی نیست و راحت میتوان به رویاها رسید. این قشنگ و رویایی به نظر میرسد و احتمالا دلتان میخواهد انجامش دهید.
اما در دنیای واقعی همهچیز آنقدر ساده نیست و ایدهآلگرایی رنج و استرس زیادی به شما و اطرافیانتان تحمیل میکند. این مسئله ممکن است شما را به تمام کردن روابط، شغل و پروژههایتان سوق دهد. فقط به این خاطر که توقعاتتان در سطح این دنیا نیستند. یادآوری این مسئله در ترک عادت بسیار راهگشاست.
2. زندگی در دریایی از صداهای منفی
زندگی در دنیای مدرن مانند زندگی در جزیره نیست. کسانی که با آنها ارتباط داریم، آنچه میخوانیم، میبینیم و گوش میکنیم تاثیری عمیقی بر احساس و تفکرمان میگذارد.
وقتی صداهای غمگین شما را احاطه میکنند، شاد بودن سختتر میشود. صداهایی که به شما میگویند بیشتر سالهای زندگی، غمگین، ترسناک، خطرناک و پر از موانع و محدودیت است. صداهایی که دنیا را از زاویهای غمگین میبینند.
چگونگی فائق آمدن بر این عادت:
جایگزین کردن این صداهای غمگین با دیدی مثبتتر، بسیار اثرگذار است. انگار جهان جدیدی به رویتان گشوده میشود.
پس با افراد مثبتاندیش وقت بیشتری بگذرانید و از موسیقیها، کتابها، فیلمها و سریالهای الهامبخش استفاده کنید که شما را میخندانند و درمورد زندگی، طرز فکر تازهای دارند.
ابتدا میتوانید گام کوچکی بردارید. برای مثال سعی کنید یک روز در همین هفته حین صبحانه خوردن به جای روزنامه خواندن یا تلویزیون دیدن صبحگاهی، وبلاگ یا کتابی روحبخش بخوانید یا به کتاب صوتی جانافزا گوش دهید.
3. گیر کردن بیش از حد در گذشته یا آینده
فکر کردن بیش از حد به گذشته، خاطرات دردناک، درگیریها و فرصتهای از دست رفته بسیار زیانبار است. تفکر زیاد در مورد آینده و تصور کردن چیزهایی که در محل کار، در رابطه با بدن یا سلامتی، درست پیش نمیروند منجر به کاهش اعتمادبهنفس و دیدن کابوسهای هراسآوری میشود که بارها و بارها در ذهن تکرار میشوند.
وقتی در حال زندگی نکنید ممکن است تجربههای شگفتانگیز زیادی را از دست بدهید. اگر میخواهید شادتر باشید اینگونه بودن، بههیچوجه خوب نیست.
چگونگی فائق آمدن بر این عادت:
فکر نکردن به گذشته یا آینده تقریبا غیرممکن است و قطعا برنامهریزی برای روزها و سالهای آینده و آموختن از گذشته اهمیت زیادی دارد.
اما غرق شدن در گذشته یا آینده به ندرت کمکی میکند. بنابراین سعی کنید بیشتر وقتتان را در هر روز در اکنون زندگی کنید. روی کارهایی که انجام میدهید تمرکز کنید، چه خواندن مقاله، چه ناهار خوردن و چه کار کردن یا کتاب خواندن باشد. سعی کنید هرکاری که میکنید معطوف به همان باشید و به گذشته و آینده فکر نکنید.
اگر درگیر گذشته یا آینده شدید، سعی کنید چند دقیقهای روی تنفستان متمرکز شوید و یا بیحرکت بنشینید و احساستان را برای مدتی کوتاه رها کنید. با انجام هر کدام از این کارها میتوانید دوباره به اکنون بازگردید.
4. مقایسه کردن خود و زندگیتان با دیگران
یکی از عادتهای روزانه رایج و مخرب مقایسه دائم خود و زندگیتان با دیگران است. شما ماشینها، خانهها، شغلها، کفشها، پول، رابطه، محبوبیت اجتماعی و هزاران چیز دیگر را مقایسه میکنید. در انتهای روز عزت نفستان را به پایینترین حد خودش میرسانید و انرژی منفی زیادی ایجاد میکنید.
چگونگی فائق آمدن بر این عادت:
این عادت مخرب را با دو عادت دیگر جایگزین نمایید:
- خودتان را با خودتان مقایسه کنید.
اول از همه بهجای مقایسه کردن خودتان با دیگران، عادت کنید خودتان را با خودتان مقایسه نمایید. ببینید چه قدر رشد کردهاید، چه چیزهایی کسب کردهاید و برای رسیدن به اهدافتان چهطور پیش رفتهاید. فایده این عادت و دیدن اینکه تا کجا پیش رفتهاید، موانعی که بر آن غلبه کردهاید و کارهای خوبی که انجام دادهاید حس قدرشناسی، سپاسگزاری و مهربانی با خودتان را ایجاد میکند.
بدون اینکه درمورد بقیه فکر کنید و ارزش کارهایشان را پایین بیاورید درمورد خودتان حس خوبی پیدا میکنید.
- مهربان باشید.
طرز رفتار و تفکر شما نسبت به دیگران تاثیری شگرف بر طرز رفتار و تفکرتان نسبت خودتان دارد. هرچه بیشتر دیگران را قضاوت و نقد کنید، ناخودآگاه خودتان را هم بیشتر قضاوت و نقد میکنید. با دیگران مهربانتر باشید و به آنها کمک کنید تا با خودتان هم مهربانتر و یاریگرتر باشید.
روی جنبههای مثبت خود و اطرافیانتان تمرکز کنید. قدردان خوبیهای خود و دیگران باشید. در این صورت با خودتان و مردم دنیایتان بهتر کنار میآیید و دیگر آنها و خودتان را در ذهن دستهبندی نمیکنید که تفاوتها را ببینید و فراموش نکنید اگر مدام مقایسه کنید برنده نمیشوید. مهم نیست چه میکنید، همیشه میتوانید فرد دیگری را در دنیا پیدا کنید که بهتر از شما است.
5. تمرکز روی جزئیات منفی زندگی
دیدن جنبههای منفی هر شرایطی که در آن هستید و زندگی با آن جزئیات، قطعا یکی از راههای ناراحت کردن خودتان و حتی اطرافیانتان است.
چگونگی فائق آمدن بر این عادت:
ترک این عادت کمی مشکل است. یک راه آن کنار زدن آرمانگرایی است. میپذیرید چیزها و شرایط بالا و پایین دارند و دیگر فکر نمیکنید که همه جزئیات هم باید عالی و مثبت باشند و چیزها را همانطور که هستند میپذیرید. در این صورت میتوانید به جای زندگی با احساس بد و از کاه کوه ساختن، نکات منفی را چه احساسی چه ذهنی از وجودتان برانید.
چیز دیگری که شاید کمککننده باشد تمرکز روی سودمندی و مفید بودن است. به جای زندگی با چیزهای منفی و نق زدن درموردشان میتوانید سوالهای بهتری از خودتان بپرسید. سوالاتی مثل:
چگونه میتوانم این شرایط منفی را به شرایطی مثبت تبدیل کنم؟ چگونه میتوانم مشکل را حل کنم؟
اگر هم با شرایطی روبهرو شدید که به نظرتان دشوار و دردسرساز بود با خودتان بگویید این مسئله در درازمدت چه اهمیتی دارد؟ و در این صورت میفهمید واقعا ارزش ناراحتی ندارد.
6.محدود کردن زندگی به دلیل اینکه دنیا حول شما میچرخد
اگر فکر میکنید دنیا حول محور شما میچرخید و خودتان را عقب کشیدهاید چون میترسید اگر کار تازه یا متفاوتی انجام دهید مردم چه فکری میکنند در این صورت دارید حسابی خودتان را محدود میکنید.
در این صورت، برای به دست آوردن تجربههای تازه و رشد و بالندگی دستوپایتان بسته میشود و مدام خودتان را در معرض نقد و منفینگری قرار میدهید یا حس میکنید همهچیز تقصیر شما است.
در ضمن این نفکر باعث خجالت و شرمندگیتان میشود به این دلیل است که فکر میکنید مردم خیلی به شما، کارها و حرفهایتان اهمیت میدهند.
چگونگی فائق آمدن بر این عادت:
- توجه کنید مردم به شما و کاری که میکنید اهمیت زیادی نمیدهند.
مردم خود درگیر نگرانیها و مشکلات خودشان و اینکه دیگران چه فکری درموردشان میکنند هستند. در این صورت شاید فکر کنید کماهمیت هستید اما در عوض این امکان به شما داده میشود که کارهایی که دوست دارید را انجام دهید.
- روی دیگران تمرکز کنید.
به جای اینکه دائما فکر کنید دیگران درموردتان چه فکری میکنند، روی اطرافیانتان تمرکز کنید. به آنها گوش کنید و کمکشان نمایید. این به شما کمک میکند کمتر خود-محور باشید و اعتماد به نفستان هم بالا میرود.
7. پیچیده کردن زندگی
زندگی میتواند پیچیده باشد. این مسئله استرس و نارضایتی ایجاد کند. اما ایجاد این حس بیشتر به خودمان برمیگردد. بله، جهان به سمت پیچیدگی میرود اما این بدان معنا نیست که ما نمیتوانیم عادتهای جدید داشته باشیم و زندگیمان را سادهتر کنیم.
چگونگی فائق آمدن بر این عادت:
پیچیده کردن زیادی زندگی میتواند عادتهای زیادی را تحت تاثیر قرار دهد اما میتوان عاداتی دیگر را جایگزینش کرد.
- تقسیمبندی تمرکز و توجه به جنبههای مختلف زندگی
عادت پیچیدهسازی را با انجام یک کار در طول روز جایگزین کنید. لیستی از دو سه کار مهم و هدفهایی که باید برسید را روی تخته بنویسید و هر روز آنها را نگاه کنید.
- داشتن وسایل زیاد
این عادت را با پرسیدن اینکه من در سال گذشته از این وسیله استفاده کردهام یا نه ترک کنید. اگر استفاده نکردهاید از دستش خلاص شوید.
- ساختن هرگونه مشکل رابطهای در ذهنتان
خواندن ذهن دیگران سخت است، پس به جایش سوال کنید و رابطه برقرار نمایید. این باعث کاهش درگیریهای غیرضروری، سوتفاهم، منفینگری و اتلاف زمان و انرژی میشود.
- پاسخ به پیامهای دریافتی
وقت و انرژی کمتری در رابطه با پیامهای دریافتیتان صرف کنید و سعی کنید روزی یک بار آن را چک کنید. پیامهایتان را تا حدممکن کوتاه و در حد پنج جمله پاسخ دهید و به جای آن وقتتان را صرف چیزهای سودمند و کاربردی مربوط به خود و کارتان کنید.
- غرق استرس و دستپاچگی شدن
وقتی مضطرب هستید، مشکلی دارید یا در گذشته و آینده گیر کردهاید، همانطور که گفته شد نفس عمیقی بکشید و روی تنفس تمرکز کنید. این کار بدنتان را آرام میکند و شما را به زمان حال بازمیگرداند. بعد میتوانید دوباره روی چیزی که بیشترین اهمیت را برایتان دارد تمرکز کنید.
حال با مطالعه این مطلب شما جزو کدام دسته از این افراد هستید؟ غمگین و منفینگر یا آسانگیر و شاد؟