در این مقاله فهرستی از بهترین فیلم های سال ۲۰۲۲ را به شما معرفی خواهیم کرد. فهرستی که شامل مستند، انیمیشن، فیلمهای جریان سینمای هنری و فیلمهای جریان اصلی است. آثاری از فیلمسازان شاخص همچون گاسپار نوئه، دیوید کراننبرگ، مارتین مک دونا و استیون اسپیلبرگ. شما نیز در ادامه، فیلمهای خوبی را که ما در این فهرست نیاوردهایم با ما به اشتراک بگذارید.
فیلم های این فهرست بر اساس نظر تحریریه بخش سینمای gsxr انتخاب و رتبهبندی شدهاند.
بهترین فیلم های 2022
۳۰- فیلم Cha Cha Real Smooth
- کارگردان: کوپر ریف
- بازیگران: داکوتا جانسون
- میانگین امتیازات Cha Cha Real Smooth در IMDB: ۷.۴
سینمای کمدی-درام به این دلیل میتواند تاثیر زیادی روی خیلی از تماشاگرها داشته باشد که در بسیاری از مواقع، شباهت زیادی به زندگی واقعی دارد. انسانها بعضا در برخی از روزهای بد زندگی هم چند فرصت برای خندیدن بهدست میآورند و در عین حال طی تعداد از روزهای خوب ممکن است چند دقیقه را با ناراحتی سپری کنند. Cha Cha Real Smooth به انسانهایی میپردازد که دقیقا چنین حال و روزی دارند؛ طوری که شاید بین یک لبخند واقعی و یک گریهی واقعی آنها تنها چند ساعت فاصله باشد. قصه هم بهجای اینکه کورکورانه فقط با تمرکز روی داستانگویی رمانتیک جلو برود، باورپذیر میماند؛ تا بیشتر روی بیننده تاثیر بگذارد و ماندگارتر باشد.
۲۹- انیمیشن قرمز شدن
انیمیشن Turning Red
- کارگردان: دومی شی
- بازیگران: ساندرا اوه و روزالی چیانگ
- میانگین امتیازات Turning Red در IMDB: ۷
قرمز شدن که حتی اسم آن هم اشارهای به خجالت کشیدن آدم از حضور در موقعیتهای مختلف دارد، به خوبی از پس نمایش دادن احساسات و نگرانیهای یک دختر نوجوان برمیآید؛ بچهای که همواره تلاش کرده است همان موجود بینقص مورد نظر پدر و مادر باشد، اما احتمالا نمیتواند بیشتر از این روی احساسات و علایقش سرپوش بگذارد. وقتی یک نفر به احساسات خود اجازهی فوران کردن را میدهد، فقط خود او تحت تاثیر قرار نمیگیرد. هنگامی که انسان میتواند بالاخره بعضی از ماسکها را کنار بگذارد و حرف دل خود را بزند، معمولا عدهای به وجد میآیند، عدهای عصبانی میشوند و حتی عدهای آسیب میبینند.
استودیو پیکسار بهلطف قدرت انیمیشن، موفق به نمایش همین حقیقت با داستانگویی تصویری میشود. در این بین زیبا است که تیم سازنده تا جای ممکن به انواعواقسام افراد حاضر در جامعه توجه کرد. بعضیها برخلاف شخصیت اصلی، جسارت و توانایی در آغوش کشیدن پاندای قرمز بزرگ خود را ندارند. ولی این اصلا باعث نمیشود که کسی بتواند به آنها برچسب بزند یا نحوهی کنار آمدنشان با تلخیها را زیر سؤال ببرد.
۲۸- فیلم چیپ و دیل: تکاوران نجات
فیلم Chip ‘n Dale: Rescue Rangers
- کارگردان: اکویا شوفر
- بازیگران: جان مولانی، اندی سمبرگ و ویل آرنت
- میانگین امتیازات Chip ‘n Dale: Rescue Rangers در IMDB: ۷
برخلاف بسیاری از بازسازیهای لایو اکشن دیزنی، فیلم Chip ‘n Dale: Rescue Rangers یک دنباله برای انیمیشن چیپ و دیل است که در نگاه اول با یک محصول کاملا فن سرویس و با حضور شخصیتهای انیمیشنی و کارتونی کلاسیک طرف هستیم. اما انیمیشن با اینکه قرار نیست کار متفاوتی را انجام دهد، تبدیل به یکی از بامزهترین و سرگرمکنندهترین کارهای چند سال اخیر دیزنی تبدیل میشود. شاید یکی از دلایل اصلی استقبال از فیلم Chip ‘n Dale: Rescue Rangers این باشد که خود سازندگان هم به خوبی میدانند که قرار نیست چیز جدیدی را به بیننده ارائه کنند و در عوض روی سرگرم کننده بودن فیلم خود کار کردهاند.
شاید در مجموع هدف اصلی فیلم خنداندن یا سرگرم کردن بینندگانش باشد، اما فیلم Chip ‘n Dale: Rescue Rangers نیمنگاهی به سرنوشت بسیاری از شخصیتهای انیمیشنی قدیمی هم انداخته است. حضور و سرنوشت شخصیتهایی مثل پیتر پن که روزگاری ستاره و قهرمانی بچگی بسیاری از افراد بودهاند، باعث میشود برای لحظات کوتاهی هم که شده به فکر فرو رویم و احساس کنیم که صرفا با یک فیلم لایو اکشن تک بعدی دیگر از دیزنی طرف نیستیم و شاید واقعا حرفهایی هم برای گفتن داشته باشد.
۲۷- مستند ناوالنی
مستند Navalny
- کارگردان: دانیل روهر
- بازیگران: الکسی ناوالنی
- میانگین امتیازات Navalny در IMDB: ۷.۴
Navalny، یک مستند پرتره از الکسی ناوالنی رهبر مخالفان روسی و رویدادها و مسائل مرتبط با مسمومیت اوست. این مستند تحسینشده که داستانی تکاندهنده از ترور ناموفق رهبر مخالفان ولادیمیر پوتین است، برای اولینبار در جشنوارهی ساندنس بهنمایش درآمد و توانست جایزهی بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را از آن خود کند. فیلمبرداری این پروژه اندکی پس از خروج ناوالنی از کما آغاز شد و تا زمان دستگیری او در سال ۲۰۲۱ ادامه یافت. Navalny برای طرفداران دنیای سیاست گزینهی بسیار مناسبی خواهد بود، چراکه با جزئیات به بررسی آنچه که اتفاق افتاده میپردازد.
ناوالنی مثل یک تریلر سیاسی عمل میکند، فیلمی که به لایههای شخصیتی ناوالنی و شجاعت او میپردازد و تا مدتها از خود داستانی حیرتانگیز بهجای میگذارد. این مستند که بهشدت دراماتیزه شده تصویری از خودباوری، قدرت مخالفان و اهمیت زیر سؤال بردن اقتدار است و برایش مهم نیست که داستان قرار است به کجا ختم شود.
۲۶- فیلم بتمن
فیلم The Batman
- کارگردان: مت ریوز
- بازیگران: رابرت پتینسون، زوئی کراویتز و پل دینو
- میانگین امتیازات The Batman در IMDB: ۷.۹
با اینکه تا امروز شاهد اقتباسهای مستقیم و غیرمستقیم زیادی از روی کامیکهای بتمن بودهایم، The Batman توانست با سکانسهایی جذاب برای تعداد قابل توجهی از طرفدارهای این شخصیت، توجه آنها را جلب کند. حالا بتمن با بازی رابرت پتینسون، سلینا کایل با بازی زوئی کراویتز، ریدلر با بازی پل دینو و حتی پنگوئن با نقشآفرینی کالین فارل برای طرفدارهای فیلم The Batman تبدیل به نسخههایی قابلتوجه از این شخصیتها شدهاند؛ نکتهای که باعث میشود آنها بگویند که مت ریوز از پس خلق نسخهی خاص خود از گاتهام و افراد حاضر در این شهر برآمد.
در هر حالت نمیتوان انکار کرد که فیلم The Batman برای خیلی از تماشاگرهای روز بهعنوان یکی از جدیترین فیلمهای ابرقهرمانی چند وقت اخیر شناخته میشود. تازه همکاری درست مت ریوز با یک تیم حرفهای در پشت صحنه سبب شد که اثر او با جزئيات تصویری فراوان، چند قاب به یاد ماندنی را تحویل طرفدارهای پروپاقرص بدهد.
۲۵- فیلم همهمه
فیلم Hustle
- کارگردان: ارمیا زاگر
- بازیگران: آدام سندلر
- میانگین امتیازات Hustle در IMDB: ۷
تماشای فیلمهای ورزشی برای آن دسته از کسانی که با دنیای رقابت و ورزش سروکاری ندارند معمولا خستهکننده بهنظر خواهد رسید. اما Hustle فیلمی است که بدون شک غیرورزشیها را راضی خواهد کرد، چراکه اولا بین درام و ورزش توازنی لطیف و قابل کنترل برقرار میکند و هم اینکه از آن فیلمهای حال خوب کنی خواهد بود که داستانی الهامبخش را در بطن خود به جریان انداخته است. Hustle نمایشی است از یک رفاقت صمیمانه، داستانی از تلاشی دیوانهوار که بهدنبال نمایش واقعیتهای دنیای قهرمانها میرود. ایدهی فیلم، ایدهای ساده و روان خواهد بود اما چیزیکه به اثر طعمی خاص بخشده، بازی قدرتمند آدام سندلر، طنز لطیف و لحن صمیمانهای است که در جای جای فیلم به چشم میآید.
Hustle نمایشی از رستگاری و سفر اودیسهوار شخصیتهایی است که یکی در پی جبران گذشته برآمده و دیگری در پی آینده میرود. این فیلم که محصول شبکهی نتفلیکس است مورد تحسین منتقدان و تماشاگران قرار گرفت و علاقهمندان به ورزش بسکتبال را با خود همراه کرد.
۲۴- فیلم سنگینی طاقت فرسای استعداد فراوان
فیلم The Unbearable Weight of Massive Talent
- کارگردان: تام گورمیکن
- بازیگران: نیکلاس کیج و پدرو پاسکال
- میانگین امتیازات The Unbearable Weight of Massive Talent در IMDB: ۷.۱
فیلم The Unbearable Weight of Massive Talent داستان آشنایی از افول و محو ستارگانی را روایت میکند که روزگاری در سطح اول سینما و تلویزیون حضور داشتند و حالا کمتر اسمی از آنها میشنویم. درواقع نقش نیکلاس جیک در فیلم با الهام از این شخصیتها است که خود او نیز روزی در مسیر تبدیل شدن به یکی از این بازیگران بوده است. روند اتفاقات فیلم سنگینی طاقتفرسای استعداد فراوان درواقع براساس فیلمنامهای است که شخصیت پدرو پاسکال در فیلم نوشته و در طول آن شاهد تغییراتی مثل اضافه شدن صحنههای اکشن و جیمز باندی هستیم. فیلم The Unbearable Weight of Massive Talent توانسته با ترکیبی از کمدی که زیادهروی در آن وجود ندارد و با بازی و شیمی درخشان نیکلاس کیج و پدرو پاسکال باعث شده تا جذابیت دوچندانی برای بیننده پیدا کند.
۲۳- فیلم مروارید
فیلم Pearl
- کارگردان: تی وست
- بازیگران: میا گاث، دیوید کورنسوت و تندی رایت
- میانگین امتیازات Pearl در IMDB: ۷.۱
میا گاث در فیلم «ایکس» همزمان نقش قربانی و تبهکار داستان را ایفا میکرد؛ ایدهی هوشمندانهای که سببِ تقویتِ رابطهی مکسین و پرل به عنوانِ همتای متضاد یکدیگر شده بود؛ یک دختر جویاینام در صنعتِ فیلمهای بزرگسالانه دربرابر یک قاتلِ روانی که سبک زندگیِ مکسین و دوستانش امیال و تروماهای سرکوبشدهاش را نبشقبر میکرد. برخلافِ اکثر تبهکاران اسلشر که صرفا میکُشند تا کُشته باشند، تنفرِ پرل از دارودستهی مکسین شخصی بود: این جوانان نمایندهی تمام رویاهایی که پرل از دستیابی به آنها شکست خورده بود و تمام سرخوردگیهایی که برایش باقیمانده بود، بودند. پس او به مجازات کردنِ دارودستهی مکسین که گناهان و سادهلوحیِ جوانیِ خودش را در آنها میدید به عنوانِ وسیلهای برای توبه کردن نگاه میکرد. اکنون به لطفِ «پرل» که نقش پیشدرآمدِ «ایکس» را ایفا میکند، تای وِست و گاث این فرصت را پیدا کردند تا تبهکارِ فیلم اول را بهشکلی عمیقتر مورد مطالعه قرار بدهند.
اگر «ایکس» بافتِ چرک و کثیفِ یک بیمووی از دههی هفتاد را به ارث بُرده بود، «پرل» تداعیگرِ رنگهای باطراوت اما غیرطبیعیِ دوربینهای رنگی دههی ۲۰ و ۳۰ است که میتوانستند همهچیز را همچون یک فانتزی جلوه بدهند؛ حتی کابوسی مثل زندگیِ پرل را. در همین حین چیزی که همچنان دستنخورده باقی مانده، نقشآفرینی نفسگیرِ گاث است که دوباره خودش را به عنوان یکی از کمبهادادهشدهترین بازیگرانِ دورانِ خودش ثابت میکند.
۲۲- فیلم همه چیز همه جا به یکباره
فیلم Everything Everywhere All at Once
- کارگردان: دانیل کوان و دانیل شاینرت
- بازیگران: میشل یئو، استفانی هسو، که هوی کوان و جیمی لی کرتیس
- میانگین امتیازات Everything Everywhere All at Once در IMDB: ۸.۲
همه چیز همه جا به یکباره (Everything Everywhere All at Once) فیلمی علمیتخیلی و رزمی است که در هستهی خود به درامی خانوادگی وفادار است و بر مفهوم فرضیهی جهانهای موازی داستان خودش را پیش میبرد. این کمدی سیاه برخلاف ظاهر پُر زدوخوردش سرشار از صمیمت و عاطفه است و قصهای از یادگیری عشق و محبت را بهنمایش میگذارد. خانواده، ارتباطات بین نسلی، امید، عشق، پوچی و تنهایی مسائلی هستند که شما در قالب ماجراجوهای علمیتخیلی با آنها روبهرو خواهید شد. سفر اودیسهای ایولین تماشاگر را به سمت چالشی درونی میبرد و او را با بحرانهای وجودی سر راهش آشنا میکند.
همه چیز همه جا به یکباره اثری پُرزرقوبرق است که در پس شلوغ کاریهایش بهدنبال مسیری درست برای زندگی انسان امروزی میگردد، انسانی که شاید راهش را گم کرده باشد. این فیلم عنوان پرفروشترین فیلم شرکت A24 را بهدست آورد و فرصت مجددی را برای پخش پیدا کرد.
۲۱- فیلم رویداد
فیلم Happening
- کارگردان: آدری دیوان
- بازیگران: آناماریا وارتولومئی، کیسی موتت کلاین و ساندرین بونر
- میانگین امتیازات Happening در IMDB: ۷.۴
برندهی شیر طلایی جشنوارهی ونیز در سال ۲۰۲۱ ساختهی فیلمسازی لبنانیالاصل است بهنام آدری دیوان؛ در سالی که بیشتر جوایز مهم سینمایی سال به فیلمسازان زن اختصاص پیدا کرد. رویداد فیلمی است با اقتباس از کتابی از آنی آرنو ــ برندهی نوبل ادبیات ۲۰۲۲ ــ و دربارهی دختری جوان ــ با بازی تحسینشدهی آناماریا برتولومه ــ که با یک بارداری ناخواسته و غیرمنتظره غافلگیر میشود. حال او مخیر به انتخاب است: اینکه بچه را نگه دارد یا آن را سقط کند. در هر حال، او در هر دو مسیر تنهاست و یکی از تمهای موردتأکید فیلم نیز همین تنهایی او در مسیر سختی است که پیش رو دارد.
تنهاییای که رفتهرفته بزرگتر و چالشبرانگیزتر نیز میشود. اصلیترین چالشی که دیوان تصمیم گرفته است تا در فیلم خود با آن مواجه شود نمایش احساسات آنی (شخصیت اصلی فیلم) است. فیلم، در پلات کلی خود، فرازونشیب چندانی ندارد و دیوان در کارگردانی فیلمش از دکوپاژ و میزانسنی استفاده میکند که میتوان نمونههای آن را بارها و بارها در فیلمهای اروپایی و یا فیلمهای موسوم به جریان فیلم هنری مشاهده کرد. میزانسنی با تمرکزِ کامل بر روی شخصیت اصلی، درحالیکه همهی قابها برای نمایشدادن او بسته شده است ــ قابهایی بستهتر در زمان نمایش احساسات و یا بازتر در زمان انتقال اطلاعات ــ و همراه با پلانهایی بلند و تعداد برشهای کم.
۲۰- انیمیشن پینوکیو دل تورو
انیمیشن Guillermo del Toro’s Pinocchio
- کارگردان: گیرمو دل تورو و مارک گوستافسون
- بازیگران: ایوان مکگرگور، دیوید بردلی و گریگوری مان
- میانگین امتیازات Guillermo del Toro’s Pinocchio در IMDB: ۷.۷
امسال دو اقتباس دیگر از پینوکیوی کارلو کلودی منتشر شد که یکیشان لایواکشن بود و به مذاق هیچکس خوش نیامد و دیگری یک استاپ موشن است که جایزه بهترین انیمیشن گلدن گلوب را بهدست آورد. گیرمو دلتورو با ساخت این پینوکیو دست به اقتباسی تلخ زده است، انیمیشنی که با نسخههای دیزنی بسیار فاصله دارد و تاثیرگذارتر بهنظر میرسد. این انیمیشن قصهای برای دنیای امروز است، برای آدمهای امروزی و جهانی که دیگر قرار نیست با جبر و ایدئولوژیهای تاریک حرکت کند. دلتورو در این اثر عصیان و اطاعت نکردن را مقدس میشمارد و دستورهای تربیتی سرسختانه و پوپولیستی را برای دنیای امروز مطرود میداند.
او بهدنبال نمایشی از یک پسر خوب نیست بلکه تنها سوالاش این است که ،«چهکسی تعیین میکند چهچیزی خوب است و چهچیزی بد؟» دلتورو همچنین از مسیر قهرمانانهی ادمها در این دنیا حرف میزند، او از نسخهی تربیتی والد کنترلگر کلودی به سفری شخصی میرسد. پینوکیو دنیا را میگردد، پدر ژپتو را از دل هیولایی دریایی نجات میدهد، دوستانی پیدا میکند و به درکی جذاب از زندگی میرسد. این انیمیشن قصهای پرمشغله است، نمایشی سرشار از زیرمتن و مضمون که به پرداخت ایدههایی علیه جنگ، فاشیست، مرگ، کنترلگری، سوگواری و عشق به فرزند میرسد.
۱۹- فیلم دلال
فیلم Broker
- کارگردان: هیروکازو کورئیدا
- بازیگران: سونگ کانگ هو، دونگ وان گنگ
- میانگین امتیازات Broker در IMDB: ۷.۱
هیروکازو کورئیدا از آن دسته فیلمسازانی است که میتوانیم نامش را فیلمساز مولف بگذاریم. فیلمسازانی که اگرچه در کارنامه خود چندین فیلم ساختهاند، اما درواقع باید بگوییم که آنها همواره خواستهاند یک فیلم بسازند و فقط آن را قدم به قدم کامل کردهاند. کورئیدا در طول پانزده فیلم خود (به جز فیلم Third Murder که البته آن هم رگههایی از مولفههای کورئیدا را در قالب ژانردارد)، چه از نظر فرم و چه از نظر محتوا مولفههایش مشترک است. فقدان هویت و اصالت یافتن در دل خانواده، فقر و حاشیه نشینی، نگاه به تربیت کودکان و نوجوانان از منظر تحصیل، مسئولیت پذیری و بلوغ و بهطور کلی پرداختن به آدمهایی که گویی درجامعه مدرن ژاپن دیده نمیشوند، دغدغههای مشترک کورئیدا هستند.
حال او در فیلم Broker نیز، مجددا موضوع خانواده و سرپرستی کودکان در خانوادههایی که به لحاظ ژنتیکی هم خون نیستند اما شرایط بهتری برای زیستن در کنار یکدیگر دارند را به چالش میکشد. روایت این فیلم از نقطه نظر کورئیدای ژاپنی، در بستر فرهنگ کرهجنوبی، از دیگر نکات جالب این فیلم است.
۱۸- انیمیشن مارسل صدف کفش به پا
انیمیشن Marcel the Shell with Shoes On
- کارگردان: دین فلیشر کمپ
- بازیگران: جنی سلیت، ایزابلا روسلینی، رزا سلزار و توماس مان
- میانگین امتیازات Marcel the Shell with Shoes On در IMDB: ۷.۸
پنج دقیقه بعد از شروع تماشای فیلم Marcel the Shell with Shoes On مطمئن میشویم که با اثر عجیبی روبهرو هستیم؛ فیلمی که حداقل در فرم، شباهت اندکی با اکثر انیمیشنهای استاپ-موشن اکرانشده طی چندین و چند سال اخیر دارد. ۵۵ دقیقه از دیدن آن که میگذرد، صفت «عجیب» جای خود را به «عمیق» میدهد. وقتی هم که یک ساعت و پانزده دقیقه از داستان مارسل را تماشا کردیم، سخت میتوانیم دربرابر قدرت احساسی آن مقاومت زیادی داشته باشیم.
مارسل موجودی است که نیمی از بدن او را یک صدف کوچک تشکیل میدهد. نیمهی دیگر جسم وی چیزی نیست جز دو کفش. بااینحال به شکل تکاندهندهای دغدغههای او تفاوتی با اکثر انسانها ندارند. مارسل با تنهایی دستوپنجه نرم میکند، نیاز به حضور در جامعهای درست دارد، میزان بزرگی دنیا را همزمان هیجانانگیز و ترسناک میبیند، باید به وظایف روزمره برسد و مراقبت از مادربزرگ را فراموش نمیکند. تفاوتهای جسمی پررنگ او با موجوداتی که انسان خطاب میشوند، بسیار بسیار زیاد است. اما عقل و روح این صدف متحرک در هر روز باید به نبرد همان ترسهایی برود که من و شما میشناسیم. به همین خاطر دیدن آن در همهی دقایق آسان نیست. چون خیلی خوب این ایده را پرورش میدهد که برای موجود هوشمند، هیچ نوعی از زندگی خالی از این درگیریها تعریف نشده است.
۱۷- فیلم تاپ گان: ماوریک
فیلم Top Gun: Maverick
- کارگردان: جوزف کوشینسکی
- بازیگران: تام کروز، مایلز تلر و گلن پاول
- میانگین امتیازات Top Gun: Maverick در IMDB: ۸.۶
پس از موفقیت فیلم Top Gun در سال ۱۹۸۶، پارامونت سالها تلاش کرد تا دنباله فیلم تاپ گان را تولید کند. در اوایل سال ۲۰۱۰ سال فیلم Top Gun 2 رسما تایید شد، اما مرگ تونی اسکات، کارگردان فیلم در سال ۲۰۱۲ باعث شد تا ساخت این پروژه متوقف شود. سرانجام در سال ۲۰۱۷ جوزف کوشینسکی وظیفه کارگردانی فیلم تاپ گان ۲ را بر عهده گرفت.
حالا فیلم Top Gun: Maverick پس از چند تأخیر بهخاطر دوران کرونا بالاخره روی پردههای سینما رفت و خیلی زود به محبوبترین فیلم سال سینماروها تبدیل شد. فیلم تاپ گان ماوریک با پیروی از دلایل موفقیت قسمت اول و وجود بدلکاریهای جذاب تام کروز و دیگر بازیگران به اثری جذابی تبدیل شده که این فیلم هماکنون پرفروشترین فیلم سال ۲۰۲۲ است. از نکات قابلتوجه این است که تیم تولید بهجای استفاده از جلوههای ویژه گسترده تصمیم گرفتند تا تمامی صحنههای داخل کابین خلبان را با حضور بازیگران بهصورت واقعی فیلمبرداری کنند. بدون هیچ شکی انتظار ۲۶ ساله طرفداران تاپ گان برای فیلم Top Gun: Maverick ارزش آن را کاملا داشته است.
۱۶- فیلم باردو
فیلم Bardo: False Chronicle of a Handful of Truths
- کارگردان: الخاندرو گونسالس اینیاریتو
- بازیگران: دانیل خیمنس کاچو و گریسلدا سیسیلیانی
- میانگین امتیازات Bardo در IMDB: ۶.۹
تازهترین فیلم آلخاندرو گونزالز اینیاریتو از نظر فرمِ روایی به هشتونیم فدریکو فللینی (۱۹۶۳) شباهت دارد و از نظر فرم بصری مشابهتهای زیادی با بردمن (۲۰۱۴). فیلم دربارهی خبرنگاری مکزیکی است که قرار است جایزهای از انجمن ژورنالیستهای آمریکا دریافت کند و حالا پس از سالها به سرزمین مادریاش برگشته است. فیلم اما داستانش را سرراست تعریف نمیکند و مدام بین رؤیا و واقعیت رفتوبرگشت میکند. داریوش خنجی، فیلمبردارِ این فیلم، سنگ تمام گذاشته و نماهای وایدی که سراسر فیلم را در بر گرفتهاند بسیار دیدنیاند. طراحی میزانسنها و اجراهای حیرتانگیزی نیز در فیلم وجود دارد که تماشایشان شعفآور است.
اما باردو در نهایت نتوانسته است تا به آن فیلمی تبدیل شود که اینیاریتو، و احتمالن تمامی طرفدارانش، انتظارش را داشتهاند. در باردو، اینیاریتو دوباره به مکزیک برگشته است؛ جایی که در آن، اولین ــ و بهنظرم همچنان بهترین ــ فیلمش را ساخت: عشقهای سگی (۲۰۰۰). این برگشت برگشتی دیگر را نیز با خود در پی داشت. همکاری دوباره با نیکولاس جیاکوبونه، که اینیاریتو فیلمنامهی ذیبا (۲۰۱۰) را با او نوشته بود. اما میتوان گفت که بعد از جدایی اینیاریتو از آریاگا ــ کسی که فیلمنامهی سه فیلمِ اول اینیاریتو را نوشته بود ــ همچنان خلأ بزرگ یک فیلمنامهی خوب و بینقص در فیلمهای او حس میشود.
۱۵- فیلم ورتکس
فیلم Vortex
- کارگردان: گاسپار نوئه
- بازیگران: داریو آرجنتو
- میانگین امتیازات Vortex در IMDB: ۶.۷
تازهترین ساختهی گاسپار نوئه از نظرِ فرمی درواقع ادامهی همان مسیری است که او در فیلم-مقالهی پیشینِ خود، نور ابدی، ارائه داده بود: ایدهی تقسیمِ صفحه به دو تکه برای نمایش همزمان کاراکترها. اینجا نیز با یک زوج طرفایم. همانطور که در بازگشتناپذیر و ورود به خلأ و عشق هم طرف بودیم. اما تفاوت اینجاست که این بار نوئه دست گذاشته است روی زوجی کهنسال. یک آکادمیسینِ سینما که در حال نوشتن کتابی دربارهی سینما و رؤیاست ــ با بازی داریو آرجنتو، فیلمساز آرژانتینی ــ و همسرش که درگیر آلزایمر شده است. آدمهایی که درگیر عشق و زندگیاند.
اتفاقن فیلم در اصلیترین بزنگاهش یادآور عشقِ میشل هانکه هم است؛ اما مسیری متفاوت از آن فیلم را انتخاب میکند و از ورای همین انتخاب، به دستاوردی دیگر و فراتر میرسد. بازیگوشیهای همیشگیِ نوئه در فرمهای بصری اینجا هم وجود دارد. عنوانبندیِ فیلمهای او، که همیشه جذابیتهای خاص خودشان را دارند، اینجا همراه شدهاند با ذکر سال تولدِ بازیگرها و کارگردان. چیزی که شاید یادآور و تأکیدی بر این نکته باشد که این آدمها هم پا به سن گذاشتهاند و هیچ بعید نیست به سرنوشت آدمهای گرداب دچار شوند.
۱۴- فیلم مرد شمالی
فیلم The Northman
- کارگردان: رابرت اگرز
- بازیگران: نیکول کیدمن و الکساندر اسکاشگورد
- میانگین امتیازات The Northman در IMDB: ۷.۲
فیلم مرد شمالی سومین اثر رابرت اگرز بعد از دو فیلم موفق او یعنی فانوس دریایی (The Lighthouse) و جادو (The Witch) است. این اثر که یکی از مورد انتظارترین فیلم های 2022 به شمار میرفت، توانست انتظارهای مخاطبان اگرز را برآورده سازد. این فیلم برخلاف دو اثر قبلی این کارگردان به دور از قصهپردازیهای پُرپیچوتاب پیش میرود اما همانند آنها متعلق به دنیای افسانهها و قصههای دیرینه است. The Northman با اتکا به اساطیر نورس و نگاهی گذرا به رئالیسم جادو، افسانهی شاهزاده آملث را تعریف میکند، افسانهای که قبل از این دستمایهی شکسپیر برای خلق هملت شده بود.
مرد شمالی تصویری رئال از دوران وایکینگهاست، دورانی که بردهداری، خونریزی، سلحشوری، تعرض و خشونت بخش جدایی ناپذیری از زندگی مردمان بوده است. این فیلم نمایشی جنگاورانه از سفر یک قهرمان را بهنمایش میگذارد، نمایشی که در آن سرنوشت ستایش میشود و قهرمان در مقابل تقدیر سر فرو میآورد.
۱۳- فیلم جنایات آینده
فیلم Crimes of the Future
- کارگردان: دیوید کراننبرگ
- بازیگران: ویگو مورتنسن، کریستین استوارت، لئا سیدو
- میانگین امتیازات Crimes of the Future در IMDB: ۵.۹
دیوید کراننبرگ در آخرین فیلم خود در قالب یک داستان آیندهنگرانه عجیب و غریب به سبک خودش، برخی از مهمترین تحولات دنیا در قرن معاصر را بازتاب میدهد. تحولاتی مانند عمیقتر شدن بحرانهای زیست محیطی و آب و هوایی، ارتباط میان هنر و رسانههای اجتماعی و تغییرات دنیای جراحیهای پلاستیک، در داستانی که در آن بدن انسان مرکز تمامی منازعات است. داستان جنایات آینده در آیندهای نه چندان دور رخ میدهد که در آن درد و رنج به تمامی از میان رفته و بدن انسان قادر به تولید اندامهای جدید است. ویگو مورتنسن، بازیگر محبوب کراننبرگ به عنوان یک هنرمند بدن، شخصیت اصلی جنایات آینده است.
کسی که در میان ویرانههای دنیای جدید فرا انسانی فیلم، ایده انقلابی خلق دنیایی تازه را در ذهن دارد؛ دنیایی که انسانیتر باشد. اگرچه جنایات آینده از جهاتی یادآور فیلمهای وحشت جسمانی کراننبرگ در دهههای هشتاد و نود است، اما نسبت به فیلمهای قرن بیستم او کمتر احشایی است. البته بخاطر نمایش صحنههایی عربان از بریدگیها و شکافتن بدن، همچنان فیلمی برای همه مخاطبان نیست.
۱۲- فیلم نویز سفید
فیلم White Noise
- کارگردان: نوآ بامباک
- بازیگران: آدام درایور، گرتا گرویگ و دان چیدل
- میانگین امتیازات White Noise در IMDB: ۵.۷
نویز سفید اقتباسی از رمانی پستمدرن و تحسینبرانگیز است و همهی آنچه که در دنیای واقعی وجود دارد را به مسخره میگیرد. از نظر منتقدان، این رمان قصهای با خصوصیاتی غیراقتباسی بود اما نوآ بامباک دست به ریسکی تکاندهنده زد و فارغ از نتیجهی خوب یا بدش فیلمنامه را براساس رمان دان دلیلو نوشت. بههمین دلیل فیلم قبل از هر چیز نمایشی از جسارت نوآ بامباک است، فیلمی که قدم بعدی یک فیلمساز ملودرام را میسازد و او را به مرحلهی دیگری پرتاب میکند. بامباک که پیش از این مخاطب او را با فیلم تحسینبرانگیز داستان ازدواج میشناسد، در این فیلم نیز فضایی خانوادگی خلق میکند و با بکارگیری ایدههایی آخرالزمانی و نئونوآری داستان خودش را پیش میبرد.
فیلم در سه فصل مرتبط بهم روایت میشود و تفکرات پستمدرناش را با تلفیق ژانری بهنمایش درمیآورد. نویز سفید هجوی بر زندگی عصر مدرن و مصرفگرایی است و ایدههایی جهانشمول دارد. این اثر با دیدی بدبینانه و تاریک به همهی اتفاقات پیرامون زندگی از مسیحیت گرفته تا سینما نگاه میکند و به بحرانی وجودی بهنام ترس از مرگ میرسد. نویز سفید اثری است که همه چیز داخل خود دارد و نشان میدهد که بامباک آمادهی رفتن به مرحلهی تازهای از جهان فیلمسازی است.
۱۱- فیلم بربریان
فیلم Barbarian
- کارگردان: زک کرگر
- بازیگران: جرجینا کمپل، بیل اسکاشگورد و جاستین لانگ
- میانگین امتیازات Barbarian در IMDB: ۷
«برای یک شب بیا. برای همیشه بمان». در ابتدای داستان این فیلم، ما زن جوانی به نام تس مارشال را میبینیم که برای یک مصاحبه شغلی به دیترویت سفر میکند. او اواخر شب به خانهی اجارهای و موقت خود میرسد و متوجه میشود که خانه به اشتباه به نام دو نفر رزرو شده است و مرد غریبهای قبل از او برای اقامت به آنجا آمده بود. با وجود چیزی که عقلش میگفت، تصمیم میگیرد که شب را همانجا بماند. اما خیلی زود متوجه میشود که چیزهای خیلی بیشتری برای ترسیدن در آن خانه وجود دارد؛ بیشتر از یک مهمان غریبه که با او همخانه شده است. این فیلم شدیدا مورد استقبال منتقدان قرار گرفت که تحسینهای آنها به سمت فیلمنامه، کارگردانی و همچنین هنرنمایی بازیگران روانه شده بود. در باکس آفیس هم عملکرد خیلی خوبی داشت و با ۴.۵ میلیون دلار بودجه ساخت، چیزی حدود ۴۵ میلیون دلار درآمد داشت.
۱۰- فیلم یک آهنگ عاشقانه
فیلم A Love Song
- کارگردان: مکس واکر سیلورمن
- بازیگران: دیل دیکی و وس استودی
- میانگین امتیازات A Love Song در IMDB: ۶.۸
یکی از بهترین فیلمهایی که تا به اینجا از سال ۲۰۲۲ منتشر شده است قطعن همین لعبت کوچک و کمخرج است که فیلمسازی گمنام بهنام ماکس واکر-سیلورمن آن را ساخته است. فیلمی جمعوجور با روایتی ساده و رویکردی مینیمالیستی، هم در فیلمنامه و هم در کارگردانی. داستان انتظار زنی در یک کمپ برای رسیدن یک دوست قدیمی. فیلم تا اندازهای و بهدلیل برخی شباهتهای ظاهری، یادآور ساختهی تحسینشدهی کلوئی ژائو، سرزمین خانهبهدوشها (۲۰۲۰) است که توانست در آن سال اسکار بهترین فیلم را نیز از آن خود کند.
اما اینجا با فیلمی کاملن داستانی سروکار داریم که سعی میکند با فضای مینیمالیستی خود، آرامآرام روایت خود را پیش برده و در دل مخاطب جا باز کند. آهنگ عاشقانه از تکنیک «آشناییزدایی» استفاده میکند: همینکه زنی میانسال و تنها در کاروان زندگی میکند و تن به زندگی عادی سرمایهداری نداده است، اینکه فیلم راوی عشقی فراموششده و قدیمی بین دو فرد میانسال است، اینکه فیلم اینقدر کمهزینه و با بودجهی محدود ساخته شده است ــ و این را میتوان حتی از کیفیت تصویر فیلم و نیز از قاببندیها و لنز دوربین نیز متوجه شد ــ و اینکه بازیگرهای سرشناسی برای فیلم انتخاب نشدهاند همه و همه در راستای همان آشناییزدایی است. فیلم آگاهانه و در همهی ابعاد خودش را از مسیر رایج و مرسوم جدا و اعلام استقلال میکند.
۹- فیلم آپولو ۱۰ و نیم: کودکی در عصر فضا
فیلم Apollo 10½: A Space Age Childhood
- کارگردان: ریچارد لینکلیتر
- بازیگران: جک بلک و زکری لیوای
- میانگین امتیازات Apollo 10½: A Space Age Childhood در IMDB: ۷.۳
ریچارد لینکلیتر با ظرافت و احساسات خاصی فیلم میسازد. او چه در سهگانه عاشقانه Before، چه در فیلم تجربی Boyhood و چه در شیرینی بیپایان Dazed and Confused طوری واقعیت را نشان میدهد که به یاد بیاوریم حتی برخی از سادهترین لحظات زندگی هم بخشهایی مهم و ارزشمند از زندگی هستند. حالا در Apollo 10½: A Space Age Childhood که یکی از بهترین انیمیشنهای چند سال اخیر هالیوود به شمار میآید، او عملا بخشی از زندگی خود را به شکلی دلچسب نشان میدهد؛ بهعنوان پسربچهای که چه شغل پدرش و چه سرگرمیهای تلویزیونی وی، شدیدا تحت تاثیر تلاش ناسا برای فرود آوردن چند انسان روی ماه است.
لینکلیتر از این فضا برای نمایش یک مکان-زمان شخصی برای خود استفاده میکند و با تعریف کردن خاطرات، اجازه میدهد آن دوران و آن مکان را از دید پسربچهای ببینیم که اتفاقات مختلفی را تجربه کرد. نتیجه فیلمی است که از ابتدا تا انتها، لبخند را روی لب مینشاند و از عشق ما به رویاپردازی میگوید.
۸- فیلم بعد از یانگ
فیلم After Yang
- کارگردان: کوگونواد
- بازیگران: کالین فارل
- میانگین امتیازات after yang در IMDB: ۶.۷
After Yang یک علمیتخیلی با فضاسازی آخرالزمانی است که براساس داستان تأثیرگذار خداحافظی یانگ ساخته شده است. لحن سرد و فضای دیستوپیکی که در این فیلم وجود دارد شما را به درون خودش میکشد و قصهای متفاوت دربارهی رباتها و هوش مصنوعی را تحویلتان میدهد. این فیلم برخلاف آثاری که به عوارض پیشبینی نشدهی هوش مصنوعی میپردازند، دید نرمتری روی مضمونهای دنیای رباتی دارد. After Yang با دیدی انسانگرایانه به مرگ، زندگی، خانواده، هویت و طبیعت نزدیک میشود و بافت متفاوتی را از جهانی که آدمها در آن زندگی میکنند بهنمایش میگذارند.
این فیلم با لحن مراقبهگونهی خود مثل معمایی است که ما را به راز انسانیت خیره کرده و دربارهی ماهیت وجودی انسان سؤالهایی میپرسد. شاید فکر کنیم که این فیلم، داستانی از دنیای رباتها باشد اما قبل از هر چیز این اثر در معنای دور خود قصهای دربارهی خود ما خواهد بود.
۷- فیلم خدای دیوانه
فیلم Mad God
- کارگردان: فیل تیپت
- بازیگران: الکس کاکس، نیکتا رومن
- میانگین امتیازات Mad God در IMDB: ۶.۸
تا حالا چیزی شبیه به خدای دیوانه را ندیدهاید؛ یک انیمیشنِ استاپموشنِ بدونِ دیالوگ از فیل تیپت، بزرگترین اسطورهی زندهی تکنیکِ استاپموشن که بیننده را به سفری ۸۰ دقیقهای در سراسر یک دنیای آخرالزمانی اما مسحورکننده میبَرد. تیپت که بهعنوان انیماتور روی فیلمهای پیشگامی مثل جنگ ستارگان، روبوکاپ، پارک ژوراسیک و جنگاوران اخترناو کار کرده است، با این فیلم آرزوی ۳۰ سالهاش برای ساخت فیلمِ بیاندازه شخصی و جاهطلبانهی خودش را به لطفِ سرمایهگذاری مردمی و کار بدونِ چشمداشتِ آرتیستهای حرفهای و دانشجوهای داوطلب محقق کرده است. نتیجه دسترنجِ نابغهای است که هنرش را در سرکشترین حالتِ ممکن، آزاد از هرگونه نظارتهای دستوپاگیر یا محدودیتهای محتوایی و فُرمیِ تحمیلشده، ابراز کرده است.
خدای دیوانه فیلمی است که گویی از پرسیدن یک سؤالِ ممنوعه متولد شده است: چه میشد اگر دیوید لینچ، گیرمو دلتورو و تیم برتون برای ساختِ ۲۰۰۱: یک اُدیسهی فضاییِ خودشان همکاری میکردند؟ یک کاوشگرِ ساکت بهوسیلهی یک اتاقکِ غواصی به اعماقِ جهنمی زمین فرستاده میشود و هرکدام از لایههای بیشمارِ آن از چنان جزییاتِ سرسامآوری تشکیل شدهاند که تکتک پلانهای فیلم با سلسلهی بیپایانی از جانوران گروتسک، لوکیشنهای خیرهکننده و داستانهای ناگفتهی آنها باردار است؛ از منظرهی زندانیان غولآسایی که تا ابد روی صندلیهای الکتریکی برق گرفته میشوند، تا ابد جان میدهند و تا ابد اسهالِ ناشی از مرگشان به دهان یک موجودِ رقتانگیزِ زیرزمینی سرازیر میشود تا آدمکهای درماندهای از جنسِ مدفوع و موی بازیافتشده که تا سر حد لهشدن، متلاشی شدن، سوختن یا مُثله شدن بهوسیلهی ماشینآلاتِ یک کشتارگاهِ صنعتی کارگری میکنند.
چیزی که تعهدِ خستگیناپذیرِ فیلمساز به بمبارانِ چشمان مخاطب با تمام نیروی زرادخانهی خلاقیت بصریاش را همراهی میکند، صدای مُمتدُ ضجه، شیون، ناله و جیغ است. خدای دیوانه چشماندازِ بکری از جهنم را ترسیم میکند که در آن واحد به همان اندازه که از لحاظ پوچی کیهانیاش، خشونتِ بیمعنیاش و رنجِ ابدیاش آشناست، به همان اندازه هم از لحاظ غرابتِ لخت و غیرقابلهضمش همچون کابوسِ یک نژادِ بیگانهی باستانی به نظر میرسد.
۶- فیلم مثلث غم
فیلم Triangle of Sadness
- کارگردان: روبن اوستلوند
- بازیگران: هریس دیکینسون، شارلبی دین و وودی هرلسون
- میانگین امتیازات Triangle of Sadness در IMDB: ۷.۵
روبن اوستلاند، فیلمساز مستعد و جالبتوجه سوئدی، بعد از نخلطلایی که در سال ۲۰۱۷ گرفت، امسال هم با تازهترین ساختهاش توانست به پراهمیتترین جایزهی هنری سینمایی سال دست یابد. مثلث غم، شبیه فیلم قبلی، نقدی است تندوتیز علیه سرمایهداری ــ اما این بار صریحتر و بیپرواتر. اوستلاند در طراحی فیلمنامه از تمثیل افلاطون موسوم به «کشتی احمقها» استفاده کرده است و تلاشش بر این بوده تا با ایجاد موقعیتهای مختلف، جایگاهها را برعکس کند تا معلوم شود از پس این جابهجایی، درحالیکه نقشهای تثبیتشده عوض شدهاند و آدمها نقشهای متفاوتی گرفتهاند، جایگاههای قدرت نیز دستخوش چه تغییراتی میشوند. فیلم لحظات جالب و مفرحی دارد، اما زیاده از حد بیپرواست و همین مسئله باعث میشود تا از ظرافت فاصله بگیرد و بهجای طنز و کنایه، بهسمت هزل برود.
ایدههای کلی موجود در فیلم چیزهایی نیستند که در فیلمهای قبلی فیلمساز ندیده باشیم، اما در آنها حضوری مؤثرتر و هنرمندانهتر داشتند. در این فیلم، بهنظر میرسد که اوستلوند بیشتر دارد سرمایهدارها را مسخره کرده و دست میاندازد. شاید تصویرکردن موقعیتهای مسخره برای آنها و نظارهکردن واکنششان هنرمندانهتر، انسانیتر و اخلاقیتر میبود. حتا رویکرد او در نمایش موقعیتهای پایانی فیلم ــ جایی که جایگاهها عوض میشوند ــ بهدلیل فاصلهگرفتن از طنز و رویآوردن به هزل، تا اندازهای نژادپرستانه نیز بهنظر میرسد.
۵- فیلم فیبلمن ها
The Fabelmans
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- بازیگران: میشل ویلیامز، پل دینو، سث روگن و جاد هیرش
- میانگین امتیازات The Fabelmans در IMDB: ۷.۵
«فیلمها، رویاهایی هستند که فراموششان نمیکنی» و استیون اسپیلبرگ از بزرگترین رویاسازان تاریخ است. حضور هر فیلمی از او در فهرست بهترینهای سال، کسی را متعجب نمیکند. اما خانوادهی فیبلمن «هر فیلمی» نیست. غول سینمای جریان اصلی آمریکا، در ۷۶ سالگی تصمیم گرفته تا جای روایت یک ماجراجویی عظیم و خیالی تازه، یا سرک کشیدن به گوشههایی از تاریخ، دوربین را ۱۸۰ درجه بچرخاند و سوژهای را به تصویر بکشد که تا کنون مقابل دوربیناش نرفته. رویاساز بزرگ اینبار راوی ماجرایی شده که خودش را با جهان رویاها آشنا کرد.
خانوادهی فیبلمن نسخهای حکایتگونه از زندگی استیون اسپیلبرگ را ارائه میدهد؛ از کودکی تا اوایل جوانی. گابریل لابل در نقش سمی فیبلمن جوان به تکتک فراز و فرودهای زندگی کاراکتر، و مواجههی او با حقیقت فن و هنر فیلمسازی، رنگ ارزشمندی از دسترسپذیری عاطفی میزند؛ که برای لحن کمیک و ملودراماتیک فیلم ضروری است. پل دینو و میشل ویلیامز در نقش پدر و مادر سمی، ستونهای دراماتیک دیگر فیلم را بنا میکنند. هرچه باشد این فیلم نه صرفا دربارهی اسپیلبرگ، که بهوضوح دربارهی تاثیر عمیق و بنیادین حضور و جدایی والدیناش در زندگی شخصی و آیندهی حرفهای او است. و اگر همهی اینها کافی نیست، این فیلمی است که در آن دیوید لینچ نقش جان فورد را بازی میکند… جز قراردادناش در فهرست بهترینهای سال انتخابی داریم؟!
۴- فیلم تار
فیلم TÁR
- کارگردان: تاد فیلد
- بازیگران: کیت بلانشت، نینا هوس و مارک استرانگ
- میانگین امتیازات TÁR در IMDB: ۷.۶
TÁR در تمام دقایقاش یکی از بهترین نمایشهای یک بازیگر در سال ۲۰۲۲ را پیش چشممان میگذارد؛ اما پرفورمنس درخشان کیت بلانشت تنها ویژگی برجستهی فیلم نیست. سومین ساختهی بلند سینمایی تاد فیلد و نخستین فیلماش پس از ۱۶ سال، یک «مطالعهی شخصیت» تماموکمال است. با تمرکز روی لیدیا تار؛ رهبر ارکستر و آهنگساز بزرگ و ستایششدهای که باید با بحران عظیم رسوایی اخلاقی و سایهی سنگین گناهان گذشتهاش دستوپنجه نرم کند.
فیلم هم سوژهی مهم و بهروزی دارد و هم در پرداخت از دقیقترین آثار سال است. فیلمساز از سویی با رویکرد تازهاش به جنبش «من هم» و «فرهنگ کنسل»، فیلماش را به لحاظ فکری واجد استقلال ارزشمندی میکند، و از سوی دیگر صدا و سکوت، مکث و تداوم، و گسترش زاویهی دید را به نحوی هوشمندانه برای ساخت خوانش مورد نظرش به کار میگیرد. دوربین فیلد نه تنها به شکلی موردانتظار لیدیا را در محوریت میگذارد، که هر از چند گاهی با نماهای قضاوتگر مرموز، تصویر بیرونی شخصیت را به همان اندازه مهم میداند. فیلم همان حوالی آغازش یک فصل تکنمای درگیرکننده میسازد؛ که متن و اجرایی درخشان دارد، و نزدیک به پایان هم لحظهی نبوغآمیزی را تحویل تماشاگر میدهد؛ که از فرازهای سال سینمایی گذشته است.
۳- فیلم بعد از آفتاب
فیلم Aftersun
- کارگردان: شارلوت ولز
- بازیگران: پاول مسکل، فرنکی کوریو و سلیا رولسون-هال
- میانگین امتیازات Aftersun در IMDB: ۷.۸
غافلگیری بزرگ سینمایی سال ۲۰۲۲ میلادی، نخستین فیلم شارلوت ولز ۳۶ ساله بود. بعد از آفتاب، از همان اولین نمایشاش در هفتهی منتقدان جشنوارهی کن، توجه و تحسین زیادی را دریافت کرد، و تا پایان سال و موعد انتشار فهرست بهترینها، تبدیل شد به سوژهی محبوب بحث منتقدان و سینمادوستان. این برخورد پرشور با فیلم، نه عجیب است و نه اغراقآمیز؛ اگر تنها یکبار به تماشای روایت خلاقانه، ظریف و صمیمی ولز بنشینیم. از آدمها؛ و پیدا و پنهانشان. از خاطرات؛ و آنچه در ذهن میماند و آنچه به فراموشی سپرده میشود. از «تجربهی بهیادآوردن».
نامِ آشنای این روزهای سینمای مستقل اروپا، پاول مسکال، در نقش کالم، پدر جوان و افسردهی فیلم، و برای نمایش چهرهی مسلط بیرونی و درگیری سهمگین درونی شخصیت، بهترین بازی تابهاینجای کارنامهاش را ارائه میدهد. فرنکی کوریوی ۱۲ ساله هم طی اولین نقشآفرینی عمرش و در جان بخشیدن به سوفیِ باهوش و دوستداشتنی، درخشان است. ایدههای ولز برای طراحی بصری صحنهها چشمگیراند، و تسلطاش در کنترل ریتم و لحن فیلم، ما را مشتاق و کنجکاو پیگیری ادامهی کارنامهاش میکند.
۲- فیلم تصمیم به جدایی
فیلم Decision to Leave
- کارگردان: پارک چان-ووک
- بازیگران: تانگ وی و پارک هه-ایل
- میانگین امتیازات Decision to Leave در IMDB: ۷.۳
سقف قابلدستیابی با یک طرح داستانی آشنا کجاست؟ از کنار هم قراردادن ایدههای سینمایی تجربهشده، به چه نتیجهی تازهای میتوان رسید؟ پرداخت تا چه اندازه میتواند متریال را ارتقا دهد؟ «چه» مهمتر است یا «چگونه»؟ بزرگ موج نوی سینمای کره برای تمامی این پرسشها پاسخ واحدی دارد: عزم رفتن. تصادم فرم ویژهی فیلمسازی پارک چان ووک با ماجرایی بهسادگیِ شیفتگی و سپس عشق کاراگاهی کاردان به همسر مقتول یکی از پروندههایش، تولد یکی از خاصترین تجارب سینمایی سال را باعث میشود.
عزم رفتن فیلمِ پرداخت است؛ اما منظور از «پرداخت» فقط اجرا نیست. به شکل طبیعی در اولین مواجهه با فیلم، غنای سبکی دستاورد تازهی پارک هیجانزدهمان میکند و در جزئیات سرسامآور صوتی و بصری فیلم غوطهور میشویم. اما نباید فراموش کرد فیلمنامهای را که خصوصیات دو ژانر نوآر و رومنس را در نسبتی پویا با یکدیگر به بازی میگیرد، منحنی قدرت/نفوذ را میان دو شخصیت اصلی به شکلی ظریف ترسیم میکند، قصه را به نحوی هوشمندانه با نمادهای بنیادین فلسفهی شرق درهممیتند، و نهایتا از یک خط داستانی جنایی ساده، عاشقانهای اساطیری میسازد.
۱-فیلم بنشی های اینیشرین
فیلم The Banshees Of Inisherin
- کارگردان: مارتین مکدونا
- بازیگران: کالین فارل، برندن گلیسون، کری کندن و بری کیوگن
- میانگین امتیازات The Banshees Of Inisherin در IMDB: ۷.۸
مارتین مک دونا به سرزمین مادری بازگشته است. کالین فارل و برندن گیلسون، زوج طلاییاش در In Brudge را دوباره احضار کرده تا داستان رفاقتشان را دوباره پی بگیرد. رفاقتی ساده که رفته رفته به مسائل عمیقی ختم میشود. بعد از مرگ از ما چه میماند؟ برای چه زندگی میکنیم؟ وقتمان را صرف چه میکنیم؟ این سوالات گاهی سمت و سویی طنز نیز میگیرد و به جایی میرسد که کالین فارل با تحیر از خود میپرسد: «من فکر میکردم در این دنیا همین که مهربان باشیم کافی باشد!». در جهان مینیمال فیلم مک دونا که تنها چند کلبه دیده میشود و جنگ داخلی نیز در بک گراند در حال رخ دادن است، فضای اگزوتیک و ایدههای عجیب و غریب مک دونا نیز سروکلهشان پیدا میشود. مک دونا به این فکر کرده است که بعد از آن همه نمایشنامه درخشان و ۳ فیلم بلند، دیگر چه برای گفتن دارد؟ آن وقت به پرسشهای عمیق خود روی آورده و در توازنی میان جهان تئاتر و سینما، دکوپاژ خود را پیاده کرده است. مسئله ساده فیلم برای کسانی که تجربه مشابه در زندگی خود نیز داشتهاند، بالاترین سطح همذات پنداری را ایجاد خواهد کرد.
این مقاله با همکاری محمدامیر جلالی، رضا حاجمحمدی، محمدحسین جعفریان، مسیح کریمی، سوگند مختاری، مسعود مشایخی، فرید متین و عرفان استاد رحیمی از اعضای تحریریه سینما به نگارش درآمده است.