نقد انیمیشن تد کاوشگر گمشده و لوح زمردین | دنیای جادوها
نقد انیمیشن تد کاوشگر گمشده و لوح زمردین | دنیای جادوها
Tad The Lost Explorer And The Emerald Tablet، انیمیشنی است که با الهام از داستان لوح زمردین هرمسِ دنیای باستان ساخته شده است. این لوح افسانهای که یکی از مرموزترین متون باستانی کشف شده تا به اکنون است، اسراری از دنیای کیمیاگری را با خود بههمراه دارد. این انیمیشن به یکی از جذابترین بخشهای دنیای تاریخ و باستانشناسی وارد میشود و براساس آن داستان خودش را مینویسد. داستانی که متاسفانه به جذابیت لوح زمردین دنیای باستان نیست و نمیتواند آنگونه ایدهاش را در ابتدا شکل میدهد، پیش برود.
تد کاوشگر گمشده و لوح زمردین سومین قسمت از یک مجموعه سه قسمتی است که قسمتهای قبلی آن به نامهای Tad, The Lost Explorer (تد: کاوشگر گمشده) و Tad The Lost Explorer And Secret Of King Midas (تد: کاوشگر گمشده و راز پادشاه میداس) بهترتیب در سالهای ۲۰۱۲و ۲۰۱۷ منتشر شد. این انیمیشن که متعلق به پارامونت پیکچرز است به سری فیلمهای ایندیاجونز پارامونت ادای احترام میکند.
در ادامه داستان این انیمیشن مشخص میشود
تد در حال تحقق رویای خود یعنی کار روی یک حفاری باستانشناسی است. بااینحال همکاران و همتیمیهایش او را جدی نمیگیرند. وقتی که او بهطور تصادفی یک تابوت باستانی را کشف میکند، نفرینی وحشتناک به سراغ دوست مومیایی و سگاش جف میآید. تد برای شکستن طلسم، به سفری ماجراجویانه میرود و برای پیدا کردن لوح زمردین به مصر سفر میکند. Tad The Lost Explorer And The Emerald Tablet، سفری هیجانانگیز از نوع گنجیابی و باستانشناسی است، موضوع جذابی که همیشه مخاطبان زیادی را برای خودش دارد. رمزورموزهای باستانی ایدهای است که هیچوقت تکراری نمیشوند و استودیوها همیشه با خیال راحت میتوانند رویش بهعنوان ایدهای همیشگی حساب باز کنند.
ایدهی این انیمیشن همانطور که گفته شد، ایدهای پرمخاطب برای همهی زمانهاست. داستانی که هم کودکان را به خود جذب میکند و هم برای گروه سنی بزرگسال میتواند جذاب باشد. با اینحال وقتی که از ایدهی این انیمیشن بگذریم و به سطح دیگری از آن برسیم، خواهیم دید که Tad The Lost Explorer And The Emerald Tablet همانند بیشتر آثار این روزها گرفتار عدم بسط و گسترش است. تد: جستجوگر گمشده، همهی عناصر و پتانسیلهای لازم برای تبدیل شدن به یک انیمیشن جذاب را داشته است، عنصر تاریخ و زمان، طلسم و جادو، گنج، باستانشناسی، مومیاییهای زنده، اهرام مصر، همهی اینها برای ایجاد و شکلدهی یک پیرنگ کافی بودند تا بهواسطهشان هیجانی جذاب خلق شود و نمایشی عمیق بهوجود آید.
اولین جنبهی منفی این انیمیشن که خیلی زود هم خودش را نمایان میکند، وجود ضدقهرمانهایی است که نه باورپذیراند و نه میتوانند قهرمانهایی قوی و جذاب را خلق کنند. کارگاهی که مسئول پروندهی تد میشود، در حد یک کارکتر تیپ احمق ظاهر شده و تنها ادا میآید. او نه تد را میترساند و نه مخاطب را. آنها بهدلیل عدم قدرتشان برای این شخصیت موانع بزرگی بهشمار نمیآیند، بههمین دلیل تماشاگر نگران سرنوشت قهرمان نمیشود و خیالش نیز راحت است که او بدون مشکلی لوح زمردین را پیدا خواهد کرد.
همیشه این ضدقهرمانها هستند که قهرمانهایی قوی، جذاب، بیاد ماندنی و باورپذیر میسازند. تد قهرمان این ماجرا، نه بیادماندنی است و نه کنشهایی مناسب و درخور یک قهرمان از خود نشان میدهد. او درگیر گرههایی سطحی است و خیلی راحت از شر موانع سر راهش خلاص میشود. تد بهراحتی دیوارسنگی را خراب میکند، از دست پلیس میگریزد و با کمترین سختی روی لوح زمردین تمرکز میکند. درواقع کنشها و واکنشهای او پاسخی متناسب با موانع و نیروهای شر سر راهش است. اگر میبینیم که تد بهراحتی موفق میشود و از لحاظ فیلمنامه یک قهرمان خوب نیست، این بدان معنا است که ضدقهرمانهایی جذاب سر راهش قرار ندارد.
کشمکشهای سر راه قهرمان بسیار قابل پیشبینی هستند و تماشاگر میتواند قدم بعدی کارگردان را حدس بزند
بدترین شخصیت انیمیشن Tad The Lost Explorer And The Emerald Tablet ویکتوریاست. این کارکتر در ابتدا برای تد نقشه میریزد تا لوح زمردین را نصیب خودش کند، بعد از اینکه لوح زمردین نابود میشود، ویکتوریا نیز به حالت عادی بازمیگردد و شبیه یک دوست رفتار میکند. همهی این تغییرات و جهشها بدون نمایش کنشهای خاصی اتفاق میافتند و کارکتر نه چالشی جدی را از سر رد میکند و نه مانعی جدی بر سر راه تد قرار میدهد. این شخصیت که از ابتدای انیمیشن یک ضدقهرمان با نقشههایی علیه قهرمان قصه است، پرداختی در جهت چیزی که میخواهد باشد، از خود بروز نمیدهد و گاها چنان پیش میرود که تماشاگر او را بهعنوان یک کارکتر ضدقهرمان از یاد میبرد.
گرهها و اتفاقات Tad The Lost Explorer And The Emerald Tablet نیز مثل پرداخت شخصیتها از چالشهایی جدی به دوراند. کشمکشهای سر راه قهرمان بسیار قابل پیشبینی هستند و تماشاگر میتواند قدم بعدی کارگردان را حدس بزند. این اتفاق تا جائی ادامه پیدا میکند که عنصر هیجان در قصهای با ایدهای هیجانانگیز به کلی از بین میرود. در این انیمیشن شخصیتمحور، تماشاگر نیازمند دیدن کارکتری است که اتفاقات پیشرویش تبدیل به چالشهایی بزرگ و جدی میشوند و او را وارد جریانی سخت از ماجراجویی کنند. اما شرایط ایجاد شده برای تد، رویدادهایی نیستند که منجر به شکلگیری پیچیدگیهایی بزرگ و جذاب شوند.
تد، جستجوگر گمشده و لوح زمردین، انیمیشنی چشمنواز است که بهخوبی از پس سبک بصری برمیآید. گرافیک این نمایش بسیار زنده و پویاست و همانند یک بلیط تماشاگر را به سفری فانتزی میکشاند. رنگها، نورپردازیها، طراحی کارکتر، زاویهبندیها، همگی برخلاف فیلمنامهی بیجان تد، جستجوگر گمشده از طراحی و پرداخت خوبی برخوردار هستند و تا حدی میتوانند حواس مخاطب را از ضعفهای پرداختی پیرنگ و شخصیت پرت کنند. صداگذاریها و افکتهای صدایی هم برای جذابیت کارکترها و فضاسازی کلی نمایش عنصر فرمی صیقلداده شدهی دیگر این انیمیشناند که بعضی از ضعفهای قصه و کارکترها را پوشش دادهاند.
Tad The Lost Explorer And The Emerald Tablet، انیمیشنی است که فرسنگها با نمایشها و ایدههای پیکسار فاصله دارد. در تد، جستجوگر گمشده نه میتوان بهدنبال جهانبینیهای عمیق و مسائل بزرگ بود و نه حتی ایدهی مشترکش با پیکسار یعنی دوستی، راه به جائی میبرد. تد، جستجوگر گمشده فاصلهی زیادی با انیمیشنهای ماندگار این روزها دارد، آثاری که وارد مسائل انسانی میشوند و درسهای زندگی میدهند. Tad The Lost Explorer And The Emerald Tablet نمایشی شتابزده از یک ماجراجویی است که به محتوای درستی دست پیدا نکرده و انیمیشنی ماندگار و بیادماندنی نخواهد بود.