وسترن با خود سینما آغاز می‌شود و قدمتی به اندازه‌ی کل تاریخ این هنر دارد. این گونه‌ی سینمایی کم‌وبیش با پایان غرب قدیم در اوایل قرن بیستم آغاز شد و تا به امروز نیز ادامه یافته است. وسترن‌ها در دوران صامت رشد کردند و بعد از اینکه سینما وارد دوران ناطق خود شد به محبوبیت فراوانی دست یافتند. این ژانر که در نوع کلاسیک و سنتی‌اش در مرزهای آمریکا اتفاق می‌افتد و با کلانترها، سرخپوستان، گاوچران‌ها، جایزه‌بگیران و یاغی‌ها سرکار دارد و به دنبال مضامینی مثل انتقام، عدالت، تاریخ ملی، فردگرایی و… می‌رود، از اواخر دهه ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ عصر طلایی خودش را طی کرد، هرچند که دهه‌های ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ دوران پرباری برای وسترن‌ها بود.
این ژانر که گونه‌ای تعیین‌کننده در صنعت فیلم آمریکا است، بعد از گذشت چند دهه وارد دوران افول خود شد. اما از آنجائیکه وسترن ژانری حیاتی برای سینمای آمریکا بود، کم‌کم سروکله‌ی ضدوسترن‌ها پیدا شدند. ضدوسترن‌ها، وسترن را دوباره از نوع اختراع کردند و در دورانی که این ژانر محبوبیت خود را از دست داده بود، جانی دوباره به این گونه‌ی سینمایی بخشیدند. وسترن اسپاگتی، وسترن اسیدی، وسترن بازنگرانه و تجدیدنظرطلب، وسترن استرالیایی، نئووسترن‌ها و غیره گونه‌هایی هستند که برای حیات این ژانر، عناصری از وسترن کلاسیک را درهم ریخته و قواعد جدیدی را وضع کردند. حال ما در این مقاله به بررسی برخی از فیلم‌های مهم این ژانر اعم از وسترن‌ها و ضدوسترن‌ها پرداخته‌ایم.
فیلم‌های وسترن این فهرست براساس نظریه‌ی تحریریه‌ی gsxr انتخاب و رتبه بندی شده‌اند.
بهترین فیلم های وسترن
۴۰- فیلم The Homesman
فیلم خانه نشین
- کارگردان: تامی لی جونز
- بازیگران: تامی لی جونز
- سال انتشار: ۲۰۱۴
- میانگین امتیازات The Homesman در IMDB: ۶/۶
خلاصه داستان: مری زنی قوی و مستقل است که احساس انزوا و افسردگی می‌کند. او پس از یک زمستان سخت، انتخاب می‌شود تا سه زن که دارای مشکلات روحی و روانی هستند را، به جایی در شرق، جائی که از این بیماران مراقبت می‌کنند، ببرد.
The Homesman، وسترنی تاریخی و بازنگرانه است که براساس رمانی به‌همین نام و نوشته‌ی گلندون سوارتاوت ساخته شده است. این فیلم برای اولین بار در جشنواره‌ی کن و در بخش اصلی جشنواره به‌نمایش درآمد اما نتوانست نخل طلا را ببرد. The Homesman، زندگی سخت و دشوار ساکنان اولیه‌ی غرب میانه در دهه‌ی ۱۸۵۰ را نشان می‌دهد که با مشکلاتی مثل فقر و بیماری‌های روانی دست به گریبان بوده‌اند. . فیلم یک وسترن فمنیستی است که تصویری از زنان و سختی‌های زندگی‌شان را در خانه و جامعه به‌تصویر می‌کشد و از این طریق قواعد وسترن کلاسیک را بهم می‌ریزد. The Homesman فیلمی درباره‌ی زنان است، زنان در مرکز کنش‌ها قرار دارند، قصه را به جلو می‌کشانند و در آخر زمانی که مردان صحنه‌ی زندگی و رویایی با مشکلات را ترک می‌کنند، یک زن نقش قهرمان و خیر مطلق را برعهده می‌گیرد و زن‌های بیچاره‌ی مریض را نجات می‌دهد. فیلم از لحاظ بصری چشم‌نواز و خیره‌کننده است. طراحی‌های لباس، صحنه، مناظر، دشت‌ها و نوع چینش میزانسن بسیار جذاب هستند و می‌توانند تماشاگر را به خود جذب کنند. The Homesman وسترنی متفاوت است که تامی جونز
۳۹- فیلم Hostiles
فیلم متخاصمان
- کارگردان: اسکات کوپر
- بازیگران: کریستین بیل
- سال انتشار: ۲۰۱۷
- میانگین امتیازات Hostiles در IMDB: ۷/۲
خلاصه داستان: در سال ۱۹۸۲ جوزف بلوکر، کاپیتان ارتش ایالات متحده که به زودی بازنشست می‌شود، توسط مافوق‌اش دستور می‌یابد تا یک سرخپوست و خانواده‌اش را تا سرزمین مانتانا اسکورت کند.
Hostiles، وسترنی بازنگرانه است که براساس داستانی به‌همین نام و نوشته‌ی دونالد استوارت ساخته شد. این فیلم در اولین نمایش خود در جشنواره فیلم تلوریدا نقدهای مثبتی را به‌دست آورد اما در گیشه نتوانست موفقیت خوبی را کسب کند. متخاصمان از برخی عناصر وسترن کلاسیک استفاده می‌کند و داستانی مدرن و بازنگری شده را به‌نمایش درمی‌آورد. فیلم لحنی تلخ و ریتمی آهسته دارد و شبیه وسترن‌های اسپاگتی و یا کلاسیک به‌دنبال نمایش قهرمان‌ها، ضدقهرمان‌ها و کهن‌الگوهای مطلق خیر و شر نیست. Hostiles، رفته‌رفته به یک درام انسانی وفادار می‌شود و به نمایشی از رستگاری می‌رسد، خصوصیتی که به‌واسطه‌ی آن می‌توان فیلم را یک وسترن بازنگرانه نامید. این فیلم نگاهی واقع‌گرایانه و میانه به دو جبهه‌ی متخاصم دارد و این رویکرد یکی دیگر از تفاوت‌های فیلم با وسترن‌های اولیه است. تصاویر و سبک بصری فیلم چشم‌نوازانه طراحی شده و جنبه‌ی جذابی از فیلم به‌شمار می‌آیند. نحوه‌ی فیلمبرداری و نوع نورپردازی به کمک روایت قصه می‌آید و کمک می‌کند که مخاطب جهان‌بینی فیلم را درک کند.
۳۸- فیلم Meek’s Cutoff
فیلم میانبر میک
- کارگردان: کلی رایکارد
- بازیگران: میشل ویلیام
- سال انتشار: ۲۰۱۱
- امتیاز: ۶/۵
-
میانگین امتیازات The Cabinet of Dr. Caligari در IMDB:
خلاصه داستان: گروه کوچکی از مهاجران که در صحرای اورگان سفر می‌کنند، بعد از روزها از رسیدن به منطقه‌ی مورد نظرشان باز می‌مانند. آن‌ها پس از اینکه با کمبود آب و غذا مواجه می‌شوند، با یک بومی ملاقات می‌کنند و اوضاع برایشان عوض می‌شود.
Meek’s Cutoff، وسترنی بازنگرانه است که برای اولین بار در شصت و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز به‌نمایش درآمد و رایکارد نامزد دریافت شیر طلایی شد. میانبر میک براساس واقعه‌‌ی تاریخی مسیر اورگن که در آن یک بلد مرزی در سال ۱۸۴۵ کاروانی را از مسیری خطرناک عبور داد، ساخته شده است. فیلم با سبک همیشگی این کارگردان و ایده‌های مینیمالیستی پیش می‌رود و با ریتم کند و حساب‌شده‌اش به مخاطب مجال تفکر و مراقبه‌ای لذت‌بخش را می‌دهد. در میانبر میک مردان خشن غرب برخلاف وسترن‌های سنتی قهرمان نیستند، بلکه این زن‌ها و سرخپوستان هستند که می‌توانند یک تمدن را رهبری کنند و به ساحل امنی برسانند. مرد هفت‌تیرکشِ میانبر میک مقابل زن قهرمان صحرای اورگان تسلیم می‌شود و کاری از دست‌اش برنمی‌آید. رایکارد در این فیلم به طبیعت، مراقبه و عرفان سرخپوستی ادای احترام می‌کند و تصویری واقع‌گرایانه از سختی‌ها و مبارزات مهاجران را نشان می‌دهد. Meek’s Cutoff، ضدوسترنی جاده‌ایست، سفری که احساسات نژادپرستانه را مطرود می‌داند و مضامینی فمنیستی را به‌تصویر می‌کشد. این فیلم، بعد از اکران با تحسین منتقدان روبه‌رو شد و به‌عنوان یک اثر مستقل درخشید.
۳۷- فیلم The Three Burials of Melquiades Estrada
فیلم سه خاکسپاری ملکیادس استرادا
- کارگردان: تامی لی جونز
- بازیگران: تامی لی جونز
- سال انتشار: ۲۰۰۵
- میانگین امتیازات The Three Burials of Melquiades Estrada در IMDB:۷/۳
خلاصه داستان: ملکیادس کارگری مکزیکی است که به‌طور غیرقانونی در تگزاس به‌عنوان یک گاوچران کار می‌کند. او به‌طوری اتفاقی توسط پلیس مرزی کشته می‌شود و پلیس پرونده را مختومه اعلام می‌کند.
The Three Burials of Melquiades Estrada نئووسترنی است که برای اولین بار در جشنواره فیلم کن جائی که بر سر تصاحب نخل طلا به رقابت پرداخت به‌نمایش درآمد. این فیلم از قتل واقعی یک نوجوان در تگزاس توسط تفنگداران دریایی ایالات متحده و رمان گوربه‌گور ویلیام فاکنر الهام گرفته شده است. این فیلم توسط منتقدان تحسین شد و آن‌ها از فیلم به‌عنوان وسترنی قوی با یک داستان اخلاقی یاد کردند. قصه‌ی فیلم از جنبه‌هایی یادآور فیلم سر آلفردو گارسیا را برای من بیاور سم پکینا است زیرا در هر دو فیلم سفری طولانی با جسد مردی وجود دارد و داستانی در این میان شکل می‌گیرد. The Three Burials of Melquiades Estrada همچنین، تمثیلی آشکار از داستان هیرام ابیف معمار اصلی معبد سلیمان است که سه بار کشته و دفن می‌شود. داستان در اینجا به شیوه‌ای محکم روایت می‌شود و فیلم با استفاده از فلاش‌بک‌های مناسب که در خدمت پیچیدگی فیلمنامه قرار دارند، پیش می‌رود. این فیلم در جشنواره کن برنده‌ی بهترین فیلمنامه بود و تامی لی جونز جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد را نیز برد.
۳۶- فیلم The Ballad of Buster Scruggs
فیلم تصنیف باستر اسکروگز
- کارگردان: برادران کوئن
- بازیگران: لیام نیسون
- سال انتشار: ۲۰۱۸
- میانگین امتیازات The Ballad of Buster Scruggs در IMDB:۷/۳
خلاصه داستان: در پس‌زمینه‌ی آمریکای قرن نوزدهم پس از جنگ داخلی، داستان‌های شش انسان مختلف در شش اپیزود روایت می‌شود.
The Ballad of Buster Scruggs برای اولین بار در هفتادوپمجمین جشنواره بین‌المللی ونیز به‌نمایش درآمد و در آنجاجایزه طلایی اوسلا را برای بهترین فیلمنامه دریافت کرد. این فیلم که براساس داستان دره تمام طلا از جک لندن و دختری که صدا شد از استوارت وایت ساخته شد پس از اکران بسیار محدودی که داشت در نتفلیکس به‌نمایش درآمد. فیلم در ابتدا قرار بود که به‌عنوان یک مجموعه‌ی تلویزیونی شش قسمتی به‌نمایش درآید اما درنهایت نتفلیکس با ساخت یک فیلم سینمایی با کوئن‌ها به توافق رسید. داستان‌ها گاهی کمدی هستند، گاهی تاریک و سیاه، گاهی کنایه‌آمیز و خشونت‌بار. تصنیف باستر اسکراگز وسترنی بازنگرانه و خیره‌کننده خواهد بود که به‌طرز زیبایی فیلمبرداری شده و با موسیقی جذابی نیز همراه است. مناظر وسیع گسترده، شهرک‌های شیک، کوه‌های باشکوه، همه‌وهمه به‌همراه پالت رنگی جذاب به زیبایی ثبت شده‌اند. داستان‌ها موسسه فیلم آمریکا از این فیلم به‌عنوان یکی از ده فیلم برتر سال ۲۰۱۸ یاد کرد و در نودویکمین دوره جوایز اسکار نیز به سه نامزدی بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین طراحی لباس و بهترین آهنگ اصلی رسید.
۳۵- فیلم First Cow
فیلم اولین گاو
- کارگردان: کلی رایکارد
- بازیگران: جان ماگارو
- سال انتشار: ۲۰۱۹
- میانگین امتیازات First Cow در IMDB: ۷/۱
خلاصه داستان: آشپزی در ماجرای سفرش با مهاجری چینی آشنا می‌شود. این دو با یکدیگر رابطه‌ای دوستانه برقرار می‌کنند و تصمیم می‌گیرند که با یکدیگر تجارتی را شروع کنند. آن‌ها برای راه‌اندازی کسب‌وکار خود به‌سراغ گاو ارباب می‌روند.
اولین گاو وسترنی بازنگرانه است که رایکارد آن را براساس رمان نیمه عمر، اثر جاناتان ریموند ساخت. این فیلم برای اولین بار در جشنواره فیلم تلوریدا به‌نمایش درآمد و در هفتادمین دوره جشنواره فیلم برلین نیز نامزد دریافت خرس طلا شد. اولین گاو جایزه بهترین فیلم را در جوایز حلقه منتقدان برد و به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌های سال ۲۰۲۰ انتخاب شد. رایکارد در اولین گاو سبک مینیمالیستی همیشگی خود را در قالب وسترن پیاده می‌کند و قصهای از دوستی و رفاقت را به‌تصویر می‌کشد. First Cow، درامی انسانی دارد و به طبیعت متعهد است.
در اینجا نه خبری از خشونت‌های افسارگیسخته است، نه قهرمان‌های پُرقدرت، نه کلانترهایی که درصدد اجرای عدالت و نظم‌اند و نه عناصر همیشگی و تو چشم ژانر وسترن. اولین گاو داستانی شاعرانه از روند تکامل تمدن، مبارزات طبقاتی و ایده‌های سرمایه‌داری است، فیلمی که مهاجران اولیه‌ی آمریکا را با رویاهای بزرگشان نشان می‌دهد و همکاری و دوستی را لازمه‌ی بقا در این دنیا می‌داند. سبک بصری فیلم چشمگیر است، هر پلان شبیه یک کارت پستال به چشم می‌آید و نورها و رنگ‌ها برای خلق جهان‌بینی موردنظر کارگردان، کار خود را به‌درستی انجام می‌دهند.
۳۴- فیلم The Power of the Dog
فیلم قدرت سگ
- کارگردان: جین کمپیون
- بازیگران: بندیکت کمبریج
- سال انتشار: ۲۰۲۱
- میانگین امتیازات The Power of the Dog در IMDB: ۶/۸
خلاصه داستان: جورج و فیل دو برادر ثروتمند و دامداری هستند که در مزرعه بزرگشان زندگی می‌کنند. بعد از اینکه جورج با رز ازدواج می‌کند، فیل با حرف‌هایش رز را آزار می‌دهد و به پسرش نزدیک می‌شود.
The Power of the Dog، وسترنی بازنگرانه است که براساس رمانی به‌همین نام و نوشته‌ی توماس ساویج ساخته شده است. قدرت سگ اولین نمایش خود را در هفتاد و هشتمین جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز تجربه کرد، جائی که کمپیون جایزه‌ی شیر نقره‌ای بهترین کارگردانی را برد. The Power of the Dog، در جوایز اسکار هم به نامزدی ۱۲ جایزه رسید و کمپیون جایزه‌ی اسکار بهترین کارگردانی را به‌دست آورد. این فیلم کنکاشی جذاب در باب مسائل روانشناختی، گره‌های سرکوب‌شده‌ی روانی و ایده‌های مردانگی و زنانگی است که با لحنی ادبی پیش می‌رود.
در قدرت سگ همانند وسترن‌های کلاسیک و اسپاگتی خبری از خشونت‌های افسارگسیخته، شرورهای هفت‌تیرکش و قهرمان‌های بزرگ نیست، چیزی که قدرت سگ با خود همراه دارد، قصهای مدرن با دغدغه‌های انسان امروز است که از بعضی عناصر وسترن استفاده می‌کند و تصویری متفاوت از کابوها و وسترنرها را به‌نمایش درمی‌آورد. این فیلم تحسین جهانی منتقدان را با خود همراه کرد و به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌های سال ۲۰۲۱ شناخته شد. قدرت سگ یکی از فیلم‌هایی بود که بیشترین حضور را در جشنواره‌های همان سال تجربه کرد.
۳۳- فیلم Wind River
فیلم رودخانه ویند
- کارگردان: تیلور شریدان
- بازیگران: جرمی رنر
- سال انتشار: ۲۰۱۷
- میانگین امتیازات Wind River در IMDB: ۷/۷
خلاصه داستان: در منطقه‌ی حفاظت‌شده‌ی سرخپوستان، لمبرت جسد یخ‌زده‌ی ناتالی را در میان برف‌ها پیدا می‌کند. بعد از اینکه پلیس محلی نمی‌تواند قاتل او را پیدا کند، FBI مامور تازه‌کاری را برای رسیدگی به پرونده می‌فرستد.
Wind River، وسترنی شهری است که تیلور شریدان برای نوشتن فیلمنامه‌اش از هزاران داستان واقعی الهام گرفت و آن را برای افزایش آگاهی در مورد آمار بالای تعرض و قتل در میان زنان بومی آمریکایی ساخت. رودخانه ویند کم‌کم به یک کنکاش درباره‌ی خانواده، رنج، شفقت و عذاب از دست دادن تبدیل می‌شود و در پایان به‌عنوان یک اعتراض درباره‌ی مسائلی مثل محرومیت‌های سیستماتیک بومیان، بیکاری و مواد مخدر در میان ساکنان این مناطق عمل می‌کند. این فیلم اولین بار در جشنواره ساندنس به‌نمایش درآمد و نقدهای بسیار مثبتی را از سوی منتقدان دریافت کرد.
فیلم با فروش ۴۵ میلیون دلاری خود در مقابل بودجه ۱۱ میلیون دلاری‌اش یک موفقیت بزرگ در باکس آفیس بود و عنوان ششمین فیلم پرفروش سال ۲۰۱۷ را به‌دست آورد. رودخانه ویند، نئووسترنی جنایی است که فضایی بسیار هوشمندانه را در دل برف و یخ طراحی می‌کند و بعضی از عناصر وسترن مثل سرخپوستان، قهرمانی خستگی‌ناپذیر و دنیایی بی‌قانون را به دل دنیای امروزی می‌آورد. کشش‌های تعلیق‌آمیز، لحن سرد، شخصیت‌های پرداخت‌شده، همگی به‌درستی کار می‌کنند و در مسیر جهان‌بینی فیلم پیش می‌روند.
۳۲- فیلم Django Unchained
فیلم جانگوی رها شده
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
- بازیگران: لئوناردو دی‌کاپریو
- سال انتشار: ۲۰۱۲
- میانگین امتیازات Django Unchained در IMDB: ۸/۴
خلاصه داستان: جانگو که برده‌ای سیاهپوست است، توسط دکتر شولتز آزاد می‌شود و تیراندازی می‌آموزد. او تصمیم می‌گیرد به‌دنبال همسرش که در مزرعه‌‌ی یک برده‌دار کار می‌کند برود و او را از دست صاحب خبیث‌اش نجات دهد.
Django Unchained، وسترنی بازنگرانه است که در آن تارانتینو به وسترن‌های اسپاگتی ادای احترام می‌کند. در ابتدا تارانتینو که تحت تاثیر جنگوی کوربوچی بود، ایده‌ی یک وسترن اسپاگتی به ذهن‌اش رسید که درنهایت کلمبیا پیکچرز به تارانتینو پیشنهاد ضد وسترنی اینچنینی را داد. او در این فیلم برای رسیدن به سینمای خود و آنچه که در ذهن دارد، عناصر گونه‌ی وسترن را به نفع خودش تغییر می‌دهد و با چارچوب‌های همیشگی‌اش درهم می‌آمیزد. خشونت تارانتینویی، ارجاعات، سرعت پلان‌ها، دیالوگ‌ها، حرف‌های نژادپرستانه، فضاساز‌ی‌ها، دوستی یک سیاهپوست و سفیدپوست و روایتی دور از وسترن‌های کلاسیک درهم آمیخته می‌شود و تارانتیو به ضدوسترنی جذاب می‌رسد.
این فیلم با فروش فوق‌العاده‌ی خود تبدیل به پرفروش‌ترین اثر تارانتینو شد و تحسین منتقدان را با خود همراه کرد. جانگوی رهاشده جوایز بسیاری را به‌دست آورد و در هشتادمین دوره جوایز اسکار نامزد پنج جایزه شد که در این بین تارانتینو جایزه بهترین فیلمنامه را برد و به والتس هم اسکار بهترین بازیگر مکمل نقش رسید. در جوایز گلدن گلوب نیز اوضاع همینطور بود و این دو نفر جایزه بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگری مکمل نقش مرد را به‌دست آوردند.
۳۱- فیلم The Hateful Eight
فیلم هشت نفرت انگیز
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
- بازیگران: ساموئل جکسون
- سال انتشار: ۲۰۱۵
- میانگین امتیازات The Hateful Eight در IMDB: ۷/۸
خلاصه داستان: مدتی پس از جنگ داخلی آمریکا، یک جایزه‌بگیر به‌همراه چند نفر دیگر در کولاک راه خود را گم می‌کنند. آن‌ها برای در امان ماندن از برف و بوران به یک فروشگاه پناه می‌برند و با آدم‌های دیگری روبه‌رو می‌شوند.
The Hateful Eight، وسترنی بازنگرانه است که با الهام از یک مجموعه‌ی تلویزیونی وسترن دهه ۱۹۶۰ ساخته شده است. تارانتینو قبل از اینکه تصمیم بگیرد این فیلم را بسازد، آن را به‌عنوان دنباله‌ای بر فیلم جنگوی رهاشده در نظر گرفت اما پس از نگارش اولیه‌ی فیلمنامه متوجه شد که شخصیت جنگو با فیلم جدیداش سازگار نیست. تارانتینو در هشت نفرت‌انگیز به‌جای صحرا و دشت‌های سوزان وسترن‌های کلاسیک قصه‌اش را در برف و بوران تعریف می‌کند و خشونت وسترن‌های اسپاگتی را به آنجا می‌کشاند. او برخلاف آثار سنتی این گونه‌ی سینمایی همه آنچه را که برای قصه‌پردازی نیاز دارد به داخل فضایی بسته میبرد و از نمایش چشم‌اندازهای وسیع سر باز می‌زند. هیچ قهرمانی در نفرت‌انگیز وجود ندارد و تارانتینو هشت آدم سرسخت و وحشتناک را گرد هم می‌آورد و با استفاده از اله‌مان‌های موقعیت‌های کلاستروفوبیک ضدوسترنی مهیج را شکل می‌دهد. مهم‌ترین ویژگی هشت نفرت‌انگیز فیلمبرداری فوق‌العاده‌ی آن است که به‌طرز ماهرانه‌ای مناظر غرب آمریکا را نشان می‌دهد و مخاطب را به درون یک فضاسازی جذاب می‌کشاند. ساخت چنین فیلمی تنها از تارانتینوی عاشق وسترن‌های اسپاگتی برمی‌آمد که حالا با موسیقی موریکونه می‌توانست خودش را یک وسترن‌ساز بنامد.
۳۰- فیلم 3:10To Yuma
فیلم ۳:۱۰ به یوما
- کارگردان: جیمز منگولد
- بازیگران: راسل کرو
- سال انتشار: ۲۰۰۷
- میانگین امتیازات ۳:۱۰ to Yuma در IMDB: ۷/۷
خلاصه داستان: دن ایوانز زمین‌دار فقیری است که به خاطر بدهی‌هایش در آستانه‌ی از دست دادن خانه و زمین‌اش قرار گرفته است. در همین زمان کلانتر شهر برای فرستادن یک یاغی به یوما به افرادی نیاز پیدا می‌کند. دن تصمیم دارد که برای تسویه بدهی‌هایش به گروه کلانتر بپیوندد.
۳:۱۰ به یوما، وسترنی مدرن است که براساس داستان کوتاهی به‌همین نام و نوشته‌ی المور لئونارد ساخته شده است. این فیلم که یک بازسازی از فیلم (۱۹۵۷) ۳:۱۰ to Yuma محسوب می‌شود، درواقع دومین برداشت از نوشته‌ی المور لئونارد به‌حساب می‌آید. منتقدان این بازسازی را به لطف بازی‌های جذاب راسل کرو و کریستین بیل و همچنین کارگردانی جیمز منگلود ستودند و از آن به‌عنوان نسخه‌ای وحشی‌تر، سریع‌تر و بدبینانه‌تر یاد کردند. از نظر آن‌ها این فیلم یک بازسازی خوب از نسخه‌ی ۱۹۵۷ است، فیلمی که شبیه آثار جان فورد پیش می‌رود و ایده‌هایی از جهان کوئنتین تارانتینو را همراه خودش دارد.
از نظر مجله‌ی تایم قطار ۳:۱۰ یوما گرفتار فساد و حرص و طمع در بازسازی نشده و سعی می‌کند که مضامین اجتماعی و سیاسی امروزی را در دنیایش به حرکت درآورد. به یوما، نمایشی حماسی است که هم اکشن‌هایش حساب‌شده و دقیق است، هم فیلمنامه و قصهای استخوان‌دار دارد و هم به‌درستی ایده‌های ژانری‌اش را کنار یکدیگر می‌چیند. این فیلم در هشتادمین دوره جوایز اسکار نامزد دو جایزه‌ی بهترین موسیقی متن و بهترین صداگذاری شد.
۲۹- فیلم The Revenant
فیلم بازگشته
- کارگردان: الخاندرو گونزالس اینیاریتو
- بازیگران: لئوناردو دی کاپریو
- سال انتشار: ۲۰۱۵
- میانگین امتیازات The Revenant در IMDB: ۸
خلاصه داستان: گلس که به‌همراه گروهی شکارچی برای جمع‌آوری خز و پوست راهی مناطق شکار شده است، توسط یک خرس گریزلی به‌شدت آسیب می‌بیند و توان حرکتی‌اش را از دست می‌دهد. او در این شرایط از همه‌ی مهارت‌هایش برای زنده ماندن استفاده می‌کند.
The Revenant، وسترنی بازنگرانه و حماسی است و براساس رمان بازگشته اثر مایکل پونک که بیانگر تجربیات یک مرزنشین در سال ۱۸۲۳ است، ساخته شد. بازگشته پس از انتشار تحسین جهانی منتقدان را با خود همراه کرد و در باکس آفیس نیز به موفقیت چشمگیری رسید. این فیلم به‌دلیل سختگیری‌های اینیاریتو و شرایط بد فیلمبرداری، یکی از فیلم‌هایی است که پروسه‌ی تولید سختی را از سر رد کرده و درگیری‌های متعددی را نیز بین عوامل و تولیدکنندگان به‌وجود آورده است. The Revenant، در هشتاد و هشتمین دوره جوایز اسکار به نامزدی ۱۲ رشته رسید و ایناریتو برای دومین بار، لوبزکی برای سومین برنده‌ی بهترین کارگردانی و بهترین فیلمبرداری شدند.
دی کاپریو هم پس از مدت‌ها اولین جایزه‌ی بازیگری خود را از اسکار گرفت و تام هاردی هم به نامزدی بهترین نقش مکمل مرد رسید. در هفتاد و سومین دوره جوایز گلدن گلوب نیز این فیلم برنده‌ی سه جایزه بهترین فیلم درام، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر مرد شد. بازگشته تجربه‌ای جذاب از تلاش برای بقاست، فیلمی که با سبک بصری چشم‌نوازش، فضاسازی هوشمندانه‌ای را برای قصه‌ی فیلم خلق کرده و به مخاطب حس اضطراب و تعلیق را تزریق می‌کند. The Revenant، حاوی اله‌مان‌های آشنایی مثل انتقام، بقای انسان در محیط، مردمان بومی، مردان خشن اسلحه بدست از دنیای وسترن کلاسیک است که با پیرنگی برگرفته از برف و یخ و دوستی با مردمان بومی درآمیخته شده است.
۲۸- فیلم The Assassination of Jesse James by the Coward Robert Ford
فیلم قتل جسی جیمز به‌دست رابرت فورد بزدل
- کارگردان: اندرو دامینیک
- بازیگران: برد پیت
- سال انتشار: ۲۰۰۷
- میانگین امتیازات The Assassination of Jesse James by the Coward Robert Ford در IMDB: ۷/۵
خلاصه داستان: فیلم در اوایل دهه ۱۸۸۰ در میسوری می‌گذرد، زمانی که جسی جیمز یاغیِ مشهور غرب وحشی روزهای پایانی عمر خود را طی می‌کند. رابرت فورد در این زمان شرایطی پیدا می‌یابد و با گروه جسی جیمز همراه می‌شود.
The Assassination of Jesse James by the Coward Robert Ford، ضد وسترنی است که براساس رمانی به‌همین نام و نوشته‌ی ران هانسن ساخته شده است. این فیلم پس از اکران نقدهای مثبتی را دریافت کرد و از سمت منتقدان به‌عنوان یکی از ده فیلم برتر سال ۲۰۰۷ انتخاب شد. مجله امپایر هم در فهرست ۵۰۰ تایی برترین فیلم‌های تمام دوران خود از این اثر نام برد. این اثر همچنین در هشتادمین دوره جوایز اسکار دو نامزدی را برای کیسی افلک و راجر دیکینز (برای بهترین فیلمبرداری) دریافت کرد. برد پیت نیز در جشنواره ونیز جائی که اولین بار این فیلم به‌نمایش درآمد، برنده بهترین بازیگر مرد شد.
The Assassination of Jesse James by the Coward Robert Ford عمیقا به درگیری‌ها و احساسات درونی هر شخصیت می‌پردازد و فضایی تلطیف‌تر از جهان وسترن کلاسیک را به‌نمایش درمی‌آورد. شخصیت جسی جیمز همانند وسترن‌های سنتی تنها به خشونت فکر نمی‌کند و ایده‌هایی شاعرانه- رئالیستی را از خود بروز می‌دهد. این فیلم با تصاویری هنری کارگردانی شده و سبک بصری خیره‌کننده‌اش تماشاگر را درگیر خود می‌کند و نبوغ دیکینز در تصویربرداری را به رخ او می‌کشد. The Assassination of Jesse James by the Coward Robert Ford، بیش از آنکه یادآور خشونت‌های فیلم‌های غرب وحشی و دیگر وسترن‌ها باشد، اثر امپرسیونیستی ترنس مالیک یعنی روزهای بهشت را یادآور می‌شود.
۲۷- فیلم Hell or High Water
فیلم اگر از آسمان سنگ ببارد
- کارگردان: دیوید مکنزی
- بازیگران: جف بریجز
- سال انتشار: ۲۰۱۶
- میانگین امتیازات Hell or High Water در IMDB: ۷/۶
خلاصه داستان: دو برادر با خصوصیت‌های شخصیتی متفاوت، نقشه‌های ریزودرشتی می‌کشند و به بانک‌های تگزاس دستبرد می‌زنند تا که بتوانند مزرعه‌ای را که توسط بانک در حال مصادره شدن است را دوباره به‌دست بیاورند.
Hell or High Water، نئووسترنی جنایی است که برای اولین بار در جشنواره کن به‌نمایش درآمد. این فیلم مخصوصا فیلمنامه‌ی تیلور شریدان مورد توجه منتقدان قرار گرفت و موسسه فیلم آمریکا این اثر را به‌عنوان یکی از ده فیلم برتر سال انتخاب کرد. اگر از آسمان سنگ ببارد به‌عقیده‌ی بسیاری از منتقدان به احیای ژانر وسترن کمک کرد و به این گونه‌ی سینمایی جانی تازه بخشید. رنگ‌های منحصر بفرد و گرم، تصاویر زیبای تگزاسی، فیلمبرداری جذاب، نوع تدوین، حس نوستالژی ویژگی‌های جذابی هستند که در کنار قصه‌ی گیرای فیلم ما را به‌سمت خود می‌کشانند. این فیلم هم زیرلایه‌هایی اجتماعی سیاسی مثل فقر، رکود اقتصادی، نفت و نژاد را با خود به‌همراه دارد و هم اینکه با تعلیق حساب‌شده‌اش جذابیت زیادی به داستان می‌بخشد و وارد زیرژانر سرقت می‌شود. شخصیت‌های فیلم نیز جنبه‌ی دیگر اگر از آسمان سنگ ببارد هستند، آن‌ها هم خوب پرداخت شده‌اند و هم اینکه تماشاگر می‌تواند با آن‌ها ارتباط خوبی را برقرار کند. Hell or High Water یکی از تحسین‌شده‌ترین فیلم‌های ۲۰۱۶ بود که در جوایز اسکار ۴ نامزدی را به‌دست آورد.
۲۶- فیلم Cheyenne Autumn
فیلم پاییز قبیله شاین
- کارگردان: جان فورد
- بازیگران: ریچارد ویدمارک
- سال انتشار: ۱۹۶۴
- میانگین امتیازات Cheyenne Autumn در IMDB: ۶/۷
خلاصه داستان: هنگامی که دولت به تعهدات خود نسبت به سرخپوستان نمی‌تواند عمل کند، آن‌ها به دلیل گرسنگی و کمبود غذا علی‌رغم مخالفت‌های ارتش آمریکا سفری طولانی را آغاز می‌کنند تا به سرزمین‌های اجدادی خود بازگردند.
Cheyenne Autumn، وسترنی بازنگرانه از سفر واقعی قبیله‌ی شاین به‌سمت سرزمین‌های مادری‌شان است. جان فورد که پیش از این، از دید تعدادی، تفکرات نژادپرستانه و ضدسرخپوستی را در آثارش رواج می‌داد، برای دور کردن این اتهامات از خود، پاییز قبیله‌ی شاین را ساخت. این فیلم آخرین وسترن جان فورد است که آن را به‌عنوان مرثیه‌ای برای بومیان آمریکا معرفی کرد. جان فورد در این فیلم، همه‌ی عناصر و آنچه را که در دیگر وسترن‌هایش رواج داده بود، نادیده می‌گیرد و قصهای از مظلومیت سرخپوستان را به‌نمایش درمی‌آورد. درواقع فورد این ژانر را دوباره اختراع می‌کند و به یک ساختارشکنی علیه دیگر آثارش دست می‌زند. جان فورد از آن کارگردان‌هایی بود که طبق سیاست و پیچیدگی‌های رویای آمریکایی که رواج یافته بود فیلم می‌ساخت. او در این فیلم هم تحت تاثیر تغییرات جامعه‌شناختی از ترور کندی است و هم قوانین مدنی که در آن زمان بر سر زبان‌ها افتاده بود. Cheyenne Autumn، در زمان اکران توسط منتقدان دست‌کم گرفته شد و در گیشه نیز نبستا ناموفق بود. پاییز قبیله شاید مانند دیگر آثار کارنامه‌ی فورد سراسر تصاویر زیبایی را به‌نمایش درمی‌آورد و همانند همه‌ی آن‌ها دست به قصه‌گویی می‌زند. این فیلم جایزه‌ی اسکار بهترین تصویربرداری را به‌دست آورد و در ۴ رشته‌ی دیگر نیز نامزد جایزه شد.
۲۵- فیلم Dances With Wolves
فیلم با گرگ ها می رقصد
- کارگردان: کوین کستنر
- بازیگران: کوین کستنر
- سال انتشار: ۱۹۹۰
- میانگین امتیازات Dances With Wolves در IMDB: ۸
خلاصه داستان: ستوان دانبار بعد از پیروزی در جنگ داخلی به مرزهای غربی آمریکا می‌رود. او در آنجا با قیبله‌ی سرخپوستان ملاقات می‌کند و با آن‌ها دوست می‌شود. دانبار در آنجا زنی سفیدپوست را می‌بیند که توسط سرخپوستان بزرگ شده است.
Dances With Wolves، وسترنی حماسی است که کوین کستنر آن را براساس داستانی به‌همین نام و نوشته‌ی مایک بلیک ساخته است. این فیلم که اولین فیلم بلند کستنر است پس از انتشار با واکنش مثبت منتقدان همراه شد و با فروش چندین برابری خود عنوان چهارمین فیلم پرفروش سال را به‌دست آورد. رقصنده با گرگ‌ها موفقیتی تمام عیار برای این کارگردان همراه داشت، فیلم هم در باکس آفیس درخشیده بود و هم در شصت و سومین دوره جوایز اسکار به نامزدی ۱۲ جایزه رسید که در این میان ۷ جایزه از جمله جایزه بهترین فیلم، بهتری کارگردانی، بهترین فیلمبرداری، تدوین را به‌دست آورد.
این فیلم که در گلدن گلوب هم جایزه بهترین فیلم درام را برد یکی از چند فیلم وسترنی است که تاکنون توانسته برنده‌ی بهترین فیلم اسکار شود. منتقدان از این فیلم به‌عنوان اثری پیشرو برای احیای ژانر وسترن نام می‌برند، فیلمی که در ابتدا هیچ کمپانی به‌خاطر عدم محبوبیت ژانر وسترن در آن زمان حاضر به ساخت‌اش نشده بود. رقصنده با گرگ‌ها از وسترن‌های کلاسیک فاصله می‌گیرد و داستان و شخصیت‌های متفاوتی مثل دوستی با سرخپوست‌ها و شخصیت ستوان دانبار را به‌نمایش می‌کشد. کستنر با ساخت Dances With Wolves، نجات‌بخش این گونه‌ی سینمایی در حال سقوط بود، به‌همین دلیل این فیلم اثری مهم در ژانر وسترن شناخته می‌شود.
۲۴- فیلم No Country for Old Men
فیلم جائی برای پیرمردها نیست
- کارگردان: برادران کوئن
- بازیگران: خاویر باردم
- سال انتشار: ۲۰۰۷
- میانگین امتیازات No Country for Old Men در IMDB: ۸/۲
خلاصه داستان: ماس به‌طور اتفاقی با جسدهایی به‌جای مانده از یک درگیری بین گروه‌های مواد مخدر برخورد می‌کند. او مقدار زیادی پول را در آنجا پیدا می‌یابد و با خود میبرد. چیگور که آدم‌کشی حرفه‌ای‌ست اجیر می‌شود تا پول‌ها را برگرداند.
No Country for Old Men، ضد وسترنی جنایی است که براساس داستانی به‌همین نام و نوشته‌ی کورمک مک کارتی ساخته شده است. این فیلم برای اولین بار در جشنواره کن به‌نمایش درآمد و نامزد دریافت نخل طلای جشنواره شد. No Country for Old Men تحسین منتقدان را با خود همراه کرد و در باکس آفیس به فروش بسیار فوق‌العاده‌ای رسید. این فیلم در هشتادمین دوره جوایز اسکار نامزد ۸ جایزه شد و توانست جایزه‌ی بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین بازیگر مکمل نقش مرد را ببرد. جائی برای پیرمردها نیست در سال ۲۰۰۷ به‌عنوان یکی از فیلم‌های برتر دهه‌ی ۲۰۰۰ انتخاب شد و مجله تایم آن را بهترین اثر در کارنامه‌ی برادران کوئن دانست.
No Country for Old Men، داستانی هولناک از جنایت و خشونت است که در بستری با ایده‌هایی از تفکرات پوچ‌گرایانه، بدبینانه، شانس، اراده، تقدیر و سرنوشت پیش می‌رود. این فیلم به عقیده‌ی مجله‌ی امپایر هم یک وسترن است و هم وسترن نیست و هم می‌تواند در ژانرها و دیگر گونه‌های سینمایی جای بگیرد و هم نگیرد. No Country for Old Men، درواقع انتظارات ژانر را زیر و رو می‌کند و اله‌مان‌های یک وسترن کلاسیک و اسپاگتی را به نفع خودش تغییر می‌دهد. فیلم روایت‌های قدیمی غرب وحشی را با جنایات مدرن در تضاد قرار می‌دهد و قهرمانان در بهترین حالت باید فرار کنند. این نمایش بیش از هر فیلم دیگری در سال ۲۰۰۷ عنوان و افتخار کسب کرد.
۲۳- فیلم Pale Rider
فیلم سوار سرنوشت
- کارگردان: کلینت ایستوود
- بازیگران: کلینت ایستوو
- سال انتشار: ۱۹۸۵
- میانگین امتیازات Pale Rider در IMDB:۷/۳
خلاصه داستان: ساکنین یک دهکده‌ی کوچک که در جست‌وجوی طلا هستند از سمت یک شرکت معدن‌کاری مورد حمله قرار می‌گیرند. کشیشی مرموز و غریبه به دهکده وارد می‌شود و از ساکنین دهکده در مقابل افراد متخاصم محافظت می‌کند.
سوارکار رنگ پریده وسترنی بازنگرانه است که عنوان‌اش اشاره به چهارسوار آخرالزمان کتاب مقدس دارد. Pale Rider در جشنواره کن به‌نمایش درآمد و در فهرست ۱۰ وسترن برتر دهه‌ی ۸۰ موسسه فیلم آمریکا قرار گرفت. این فیلم از لحاظ سبک بصری بسیار چشم‌نواز است، مناظر برفی، درختان، کوه‌ها، دهکده‌های غرب، خانه‌های چوبی و رنگ‌های رئال استفاده شده به‌همراه فیلمبرداری جذاب‌اش مخاطب را جذب خود خواهند کرد. ایستوود در سوار بی‌رنگ به شین ادای احترام می‌کند و برای نمایش شخصیت مرد واعظ به‌دنبال مرد بی‌نام سه‌گانه دلار می‌رود. ایستوود با ساخت این فیلم می‌خواست قبل از اینکه وسترن‌های قدیمی به تاریخ بپیوندند و به کلی فراموش شوند، وسترنی با حال و هوای آن دوران بسازد. Pale Rider، به‌جای دشت‌های سوزان و صحراها در برف می‌گذرد و همان کهن‌الگوهای خیر و شر با الگوهای شخصیتی دوباره تکرار می‌شوند و زن آسیب‌دیده دل به قهرمان داستان می‌سپارد. این فیلم یکی از پرفروش‌ترین وسترن‌های دهه‌ی ۱۹۸۰ بود که تحسین منتقدان را نیز با خود همراه کرد.
۲۲- فیلم Vera Cruz
فیلم ورا کروز
- کارگردان: رابرت آلدریچ
- بازیگران: گری کوپر
- سال انتشار: ۱۹۵۴
- میانگین امتیازات Vera Cruz در IMDB:۷
خلاصه داستان: بنجامین تران توسط چند نفر استخدام می‌شود تا کنتس ماری را تا بندر وراکروز همراهی کنند. او متوجه می‌شود که در کالسکه‌ی در حال حمل سه میلیون دلار طلای پنهان شده وجود دارد. او و چند نفر دیگر تصمیم می‌گیرند که طلا را بدزدند.
وراکروز فیلمی تکان‌دهنده و خشن است که در انقلاب مکزیک اتفاق می‌افتد و با ترکیبی از طنز و خشونت پیش می‌رود. این وسترن در زمان اکرانش به‌خاطر شخصیت‌های غیراخلاقی، نگرش‌های بدبینانه و تهدید به قتل گروگان‌های کودک تکان‌دهنده تلقی شد و بر وسترن‌های بعد از خودش تاثیر گذاشت. منتقدان از ورا کروز به‌عنوان یکی از تاثیرگذارترین فیلم‌های دهه ۱۹۵۰ یاد کردند و آن را الهام‌بخش کارگردانان بزرگی مثل سم پکینپا و به ویژه سرجیو لئونه دانستند. Veracruz فیلمی تاریک و خشن است و تاثیرش بر وسترن‌های اسپاگتی آنقدر مشخص بود که برخی منتقدان این فیلم را جز اولین وسترن‌های اسپاگتی دانستند.
این فیلم در زمان خودش وسترنی غیرمعمول بود و شخصیت‌هایش الگوهای قهرمانان کلاسیک را در خود نشان نمی‌دانند. زیرا دو شخصیت فیلم برنامه‌های پنهانی داشتند و حاضر بودند برای هدفشان هر کاری را انجام دهند. وراکروز نمونه‌ی اولیه‌ای از فیلم‌های زوج هنری یا به اصطلاح فیلم دوستان است، فیلمی که شخصیت‌های همجنس مرد به دلیل شرایط پیش آمده با یکدیگر متحد می‌شوند. این فیلم در فرانسه به موفقیت مالی و انتقادی خوبی رسید و تحسین همه را با خود به‌همراه داشت.
۲۱- فیلم The Magnificent Seven
فیلم هفت دلاور
- کارگردان: جان استرجز
- بازیگران: استیو مک کوئین
- سال انتشار: ۱۹۶۰
- میانگین امتیازات The Magnificent Sevenدر IMDB: ۶/۸
خلاصه داستان: گروهی از راهزنان به طور دوره‌ای به یک دهکده‌ی فقیر یورش می‌برند. پس از آخرین حمله که طی آن یک روستایی کشته می‌شود، رهبران دهکده تصمیم می‌گیرند که مردان مسلحی را برای محافظت از خودشان استخدام کنند.
The Magnificent Seven، وسترنی کلاسیک است که استرجز آن را براساس هفت سامورایی کوروساوا ساخت. هفت دلاور هم موفقیت تجاری خوبی را در باکس آفیس رقم زد و هم به‌عنوان یکی از بهترین وسترن‌های آمریکایی شناخته شد. منتقدان زیادی این فیلم را تحسین کردند اما کسی توانست جان استرجز را به وجد آورد، کوروساوا بود. او پس از دیدن نسخه‌ی آمریکایی فیلم‌اش بسیار تحت تاثیر قرار گرفت و یک شمشیر سامورایی را برای استرجز فرستاد. در سال ۲۰۱۳ کتابخانه‌ی کنگره این فیلم را در فهرست ملی فیلم برای نگهداری، ثبت کرد و مجله‌ی امپایر نیز عنوان یکی از ۵۰ فیلم برتر وسترن را به آن داد.
موسیقی متن فیلم که در سال ۱۹۶۰ نامزد جایزه اسکار شده بود، اکنون در فهرست ۲۵ موسیقی برتر فیلم آمریکایی موسسه فیلم آمریکا قرار دارد. سال‌ها پس از اکران هفت دلاور چند اثر براساس این فیلم ساخته شد. در سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰ یک مجموعه تلویزیونی و در سال ۲۰۱۶ نیز یک بازسازی به کارگردانی اکران و پخش شد. The Magnificent Seven، اثری وفادارانه به هفت سامورایی کوروساوا است که به‌درستی قصهای را براساس شرایط زمانی و جغرافیایی آمریکا تعریف کرده است.
۲۰- فیلم Pat Garrett and Billy the Kid
فیلم پت گرت و بیلی بچه
- کارگردان: سام پکینپا
- بازیگران: جیمز کابرن
- سال انتشار: ۱۹۷۳
- میانگین امتیازات Pat Garrett and Billy the Kid در IMDB: ۷/۲
خلاصه داستان: پت گرت دوستی بیلی کید که به تازگی کلانتر شهر شده و زندگی متفاوتی را انتخاب کرده به بیلی چند روز فرصت می‌دهد تا شهر را ترک کند. بعد از چند روز پت متوجه می‌شود که بیلی هنوز در شهر است در این شرایط او مجبور می‌شود که بیلی را دستگیر کند.
Pat Garrett and Billy the Kid وسترنی بازنگرانه است که پس از تولید جنجال‌های زیادی را به پا کرد. استودیوی سازنده فیلم بلافاصله پس از اتمام، فیلم را از دست پکینا گرفت و به‌طور قابل توجهی دوباره ویرایش کرد. نسخه‌ی جدید و کوتاه شده در سینماها عرضه شد و گروه بازیگری و اعضای تیم سازنده را به‌شدت ناراحت کرد. فیلم به فروش کمی در گیشه رسید و منتقدان نیز نتوانستند ارتباط خوبی با اثر برقرار کنند. در سال ۱۹۸۸ و بعد از مرگ پکینپا نسخه‌ی دیگری به صورت ویدئویی از فیلم پخش شد که بسیاری از منتقدان، آن را به‌عنوان یک شاهکار گمشده تحسین کردند. شهرت فیلم از زمان انتشار این نسخه به‌طور قابل توجهی افزایش پیدا کرد و حالا منتقدان از آن به‌عنوان یکی از برترین وسترن‌های دنیا یاد می‌کنند. پکینپا معتقد بود که این فیلم فرصتی است تا بتواند بیانیه‌ی قطعی خود را درباره‌ی ژانر وسترن و تجدیدنظری که با در دشت مرتفع بتاز و این گروه خشن آغاز کرده بود را، تکمیل کند.
۱۹- فیلم وسترن جان وین: Red River
فیلم رودخانه سرخ
- کارگردان: هاوارد هاکس
- بازیگران: جان وین
- سال انتشار: ۱۹۴۸
- میانگین امتیازات Red River در IMDB: ۷/۸
خلاصه داستان: دانسن به دلیل فقر شدید و گسترده‌ای که در پی جنگ داخلی در جنوب آمریکا ایجاد شده، تصمیم می‌گیرد که گله‌ی بزرگ خود را به سمت میزوری ببرد. او برای انجام این کار مردانی را استخدام می‌کند.
Red River، وسترنی کلاسیک است که براساس داستان راندن گاو، گزارشی تخیلی از اولین جابه‌جایی گاو از تگزاس به کانزاس نوشته‌ی بوردن چیس ساخته شده است. پس از انتشار رودخانه سرخ، فیلم با موفقیتی خیره‌کننده در باکس آفیس همراه بود و منتقدان اثر را ستایش کردند. Red River نامزد دو جایزه اسکار بهترین تدوین و بهترین فیلمنامه شد و در سال ۱۹۹۰ کتابخانه‌ی کنگره این فیلم را در فهرست ملی فیلم ایالات متحده ثبت کرد. فیلم که به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌های وسترن هاوارد هاکس شناخته می‌شود در سال ۲۰۰۸ نیز، توسط موسسه فیلم آمریکا به‌عنوان پنجمین وسترن برتر تمام دوران انتخاب شد.
هاوارد هاکس برای ایجاد سبک واقع‌گرایانه‌ی موردنظرش فیلم را سیاه و سفید گرفت تا بتواند جهان‌بینی‌اش را در قاب‌بندی‌های منحصربفردش پیاده کند. رودخانه سرخ وسترنی نمادگرا است، به گذار بین نسلی وارد می‌شود، از کهن‌الگوی جاودانگی، عشق و برتری صحبت می‌کند و در نهایت به درامی انسانی با به نمایش درآوردن روابط بین آدم‌ها می‌پردازد. این فیلم، که جز اولین وسترن‌های هاوارد هاکس محسوب می‌شود، اثری محبوب و جذاب است که با تصاویر خیره‌کننده و شخصیت‌ها و قصه‌ی عمیق‌اش تماشاگر را به خود جذب می‌کند.
۱۸- فیلم Once Upon A Time In The West
فیلم روزی روزگاری در غرب
- کارگردان: سرجیو لئونه
- بازیگران: هنری فوندا
- سال انتشار: ۱۹۶۸
- میانگین امتیازات Once Upon A Time In The West در IMDB: ۸/۵
خلاصه داستان: جیل مک بین وقتی که از نیواورلئان نزد خانواده‌ی خود برمی‌گردد، متوجه می‌شود که خانواده‌اش به قتل رسیده‌اند. او برای پیدا کردن قاتل با دو هفت‌تیرکش به‌نام‌های شاین و هارمونیکا همراه می‌شود.
Once Upon A Time In The West، یک وسترن اسپاگتی و حماسی است که در سال ۲۰۰۹ توسط کتابخانه‌ی کنگره در فهرست ملی فیلم ایالات متحده ثبت شد. سرجیو لئونه بعد از کارگردانی فیلم خوب، بد، زشت تصمیم گرفت از وسترن کناره‌گیری کند، چراکه معتقد بود همه‌ی گفتنی‌های این ژانر گفته شده است اما درنهایت پارامونت پیکچرز پیشنهاد سخاوتمندانه‌ای به‌همراه بازیگر مورد علاقه‌اش یعنی هنری فوندا را به او داد؛ و لئونه پذیرفت که روزی روزگاری در غرب را بسازد. Once Upon A Time In The West پس از نمایش در اروپا به موفقیت مالی زیادی رسید و برای مدت‌ها به‌عنوان فیلمی پرفروش روی پرده‌ی سینماها بود اما در آمریکا با واکنش‌های منفی روبه‌رو شد و در گیشه شکست خورد.
موسیقی متن حماسی و جذاب موریکونه برای این فیلم همانند آثار قبلی لئونه، دیوانه‌کننده و عنصری ضروری برای پیشبرد قصه است. تم موسیقی روزی روزگاری در غرب شخصیت دارد و در نقش یک قهرمان ظاهر می‌شود. سرجیو لئونه در این فیلم سبک همیشگی خود را نسبت به آثار قبلی خود تغییر می‌دهد و با لحن، ریتم، مضمون و شخصیت‌های متفاوت‌تری این اثر را می‌سازد. مجله تایم از Once Upon A Time In The West، به‌عنوان یکی از ۱۰۰ فیلم برتر قرن و چهاردهمین فیلم وسترن مهم تمام دوران یاد می‌کند.
۱۷- فیلم Butch Cassidy And Sundance Kid
فیلم بوچ کسیدی و ساندنس کید
- کارگردان: جورج روی هیل
- بازیگران: پل نیومن
- سال انتشار: ۱۹۶۹
- میانگین امتیازات Butch Cassidy And Sundance Kid در IMDB: ۸
خلاصه داستان: بوچ کسیدی و ساندنس کید دو قانون‌شکنی هستند که به قطارها دستبرد می‌زنند. روند یکی از سرقت‌هایشان مثل همیشه پیش نمی‌رود و مورد تعقیب یک نیروی ویژه قرار می‌گیرند. آن‌ها وقتی که متوجه می‌شوند، چاره‌ای برایشان نمانده تصمیم می‌گیرند که به آمریکای جنوبی فرار کنند.
Butch Cassidy And Sundance Kid، وسترنی تجدیدنظر طلبانه براساس داستان‌هایی واقعی است که روی هیل آن را با الهام از زندگی دو شخصیت غرب وحشی معروف به بوچ کسیدی و ساندنس کید ساخته است. موسسه فیلم آمریکا از این فیلم به‌عنوان هفتاد و سومین فیلم برتر آمریکایی یاد می‌کند و کتابخانه‌ی کنگره نیز برای حفظ و نگهداری این اثر را در لیست فهرست فیلم ملی آمریکا وارد کرد. بوچ کسیدی و ساندنس کید همچنین توسط مجله‌ی تایم به‌عنوان هفتمین وسترن برتر تمام دوران انتخاب شده است. این فیلم پس از اکران تنها در دو هفته به فروش قابل توجهی رسید و درنهایت با فروش بیش از ۱۰۰ میلیون دلاری خود به عنوان پرفروش‌ترین فیلم اکران شده در سال ۱۹۶۹ دست پیدا کرد.
این فیلم در دوره جوایز اسکار نامزد هفت جایزه شد و توانست جایزه‌ی بهترین ترانه، بهترین فیلمنامه، بهترین فیلمبرداری و بهترین موسیقی متن را ببرد و تحسین جهانی منتقدان را با خود همراه کرد. بوچ کسیدی و ساندنس کید اثری موفق در گیشه و بین منتقدان بود، فیلمی که نگاه متفاوت‌تری به خلافکاران غرب وحشی دارد و طبق نظر برخی منتقدان ژانر وسترن را برای نسل جدید از ابتدا ابداع می‌کند.
۱۶- فیلم Unforgiven
فیلم نابخشوده
- کارگردان: کلینت ایستوود
- بازیگران: کلینت ایستوود
- سال انتشار: ۱۹۹۲
- میانگین امتیازات Unforgiven در IMDB: ۸/۲
خلاصه داستان: در ایالت وایومینگ در غرب وحشی دو هفت‌تیرکش زنی را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند و محاکمه نمی‌شوند. ویل قانون‌شکن بازنشسته‌ای که توبه کرده و حالا زندگی آرامی دارد، با اکراه ماموریت انتقام از این دو کابوی را می‌پذیرد.
Unforgiven، وسترنی بازنگرانه است که با فروش بالای خود توانست موفقیت فوق‌العاده‌ای را در باکس آفیس به‌دست آورد. ایستوود زمانی این فیلم را ساخت که دوره‌ی وسترنرها تمام شده بود و او می‌بایست برای جذب مخاطب‌اش دست به تغییر قراردادهای ژانریک می‌زند. او به‌سراغ وسترن کلاسیک رفت و با وارونه کردن استعاره‌های این ژانر فیلم خودش را ساخت. نابخشوده قالب قهرمان وسترن کلاسیک را تغییر می‌دهد و روایت متفاوت‌تری را پیش می‌گیرد. به عقیده‌ی منتقدان ایستوود زندگی خودش را در این اثر منعکس کرده و با پرداخت عناصری در سبک بصری و روایی، گذر دورانی که خود نماینده‌اش است را به‌تصویر کشیده است. نابخشوده، یک مراقبه‌ی اخلاقی با شخصیت‌هایی است که گاهی به دلایل درست دست به اعمال وحشتنااک می‌زنند و گاهی نیز بدون هیچ دلیلی مرتکب جنایت می‌شوند.
این فیلم در دوره جوایز اسکار نامزد ۹ جایزه شد که در این بین ۴ اسکار را برای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین تدوین و بهترین بازیگری مکمل مرد به‌دست آورد. ایستوود همچنین در سری جوایز گلدن گلوب توانست جایزه بهترین کارگردانی را از آن خود کند. Unforgiven بعد از دو فیلم سیمارون و با گرگ‌ها می‌رقصد، سومین وسترنی بود که توانست جایزه‌ی بهترین فیلم اسکار را ببرد. کتابخانه‌ی کنگره نیز این فیلم را در فهرست ملی فیلم آمریکا قرار داد و از طرف بنیاد فیلم نیز عنوان یکی از ۱۰ فیلم برتر وسترن تمام دوران را به خود اختصاص داد.
۱۵- فیلم The Wild Bunch
فیلم این گروه خشن
- کارگردان: سم پکینا
- بازیگران: ویلیام هولدن
- سال انتشار: ۱۹۶۹
- میانگین امتیازات The Wild Bunch در IMDB: ۷/۹
خلاصه داستان: پایک که رهبر گروهی از قانون‌شکنان است، پس از یک سرقت خونبار از بانک به همراه دارودسته‌اش به سمت مکزیک فرار می‌کنند. دیک دوست سابق پایک اجیر می‌شود تا آن‌ها را به دام بیندازد.
The Wild Bunch، وسترنی بازنگرانه است که در سال ۱۹۹۹ توسط کتابخانه‌ی کنگره برای نگهداری به فهرست ملی فیلم اضافه شد. این فیلم که به‌عنوان یکی از هیجان‌انگیزترین فیلم‌های آمریکایی شناخته می‌شود، توسط موسسه فیلم آمریکا عنوان ششمین فیلم وسترن برتر را به خود اختصاص داد. این گروه خشن موفقیت خوبی را در باکس آفیس تجربه کرد و هفدهمین فیلم پرفروش سال ۱۹۶۹ عنوان گرفت. The Wild Bunch، بخاطر نوع تدوین، تاکید بر ماهیت آشفته‌ی اکشن و استفاده از برش‌های سریع مورد توجه قرار گرفته است.
فیلم که ارجاعاتی به فیلم هفت سامورایی کوروساوا دارد، به دلیل خشونت زیاد و عریان‌اش بسیار بحث‌برانگیز شد و پکینا خاطرنشان کرد که این خشونت تمثیلی از جنگ آمریکا در ویتنام است. فیلم درباره‌ی مردانی است که به دوران بازنشستگی خود در جهانی که در حال تغییر و پوست انداختن است، نزدیک می‌شوند و شاید داستان این مردان تمثیلی از ژانر وسترن کلاسیک باشد. این اثر در برابر مضامین پیری، دوستی، خیانت در بخش فنی نیز یک شاهکار است. The Wild Bunch، یکی از ده فیلمی است که در فهرست بهترین‌های وسترن فیلم آمریکا قرار دارد و مجله‌ی امپایر نیز از آن به‌عنوان نودوچهارمین فیلم برتر تمام دوران یاد کرده است.
۱۴- فیلم The Great Silence
فیلم سکوت بزرگ
- کارگردان: سرجیو کوربوچی
- بازیگران: ژان لویی ترنتینیان
- سال انتشار: ۱۹۶۸
- میانگین امتیازات The Great Silence در IMDB: ۷/۷
خلاصه داستان: مردی که در کودکی بخاطر دو قاتل توانایی صحبت کردن‌اش را از دست می‌دهد، نام سکوت را برای خودش انتخاب می‌کند و تبدیل به یک هفت‌تیرکش می‌شود. زنی به نام پائولین که همسرش توسط گروهی از قانون‌شکنان کشته شده از او برای گرفتن انتقام کمک می‌خواهد.
The Great Silence، یک وسترن اسپاگتی و بازنگرانه است که به‌عنوان تمثیلی سیاسی با الهام از مرگ چه گوارا و مالکوم ایکس ساخته شده است. برخلاف دیگر وسترن‌های اسپاگتی که در اسپانیا فیلمبرداری می‌شدند، سکوت بزرگ در لوکیشنی در شهرک فیلمی در ایتالیا گرفته شد. The Great Silence به‌عنوان یکی از شاهکارهای وسترن اسپاگتی و دومین فیلم از سه‌گانه‌ی گل و خون که شامل جنگو و متخصصان است، شناخته می‌شود. منتقدان به این فیلم عنوان براندازنده‌ی قراردادهای ژانر وسترن را دادند. کوربوچی که دیدگاه‌های چپ خود را زیرمتن چندین فیلم خود قرار داده بود، قصه‌ی فیلم را به صورت تمثیلی نوشت و به فسادهای ناشی از اشکال اقتدارگرایانه‌ی سرمایه‌داری پرداخت و به خود موضع ضد استبدادی گرفت.
یکی دیگر از جنبه‌های کلیدی فیلم که قواعد وسترن را بهم می‌ریزد، فضای آن است. جهان پر از برف فیلم با دشت‌های صحرایی که در فیلم‌های وسترن آمریکایی و ایتالیایی دیده می‌شود، در تضاد است. این نوع فضاسازی به لحن تاریک و پوچ‌گرایانه‌ی اثر کمک می‌کند و شرایط متفاوتی را نسبت به قهرمانان و ضدقهرمانان دیگر وسترن‌ها برای شخصیت‌های این روایت رقم می‌زند. سرجیو کوربوچی از بزرگترین کارگردانان ایتالیایی در وسترن اسپاگتی است که توانست روح تازه‌ای را در این ژانر وسترن بدمد. سکوت بزرگ‌اش اگرچه بهترین فیلم اوست اما به دلیل پایان تیره و بدبینانه‌اش در ایالات متحده به اکران سراسری نرسید. این فیلم، اثری است که حالا همه‌ی منتقدان آن را تحسین می‌کنند.
۱۳- فیلم The Treasure of the Sierra Madre
فیلم گنج های سیرا مادره
- کارگردان: جان هیوستون
- بازیگران: همفری بوگارت
- سال انتشار: ۱۹۴۸
- میانگین امتیازات The Treasure Of The Sierra Madre در IMDB:۸/۲
خلاصه داستان: دو کارگر در خوابگاهی با پیرمردی که درباره‌ی اکتشاف طلا صحبت می‌کند، آشنا می‌شوند. آن‌ها که کار مناسبی ندارد تصمیم می‌گیرند که با پیرمرد به اکتشاف طلا بروند. در میان کوه‌ها هنگام اکتشاف طلا یکی از آن‌ها دچار توهم خیانت و طمع می‌شود.
The Treasure Of The Sierra Madre، وسترنی اقتباسی است که جان هیوستون آن را براساس رمانی به‌همین نام و نوشته‌ی بی تراوون ساخت. گنج‌های سیرا مادره یکی از اولین فیلم‌های هالیوودی بود که در لوکیشنی خارج از ایالات متحده ساخته شد. فیلم در بیست و یکمین دوره جوایز اسکار چهار نامزدی را به‌دست آورد که در این بین والتر هیوستون پدر جان هیوستون برنده‌ی جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد و جان هیوستون هم به اسکار بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه رسید.
در همان دوره‌ی اسکار بحث و جدل‌هایی به‌خاطر عدم نامزدی همفری بوگارت به‌وجود آمد و منتقدان و اعضای اسکار این رویکرد را محکوم کردند، چراکه معتقد بودند بوگارت بهترین بازی عمر خود را انجام داده است. گنج‌های سیرا مادره داستانی درباره‌ی طبیعت کنترل‌نشده‌ی انسان، اثرات بی‌اعتمادی، طمع و دوستی است که بر بستری از عناصر وسترن مثل حمله‌ی راهزن‌ها، قطار، نیروی خیر و شر، زنی برای نجات دادن و … پیش می‌رود. کتابخانه‌ی کنگره این فیلم را در سال ۱۹۹۰ در فهرست ملی فیلم ثبت کرد و منتقدان نیز آن را یکی از بهترین فیلم‌های تمام دوران می‌دانند. مجله‌ی امپایر The Treasure of the Sierra Madre، را بزرگترین فیلم هیوستون نامید.
۱۲- فیلم My Darling Clementine
فیلم کلمنتاین محبوب من
- کارگردان: جان فورد
- بازیگران: هنری فوندا
- سال انتشار: ۱۹۴۶
- میانگین امتیازات My Darling Clementine در IMDB: ۷/۷
خلاصه داستان: پس از اینکه برادر وایت ارپ توسط خانواده کلانتون کشته می‌شود و گاوهایش به سرقت می‌رود، او کلانتر شهر می‌شود تا که بتواند انتقام بگیرد. ارپ در این بین با مردی به‌نام داک هالیدی آشنا می‌شود تا در این راه به او کمک کند.
My Darling Clementine، وسترنی کلاسیک است که جان فورد آن را براساس رمانی بیوگرافیک و تخیلی از وایت ارپ و داک هالیدی دو شخصیت مشهور غرب نوشته‌ی استوارت لیک ساخته است. این فیلم همانند دیگر آثار وسترن جان فورد، از برترین‌های این ژانر است و در میان منتقدان محبوبیت فراوانی دارد. راجر ایبرت که نگاه انتقادی جامعه‌شناسانه و نژادپرستانه‌ای نسبت به وسترن‌های فورد مخصوصا جویندگان داشت، از این اثر به‌عنوان یکی از شیرین‌ترین و خوش‌قلب‌ترین فیلم‌های وسترن یاد کرده و از آن در مقام یک اثر بزرگ یاد می‌کند.
در ابتدا جان فورد نمی‌خواست این فیلم را بسازد اما به‌خاطر قراردادی که با قرن بیستم داشت، ملزم بر این شد که کلمنتاین محبوب من را تولید کند. My Darling Clementine، علاوه بر فضای شاعرانه‌ای که به راه انداخته در اجرای سبک بصری نیز قدرتمند است و تصاویر جذابی را به‌نمایش درمی‌آورد. My Darling Clementine، در سال ۱۹۹۱ توسط کتابخانه‌ی کنگره برای نگهداری در فهرست ملی فیلم ایالات متحده قرار گرفت.
۱۱- فیلم Django
فیلم جانگو
- کارگردان: سرجیو کوربوچی
- بازیگران: فرانکو نرو
- سال انتشار: ۱۹۶۶
- میانگین امتیازات Django در IMDB: ۷/۲
خلاصه داستان: مردی به نام جانگو با تابوتی که همراه خودش می‌کشد، زنی را از دست خلافکاران نجات می‌دهد و به شهری برهوت وارد می‌شود. او مدتی بعد خود را وسط درگیری‌های دو گروه خلافکار در آنجا می‌بیند.
سرجیو کوربوچی که به‌همراه سرجیو لئونه زوایای دیگری به وسترن رو به افول کلاسیک آمریکایی بخشیدند و از میانش وسترن اسپاگتی را خلق کردند، برای رقابت با فیلم یک مشت دلار به‌سراغ یوجیمبوی کوروساوا رفت و با اقتباسی غیررسمی از آن جنگو (Django) را ساخت. وسترن اسپاگتی کوربوچی پاسخی به فیلم لئونه بود، زمانی که مناظر زیبا در فیلم لئونه به جریان می‌افتادند، کوربوچی فیلم‌اش را با لحنی پوچ‌گرایانه پُر کرد و مناظر بایر و مرده را نشان داد. کارکتر جنگو نیز یک هفت‌تیرکش تمام عیار در مخالفت با ارزش‌های وسترن سنتی است و تصویری مدرن از خود به‌همراه دارد. او متفاوت عمل می‌کند و شبیه شخصیت‌هایی که ایستوود در سه‌گانه دلار به‌نمایش درآورده، نیست.
جنگو تلخ است و بدبین و لحن فیلم را نیز به‌درستی منعکس می‌کند. این اثر به‌عنوان یکی از خشن‌ترین فیلم‌هایی که تا آن زمان ساخته شده بود، شهرت پیدا کرد و تا مدتی اجاز‌ه‌ی اکران سراسری در بعضی از مناطق اروپا را نیافت. جنگو پس از اکران طرفداران بسیاری را در خارج از ایتالیا به‌دست آورد و به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌های وسترن اسپاگتی مورد تحسین قرار گرفت. این فیلم که توسط منتقدان به‌عنوان اولین قسمت از سه‌گانه‌ی گل و خون در نظر گرفته می‌شود، منبع الهامی برای کوئنتین تارانتینو بود تا بتواند در سال ۲۰۱۲ جانگوی رها شده را بسازد. Django، به‌همراه دیگر آثار شاخص وسترن اسپاگتی تاثیر بسزایی را روی پیشبرد و تقویت این ژانر داشت.
۱۰- فیلم Shane
فیلم شین
- کارگردان: جرج استیونز
- بازیگران: الن لاد
- سال انتشار: ۱۹۵۳
- میانگین امتیازات Shane در IMDB: ۷/۶
خلاصه داستان: شین تفنگ‌بازی ماهر با گذشته‌ای اسرارآمیز است که به امید یک زندگی بی‌سروصدا و بدون دردسر به‌عنوان مزرعه‌داری استخدام می‌شود. او که در مرزعه‌ی جو مشغول به کار است، به نبردی بین دو گروه کشیده می‌شود.
Shane، وسترنی کلاسیک است که براساس رمانی به‌همین نام و نوشته‌ی جک شفر ساخته شد. شین در آن زمان وسترنی ۴ میلیون دلاری بود که برای یک وسترن گران به‌حساب می‌آمد و پارامونت پیکچرز نگران بود که فیلم در باکس آفیس نتواند هزینه‌ی تولید را برگرداند. اما فیلم با فروش ۲۰ میلیون دلاری‌اش موفقیت خوبی را برای این کمپانی به‌وجود آورد. شین اولین فیلمی بود که در صفحه‌ی عریض نمایش داده شد، قالبی که پرامونت ابداع کرد تا چشم‌انداز وسیع‌تری را نسبت به تلویزیون ارائه دهد.
فیلم به دلیل نوع فیلمبرداری‌اش از مناظر، شیوه‌ی تدوین، رنگ‌های پرجنب‌وجوش و نوع اجرا مورد توجه قرار گرفت، تا جائی که منتقدان از آن به‌عنوان یک نقاشی متحرک، غنی و دراماتیک از مرزهای آمریکا یاد کردند. این وسترن اثری الهام‌بخش و تاثیرگذار برای سینما بود در سال ۲۰۱۷ لوگان را براساس آن ساخت و قبل از این نیز در سال ۱۹۶۶یک مجموعه تلویزیونی طبق داستان و شخصیت‌هایش تولید شده بود. شین یکی از بهترین وسترن‌های کلاسیک با داستانی برگرفته از کهن‌الگوی خیر و شر است که چیزی بیشتر از زیبایی و عظمت کوه‌ها را به‌نمایش درمی‌آورد. این فیلم در دوره جوایز اسکار نامزد ۴ جایزه شد که به‌خاطر دستاوردهای متفاوت‌اش نسبت به دیگر وسترن‌ها در بخش فیلمبرداری، جایزه‌ی اسکار را در این بخش برد.
۹- فیلم Johnny Guitar
فیلم جانی گیتار
- کارگردان: نیکلاس ری
- بازیگران:
- سال انتشار: ۱۹۵۴
- میانگین امتیازات Johnny Guitar در IMDB:۷/۶
خلاصه داستان: وین کافه‌داری است که ثروتمندان شهر خوششان از او نمی‌آید و قصد دارند که وین را از شهر بیرون بیندازند. او از دوست سابق خود جانی گیتار درخواست کمک می‌کند و خودش نیز همانند کابوها اسلحه به‌دست می‌گیرد.
Johnny Guitar، که براساس داستانی به‌همین نام و نوشته‌ی روی چنسلر ساخته شده وسترنی بازنگرانه است که قواعد وسترن‌های کلاسیک را برهم می‌ریزد. به گفته‌ی مارتین اسکورسیزی، مخاطبان آمریکایی نمی‌دانستند که چگونه باید با فیلم روبه‌رو شوند، بنابراین جانی گیتار را یا نادیده می‌گرفتند یا به آن می‌خندیدند. از سویی دیگر فیلم مورد تحسین منتقدان آن زمان، ژان لوک گدار و فرانسوا تروفو قرار گرفت و تروفو فیلم را یک رویای غربی توصیف کرد. نیکلاس ری برخلاف وسترن‌های کلاسیک و سنتی نقش دیگری برای زنان قائل می‌شود در اینجا وین زنی نیست که منتظر قهرمانی بماند و به او دل بسپارد. این شخصیت خودش دست به عمل می‌زند، هفت‌تیر می‌کشد و مشکلاتش را خودش حل می‌کند.
از طرفی دیگر نیز ضدقهرمان ما یک زن است که در برابر وین کارشکنی می‌کند. با کمی مقایسه بین وسترن‌های کلاسیک و این فیلم می‌توان گفت که جانی گیتار وسترنی فمنیستی است که در آن زمان بسیار بازنگرانه به‌شمار می‌آمده است. این فیلم که علاوه بر قواعد ژانریک از لحاظ روانشناسانه نیز مطرح است در سال ۲۰۰۸ توسط کتابخانه‌ی کنگره در فهرست ملی فیلم قرار گرفت و پدرو آلمودوار نیز در فیلم زنان در آستانه فروپاشی به این فیلم ادای احترام کرد.
۸- فیلم The Man Who Shot Liberty Valance
فیلم مردی که لیبرتی والانس را کشت
- کارگردان: جان فورد
- بازیگران: جان وین
- سال انتشار: ۱۹۶۲
- میانگین امتیازات The Man Who Shot Liberty Valance در IMDB: ۸/۱
خلاصه داستان: سناتور آمریکایی باج استودارد و همسرش هالی برای شرکت در مراسم تشییع جنازه تام دونیفون به شین‌بون می‌رسند. سردبیر روزنامه‌ی محلی از او می‌پرسد که چرا یک سناتور در این مراسم شرکت می‌کند؟ و استودارد با تعریف داستانی به ۲۵ سال قبل بازمی‌گردد.
The Man Who Shot Liberty Valance، وسترنی کلاسیک است که از داستان کوتاهی به‌همین نام و نوشته‌ی دوروتی جانسون ساخته شده است. این فیلم بعد از انتشار به موفقیت خوبی در گیشه رسید و عنوان پانزدهمین فیلم پرفروش همان سال را به‌دست آورد. منتقدان در همان زمان از فیلم استقبال کردند و کتابخانه‌ی کنگره‌ی آمریکا نیز در سال ۲۰۰۹ فیلم را همانند دیگر آثار جان فورد به لیست ملی فیلم آمریکا اضافه کردند.
The Man Who Shot Liberty Valance در اسکار نامزد بهترین طراحی لباس شده است، جایگاهی که کمتر فیلم وسترنی آن را به‌دست آورده. راجر ایبرت در بین فیلم‌هایی که الگوهای وسترن سنتی را تشکیل می‌دهند این فیلم را متفکرترین‌شان می‌داند و از آن به‌عنوان یک الگوی مناسب و کامل نام میبرد. The Man Who Shot Liberty Valance، که جز آخرین فیلم‌های مسیر فیلمسازی جان فورد است، تماشاگر را به فرم و داستانی پخته می‌کشاند و در قالب یک وسترن سنتی یکسری مسائل سیاسی و اجتماعی مثل تمدن و اتفاقات اوایل قرن بیستم را را باز می‌کند
۷- فیلم El Dorado
فیلم ال دورادو
- کارگردان: هاوارد هاکس
- بازیگران: جان وین
- سال انتشار: ۱۹۶۶
- میانگین امتیازات El Dorado در IMDB: ۷/۵
خلاصه داستان: کول تورنتون هفت‌تیرکش ماهری است که از طرف زمین‌داری ثروتمند یک پیشنهاد شغلی خوب دریافت می‌کند. دوست کلانتراش به کول هشدار می‌دهد که این شغل را نپذیرد، چراکه این زمین‌دار قصد واگیری املاک دیگران را دارد.
El Dorado، وسترنی اقتباسی است که هاوارد هاکس آن را براساس رمان ستارگان در مسیر نوشته‌ی هری براون ساخت. این دومین فیلم از سه‌گانه‌ای است که هاکس در آن‌ها کلانتری در حال دفاع در برابر عناصر یاغی را به‌تصویر می‌کشد. این فیلم همانند ریولوبو و ریو براوو بر رفاقتی جذاب بین شخصیت‌هایی که از یک مخمصه‌ی جدی جان سالم می‌برند، تمرکز می‌کند. این فیلم شباهت بسیار زیادی به ریو براوو دارد و خیلی از عناصر آن فیلم مثل نوع شخصیت‌ها در این فیلم نیز تکرار می‌شود، به‌همین دلیل بسیاری از منتقدان این فیلم را یک بازسازی آزاد از ریو براوو می‌دانند.
هاوارد هاکس در این فیلم زمان بیشتری را نسبت به ریو براوو خرج پرداخت شخصیت‌هایش می‌کند و از طرفی نیز خشونت بیشتری را به‌تصویر می‌کشد. این فیلم به‌طرز جذابی فیلمبرداری شده و بازی‌ها و شیمی بین جان وین و رابرت میچام به‌شدت تماشاگر را سر ذوق می‌آورد. هاوارد هاکس در این اثر باز هم نبوغ خودش را در اجرا، میزانسن و قاب‌بندی‌ها نشان می‌دهد و ال دورادو در زمان اکران توجه و تحسین منتقدان را به خود جلب کرد و در گیشه هم به موفقیت تجاری خوبی رسید.
۶- فیلم High Noon
فیلم ماجرای نیمروز
- کارگردان: فرد زینه‌مان
- بازیگران: گری کوپر
- سال انتشار: ۱۹۵۲
- میانگین امتیازات High Noon در IMDB: ۸
خلاصه داستان: به مارشال ویل کین که برای تشکیل خانواده و زندگی در شهر دیگری آماده می‌شود، خبر می‌رسد که فرانک میلر قانون‌شکن شریر از زندان آزاد شده و قصد انتقام از او را دارد.
فیلم نیمروز که با نام ماجرای نیمروز شناخته می‌شود، وسترنی تجدیدنظرطلبانه است که براساس داستان کوتاه ستاره حلبی نوشته جان کانینگهام ساخته شده است. High Noon، وسترنی است که قهرمان‌اش نسبت به قهرمان‌های کلاسیک این ژانر دست به عمل متفاوت‌تری می‌زند و مانند شخصیت‌های فورد و هاکس در قصه ظاهر نمی‌شود. درواقع ماجرای نیمروز سعی در بیرون آمدن از قالب سنتی این ژانر را دارد. هاوارد هاکس پس از دیدن این فیلم نسبت به شخصیت مارشال کین عصبانی شد و تصمیم گرفت ریو براوو را در جوابیه‌ی این فیلم بسازد.
پس از اکران فیلم نیمروز منتقدان و تماشاگرانی که انتظار دیدن تعقیب‌وگریز، دعوا و دیگر عناصر رایج در فیلم‌های وسترن را داشتند ناامید شدند و جان وین که در ریو براوو ظاهر شد این فیلم را غیرآمریکایی‌ترین فیلم تمام زندگی‌اش نامید. High Noon، در دوره جوایز اسکار در ۷ رشته نامزد جایزه شد که در این میان جایزه بهترین فیلمنامه، بهترین تدوین، بهترین آهنگ را برد و گری کوپر هم جایزه بهترین بازیگر مرد را به‌دست آورد. اکنون ماجرای نیمروز جز نمونه‌های اولیه‌ی وسترن تجدیدنظر طلبانه شناخته می‌شود و منتقدان از آن به‌عنوان تاثیرگذارترین وسترن دهه ۵۰ نام می‌برند. کتابخانه‌ی کنگره این فیلم را برای حفاظت در فهرست ملی فیلم قرار داد و حالا مارشال ویل کین هم در لیست ۲۰ قهرمان جذاب تمام دوران قرار دارد.
۵- فیلم Dead Man
فیلم مرد مُرده
- کارگردان: جیم جارموش
- بازیگران: جانی دپ
- سال انتشار: ۱۹۹۵
- میانگین امتیازات Dead Man در IMDB: ۷/۵
خلاصه داستان: ویلیام برای کار در کارخانه‌ای به شهری مرزی می‌رود. او بعد از رسیدن می‌فهمد که این شغل قبلا به شخص دیگری سپرده شده است. ویلیام پس از یک تیراندازی به‌شدت مجروح می‌شود و با یک مرد بومی مرموز ملاقات می‌کند.
Dead Man، وسترنی اسیدی است که بسیاری از منتقدان آن را برترین وسترن پست‌مدرن ساخته شده می‌دانند. این فیلم قالب رایج در آثار وسترن، مخصوصا کلاسیک‌های این گونه را درهم می‌شکند و جهانی متفاوت خلق می‌کند. دنیای فیلم دنیایی بسیار ناامیدکننده است و شخصیت‌هایش همانند قهرمانان کلاسیک قرار نیست زندگی کنند و بمیرند. این فیلم وسترنی بسیار غیرمتعارف است و جارموش ترجیح می‌دهد که به‌جای پرداختن به گاوچران‌ها به مفاهیم روانشناختی و فلسفی بپردازد. مرد مرده سراسر استعاره است و نماد، مراقبه‌ای شاعرانه و فلسفی که این کارگردان از مرگ و زندگی به‌تصویر کشیده است.
Dead Man، همه چیزش در سفر خلاصه شده، سفری از دنیای مادی به دنیای معنوی. جست‌وجویی رویایی و سورئال که مرگ را از منظری مثبت نشان می‌دهد. مرد مرده جارموش از آن فیلم‌هایی است که پس از دیدن آن به‌عنوان یک طرفدار وسترن یا عاشق‌اش می‌شوید و یا با نگاهی نفرت‌انگیز به آن نگاه می‌کنید. این فیلم، وسترنی است که اگر هاوارد هاکس آن را دیده بود، در جوابیه‌هایش فیلم‌های بسیاری می‌ساخت. جیم جارموش پس از ساخت مرد مُرده آن را به سرخپوستان تقدیم کرد.
۴- فیلم Trilogia Dollaro
فیلم سه گانه دلار
- کارگردان: سرجیو لئونه
- بازیگران: کلینت ایستوود
- سال انتشار: ۱۹۶۴- ۱۹۶۵- ۱۹۶۶
- میانگین امتیازات The Cabinet of Dr. Caligari در IMDB:
خلاصه داستان: در هر سه فیلم مردی با داستان‌های متفاوتی حضور دارد و به دنبال سرنوشت خودش می‌رود.
سه‌گانه دلار که با نام سه‌گانه مرد بدون نام نیز شناخته می‌شود، متشکل از سه فیلم به خاطر یک مشت دلار، به خاطر یک مشت دلار بیشتر و خوب، بد، زشت است که تاثیر بسزایی را روی ماندگاری ژانر وسترن داشتند. اولین قسمت این سه‌گانه‌ی وسترن اسپاگتی، به خاطر یک مشت دلار است که لئونه در سال ۱۹۶۴ آن را با الهام از فیلم یوجیمبوی (Yojimo) کوروساوا ساخت. توهو کمپانی سازنده‌ی یوجیمبو از لئونه شکایت کرد و منتقدان ایتالیایی برخلاف منتقدان آمریکایی در ابتدا نقدهایی منفی به اثر وارد کردند. لئونه سال بعد به خاطر یک مشت دلار بیشتر را ساخت که نسبت به فیلم اول موفقیت بیشتری را به‌دست آورد و به فروش خوبی هم در گیشه رسید. این فیلم اکنون نیز به‌عنوان یکی از بهترین‌های وسترن اسپاگتی شناخته می‌شود.
این سه‌گانه در سال ۱۹۶۶ با ساخت خوب، بد، زشت به اوج خودش رسید و باعث شد که سینمای وسترن اسپاگتی به محبوبیت فراوانی در دنیا برسد. این فیلم یک موفقیت تجاری خوب را در باکس آفیس رقم زد و باعث شد که مدتی پس از اکران منتقدان اثر را تحسین کنند. خوب، بد، زشت اوج فیلم‌های این سه‌گانه است چراکه هم ایده‌های ضدجنگ را به‌تصویر می‌کشد و هم به یک ساختارشکنی علیه وسترن کلاسیک و غرب می‌رسد. به عقیده‌ی تارانتینو این فیلم بزرگترین دستاورد تاریخ سینمای اوپا است و ورایتی نیز از آن به‌عنوان یکی از ۵۰ فیلم برتر تمام دوران نام برده است. کلینت ایستوود که پیش از آشنایی با لئونه در سینمای ایتالیا بازی کرده بود با این فیلم‌ها به شهرتی ماندگار رسید و حالا تماشاگران این گونه‌ی سینمایی، ایستوود را نمادی از دنیای وسترن می‌دانند. موسیقی موریکونه در این فیلم‌ها عنصر جذاب و ماندگار دیگری است که همیشه تماشاگران را به یاد وسترن‌های اسپاگتی می‌اندازد. این سه فیلم یکی از جذاب‌ترین، تحسین‌شده‌ترین و ماندگارترین فیلم‌های دنباله‌دار تاریخ سینما هستند.
۳- فیلم Rio Bravo
فیلم ریو براوو
- کارگردان: هاوارد هاکس
- بازیگران: جان وین
- سال انتشار: ۱۹۵۹
- میانگین امتیازات Rio Bravo در IMDB: ۸
خلاصه داستان: کلانتر چنس، جو برادر یک دامدار ثروتمند را به جرم قتل دستگیر می‌کند. او مجبور است تا زمانی که مارشال ایالتی می‌رسد، از این قاتل در زندان آنهم در شرایطی که گروهی قصد فراری دادن‌اش را دارند، نگهداری کند.
Rio Bravo وسترنی کلاسیک است که هاوارد هاکس آن را براساس داستان کوتاه ریو براوو نوشته بی اچ مک کمبل ساخت. این فیلم که شاید بهترین فیلم وسترن هاوارد هاکس باشد در سال ۲۰۱۴ از سوی کتابخانه کنگره در فهرست ملی فیلم آمریکا قرار گرفت و موسیقی متن‌اش نیز به‌عنوان دهمین موسیقی برتر فیلم وسترن شناخته شد. ریو براوو به‌خاطر سکانس ابتدایی بدون دیالوگ‌اش که نبوغ هاکس را در طراحی میزانسن و فرم نشان می‌دهد، بسیار مورد توجه قرار گرفت. این فیلم پس از گذشت سال‌ها هنوز هم یک کلاسیک تاثیرگذار است و کوئنتین تارانتینو از آن به‌عنوان یکی از فیلم‌های مورد علاقه‌اش یاد می‌کند.
جان وین که شخصیت‌اش با ژانر وسترن گره خورده یکی از بازی‌های خوب خود را در این فیلم به اجرا در می‌آورد و تبدیل به عنصری چشمگیر در این نمایش می‌شود. هاوارد هاکس بعد از دیدن فیلم ماجرای نیمروز دچار نوعی دلزدگی نسبت به وسترن و شخصیت کلانتر شد و همین برای او انگیزه‌ای کافی بود تا با خلق ریو براوو تصویر ماجرای نیمروز را از ذهن‌اش پاک کند. در آخر نتیجه‌ی دیدگاه هاکس چه درست و چه غلط، فیلمی قدرتمند بود که با آثار مهم فورد برابری می‌کرد. فیلم‌های هاکس در مقایسه با فورد رواج دهنده‌ی اندیشه‌های
۲- فیلم Stagecoach
فیلم دلیجان
- کارگردان: جان فورد
- بازیگران: جان وین
- سال انتشار: ۱۹۳۹
- میانگین امتیازات Stagecoach در IMDB: ۷/۸
خلاصه داستان: گروهی برای رفتن به شهری در نیومکزیکو سوار دلیجانی می‌شوند. آن‌ها در بین راه می‌فهمند که سرخپوستان در آن حوالی حضور دارند و هر لحظه ممکن است کشته شود. درنهایت گروه تصمیم می‌گیرد که به راه خودش ادامه دهد.
Stagecoach، وسترنی کلاسیک است که جان فورد آن را براساس داستان کوتاهی به‌نام دلیجانی به‌سوی لردزبورگ نوشته‌ی ارنست هایکوکس ساخته است. دلیجان به‌عنوان یک فیلم مهم فراتر از ژانر وسترن شناخته می‌شود و منتقدان آن را یکی از برترین‌های دنیای وسترن و سینما می‌دانند. این فیلم در سال ۱۹۹۵ توسط کتابخانه‌ی کنگره برای حفظ و نگهداری قابل اعتنا و مهم تلقی شد و در فهرست ملی فیلم ایالات متحده جای گرفت. Stagecoach، یک موفقیت تجاری در باکس آفیس بود و فیلم هم با تحسین منتقدان روبه‌رو شد.
جان فورد در ابتدا برای ساخت دلیجان با مشکل روبه‌رو شد، چراکه استودیوهای فیلمسازی معتقد بودند، دوران ساخت وسترن‌های پرهزینه تمام شده و جان وین نیز نمی‌تواند از پس فیلم برآید. در نهایت فورد موفق شد و یکی از تاثیرگذارترین فیلم‌های تاریخ سینما را ساخت و پاداش ایمان‌اش به جان وین را گرفت. اورسون ولز درباره‌ی این فیلم می‌نویسد که هنگام تولید همشهری کین دلیجان را بارها و بارها مشاهده کرده، چراکه این فیلم یک کتاب راهنمای کامل برای یک کارگردان در حین ساخت یک اثر است. دلیجان یک اثر تمام عیار است، یک سفر جاده‌ای که با ایده‌های روانشناسانه و کهن‌الگوهای شخصیتی همراه شده و در میان جهان‌بینی همیشگی جان فورد به نمایش و تبیین آمریکا و هدف‌هایش می‌پردازد.
۱- فیلم The Searchers
فیلم جویندگان
- کارگردان: جان فورد
- بازیگران: جان وین
- سال انتشار: ۱۹۵۷
- میانگین امتیازات The Searchers در IMDB: ۷/۹
خلاصه داستان: ایتان که بعد از مدت‌ها از جنگ برمی‌گردد، تصمیم می‌گیرد که زندگی عادی خود را دوباره آغاز کند. اما در همین هنگام سرخپوست‌ها به خانواده‌ی او حمله می‌کنند و دختری را می‌دزدند. حال ایتان برای پیدا کردن این عضو خانواده دوباره راهی صحرا می‌شود.
جویندگان، وسترنی کلاسیک و حماسی است که براساس رمانی به‌همین نام از آلن لو می ساخته شده است. The Searchers، یک موفقیت بزرگ در گیشه را رقم زد و از زمان اکران‌اش تا اکنون به‌عنوان یک شاهکار و یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین فیلم‌های ساخته شده، شناخته می‌شود. این فیلم به‌عنوان بهترین وسترن کلاسیک آمریکایی تمام دوران معرفی شد و در فهرست ۱۰۰ فیلم برتر آمریکایی همه‌ی زمان‌ها قرار گرفت. در سال ۱۹۸۹ این فیلم به‌دلیل انگیزه‌های فرهنگی، تاریخی و زیبایی‌شناختی مهم تلقی شد و کتابخانه‌ی کنگره، فیلم را برای ثبت در فهرست ملی فیلم انتخاب کرد.
موضوع اصلی جویندگان، نگرش تاریخی مهاجران سفیدپوست نسبت به بومیان آمریکایی است. راجر ایبرت درباره‌ی فورد و جویندگان‌اش می‌نویسد: او تلاش می‌کرده تا نسل‌کشی و نژادپرستی را توجیه کند و سیاست‌های ضدسرخپوستی را ترویج دهد. هرچند که فورد در ضدوسترن‌اش یعنی فیلم پاییز قبیله‌ی شاین (Cheyenne Autumn) سعی کرد تا حدی این اتهامات را از خودش دور سازد. جان وین در این فیلم یکی از بهترین بازی‌های خود را ارائه می‌دهد و فورد نیز با قدرتی تمام کارکتری اسطوره‌ای را از دنیای غرب وحشی پرداخت می‌کند. The Searchers، فیلمی است جاودانه که هم شخصیت‌هایی منحصر بفرد را دارد و هم تصویری دقیق از یک وسترن کلاسیک را به‌نمایش می‌کشد.
