نقد و بررسی Resident Evil Village: Shadow of Rose؛ سقوط در عمق سایهها
نقد و بررسی Resident Evil Village: Shadow of Rose؛ سقوط در عمق سایهها
در این مقاله به بررسی بستۀالحاقی Shadows of Rose عنوان Resident Evil Village خواهیم پرداخت و خواهیم دید که آیا این DLC ارزش مدتها انتظار را داشته است یا خیر؟
چندی پیش پس از بیش از یک سال انتظار برای عرضهی بستهی الحاقی داستان محور عنوان Resident Evil Village، بالاخره Shadows of Rose عرضه شد و نه تنها به داستان نسخهی هشتم فرنچایز پایان داد بلکه فرجامی برای خانوادهی Winters پس از پنج سال همراهی طرفداران در طول دو نسخه بود. در همین ابتدا باید بگویم که تجربهی این بستهی الحاقی بسیار لذتبخشتر از چیزی بود که تصورش را میکردم و همچنین به بهترین شکل نقش چپتر پایانی خانوادهی Winters و وداع با آنها را ایفا میکند.
قبل از آن که نقد را شروع کنیم باید متذکر شوم از آن جایی که داستان این بستهی الحاقی ارتباط مستقیم با داستان اصلی بازی دارد، این نقد قطعا دارای محتوای اسپویلر خواهد بود بنابراین اگر هنوز داستان اصلی را تجربه نکردید از خواندن مقاله خودداری کنید.
در جست و جوی زندگی در دنیای مردگان
داستان Shadows of Rose شانزده سال پس از داستان نسخهی اصلی روایت شده و Rose نوجوانی را به تصویر میکشد که به دلیل قدرتهای خاصش نمیتواند یک زندگی عادی را تجربه کند. همه او را به چشم یک موجود عجیب و غریب میبینند و همین موضوع باعث شده است او بسیار منزوی و تنها باشد. در سکانس ابتدایی بازی شاهد ملاقات Rose با دانشمندی به نام K هستیم که در واقع Rose را از وجود یک راه حل برای رهایی از قدرتهایش آگاه میکند و آن هم ورود به Realm of Consciousness است.
Rose از آن جایی که حاضر است به هر قیمتی از شر قدرتهایش که همچون طلسمی او را زندانی کردهاند رها شود از طریق ارتباط برقرار کردن با نمونهای از Mutamycete که شانزده سال پیش نمونه برداری شده بود و در آزمایشگاه نگه داری میشد، وارد دنیای هوشیاری Megamycete شد غافل از آن که چه کابوسی در این دنیا انتظارش را میکشد. حال Rose دوباره پا روستایی میشود که پدرش سالیان سال پیش برای نجات او به آن پا گذاشت اما با این تفاوت که در Realm of Consciousness هیچ چیز دقیقا شبیه واقعیت نیست و از همین رو ما با یک ساختار بسیار تاریکتر از محیطهای بازی اصلی روبهرو هستیم.
البته Rose در این دنیا تنها نیست چرا که در همان ابتدای بازی موجودی به نام Michael که در تریلرهای این DLC نیز بارها و بارها نام او را مشاهده کردیم خودش را به او معرفی کرده و در طول تجربهی داستان این بستهی الحاقی، نقش گستردهای ایفا میکند. گاهی اوقات Michael در محیطهای خاصی برای Rose آیتمهای سلامتی و یا مهمات قرار میدهد و حتی از او درخواست میکند که برای لحظهای استراحت کند.
در این مواقع ما شاهد صحبت کردن Rose با این نیروی مرموز نیز هستیم که در تنهایی این دنیای تاریک، نه تنها باعث آرام گرفتن او میشود بلکه به پلیر نیز این اجازه را میدهد که نفسی راحت کشیده و خود را برای ادامهی مسیر آماده کند. از طرفی این DLC به خوبی به شخصیت Rose نیز میپردازد و از همین رو به راحتی میتوانید با او ارتباط برقرار کنید.
صحبت از تاریکی دنیای Realm of Consciousness شد بد نیست کمی به ساختار این بستهی الحاقی و تفاوتش با نسخهی اصلی بپردازیم. همانطور که گفتم در این دنیا، ما شاهد تصویر بسیار تاریکتری از محیطهای نسخهی اصلی هستیم و به طور کلی Shadows of Rose تمرکز بسیار بیشتری بر ترس نسبت به بازی اصلی دارد که به شدت خوشحال کننده است.
در برخی بخشهای بازی به جرات میتوانم بگویم با یکی از خاصترین و هوشمندانهترین روشهای ترساندن این فرنچایز روبهرو خواهید شد که به راستی در زمان تجربهی آن نه تنها استرس زیادی را احساس میکنید بلکه به دلیل پیادهسازی هوشمندانهی آن به شدت از آن لذت نیز خواهید برد.
به طور کلی Shadows of Rose در زمینهی داستانی به عنوان یک بستهی الحاقی بسیار خوب عمل میکند و همانطور که در گذشته نیز در این مقاله به آن اشاره کرده بودم، بهترین رویکرد کپکام در قبال موضوع محتوای اضافهی داستانی نسخهی هشتم است. این DLC یک تجربهی بسیار متفاوت در دنیای Resident Evil خواهد بود که به خوبی در قالب یک بستهی الحاقی جلوه میکند و به پایان رساندن داستان خانوادهی Winters در این DLC راه را برای بازگشت فرنچایز به کاراکترهای محبوبمان باز میکند.
Shadows of Rose نه تنها به بهترین شکل داستان خانوادهی Winters را به پایان میبرد بلکه یک تجربهی احساسی، فراطبیعی و در عین حال ترسناک را نیز ارائه میدهد. با این وجود و در حالی که این DLC کار خودش را به خوبی انجام میدهد اما به عنوان تنها بستهی الحاقی داستانی نسخهی هشتم شاید بهتر میشد اگر کمی از محتوای بیشتری برخوردار بود.
من این بستهی الحاقی را روی درجهی سختی Hardcore در حدود 2.30 به پایان رساندم و در حالی که این مدت زمان برای بستههای الحاقی فرنچایز Resident Evil کاملا عادی و مطلوب است اما از آن جایی که هیچ بستهی الحاقی داستانی دیگری برای Resident Evil Village وجود ندارد، کپکام باید محتوای بیشتری در Shadows of Rose قرار میداد. این مسئله در واقع مشکلی از سوی این بستهی الحاقی نیست چرا که کار خودش را به عنوان یک محتوای اضافه داستانی به درستی انجام میدهد و مدت زمان آن نیز کاملا منطقی و مشابه دیگر بستههای الحاقی داستان محور فرنچایز است چرا که در آخر Resident Evil Village نیز آن چنان عنوان طولانیای در فرنچایز محسوب نمیشود.
انتقاد ذکر شده نه از این بستهی الحاقی بلکه بیشتر گلهای به کمپانی کپکام و انتقادی از کلیت پکیج Winters Expansion است چرا که اگر به یاد داشته باشید نسخهی هفتم دارای چندین محتوای داستانی پولی و بستهی الحاقی Not A Hero به صورت رایگان بود! این در حالی است که در Winters Expansion تنها Shadow of Rose است که به راستی حس و حال یک محتوای اضافهی بزرگ را به من منتقل میکند.
در هر صورت Shadows of Rose همچنان یک تجربهی بسیار جذاب، پر فراز و نشیب و برجسته است و تجربهی سه ساعتهی آن باعث نمیشود که داستان و روایت آن تضعیف شود اما شخصا دوست داشتم حال که این بستهی الحاقی تنها محتوای داستانی اضافهی Village محسوب میشود، زمان بیشتری را در آن سپری کنم.
سمفونی تعادل ترس و اکشن
همانطور که احتمالا میدانید بستهی الحاقی Shadows of Rose کاملا در حالت سوم شخص قابل تجربه است و از همین رو با یک زاویه دید کاملا تازه روبهرو هستیم که حس و حال تازگی مطلوبی به تجربهی این بستهی الحاقی میبخشند. اما به غیر از زاویه دوربین سوم شخص، ما شاهد اضافه شدن برخی مکانیزمهای کاملا تازه در این عنوان هستیم که برجستهترین آنها قدرتهای فراطبیعی Rose است.
یکی از نگرانیهای بسیاری از جمله بنده پس از پایان داستان اصلی آن بود که شاید کپکام بخواهد در نسخهی بعدی روی کاراکتر Rose تمرکز کند و این یعنی استفادهی گسترده از قدرتهای فراطبیعی که بسیار از ساختار Resident Evil دور است اما روایت این داستان در قالب این DLC بسیار منطقیتر و بهتر جلوه میکند و از طرفی بر خلاف باور قبلیام، سازندگان به خوبی قدرتهای Rose را پیادهسازی و محدود کردهاند که در عین کارآمدی ، هیچ وقت حس دست نیافتنی بودن را به پلیر منتقل نمیکنند و به اصطلاح OP نباشند بلکه بیشتر عملکردی پشتیبان مانند دارند.
Rose در ابتدای بازی از هیچ یک از قدرتهای خود برخوردار نیست و با پیشروی در داستان آرام آرام آنها را کسب میکند. این قدرتها به شما در حل برخی پازلها و همچنین باز کردن مسیرها کمک میکنند و به طور محدودی در مقابل دشمنان قابل استفاده هستند به طوری که درست همچون مهمات، باید حواستان به میزان و چگونگی استفاده از قدرتهای Rose باشد چرا که پس از چند بار استفاده این قدرتها تضعیف شده و از دسترس خارج میشوند.
شما با کسب قدرتهای خود در طول بازی، میتوانید از آنها برای کند کردن دشمنان خود استفاده کنید گویی که برای مدتی آنها را منجمد میکنید بنابراین این قدرتها باعث نمیشوند شما به راحتی دشمنان خود را تار و مار کنید بلکه تنها به شما فرصت میدهند که از دستشان فرار کرده و یا در صورت نیاز آنها را از جلوی راهتان بردارید.
با هر بار استفاده از قدرتهای Rose میزان آن کاهش مییابد و از همین رو در طول بازی با گیاهی به نام White Sage روبهرو خواهید شد که با استفاده از آن میتوانید قدرتهای Rose را پس از پایان یافتن بازیابی کنید و همین مسئله باعث میشود این قدرتها ضربهای به المانهای ترس وارد نکنند و خود به مهمات محدود اما موثری تبدیل شوند که باید در استفادهی درست از آنها دقت کنید.
حال که صحبت از مهمات شد بد نیست نگاهی به اسلحهها و میزان مهمات آنها نیز بیاندازیم. در طول تجربهی Shadows of Rose دو اسلحهی گرم در اختیار شما قرار میگیرند که عبارتند از یک Pistol و یک Shotgun. شما در طول بازی میتوانید همچون داستان اصلی LEMI که در واقع Pistol شما محسوب میشود را با استفاده از قطعاتی که پیدا میکنید ارتقا دهید اما امکان ارتقا خصوصیات قدرتی این اسلحهها وجود ندارد.
علاوه بر این موضوع بر خلاف نسخهی اصلی، در این بستهی الحاقی شاهد محدودیت شدید مهمات برای اسلحهها هستیم و از همین رو در رویاروییهای خود با دشمنان بازی که Face Eaters نام دارند دائما خواهید سنجید که آیا بهتر است مهمات خود را صرف کشتن آنها بکنید یا اینکه فرار کنید، درست همچون یک تجربهی کلاسیک Resident Evil!
از طرفی اسلحهها مخصوصا Pistol به دلیل سرعت پایین تیراندازیشان یکی دیگر از دلایلی هستند که در برخی شرایط شما را وادار به فرار میکنند و این مسئلهی بسیار مثبتی است. تجربهی این DLC بیشتر شبیه به نسخهی هفتم است تا نسخهی هشتم. همه چیز آرامتر و واقعگرایانهتر عمل میکنند و از همین رو شما را وادار به فکر کردن قبل از عمل و رویکردهای بهینه نسبت به مهماتتان میکند که واقعا فوقالعاده است.
Face Eaterها که در واقع دشمنان اصلی بازی هستند شباهتهای زیادی به زامبیهای نسخههای کلاسیک دارند و از همین رو با وجود آن که همچون Lycanها از سرعت بالایی برخوردار نیستند اما اگر یک لحظه از آنها غافل شوید میتوانند به راحتی گیرتان انداخته و صورتتان را بخورند! صداگذاری این دشمنان نیز بسیار خوب انجام شده است و صدایشان مو بر تنتان سیخ میکند و به طور کلی این دشمنان به خوبی بر اتمسفر بازی منطبق میشوند و شخصا آنها را از بسیاری از دشمنان حاضر در داستان اصلی بیشتر دوست دارم.
در پایان در رابطه با بخش گیمپلی باید گفت با تجربهای بسیار نزدیکتر به وحشت بقای سابق فرنچایز روبهرو هستیم که در عین تمرکز بر ارائهی مکانیزمهای اکشن مناسب، توجه ویژهای به المانهای بقا دارد. زاویه دوربین سوم شخص بازی به راستی تجربهای تازه را ارائه میدهد و طراحی دشمنان بازی نیز به شکلی است که دائما پلیر را در زمینهی مبارزات و یا حتی فرار از دست آنها به چالش میکشد.
مهمترین خصوصیت این بخش استفاده و پیادهسازی مطلوب، منطقی و متعادل قدرتهای Rose است که در حالی که با پیشروی در بازی بیشتر میشوند اما این اتفاق حتی در زمان رسیدن به نقطهی اوج تجربهی این DLC به شکلی توجیه شده رخ داده، برتری بیش از اندازهای برای پلیر به ارمغان نمیآورند و در راستای دیگر بخشهای گیمپلی حرکت میکنند.
ارگانی زنده، دنیایی مرده
فضاسازی و اتمسفر Shadows of Rose همانطور که در طول نقد چندین بار اشاره کردم، بسیار تاریک و سنگینتر از بازی اصلی میباشد و این مسئله به شدت به درگیر کنندهتر شدن این DLC و دنیای آن کمک میکند. اما در اینجا یک انتقاد بزرگ باید به این بستهی الحاقی کرد و آن هم کپی و پیست کردن محیطهای بازی اصلی و نبود هیچ محیط تازهای در طول این تجربه است. در حالی که تغییرات مطلوبی در ساختار این مناظر ایجاد شده است اما شخصا دوست داشتم در این بستهی الحاقی مناطقی را مشاهده کنم که در بازی اصلی در آنها حضور نداشتم.
پس از مدتی طولانی انتظار انتظار داشتم حداقل یک یا دو بخش کاملا تازه را در Shadows of Rose مشاهده کنم که متاسفانه چنین نشد. طبق منطق Megamycete و دنیای آن، سازندگان نمیتوانستند از محیط Resident Evil Village خارج شوند و یک دنیای تازه خلق کنند اما میتوانستند حداقل چند بخش اصلی کاملا تازه را در این بستهی الحاقی قرار دهند که در نسخهی اصلی بازی آنها را مشاهده نکرده بودیم.
حتی در DLCهای پیشین فرنچایز همچون Lost In Nightmares، End of Zoe و یا Desperate Escape و برخی دیگر از محتوای اضافهی داستانی نسخههای پیشین فرنچایز، ما در کنار محیطهای آشنا، با بخشهای تازهای نیز روبهرو بودیم اما در Shadows of Rose این بخشهای جدید بسیار کوچک و جزئی هستند. این تنبلی در ساخت محیطهای جدید جزو معدود انتقادهای من به این بستهی الحاقی است و در حالی که محیطهای بازی و ساختار آنها بسیار بر داستان و ساختار Realm of Consciousness انطباق دارد اما این حقیقت که سازندگان صرفا Assetهای بازی اصلی را بازیافت کردهاند را تغییر نمیدهد.
اما جدای از این موضوع، Shadows of Rose از دشمنان و باسهایی با طراحیهای بسیار جذاب و ترسناکتری نسبت به نسخهی اصلی برخوردار است که مقابله و رویارویی با آنها به همان اندازهای که باعث ترشح آدرنالین در بدنم میشد، برایم لذتبخش بود. محیط بازی، صداگذاری و طراحی دشمنان همه و همه همدیگر را تقویت کرده و مکمل یکدیگر هستند و در آخر دنیایی آشنا اما پر از پیچیدگیهایی است که گاها انتظارشان را ندارید.
Resident Evil Village: Shadow of Rose
اولین و آخرین DLC بازی Resident Evil Village یک تجربهی داستانی احساسی را ارائه میدهد که به بهترین شکل داستان دو نسخهی اخیر فرنچایز و خانوادهی Winters را به پایان برده و عمق بیشتری به پایانبندی Village میبخشد؛ به طوری که پس از پایان Shadows of Rose، نه تنها فهم عمیقتری از پایان نسخهی هشتم پیدا میکنید، بلکه به راستی احساس به پایان رسیدن یک دوره از این فرنچایز به شما القاء میشود. با وجود آن که این بستهی الحاقی از برخی مشکلات جزئی رنج میبرد، اما نه تنها تجربهای مهم از منظر داستانی را به ارمغان میآورد، بلکه با معرفی مکانیزمهای تازه، گیمپلیای نسبتا متفاوتی را نیز به تصویر میکشد که در نهایت این بستهی الحاقی را به یکی از برترین بستههای الحاقی فرنچایز و تجربهای بسیار لذتبخش و خاص تبدیل میکند.
نکات مثبت:
- روایت بسیار درگیرکننده
- شخصیت پردازی مناسب Rose
- اضافه شدن مکانیزمهای تازه و خاص به گیمپلی
- پیادهسازی منطقی و متعادل قدرتهای فراطبیعی Rose
- تمرکز بیشتر بر ترس نسبت به بازی اصلی و وجود سکانسهای ترس بسیار هوشمندانه
- پیادهسازی متعادلتر المانهای بقاء نسبت به بازی اصلی
- پایان بندی بسیار مناسب برای خانوادهی Winters
- طراحی بسیار خوب دشمنان بازی
- فضاسازی و اتمسفر هم راستا با المانهای ترس
نکات منفی:
- بازیافت محیطهای بازی اصلی و عدم وجود بخشهای تازه و جدید
9.25
این بازی روی PC تجربه و بررسی شده است