معرفی سریال مشاجره (Beef) | نبرد خونین الی وانگ و استیون ین
معرفی سریال مشاجره (Beef) | نبرد خونین الی وانگ و استیون ین
در اوایل سال ۲۰۲۱، پروژهای با حضور یک کارگردان کرهای به نام لی سونگ جین بهعنوان خالق سریال و بازیگران ستارهای به نام استیون ین و الی وانگ برای ایفای نقشهای اصلی معرفی شد و جنگ بزرگی را به وجود آورد. سرانجام سرویس استریم نتفلیکس موفق شد که حق ساخت و پخش این مجموعه را بهدست بیاورد. به مرور زمان اعضای دیگر تیم تولید و همچنین بازیگران مختلف استخدام شدند و فیلمبرداری هم اواسط سال ۲۰۲۲۲ آغاز شد. این مجموعه که با نام Beef (مشاجره) رسما معرفی شده بود، برای اولینبار در ماه مارس سال جاری، در جشنواره SXSW به نمایش درآمد.
لی سونگ جین از همان ابتدا اعلام کرده بود که قصد دارد حداقل ۳ فصل از این سریال بسازد. او در مصاحبه خود اینطور عنوان کرده بود: «من خودم به شخصه ایدههای خیلی زیادی دارم که با آنها داستان را ادامه دهم. من فکر میکنم که فصل دوم هم باید ساخته شود و ما این فرصت را به دنی و ایمی بدهیم که ماجراهای بیشتری را با هم تجربه کنند. من حتی یک ایده خیلی بزرگ و کلّی دارم که فعلا نمیتوانم درباره آن صحبت کنم. اما همین حالا هم یک نقشهی کلی برای سه فصل از این سریال در ذهنم است».
منتقدانی که سریال مشاجره را تماشا کردند، امتیازات مثبت زیادی به آن دادند و میانگین امتیاز آن را به ۹۸ درصد رساندند. بهصورت کلی منتقدان اینطور معتقد بودند: «الی وانگ و استیون ین در این سریال، یک زوج خصمانه و شیطانی هستند که تماشای آنها شدیدا جذاب است؛ یک مجموعه کمدی جذاب و باکیفیت که ترحم را در کارهای خرد و کوچک، به خوبی نمایش میدهد.» علاوهبر دو هنرمند اصلی پروژه، جوزف لی در نقش جورج ناکای، یانگ مازینو در نقش پاول چو، دیوید چو در نقش آیزاک چو، پاتی یاسوتاکه در نقش فومی ناکای، ماریو بلو در نقش جوردن و اشلی پارک در نقش نائومی و غیره، از جمله هنرمندان دیگری هستند که در تیم بازیگری حضور دارند.
در ابتدای داستان ما استیون ین را در نقش دنی چو میبینیم که از همه چیز و همه کس ناراحت است و هر کجا که میرود، اتفاقات بد او را دنبال میکنند. از آنجایی که او مدام در حال غر زدن است و موقع بیرون آمدن از پارکینگ فروشگاه به هیچ چیز جز غرهای خودش توجه نمیکند، با حواسپرتیِ کامل بیرون میآید و ناگهان صدای بوق ماشین دیگری را میشنود که ممکن بود با او تصادف کند. همین اتفاق، بیشتر او را عصبانی میکند و ناخودآگاه تصمیم میگیرد که عصبانیت خود را سر آن ماشین و راننده دیگر خالی کند. در همین حین هم اتفاقات مختلف زیادی رخ میدهد و چندین بار ممکن است دوباره تصادف کند.
سرانجام کار به جایی میرسد که این مشاجره و دعوا برخلاف میل دنی به پایان میرسد اما او موفق میشود پلاک خودروی دیگر را حفظ کند و اطلاعات آن راننده را بهدست بیاورد. او که تا به آن لحظه از هویت راننده خبر نداشت، بهعنوان یک پیمانکار به خانهی ایمی لو (با بازی الی وانگ) میرود و متوجه میشود که رانندهی آن خودرو یک زن است؛ زیرا حسابی به غرورش برخورده بود که ایمی، در یک درگیری احمقانه او را شکست داده است. در همین لحظه، دعوای اصلی آنها آغاز میشود و هر دو با بلاهایی که سر یکدیگر میآورند، یک جورهایی میخواهند حرص خود از زندگی شخصیشان را تخلیه کنند.
از یک طرف دنی چو هرچه میدود، به شغل و درآمد دلخواه خود نمیرسد؛ برادرش مدام از او سرپیچی میکند و به هیچ طریقی با او راه نمیآید؛ نامزد سابق خود را با مرد دیگری میبیند که زندگی بسیار خوب و آرامی دارند؛ آرزو دارد زمین و خانه بزرگی برای والدین خود بخرد که آخرِ عمری آنها را خوشحال کند، اما نمیتواند. در سوی دیگر هم ایمی اصلا از زندگی زناشویی خود راضی نیست؛ از خیانتهای همسرش خبر دارد اما به روی خود نمیآورد؛ مدام در حال کار کردن است و هیچ وقتی برای فرزند کوچک خود ندارد؛ اصلا از اوضاع کاری خود راضی نیست اما همچنان ادامه میدهد و چارهای مقابل خود نمیبیند.
شیطنتهایی که این دو شخصیت در سریال مشاجره انجام میدهند، در ابتدا خیلی خندهدار و سرگرمکننده است اما هرچه که داستان جلوتر میرود، به جاهای باریکتر و تاریکتری میرسد. هر دوی آنها هم انگار در اعماق دلشان میدانند که این کارها اصلا در شأن آنها نیست و اصطلاحا به دور از کاراکتر آنهاست؛ اما سؤال این است که کاراکتر آنها دقیقا چه شکلی است؟ زیرا اینطور به نظر میرسد که هر دوی آنها در حال پنهان کردن شخصیت اصلی خود و همچنین احساساتشان از نزدیکترین افراد زندگی خود هستند و مدام ماسکی روی صورت دارند؛ انگار که با این کارها، دارند به شخصیت اصلی خود نزدیک میشوند.
اما نکته جالبتری که درباره سریال Beef وجود دارد، این است که ابتدا کار خود را با یک لجبازی خندهدار آغاز میکند و کم کم مسائل مهمتر و اجتماعیتری را به تصویر میکشد. بهعنوان مثال شاید برخی اوقات شما حس و حال فیلم Parasite (انگل) را داشته باشید؛ اینکه چطور اختلاف طبقاتی، تفاوت نسلها یا تفاوت فرهنگها را به نمایش میگذارد. در این سریال همه چیز از یک اختلاف بسیار ساده و شاید احمقانه آغاز میشود (چیزی که ممکن است روزانه برای هر کدام از ما رخ دهد) و به مرور زمان به مسائل خیلی مهمتر و اساسیتری برسد؛ المانهایی که سریال مشاجره را به یکی از بهترین مجموعههای اخیر سرویس استریم نتفلیکس تبدیل کرده است.
سریال های مشابه سریال مشاجره
سریال Killing Eve
سریال کشتن ایو
- بازیگران: ساندرا اوه، جودی کومر و فیونا شاو
- ژانر: درام، ماجراجویی و اکشن
- سال پخش: ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲
خلاصه داستان: ایو یک مامور بیحوصله و باهوش از سرویسهای امنیتی است که کارهای دفتری و پشتمیزی، تمایلات جاسوسی او را به هیچ طریقی برآورده نمیکند. از سوی دیگر هم ویلانل یک قاتل بااستعداد و حرفهای است که شغل وحشیانه و خشنش، امکانات بسیار شیک و جذابی را فراهم میکند و او عاشق این تجملات است. این دو زن خشن، دقیقا به اندازه هم به یکدیگر وسواس و کشش دارند. آنها بعد از شناخت هم به یک موش و گربه بازی حماسی میروند و با هم درگیر میشوند؛ ماجراهایی یک اثر دلهرهآور اکشن و جاسوسی معمولی را به سطح جدیدی میبرد.
سریال Cobra Kai
سریال کبرا کای
- بازیگران: رالف ماچیو، ویلیام زابکا و کورتنی هنگلر
- ژانر: درام، کمدی و اکشن
- سال پخش: ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۳
خلاصه داستان: این سریال، مجموعه انتقامیِ نهایی تلویزیون است. سریال شخصیت جانی لارنس را دنبال میکند که تصمیم میگیرد باشگاه کاراتهی کبرا کای را باری دیگر باز کند تا به طردشدگان محلی کمکی بکند و انگیزه ادامه دادن به آنها بدهد؛ کسی که سی سال پیش، توسط دنیل لاروسو در یک مسابقه کاراته بسیار مهم شکست خورده بود. اما مدت خیلی زیادی طول نمیکشد که دنیل قسم میخورد تا باشگاه کاراتهی او را از بین ببرد؛ همین موضوع هم آتش رقابت این دو نفر را دوباره شعلهور میکند. درگیری و رقابت خیلی زیاد بین شاگردان جدید یک طرف، کمدی سیاه و مشاجرههای مداوم دو شخصیت اصلی در طرف دیگر ماجرا.
سریال The Glory
سریال افتخار
- بازیگران: سونگ هه-کیو، لی دو-هیون و لیم جی-یئون
- ژانر: درام، اسرارآمیز و دلهرهآور
- سال پخش: ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳
خلاصه داستان: مون دونگ یون، زمانیکه در دوران دبیرستان مشغول تحصیل است، رویای معمار شدن را در سر دارد. اما، بهلطف اذیت و آزارها و البته حملههای وحشیانه و خشونتآمیز قلدرهای مدرسه، مون دونگ یون مجبور میشود که ترک تحصیل کند. سالها بعد از این ماجراها، آن قلدر ازدواج میکند و صاحب فرزند میشود. دست بر قضا، فرزند این قلدر، دقیقا به همان مدرسهی ابتداییای میرود که مون دونگ یون، حالا در آن بهعنوان یک معلم تمام وقت مشغول به کار است. مون دونگ یون، بعد از سالها نقشه کشیدن، بالاخره برنامههای انتقام خود را آغاز میکند؛ او میخواهد از تمام قلدرهای سابق و دانشآموزانی که موقع اذیت کردن کنار میایستادند و اجازه زجر کشیدن او را میدادند، انتقام بگیرد.