آخر هفته چی بازی کنیم: دو تجربه چالش برانگیز!
آخر هفته چی بازی کنیم: دو تجربه چالش برانگیز!
طبق روال همیشگی چهارشنبهها، این هفته هم در قسمتی دیگر از مقالههای آخر هفته چی بازی کنیم، به معرفی دو بازی خواهیم پرداخت. بازیهایی با درجهسختی بالا و چالشبرانگیز، همیشه طرفداران زیادی داشتند که یکی از بارزترین مثالها برای این موضوع هم ساختههای استودیو فرامسافتور است. به همین دلیل هم برای این هفته، دو بازی نسبتا چالشبرانگیز در نظر گرفتیم. پس لطفا در ادامه همراه معرفی بازیها باشید.
بازی Nioh
این روزها نمایشهای زیادی از بازی Wo Long: Fallen Dynasty منتشر میشود و این اثر، توانسته نظر خیلیها را جلب کند. به همین دلیل بد نیست سری به یکی دیگر از بازیهای استودیو تیم نینجا بزنیم و چه چیزی بهتر از Nioh، محصول سال ۲۰۱۷ که اثری چالشبرانگیز و در عین حال بسیار لذتبخش و سرگرمکننده است.
استودیو تیم نینجا سابقه درخشان بازیهایی مثل مجموعه نینجا گایدن را در کارنامه دارد ولی بازی Nioh، پیش از اینکه به آنها سپرده شود، روند توسعه طولانی و عجیبی را پشت سر گذاشته بود. بهطور دقیقتر، همهچیز به حوالی سال ۲۰۰۴ برمیگردد؛ زمانیکه Kou Shibusawa ایده بسیار اولیه یک بازی را براساس Oni شکل داد. Oni درواقع فیلمنامهای نیمهتمام متعلق به آکیرا کوروساوا، کارگردان معروف ژاپنی است. توسعه این بازی از همان سال ۲۰۰۴ و بهوسیله شرکت کوئی که در آن زمان هنوز با تکمو ترکیب نشده بود، آغاز شد و قرار بود یک بازی نقش آفرینی به سبک و سیاق آثار معروف ژاپنی این ژانر باشد. بااینحال پس از گذشت چهار سال، Shibusawa از وضعیت بازی رضایت نداشت و بر این باور بود که تجربه در دستِ ساخت، فاقد جذابیت است.
در پی رسیدن به چنین نقطهای، ساخت بازی بهطور کامل ریبوت شد و فقط برخی عناصر آن باقی ماند. این بار توسعه به استودیو Omega Force سپرده شد و حال و هوایی مثل مجموعه Dynasty Warriors پیدا کرد که البته آن هم مورد رضایت Shibusawa قرار نگرفت! تیم نینجا اولینبار در سال ۲۰۱۰ وارد پروسه ساخت بازی شد و قرار بود روی برخی از مکانیکهای گیمپلی آن تمرکز داشته باشد. بااینحال از سال ۲۰۱۲، توسعه بازی کاملا به آنها واگذار شد و Shibusawa از آنها خواست تا ساخت بازی Nioh را به سرانجام برسانند؛ چرا که او وعده این اثر را داده و افرادی منتظر آن هستند. تیم نینجا از طرفی سابقه نینجا گایدن را در کارنامه داشت و طبیعی بود که از آن هم الهام بگیرد ولی نکته جالب، محبوبیتی بود که مجموعه دارک سولز در بین توسعهدهندگان بازی داشت و آنها تصمیم گرفتند تا نبردهای چالشبرانگیز سری سولز را بهنوعی در ساخته خودشان هم لحاظ کنند.
به هر حال سرنوشت عجیب و غریب ساخت بازی Nioh درنهایت بهدست استودیو تیم نینجا به سرانجامی خوش رسید و بازی در سال ۲۰۱۷ منتشر شد. داستان روایتی خیالی در سالهای ۱۶۰۰ ژاپن دارد؛ زمانیکه قبایل مختلف این کشور با یکدیگر درگیر شدهاند و دراینمیان Yokaiها (ارواح و هیولاهایی برگرفته از فرهنگ عامه ژاپن) هم ظاهر شدهاند و این سرزمین را به آشوب کشیدهاند. ویلیام آدامز، مبارزی غربی است که در این وضعیت وارد ژاپن میشود و باید وارد ماجراجویی عجیبی شود و مبارزات سختی را با دشمنان مختلفی پشت سر بگذارد.
Nioh انصافا از نظر داستانی هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد و مخصوصا اگر به فرهنگ ژاپن علاقه داشته باشید، لذت زیادی از آن خواهید برد. اما جذابتر از داستانِ بازی، تجربه چالشبرانگیز و در عین حال بسیار شیرین گیمپلی آن است. درست است که بازی از مجموعه سولز الهام گرفته و درجه سختی نسبتا بالایی هم دارد، ولی همزمان این حس را هم منتقل میکند که شما مثل یک سامورایی مبارزه خواهید کرد و در نتیجه شاهد نبردهای سریع و نفسگیری با دشمنان انسانی یا ماوراطبیعی هستیم. انواع و اقسام سلاحها در بازی در دسترس هستند که مبارزه با هرکدام حس و حال خودش را دارد و سیستم لوت بازی ارزشهای آن را بیشتر میکند. Nioh مکانیکهایی ریز و دقیق در گیمپلی خود دارد که رسیدن به مهارت در آنها، نیازمند دقت و صرف زمان است ولی اگر بتوانید در آنها ماهر شوید، شانس موفقیت خود را تا حد زیادی افزایش خواهید داد و همین مهارتمحور بودن بازی، چیزی است که آن را تبدیل به تجربهای لذتبخش و اعتیادآور میکند.
در مجموع Nioh از آن دست بازیهایی است که نمیتوان آن را صرفا تقلیدی از سری سولز دانست؛ بازی باوجود الهام گرفتن از این مجموعه، ماهیت و هویت منحصربهفرد خودش را هم کاملا حفظ کرده و اثری است که اگر به آثار چالشبرانگیز علاقه داشته باشید، قطعا تجربه شیرینی برایتان رقم خواهد زد و در صورت لذت بردن از آن، میتوانید نسخه دومش را هم تجربه کنید.
بازی Exanima
دومین بازی این هفته هم اثری به نام Exanima از استودیو Bare Mettle Entertainment است که اثری واقعا ناشناخته بهحساب میآید و پوشش رسانهای خیلی کمی در رابطه با آن صورت گرفته است. بااینحال بازی که فعلا هم در حالت ایرلی اکسس قرار دارد، با استقبال خیلی خوبی در استیم روبهرو شده و به همین دلیل هم تصمیم به معرفی آن گرفتم.
قبل از اینکه با خود بازی آشنا شویم، باید در مورد بازی Sui Generis بدانیم. این بازی هم محصول استودیو Bare Mettle Entertainment است که در سال ۲۰۱۲، یک کمپین کیک استارتر برای جمعآوری بودجه آن آغاز شد و به نتیجه هم رسید. بااینحال توسعه بازی هنوز هم ادامه دارد و فعلا هم زمان مشخصی برای انتشارش اعلام نشده است. Exanima، درواقع یک پیشدرآمد برای بازی Sui Generis بهحساب میآید و درواقع بازیکنان را به سیاهچالهایی در جهانِ بازی Sui Generis میبرد و قصد دارد بازیکنان را درگیر مبارزههای نفسگیر و نسبتا سخت کند.
در Exanima، بازیکنان باید در محیطهایی با حال و هوای فانتزی و تاریک پیشروی کنند و دشمنان را از پیشِرو بردارند. بااینحال این کار به همین سادگی هم نیست و اگر سعی کنید صرفا با ضربههای عجولانه و سریع دشمنان را شکست دهید، تلاشتان نتیجهای جز شکست نخواهد داشت. سیستم مبارزههای بازی، حال و هوایی بسیار واقع گرایانه دارند و باید بسته به سلاحی که در دست دارید، زمانبندی دقیقی برای ضربه زدن به دشمن داشته و حتی مواردی مثل فاصله از دشمن را هم در این کار لحاظ کنید. بازی دقت زیادی به جزییات ریز در نبردها دارد و به همین دلیل هم در ابتدا کمی زمان خواهد برد تا با مکانیکها آشنا شوید و به مرور، با کسب مهارت تبدیل به مبارزی ماهر و درجهیک خواهید شد. این موضوع هم چیزی است که تجربه Exanima را شدیدا لذتبخش میکند.
با اینکه Exanima در فاز ایرلی اکسس است، ولی بخشهای زیادی از آن تکمیل شده و بهراحتی هم میتوان به بازی دسترسی داشت. در کل این اثر تجربهای خاص و متفاوت در اختیارتان قرار خواهد داد و اگر بهدنبال اثری اینچنینی میگردید، پیشنهاد میکنم سری به آن بزنید.
در پایان لطفا نظرات خود را در مورد بازیهای این هفته با gsxr و کاربرانش بهاشتراک بگذارید.