معرفی سریال خانواده مقدس (Holy Family) | اثری رازآلود
معرفی سریال خانواده مقدس (Holy Family) | اثری رازآلود
در دورانی که سرویس استریم نتفلیکس مجموعههای خوب با پتانسیل بالا را بعد از همان فصل اول متوقف میکند، سریالهایی میسازد که در سطح متوسطی هستند اما بهطرز جالبی برای فصلهای بعدی تمدید میشوند؛ ماجرایی که اخیرا حسابی مخاطبان این شبکه را عصبانی کرده است. برای آشنایی با سریال Holy Family (خانواده مقدس)، باری دیگر باید به کشور اسپانیا سفر کنیم؛ همانطور که بارها و بارها در گذشته به واسطهی سرویس استریم نتفلیکس سفر کرده بودیم. یکی از مهمترین دلایلی که شاید باعث شود بینندگان پای تماشای این مجموعه بنشینند، حضور آلبا فلورس است؛ کسی که شدیدا در سریال Money Heist (سرقت پول) خوش درخشید و پتانسیل خود را نشان داد.
البته علاوهبر آلبا فلورس، هنرمندان ماهر دیگری مانند نایوا نیمری، کارلا کامپرا، ماکارنا گومس، الکس گارسیا و غیره هم حضور دارند. اتفاقا مدتی پیش یک مجموعه دیگر از الکس گارسیا یعنی سریال A Private Affair (یک مسئله خصوصی) را هم در gsxr به شما معرفی کرده بودیم که در آنجا با ژان رنو همبازی شده بود. یکی دیگر از بازیگران نامآشنای این مجموعه آلوارو ریکو است که به احتمال زیاد او را از سریال Elite (نخبه) در نقش پولو به خاطر دارید. همانطور که در ابتدای متن به آن اشاره شد، سریال خانواده مقدس که ۸ قسمت هم بیشتر ندارد، یک ماه بعد از پخش فصل اول، برای فصل دوم تمدید شد.
داستان کلی این سریال در شهر ملیله و در سال ۱۹۹۸ جریان دارد؛ اما فقط به همین نقطه ختم نمیشود زیرا کمی جلوتر، خانوادهی داستان ما به محلهی فوئنته دل برو در شهر مادرید نقل مکان میکنند و قصد دارند که در آیندهای نزدیک به کشور کانادا مهاجرت کنند. هر کدام از شخصیتهای این سریال ماجراهایی در زندگی خود دارند و چیزهایی را از یکدیگر پنهان میکنند. ماجرا بهگونهای آغاز میشود که مادری به همراه سه عضو خانواده خود به این محله میآید و به مرور با افراد دیگر در محله آشنا میشود. کاترینا هم درست مثل گلوریا تازه به این محله آمده است و کسی را نمیشناسند.
بلانکا که آنها را میبیند، هر دو را وارد گروه دو نفرهی خود با آلیشا میکند تا کم کم با افراد دیگر هم آشنا شوند و احساس غریبگی نکنند. هر کدام از این زنان قصد خاصی از این ارتباط دوستانه دارند و دنبال چیزی میگردند؛ هیچکدام زندگی بینقصی ندارند و به مرور زمان مسائل مختلفی درباره آنها افشا میشود. اما گذشتهی ترسناک گلوریا، چیزی است که او را نسبت به سه زن دیگر متمایز میکند و ارتباط دوستی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. گلوریا که ظاهرا یک مادر مجرد است، به همراه پسرش، یک نوزاد کوچک و پرستار او زندگی میکند.
این خانواده یک راز بزرگ و شوکهکننده را مخفی کردند، در مادرید زندگی میکنند؛ جایی که رابطههای جدید هر کدام از اعضای این خانواده، برنامههایشان را پیچیدهتر میکند و باعث میشود که گذشته با سرعت بیشتری به سمت آنها حرکت کند و مشکلاتی را برایشان به وجود بیاورد. این سریال تمرکز خود را بیشتر از هر چیزی روی گلوریا قرار داده است که سخت تلاش میکند همه چیز را درست کند و بخش جدیدی از زندگی را آغاز کند اما این در حالی است که گذشته مدام آنها را تعقیب میکند. عشق یک مادر یکی از زیباترین و البته قدرتمندترین احساسات است؛ بهطوری که یک مادر حاضر است برای محافظت از فرزند خود، دست به هر کاری بزند.
در ابتدا بلانکا و آلیشا سخت تلاش میکنند که به گلوریا نزدیک شوند اما به مرور به او مشکوک میشوند؛ زیرا او هیچکس را به خانه خود دعوت نمیکرد و حتی از برگزاری تولد یک سالگی برای فرزندش هوگو خودداری میکرد. تمام این دوریها و مخفیکاریها به این دلیل بود که گلوریا و خانوادهاش رازهای زیادی را پنهان میکنند که هیچکس نباید از آنها خبردار شود. به همین دلیل گلوریا تصمیم میگیرد کم کم در دورهمیهای مختلف شرکت کند تا شکهای بیشتری را به وجود نیاورد. از آن طرف هم دو عضو نوجوان خانواده وقتی گلوریا را میبینند که بدون درنظرگرفتن آنها به ارتباطاتش میپردازد، تصمیم میگیرند که آنها بهدنبال زندگی خود بروند.
هویت دروغین گلوریا در گذشته باز هم آیتانا و ایبل (دو فرزند خانواده) را اذیت کرده بود و حالا رفتارهای کنونی او، این دو بچه را عصبانی کرده است. گلوریا بارها و بارها از خانوادهاش دفاع کرده است و این، هدف اصلی او به شمار میرود. اما به مرور زمان مشکلات خیلی زیادی به وجود میآید که کار را برای او چندین برابر سخت میکند و شکهای بسیار زیادی را به وجود میآورد. حال این سؤال پیش میآید که گلوریا برای حفظ هویت دروغین خود و همچنین محافظت از خانوادهاش حاضر است تا کجا پیش برود؟ نکته خیلی مهمی که وجود دارد، این است که شبکه نتفلیکس در ساخت سریالهای اسپانیایی خیلی موفق عمل کرده است.
بنابراین اصلا از اینکه یک پروژه موفق دیگر را آغاز کند و جلو ببرد، اصلا ترس و خجالتی ندارد؛ بنابراین طرفداران این سریال میتوانند نسبت به فصل دوم آن امیدوار باشند. بازیگران آشنا و داستان جذابی که این سریال دارد، باعث میشود که شما از همان ابتدا مجذوب آن شوید و نسبت به ادامهی آن تمایل پیدا کنید. حالا مثل سنت همیشگی مقالههای معرفی سریال، ما ۳ مجموعه مشابه دیگر را به شما معرفی میکنیم تا اگر از این ژانر و آثار اینچنینی لذت میبرید، سریالهای دیگری هم برای تماشا داشته باشید. شما هم اگر سریال مشابه دیگری را میشناسید، حتما در قسمت نظرات به ما معرفی کنید.
سریال های مشابه سریال خانواده مقدس
سریال Big Little Lies
سریال دروغهای کوچک بزرگ
- بازیگران: ریس ویترسپون، نیکول کیدمن و شیلین وودلی
- ژانر: درام، اسرارآمیز و جنایی
- سال پخش: ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹
خلاصه داستان: زمانیکه مادلین و سلست مادر مجرد و تازهواری به اسم جین را که تازه وارد شهر شده، زیر بال و پر خود میگیرند، نمیدانند که ورود این زن و پسر کوچک مرموزش چطور زندگی همهی آنها را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
سریال Sharp Objects
سریال چیزهای تیز
- بازیگران: ایمی آدامز، پاتریشا کلارکسون و کریس مسینا
- ژانر: درام، اسرارآمیز و جنایی
- سال پخش: ۲۰۱۸
خلاصه داستان: کامیل پریکر، خبرنگاری که بهتازگی از یک اقامت کوتاه مدت در یک بیمارستان روانی مرخص شده است، با یک مأموریت دردسرساز برخورد میکند: او باید به زادگاه کوچک خود بازگردد تا قتل دو دختر زیر ۱۳ سال را پوشش دهد. چندین سال است که کامیل به سختی با مادر عصبی و افسرده خود یا خواهر ناتنیاش که به سختی او را میشناسد، صحبت کرده است؛ خواهر ناتنیاش یک دختر ۱۳ سالهی زیبا است که تاثیر عجیبی روی کل شهر دارد. حالا کامیل به عمارت ویکتوریایی خانوادگیاش بازگشته است و در اتاق قدیمی خودش ساکن میشود؛ در همین حین، متوجه میشود که کمی بیشتر از حد معمول با قربانیان نوجوان همذاتپنداری میکند. او که درگیری زیادی با شیاطین درونی خودش دارد، باید این معمای روانشناختی از گذشتهی خود را کشف کند؛ البته اگر میخواهد این داستان را بهدست بیاورد و از ماجراجوییِ بازگشت به خانه جان سالم به در ببرد.
سریال The Undoing
سریال فروپاشی
- بازیگران: نیکول کیدمن، هیو گرنت و ادگار رمیرز
- ژانر: درام، اسرارآمیز و جنایی
- سال پخش: ۲۰۲۰
خلاصه داستان: گریس فریزر دقیقا همان زندگیای را زندگی میکند که همیشه برای خودش آرزو داشت. او یک درمانگر موفق است، یک شوهر فداکار دارد و یک پسر جوان که در یکی از بهترین مدرسههای خصوصی نخبگان در شهر نیویورک تحصیل میکند. در عرض یک شب، یک شکاف بزرگ در زندگی او ایجاد میشود؛ یک مرگ وحشیانه، یک شوهر گم شده و بهجای مردی که گریس فکر میکرد او را میشناسد، زنجیرهای از اتفاقات و آشکاریهای وحشتناک رخ میدهد. در پی این اتفاقات، گریس در فاجعهی روز افزونی گیر میفتد که بسیار عمومی شده است و طوری او را به وحشت میاندازد که دیگر نمیتواند به توصیههای خودش هم عمل کند؛ او حالا باید زندگی قبلی خود را از بین ببرد و یک زندگی دیگر برای خودش و فرزندش درست کند.