شماره هفتهای سنت شکن تاریخ سینما
شماره هفتهای سنت شکن تاریخ سینما
تاریخ سینما میزبان حضور دنبالههای مختلفی از فرنچایزهای بزرگ بوده است که برخی از شماره هفتهای آنها حسابی جنجالی ظاهر شدهاند.
در تاریخ چندین و چند ساله سینما شاهد حضور فرنچایزهای بزرگی در ژانرهای مختلف بودهایم که دنبالههای متعددی برای آنها ساخته شده است. با وجود آن که در سالهای اخیر شاهد افت فاحش فرنچایزهای پر زرق و برق هالیوود هستیم تا حدی که حتی صدای طرفداران ۲ آتیشه خود را نیز درآوردهاند اما باید این حقیقت را مد نظر داشت که حفظ کیفیت چنین دنبالههایی امری بسیار سخت و ریسکی بوده که تنها برخی از فرنچایزها قادر به انجام آن بودهاند.
فرنچایزهایی در ژانرهای مختلف که به سبب برخورداری از باید و نبایدهای گوناگون، کیفیت را بر کمیت ترجیح داده و از شکست و به ابتذال کشیدن جایگاه خود در سینما جلوگیری کردهاند. در حالی که بازیگری همچون تام کروز برای پیشرفت ژانر اکشن و به تصویر کشیدن بهترین سکانسهای ممکن در فرنچایز ماموریت غیرممکن حتی جان خود را به خطر میاندازد، شاهد دنیای سینمایی مارولی (به عنوان یک فرنچایز بزرگ واحد) هستیم که طی سالهای اخیر توهینآمیزترین آثار ژانر ابرقهرمانی را برای بینندگانش فراهم کرده است.
به همین سبب نیز در مقاله امروز به سراغ ۱۰ فرنچایزی رفتهایم که هفتمین فیلم آنها در زمانه خود حسابی جنجالی و تاثیرگذار ظاهر شده و به حدی مورد استقبال مخاطبین قرار گرفته که عملاً تا ابد در یادها باقی خواهد ماند. پس در ادامه این مقاله جذاب و خواندنی با ما همراه باشید.
فیلم Diamonds Are Forever (الماسها همیشگی هستند) محصول سال ۱۹۷۱
مجموعه James Bond (جیمز باند) با ۲۶ فیلم و برخورداری از ۷ ستاره در نقش اصلی که آخرینشان دنیل کریگ بوده است، به عنوان یکی از بزرگترین فرنچایزهای تاریخ سینما به شمار میرود که مسیر پر فراز و نشیب جالبی را پشت سر گذاشته است.
پس از ساخته شدن فیلم On Her Majesty’s secret service (در خدمت سرویس مخفی ملکه) با هنرنمایی جرج لازنبی در سال ۱۹۶۹ که چندان باب میل طرفداران James Bond ظاهر نشد، شان کانری با فیلم Diamonds Are Forever به نقش جیمز باند بازگشت و در هفتمین فیلم از این مجموعه به ایفای نقش پرداخت. اثری که در آن زمان حسابی سر و صدا به راه انداخت و مورد توجه منتقدین و مخاطبین قرار گرفت. علیرغم آن که هنرنمایی شان کانری دیگر آن تازگی و جذابیت روزهای نخست خود را نداشته است اما پروژه او در سال ۱۹۷۱ باعث احیای این فرنچایز شد و راه را برای حضور شخصیتهای جدید هموار نمود.
فیلم Furious 7 (خشمگین ۷) محصول سال ۲۰۱۵
در حالی که طرفداران فرنچایز سریع و خمشگین این روزها نگاهی انتقادی و منفی به این مجموعه دارند و آثار بیارزشی را دریافت میکنند اما بابت یک مسئله همچنان همعقیده هستند: فیلمهای پنجم و هفتم این مجموعه از کیفیتی ستودنی و ارزشمند بهره برده است.
با این حال فیلم Furious 7 از جایگاه به خصوصی در نزد طرفداران این فرنچایز برخوردار میباشد و آن هم آخرین هنرنمایی پل واکر فقید در دنبالهای بوده که عملاً خود وی آن را پایه گذاری کرده است. سریع و خمشگین کار خود را با محوریت مسابقات غیرقانونی در خیابانهای آمریکا آغاز کرد و سپس وارد مسیری شد که طرفداران ژانر اکشن را نیز به وجد میآورد. Furious 7 به عنوان هفتمین فیلم این فرنچایز در کنار خداحافظی باشکوهی که با ستارهاش انجام میدهد، میزبان به وقوع پیوستن سکانسهای دیوانهوار و جذابی است که دنبالههای بعدی در حفظ کیفیت آن حسابی ناامید کننده ظاهر شدهاند.
فیلم Friday the 13th Part VII: The New Blood (جمعه سیزدهم قسمت هفتم: خون جدید) محصول سال ۱۹۸۸
فرنچایز The Friday the 13th به عنوان یکی از بزرگان ژانر اسلشر همیشه مسیر غیرقابل اطمینانی را طی کرده که هیچگاه در جلب نظر تمام و کمال طرفدارانش موفق عمل نکرده است.
با این حال در این بین شاهد یک استثنا هستیم و آن هم هفتمین فیلم این فرنچایز تحت عنوان Friday the 13th Part VII- The New Blood میباشد. دنبالهای که المانهای کلیشهای همیشگی فرنچایز جمعه سیزدهم را تا حدودی پشت سر گذاشت و پارامترهای جدیدی را تعریف کرد که روح تازهای به ژانر اسلشر دمید و طرفداران را شگفتزده نمود. در حالی که همیشه عنصر طنز خاصی با این ژانر همراه بوده است اما Friday the 13th Part VII- The New Blood بسیار هولناک ظاهر شد و یکی از فجیعترین سکانسهای کشتار تاریخ سینما را به تصویر کشید که با گذشت چندین دهه هنوز هم میتواند هر بینندهای را به وحشت وا دارد.
فیلم Star Trek: Generations (پیشتازان فضا: نسلها) محصول سال ۱۹۹۴
در حالی که بسیاری از مخاطبین سینما تصور دارند که فرنچایز جنگ ستارگان ژانر علمی تخیلی و فضایی را پایهگذاری کرده است اما باید گفت که در حقیقت این مجموعه پیشتازان فضا است که به عنوان پدر این ژانر شناخته میشود.
مجموعهای که در دهه ۱۹۶۰ میلادی خود را آغاز کرد و تاکنون دهها فیلم و سریال مختلف حول محور آن ساخته و پخش شده که طرفداران بسیاری را در سراسر جهان برای خود دست و پا کرده است. با این حال هفتمین فیلم این مجموعه به نام Star Trek: Generations که برای نخستینبار در سینما به اکران در آمد، تیمی را به تصویر کشید که طرفداران پیشتازان فضا برای سالهای متوالی آرزوی تماشای آنها را داشتند. حضور پاتریک استوارت و ویلیام شاتنر در کنار یکدیگر عملاً رویداد سینمایی بزرگ دهه ۱۹۹۰ میلادی به شمار رفته و به حدی شیمی بین آنها جذاب بود که یکی از باکیفیتترین آثار علمی تخیلی تاریخ سینما را در کنار یکدیگر پدید آوردند.
فیلم The Muppets (ماپتها) محصول سال ۲۰۱۱
چه کسی فکرش را میکرد که در چنین مقالهای که فرنچایزهای بزرگ، پرهزینه و رکوردشکن تاریخ سینما حضور دارند، با نام مجموعه فیلمهای ماپتها نیز روبرو شویم؟ باید بدانید که این مجموعه میزبان برخی از به یاد ماندنیترین سکانسهای کمدی و جذابی میباشد که برای خنداندن مخاطبینش هیچ سن و سالی نمیشناسد.
این فرنچایز که میزبان ساخت و پخش آثار مختلفی در طی دههای گذشته بوده است، در سال ۲۰۱۱ با فیلم The Muppets به استقبال طرفدارانش آمد و آنها را شگفتزده نمود. هفتمین دنباله سینمایی که بازیگرانی را در مقابل دوربین قرار داد که هر یک خاطرات بسیاری با این فرنچایز داشته و درک درستی از لحن و شیوه داستانسراییاش داشتند و در نتیجه موفق شدند تا فیلمی سرگرمکننده، دوست داشتنی و جذاب را پدید بیاورند که بنا به گفته بسیاری از طرفداران ماپتها، اجرای نهایی The Muppets سال ۲۰۱۱ اشک را از چشمانشان سرازیر کرده است.
فیلم Harry Potter and the Deathly Hallows – Part 1 (هری پاتر و یادگاران مرگ -قسمت اول) محصول سال ۲۰۱۰
در سینمای امروز که ژانر فانتزی تا حدودی به ابتذال و کلیشه دچار شده و آثار بسیار سخیفی در آن ساخته میشود، بیش از پیش میتوان جای خالی فرنچایز بزرگی همچون هری پاتر را احساس کرد که در زمانه خود سینما و مخاطبینش را در بهت و حیرت فرو برده بود.
فرنچایزی که با المانهای فانتزی شاد و رنگارنگی کار خود را آغاز کرد و سپس به فانتزی کاملاً سیاه و بزرگسالانهای تبدیل شد، در طول تمام ۸ قسمتش کیفیت خود را حفظ نمود و هیچگاه اثر ناامید کنندهای را روانه سینما نکرد. با این حال فیلم هفتم فرنچایز هری پاتر به نام Harry Potter and the Deathly Hallows – Part 1 به حدی بیرحمانه، سیاه، مملو از ناامیدی و ترس بود که حتی خوانندگان کتابهای جی. کی. رولینگ را نیز شوکه کرد. تیم ۳ نفره هری، ران و هرماینی برای فرار از دست نیروهای ولدمورت و پیدا کردن جان پیچها با دارکترین سکانسهای ژانر فانتزی آن زمان مواجه شدند که حسابی مخاطبین این دنباله را در سال ۲۰۱۰ به وجد آورده بود.
فیلم Creed (کرید) محصول سال ۲۰۱۵
مجموعه فیلمهای راکی با هنرنمایی تماشایی سیلوستر استالونه، یکی از به یاد ماندنیترین آثار ژانر ورزشی و درام به شمار میروند که علیرغم افت کیفیت فیلمهای اخیرش اما راه را برای تولید دنبالههای جدیدی هموار کرد که ارزشمندترین آنها Creed سال ۲۰۱۵ به شمار میرود.
اثری که به عنوان دنباله غیرمتعارف فرنچایزی بزرگ شناخته میشود، قهرمان نمادین خود را به عنوان مربی بوکسوری جوان که از قضا فرزند دوست و یاور همیشگیاش بوده است، به تصویر کشیده و جنبه جدیدی از دنیای راکی را در مقابل دیدگان مخاطبین به معرض نمایش میگذارد. فیلم Creed به عنوان هفتمین دنباله فرنچایز راکی نه تنها از ستاره جدیدی به نام مایکل بی. جردن در این مجموعه درام و ورزشی بهره میبرد که قدرتمندانه میتواند میراث سیلوستر استالونه را ادامه دهد، بلکه خود استالونه نیز بهترین هنرنمایی خود را در این مجموعه به تصویر میکشد تا جایی که در بسیاری از جشنوارههای سینمایی سال ۲۰۱۵ نامزد دریافت جوایز گوناگونی شد و احساسات سینماگران را با لحظاتی نوستالژی تحت تاثیر قرار داد.
فیلم Wes Craven’s New Nightmar (کابوس جدید وس کریون) محصول سال ۱۹۹۴
۵ فیلم نخست فرنچایز A Nightmare on Elm Street (کابوس در خیابان الم) نوید روایت جدید و ارزشمندی را در ژانر اسلشر میداد. با این حال فیلم ششم تمامی این رشتهها را پنبه کرد و به کلیشههای احمقانهای دچار شد که خالق این مجموعه یعنی وس کریون را نیز ناامید نمود.
با این حال او در اقدامی قابل توجه و ریسکی، تمامی عناصر آثار قبلی را کنار گذاشت و با فیلم هفتم این مجموعه به نام Wes Craven’s New Nightmar عملاً روایت کاملاً جدیدی را در پیش گرفت که هیچ شباهتی به ساختههای پیشین وی نداشت. اثری که به حدی انقلابی بود که در ابتدا و در سال ۱۹۹۴ با واکنش تند مخاطبین سینما مواجه شد، با این حال به مرور زمان پتانسیلهای واقعی آن کشف شد و به آن محبوبیتی که میبایست، دست یافت و تبدیل به یکی از سرگرمکنندهترین فیلمهای ژانر وحشت و اسلشری شد که امروزه نیز میتواند طرفداران این ژانر را شگفتزده نماید.
فیلم Star Wars: The Force Awakens (جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد) محصول سال ۲۰۱۵
فرنچایز جنگ ستارگان تا پیش از آغاز دهه ۲۰۱۰ میلادی میزبان پخش ۲ سه گانه با حال و هوای کاملاً متفاوتی بود که عموم طرفدارانش علاقه چندانی به سه گانه دوم نداشتند. با این حال میزان محبوبیت و سودآوری جنگ ستارگان به حدی بود که کمپانی دیزنی نمیتوانست بیخیال آن شود.
به همین سبب نیز آنها سالها در تلاش بودند تا به نوعی این فرنچایز را با حال و هوای جدیدی احیا نماید. مسئلهای که ریسک بسیار زیادی داشت؛ زیرا از یک سو میبایست طرفداران قدیمی جنگ ستارگان را همچنان راضی نگه میداشت و در سوی دیگر ماجرا نیز باید روایت داستانش را به شیوهای به تصویر میکشید که مخاطبین جدیدی را نیز به سمت خود جذب نماید. با تمامی این نگرانی و ریسکها، جی. جی. آبرامز در سال ۲۰۱۵ هفتمین فیلم فرنچایز جنگ ستارگان تحت عنوان Star Wars: The Force Awakens را روانه سینما کرد که نه تنها روایت داستان ارزشمند و نوستالژیطوری را حول محور قهرمانان نمادینش به تصویر کشید، بلکه شخصیتهای جدیدی همچون کایلو رن و ری را نیز موفقیتآمیز وارد داستان کرد و آنها را رو در روی یکدیگر قرار داد. اثری ارزشمند که رکوردهای فروش را در سال ۲۰۱۵ جابجا نموده و با استقبال مخاطبین جدید و قدیمی مواجه شده است.
فیلم Mission: Impossible – Dead Reckoning Part One (ماموریت: غیرممکن – روزشمار مرگ قسمت اول) محصول سال ۲۰۲۳
با قاطعیت باید گفت که جایگاه فعلی ژانر اکشن در سینمای امروز مدیون فرنچایزی همچون ماموریت غیرممکن میباشد که تام کروز یک تنه طی ۲ دهه گذشته آن را سر و پا نگه داشته و مخاطبین سینما را به شیوههای گوناگونی به وجد آورده است.
کسی که پس از گذشت ۳۶ سال دنباله ارزشمندی را برای تاپ گان به ارمغان آورد که رکورد فروش سال ۲۰۲۲ میلادی را جابجا نمود، امسال نیز با هفتمین دنباله از فرنچایز ماموریت غیرممکن به نام Mission: Impossible – Dead Reckoning Part One به استقبال طرفدارانی آمد که هیچگاه آنها را ناامید نکرده است. همکاری تام کروز و کریستوفر مککوری در خلق این دنباله به حدی جسورانه و ستودنی است که نه تنها برخی از به یاد ماندنیترین سکانسهای تاریخ ژانر اکشن را پدید آورده است، بلکه در بحبوحه فرهنگ این روزهای سینما که به زور قصد دارد شخصیتهای جدید و کلیشهای را به خورد مخاطب دهد، با روایت داستانی عقلانی و برنامه ریزی شده، قهرمان جدیدی به نام گریس با هنرنمایی تماشایی هایلی اتول را نیز به مخاطب معرفی میکند که در آینده قطعاً داستانهای بیشتری با حضور وی را شاهد خواهیم بود.
آیا دنباله هفتم از فرنچایز بزرگ دیگری را در تاریخ سینما سراغ دارید که جنجالی و ارزشمند ظاهر شده باشد؟ افت فرنچایزهای سینما طی سالهای اخیر را بنا به چه دلایلی میدانید؟ آیا سریال هری پاتر میتواند در حد و اندازه فرنچایز سینماییاش ظاهر شود؟ آیا فیلم هشتم ماموریت غیرممکن پایان کار این مجموعه را رقم خواهد زد؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: کولایدر