نگاهی به پتانسیل بالای اساطیر ایران در ساخت بازی ویدیویی
نگاهی به پتانسیل بالای اساطیر ایران در ساخت بازی ویدیویی
امروز قصد داریم به اساطیر ایران و پتانسیل بالای آنها در زمینۀ ساخت یک بازی ویدویی تمام عیار بپردازیم. با gsxr همراه باشید.
داستانهای اساطیری نقش مهمی در تبلیغ فرهنگ یک جامعه دارند و از طرفی جذابیت بالای این داستانها باعث شده است تا در دنیای ویدیوگیم و سینما شاهد استفادههای متعدد از افسانههای دیگر ملتها، از داستانهای نورث گرفته تا خدایان روم، مصر، یونان و غیره باشیم.
یکی از مشکلاتی که متاسفانه در صنعت ویدیوگیم کشورمان با آن مواجه هستیم، این است که بازیسازان کشور تمایل کمتری به استفاده از اسطورهها و افسانههای ملی ایرانی برای ساخت بازیهای خود نشان دادهاند، تا جایی که جز چند بازی انگشتشمار، شاهد موارد دیگری نبودهایم.
کشور ایران هزاران سال قدمت دارد و همین موضوع باعث شده است تا شاهد افسانههای بی شماری در آن باشیم. از ژنرالهایی که شجاعانه از خاک ایران دفاع کردهاند گرفته، تا موجودات افسانهای مانند سیمرغ و مانتیکور و غیره. تمامی این موارد دارای پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یک بازی ویدیویی جذاب هستند.
در ادامه قرار است تا با هم موارد موجود در کتب و داستانهای اساطیر ایران برای ساخت بازیهای ویدیویی را بررسی کنیم؛ پس اگر شما هم علاقهمند هستید تا با این پتانسیل های معطل مانده آشنا شوید، با ادامهی این مطلب همراه gsxr باشید.
شاهنامه، یک منبع غنی
همانطور که می دانید، شاهنامه آنقدر پتانسیل بالایی برای ساخت بازی ویدیویی دارد که هرچه از آن مثال بزنیم باز هم نمیتوان تمام کاندیدهای موجود در آن را نام برد، ولی در این مقاله تنها به چند مورد از این داستانها اشاره و به آنها اکتفا خواهیم کرد.
مطمئن هستم تا به حال حداقل یک بار داستان انقلاب بزرگ کاوهی آهنگر در برابر ضحاک را شنیدهاید و احتمالا با من هم عقیده باشید که ساخت یک بازی نقش آفرینی جهان باز با اقتباس از این داستان تا چه حد میتواند جذاب باشد. موجودات افسانهای متعدد در داستان، مانند شیاطین و اهریمنها، وجود یک باس فایت نهایی جذاب (ضحاک) و شخصیت پردازی خوب کاوهی آهنگر، همگی دست به دست هم دادهاند تا بتوانند یک انتخاب مناسب برای ساخت بازی شکل گیرد.
از رستم نیز میتوان به عنوان مطرحترین شخصیت شاهنامه نام برد و آنقدر داستان و حماسههای جذابی از او در شاهنامه وجود دارد که عملا نمیتوان برتری خاصی بین آنها در نظر گرفت. از هفت خوان رستم گرفته تا مبارزه با دیو سفید و داستان بیژن و منیژه همگی از کیفیت بسیار بالایی برخوردار هستند. شاید حتی بتوان گفت که ساخت یک سری بازی از زندگی رستم به صورت هک اند اسلش میتواند خبر از یک God of War ایرانی را بدهد و بتوان با استفاده از روایت زندگی این شخصیت بزرگ، یک بازی جذاب پر از موجودات افسانه ای مختلف خلق کرد.
البته شاهنامه صرفا محدود به این موارد نیست و داستانهای بکر و دست نخوردهی بسیاری در شاهکار فردوسی موجود است که میتوان از آنها نیز برای ساخت یک بازی فانتزی جذاب استفاده کرد و تنها با کمی جستوجو در این کتاب، میتوان به گزینههای بسیار خوبی دست یافت.
حیات وحش فانتزی ایرانی
یکی از مواردی که می تواند در بازیها به خصوص عناوین جهان آزاد جذاب ظاهر شود، یک حیات وحش و محیط زیست پویاست که مخاطب بتواند از مناظر بازی لذت ببرد و در عین حال، گشت و گذار در محیطهای بازی خسته کننده ظاهر نشود. حال اگر قرار باشد تا یک بازی با حال و هوای فانتزی و اساطیری بسازیم، این جهان نیازمند موجودات مختلف و جنگلهای کهن و موارد این چنینی خواهد بود.
خبر خوب این است که افسانههای ایرانی میتوانند یکی از بهترین منابع برای خلق یک محیط زیست پویا در یک بازی باشند. تعداد موجودات افسانهای در فرهنگ کهن ایران بسیار زیاد است و از آنها میتوان یک حيات وحش زيبا و جذاب ساخت و حتي از اين حيوانات در داستان بازی نیز استفاده كرد. سیمرغ، ققنوس، اژدها، پریها، گاو بالدار، آشوزرتشتها، مردهخوارها و دوالها و غیره، هر یک به قدری جذاب هستند که میتوانند به عنوان بخشی از دشمنان را برعهده بگیرند.
آنتاگونیستهای پرابهت
آیا قبول دارید که یک شخصیت منفی ترسناک و جذاب میتواند حتی باعث موفقیت یک فیلم یا بازی شود؟ برای مثال هربار که صدای نفس کشیدن دارث ویدر یا خندههای شیطانی جوکر را می شنویم و یا با واس در Far Cry 3 برخورد میکنیم، حس می کنیم که حتی ممکن است تماشا کردن این کاراکترها از شخصیت مثبت فیلم نیز جذاب تر باشد!
اگر فکر می کنید که این شخصیتها تنها کاراکترهایی هستند که میتوان از بین بهترین کاراکترهای منفی خلق شده یاد کرد، بهتر است تا سری به کتابهای کهن ایرانی و یا حتی شاهنامه بزنید. دیوسپید، فولاد زره، اکه منه و اندر دیو، اسپنجغر، ملمداس و جهی دیو هریک آنتاگونیستی بسیار پرابهت هستند و با خواندن داستان آنها غرق در شخصیت پردازی بسیار خوبشان خواهید شد.
میتوان از این شخصیتها به عنوان باس فایتهای موجود در طول بازی و یا شخصیت منفی اصلی داستان استفاده کرد و حتی با کمی خلاقیت آنها را برای خلق بازی خود تغییر داد و شاید بتوان از تمامی این شخصیتها برای ساخت یک بازی سولزلایک استفاده کرد!
پروتاگونیستهای جذاب
قهرمان اصلی داستان نیز یکی دیگر از عناصر کلیدی خلق یک اثر جذاب محسوب میشود و عملا میتوان گفت که ساخت بازی بدون استفاده از این عنصر، بی معنی است. همانطور که میدانید ایران در طول تاریخ، کشوری قهرمانپرور بوده و تا دلتان بخواهد میتوان از این شخصیتها و حماسههایشان تعریف کرد.
از ایزدان ایرانی مانند آناهیتا گرفته، تا فرماندههای دورهی اشکانی، آریوبرزن، شخصیتهای شاهنامه، سپاه جاویدان و غیره که هر یک آنقدر داستانها، درامها و حماسهها رقم زدهاند که میشود برای هریک سری بازی مخصوص به خود را ساخت و حتی بتوان از آنها در ژانرها و سبکهای مختلف استفاده کرد.
رویدادهای تاریخی فراوان
همانطور که گفتیم، ایران کشوری کهن است و همین موضوع باعث شده تا جنگها، بحرانها و اتفاقات بیشماری در آن رخ دهد و امکان ندارد تاریخ دورهای خاص از کشورمان را مطالعه کنید و با یک داستان جذاب که پتانسیل تبدیل شدن به یک بازی ویدیویی را دارد برخورد نکنید.
برای مثال با سرزدن به دوران هخامنشی، به پدیدههای عجیب و شخصیتهای جذابی بر خواهید خورد که نام بردن از تمامی آنها شاید یک مقالهی کامل طلب کند! تنها توجه به پتانسیل بالای ساخت یک بازی استراتژیک از دوران هخامنشی با وجود دانشمندان، مهندسین و ژنرالهای مهم آن دوره، میتواند باعث خلق ایدههای متعددی شود تا بتوان به کمک آن دست به خلق آثار بسیار بزرگی زد.
یک نکته ی مهم!
اقتباس مستقیم از افسانهها و اساطیر میتواند تا حدی جوابگو باشد و موفقیت بازی را تضمین کند. برای مثال استودیوی لهستانی CD PROJEKT RED با اقتباس از سری کتاب های ویچر (که پیشنهاد میکنم مطالعه کنید) توانسته است تا یک سهگانهی جذاب را خلق کند و برای مدتی به موفقیت و محبوبیت بالایی در جهان برسد؛ اما میتوان گفت که لزوما کپی صرف، بهترین راه برای خلق یک بازی ویدیویی نیست و حتی در این سری بازی نیز به صورت کامل و دقیق از کتاب اقتباس نشده و کمی در داستان و شخصیتهای بازی تغییرات به وجود آمده است.
همانطور که گفتیم منابع کثیری برای پیدا کردن یک داستان خوب در کشورمان وجود دارد که میتوانید با سر زدن به کتابخانههای موجود در کشور، موارد بسیاری را بیابید. البته باید به این موضوع دقت کنید که خلاقیت نیز امر مهمی در ساخت یک داستان جذاب برای بازی ایفا میکند. برای مثال می توان به عنوان God of War اشاره کرد که درست است از اساطیر یونان و خدایان المپ استفاده میکند، اما سازندگان بازی با خلق کریتوس توانستهاند داستان خودشان را در این دنیا روایت کنند و عملا خلق کریتوس باعث شده تا دست سازندگان در ساخت بازی بسیار باز شود و دیگر محدود به منبع خاصی نباشند.
به طور کلی میتوان گفت که کپی کردن یک داستان به صورت مستقیم در بازی شاید گاهی جوابگو باشد، اما ترکیب داستان و تخیل نویسندگان برای خلق یک داستان جدید امریست که میتواند بسیار تاثیرگذارتر باشد و اینگونه افرادی که با این داستانها آشنا هستند نیز برای تجربهی یک داستان جدید از شخصیت محبوبشان بیشتر ترغیب میشوند.
برای مثال در بین بازی های ایرانی میتوان به سری بازیهای گرشاسپ از استودیوی فن افزار اشاره کرد که اگرچه بازیهای بیایرادی نبودند، ولی وجود یک داستان اساطیری ایرانی و همچنین خلاقیت سازندگان بازی باعث شده بود تا کم و بیش با بازی خوبی طرف باشیم و از طرفی عرضهی جهانی آن باعث شد تا طرفداران خارجی نیز به سمت بازی جذب شوند و همین موضوع خبر از تاثیر بالای ادغام افسانههای ایرانی و خلاقیت نویسندگان بازی برای جذب مخاطب را میدهد.
کلام پایانی
تمامی مواردی که گفته شد تنها قطرهای از اقیانوس پهناور پتانسیل های موجود برای خلق یک بازی در کشور عزیزمان بود. نکتهی قابل توجه این است که ما نیز به مانند بسیاری از کشورهای کهن دارای پتانسیلهای بسیاری برای خلق داستان و آثار بزرگ هستیم و استفاده نکردن از این موارد کم لطفی به خودمان است.
امیدواریم که در آینده شاهد خلق عناوین داخلی بیشتری با موضوع اساطیر و شخصیتهای ایرانی باشیم و سازندگان داخلی نیز کمی گارد خودشان را نسبت به استفاده از این پدیدههای ملی پایین آورند و موفقیتهای کشورمان را در صنعت ساخت ویدیو گیم شاهد باشیم.