بازی‌های مستقل بخش عظیمی از صنعت بازی‌های ویدیویی را به خود اختصاص داده و حال اهمیت بالایی دارند. تابه‌امروز بازی‌های مستقل بسیاری را مشاهده کرده‌ایم که به مخاطب نشان داده‌اند که برای سرگرم شدن، حتما نباید به‌سراغ بازی‌های AAA پر زرق و برق رفت و بعضی وقت‌ها با ساده‌ترین مکانیسم و گرافیک بصری، می‌توان تجربه‌ای فراموش نشدنی و خارق‌العاده را کسب کرد.

چندی پیش بازی مستقل Chained Echoes روانه بازار شد. محصولی که تنها توسط متیاس لیندا توسعه یافته است و در جریان پروسه توسعه، او از بازی‌های شرقی و نام آشنایی الهام گرفته تا بتواند محصول قابل قبول و درخوری را توسعه دهد. حال سؤال اصلی این است که Chained Echoes تا چه اندازه موفق بوده است؟ درحالت کلی، با یک محصول بسیار با کیفیت و خاص طرف هستیم که شاید هدفش عموم گیمرها نباشد، اما تجربه‌ی بسیار خوبی را دراختیار هواداران خود قرار می‌دهد.

داستان Chained Echoes در قاره والاندیس روایت می‌شود؛ جایی‌که سه سرزمین از یک جنگ دیرینه و قدیمی رنج برده و با اینکه هم‌اکنون در صلح به‌سر می‌برند، اما آثار جنگ را در گوشه و کنار هر سرزمین مشاهده می‌کنید. با شروع بازی، مخاطب در نقش دو مزدور به نام‌های گلن و کیلیان قرار می‌گیرند. اشخاصی که یک وظیفه بسیار مهم داشته و آن هم چیزی جز نابودی یک کریستال خاص و ویژه نیست. بااین‌حال، زمانی‌که گلن کاراکتر اصلی داستان، مأموریت خود را به سرانجام می‌رساند، متوجه می‌شود که کریستال مورد نظر آن چیزی نبود که تصور می‌کردند. ازاین‌رو نابودی کریستال خسارت زیادی را به بار آورده و مردم بسیاری کشته می‌شوند.

Chained Echoes و داستان آن صرفا با محوریت یک کاراکتر روایت نمی‌شد، بلکه در ساعات ابتدایی بازیکن در نقش سایر کاراکترهای بازی هم قرار می‌گیرد. در ادامه سرنوشت آن‌ها را درکنار یکدیگر قرار داده تا در مسیر اصلی داستان قرار گرفته و تیم نهایی شما را تشکیل دهند. روایت داستان در Chained Echoes یکی از نقات قوت بازی به‌حساب می‌آید. درجریان یک سوم ابتدایی، کاراکترهای بازی و کلیت داستان به‌خوبی به‌نمایش گذاشته می‌شوند و در ادامه، شاهد وقوع اتفاقات اصلی و تلاش کاراکترها برای جلوگیری از آن هستند. در فاز سوم داستان، به‌خوبی تمامی رشته‌های داستانی به سرانجام رسیده و یک پایان‌بندی قابل قبول و درخور را مشاهده می‌کنیم.

بخشی از جذابیت داستان و روایت آن به شخصیت‌پردازی بسیار خوب کاراکترهای مثبت و منفی مربوط می‌شود. سازنده رفته رفته داستان و اهداف هر شخصیت را به‌نمایش می‌گذارد و پرداخت مناسب با آن‌ها، سبب شده تا مخاطب بتواند به‌خوبی کاراکترها را درک کند. اینکه هر شخصیت هدف و دلیل مخصوص‌به خود را برای همراهی با سایر کاراکترها دارد و این مورد به‌خوبی برای کاربر قابل درک است. شخصیت‌پردازی مناسب کاراکترها فقط به کاراکترهای اصلی تیم شما ختم نمی‌شود، بلکه شخصیت‌های منفی هم کم و بیش شخصیت‌پردازی مناسبی دارند و دربعضی از بخش‌های داستانی هم شما را غافل‌گیر می‌کنند.

Chained Echoes یک بازی نقش آفرینی با نبردهای نوبتی است که در جریان آن بازیکنان با تشکیل تیم خود از میان کاراکترهای مختلف، به نبرد در مبارزات و گشت‌وگذار در جهان بازی می‌پردازند. متیاس لیندا سعی کرده با اقتباس از بازی‌های شرقی مختلفی یک تجربه کلاسیک و سرگرم کننده را دراختیار علاقه‌مندان به بازی‌های نوبتی قرار دهد و در این راه هم تاحد زیادی موفق بوده است. سیستم مبارزات بازی بدین صورت است که در محیط مبارزه‌ای، بازیکنان و دشمنان نوبت‌بندی می‌شوند. حال زمانی‌که نوبت به یکی از اعضای تیم رسید، می‌توانید به دشمنان آسیب رسانده، در حالت تدافعی قرار بگیرید یا از آیتم‌های مختلفی استفاده کنید. اینکه کدام گزینه را انتخاب کنید، موردی است که به شرایط مبارزه‌ای شما مربوط می‌شود. هر کاراکتر هم درکنار ضربات معمولی، دارای مهارت‌هایی است که به‌صورت جادو یا ضربات فیزیکی دوربُرد و Melee تعریف شده‌اند.

سیستم مبارزات و گروه‌بندی Chained Echoes دارای موارد جالبی است که آن را از سایر بازی‌های مشابه متمایز می‌کند. در بالا و سمت چپ صفحه‌نمایش نواری را مشاهده می‌کنید که سه حالت مختلف را با رنگ‌بندی‌های مخصوص نشان می‌دهد. ضربات شما تعیین کننده عملکرد این نوار مخصوص است. برای مثال، اگر در حالت Overdrive قرار بگیرد، میزان آسیب‌رسانی شما بیشتر شده و میزان آسیب کمتری را هم دریافت می‌کنید. این در حالی است که حالت Overheat، دقیقا عملکردی متضاد با Overdrive دارد. ازاین‌رو دقت و توجه به این نوار و چینش استراتژی مبارزه‌ای خود برپایه آن، از جمله مواردی است که می‌تواند برنده یا بازنده بودن‌تان را تضمین کند. همچنین یک ضربه ویژه هم برای تیم شما درنظر گرفته شده که با پر شدن نوار مخصوص آن، به واسطه یکی از کاراکترها اعمال می‌شود.

تنوع کاراکترها و نوع طراحی مهارت‌های آن‌ها در بازی‌های نوبتی اهمیت بالایی دارد و می‌تواند باعث تجربه نبردهای هیجان‌انگیز یا خسته کننده شود. هر یک از کاراکترهای Chained Echoes طراحی بسیار خوبی دارند و مهارت‌ها و سیستم مبارزه‌ای منحصربه‌فرد و مخصوص‌به خود را دارند. همچنین برای مبارزات و گشت‌وگذار باید یک تیم چهارنفره را تشکیل دهید و در اینجا صرفا مبارزات به تیم چهارنفره‌تان ختم نمی‌شود. بلکه، برای هر کاراکتر فعال در تیم، می‌توانید یک کاراکتر پشتیبان هم انتخاب کرده تا در طول مبارزات اگر نیاز بود، میان آن‌ها سوییچ کنید. جابه‌جایی کاراکترها به هنگام مبارزات نوبت شما را از بین نمی‌برد و عملا با هشت کاراکتر به مبارزه خواهید پرداخت.

گیم‌پلی Chained Echoes نسبت‌به سایر بازی‌های نقش‌آفرینی نوبتی شرقی کلاسیک، مکانیسم‌های ساده‌تری داشته و طراحی بسیار خوب المان‌ها، تجربه‌ی بهتری را ارائه می‌دهد. تنها نقطه ضعف این بخش، نبود مأموریت‌های فرعی مناسب است. تمرکز اصلی، مأموریت‌های داستانی است که می‌توانید با کامل کردن این دسته از مراحل، XP برای ارتقای سطح و پاداش‌هایی مثل پول را کسب کنید. بااین‌حال اندک مأموریت‌های فرعی‌ هم طراحی شده که باید تمامی محیط را گشته و با کاراکترها صحبت کرده تا فعال شوند. وجود طراحی مناسب مأموریت‌های فرعی متفاوت، درخور و همچنین ردیابی بهتر آن‌ها در جهان بازی می‌توانست به روند رشد بازیکن، آن هم در یک بازی نقش‌آفرینی، کمک بسیاری کند و جای آن خالی است. با ارتقای سطح، بازیکنان می‌توانند وارد درخت مهارت‌ها شده و مهارت‌های Passive و Active مدنظر خود را خریداری کرده یا امتیازشان را صرفا برای ارتقای وضعیت کاراکتر مربوطه خرج کنند. ارتقای مناسب کاراکترها درکنار گشت‌وگذار بهتر در محیط‌ها و پیدا کردن آیتم‌های جدیدتر نظیر لباس جنگی و سلاح، باعث می‌شود تا کاراکترهای تیم به‌راحتی بتوانند در نبردها پیروز شوند. همچنین نوع مبارزه و چینش تیم، موردی است که مخاطب باتوجه به شیوه بازی کردن خود آن را تغییر می‌دهد.

Chained Echoes از نظر بصری دارای طراحی‌های ۱۶ بیتی است و حس و حال بازی‌های قدیمی را به‌خوبی ارائه می‌دهد و از نظر هنری هم محیط‌های زیبایی را مشاهده می‌کنیم که هرکدام طراحی و زیست بوم مخصوص‌به خود را دارد. ازاین‌رو وجود دشمن‌های مختلف برای هر یک از سرزمین‌های بازی، نشان‌دهنده طراحی متنوع دشمنان بوده و این مورد برای باس‌های بازی هم صدق می‌کند. باس‌های Chained Echoes هرکدام روش‌های مبارزه‌ای خاص خود را دارند و اگر به نقاط ضعف و قوت و نحوه مبارزه آن‌ها دقت نکنید، قطعا دچار مشکل خواهید شد.

جدا از موارد ذکر شده در بخش طراحی، درجریان خط داستانی و گیم‌پلی، از اواسط بازی به بعد بازیکن هدایت Sky Armorها را هم برعهده می‌گیرد. اسکای آرمورها همانند ربات‌های جنگی‌ای هستند که کاراکترهای تیم در آن‌ها قرار گرفته و قابلیت هدایت و مبارزه با دشمنان الیت و بعضی از باس‌ها را پیدا می‌کنند. نوع طراحی Sky Armorها سبب شده تا گشت‌وگذار در بازی صرفا ساختاری یکسانی نداشته باشد و باتوجه به چالش‌های محیطی، مدام میان Sky Armor خود و حالت طبیعی سوییچ کنید. از نظر فنی هم Chained Echoes فاقد مشکل خاصی نظیر افت فریم یا باگ بوده و خیلی روان اجرا می‌شود.

موسیقی‌های Chained Echoes به اتمسفر و فضاسازی بازی کمک بسیاری کرده است. موسیقی‌های بی‌کلام بازی هم می‌توانند آدرنالین‌دار ظاهر شده و هم لحظات آرامش‌بخشی را برای شما تداعی کنند. از آن‌جایی که با یک محصول با حال و هوای کلاسیک و قدیمی طرف هستیم، صداگذاری برای شخصیت‌ها انجام نشده و تمام مکالمات به‌صورت نوشتاری است. در انتها، Chained Echoes را می‌توان یک تجربه لذت‌بخش، سرگرم کننده و دوست‌داشتنی دانست که می‌تواند ۲۰ الی ۳۰ ساعت محتویات درخوری را ارائه دهد. اگر از مخاطبان این دسته از بازی‌ها هستید، Chained Echoes را به هیچ‌وجه از دست ندهید.

بررسی بازی باتوجه به نسخه کامپیوتر انجام شده است