نقد و بررسی بازی Gotham Knights؛ شوالیه های گاتهام، وارثین بتمن
نقد و بررسی بازی Gotham Knights؛ شوالیه های گاتهام، وارثین بتمن
پس از مدتها انتظار، سرانجام بازی Gotham Knights فردا عرضه خواهد شد و امروز، ما با نقد و بررسی این عنوان همراه شما عزیزان هستیم.
پس از عرضهی موفقیت آمیز Marvel’s Spider-Man، دوباره آثار ابرقهرمانی جان تازهای گرفتند و کم کم شاهد پروژههای بیشتری در این ژانر بودیم. در این بین، طرفداران سری Arkham برای تجربهی یک نسخهی دیگر از بتمن و ماجراجویی در گاتهام روزشماری میکردند. در نهایت با این که دیگر از بتمن و سری Arkham خبری نیست، اما استودیو وارنر برادرز مونترال (WB Montreal)، خالق Batman: Arkham Origins، با پروژۀ Gotham Knights به دنیای آثار ابرقهرمانی بازگشته است.
اما آیا Gotham Knights کیفیت و خلاقیت سری Arkham را شامل میشود؟ در این نقد و بررسی به سوال مذکور پاسخ خواهیم داد.
اگر این ویدیو را میبینید، من دیگر زنده نیستم …
داستان بازی Gotham Knights با سینماتیک جذابی از نبرد بین بتمن و راسالغول در Batcave آغاز میشود. پس از نبردی سخت و طولانی، بروس وین که بسیار زخمی و آسیب دیده است و میداند در نهایت مغلوب راس الغول میشود، در نهایت تصمیم میگیرد پروتوکل تخریب Batcave یا همان Self Destruction را فعال کند و با این کار، خودش، راسالغول و کل پایگاه Batcave با خاک یکسان میشوند. با مرگ بتمن، شاهد گاتهامی غرق در جرم و جنایت هستیم. کم کم خلافکاران و دار و دستههای جنایتکار متوجه غیبت بتمن میشوند و دوباره هرج و مرج در گاتهام سر به فلک میکشد.
بتمن همیشه برای همه سناریوهای ممکن آماده و این روز را پیشبینی کرده بود. با فعال کردن پروتوکل تخریب Batcave، به طور خودکار پیامی به Nightwing ،Robin ،Batgirl و Redhood فرستاده شده و راهنماییهای کلی به آنها داده میشود. این چهار قهرمان شنل پوش با کمک آلفرد، پایگاه Belfry را سر و سامان داده و به عنوان مرکز اصلی عملیات خود انتخاب میکنند.
اما علت مرگ بتمن چه بود؟ آخرین پروندهای که روی آن کار میکرد در مورد چه موضوعی بود؟ چرا راسالغول تصمیم گرفت به هر قیمتی بتمن را از سر راه بردارد؟ این سوالاتی است که شوالیههای گاتهام باید به آنها پاسخ دهند. وظیفه سنگینی روی دوش آنها است. از یک طرف باید بدون حمایت و پشتیبانی بتمن امنیت گاتهام را حفظ کنند (همانطور که میدانید پلیس گاتهام معمولا کوچکترین کار مفیدی انجام نمیدهد!) و از طرف دیگر باید دسیسههای جدید پیش آمده را حل کنند.
آنتاگونیست اصلی این بازی، دو گروه بسیار معروف و قدرتمند هستند: League of the Shadows و Court of Owls. گروه دوم یعنی محفل جغدها، چند سالی میشود که در کامیک بوکها بسیار محبوب شده و انتخاب این گروه مرموز به عنوان گروه منفی اصلی قابلتوجه است.
از همان دورۀ بازاریابی و تبلیغات، سازندگان به این موضوع اشاره کرده بودند که بتمن مرده است و Gotham Knights، دنیایی بدون بتمن خواهد بود. این یک تصمیمی جسورانه به شمار میآید چرا که گاتهام بدون بتمن،برای بسیاری از طرفداران آن جذابیت و اهمیت سابق را ندارد. اما Gotham Knights به جای این که در مورد بتمن باشد، مربوط به میراث او است. بتمن میدانست که در نهایت روزی تسلیم سرنوشت خواهد شد و از پای در خواهد آمد. او با تعلیم شاگردان مختلفش، به نوعی آنها را برای امری اجتنابناپذیر آماده میکرد؛ روزی که دیگر گاتهام سایه مراقبت بتمن را بالای سر خود نمیبیند.
داستان کلی بازی پس از مرگ بتمن، مربوط به بررسی Court of Owls و مقابله با نقشههای آنهاست. از طرف دیگر شاهد سنگاندازیهای League of the Shadows نیز هستیم. شخصیتهای نام آشنای دیگر مانند Harley Quinn و Dr Freeze نیز در بازی حضور دارند، ولی نقش آنها کاملا فرعی است و در خط اصلی داستان، آن چنان نقش خاصی ایفا نمیکنند.
داستان بازی، به طور کلی ساختار و روایت رضایتبخشی دارد و تیم مونترال وارنر برادرز، به خوبی گاتهام پسابتمن را به نمایش گذاشته است. اتفاقات بازی غالبا توجیه منطقی و مناسبی دارند و داستان نیز از اکثر Factionها و گروههای خلافکاری به شکل درستی در روایت استفاده میکند. آیا داستان بازی Gotham Knights فوقالعاده است؟ قطعا خیر. اما به لطف ساختار مناسب، شخصیت پردازی جذاب چهار قهرمان اصلی و صد البته دو یا سه پیچش داستانی (Plot Twist) جذاب، در طول ۱۵ ساعت خط اصلی داستانی سرگرم خواهید شد.
از داستان که عبور کنیم، نقطه قوت بازی پرداخت مناسب و با هویت چهار شخصیت Redhood ،Robin ،Batgirl و Nightwing است. به لطف سینماتیکهای تعاملات این چهار شخصیت با یکدیگر، صداپیشگی مناسب و از همه مهمتر، واکنش این چهار شخصیت به حوادث گوناگون، هر کدام از آنها به خوبی هویت مستقل خود را شکل میدهند. اول از همه Redhood؛ جدیترین و به نوعی کلهشقترین عضو گروه است. معمولا خشونت را تنها راه حل میبیند و به علت دست و پنجه نرم کردن با عوارض جانبی Lazarus Pit، کمی رفتار سینوسی دارد (برای آن دسته افرادی که از گذشته Redhood اطلاع ندارند، باید بگویم Jason Todd که زمانی رابین بود، طی فعل و انفعالاتی به شکل فجیعی توسط جوکر به قتل میرسد اما توسط Lazarus Pit به زندگی بر میگردد. به دلیل بازگشت به زندگی، او بسیاری از خاطراتش را فراموش کرده است و از طرف دیگر تأثیرات Lazarus Pit را حس میکند).
Nightwing به نوعی بالانسترین و متعادلترین عضو گروه محسوب میشود. او معمولا آرام است و تنها وقتی خشونت را به کار میگیرد که راه حل دیگری نباشد؛ البته صبر او نیز اندازهای دارد و شاهد از کوره در رفتن او نیز هستیم. Robin نیز شخصیتی فوقالعاده احساسی و مهربان دارد و از آن جایی که سنش از همه کمتر بوده و رابطه عمیقتری با بتمن داشته است، بیش از همه از مرگ بتمن ناراحت بوده و در سکانسهای مختلف شاهد احساسی شدن او هستیم.
در نهایت Batgirl هم تا حدودی احساسی است، اما در مواقع مهم کاملا با منطق تصمیم میگیرد و اجازه نمیدهد احساسات روی او تأثیر بگذارند.
این چهار قهرمان داستان، روابط و تعاملات جالبی با یکدیگر دارند و همین تعاملات به ظاهر کوچک، به رشد شخصیتی آنها بسیار کمک کرده است. البته هر چقدر پرداخت شخصیت شوالیهها قابلقبول بوده است، از طرف دیگر شرورهای (Villains) بازی در بعد شخصیتپردازی و باورپذیری اصلا جذاب کار نشدهاند و فقدان آنتاگونیست یا آنتاگونیستهای قدرتمند، کاریزماتیک و جذاب با پرداخت مناسب، در بازی حس میشود. معمولا بازیها و آثار اقتباسی از بتمن، به علت وجود شخصیتهایی چون جوکر، دثاستروک و راسالغول همیشه در زمینه شخصیتهای شرور موفق ظاهر میشوند، اما در نبود این شخصیتها، نویسندگان نتوانستهاند به خوبی خلاء این شرورها را پر کنند. حتی رییس گروه Court of Owls نیز اصلا و ابدا پرداخت شخصیتی قابلقبولی ندارد.
مشکل دیگری که وجود دارد، عدم استفاده مناسب از پتانسیل Court of Owls است. این گروه قدرتمند و مرموز، میتوانست زمینهساز ماجراجوییهای فوقالعادهای برای چهار قهرمان گاتهام باشد، اما روایت اتفاقات این گروه کمی آشفته بوده و بیش از حد سریع پیش میرود. هنوز یک سوم بازی نیز تمام نشده که هویت اعضای گروه و رییس آن فاش میشود که این مورد برای من کمی ناامید کننده بود، چرا که انتظار تلاش بیشتر برای پیدا کردن این گروه و صرف زمان بیشتر برای مقدمهسازی را داشتم. سازندگان کمی در زمینه پیش بردن خط داستانی Court of Owls عجله کردند و از پتانسیل بالقوه این فرقه به خوبی استفاده نکردند.
در یک جمعبندی از داستان، شخصیتپردازی و روایت، باید بگویم در کل داستان Gotham Knights قابلقبول و سرگرم کننده است و پرداخت مناسب قهرمانان نیز در این زمینه کمک کننده محسوب میشود؛ اما پرداخت ضعیف به آنتاگونیستها، خصوصا شخصیتهای Court of Owls، و روایت بیش از حد سریع و تا حدی آشفته از این گروه کمی به داستان بازی لطمه میزند.
در طول تمام مراحل بازی، میتوانید در قالب هر کدام از چهار شخصیت اصلی بازی قرار بگیرید و به نبرد با مجرمان و خلافکاران بپردازید. مبارزات بازی، فارغ از شخصیت انتخاب شده، کاملا روال و قاعده مشخصی دارد. وارد منطقهای میشوید، گروهی از دشمنان به سمت شما هجوم آورده و دور شما حلقه میزنند و باید با آنها مبارزه کنید. دوربین بازی کمی فاصله میگیرد و به سبک آثار Brawler یک دهه پیش باید آنها را از پای درآورید.
گیمپلی بازی قابل قبول، جذاب و سرگرم کننده است، اما پا را از این حد فراتر نمیگذارد. متاسفانه چهار شخصیت بازی بر خلاف وعدههای سازندگان و نمایشهای گذشته، لزوما روشهای مبارزه مختلف را در اختیار مخاطبان قرار نمیدهند. شاید ظاهر سلاح آنها متفاوت باشد، ولی ساختار کلی یکی است. هر چهار شخصیت توانایی Melee Attack و Ranged Attack را دارا هستند؛ حال شخصیتی مثل Redhood برای تمام حملات از دو Pistol خود استفاده میکند و از طرف دیگر Batgirl برای حملات نزدیک از باتوم و برای حملات دور از Batrang بهره میبرد.
هر کدام از شخصیتها یک سری قابلیت و توانایی مخصوص دارند، اما این قابلیتها آن قدر پر رنگ نیستند که بتوانند Playstyleهای متفاوت را خلق کنند. برای مثال Batgirl میتواند Droneها و Turretها را هک کند و Redhood تنها شخصیتی است که توانایی Grab دشمنان بزرگ را دارد؛ اما اگر از این موارد جزئی عبور کنیم، در طول تجربه ۲۵ ساعته و مبارزه با هر چهار شخصیت، به هیچ وجه انتظار تفاوتهای بزرگ را نداشته باشید.
مبارزات بازی، بر خلاف سری آرکام، دیگر آنچنان روی Counter Attack تمرکز ندارد. در مبارزات توانایی حملات سبک و سنگین، حمله از راه دور و مهمتر از همه، Momentum Abilityها را دارید که این مورد آخر پر رنگترین المان مبارزات Gotham Knights است. با آسیب زدن به دشمنان، انجام مانورهای خاص مثل Perfect Evade (جا خالی دادن در لحظه آخر)، استفاده از حملات از راه دور و در کل هر عملی که تاثیرگذار باشد، به خط Momentum شما افزوده میشود و پس از پر شدن، میتوانید قابلیتهای مربوطه که Momentum Ability نام دارند را فعال کنید.
تنوع این قابلیتها خوب است و هر کدام از چهار قهرمان بازی قابلیتها و فنون مربوط به خود را دارند. برای مثال، یکی از قابلیتهای رد هود به او این امکان را میدهد تا دو خشاب کامل را به سمت دشمنان شلیک کند، یا نایت وینگ به هوا پریده و روی یکی از دشمنان فرود آمده و آسیب زیادی به او وارد میکند. با گذشت زمان و پیشرفت در بازی و لول آپ شدن، قابلیتهای Momentum جدیدی در اختیارتان قرار میگیرد و از طرف دیگر، ظرفیت خط Momentum افزایش مییابد و میتوانید چند مرتبه از آن استفاده کنید. بدون استفاده از Momentum Abilityها، پیشروی در مبارزات حتی روی درجه سختی نرمال تقریبا غیر ممکن است چرا که ساختار مبارزات، قابلیتهای دشمنان و تعداد آنها در هر سکانس درگیری، کاملا بر اساس این قابلیت لحاظ شدهاند. استفاده از Momentum Abilityها بسیار لذتبخش بوده و به لطف تنوع خوب آنها، باید گفت که این سیستم به خوبی در بازی پیادهسازی شده است.
نکته دیگری که در مورد این قابلیتها باید بگویم این است که برخی از آنها Piercing نام دارند که این قابلیتهای خاص، در مقابل حملات سهمگین دشمنان، نقش محافظ را ایفا میکنند و هنگام مواجهه با حملات قدرتمند که با رنگ قرمز مشخص شدهاند، استفاده از Piercing Abilityها حمله دشمنان را متوقف میکند. حملات معمولی توانایی خنثی کردن این فنون را ندارند.
از Momentum Abilityها که بگذریم، حملات از راه دور و یا همان Ranged Attackها مطرح میشوند که نقش اساسی در مبارزات بازی دارند. تنوع دشمنان نسبتا قابل قبول است و از طرف دیگر، سختترین دشمنان بازی معمولا از راه دور به شما شلیک می کنند و خصوصا در سکانسهای شلوغ، این Ranged Attackها هستند که جان شما را نجات میدهند. با اختلاف، رد هود بهترین شخصیت برای این کار است و به شخصه اکثر زمان بازی را با او سپری کردم و خصوصا مبارزه با باس فایتها، که اکثرا خط سلامتی بسیار زیادی دارند، به لطف تیراندازی از راه دور کمی آسانتر شده است.
یکی از نکات مثبت بازی، این است که تمام محتوای خود را از همان اول در اختیار مخاطب قرار نمیدهد و با پیشرفت در داستان، شاهد دشمنان، گروههای خلافکاری و مراحل جدید هستیم؛ دقیقاً مشابۀ کاری که Marvel’s Spider-Man انجام داد. این مسئله باعث شده است تا بازی از لحاظ تنوع دشمنان در شرایط خوبی قرار بگیرد، حتی اگر روی کاغذ آن چنان تعداد بالایی وجود نداشته باشد.
طراحی مراحل بازی، دو حالت کامل متفاوت به خود میبیند. مراحل اصلی خط داستانی و همچنین مراحلی که مربوط به شرورهای فرعی مانند Dr Freeze هستند، طراحی، ساختار و تنوع خوبی دارند. مهمترین دلیل رخ دادن چنین موضوعی، این است که مراحل خاصی هستند و نه تنها Objectiveهای (اهداف) متفاوتی دارند، بلکه در مکانهای مختلف اتفاق میافتند و از طرف دیگر، فعالیتهای جانبی مختلف که اکثر آنها جرم و جنایتهای تصادفی هستند، به شدت یکنواخت و تکراری میشوند. جرمهای مختلفی در سطح گاتهام در حال وقوع است که باید از آنها جلوگیری کنید. بمبگذاری در مناطق حساس، سرقت مسلحانه از بانک یا ماشینهای حمل پول، آدم ربایی و دیگر جرم و جنابتهای مربوطه، از جمله ماموریتهای فرعی محسوب میشوند. این موارد به شکل بینهایت و همچنین تصادفی ساخته میشوند؛ بنابراین، طبیعی است که از لحاظ جذابیت و کیفیت، آنچنان چنگی به دل نزنند.
بازی فقط در طول شب جریان دارد و شما هر شب، از Belfry، پایگاه خود، خارج میشوید و گشتزنی را شروع میکنید. حال میتوانید جرم و جنایتهای مختلف را در سطح شهر متوقف کنید، یا بیشتر روی انجام مراحل اصلی متمرکز شوید. در هر صورت با بازگشت به Belfry، آن شب تمام میشود و مراحل تصادفی آن نیز از دست میروند.
در کنار خط اصلی داستانی، شاهد چند Storyline مربوط به دیگر شرورهای گاتهام نیز هستیم. همهی آنها قبلا بارها با بتمن مواجه شدهاند و اکنون در غیاب بتمن، این وظیفه چهار قهرمان گاتهام است که آنها را متوقف کنند. از بین این خطوط داستانی فرعی، باید بگویم مراحل مربوط به Harley Quinn و Dr Freeze جذابتر از بقیه بودند و باسفایتهای آنها نیز سرگرم کننده، لذتبخش و صد البته بسیار چالشبرانگیز بودند.
اما بدون شک بزرگترین مشکل بازی در بخش بازی مبارزات و گیمپلی، مربوط به یک موضوع فنی است: نرخ فریم ۳۰. مبارزات بازی روی فریم ریت ۳۰، فرسنگها با آن تجربه روان و لذتبخشی که میتوانستیم روی حالت ۶۰ فریم تجربه کنیم متفاوت است. در نسل نهم و با قدرت سختافزاری کنسولهای جدید، هیچ توجیهی برای عدم وجود حالت Performance وجود ندارد. در تک تک سکانسهای مبارزه، هنگام رانندگی، راه رفتن یا سینماتیکها، مدام به این موضوع فکر میکردم که اگر بازی روی فریم ۶۰ اجرا میشد، فوقالعاده روانتر، جذابتر و لذتبخشتر میشد.
انیمیشنهای حرکتی، سکانسهای مبارزه، جا به جایی دوربین و در کل تمام موارد و عناصری که روی بخش گیمپلی تأثیر میگذارند، خواه ناخواه تأثیر فریم ریت ۳۰ را به مخاطب انتقال میدهند. نکته خندهدار میدانید چیست؟ بازی حتی همین فریم ریت ۳۰ را نیز نمیتواند به طور پایدار ارائه دهد. تقریبا در اکثر لحظات رانندگی با Batcycle شاهد افت فریمهای فوقالعاده قابل توجه هستیم و در طول گیمپلی، با این که شدت افت فریمها کمتر است، اما باز هم به چشم میخورند. فریم ریت ۳۰، یک تصمیم فوقالعاده نابهجا از طرف سازندگان بوده که تمام جنبههای بازی را به شدت تحت تاثیر منفی خود قرار داده است؛ از مبارزات گرفته، تا حرکت شخصیتها، رانندگی، استفاده از Grappling Hook و تمام کارهای کوچک و بزرگ دیگر.
از مشکل نرخ فریم ۳۰ و افت فریمهای گاه و بیگاه عبور کنیم، مشکل بعدی مربوط به تعداد دشمنان در برخی مراحل است. در گذشته تعدادی از آثار به جای ارائه محتوای بیشتر در قالب مراحل مختلف، صرفا تعداد زیادی دشمن را در مقابل مخاطبان قرار میدادند تا بازی را به نوعی طولانیتر کنند. متاسفانه Gotham Knights نیز در برخی سکانسها چنین رویکردی را پیش میگیرد و بازیباز باید در آن واحد با ۱۵ دشمن مبارزه کند که نه عقلانی است و نه جذاب و سرگرم کننده. قابلیت Crafting یا «ساخت و ساز» که امروزه در دنیای گیم به یک مکانیک عادی تبدیل شده، در Gotham Knights نیز حضور دارد. با پیشروی در بازی یکسری Blueprint دریافت میکنید و میتوانید برای هر کدام از چهار شخصیت اصلی Melee Weapon ،Ranged Weapon و Suit بسازید. در کنار این موضوع، یک سری Mod در بازی وجود دارند که میتوانید روی سلاح یا زره خود نصب کنید و این Modها قابلیتهای مختلف اضافهای به آن سلاح یا زره اضافه میکنند.
یک مورد منفی دیگر که بسیار ناامید کننده محسوب میشود، رابط کاربری بسیار ضعیف و قدیمی بازی است که اصلا نتوانستم به خوبی با آن ارتباط برقرار کنم. رابط کاربری بازی و طراحی منوها و گزینهها، بیشتر به عناوین یک دهه پیش شبیه است تا یک اثر نسل نهمی که در سال ۲۰۲۲ عرضه میشود. بد نیست اشاره کنم که بازی یکسری محتوای به اصطلاح کارآگاهی نیز دارد که فوقالعاده سطحی هستند. برای مثال، یک صحنه قتل را باید بررسی کنید و علت مرگ را کشف کنید. حتی اگر چیزی متوجه نشده باشید، با آزمون و خطا به راحتی میتوانید به راه حل برسید و پرونده را حل کنید.
به عنوان جمع بندی این بخش، باید بگویم که گیمپلی بازی در کل مطلوب و استاندارد است و مبارزات را میتوان قابل قبول و سرگرمکننده دانست، اما یک سری عوامل دیگر به شدت بر تجربه روان بازی تأثیر منفی گذاشته و به آن لطمه وارد کردهاند. افت فریم هنگام رانندگی، فریم ریت ۳۰ که بسیار ناامید کننده است، یکنواختی مراحل فرعی پس از گذشت چند ساعت و ضعف رابط کاربری، از جمله موارد منفی به شمار میروند.
نرخ فریم 30؛ ناامید کننده و اثرگذار
همانطور که پیشتر گفتم و احتمالا از قبل نیز میدانستید، بازی فاقد مود Performance و فریم ۶۰ است. سازندگان علت این کار را مود Co-op، جزئیات بالای محیط و سنگینی مواردی مانند نورپردازی بیان کرده بودند. اما آیا توجیه آنها واقعی و منطقی بوده است؟ در یک کلام، اصلا و ابدا. در زمینه جزئیات گرافیکی محیط، مانند چالههای آب سطح خیابان، انعکاس نور، کیفیت بافتها و تکسچرها، بازی Gotham Knights با این که کیفیت مطلوبی دارد، اما نمیتوان این موضوع را دلیلی دانست برای فقدان مود Performance.
از سوی دیگر، در کل تجربهی بازی شاهد باگ گرافیکی، مشکلات فنی و موارد مشابه دیگر نبودم که بسیار تحسین برانگیز است. با وجود این که محیطهای بازی شلوغ است، اما هیچگونه باگی در هنگام مبارزات وجود ندارد. اگر فریم بازی ۶۰ بود، میتوانستیم به راحتی بگوییم که بازی از لحاظ فنی فوقالعاده عمل کرده است.
موسیقی و صداگذاری؛ جایی برای بحث نیست …
معمولا آثار AAA، در هر بخشی سینوسی عمل کنند، در بخش صداگذاری و موسیقی کیفیت مطلوبی دارند و به طور کلی، موفق ظاهر شدن در این زمینه راحتتر از ارائه مبارزات جذاب یا یک عنوان بهینه است. چهار صداپیشه اصلی بازی، یعنی Christopher Sean در نقش Nightwing، خانم America Young در نقش Batgirl، آقای Stephen Oyoung در نقش Redhood و در نهایت، آقای Sloane Siegel در نقش Robin، عملکرد فوقالعاده تحسینبرانگیزی از خود به جای گذاشتهاند. در ابتدای مقاله به پرداخت مناسب چهار قهرمان داستان اشاره کردم؛ یکی از دلایل باورپذیری این چهار شخصیت، صداپیشگی حرفهای و مناسب افراد با استعدادی که از آنها نام بردم بوده است. خصوصا دو شخصیت رد هود و رابین، فوقالعاده احساسات را به خوبی انتقال میدهند و به شخصه با این دو بیشتر از بقیه ارتباط برقرار کردم. دیگر صداپیشگان بازی نیز عملکرد مناسبی از خود به نمایش گذاشتهاند؛ اما با این وجود، کیفیت کار صداپیشگان اصلی بیشتر نمود پیدا کرده است.
در بخش موسیقی نیز با ساندترکی آشنا مواجه هستیم. همیشه آهنگسازی آثار ابرقهرمانی، متفاوت از بازیهای دیگر بوده است و بر اساس اتمسفر و سبک و سیاق کلی اثر، شاهد موسیقیهای جذاب مختلفی بودهایم. آهنگسازی بازی Gotham Knights، بر عهده Joris de Man، آهنگساز دانمارکی، بوده است که پیش از این سابقه آهنگسازی عناوینی چون Horizon Zero Dawn و Killzone را در کارنامه دارد و باید گفت همانند بازی Horizon Zero Dawn، شاهد ساندترکی بسیار هیجانانگیز و منطبق بر اتمسفر بازی هستیم. خوشبختانه افکتهای صوتی مبارزات و دیگر افکتهای صوتی محیط، مشکلی ندارد و شاهد مشکلاتی مثل عدم هماهنگی صدا با حرکات نیستیم. در کل چه در بخش صداگذاری چه در بخش موسیقی، بازی کاملا نمره قبولی میگیرد.
در نظر داشته باشید که با وجود تلاشهای مکرر، امکان تجربهی بخش Co-op بازی، احتمالا به دلیل تحریم میسر نشد.
گالری اختصاصی gsxr:
Gotham Knights
Gotham Knights اثر سرگرم کنندهای است که متاسفانه نقاط قوت آن مثل شخصیت پردازی خوب پروتاگونیستها و مبارزات جذاب، تحت تأثیر نکات منفیای مثل نرخ فریم 30، مشکلات طراحی مرحله و پرداخت ضعیف به آنتاگونیستها قرار گرفته است. عنوان Gotham Knights با وجود مشکلات ریز و درشت، همچنان میتواند مخاطب خود را سرگرم کند.
نکات مثبت:
- داستانی با تعلیق بالا
- پرداخت مناسب و باورپذیری 4 قهرمان اصلی
- صداپیشگی فوقالعاده
- پولیش بسیار خوب و عدم وجود باگ تاثیرگذار در گیمپلی
- مبارزات سرگرم کننده
- ساندترک منطبق بر اتمسفر بازی
- خطهای فرعی داستانی جذاب مربوط به شرورها
نکات منفی:
- نرخ فریم 30 شدیداً به تجربه کلی بازی لطمه میزند
- پرداخت ضعیف به آنتاگونیستهای اصلی بازی
- عدم استفاده مناسب از پتانسیلهای «محفل جغدها»
- مشکلات ریز و درشت طراحی مرحله
- افتفریمهای گاه و بیگاه در حین رانندگی
- رابط کاربری ضعیف
7.7
این بازی بر اساس کد ارسالی ناشر (Publisher) و روی PS5 تجربه و بررسی شده است