بهترین فیلم‌ها و سریال‌های ابرقهرمانی ۲۰۲۲ به انتخاب گیمفا
بهترین فیلم‌ها و سریال‌های ابرقهرمانی ۲۰۲۲ به انتخاب گیمفا
فیلم‌ها و سریال‌های ابرقهرمانی متعددی در سال ۲۰۲۲ میلادی پخش شدند که به بررسی بهترین موارد آن‌ها می‌پردازیم.
سال ۲۰۲۲ میلادی همانند سال‌های گذشته سرشار از فیلم‌ها و سریال‌های ابرقهرمانی بوده است. در حقیقت، با توجه به تاخیرهای ناشی از گسترش ویروس کرونا در دو سه سال اخیر، پروژه‌های متعددی در سال ۲۰۲۲ میلادی پخش شدند و توانستند توجه مخاطبان را به خودشان جلب کنند.
فیلم‌ها و سریال‌های ساخته شده بر اساس کتاب‌های کمیک روز به روز افزایش پیدا می‌کنند و هر کدام از سازندگان و استودیوها نیز به دنبال آن هستند تا با ارائه اثری با کیفیت‌تر و جذاب‌تر، مخاطبان را بیشتر به سمت خود بکشاند. با وجود اینکه امروزه فیلم‌های ابرقهرمانی بسیار مورد توجه قرار می‌گیرند اما باید گفت که با وجود تعداد بالای آثار این ژانر در سال ۲۰۲۲، آن‌ها نسبت به آثار چند سال گذشته و قبل از دوره کرونا، آن کیفیت لازم را ندارند.
در هر صورت، استودیو دی‌سی سعی دارد تا با ارائه سریال‌های جذاب در سرویس آنلاین اچ‌بی‌او مکس و همچنین ساخت فیلم‌های سینمایی بتواند طرفداران خود را راضی نگه دارد و از رقابت با مارول جا نماند. این در حالی است که استودیو مارول در حال تولید آثار بسیار بیشتری است که برخی از آن‌ها از کیفیت زیادی برخوردار نیستند.
به عنوان مثال سریال شی هالک: وکیل دادگستری (She-Hulk: Attorney at Law) با اینکه سعی داشت اثری متفاوت و منحصربه‌فرد در دنیای سینمایی مارول باشد اما اصلا عملکرد خوبی نداشت و نتوانست تحسین مخاطبان را از آن خود کند. این در حالی است که سریال میز مارول (Ms. Marvel) نیز با وجود انتظاراتی که از آن می‌رفت، آن چنان که باید جذاب و تماشایی نبود.
در ادامه همراه با ما باشید تا به معرفی بهترین فیلم‌ها و سریال‌های ابرقهرمانی سال ۲۰۲۲ میلادی بپردازیم.
بهترین سریال‌های ابرقهرمانی ۲۰۲۲
۵. سریال سندمن (The Sandman)
سریال «سندمن» بر اساس مجموعه کتاب‌های کمیکی به همین نام نوشته نیل گیمن ساخته شده و در سرویس آنلاین نتفلیکس عرضه شده است. این اثر ممکن است به عنوان اثری ابرقهرمانی دیده نشود اما از آنجا که بر اساس کتاب‌های کمیک ساخته شده، در این فهرست آمده است.
این سریال، اثری فانتزی به شمار می‌رود که داستان فردی به نام مورفیوس را روایت می‌کند. او به عنوان ارباب رویاها شناخته می‌شود و به مدت ۱۰۰ سال به اسارت در آمده است. حالا پس از آزادی‌اش به دنبال آن است تا مشکلات و هرج و مرج موجود در سرزمین رویا را سر و سامان بدهد.
کسانی که منابع اصلی را خوانده‌اند، می‌دانند که سریال «سندمن» تلاش بسیاری کرده که به منبع اقتباسی خودش وفادار باقی بماند و تا حدودی نیز در این زمینه موفق بوده و توانسته به خوبی درون مایه تاریک و رویایی آن را به تصویر بکشد.
بازیگران به خوبی در نقش‌های خود جای گرفته‌اند و بازیگر اصلی سریال یعنی تام استوریج به خوبی ایفای نقش کرده است. با این حال، سریال «سندمن» بی نقص نیست و مشکلات متعددی را می‌توان در آن پیدا کرد.
برخی از جلوه‌های ضعیف یا عجولانه، مشکلات داستان‌سرایی متعدد، پرداختن به داستان‌های جداگانه و زیاد و از این دست موارد، همگی سبب شدند تا سریال «سندمن» به اثری منسجم و یکپارچه تبدیل نشود. در حقیقت، سازندگان سریال زمان بسیار زیادی را صرف جهان‌سازی می‌کنند و همین نیز باعث شده تا جریان داستان از بین برود و رو به جلو حرکت نکند.
با وجود همه این موارد، تماشای سریال «سندمن» لذت‌بخش است و اوقات دلنشینی را برای بیننده فراهم می‌کند. هر چند، سازندگان سریال با توجه به در اختیار داشتن منبعی غنی و عالی، می‌توانستند اثری به مراتب بهتر بسازند.
۴. سریال مون نایت (Moon Knight)
سریال «مون نایت» یا «شوالیه ماه» یکی از مورد انتظارترین سریال‌های مارول در سال ۲۰۲۲ میلادی به شمار می‌رفت. این سریال قرار بود به اثری متفاوت در دنیای سینمایی مارول تبدیل شود و جنبه متفاوتی از این جهان را به نمایش بگذارد.
در این سریال، اسکار آیزاک نقش فردی به نام استیون گرنت را به تصویر می‌کشد که از اختلال چند شخصیتی رنج میبرد و به عنوان آواتار خدای ماه مصری به نام خونشو انتخاب شده است و حالا قدرت‌های قابل توجهی دارد.
یکی از بهترین جنبه‌های سریال «مون نایت» نقش‌آفرینی‌های درخشان بازیگران و به خصوص بازی بسیار جذاب اسکار آیزاک در نقش اصلی به شمار می‌رود. این بازیگر به خوبی توانسته تا نقش چند شخصیت متفاوت را به نمایش بگذارد و حضور او تاثیر قابل توجهی در ارتقاء این اثر داشته است.
یکی دیگر از موارد که سبب شده تا سریال «مون نایت» با آثار قبلی مارول متفاوت باشد، پرداختن به مسائلی دشوار همچون اختلال چند شخصیتی، آسیب‌های روحی و همچنین سوء رفتار با کودکان است و در این زمینه، سریال نسبتا عملکرد خوبی داشته است.
با این حال، پرداختن به اساطیر مصری و ورود آن‌ها به دنیای سینمایی مارول به شکلی ماهرانه انجام نشده و در حقیقت، سازندگان نتوانستند یا نخواستند بیشتر در این زمینه عمیق شوند. همین نیز سبب شده تا پایان سریال ناکامل و عجولانه احساس شود و نتواند حس رضایت‌بخشی را برای مخاطبان به همراه داشته باشد.
این در حالی است که داستان سریال «مون نایت» سرشار از پیچ و تاب‌های متعدد و گاها جذاب و شوکه‌کننده بوده است اما سازندگان می‌توانستند به شکلی بهتر از این موارد بهره ببرند. از سوی دیگر، حذف صحنه‌های خشن و حفظ رده سنی پایین یکی دیگر از موارد منفی این سریال محسوب می‌شود و بدون شک، این سریال با رده سنی R میتوانست عملکرد بسیار بهتری داشته باشد.
۳. قسمت ویژه گرگینه در شب (Werewolf by Night)
یکی از شگفتی‌های استودیو مارول برای مخاطبان در سال ۲۰۲۲ میلادی، ارائه قسمت‌های ویژه روی سرویس آنلاین دیزنی پلاس بوده است. این قسمت‌های ویژه که همانند فیلمی تلویزیونی یا قسمتی از یک سریال به شمار می‌روند و داستانی کوتاه و جذاب را به نمایش می‌گذارند، با استقبال بسیار خوبی از سوی مخاطبان روبهرو شدند.
قسمت ویژه «گرگینه در شب» داستان گروهی از شکارچیان هیولا را روایت می‌کند که دور هم جمع می‌شوند تا برای بدست آوردن شیء بسیار ارزشمندی به جا مانده از یولیسس بلاداستون با یکدیگر به رقابت بپردازند.
این اثر جذاب و تماشایی، توانسته با ارائه داستانی کلاسیک و جالب، حسی نوستالژی و دلنشینی را در بیننده‌ها ایجاد کند و اوقات خوشی را برای آن‌ها رقم بزند. مدت زمان کوتاه و همچنین داستان کم خطر آن سبب شده تا بیننده از تماشای این اثر بسیار لذت ببرد.
این در حالی است که جلوه‌های عملی و ویژه بسیار خوب بودند و بازیگران اصلی نیز به خوبی از پس نقش‌های خود برآمدند. فیلمبرداری سیاه و سفید نیز سبب شده تا این اثر با دیگر آثار دنیای سینمایی مارول متفاوت به نظر برسد و حس و حال هالیوونی داشته باشد.
این گونه آثار که تاثیری شگرف در روند کلی دنیای سینمایی مارول ندارند و در آن‌ها، کاراکترهای بزرگ و نام آشنایی نیز به چشم نمی‌خورند، باعث می‌شوند تا حس و حال تازه‌ای به این دنیای سینمایی اضافه شود و بیننده‌ها شاهد آثار تکراری نباشند. این در حالی است که مارول با این گونه آثار می‌تواند به ژانرهای دیگر نیز ورود پیدا کند و داستان‌های مختلفی را برای مخاطبان به تصویر بکشد.
۲. قسمت ویژه تعطیلات نگهبانان کهکشان (Guardians of the Galaxy Holiday Special)
دومین قسمت ویژه مارول در سال ۲۰۲۲ میلادی، قسمت ویژه تعطیلات نگهبانان کهکشان به شمار می‌رود که مخصوص کریسمس ساخته شده بود و در آن، حس و حال کریسمسی به خوبی منعکس شده است.
در این اثر، مانتیس و درکس سعی دارند تا کریسمس را برای پیتر کوئیل جشن بگیرند و اوقات دلنشینی را برای او رقم بزنند، به خصوص اینکه او اکنون همچنان عزادار گامورا است. از همین رو، آن‌ها تصمیم می‌گیرند تا به زمین بیایند و بازیگر معروف کوین بیکن را به عنوان هدیه برای او بیاورند و همین نیز سرآغاز ماجراجویی‌ای دلنشین و کوتاه می‌شود.
جیمز گان مسئولیت ساخت این قسمت ویژه را در دست داشته و توانسته در این اثر، فرصت بیشتری به شخصیت‌های درکس و مانتیس بدهد، شخصیت‌هایی که شاید در دو فیلم قبلی «نگهبانان کهکشان» به آن‌ها کمتر پرداخته شده بود. همین نیز باعث شده تا دیو باتیستا و پم کلمنتیف نقش‌آفرینی خوبی در این اثر داشته باشند.
جدای از این موارد، در داستان این قسمت ویژه هیچ گونه خطر واقعی و جدی احساس نمی‌شود و همین نیز سبب شده تا بیننده با خیالی راحت به تماشای آن بنشیند و از آن لذت ببرد. این در حالی است که بار احساسی موجود در داستان و به خصوص در انتهای آن، بسیار گرم و صمیمی احساس می‌شود و این اثر به خوبی توانسته زمینه را برای فیلم «نگهبانان کهکشان ۳» فراهم کند.
۱. سریال پیس‌میکر (Peacemaker)
سریال «پیس‌میکر» اولین سریال در دنیای سینمایی دی‌سی و دومین پروژه جیمز گان با دی‌سی به شمار می‌رود. او پس از ساخت فیلم جوخه انتحار (The Suicide Squad) به سراغ این سریال رفت و در آن، ادامه داستان شخصیت پیس‌میکر با بازی جان سینا را به نمایش در آورد.
تمام جنبه‌های مثبت فیلم «جوخه انتحار» را می‌تواند در سریال «پیس‌میکر» مشاهده کرد و همین نیز سبب شده تا طرفداران فیلم از تماشای این سریال نیز لذت ببرند. اکشن‌های بسیار خوب، شوخی طبعی و لذت‌های شگفت‌انگیز همگی سبب شدند تا تماشای این سریال اوقات خوشی را برای بیننده رقم بزند.
جان سینا نیز که در فیلم «جوخه انتحار» به خوبی توانایی‌های خودش برای ایفای این نقش را ثابت کرده بود، توانسته در سریال «پیس‌میکر» فرصت بیشتری برای عرض اندام در این نقش داشته باشد و بیشتر مهارت‌های خودش را به نمایش بگذارد. این در حالی است که جیمز گان نیز بار دیگر استعداد خود را ثابت کرده است.
در حقیقت، آن‌ها موفق شدند تا یکی از شخصیت‌های نه چندان دوست‌داشتنی دی‌سی را در رأس داستان قرار بدهند و آن را به شخصیت محبوب طرفداران تبدیل کنند. با این حال، این سریال با وجود اینکه با نقش‌آفرینی خوبی همراه شده و بسیار خوش ساخت و سرگرم‌کننده است، آن طور که باید عمیق یا پیشگامانه نیست.
در هر صورت، اولین سریال دنیای سینمایی دی‌سی کاملا موفقیت‌آمیز بوده و حالا با حضور جیمز گان در رأس استودیو دی‌سی، طرفداران منتظر تکرار این موفقیت با فیلم‌ها و سریال‌های بیشتری نیز هستند.
بهترین فیلم‌های ابرقهرمانی ۲۰۲۲
در ادامه مطلب به معرفی بهترین فیلم‌های ابرقهرمانی ۲۰۲۲ می‌پردازیم اما از آنجا که فیلم پلنگ سیاه: واکاندا تاابد (Black Panther: Wakanda Forever) هنوز با کیفیت مناسب عرضه نشده، این اثر را در این فهرست جای نداده‌ایم.
۵. انیمیشن ابرحیوانات لیگ دی‌سی (DC League of Super-Pets)
دی سی از گذشته تا به امروز از کاراکترهای خودش در دنیای انیمیشن استفاده کرده و توانسته آثار بسیار جذاب و خوبی را برای مخاطبان جوان‌تر خودش به ارمغان بیاورد. یکی از جدیدترین آثار دی‌سی در این زمینه نیز انیمیشن «ابرحیوانات لیگ دی‌سی» است که در سال ۲۰۲۲ میلادی به روی پرده آمد.
این انیمیشن سینمایی بسیار سرگرم‌کننده و دلنشین است و تماشای آن برای مخاطبان جوان مطمئنا اوقات بسیار خوبی را رقم خواهد زد. حضور صداپیشه‌های بااستعداد و سرشناسی همچون دوئین جانسون، کوین هارت و کیانو ریوز نیز کمک شایانی به جذابیت این اثر کرده است.
انیمیشن «ابرحیوانات لیگ دی‌سی» داستان حیوانات خانگی ابرقهرمان‌های معروف دی‌سی همچون بتمن و سوپرمن را روایت می‌کند که سعی دارند صاحبان خودشان یعنی اعضای لیگ عدالت را نجات بدهند که توسط لکس لوثر به دام افتاده‌اند.
این انیمیشن با وجود اینکه بسیار سرگرم‌کننده است اما پیشگامانه یا نوآورانه نیست و تنها توانسته اوقات خوشی را برای بیننده‌ها رقم بزند. بدون شک انیمیشن «ابرحیوانات لیگ دی‌سی» یکی از فیلم‌های جذاب سال ۲۰۲۲ به شمار می‌رود که می‌توان به همراه خانواده دید.
۴. فیلم ثور: عشق و تندر (Thor: Love and Thunder)
یکی از فیلم‌های بسیار مورد انتظار سال ۲۰۲۲ میلادی، فیلم «ثور: عشق و تندر» به شمار می‌رود که اصلا نتوانست انتظارات را برآورده سازد و می‌توان گفت که مارول نتوانست با این اثر عملکرد خوبی داشته باشد. هر چند، برخی با این نظر مخالف هستند و این فیلم را اثر خوبی می‌دانند.
در حقیقت، نظرات درباره فیلم «ثور: عشق و تندر» متفاوت است و افراد در مورد آن اختلاف نظر دارند. در هر صورت، صحنه‌های اکشن به نمایش درآمده در این فیلم بسیار خوب هستند و کریس همسورث نیز که به دفعات متعدد نقش ثور را ایفا کرده، در این فیلم تازه نیز در نقش خودش راحت است و به خوبی آن را به تصویر می‌کشد.
این در حالی است که حضور کریستین بیل در نقش شخصیت شرور فیلم «ثور: عشق و تندر» به نام گور قصاب خدایان بسیار جذاب و جالب‌توجه به نظر می‌رسید اما باید گفت که مارول نتوانسته از توانایی‌های این بازیگر به خوبی استفاده کند. از سوی دیگر نیز این شخصیت شرور از پتانسیل بسیار بالایی برخوردار است و مارول میتوانست با استفاده از آن فرنچایز خودش را به طور قابل توجهی گسترش بدهد اما این اتفاق رخ نداده است.
با این حال، بزرگترین مسئله‌ای که به فیلم «ثور ۴» ضربه سنگینی وارد کرده، کمدی بیش از حد آن است. در حقیقت، سازنده این فیلم یعنی تایکا وایتیتی در فیلم ثور: رگناروک (Thor: Ragnarok) توانست با اضافه کردن مقداری کافی از طنز به داستان، جان تازه‌ای به این فرنچایز بدهد و آن را ارتقاء ببخشد.
اما او در استفاده از کمدی در فیلم «ثور: عشق و تندر» زیاده‌روی کرده و همین نیز سبب شده تا نه اکشن‌های فیلم آن طور که باید تاثیرگذار باشند، نه شخصیت شرور آن خطر و تهدید واقعی علیه قهرمان‌ها را القاء کند و نه تجدید دیدار میان ثور و جین فاستر با بازی ناتالی پورتمن احساسی و دلنشین به نظر برسد. جدا از این مورد نیز پایان داستان فیلم «ثور: عشق و تندر» بسیار ضعیف بوده و در آن، نه فقدان و نه غم به خوبی حس می‌شوند و نویسنده و کارگردان نتوانسته از لحاظ احساسی آن را برجسته کنند.
۳. فیلم بلک آدام (Black Adam)
دوئین جانسون مدت‌ها در تلاش بود تا بتواند اقتباسی لایو اکشن بر اساس کتاب‌های کمیک بلک آدام بسازد و سرانجام در سال ۲۰۲۲ میلادی موفق به انجام این کار شد. فیلم «بلک آدام» داستان این شخصیت شرور به نام تث آدام را روایت می‌کند که پس از ۵۰۰۰ سال زندانی بودن، آزاد می‌شود. این در حالی است که او قدرت بسیار زیادی دارد و اصلا جلوی کسی سر خم نمی‌کند. همین نیز سبب می‌شود تا گروه جامعه عدالت آمریکا ملقب به JSA با او رودررو شوند تا او را به سمت خود بیاورند یا او را نابود کنند.
فیلم «بلک آدام» از داستان نسبتا ضعیفی بهره میبرد و آن طور که باید نتوانسته به شکلی جذاب و قابل قبولی داستان خاستگاه و همچنین توسعه شخصیتی وی را برای مخاطبان به نمایش بگذارد. این در حالی است که کاراکترهای متعددی علاوه بر شخصیت اصلی معرفی می‌شوند و آن‌ها نیز فرصت کافی برای رشد را در اختیار ندارند.
در حقیقت، اکشن‌های بسیار زیاد و بی‌امان فیلم «بلک آدام» که مطمئنا مورد توجه برخی از مخاطبان قرار می‌گیرند، در تعادل با داستان و توسعه شخصیت‌ها نیست و همین عدم تعادل نیز به این فیلم ضربه زده و آن را از تبدیل شدن به اثری کامل بازداشته است. این در حالی است که داستان فیلم در ارائه یک شخصیت شرور جذاب و قانع‌کننده شکست خورده و نتوانسته آن طور که باید رویایی شخصیت اصلی با شخصیت شرور را زمینه‌سازی کند.
با وجود همه این موارد، باید گفت که نقش‌آفرینی سرگرم‌کننده و درخشان دوئین جانسون در نقش اصلی و همچنین حضور پیرس برازنان در نقش دکتر فیت باعث شده تا فیلم «بلک آدام» جذاب و سرگرم‌کننده باشد و نقش‌آفرینی این دو بازیگر جلوی شکست این اثر را گرفته است.
سازندگان فیلم «بلک آدام» می‌توانستند از اکشن‌های تمام‌نشدنی و پشت سرهم بکاهند و زمان بیشتری را صرف توسعه شخصیت اصلی داستان، پرداختن به اعضای مختلف گروه جامعه عدالت آمریکا و همچنین توسعه شخصیت شرور و انگیزه‌های وی کنند تا بتوانند اثری متعادل و جذاب را برای مخاطبان به ارمغان بیاورند.
۲. فیلم دکتر استرنج در مولتی‌ورس جنون (Doctor Strange in the Multiverse of Madness)
فیلم «دکتر استرنج در مولتی‌ورس جنون» یکی از مهم‌ترین فیلم‌های مارول در سال ۲۰۲۲ میلادی به شمار می‌رفت چراکه این اثر وظیفه داشت تا مولتی‌ورس را به شکلی جدی در این دنیای سینمایی به نمایش بگذارد و می‌توان گفت که در این زمینه چندان خوب عمل نکرده است.
در حقیقت، این فیلم به خوبی نتوانسته تا مسئله مولتی‌ورس و همچنین نحوه عملکرد آن را برای مخاطبان توضیح بدهد و جدای از چندین صحنه کوتاه و نشان دادن چند دنیای مختلف، بیشتر اتفاقات تنها در دو دنیای جداگانه رخ می‌دهند و خبری از جهان‌های متعدد و متفاوت نیست.
یکی از مشکلات بزرگی که بر سر راه فیلم «دکتر استرنج ۲» وجود داشت، وابستگی زیاد این فیلم به آثار قبلی مارول بود و بیننده قبل از تماشای این فیلم باید فیلم مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست (Spider-Man: No Way Home) و همچنین سریال وانداویژن (WandaVision) را دیده باشد.
سازندگان فیلم «دکتر استرنج در مولتی‌ورس جنون» قبل از اکران این آثار، مانور بسیار زیادی روی عناصر ترسناک موجود در این اثر دادند اما باید گفت که این موارد ترسناک که چندان زیاد نیز نیستند، هیچ هدف خاصی در داستان فیلم ندارند. از سوی دیگر، حضور کوتاه کاراکترها و بازیگران مختلف در این اثر به شکلی عجولانه رخ داده و غیر ضروری به نظر می‌رسیدند.
با وجود همه این نواقص، نقش‌آفرینی درخشان بندیکت کامبربچ در نقش اصلی توانسته کمک شایانی به این فیلم بکند. از سوی دیگر نیز الیزابت اولسن توانسته یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های خودش در نقش اسکارلت ویچ را به نمایش بگذارد و قوس داستانی این شخصیت را به نقطه بسیار خوبی برساند. علاوه بر این، این فیلم به معرفی شخصیت جدید آمریکا چاوز می‌پردازد که احتمالا در آینده دنیای سینمایی مارول نقش بسیار بزرگی ایفا خواهد کرد.
در هر صورت، فیلم «دکتر استرنج در مولتی‌ورس جنون» از پتانسیل بسیار بالایی برخوردار بود و میتوانست به یکی از بزرگترین و جذاب‌ترین فیلم‌های مارول تبدیل شود اما عدم تمرکز فیلم روی مسئله اصلی داستان خودش یعنی همان موضوع مولتی‌ورس سبب شده تا این اثر از دست یافتن به پتانسیل بالای خودش باز بماند.
۱. فیلم بتمن (The Batman)
فیلم «بتمن» توانسته نسبت به بسیاری از فیلم‌های قبلی ساخته شده حول محور بتمن، بالاتر باشد و برداشتی منحصربه‌فرد و خیره‌کننده از این کاراکتر و شهر گاتهام را به نمایش بگذارد. در حقیقت، این فیلم ساخته مت ریوز اولین اثر بر اساس این شخصیت به شمار می‌رود که به شکلی موثر توانسته جنبه کارآگاهی وی را به نمایش در بیاورد.
در فیلم «بتمن» رابرت پتینسون برای اولین بار نقش شوالیه تاریکی را بازی می‌کند و با وجود اینکه انتقادهای بسیار زیادی از وی بود اما او توانست به بهترین شکل ممکن در این نقش جای بگیرد و نقش‌آفرینی قوی و جذابی را ارائه کند.
یکی از برجسته‌ترین نکات در مورد فیلم «بتمن» که آن را بسیار متفاوت و منحصربه‌فرد کرده، حس واقع‌گرایانه آن است. در این اثر، بتمن از گجت‌های خارق‌العاده یا فراوان بهره نمی‌برد و ماشین وی نیز واقع‌گرایانه به نظر می‌رسد و بیش از حد غیرطبیعی نیست. از سوی دیگر نیز شهر گاتهام به شکلی جذاب و عالی به تصویر کشیده و شخصیت شرور داستان یعنی ریدلر بسیار جالب‌توجه است.
پل دینو توانسته نقش‌آفرینی خیره‌کننده‌ای از خودش در نقش ریدلر به جای بگذارد و این در حالی است که زوئی کراویتز نیز در نقش کت‌وومن عالی ظاهر شده است. بازیگران فیلم «بتمن» یکی از دلایل موفقیت آن به شمار می‌روند و بازیگران دیگر همچون کالین فارل، اندی سرکیس و جفری رایت نیز به خوبی از پس نقش‌های خود برآمده‌اند.
در کل می‌توان گفت که مت ریوز با فیلم «بتمن» توانست این فرنچایز را از نو راه‌اندازی کند. او در این فیلم به خوبی جهان‌سازی را انجام داده که بر اساس آن می‌توان فیلم‌ها و سریال‌های متعددی در شهر گاتهام را ساخت و مطمئنا همین اتفاق نیز خواهد افتاد.
در این مطلب به معرفی بهترین فیلم‌ها و سریال‌های ابرقهرمانی سال ۲۰۲۲ میلادی به انتخاب gsxr پرداختیم. نظر شما در مورد این آثار چیست و شما کدام فیلم یا سریال را بهترین اثر ابرقهرمانی سال گذشته میلادی می‌دانید؟
منبع: gsxr
