خطر اسپویل
در این مطلب در مورد مرگ های دنیای سینمایی مارول و اتفاقات پیرامون آنها صحبت میشود. طبیعی است که در برخی موارد داستان بعضی از فیلمها و سریالهای این دنیا لو برود. اگر دوست ندارید این اتفاق بیفتد، از مطالعه این مطلب صرف نظر کنید.
بشر همیشه این پرسش همیشگی را داشته که «پس از مرگ ما چه اتفاقی میافتد؟». تئوریهای زیادی در این مورد وجود دارند و حالا برخی از آنها به داستانهای ابرقهرمانی نیز راه پیدا کردهاند. حتی کسانی که دنیا، واقعیت و هر چیز درون آن را نجات میدهند نیز در مقطعی باید به دیدار خالق خود بروند… حداقل برای مدتی!
وقتی صحبت از دنیای سینمایی مارول میشود تا حدود اشاراتی به پاسخ این پرسش بزرگ شده اما کامل مورد بحث قرار نگرفته است. با تمام این اوصاف، در اپیزود پنجم سریال Moon Knight با عنوان Asylum، تماشاگران توانستند ببینند بعد از مرگ مارک اسپکتور (Marc Spector) و استیون گرنت (Steven Grant) چه بلایی به سر آنها میآید. این اتفاق به لطف آرتور هارو (Arthur Harrow) و سپس گذشتن از دوات (Duat)، یک دنیای زیرزمینی ریشه گرفته از سنتهای مصر باستان، اتفاق میافتد.
این رونمایی دریچههای فراوانی را برای دنیای سینمایی مارول باز میکند که میتواند نشانگر یک لایه دیگر از داستانها باشد. همچنین این فرصت را ایجاد میکند تا برخی از شخصیتهای کشته شده به شکلی به زندگی بازگردند؛ چیزی شبیه به اتفاقی که در کمیکها نسبتاً به طور دائم رقم میخورد.
با نگه داشتن این مقدمه در پس ذهن، حالا در این مطلب نگاهی به اشارهها و نظرهای اجمالی که تا به حال به زندگی پس از مرگ در دنیای سینمایی مارول دیدهایم به همراه چند نسخه دیگر از دنیای کمیکها که با دنیای سینمایی هماهنگیهایی دارند میاندازیم.
دوات و مزارع گندم
از زمان شروع به انتشارش، سریال Moon Knight شبکه دیزنی پلاس پرسشهای فراوانی در مورد خدایان دنیای سینمایی مارول مطرح کرده است. چه معنایی میدهد اگر کانشو (Khonshu) و دیگر موجودات شبیه به او خدایان واقعی باشند؟ البته، وقتی شخصیت اصلی این داستان دارای چندین شخصیت گوناگون باشد، سخت است که جزئیات واقعی اتفاقات مشخص شود.
با تمام این اوصاف، در قسمت Asylum به لطف الههای در هیبت یک اسب آبی با نام تاورت (Taweret) مشخص میشود که مارک اسپکتور و استیون گرنت واقعاً کشته شدهاند و حالا در دوات (Duat) قرار دارند. این الهه به آنها توضیح میدهد این دنیا را آن طور که شایسته میبینند تصور خواهند کرد. برای همین شاهد تجلی بیمارستان روان درمانی پاتنم هستیم.
با این اوصاف، هنگام خروج از یک در، مارک و استیون خودشان را در یک کشتی کوچک میبینند که در حال حرکت در یک صحرا در مسیرش به زندگی پس از مرگ است. اگر این دو بتوانند ترازو عدالت را به درستی به توازن برسانند، میتوانند به مزارع گندم شبیه به بهشت وارد شوند. اگر هم این اتفاق نیفتد، مجبورند برای ابدیت در دوات سر کنند.
البته، خود تاورت میگوید که دوات تنها یکی از چندین زندگی پس از مرگ است که وجود دارد و حتی به یکی از مکانهایی که قبلاً در دنیای سینمایی مارول دیده شده اشاره میکند.
مطلب پیشنهادی:۵ ویژگی خاص بدن مرد عنکبوتینیش عنکبوت رادیواکتیوی چطور بدن پیتر پارکر را تغییر داد؟
صفحه اجدادی
یکی از مهمترین بخشهای روایی مربوط به بلک پنتر (Black Panther) این است که دارنده این عنوان میتواند با اجدادش برای به دست آوردن بینش ارتباط برقرار کند. در کمیکها، رهبر واکاندا (Wakanda) نه تنها میتواند با خدای گربه، بست (Bast)، صحبت کند بلکه با پلنگهای سیاه پیشین نیز قابلیت برقراری ارتباط دارد. مقطعی هم بود که خواهرش، شوری (Shuri)، عنوان بلک پنتر را به دست آورد و تچالا (T’Challa) حتی تبدیل به پادشاه نکروپولیس (Necropolis) یا شهر مردگان شده بود.
در فیلم Black Panther، تچالا پس از بلعیدن گیاه قلب شکل به عنوان بخشی از مراحل تبدیل شدن به پلنگ سیاه به صفحه اجدادی (Ancestral Plane) میرود. طی این ملاقات، یک پلنگ از یک درخت بیرون میپرد و تبدیل به پدرش، تچاکا (T’Chaka) که در فیلم Captain America: Civil War کشته شده بود، میشود. سپس، بعد از شکست تچالا به دست کیلمانگر (Killmonger)، این شخصیت نیز همین روند را طی میکند تا لحظهای با پدر از دست رفتهاش، انجوبا (N’Jobu)، خلوت کند.
ذات دقیق این که در این موقعیتها چه اتفاقاتی میافتد در فیلم Black Panther نامشخص بود. معلوم نبود که آیا این جا یک مکان واقعی است یا نتیجه توهمات استفاده از گیاه قلب شکل. با این حال، با دیده شدن دوات در سریال Moon Knight و اشاره مستقیم تاورت به صفحه اجدادی، به نظر این جا نیز واقعاً شکلی از زندگی پس از مرگ بود.
سنگ روح
با توجه به قدرت وسیع و غیر قابل اندازه گیری سنگهای ابدیت، سخت است تصور کنیم که امکان به وجود آمدن چیزی توسط آنها ممکن نباشد؛ به خصوص بعد از این که قابلیت آنها را در فیلم Avengers: Infinity War دیدیم. هر کسی که آن فیلم را دیده باشد میداند که تانوس فداکاری زیادی کرد تا تمام شش سنگ را در دستکش خود قرار دهد. این فداکاری شامل قربانی کردن تنها چیزی که واقعاً به آن علاقه داشت، یعنی دخترخواندهاش گامورا (Gamora) نیز میشود.
پس از رسیدن به هدف خود و محو کردن نیمی از تمام زندگی در هستی، تایتان دیوانه ظاهراً به دنیای دیگری منتقل شد. در این دنیا، تانوس توانست برای مدت کوتاهی یک نسخه جوانتر از گامورا را ببیند که از او پرسید تمام این کارها ارزش بهایش را داشت یا نه.
با این که چنین چیزی به طور دقیق در فیلم مشخص نمیشود اما ظاهراً این دنیا اشارهای به سولورد (Soulworld) است؛ یک بُعد که درون گوهر روح کمیکها قرار دارد (در کمیکها سنگهای ابدیت با نام گوهرهای ابدیت شناخته میشدند). نسخه کمیک بوکی گامورا زمان زیادی را در این مکان سپری کرد تا این که دوباره به زندگی بازگشت تا ماجرای سری کمیک Infinity Gauntlet اتفاق بیفتد. اما احتمالاً نسخه دنیای سینمایی مارول از این دنیا، تجلی تقریباً قادر مطلق بودن تانوس در آن زمان باشد تا یک جای واقعی برای ساکن شدن مردگان.
شایان ذکر است که یک سکانس حذف شده از فیلم Avengers: Endgame وجود دارد که در آن تونی استارک، لحظاتی پیش از مرگش و پس از استفاده از سنگهای ابدیت برای شکست دادن تانوس، با نسخهای بالغتر از دخترش مورگان (Morgan)، شبیه به ماجرای تانوس و گامورای جوان، ارتباط برقرار کرد.
در این مقطع، با این که تونی لحظات آخر عمرش را سپری میکرد ولی مورگان سالم و سلامت بود. شاید این اشارهای به نوعی وجودیت فرای مرگ یا زمان به لطف سنگها باشد. سنگهای ابدیت به قدری قدرتمند هستند که چنین کاری را بتوانند انجام دهند. ولی فعلاً فقط میتوانیم فرضیاتی از این داشته باشیم که این دیدارها حاکی از چه هستند.
مطلب پیشنهادی:۵ ویژگی خاص بدن بلک ویدوشاید بیوه سیاه شبیه انسانها باشد اما شرایط بدنیاش فرق دارند
والهالا
طبق افسانهها، ازگاردیهایی که واقعاً شبیه به یک جنگجو زندگی کردهاند در هنگام مرگ به والهالا (Valhalla) میروند. آنها در این دنیا جشن میگیرند و هر طور که بخواهند از دیگر لذایذ مربوط به احساسات بهره میبرند. در کمیکها، والهالا به عنوان یک مکان واقعی به تصویر کشیده شده که والکیریهای اودین، مردگان را به آن راهنمایی میکند. خیلی از شخصیتها به این والهالا آمده و از آن گذر کردهاند. از بین آنها میتوان به ثور، اودین و حتی یک نسخه آینده پانیشر اشاره کرد. همچنین باید توجه کرد که در بین ده قلمرو در کمیکها (که ازگارد و میدگارد/زمین هم در بین آنها هستند)، نیفلهایم (Niffleheim) نیز وجود دارد. نیفلهایم قلمرو منجمد مردگان است؛ جایی که دیگر مردهها به آن جا میروند.
والهالا مطمئناً در دنیای سینمایی مارول مورد اشاره قرار گرفته اما تا به حال دیده نشده است. هر چند در حد فاصل بین دو فیلم Thor: Ragnarok و Avengers: Infinity War، تعداد زیادی از ازگاردیها کشته شدهاند و این طور فرض میشود که آنها به این مکان رفته باشند. در سومین فیلم اختصاصی ثور، اودین کمی قبل از مرگ خودش میگوید که میتواند صدای همسر از دست رفتهاش، فریگا (Frigga)، را بشنود که او را صدا میکند.
هر چند در دنیای سینمایی مارول، ازگاردیها به جای این که واقعاً خدا باشند به شکل نوعی از موجودات فضایی با قدرتهای شگفت انگیز به تصویر کشیده شدهاند اما هنوز هم ممکن است یک قلمرو دیگر داشته باشند که پس از مرگ به آن جا بروند. این تئوری با حضور مجدد اودین در انتهای Thor: Ragnarok برای یادآوری ذات ثور به او و کمک به پسرش در شکست هلا (Hela) پشتیبانی میشود. آیا اودین از والهالا در حال صحبت با ثور بود؟ به احتمال خیلی زیاد!
چند گزینه جهنمی
با توجه بیشتر به کمیکها و این که داستانهای آینده دنیای سینمایی مارول به کجا خواهند رفت، مطمئناً چندین نسخه از برخی از شناخته شدهترین تصورات زندگی پس از مرگ دیده میشوند. با این حال باید صبر کرد و دید که کدام یک از آنها در نهایت سر از یک فیلم سینمایی یا یکی از سریالهای سرویس دیزنی پلاس درمیآورند.
اما قطعاً وقتی نوبت به مکانهای جهنمی برای شکنجه شرورها میرسد، کمیکهای مارول تنوع زیادی از خود نشان میدهند. یکی از مشخصترین آنها در واقع یک دنیای جیبی است که توسط یک شیطان خارج بعدی با نام مفیستو (Mephisto) تحت نظارت قرار دارد. این نیروی عظیم شرارت در دنیای مارول خیلیها را، از سیلور سرفر (Silver Surfer) و اونجرز گرفته تا دکتر دووم (Doctor Doom) و دکتر استرنج، عذاب داده است.
قلمرو آتشین مفیستو بسیار شبیه به تصور مسیحیت از جهنم و همینطور کتاب Inferno دانته است. با این حال، نسخه مذهبی جهنم نیز در دنیای مارول به عنوان یک قلمرو جدا قرار دارد. برزخ یا همان لیمبو (Limbo) نیز یک بعد شیطانی است که تحت نظارت بلاسکو (Belasco) قرار دارد.
ازگاردیها هم هل (Hel) خود را دارند. برای ساکنان المپ نیز هادس (Hades) در کنار دیگر تصورات از مجازات ابدی بر اساس افسانهها و اساطیر قرار گرفته است. ارواح انتقام که با گوست رایدر (Ghost Rider) مرتبط هستند هم جای مخصوصی در جهنم برای خودشان دارند که در آن با جدیدترین روح سوار ارتباط برقرار میکنند؛ چیزی شبیه به بلک پنتر و پیشینیانش.
مطلب پیشنهادی:۱۳ شخصیت باهوش مارولنابغههایی در قالب قهرمانان و ویلنها
مقاصد بهشتی
همان طور که انتظارش را میتوان کشید، به همان میزان که قلمرو برای مجازات وجود دارد، در دنیای مارول چندین مکان خوب نیز به چشم میآید. یکی از محبوبترینهای آن در شماره ۵۱۱ کمیک Fantastic Four دیده میشود. در این شماره، بقیه اعضای فنتستیک فور سعی میکنند تا روح تینگ (The Thing) را نجات دهند. پس از این کار، آنها به دیدار مخلوق خود میشتابند. در این مورد، این شخصیت به شدت شبیه جک د کینگ کربی (Jack “The King” Kirby) است؛ مردی که برای اولین بار بسیاری از شخصیتهای محبوب مارول را که در دهه ۶۰ میلادی معرفی شدند به تصویر کشید. خود فنتستیک فور نیز در این دسته از شخصیتها قرار میگیرند.
البته، یک نسخه استانداردتر از بهشت نیز وجود دارد که پر است از فرشتهها؛ جایی که برخی از شخصیتهای از مرگ بازگشته از آن جا برمیگردند. این قلمرو همچنین محلی بود که یک فرشته سقوط کرده با نام زدکیل (Zadkiel) قصد به دست آوردنش را داشت. خوشبختانه گوست رایدر جلوی این کار را گرفت. این نسخههای بهشت نباید با هون (Heven) اشتباه گرفته شوند. این جا یکی از مکانهای فراموش شده از ده قلمرو است که ساکنانش موجوداتی شبیه به فرشتهها هستند.
همان طور که دیده میشود، گزینههای خیلی زیادی برای شخصیتها پس از ترک این دنیای فانی در دنیای سینمایی مارول وجود دارد. فقط باید صبر و تماشا کرد که در کدام فیلم یا سریال به این مکانها سر خواهیم زد.