هاست پرسرعت
بازی

نقد و بررسی Atlas Fallen؛ موج سواری در شنزار

نقد و بررسی Atlas Fallen؛ موج سواری در شنزار

طی این مقاله به بررسی عنوان Atlas Fallen خواهیم پرداخت تا ببینیم آیا این اثر می‌تواند یک تجربه‌ی اکشن نقش آفرینی ماجراجویی مطلوب را ارائه دهد یا خیر؟

تبلیغات

Atlas Fallen اثر عجیبی است چرا که لحظه‌ای بسیار از آن لذت می‌برم و لحظه‌ای دیگر خودم را خسته از روند آن می‌یابم. این عنوان ساخته‌ی جدید استودیوی Deck 13 سازنده‌ی عناوینی همچون The Surge و Lords of The Fallen است که حقیقتا در زمان معرفی‌اش حسابی نظرم را به خودش جلب کرد. برخی از ابعاد بازی همچون قدرت کنترل شن، مبارزات و حتی طراحی موجوداتی که با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کنید باعث شدند تا حدی مشتاق تجربه‌ای این اثر بشوم و حالا سرانجام موفق به تجربه‌ی آن شده و امروز قرار است آن را قضاوت کنیم و ببینیم که در چه بخش‌هایی می‌درخشد و در چه بخش‌هایی شکست می‌خورد.

آیا Atlas Fallen یک ماجراجویی اکشن با المان‌های نقش آفرینی مناسب محسوب می‌شود یا یک اثر فراموش شدنی دیگر در بین انبوه آثار این ژانر؟

قصه‌ی تکراری خدایان فاسد و قهرمان منتخب

نقد و بررسی Atlas Fallen؛ موج سواری در شنزار

بگذارید در همین ابتدا بگویم که Atlas Fallen تقریبا در تمامی ابعاد روایی خود کلیشه‌ای و ضعیف عمل می‌کند و یک روایت به شدت تکراری را ارائه می‌دهد. این دنیا به دلیل رخ دادن یک جنگ بزرگ هزاران سال قبل که خدای خورشید Thelos در مرکز آن قرار داشت تقریبا به مرز نابودی کشیده شد. حالا او به دنبال یک قدرت جادویی به نام Essence است که در دنیای انسان‌ها رشد می‌کند و از همین رو او این دنیا و ملکه‌ی آن را به خدمت خود درآورده است تا همچون سفیری برای او در این دنیا عمل کند.

حال جهان این بازی پر است از هیولاهایی به نام Wraiths که زندگی را برای انسان‌ها سخت کرده و همچنین قومی مذهبی که این خدا را کورکورانه می‌پرستند. داستان بازی از همان ابتدا شما را در نقش یک کاراکتر بی‌نام و نشان که خودتان آن را می‌سازید قرار داده که با لقب Unnamed از او یاد می‌شود و شما را در مرکز این دنیای پر هرج و مرج می‌اندازد. کاروانتان توسط Wraithها مورد حمله قرار گرفته و تعداد زیادی کشته شده‌اند و حالا کاراکتر قصه‌ی ما قصد دارد با کمک دیگر افراد این کاروان در مقابل فرمانده‌ی نظامی‌شان که از قضا در خدمت ملکه است قد علم کند.

طی این عمل شما به بیرون فرستاده می‌شوید تا دزدی را پیدا کنید اما در طول انجام این کار با یک دستکش عجیب روبه‌رو می‌شوید که به دستتان چسبیده و با شما ارتباط برقرار می‌کند. در ادامه‌ی بازی متوجه می‌شوید نام روحی که در این دستکش گرفتار شده Nyall بوده و شما را در راستای شکست Thelos و آزاد کردن انسان‌ها همراهی خواهد کرد.

نقد و بررسی Atlas Fallen؛ موج سواری در شنزار

همانطور که می‌بینید داستان بازی ایده‌ای را در هسته‌ی خود جای داده است که بارها و بارها مورد استفاده قرار گرفته است اما متاسفانه نمی‌تواند هیچ خصوصیت مثبتی در مبحث روایی به این ایده اضافه کند که باعث شود داستان یا حتی کاراکترهای این اثر به یادماندنی باشند.

شخصیت‌پردازی کاراکترها از پروتاگونیست بازی گرفته تا بسیاری دیگر از شخصیت‌هایی که در طول داستان با آن‌ها روبه‌رو می‌شوید به اندازه‌ی یک کاغذ نازک و بدون هیچگونه عمقی است. شاید تنها کاراکتری که در این بین کمی بهتر از دیگران جلوه می‌کند Nyall باشد که او نیز لزوما شخصیت‌پردازی مناسبی ندارد.

چگونگی پایه‌گذاری داستان و شخصیت‌هایی که قهرمان داستان سعی دارد از آن‌ها محافظت کند آن قدر سطحی است که شاید در اواسط بازی فراموش کنید اصلا برخی از آن‌ها وجود دارند. صداگذاری کاراکترها نیز کمکی به روایت بازی نمی‌کنند چرا که بعضا به شدت بی‌حس و خشک هستند از همین رو حتی نمی‌توانم به یک لحظه در طول داستان اشاره کنم که حتی کمی شخصیت‌پردازی شخصیت‌ها عمیق شده تا بلکه بتوان کمی با آن‌ها احساس نزدیکی و همزادپنداری پیدا کرد.

نقد و بررسی Atlas Fallen؛ موج سواری در شنزار

همچنین این اثر از آن جایی که یک تجربه‌ی RPG محسوب می‌شود طی روند روایت داستان خود انتخاب‌هایی را جلوی شما خواهد گذاشت که حقیقتا به هیچ عنوان عمق یا پیشامد عظیمی نداشته و بسیار پوچ جلوه می‌کنند.

تقریبا می‌توان گفت وجود این خصوصیت هیچ خدمت خاص یا تاثیرگذار و چشم‌گیری همچون بسیاری دیگر از آثار این ژانر به داستان بازی نکرده و صرفا در آن تعبیه شده است که یکی از خصوصیات اصلی این ژانر را به نوعی در خود جای داده باشد. یکی از دلایل این مسئله همان شخصیت‌پردازی ضعیف و سطحی آن است که باعث می‌شود اکثر اوقات اصلا اهمیت ندهید که انتخاب‌ها چیست و آیا اصلا تاثیری روی کاراکترهای داستان دارد یا خیر.

به طور کلی Atlas Fallen در مبحث روایی و داستان‌سرایی چنگی به دل نمی‌زند و صرفا از داستان خود برای پیشبرد بازی و بعضا آنلاک کردن خصوصیات گیم‌پلی محور استفاده می‌کند بنابراین اگر به دنبال یک داستان‌سرایی عمیق با کاراکترهای جذاب و پیچیده هستید آن را در این عنوان نخواهید یافت.

شن‌های روان، خشن و مرگبار

نقد و بررسی Atlas Fallen؛ موج سواری در شنزار

و اما می‌رسیم به گیم‌پلی بازی؛ همانقدری که این اثر و داستانش در روایت و پرورش کاراکترهای دوست‌داشتنی و باور پذیر شکست می‌خورد در بخش گیم‌پلی خود خصوصیات، ایده‌ها و بعضا مکانیزم‌های بسیار برجسته‌ای جای داده است که زمانی که در یک هارمونی به طور مطلوب کار می‌کنند یک روند گیم‌پلی به شدت لذت‌بخش را پدید می‌آورند. اگر هرگونه نمایشی از این بازی را مشاهده کرده باشید احتمالا می‌دانید که شن‌ها بخش گسترده‌ای از دنیای بازی را تشکیل داده و همچنین نقش گسترده‌ای در گیم‌پلی بازی ایفا می‌کنند.

اسلحه‌های مختلف شما همگی از شن تشکیل شده‌اند و همچنین راه سفر و جابه‌جایی به نقاط مختلف بازی نیز به لطف شنزارها بسیار آسان‌تر شده است. یکی از جذاب‌ترین و لذت‌بخش‌ترین خصوصیات این بازی آن است که شما می‌توانید روی شن‌ها موج سواری کرده و در دنیای بازی جابه‌جا شوید، این مکانیزم به هیچ عنوان در طول تجربه‌ی بازی تکراری نمی‌شود و با تغییرات جهان بازی دائما محیطی تازه برای گشت و گذار وجود دارد که به لطف این توانایی حسابی این روند لذت‌بخش و حتی بعضا آرامش‌بخش خواهد بود.

از این موضوع که بگذریم به سیستم مبارزات بازی خواهیم رسید، با وجود اینکه این سیستم لزوما به شدت عمیق یا پیچیده نیست اما به شکلی بسیار مطلوب درون پیکر این عنوان تعبیه شده و بازدهی بالایی را به نمایش می‌گذارد. هنوز رد پاهایی از عناوین پیشین این استودیو در این سیستم دیده می‌شود که به نفع آن عمل کرده و باعث می‌شوند بتواند در طول روند بازی دائما تازگی و پویایی خودش را حفظ کند. هر کدام از اسلحه‌های شما عملکردی متفاوت داشته و می‌توانید با توجه به استایل بازی و خصوصیات کاراکترتان دو مورد از آن‌ها را به عنوان اسلحه‌ی اصلی و فرعی خود انتخاب کنید که در هنگام مبارزات به صورت هم زمان قابل استفاده هستند.

تبلیغات
نقد و بررسی Atlas Fallen؛ موج سواری در شنزار

انیمیشن مبارزات روان بوده و همچنین ضربات به راستی وزن خوبی دارند و قدرت برخورد ضربات به خوبی احساس می‌شود، همچنین طی تجربه‌ی بازی و ارتقای دستکش خود دائما قابلیت‌های تازه‌ای دریافت می‌کنید که روند مبارزه را بیش از پیش پویا و داینامیک می‌کنند. با این وجود یکی از مشکلات بازی در این بخش دوربین بی‌ثبات آن در هنگام مبارزات است به طوری که گاهی آن قدر از شما دور می‌شود که به سختی می‌توانید کاراکترتان را در بین هرج و مرج میدان جنگ پیدا کنید و گاهی به واسطه‌ی نزدیک شدن دشمن به شما یا گوشه‌گیر شدنتان آنقدر دوربین به شما نزدیک می‌شود که رسما اصلا نمی‌فهمید کجا هستید و چه اتفاقی در حال رخ دادن است!

اما از این مشکل که عبور کنیم یکی از بخش‌هایی که تاثیر فوق‌العاده عظیمی روی مبارزات و همچنین کلاس کاراکتر شما دارد Essence Stone است. این سنگ‌های جادویی برای شخصی‌سازی دستکش شما به کار می‌روند و به سه رده‌ی مختلف تقسیم شده و با یک نوار به نام Momentum Gauge مشخص می‌شوند.

شما در طول مبارزه در صورت پیاده‌سازی کمبوها و ضربات متوالی می‌توانید این نوار را پر کنید که پر شدن هر بخش از آن قابلیت‌های انتخاب شده در هر یک از این رده‌ها را به ترتیب در دسترستان قرار می‌دهد و همچنین به شما این اجازه را می‌دهد که از قابلیت Shatter استفاده کنید، یک حرکت ویژه‌ی بسیار قدرتمند که آسیب زیادی به دشمنانتان رسانده و به طور هم زمان آن‌ها را برای مدتی کوتاه به کریستال تبدیل می‌کند. هر یک از رده‌های Essence Stone شامل سه جایگاه برای سنگ‌های Passive و یک جایگاه برای سنگ‌های Active به پلیر ارائه می‌دهد که البته در ابتدا همه‌ی آن‌ها در دسترس نبوده و به مرور زمان با ارتقای کاراکتر خود این جایگاه‌ها باز می‌شود.

نقد و بررسی Atlas Fallen؛ موج سواری در شنزار

سنگ‌های فعال همانطور که از نامشان پیداست قابلیت فعال‌سازی داشته و در واقع یک مهارت قابل استفاده به شمار می‌آید که بعد از هر بار استفاده برای مدتی مشخص وارد فاز شارژ شدن مجدد یا به اصطلاح همان Cooldown می‌شوند و مابقی سنگ‌ها به صورت دائمی فعال هستند. این بخش تنوع و انعطاف پذیری بسیاری دارد به طوری که با گشت‌وگذار در دنیای بازی، انجام مراحل فرعی و یا طی مراحل داستانی بازی می‌توانید فرمول‌های مختلف برای ساخت سنگ‌های جدید را ییدا کنید.

تنوع این سنگ‌ها به شما اجازه می‌دهد درست همچون هر اثر نقش آفرینی دیگر به راحتی کاراکتر خود شخصی‌سازی کرده و روی خصوصیات حائز اهمیت برای خود بیشتر تمرکز کنید. به عنوان مثال ساختار شما می‌تواند متمرکز بر خصوصیات دفاعی باشد یا اینکه می‌توانید سنگ‌های سلامتی محور را انتخاب کنید و کاراکتر خود را به این سمت ببرید. تنها محدودیت شما در این بخش میزان وقتی است که صرف پیدا کردن این فرمول‌ها می‌کنید به طوری که اگر وقت و انرژی بیشتری را صرف کنید در ازای آن بازی نیز به شما پاداش مناسبی می‌دهد.

علاوه بر Essence Stone همانطور که کمی قبل اشاره کردم شما می‌توانید دستکش خودتان را نیز ارتقا دهید که توانایی‌های تازه‌ای را در اختیارتان قرار می‌دهد. این بخش نیز با گشت‌وگذار در محیط ارتباط مستقیم دارد چرا که شما برای هر ارتقا نیازمند آن هستید که تعدادی مشخص از تکه‌های شکسته شده‌ی این دستکش که در سرتاسر محیط بازی پراکنده‌اند را پیدا کنید که در راستای دسترسی به برخی از آن‌ها با سناریوهای پلتفرمینگ نیز روبه‌رو خواهید شد.

نقد و بررسی Atlas Fallen؛ موج سواری در شنزار

این ارتقاها به شدت در روند تجربه‌ی شما تاثیرگذار است و بعضا قابلیت‌های بسیار مفیدی را در اختیارتان می‌گذارد؛ به عنوان مثال یکی از این ارتقاها به شما اجازه می‌دهد سه بار در هوا حرکت کنید که این مسئله باعث می‌شود بتوانید از برخی پرتگاه‌های بلند عبور کرده، در طی مبارزه از مبارزات در هوا بیشتر بهره ببرید و حتی به بخش‌هایی از محیط دست یابید که تا پیش از این مسئله امکان پذیر نبود و این خصوصیت برای بسیاری دیگر از قابلیت‌هایی که در راستای ارتقای دستکشتان بدست می‌آورید صادق است.

علاوه بر دستکش، شما در طول تجربه‌ی این اثر از طریق خرید یا انجام مراحل لباس‌ها و زره‌های تازه بدست می‌آورید که هر کدام ظاهر، برتری‌ها و خصوصیات قدرتی خاص خود را در اختیاراتان قرار می‌دهند و همچنین با استفاده از Essence Dust از قابلیت ارتقا نیز برخوردارند. شما با توجه به کلاسی که مد نظر دارید و همچنین بخش قدرتی که قصد تمرکز بر آن را دارید می‌توانید زره خود را به تن کرده و به ارتقای آن بپردازید.

نقد و بررسی Atlas Fallen؛ موج سواری در شنزار

به عنوان مثال شخصا علاقه‌مند بودم بیشتر روی توانایی‌های تهاجمی کاراکترم تمرکز کنم از همین رو زره‌ای که در بخش تهاجمی برتری بیشتری داشت را به تن کردم که از قضا در تریلر اولیه بازی و همچنین کاور آن نیز قابل مشاهده است و از آن جایی که بسیار به ظاهرش علاقه‌مند بودم با وجود یافتن لباس‌های بهتر همچنان به ارتقای همین زره پرداختم. همچنین لازم به ذکر است که با ارتقای زره خود به توانایی‌های تازه یا به اصطلاح Perk نیز دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید آن‌ها را نیز آنلاک کرده و از قابلیت‌هایشان بهره ببرید.

شخصی‌سازی ظاهری زره‌ها نیز در این بازی وجود دارد و شما می‌توانید زره خود را با کلاه خود‌ها و رنگ‌های مختلف تزئین کنید با این وجود عمق چندانی در این بخش دیده نمی‌شود و شخصا از آن جایی که علاقه‌ی زیادی به شخصی‌سازی کاراکتر مخصوصا در آثار RPG دارم دوست داشتم که امکانات بیشتری در این بخش در اختیار پلیر قرار داده می‌شد که متاسفانه این اتفاق رخ نداده است.

می‌توان گفت بخش گیم‌پلی این عنوان بعد قدرتمند آن است که باعث می‌شود در نهایت با یک تجربه‌ی سرگرم کننده روبه‌رو باشیم و در حالی که با مشکلات و کم و کاستی‌هایی دست و پنجه نرم می‌کند اما به طور کلی می‌تواند لذت‌بخش و درگیر کننده مخصوصا در بعد مبارزات بازی جلوه کند.

زیبا اما پوچ

نقد و بررسی Atlas Fallen؛ موج سواری در شنزار

Atlas Fallen در زمینه‌ی طراحی شخصیت، محیط و دنیای فانتزی که سعی بر خلقش دارد عملکردی دو پهلو را به نمایش می‌گذارد؛ در یک جهت یک دنیای بسیار زیبا و چشم نواز را به تصویر می‌کشد که بعضا مرا محو تماشای خودش می‌کرد و در گوشه‌ی دیگر زمانی که به راستی به دل این دنیا قدم می‌گذارید می‌فهمید که فقط ظاهر زیبا است و در باطن تقریبا هیچ چیزی وجود ندارد!

یکی از بزرگ‌ترین مشکلات نقشه‌ی بازی آن است که به شدت خالی جلوه می‌کند و با وجود آن که با گشت‌وگذار می‌توانید صندوقچه‌های مختلف پیدا کرده و فرمول‌های ذکر شده یا آیتم‌های دیگر را بدست بیاورید اما به طور کلی دنیای بازی حس زنده بودن را منتقل نکرده و همین مسئله باعث می‌شود کمی فضاسازی بازی خشک جلوه کند که در نتیجه میزان غوطه‌وری را کاهش خواهد داد.

همچنین از لحاظ تکنیکال هم Atlas Fallen در برخی از بخش‌های محیط تکسچرهای نه چندان با کیفیتی را به تصویر می‌کشد و با وجود اینکه از فواصل دور محیط بسیار زیبا به نظر می‌رسد اما وقتی که کمی به سازه‌ها نزدیک می‌شوید می‌توانید متوجه تار بودن تکسچرها و جزئیات آن‌ها بشوید و لازم به ذکر است که این مسئله در بالاترین تنظیمات گرافیکی بازی همچنان مشهود است. علاوه بر آن، طراحی صورت‌ها و چگونگی حرکت آن‌ها نیز به شدت ضعیف کار شده است و هیچ پویایی در آن وجود ندارد.

نقد و بررسی Atlas Fallen؛ موج سواری در شنزار

لب‌های کاراکترها بعضا در هنگام صحبت صرفا حرکت می‌کنند فارق از آن که اصلا کاراکتر چه چیزی می‌گوید و همچنین هیچ‌گونه تغییرات احساسی عمیقی در چهره‌ها وجود ندارد و از همین رو اصلا نمی‌توانید احساسات کاراکترها را از طریق صورتشان متوجه شوید و ترکیب این مشکل با مبحث صداگذاری خشک که قبل‌تر به آن اشاره کردیم باعث می‌شود اکثریت انسان‌های حاضر در این بازی به شدت سرد و مصنوعی جلوه کند؛ به عنوان مثال گاها کاراکتر در حال فریاد زدن است و صورت او در بی‌حس‌ترین شکل ممکن قرار دارد.

اما با این وجود در طرف دیگر دشمنان بازی وجود دارند که نه تنها از طراحی‌های شنی جالبی برخوردارند بلکه از تنوع مناسبی چه در بعد ظاهری و چه در بعد عملکرد نیز بهره‌مند هستند و همین موضوع سبب می‌شود که در طول مبارزات دائما در حال حرکت بوده و به طور هم‌زمان از تمامی توانایی‌هایی که بازی در اختیارتان قرار داده است بهره ببرید. این تنوع ظاهری و عملکردی دشمنان دائما شما را تشویق می‌کند که در راستای موفقیت در درگیری‌ها استراتژی مبارزات خود را بهبود ببخشید.

به طور کلی ظاهر Atlas Fallen زیبا و چشم نواز است اما زمانی که بیشتر وارد آن می‌شوید برخی مشکلات شروع به نمایان شدن می‌کنند. با این وجود محیط‌ها و بخش‌هایی وجود دارند که به راستی زیبا و پر جزئیات هستند، موسیقی بازی با فضا و دنیای آن هم‌خوانی دارد و از همین رو می‌توان گفت در دپارتمان گرافیک و فضاسازی این اثر در بخش‌های کلی ظاهری و طراحی دنیای خود بسیار عالی عمل می‌کند در حالی که در جزئیات کم و کاستی‌های واضحی دارد.


Atlas Fallen

Atlas Fallen یک اثر نقش‌آفرینی «خوب» محسوب می‌شود، نه بیشتر و نه کمتر. بازی یک گیم‌پلی بسیار روان، لذت‌بخش و سرگرم‌کننده با سیستم مبارزات عمیق را ارائه می‌دهد، اما در عین حال داستان و شخصیت‌پردازی پوشالی، صداگذاری‌های ضعیف و جزئیات ظاهری نه چندان جالبش ذوقتان را کور می‌کند. با این حال، اگر از من بپرسید، Atlas Fallen قطعا ارزش یک بار تجربه را داشته و حتی اگر بتوانید همراه با یکی از دوستانتان آن را به صورت co-op تجربه کنید، احتمالا چندین برابر بیشتر از آن لذت خواهید برد.


نکات مثبت:

  • انیمیشن‌های روان مخصوصا هنگام موج سواری روی شن‌ها
  • سیستم مبارزات مطلوب
  • تنوع بسیار بالای Essence Stoneها
  • انعطاف‌پذیری بالا در راستای شخصی‌سازی کلاس شخصیت خود
  • دنیای زیبا و مناظر چشم‌نواز
  • وجود پاداش ارزشمند در ازای جست‌وجوی محیط
  • طراحی جذاب دشمنان و تنوع مناسب آن‌ها در ابعاد ظاهری و عملکردی
  • تنوع مناسب زره‌ها در راستای تمرکز بر خصوصیات قدرتی شخصیتتان
  • وجود محیط‌های مختلف و متنوع که از تکراری شدن ظاهر بازی جلوگیری می‌کند

نکات منفی:

  • داستان‌سرایی بسیار سطحی و کلیشه‌ای
  • انتخاب‌های پوشالی که اکثر اوقات هیچ عمقی در آن‌ها وجود ندارد
  • شخصیت‌پردازی‌های خشک و کاغدی
  • دوربین بی‌ثبات طی مبارزات
  • دنیای بازی بیش از اندازه خالی است
  • طراحی ظاهری نه چندان مطلوب چهره‌ها
  • ضعف برخی جزئیات ظاهری محیط
  • صداگذاری خشک و بی‌روح کاراکترها
  • عدم وجود یک سیستم شخصی‌سازی عمیق برای زره‌ها و عدم امکان ترکیب تکه‌های مختلف

۷

این بازی روی PC تجربه و بررسی شده است

Abby AndersonBlack SwordsmanCyrusهادی صفائیAlbert WeskerNahسروشABDVDمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)YohanaSirAmirMahanAli_pxREZAGAMER?sobhan?killer of trollsmeysambVisible gamer manJoel MorganAQUARIUSmore

مجله خبری gsxr

نمایش بیشتر
دانلود نرم افزار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا