شگفتانگیزترین جلوههای بصری به کار رفته در دنیای سینما
شگفتانگیزترین جلوههای بصری به کار رفته در دنیای سینما
دنیای سینما مملو از آثار متنوعی میباشد که برخی از آنها به واسطه بهرهگیری از جلوههای بصری شگفتانگیز، تا مدتها در ذهن بینندگان باقی خواهند ماند.
قرن بیست و یکم تعریف سینما در نزد مردم را برای همیشه تغییر داد؛ زیرا فیلمسازان روی به ساخت فیلمهایی آوردند که با بهرهگیری از جلوههای بصری سنگین و چشمنواز، میتواند دنیا و روایاتی را خلق نماید که هر بینندهای را غرق در وقایعی رویایی و فانتزی کرده و ذهن آنها را تا مدتها نسبت به خود درگیر میکند.
البته بهرهگیری از جلوههای بصری نمیتواند تضمین کننده کیفیت نهایی یک اثر باشد و در طی چند دهه گذشته شاهد انواع و اقسام پروژههایی سینمایی بودهایم که علیرغم برخورداری از تصاویری خیره کننده، هیچ جذابیتی در نزد مخاطب نداشته و با شکستهای سنگینی روبرو شدهاند.
با این حال اکران فیلم پرهزینه و مورد انتظار Avatar: The Way of Water (آوار: راه آب) باری دیگر به ما یادآور میشود که بهرهگیری از جلوههای بصری توسط فیلمسازانی کارکشته و حرفهای چگونه میتواند به نتیجهای شگفتآور و فراموش نشدنی منتهی گردد که بینندگان خود را تا مدتها به وجد بیاورد.
به همین سبب در این مقاله قصد داریم تا به معرفی 15 فیلم با جلوههای بصری شگفتانگیز و انقلابی بپردازیم که نه تنها تماشای آنها هیچگاه تاریخ انقضا نخواهد داشت، بلکه تاثیرات بزرگی نیز بر آثار بعد از خود گذاشتهاند که مدیوم سینما را دگرگون کردهاند. پس در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.
فیلم Jurassic Park (پارک ژوراسیک) ساخته استیون اسپیلبرگ
- سال اکران: 1993
- بودجه: 63 میلیون دلار
استیون اسپیلبرگ جزو معدود کارگردانی میباشد که به درستی خواسته و علایق سینماگران را درک کرده و همیشه بهترینها را برایشان به ارمغان آورده است.
در دور و زمانهای که شاید کسی انتظار تماشای فیلمی دایناسورمحور را نداشت، استیون اسپیلبرگ فیلم Jurassic Park را ساخته و روانه سینما کرد که ترکیبی از تصاویر کامپیوتری و عروسکهای طراحی شدهای بود که با قاببندی استادانه، یکی از تماشاییترین ساختههای تاریخ سینما را پدید آورد که با گذشت 30 سال همچنان مشاهده آن تازگی و جذابیت روز اول خود را دارد. دایناسورهای به تصویر کشیده شده در این فیلم نه تنها زمینهساز یک فرنچایز بزرگ، پرفروش و محبوب شدند، بلکه تاثیرات شگرفی را بر جلوههای بصری سینما گذاشته که هنوز هم توسط فیلمسازان مورد استفاده قرار میگیرند.
فیلم X-Men: Days of Future Past (مردان ایکس: روزهای گذشته اینده) ساخته برایان سینگر
- سال اکران: 2014
- بودجه: 200 میلیون دلار
با واقعیتی غیرقابل انکار طرف هستیم که سینمای امروز به سلطه آثار ابرقهرمانی درآمده است. با این حال آیا تمامی آنها به نتیجهای جذاب و تماشایی منتهی شدهاند؟
مجموعه فیلمهای مردان ایکس را میتوان به عنوان پر فراز و نشیبترین دنیای سینمایی 2 دهه اخیر هالیوود خطاب کرد که به طرز عجیبی هر یک از آثارش با کمبودهای قابل توجهی روبرو میباشند. با این حال در این بین میتوان به پروژه حماسی و فوقالعاده جذاب X-Men: Days of Future Past اشاره کرد که نه تنها بهترین و کاملترین اثر این دنیای سینمایی میباشد، بلکه یکی از چشمنوازترین جلوههای بصری تاریخ سینما را نیز به خود اختصاص داده است. در کنار به تصویر کشیدن 2 دنیای متمایز و غنی که به زیبایی به یکدیگر متصل میشوند، سکانس قدرتنمایی کوئیک سیلور با آن صحنههای آهسته استادانهاش میتواند بارها و بارها مورد تماشا قرار گرفته و باز هم ذرهای از جذابیت و تاثیرگذاری آن کاسته نشود.
فیلم Rogue One: A Star Wars Story (روگ وان: داستانی از جنگ ستارگان) ساخته گرت ادواردز
- سال اکران: 2016
- بودجه: 220 میلیون دلار
دنیای سینمایی جنگ ستارگان همیشه پیشتاز جلوههای بصری در زمان خود بوده که عملاً فیلمی همچون A New Hope انقلابی را در سینمای سال 1975 ایجاد کرده است.
با این حال به لطف زحمات کمپانی اینداستریال لایت اند مجیک ما شاهد یکی از چشمنوازترین و بینقصترین جلوههای بصری سینما در فیلم Rogue One: A Star Wars Story بودهایم که حدود 1700 برداشت VFX را متحمل شده است. ساخته گرت ادواردز به حدی تماشایی، چشمنواز، بینقص و بزرگ است که هر یک از سکانسها و صحنههای آن میتواند به مانند یک قاب نقاشی در نظر گرفته شود. تنها کافی است که مبارزه پایانی این فیلم و صحنههای فضایی آن را مشاهده نمایید تا در جادوی فراموش نشدنی جلوههای بصریاش برای همیشه غرق شوید.
فیلم 2001: A Space Odyssey (2001: ادیسه فضایی) ساخته استنلی کوبریک
- سال اکران: 1968
- بودجه: 10.5 میلیون دلار
اگر که به تماشای فیلم 2001: A Space Odyssey نشسته باشید، چنین حجمی از جلوههای بصری ناب و انقلابی قطعاً شما را یاد آثار امروزی خواهد انداخت و باعث تعجب شما خواهد شد که چگونه استنلی کوبریک در سال 1968 چنین پروژه غیرممکنی را به تصویر کشیده بوده است.
ادیسه فضایی استنلی کوبریک به خودی خود یک انقلاب بزرگ در تاریخ سینما محسوب میشود که 55 سال پیش به شکلی شگفتانگیز و غیرممکن، از استانداردهای سینمای امروز بهره گرفته است. بدون استفاده حتی یک فریم از تصاویر CGI، تمام صحنهها و سکانسها به صورت دستی و به صورت واقعی تهیه شده و سبب شده تا شاهد اثری پیشگام در ژانر علمی تخیلی باشیم که نمایانگر دیدگاه منحصر به فرد و نوین کوبریک در سال 1968 میباشد. شاید جالب باشد تا بدانید که آثار فضایی امروزی سینما، همگی مدیون حماسهآفرینی این کارگردان بزرگ در آن سال میباشد که با خلق دنیای شگفتانگیز 2001: A Space Odyssey، فیلمسازی در این ژانر را برای همیشه دگرگون نمود.
فیلم Blade Runner 2049 (بلید رانر 2049) ساخته دنی ویلنوو
- سال اکران: 2017
- بودجه: 185 میلیون دلار
ریدلی اسکات در سال 1982 با ساخت بلید رانر سعی در انجام کاری داشت که استنلی کوبریک 14 سال قبل آن را به نحو احسنت به گونهای دیگر رقم زده بود؛ با این حال زحمات ریدلی اسکات در آن زمان آنطور که میبایست تحویل گرفته نشد.
پس از آن که طی یک دهه اخیر شاهد ارزشگذاری واقعی بلید رانر بودیم، ساخت دنباله آن توسط کارگردانی دیگر مطرح شد که بر روی کاغذ یک ریسک بزرگ به حساب میآمد. با این حال دنی ویلنوو نه تنها دنیای سایبرپانک ریدلی اسکات را به نحو احسنت گسترش داد، بلکه حتی در زمینه زیباییشناسی نیز پا را از ساخته سال 1982 فراتر گذاشت و با رفع ایرادات آن، یک محصول همهچی تمام را پدید آورد. در فیلم Blade Runner 2049 ما شاهد به کار رفتن 300 شات VFX هستیم که سبب خلق یک شگفتی برای چشمان مخاطبین شده و پادآرمان شهری را پدید آورده که در عین غم و اندوهی که به مخاطب القا میکند، میتواند جلوههایش تا ابد در ذهنشان حک گردد.
فیلم Titanic (تایتانیک) ساخته جیمز کامرون
- سال اکران: 1997
- بودجه: 200 میلیون دلار
کشتی تایتانیک رقمزننده یکی از دردآورترین وقایع تاریخ بشریت میباشد که قلب هر انسانی را تحت تاثیر قرار میدهد؛ واقعهای که جیمز کامرون به شکلی باورنکردنی در سال 1997 برای روایت داستان عاشقانه خود از آن بهره گرفت.
با وجود این که جیمز کامرون برای خلق سکانسهای غرق شدن تایتانیک از حجم زیادی CGI بهره گرفته است اما کاربرد وی بیشتر برای القای حس وحشتناک هرج مرج، قتل عام مردم و در نهایت نابودی زندگی صدها انسان میباشد که هنوز هم تماشای سکانسهای آن نه تنها میتواند ذره ذره وجودتان را در بر بگیرد، بلکه در کمال شگفتی به حدی تصاویر آن حیرتانگیز و واقعی میباشد که گویا جیمز کامرون همین دیروز آن را تهیه کرده است. پروسه تولید فیلم Titanic بسیار طاقتفرسا بوده و برای جلوگیری از بروز هر گونه خطری علیه بازیگران و سیاهی لشکر، تصاویر بسیاری از چهرهها و شخصیتها به صورت کامپیوتری تهیه شده است.
فیلم The Lord of the Rings: The Return of the King (ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه) ساخته پیتر جکسون
- سال اکران: 2003
- بودجه: 94 میلیون دلار
سهگانه ارباب حلقهها به حدی در بحث جلوههای بصری و میدانی بینقص و تماشایی هستند که انتخاب بهترین آنها قطعاً عمل غیرممکنی خواهد بود.
با این حال سومین فیلم این مجموعه که تحت عنوان The Lord of the Rings: The Return of the King شناخته میشود، مملو از تمام ویژگیهای کل این سهگانه به بهترین شکل ممکن میباشد. 2 نبردی که در طول این فیلم به وقوع میپیوندد، بسیار پرجزییات و همه چی تمام است که هنوز هم هیچ نبردی در طول تاریخ سینما حتی نزدیک رویارویی نیروهای گاندور و روهان با اورکها نشده است. پیتر جکسون برای تهیه سکانسهای این فیلم ترکیبی از جلوههای واقعی و کامپیوتری را به کار گرفت تا چشمنوازترین نتیجه ممکن را پدید آورد؛ مسئلهای که به حدی زمانبر و مشقتبار بود که او در سهگانه هابیت حتی نتوانست به تکرار این جلوههای بصری نزدیک شود و شاهد نبردهای کامپیوتری بسیار مصنوعی و کارتونیای بودیم.
فیلمهای Avengers: Infinity War (انتقامجویان: جنگ ابدیت) و Avengers: Endgame (انتقامجویان: پایان بازی) ساخته برادران روسو
- سال اکران: 2018 و 2019
- بودجه: مجموعاً بیش از 500 میلیون دلار
دنیای سینمایی مارول به مانند کتاب حجیمی میباشد که هر برگ از آن روایتگر وقایعی متفاوت با فراز و فرودهای بسیار میباشد.
در حالی که امروزه آثار این فرنچایز با افت قابل توجهی در بحث جلوههای بصری روبرو شدهاند اما 2 فیلم پایانی انتقامجویان را میتوان نهایت شگفتیسازی و عظمت دنیای سینمایی مارول خطاب کرد. پروژههای Infinity War و Endgame در مجموع بیش از 5000 شات VFX را شامل میشوند که توسط چندین و چند استودیو به صورت همزمان تهیه شدهاند. از جزییات ظاهری شخصیت تانوس گرفته تا نمایش ارتشهای فضایی گوناگون و سیارههای متنوع و افکتهای جادویی همگی در این 2 فیلم به بهترین نحو ممکن به ارمغان آورده شدهاند و حتی اگر که جزو طرفداران آثار مارول و ژانر ابرقهرمانی نیز نباشید، امکان ندارد که سکانسهای ساخته شده توسط برادران روسو را مشاهده کنید و از دیدن شگفتیهایشان به وجد نیایید.
فیلم Aliens (بیگانهها) ساخته جیمز کامرون
- سال اکران: 1986
- بودجه: 18 میلیون دلار
فیلم بیگانه بنیانگذار سابژانر جدیدی در ژانر فضایی و وحشت شد که به طرز عجیبی حتی خود این مجموعه در تکرار موفقیتهای فیلمهای نخست درجا زد و ناکام ماند.
با این حال جیمز کامرون در سال 1986 ساخت یکی از دنبالههای این فرنچایز را بر عهده گرفت تا نبوغ خود را در ژانر جدیدی به معرض نمایش بگذارد. گل سرسبد این فیلم نه شخصیتهای انسانی، بلکه موجودات وحشتناک آن میباشند که در عین ترسناک بودنشان اما از زیبایی خاص و منحصر به فردی بهره میبرند که نمایانگر جلوههای بصری تماشایی Aliens میباشد. نمایش صحنهها و سکانسهای درندگی آنها و به خاک و خون کشیدن انسانها به حدی واقعی، هولناک و باجزییات طراحی شده که گویا در حال مشاهده یک مستند در حیات وحشی از موجودات بیگانه میباشیم. جیمز کامرون با Aliens در سال 1986 ثابت کرد که چگونه میتوان با به کارگیری درست ابزارها دست به ساخت اثری زد که با گذشت بیش از 30 سال هنوز هم مخاطبینش را با وحشتی افسارگسیخته مواجه نماید.
فیلم Ex Machina (فرا ماشین) ساخته الکس گارلند
- سال اکران: 2014
- بودجه: 15 میلیون دلار
فیلم Ex Machina که با بودجه اندکی تهیه شده است، دست بر روی موضوع هوش مصنوعی و رباتهای انساننما گذاشته و به طرزی کاملاً واقعی، شخصیتی قابل درک و تاثیرگذار را پیش روی دیدگان مخاطب میگذارد.
شاید هزینه پایین این فیلم شما را گمراه نماید و فرض کنید که پروسه تولید Ex Machina بسیار ساده بوده است؛ با این حال باید بدانید که ساخته الکس گارلند یکی از عجیبترین و سختترین پروسههای تولید ژانر خود را پشت سر گذاشته است. زیرا تیم تولید و فیلمبرداری مجبور بوده تا تمامی سکانسها را یکبار با حضور آلیسیا ویکاندر و یکبار بدون حضور او ضبط نمایند تا بتوانند که جلوههای ویژه را بر صحنه اعمال نمایند، عملی قابل تقدیر که نتیجه مثبتی نیز در پی داشته و شاهد یکی از باجزییاتترین آثار ژانر علمی تخیلی در بحث طراحی رباتها میباشیم که ارزش تماشای آن را دو چندان کرده است.
فیلم Avatar (آواتار) ساخته جیمز کامرون
- سال اکران: 2009
- بودجه: 237 میلیون دلار
فیلم Avatar: The Way of Water در حال به آتش کشیدن باکس آفیس جهانی میباشد و قاعدتاً باید به این دنباله اشاره نماییم.
با این حال جیمز کامرون پیش از ساخت این دنباله، با ترکیب فیلمبرداری 3 بعدی و جلوههای بصری واقعگرایانه در سال 20009 انقلابی را رقم زد که تاکنون در سینما سابقه نداشته است. نخستین فیلم آواتار به سبب بهرهگیری از به روزترین تکنولوژیهای روز دنیا، برای سالها در ذهن جیمز کامرون باقی ماند تا این که سرانجام پیشرفت تکنولوژی این اجازه را به کارگردان بزرگ سینما داد تا با بهرهگیری بیش از 2500 شات VFX، برنامههای خود را پیاده نماید. در حالی که میتوان انتقادهای بسیاری را به شخصیتها و فرم روایی دنیای آواتار وارد کرد اما حتی سختگیرترین بینندگان سینما هم محو تماشای زیباییهای سیاره پاندورا خواهند شد که نمایانگر نبوغ و تجربه سازندگانش میباشد.
فیلم Scott Pilgrim vs. the World (اسکات پیلگریم در برابر دنیا) ساخته ادگار رایت
- سال اکران: 2010
- بودجه: 90 میلیون دلار
قطعاً با حضور چنین نامی در این مقاله تعجب کردهاید، با این حال باید بدانید که هنوز هم هیچ اثری نتوانسته تا مدیوم سینما را با صنعت بازیهای رایانهای بدین گونه تلفیق نماید.
فیلم Scott Pilgrim vs. the World مجموعهای از صفحات دنیای کمیک و سکانسهای صنعت بازیهای ویدیویی میباشد که ادگار رایت به شکلی استادانه و تماشایی آنها را با المانهای مدیوم سینما تلفیق کرده و در یک فیلم جای داده است. شمشیرهای آتشین، هیولاهای عجیب و غریب و نمایش امتیازهای قهرمانانش همگی توسط حجم عظیمی از CGI به ارمغان آورده شده که مخاطبینش در هنگام تماشای آن میتوانند خود را در یک دنیای فانتزی تصور نمایند. با وجود این که فیلمهای بسیاری از روی کمیکها و بازیها ساخته شده است اما هیچکدام به اندازه این ساخته ادگار نمیتوانند حس خاص حضور در دنیایی فانتزی را بدین گونه منتقل نمایند.
فیلم War for the Planet of the Apes (جنگ برای سیاره میمونها) ساخته مت ریوز
- سال اکران: 2017
- بودجه: 150 میلیون دلار
سهگانه سیاره میمونها مجموعهای از بهترین ویژگیهای سینمای علمی تخیلی برای مخاطبین میباشد که به طرزی استادانه توسط مت ریوز به ارمغان آورده شده است.
با این حال آخرین فیلم این سهگانه به حدی در بحث جلوههای بصری شگفتانگیز ظاهر شده که میتواند ضعفهای داستانی آن را پوشش دهد. استفاده بیش از 1400 شات VFX و ضبط دقیق حرکات میمونها با جزییاتی باورنکردنی سبب شده تا شخصیتهای فانتزی این فیلم حتی از انسانها نیز قابل باورتر جلوه پیدا کنند. کارگردانی مت ریوز در کنار هنرنمایی تماشایی بازیگرانی همچون اندی سرکیس منجر به خلق اثری چشمنواز در دنیایی آخرالزمانیای شده که تصاویر CGI آن بارها و بارها ارزش وقت گذاشتن و تماشا داشته و منجر به خلق تعاملاتی وقعگرایانه و منحصر به فرد در موضوع بین انسانها و میمونها شده است.
فیلم Interstellar (میان ستارهای) ساخته کریستوفر نولان
- سال اکران: 2014
- بودجه: 165 میلیون دلار
موضوع پیدا کردن یک سیاره جدید برای ساکنین زمین بارها و بارها مطرح شده است اما هیچکدام به اندازه ساخته کریستوفر نولان، چشمنواز و حقیقی جلوه نکردهاند.
فیلم Interstellar دست بر روی موضوعی گذاشته که دیر یا زود بشریت باید برای تحقق آن وارد عمل شود. با این حال در طول این پروژه سینمایی ما شاهد به تصویر کشیدن تصاویر و صحنههایی هستیم که در عین القای حس ترس و تنهایی، قطعاً مخاطبینش را به وجد خواهد آورد و گل سر سبد تمامی سکانسها را میتوان به قسمت نمایش سیاهچاله نسبت داد که به معنای واقعی زیبا، وحشتناک و حماسی خلق شده است. سیاهچاله که به مانند کابوسی ناشناخته برای بشریت تعریف شده است؛ هیچگاه بدین گونه شگفتانگیز و رویایی در سینما خلق نشده که نمایانگر نبوغ کریستوفر نولان در الهامگیری از تحقیقاتی است که هنوز نتیجه نهاییای در پی نداشته است.
فیلم Pirates of the Caribbean: Dead Man’s Chest (دزدان دریایی کارائیب: صندوقچه مرد مرده) ساخته گور وربینسکی
- سال اکران: 2006
- بودجه: 225 میلیون دلار
دومین قسمت از مجموعه فیلمهای دزدان دریایی کارائیب شخصیت شرور دیوی جونز را با حجم عظیمی از جلوههای بصری حیرتانگیز به مخاطب معرفی میکند.
در کنار تمامی زیباییهای بصری این فیلم که پس از گذشت 17 سال حتی دنبالههای بعدی دزدان درایی کارائیب در تکرار آنها ناکام بوده است، طراحی شخصیت شرور دیوی جونز را میتوان با قاطعیت یک دستاورد بزرگ تکنیکی در سینمای مدرن به حساب آورد. جزییات صورت او و تغییرات رفتاری که در چهرهاش به وجود میآید به حدی شگفتانگیز و حیرتآور است که شاید هیچگاه بدین گونه شخصیتی که تماماً توسط CGI خلق شده باشد را در سینما ندیده باشیم. مجموعه فیلمهای Pirates of the Caribbean و حتی Dead Man’s Chest با انتقادات گوناگونی تاکنون روبرو بودهاند، با این حال یک نکته درباره این فرنچایز جود دارد که هیچ فیلم سینمایی دیگری حتی نزدیکش هم نشده و آن طراحی دنیا و حال و هوای دزدان دریایی میباشد که در مرکز این مسائل نیز شخص دیوی جونز قرار دارد.
آیا اثری دیگری را نیز میتواند نام ببرید که در بحث جلوههای بصری، انقلابی و تکرار نشدنی ظاهر شده باشد؟ جیمز کامرون کارگردانی میباشد که بارها در این مقاله مورد اشاره قرار گرفته است؛ واکنش شما به چنین دستاوردهایی از سوی او چه میباشد؟ دلیل افت قابل توجه آثار مارول در زمینه جلوههای بصری چه دلایلی است؟ نظرات و ایدههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: CBR