آخر هفته چی بازی کنیم: از Star Wars تا ماجراجویی وایکینگی

به رسم چهارشنبه‌ها، این هفته هم در قسمتی دیگر از مقاله‌های آخر هفته چی بازی کنیم، به معرفی دو بازی خواهیم پرداخت. اولین بازی این هفته، یک نسخه از مجموعه استار وارز است که به‌زودی هم دنباله آن منتشر می‌شود و بازی دوم هم اثری است که ما را با وایکینگ‌ها همراه می‌کند. پس بدون توضیحات بیشتر، سراغ معرفی بازی‌ها برویم:

بازی Star Wars Jedi: Fallen Order

مجموعه استار وارز انقدر بزرگ و محبوب است که تا به امروز شرکت‌های بازی‌سازی مختلفی، سراغ خلق آثار مرتبط با آن رفته‌اند. اما بدون شک یکی از بهترین بازی‌هایی که تا به امروز با محوریت این مجموعه ساخته شده، Star Wars Jedi: Fallen Order، محصول سال ۲۰۱۹ استودیو ریسپاون است. اثری که نسخه بعدی آن هم اردیبهشت سال آینده منتشر خواهد شد و الان فرصت خوبی است تا پیش از عرضه آن، یک بار دیگر قسمت اول را تجربه کنیم.

استیگ آسموسن، اسمی شناخته‌شده در صنعت بازی‌های ویدیویی است. این بازیساز کارگردانی بازی God of War III را در کارنامه دارد و در سال ۲۰۱۴ پس از جدا شدن از سانتا مونیکا، به استودیو ریسپاون پیوست و سرپرستی تیم دوم توسعه بازی این استودیو را برعهده گرفت. درحالی‌که تیم اول استودیو مشغول کار روی مجموعه تایتان‌فال بود، آسموسن ایده خلق اثری با محوریت استار وارز را در سر داشت و جالب اینکه وقتی ریسپاون این ایده را با EA مطرح کرد، مورد تایید آن‌ها قرار نگرفت. به همین دلیل هم توسعه بازی ابتدا با هدف خلق اثری اوریجینال آغاز شد ولی EA پس از مدتی وقتی جزییات بیش‌تری از آن دانست، به این نتیجه رسید که بازی می‌تواند به‌عنوان نسخه‌ای از استار وارز هم موفق باشد.

اما راضی کردن EA تنها چالش سازندگان نبود. لوکاس آرتس به‌عنوان مالک IP استار وارز، حساسیت زیادی روی پرداختن به جدای‌ها داشت؛ چرا که آن‌ها را بخشی بسیار خاص از دنیای استار وارز می‌داند که اگر قرار است اثری به آن‌ها بپردازد، باید از هر نظر عالی باشد. به همین دلیل لوکاس آرتس پیشنهاد کرد تا این بازی اثری شوتر با محوریت یک قاچاقچی یا جایزه‌بگیر باشد. بااین‌حال آسموسن تلاش زیادی کرد تا آن‌ها را راضی کند که بازی در مورد جدای‌ها باشد و مبارزه با شمشیر‌های نوری مشهور مجموعه را به‌تصویر بکشد. لوکاس‌آرتس هم درنهایت راضی شد و در تمام بخش‌های توسعه بازی، همکاری نزدیکی با تیم توسعه آن داشت.

سازندگان Star Wars Jedi: Fallen Order، از بازی‌های مختلفی در توسعه آن الهام گرفتند. برای مثال، جنبه‌های گشت‌و‌گذار بازی الهام‌گرفته از آثاری چون متروید پرایم است و در مبارزه‌های آن هم سازنده‌ها از آثار سولزبورن الهام گرفتند ولی با این ذهنیت که مبارزه‌ها نباید خیلی هم سخت باشند و در عین اینکه داشتن تاکتیک و برنامه نقش پررنگی در آن‌ها دارد، در عین حال درجه‌سختی کلی بازی نسبت به بازی‌هایی چون دارک سولز پایین‌تر است. نتیجه تمامی این‌ها، اثری شد که گیم‌پلی واقعا درگیر‌کننده و جذابی دارد؛ گشت‌و‌گذار در دنیا‌های واقعا چشم‌نواز بازی حسابی لذت‌بخش است و مبارزه با شمشیر نوری و قدرت‌های مختلف شخصیت اصلی هم حس بودن در نقش یک کاراکتر از دنیای استار وارز را به شکلی ایده‌آل منتقل می‌کند.

به این‌ها، باید داستان بسیار خوب بازی را با نقش آفرینی کامرون مانهن، بازیگر سریال‌هایی چون Shameless در نقش کال کستیس اضافه کنیم. Star Wars Jedi: Fallen Order پس از انتشار موفقیت خیلی خوبی از هر نظر بود و به همین دلیل هم ساخت دنباله آن چراغ‌سبز گرفت و قرار است تقریبا دو ماه دیگر منتشر شود. پس اگر تا الان فرصت تجربه این بازی را نداشته‌اید، پیشنهاد می‌کنم قبل از نسخه جدید حتما به‌سراغش بروید.

بازی The Banner Saga

برای دومین بازی این هفته هم سراغ مجموعه The Banner Saga و قسمت اول آن برویم. اثری که آن را هم بازیسازانی با سابقه کار در شرکت‌های بزرگ ساخته‌اند و دو دنباله هم دارد که اگر از نسخه اول خوشتان آمد، می‌توانید با رفتن به سراغ آن‌ها، یک مجموعه کامل و جذاب با محوریت افسانه وایکینگ‌ها را تجربه کنید.

آرنی یورگنسن، الکس توماس و جان واتسون، سه بازی‌سازی هستند که پیش از کار روی The Banner Saga، سابقه حضور در بایوور و کار روی آثاری چون Star Wars: The Old Republic را داشتند. آن‌ها با هدف ساخت بازی دلخواه خودشان، استودیو Stoic را در سال ۲۰۱۲ تأسیس کردند و The Banner Saga اولین بازی آن‌ها به‌حساب می‌آید. سازندگان ابتدا قصد داشتند تا با پس‌انداز شخصی خودشان بازی را بسازند ولی بعد‌ها ترغیب شدند تا برای یک کمپین کیک استارتر اقدام کنند و خب بودجه مورد‌نیاز، در دو روز جمع شد و مبلغ نهایی، فراتر از انتظار اولیه آن‌ها بود که باعث شد بازی هم گسترده‌تر از آن چیزی باشد که تیم توسعه در ابتدا در نظر داشت.

The Banner Saga روایتگر داستانی با محوریت افسانه‌های وایکینگی است. درست زمانی‌که همه‌چیز خوب به‌نظر می‌رسد، نژادی اهریمنی به نام Dredge که به‌نظر می‌رسید کلا نابود شده‌اند، برمی‌گردد و زندگی انسان‌ها و سایر موجودات جهان بازی را تهدید می‌کند. داستان بازی با محوریت دو شخصیت روایت می‌شود که در نقطه‌ای از خط داستانی، به یکدیگر مرتبط می‌شوند. نکته مهم در رابطه با داستان بازی، تاثیر انتخاب‌ها در آن است و تصمیم‌هایی که بازیکنان می‌گیرند، نقش زیادی در چگونگی رخ دادن وقایع دارد.

بازی The Banner Saga درکنار روایت داستانی ارزشمند و درگیر کردن مخاطب با این جنبه از تجربه کلی خود، از حیث گیم‌پلی هم اثری سرگرم‌کننده است. سازندگان برخی از پیچیدگی‌های سبک نقش آفرینی را کنار گذاشته‌اند تا شاهد تجربه سرراستی باشیم؛ بااین‌حال هنوز هم ارتقای کاراکتر‌ها و ساخت گروهی قدرتمند از آن‌ها، نقش مهمی در بازی دارد. شخصیت‌ها هرکدام توانایی‌های خاص خود را دارند که با استفاده از آن‌ها، باید در نبرد‌های تاکتیکی با دشمنان به‌پیروزی برسید. مبارزه‌های بازی گاهی حسابی چالش‌برانگیز می‌شوند و شکست دادن دشمنان، بدون استفاده درست از قدرت تمام اعضای تیم و گرفتن تصمیم‌های درست در هر نوبت، غیر ممکن است.

در مجموع The Banner Saga تجربه‌ای سرگرم‌کننده با داستان و گیم‌پلی مناسب است که می‌توان روی پلتفرم‌های مختلفی آن را تجربه کرد و بعد هم به‌سراغ نسخه‌های دوم و سوم مجموعه رفت که داستان آن را به پایان می‌رسانند.

در پایان لطفا نظرات خود را در مورد بازی‌های این هفته با gsxr و کاربرانش به‌اشتراک بگذارید.