هاست پرسرعت
بازی

نقد و بررسی قسمت دهم سریال House of the Dragon | ملکه سیاه

نقد و بررسی قسمت دهم سریال House of the Dragon | ملکه سیاه

سریال House of the Dragon با پخش قسمت دهم به پایان خود در فصل اول رسید. قسمتی که با نام ملکه سیاه همان کار مشابه قسمت نهم را انجام داد، اما در جبهه مخالف.

فصل اول سریال House of the Dragon در اوج هیجان به پایان رسید و حال باید چیزی حدود یک سال و نیم الی دو سال برای تماشای ادامه داستان رقص اژدهایان منتظر بمانیم. سریالی که کیفیت بالایی به خصوص در بخش فیلمنامه و نویسندگی خود داشت.

سریال House of the Dragon برای قسمت پایانی و ماقبل پایانی خود شیوه روایت جالبی را در نظر گرفته بود. با وجود آنکه در تمام قسمت‌ها شاهد رویارویی، درگیری لفظی و تقابل شخصیت‌ها با یکدیگر بودیم، در دو قسمت پایانی اما سریال ترجیح داد تا در هر قسمت، تمرکز خود را به طور کامل بر روی یکی از طرفین جنگ قرار دهد.

درست همانند قسمت نهم که ما تنها شاهد جناح سبز و اقدامات و طرح و برنامه‌های آن‌ها بودیم، در قسمت دهم نیز همین اتفاق اما در جناح سیاه رخ داد. البته در قسمت دهم در لحظات کوتاهی شاهد حضور اتو های‌تاور و ایموند تارگرین بودیم که هر دو لحظات بسیار قابل توجهی بودند که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت.

انتخاب چنین شیوه روایتی، با وجود اینکه در عمل روبرویی و تنش مستقیمی بین شخصیت‌ها نداشت، اما در پس پرده هیجان و البته حس تعلیقی عجیبی را به وجود آورد، که این امکان تنها با این شیوه روایت اختصاص هر قسمت تنها به یک جناح امکان‌پذیر بود.

نقد و بررسی قسمت دهم سریال House of the Dragon | ملکه سیاه

قسمت دهم سریال House of the Dragon با شخصیت لوک ولاریون و صحبت‌های او با مادرش رینیرا تارگرین آغاز می‌شود. در همان ابتدای قسمت بار دیگر به دیالوگ‌های لوک ولاریون توجه کنید.

او تماما سرشار از عدم اعتماد به نفس و عدم تمایل به ورود به هرگونه بازی قدرت می‌باشد و به مادر خود می‌گوید: “من همانند تو بی‌نقص نیستم”. حتی هنگام درخواست جیک ولاریون از مادرشان برای فرستادن آن‌ها به جای کلاغ، بنظر می‌رسد که لوک چندان مایل به انجام این کار نیست. در پایان قسمت، همانگونه که رینیرا تارگرین به او گفته بود سرنوشتش به سراغ او می‌آید.

یکی از موارد مورد بحث که در نقد قسمت نهم نیز به آن اشاره کردیم، حضور رینیس تارگرین در مراسم تاجگذاری اگان تارگرین با اژدهای خود بود. او همان لحظه می‌توانست تمام جناح سبز را از بین ببرد اما این اتفاق نیفتاد. نوعی عدم منطق روایی در این صحنه احساس می‌شد که منتظر بودیم تا ببینیم سریال چگونه به آن واکنش می‌دهد و خوشبختانه سریال بسیار زود به آن واکنش نشان داد.

رینیس تارگرین رسما به رینیرا و دیمون تارگرین اعلام می‌کند که شروع این جنگ وظیفه او نبوده و این جنگ نبرد او نیست. به علاوه که به هنگام تاجگذاری رینیرا نیز او زانو نمی‌زند.

رینیس تارگرین منتظر تصمیم همسر خود لرد کورلیس می‌باشد تا با اطمینان خاطر به یک طرف از جنگ ملحق شود. بنابراین می‌توان گفت او حتی در لحظه تاجگذاری اگان تارگرین، هنوز از تصمیم همسر خود آگاه نبوده و نمی‌دانسته که قرار است در کدام سمت قرار بگیرند. بنابراین سریال به سرعت شائبه عدم منطق روایی خود را از بین برد.

تبلیغات

دیمون تارگرین که از همان ابتدای سریال بیشتر مرد عمل کردن و شلوغ‌کاری بود، در اینجا نیز خیلی سریع قصد حمله کردن و وارد جنگ شدن را دارد. بنظر می‌رسد او همیشه نیاز به شخصی دارد که به جایش فکر کند‌.

در نقدهای قسمت‌های ابتدایی نیز گفتیم که نوع شخصیت و شخصیت‌پردازی دیمون تارگرین، دقیقا نقطه مقابل شخصیت اتو های‌تاور می‌باشد.

هر قدر اتو های‌تاور سیاستمدار باهوشی است و سعی دارد با مغز خود بازی کند، دیمون تارگرین بیشتر پرخاشگر بوده و خیلی بر قدرت تفکر خود تکیه نمی‌کند. تنها کافی است واکنش آن‌ها به مرگ ویسریس تارگرین و اتفاقات پیش آمده را در دو قسمت نهم و دهم با یکدیگر مقایسه کنید تا بار دیگر عملکرد بسیار خوب سریال House of the Dragon در شخصیت‌پردازی مشخص شود.

نقد و بررسی قسمت دهم سریال House of the Dragon | ملکه سیاه

یکی از سکانس‌های جالب قسمت دهم سریال House of the Dragon، سکانس ملاقات دوباره اتو های‌تاور و دیمون تارگرین بر روی پل دراگون استون بود.

این سکانس عینا در قسمت‌های ابتدایی سریال وجود داشت، تنها با این تفاوت که در ملاقات قبلی رینیرا تارگرین در سمت مقابل و پشت اتو های‌تاور قرار داشت. او با اژدهای خود آمد و از خونریزی جلوگیری کرده و تخم اژدهای ربوده شده را از دیمون تارگرین پس‌‌گرفت.

این بار هم او با اژدهای خود وارد صحنه می‌شود اما در سمت دیمون تارگرین حضور دارد‌. در این لحظه اتفاقی رخ می‌دهد که باز هم نشان از قدرت نویسندگی و شخصیت‌پردازی این سریال دارد. رینیرا تارگرین باز هم مانند دفعه قبل از خونریزی جلوگیری کرده و تنش به وجود آمده را آرام می‌کند، در حالی که دیمون تارگرین آماده کشتن اتو های‌تاور و همراهانش بود. در لحظه ملاقات، صفحه کتابی را که رینیرا تارگرین و آلیسنت های‌تاور در کودکی با یکدیگر می‌خواندند به دست رینیرا می‌رسد. فراموش نکنیم که آلیسنت های‌تاور نیز در قسمت نهم کاملا مخالف خونریزی و قتل رینیرا تارگرین بود.

رینیرا تارگرین شخصیتی بوده که همیشه تلاش کرده تا خونی ریخته نشود بنابراین کاملا باورپذیر است که او به شروط اعلامی جناح سبز و تلاش برای جلوگیری از جنگ فکر می‌کند. همانگونه که در طول قسمت بارها اعلام می‌کند که هدف او نابودی همه چیز و همه کس نیست و سخنان او به شدت مخاطب را یاد دنریس تارگرین می‌اندازد.

همین موضوع باعث ایجاد نوعی علاقه از طرف رینیس تارگرین به رینیرا شده است. بنظر می‌رسد او تمام چیزی را که برای خود می‌خواسته در رینیرا تارگرین می‌بیند و این موضوع برای او خوشایند است.

بنظر می‌رسد با ویژگی‌هایی که دو شخصیت دیمون تارگرین و رینیرا تارگرین دارند کاملا مکمل یکدیگر هستند و البته اختلافاتی نیز در تصمیم‌گیری‌های آن‌ها وجود دارد.

اما قسمت دهم باز هم موارد دیگری برای اثبات دقت در فیلمنامه و نویسندگی دارد. شخصیت دیمون تارگرین همیشه علاقه زیادی به اژدها داشته است. در همان ملاقات اول او با اتو های‌تاور که به آن اشاره کردیم، او تخم یک اژدها را دزدیده بود تا آن را پرورش دهد. همچنین او در قسمت هفتم نیز در حال پرورش تخم اژدها دیده می‌شود.

حال عقیده او برای جنگ چیست؟ قطعا او فکر می‌کند که حمله با اژدها باعث نابودی سریع جناح مقابل می‌شود و به دقت تمام اژدهایان سمت خود را شمارش می‌کند. اما قصه اینجا تمام نمی‌شود، در این قسمت شاهد ورمیثور، اژدهای پادشاه جهریس بودیم که دیمون تارگرین در تلاش برای رام کردن و در اختیار گرفتن او بود.

نقد و بررسی قسمت دهم سریال House of the Dragon | ملکه سیاه

اما بخش مهمی از قسمت دهم سریال House of the Dragon به اواخر آن مربوط می‌شود. جایی که لوک ولاریون با پیام مادر خود نزد باروس باراتیون رفته است. اما با مشاهده شدن ویگار بزرگترین اژدهای زنده وستروس، مشخص می‌شود که او تنها نیست و قبل از او، ایموند تارگرین آنجا بوده است.

از همان ابتدا تنشی بین لوک ولاریون و ایموند تارگرین شکل گرفته بود. از داستان خوک پرنده گرفته تا از بین بردن یکی از چشم‌های ایموند و البته پوزخندهای لوک در قسمت هفتم، بر سر میز شام هنگام سرو یک خوک.

لوک ولاریون در هوایی طوفانی که خود نوید یک اتفاق شوم را می‌دهد، پیام خود را می‌رساند که البته این پیام رد می‌شود. ایموند تارگرین او را متهم به خیانت علیه پادشاه کرده و سپس کینه قدیمی را تازه می‌کند که این درگیری‌ها در نهایت منجر به مرگ لوک ولاریون می‌شود.

اما شیوه مرگ او مهم است. کاملا مشخص است که هدف ایموند تارگرین تنها ترساندن لوک ولاریون بوده و قصدی برای کشتن او ندارد. چون همانگونه که در قسمت‌های قبل دیدیم او شخصیتی باهوش و سیاستمدار است و به نوعی ترکیبی از دو شخصیت اتو های‌تاور و دیمون تارگرین می‌باشد. بنابراین او عواقب این کار را به خوبی می‌داند.

جمله ویسریس تارگرین به رینیرا تارگرین را در همان قسمت ابتدایی سریال به یاد بیاورید. ” این موضوع که ما اژدهایان را کنترل می‌کنیم، تنها یک توهم است”.

اثبات حرف ویسریس تارگرین، در قسمت دهم سریال House of the Dragon کاملا مشهود است. در حالی که ایموند تارگرین و لوک ولاریون هر دو تلاش می‌کنند تا اژدهای خود را آرام کنند، اما هیچکدام موفق به این کار نمی‌شوند. در ابتدا اژدهای لوک به ویگار حمله کرده و سپس ویگار برای تلافی او و سوارش را از وسط نصف می‌کند.

حال در قسمت دهم جنبه تازه‌ای را از شخصیت‌ اژدهایان دیدیم. آن‌ها همیشه گوش به فرمان صاحب خود نبوده و گاهی اوقات طبق میل خود عمل می‌کنند که می‌تواند موضوعی بسیار خطرناک باشد.

در پایان، سریال House of the Dragon با کیفیتی خوب آغاز شد، ادامه یافت و به پایان رسید. سریالی که به وضوح فیلمنامه بسیار با کیفیت به همراه شخصیت‌پردازی‌های با ظرافتی داشت که نمود آن را در تمام قسمت‌ها می‌توانیم مشاهده کنیم.

سریالی با ریتم درست، درام خوب، خلق روابط، موسیقی و کارگردانی خوب که تنها کمی در جلوه ویژه ضعف داشت.

سریال House of the Dragon هر چه که لازم بود فصل اول یک سریال دارا باشد را در اختیار داشت و مخاطب را مشتاقانه در انتظار تماشای ادامه این داستان قرار داد.

FashanThe hunt is coming

مجله خبری gsxr

نمایش بیشتر
دانلود نرم افزار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا