بدترین ساختههای تاریخ استودیو پیکسار طبق امتیاز IMDb
بدترین ساختههای تاریخ استودیو پیکسار طبق امتیاز IMDb
در طول تاریخ استودیو پیکسار شاهد ساخته شدن آثاری بودهایم که به هیچ عنوان در جلب نظر مخاطبین موفق عمل نکرده و امتیازات پایینی را در IMDb دریافت کردهاند.
در سال ۱۹۸۶ مرد بزرگ تکنولوژی و فناوری یعنی استیو جابز به گروهی از انیماتورهای لوکاس فیلم کمک کرد تا مستقل شده و شرکت خود را تاسیس نمایند که در نهایت منجر به تولد استودیو پیکسار شد. استودیویی که در ابتدا برای کمک به خلق جلوههای بصری فیلمهای سینما آغاز به کار کرد تا این که در سال ۱۹۹۵ با تولید انیمیشن Toy Story (داستان اسباببازی) شرایط کاملاً دگرگون شد و این استودیو اولین انیمیشن تماماً CGI تاریخ سینما را تولید کرد که با واکنشهای بسیار مثبتی از سوی مخاطبین و منتقدین مواجه گشت و سبب شد تا آنها از آن زمان تاکنون دست به ساخت ۲۶ انیمیشن بزنند.
در حالی که استودیو پیکسار به عنوان یکی از بزرگان مدیوم انیمیشن به شمار میرود که خاطرات ارزشمندی را برای هر یک از ما خلق کرده اما حتی آنها نیز در طول کارنامه خود دست به تولید آثار ضعیف و نه چندان مخاطبپسندی زدهاند که این رویه طی سالهای اخیر شدت بیشتری به خود گرفته و طرفداران پیکسار را تا حدودی ناامید و عصبانی کرده است. مخاطبینی که میتوانند این نارضایتی و انتقاد را از طریق وبسایتی همچون IMDB به اشتراک بگذارند.
به همین سبب نیز در مقاله امروز به سراغ ۱۲ انیمیشن از استودیو پیکسار رفتهایم که امتیاز چندان ارزشمندی را در IMDB دریافت نکرده و جزو آثار ضعیف این سازنده محبوب به شمار میروند. پس در ادامه با ما همراه باشید.
انیمیشن Luca (لوکا) با امتیاز ۷.۴
این مقاله را با یکی از آثار نسبتاً جدید استودیو پیکسار به نام Luca آغاز میکنیم که در سال ۲۰۲۱ میلادی منتشر شد و به سبب بهرهگیری از موضوعات جنجالی این روزهای شبکههای مجازی، چندان در جلب نظر مثبت مخاطبینش موفق عمل نکرد.
این انیمیشن حول محور پسری به نام لوکا جریان دارد که همیشه دوست داشته تا بتواند با انسانها ارتباط برقرار کرده و صاحب دوستان مختلفی باشد. با این حال او که در اصل یک هیولای دریایی منحصر به فرد میباشد، همیشه از نزدیک شدن به انسانها واهمه داشته و حتی والدینش نیز این ترس را دارند که کلهشقی فرزندشان منجر به شکار وی توسط شکارچیان بشود. در حالی که Luca بر روی موضوعات مهمی همچون اضطراب اجتماعی و مشکلات نوجوانان امروزی دست میگذارد اما به سبب افزودن المانهایی نه چندان جذاب و جنجالی، با واکنش تماماً مثبت مخاطبین مواجه نشده و تاکنون امتیاز ۷.۴ را در IMDB دریافت کرده است.
انیمیشن Onward (به پیش) با امتیاز ۷.۴
انیمیشن Onward نمونه بارز اثری جذاب و هیجانانگیز میباشد که در کمال تعجب، آن جادوی همیشگی استودیو پیکسار را با خود به همراه نداشته و همین مسئله مخاطبین را ناامید کرده است.
این انیمیشن حول محور ۲ برادر الف به نامهای ایان و بارلی جریان دارد که در دنیایی خیالی به زندگی مشغول بوده و با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم میکنند. مشکلاتی که مفهوم خانواده و اعتماد را در نزد برادر کوچکتر به نام ایان به چالش میکشد. ماجراجویی کمدی و درام برادرانانه انیمیشن Onward با وجود بهرهگیری از جلوههای بصری تماشایی، حضور صداپیشگان مشهور هالیوود و سکانسهای جذاب اما در کمال تعجب آن جادوی استثنایی آثار محبوب پیکسار را با خود به همراه نداشته و همین مسئله سبب شده تا مخاطبین امتیاز ۷.۴ را به این انیمیشن اختصاص دهند.
انیمیشن Finding Dory (در جست و جوی دوری) با امتیاز ۷.۳
انیمیشن Finding Nemo (در جت و جوی نمو) را میتوان به عنوان یکی از زیباترین و به یاد ماندنیترین آثار خلق شده در دنیای انیمیشن خطاب کرد که از جادوی همیشگی پیکسار بهره برده است. با این حال دنباله آن که Finding Dory نام دارد چندان به مانند اثر نخست محبوب ظاهر نشده است.
این انیمیشن بر روی ماهی دوست داشتنی به نام دوری جریان دارد. یک ماهی فراموشکار که پس از وقایع انیمیشن Finding Nemo متوجه میشود که صاحب خانوادهای میباشد که در آن سوی اقیانوس به زندگی میپردازند و حال او برای پیدا کردن آنها باید ماجراجویی خطیر و پر فراز و نشیبی را آغاز کند تا بلکه بتواند مادر و پدرش را پیدا نماید. Finding Dory با بهرهگیری از حس نوستالژی، طنزی ارزشمند، سکانسهایی زیبا و چشمنواز و داستانی جذاب موفق میشود تا برای کمتر از ۲ ساعت به اثری سرگرمکننده تبدیل شود. با این حال باید گفت که همچنان با دنبالهای غیرضروری طرف هستیم که نمیتواند از زیر سایه Finding Nemo خارج شده و در حقیقت چیز جدیدی هم برای ارائه ندارد و همین مسئله امتیاز ۷.۳ را در IMDB برایش به همراه داشته است.
انیمیشن Cars (ماشینها) با امتیاز ۷.۲
به طرز شگفتانگیزی هر یک از انیمیشنهای سه گانه Cars با واکنش منفی مخاطبین مواجه بوده که البته پروژه نخست این مجموعه قابل تحملترین آنها جلوه کرده است.
این انیمیشن ماشین مسابقهای جوان و مغرور به نام لایتنینگ مک کوئین را به مخاطبین معرفی میکند. ماشینی که در رویای تبدیل شدن به قهرمان مسابقات کاپ پیستون، هیچ ارزشی برای اطرافیانش قائل نبوده و همین مسئله دردسرهای بسیاری را برایش به ارمغان میآورد تا در نهایت تحولی شخصیتی را تجربه نماید. روایت قهرمانسازی Cars از همان ابتدا با مشکل مواجه شده و بسیار کلیشهای و تکراری جلوه پیدا میکند و این مسئله در کنار دنیای گیج کنندهای که دارد، به هیچ عنوان در جلب نظر مثبت مخاطبین موفق عمل نکرده و میانگین امتیاز ۷.۲ را در IMDB به ثبت رسانده است.
انیمیشن A Bug’s Life (زندگی یک حشره) با امتیاز ۷.۲
پیکسار و دریمورکس به عنوان رقبای دیرینه یکدیگر به شمار میروند که در سال ۱۹۹۸ با دست گذاشتن بر روی مورچهها، ۲ عنوان شبیه به یکدیگر را تولید کردند که در این بین Antz (مورچهای به نام زی) مورد توجه مخاطبین قرار گرفت و A Bug’s Life به حاشیه رانده شد.
این انیمیشن در جزیرهای به نام مورچگان جریان دارد که مورچههایش با تهدید ملخها دست و پنجه نرم میکنند. ملخهای شروری که هر فصل سر رسیده و آذوقه این حشرات را تصاحب میکنند و در این بین مورچه جوانی به نام فلیک از شرایط به وجود آمده خسته شده و به دنبال راه چارهای میگردد. A Bug’s Life به خودی خود انیمیشن بدی به شمار نمیرود اما مشکل اثر ستودنی دریمورکس بود که انتظارات مخاطبین را شدیداً افزایش داد و تمامی توجهات را به سمت خود معطوف کرد و این امر باعث شد تا دنیا و داستان ساخته شده توسط پیکسار چندان جذاب به نظر نرسیده و میانگین امتیاز ۷.۲ را در IMDB دریافت نماید.
انیمیشن Monsters University (دانشگاه هیولاها) با امتیاز ۷.۲
در سال ۲۰۰۱ استودیو پیکسار انیمیشن زیبا و جذابی به نام Monsters,Inc (شرکت هیولاها) را خلق کرد که برای سالها مخاطبین خواهان ساخته شدن دنبالهای برای آن بودند. با این حال استودیو پیکسار در حرکتی بسیار عجیب نه یک دنباله، بلکه پیش درآمدی را به نام Monsters University برای مخاطبین تدارک دید.
این پیش درآمد روایتگر دوران جوانی مایکل وازوفسکی و سالیوان میباشد که برای ورود به شرکت هیولاها، ابتدا باید در دانشگاه تحصیل کرده و شرایط لازم را برای ترساندن کودکان برخوردار شوند. انیمیشن Monsters University اگرچه که حاوی مفاهیم ارزشمندی درباره خودشناسی بوده و به خودی خود جذاب جلوه کرده است اما با برخی بازنویسیها مواجه شده و بزرگترین مشکل مخاطبین با آن در مفهوم “پیش درآمد” میباشد. زیرا مخاطبین برای سالها آرزوی مشاهده دنباله Monsters,Inc پس از وقایع جنجالی و جذاب انتهایی آن را داشتند و این مسئله برای پیش درآمد نام برده شده گران تمام شد و میانگین امتیاز ۷.۲ را در وبسایت IMDB دریافت نمود.
انیمیشن Brave (دلیر) با امتیاز ۷.۱
چگونه میشود اثری را پیدا کرد که علیرغم برنده شدن جایزه بهترین انیمیشن جشنواره اسکار اما هیچ محبوبیتی در نزد مخاطبینش نداشته باشد؟ سوالی که به انیمیشن Brave منتهی میشود.
این انیمیشن حول محور دختری جوان، شجاع و زیبا به نام پرنسس میردا جریان دارد که به شکلی اتفاقی و شوکهکننده، مادر و ۲ برادرش به خرس تبدیل شده و مریدا زمان کمی در اختیار دارد تا بلکه بتواند آنها را به شکل انسانیشان بازگرداند. Brave که از حال و حوایی اسکاندیناوی بهره میبرد، موسیقی گوشنوازی را به ارمغان آورده و انیمیشنهای زیبایی را به معرض نمایش میگذارد. با این حال داستان عشق مادر و فرزندی استودیو پیکسار نتوانست تا در حد و اندازه باقی آثار کلاسیک آنها ظاهر شود و با میانگین امتیاز ۷.۱ در IMDB به کار خود پایان داد.
انیمیشن Turning Red (قرمز شدن) با امتیاز ۷
با وجود عدم علاقه چندان مخاطبین به انیمیشن Turning Red اما باید استودیو پیکسار را بابت پرداختن به موضوعات اجتماعی بسیار مهمی که نوجوانان با آن سر و کار دارند، مورد ستایش قرار داد.
این انیمیشن داستان زندگی دختری ۱۳ ساله به نام می لی را روایت میکند که با مشکلات گوناگونی در زندگی دست و پنجه نرم کرده و این مسائل سبب میشود تا هر زمانی که او دچارس استرس میشود، به پاندا تبدیل شده و حال خانواده و دوستانش باید چارهای برای این مشکل پیدا کنند. با وجود پیامهای اجتماعی ارزشمندی که Turning Red سعی دارد تا به مخاطب نسل جوان انتقال دهد اما لحن بیش از حد فانتزی و کمدی آن با به تصویر کشیدن نبرد عجیب و غریب پایانیاش باعث شده تا درک آن چندان برای تمام سنین جالب توجه نبوده باشد و این دوگانگی منجر به کسب میانگین امتیاز ۷ در IMDB شده است.
انیمیشن Cars 3 (ماشینهای ۳) با امتیاز ۶.۷
همانطور که پیشتر اشاره کرده بودیم، سه گانه Cars یک شکست کامل برای استودیو پیکسار بود و آنها به طرز عجیبی پس از دریافت بازخوردهای منفی به عنوان نخست اما همچنان خواهان ساخت دنبالههایی برایش بودند که به فجایع انیمیشنهای دوم و سوم منجر شده است.
انیمیشن Cars 3 روایت جالب توجهی از تغییر نسلها داشته و نشان میدهد که چگونه لایتنینگ مک کوئین که زمانی جوانی جویای نام و جاهطلب بود، به مردی پخته و باتجربه تبدیل شده است. با این حال سومین اثر از فرنچایز Cars مجموعهای از کلیشههای تکراری و خسته کننده حول محور پند و اندرزهای بزرگان برای جوانانی است که پیکسار زمانی از آنها دوری میکرد و حال خود به طرز ناامیدانهای در گردابی از چنین تفاسیری گرفتار شده و امتیاز ۶.۷ را در IMDB به نام خود به ثبت رسانده است.
انیمیشن The Good Dinosaur (دایناسور خوب) با امتیاز ۶.۷
مقوله دایناسورها همیشه برای مخاطب عام سینما جذاب و سرگرمکننده بوده و پیکسار در سال ۲۰۱۵ شانس خود را امتحان نمود تا به واسطه The Good Dinosaur داستان خود را در بستری از این موجودات ماقبل تاریخ روایت نماید.
این انیمیشن روایتگر دایناسوری از نژاد آرژانتیناسور بوده که همیشه با ترس و اضطراب دست و پنجه نرم کرده است و این مسئله موجب تمسخر خانواده و اطرافیانش شده است. با این حال رویارویی او با پسرکی غارنشین سبب میشود تا برای غلبه بر ترس و اضطرابش ماجراجویی خطیری را آغاز نماید تا بلکه بتواند تحولی شخصیتی را برای خود رقم بزند. The Good Dinosaur علیرغم وعده و وعیدهایش که نوید داستانی جذاب را در بستری از دنیای دایناسورها میداد اما به حدی از روایتی کلیشهای و تک بعدی بهره گرفته که به هیچ عنوان نمیتوان تصور کرد پیکسار دست به ساخت چنین انیمیشن ضعیف و فراموش شدنی زده باشد و چنین دستاورد انتقادآمیزی به یکی از بدترین ساختههای این استودیو با میانگین امتیاز ۶.۷ در IMDB تبدیل شده است.
انیمیشن Cars 2 (ماشینهای ۲) با امتیاز ۶.۲
در وصف ناکامیهای مجموعه ماشینها هرچه بگویم کم گفتهایم و حال میرسیم به بدترین عنوان این فرنچایز و یکی از فاجعه آمیزترین ساختههای تاریخ پیکسار به نام Cars 2 که حتی طرفدارانش ۲ آتیشه این استودیو نیز از تماشای آن به شدت پشیمان هستند.
داستان بلاتکلیف این انیمیشن ماجراجوییهای لایتنینگ مک کوئین جوان را با موضوعاتی همچون محیط زیست و سوخت پاک پیوند زده تا بلکه استودیو پیکسار بتواند مخاطبین بزرگسال خود را با خطرات زیست محیطی آشنا نماید. با این حال روایت داستان Cars 2 به حدی خسته کننده، احمقانه و فاقد جذابیت است که بسیاری از بینندگان آن در میانه داستان از تماشا سر باز زده و نیمه کاره رهایش کردند تا Cars 2 نه تنها بدترین عنوان در مجموعه ماشینها لقب بگیرد، بلکه با دریافت میانگین امتیاز ۶.۲ در IMDB به عنوان یکی از ضعیفترین آثار ساخته شده توسط استودیو پیکسار نیز شناخته بشود.
انیمیشن Lightyear (لایتیر) با امتیاز ۶.۱
انیمیشن Lightyear که اثری فرعی از فرنچایز Toy Story میباشد، نمونه بارز پروژهای است که با دست گذاشتن بر موضوعاتی احمقانه و عدم گوش دادن به خواستههای طرفداران، سقوط آزادی فاجعه آمیز را تجربه میکند.
این انیمیشن حول محور فضانوردی به نام باز لایتیر جریان دارد که شیوه به شهرت رسیدن آن و ساخت اسباب بازی وی را مشاهده خواهیم کرد. Lightyear که به طرز احمقانهای از ۲۰۰ میلیون دلار بودجه بهره برده است، ادعا دارد که میتواند الهامبخش انسانهای نادیده گرفته شدهای باشد که توسط جامعه طرد شدهاند. با این حال استودیو پیکسار قدرتمندانه دست به خلق بیمعنیترین و کلیشهایترین اثر تاریخ استودیو خود زده که حتی از عنصر سرگرم کردن مخاطب نیز بهرهای نبرده و با اقتدار به بدترین ساخته پیکسار با میانگین امتیاز ۶.۱ در IMDB تبدیل شده است.
به عقیده شما آیا استودیو پیکسار میتواند از روزهای فعلی که با شکستهای پیاپی گره خورده، فاصله گرفته و دوران اوج خود را تکرار نماید؟ دلیل ساخت چنین آثار سخیف و فراموش شدنی در سالهای اخیر را چگونه ارزیابی میکنید؟ بدترین ساخته این استودیو از دیدگاه شما به چه انیمیشنی تعلق میگیرد؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: کولایدر