فاز چهارم مارول | نکات مثبت و منفی فیلمها، سریالها و قسمتهای ویژه
فاز چهارم مارول | نکات مثبت و منفی فیلمها، سریالها و قسمتهای ویژه
مارول در فاز چهارم دنیای سینمایی خود، علاوه بر فیلم و سریال، به ارائه قسمتهای ویژه در سرویس آنلاین دیزنی پلاس پرداخته است.
فاز چهارم دنیای سینمایی مارول سرانجام با وجود شگفتیها و مشکلاتش به پایان راه خود رسید. دو سال گذشته برای استودیو مارول سال بسیار جالبتوجهی بوده است. آنها سرانجام موفق شدند تا دنیای سینمایی خودشان را در قالب سریال نیز گسترش بدهند که همزمان با شروع سرویس آنلاین دیزنی پلاس شده بود.
با این حال، در سال ۲۰۲۲ میلادی، استودیو مارول آثار خود را در قالب دیگری نیز عرضه کرده بود و آن نیز به صورت قسمتهای ویژه در سرویس دیزنی پلاس است. این آثار حدود ۴۵ دقیقه زمان داشتند و به گونهای داستانی مستقل را دنبال میکردند که نیازمند اطلاعات زیاد از آثار قبلی مارول نبودند.
با وجود موفقیت بسیار زیاد قسمتهای ویژه و استقبال بسیار خوب طرفداران از آنها، حالا استودیو مارول این فرصت را دارد تا دنیای سینمایی خودش را در سه قالب فیلم، سریال و قسمت ویژه به جلو پیش ببرد. در ادامه این مطلب به بررسی نکات مثبت و منفی هر کدام از این فرمتها خواهیم پرداخت. همراه با ما باشید.
فیلمهای فاز چهارم مارول
بنیاد و اساس دنیای سینمایی مارول بر اساس فیلمهای سینمایی ساخته شده است و تا همین چند سال اخیر نیز تنها فرمت فیلمسازی این استودیو به شمار میرفت. همین نیز نشان دهنده آن است که عوامل اجرایی این استودیو به خوبی راهکار ساخت فیلمی خوب را میدانند.
با این حال، برخی از فیلمهای دنیای سینمایی مارول هستند که میتوانستند در فرمتهای دیگر عملکرد بهتری داشته باشند. به عنوان مثال، فیلمهای انتمن (Ant-Man) پس از حماسه ابدیت میتوانست به صورت قسمتهای ویژه ساخته و پخش شوند.
از سوی دیگر، با اینکه شخصیت بلک ویدو شایسته داشتن فیلم سینمایی خودش است اما مارول میتوانست به جای ساخت فیلم Black Widow، آن را در فرمت سریال بسازد و دوره متفاوتی از زندگی وی را نشان دهد و در عین حال به معرفی شخصیتهای جدیدی همچون یلنا بلووا بپردازد.
یکی از آثار مارول که در فرمت اشتباهی ساخته شده، فیلم اترنالز (Eternals) است که در فرمت سریال میتوانست بهتر باشد. این فیلم به داستان خاستگاه ۱۰ شخصیت متفاوت میپردازد، شخصیتهایی که هر کدام برای بیش از هزار سال روی سیاره زمین حضور داشتند.
این فیلم فرصت کافی برای آنکه به داستان پسزمینه همه این کاراکترها بپردازد و در عین حال، گردهمایی دوباره آنها و مبارزه آنها با شخصیت شرور را به تصویر بکشد، نداشته است. در صورتی که در قالب یک سریال میتوانست به بهترین شکل ممکن این کار را انجام بدهد.
با اینکه در صورت ساخت «اترنالز» در قالب سریال، جلوههای ویژه آن همانند فیلم برجسته نمیشد اما در عوض، داستان آن در قالب ۹ یا ۱۰ قسمت نیم ساعتی میتوانست به شکلی بهتر روایت شود. این فرمت میتوانست کمک شایانی به درخشش این کاراکترها بکند، کاراکترهایی که بسیاری از آنها در آینده دنیای سینمایی مارول نقشی نخواهند داشت.
قسمتهای ویژه فاز چهارم مارول
ارائههای ویژه مارول همانند فیلمی تلویزیونی یا قسمتی ویژه هستند که مدت زمان آنها به اندازه یک قسمت سریال است و اتفاقات داستانی آن نیز زیاد مهم یا تاثیرگذار نیست. تاکنون استودیو مارول دو قسمت ویژه تولید و پخش کرده است.
اولین مورد، گرگینه در شب (Werewolf by Night) است که نه تنها به معرفی شخصیتهای جدیدی میپردازد، بلکه ژانر جدیدی را در دنیای سینمایی مارول مورد آزمایش قرار میدهد و اولین تجربه کارگردانی آهنگسازی به نام مایکل جیاکینو به شمار میرود.
دومین مورد نیز قسمت ویژه تعطیلات نگهبانان کهکشان (The Guardians of the Galaxy Holiday Special) است که این فرصت را به بینندهها میدهد تا در اوقات کریسمسی با برخی از کاراکترهای دوستداشتنی خودشان همراه شوند و شاهد داستانی دلنشین و بدون خطر باشند.
همانطور که گفته شده بود، داستانهای روایت شده در قسمتهای ویژه مارول آن خطرات زیاد را ندارند و از سوی دیگر نیز تاثیر شگرفی بر خط داستانی کلی مارول نمیگذارند. همین نیز فرصت بسیار خوبی برای مارول است تا آثار جالبتوجهی را در این فرمت خلق کند که نیازمند بودجه زیاد فیلمها یا مدت زمان بالای سریالها نیستند.
مارول میتواند از این فرمت برای معرفی و توسعه شخصیتهایی استفاده کند که در فیلمها یا سریالها کمتر مورد توجه قرار میگیرند مانند شخصیت مانتیس یا اینکه شخصیتهای تازهای همچون گرگینه در شب را معرفی کند که آن چنان مشهور یا محبوب نیستند.
جدای از این موارد، قسمتهای ویژه میتوانند این امکان را در اختیار مارول قرار بدهند تا به ژانرهای مختلف ورود کند. در حقیقت، بینندهها فیلمها و سریالهای اصلی مارول را میبینند و این قسمتهای ویژه میتوانند آثاری متنوع باشند که داستانهای جالبتوجه و متفاوت از دیگر آثار را به تصویر میکشند.
سریالهای فاز چهارم مارول
با شروع به کار سرویس آنلاین دیزنی پلاس، مارول به طور قابل توجهی آثار تولیدی خودش را در هر سال افزایش داد و در طی دو سال گذشته نیز هشت سریال توسط مارول تولید شده که برای برخی از طرفداران و بینندهها ممکن است بیش از اندازه باشد.
حالا با تولید آثاری در فرمت قسمت ویژه، برخی از افراد به این موضوع اشاره دارند که مارول دیگر نباید در قالب سریال اثری تولید کند و بهتر است همین روند ساخت آثار خودش به صورت قسمت ویژه را ادامه بدهد چراکه بیننده زمان کمتری را صرف تماشای آن میکند و بهتر جذب آن میشود.
لازم به ذکر است که هیچ کدام از سریالهای مارول در سال ۲۰۲۲ میلادی آن عملکرد و تاثیرگذاری سریالهای سال ۲۰۲۱ را نداشتند اما با این وجود، استودیو مارول میتواند با استفاده از همین فرمت، آثار جذاب و جالبتوجهی را در آینده خلق کند.
اوج هیجان و سروصدای سریالهای مارول با سریال وانداویژن (WandaVision) بود. این اثر نه تنها اولین سریال مارول پس از وقفهای یک و نیم ساله به دلیل کرونا بود بلکه اولین سریال این استودیو نیز به شمار میرفت و حس تازگی داشت. با این حال، در میان تمام سریالهای مارول، سریال لوکی (Loki) نمونهای بسیار موفق به شمار میرود.
یکی از نکات مثبت سریالها، آن است که بینندهها هفته به هفته در مورد قسمتهای بعدی گمانهزنی میکنند و سریال «لوکی» و همچنین سریال «وانداویژن» با ارائه پیچشهای داستانی و تعلیق در پایان هر قسمت، به خوبی بینندهها را تشنه قسمت بعدی نگه میداشتند.
با این حال، برخی از سریالهای مارول نتوانستند این روند را به خوبی انجام بدهند و بیشتر روی ارائه داستانهای خاستگاه شخصیت اصلی خودشان تمرکز داشتند که احتمالا در فرمت قسمت ویژه میتوانستند بهتر باشند. از جمله این سریالها نیز میتوان به شی هالک (She-Hulk)، میز مارول (Ms. Marvel) و هاکای (Hawkeye) اشاره کرد.
آثار مارول باید سروصدای زیادی در بین طرفداران ایجاد کنند و گمانهزنیهای زیادی را شکل بدهند و سریالها نیز باید این روند را برای چندین هفته ادامه بدهند اما برخی از آثار مارول همچون «شی هالک» و «هاکای» این گونه نبودند.
در حقیقت، این سریالها جنبههای داستانی آرامی را به تصویر کشیده بودند و بینندهها با تماشای آنها به هیجان در نمیآمدند، در صورتی که تمام آثار مارول باید همیشه بینندهها را به وجد بیاورند وگرنه بینندهها به سراغ آثار دیگر میروند.
همه این موارد در حالی است که برخی از سریالهای فاز چهارم مارول میتوانستند در قالب فیلمی سینمایی بهتر عمل کنند. به عنوان مثال، سریال مون نایت (Moon Knight) و سریال فالکون و سرباز زمستانی (The Falcon and the Winter Soldier) روند اپیزودیک ندارند و بهتر بود در قالب اثری سینمایی به نمایش در بیایند.
سخن پایانی
فیلمهای دنیای سینمایی مارول همیشه باید حسی عظیم و مهم داشته باشند تا بتوانند عملکرد خوبی از خود به جای بگذارند و این لزوما به معنای آن نیست که همه آثار باید در حد «انتقامجویان» باشند. این در حالی است که سریالها باید بتوانند هفته به هفته توجه بینندهها را جذب کنند و آنها را مشتاق قسمتهای بعدی نگه دارند. قسمتهای ویژه نیز باید به بررسی ژانرهای مختلف، کاراکترهای کمتر آشنا و سبکهای متفاوت بپردازند تا همیشه حس تازگی را به دنیای سینمایی مارول اضافه کنند.
منبع: comingsoon