در سالهای اخیر ایدههای تازه و نو موردی بوده که در بازیهای مستقل به مراتب بیشتر از بازیهای AA و AAA مشاهده شده است. بااینحال بعضی از سازندههای مستقل بهجای استفاده از ایدههای تازه، سعی میکنند داستان مخصوصبه خود را با الهام گرفتن از المانهای سایر بازیهای موفق ویدیویی روایت کنند. البته که در این راه استفاده از چند المان جدید هم میتواند تأثیرگذار باشد.
بااینحال مهم نیست که سازنده از کدام روش برای ارائه محصول خود استفاده میکند. استفاده مناسب از المانها درکنار یکدیگر و توسعه یک محصول با کیفیت، همیشه مورد استقبال کاربران بازیهای ویدیویی قرار میگیرد. در سال ۲۰۱۴، یک استودیو دونفره آلمانی به نام رُز انجین دست به توسعه بازیای به اسم Signalis زد تا بتواند بهواسطه اولین محصول خود، تجربه درخوری را ارائه دهد. Signalis در سبک خود یک بازی کاملا جدید و نوآورانه به حساب نمیآید، اما با الهام گرفتن مناسب توانسته است به یک محصول دلنشین و سرگرم کننده تبدیل شود.
داستان بازی در دورهای اتفاق میافتد که انسانها بهواسطه تکنولوژیهای پیشرفته خود قادر به سفر به اطراف منظومه شمسی و سایر سیارهها هستند. حال دولت Nation که یک دولت تمامیت خواه است، گروهی از اندرویدها به نام Replika را تدارک دیده که توسط فرماندهانی تحت گروه Gestalt رهبری میشوند. وظیفه شما گشتوگذار در سیارههای مختلف و کشف منابع است، اما در یکی از سفرها، همه چیز مطابق میل این گروه جستوجو پیش نمیرود.
بازیکن هدایت الستر را برعهده میگیرد که یک Replika است و بهدنبال آریانه، همکار Gestalt خود میگردد. داستان Signalis روایتگر ماجراجویی یک اندروید برای پیدا کردن همکار و همراه انسان خود است و سعی دارد روابط میان انسان و اندروید را با شکل و شمایل جدیدی بهتصویر بکشاند. داستان شروع مرموزانهای دارد، اما رفته رفته با پیدا کردن دست نوشتههای مختلف و دیدن بخشی از خاطرات الستر، کم کم مجذوب آن میشوید و وجود پنج پایان مختلف، سبب شده تا ارزش تکرار Signalis بالا برود. زیرا، هر یک از پایانها باتوجه بهعملکرد شما در طول بازی بهنمایش گذاشته میشود.
برای مثال، اینکه چقدر در جهان بازی مشغول گشتوگذار شوید یا تا چه اندازه وارد درگیری با سایر دشمنان شوید، روی دیدن پایانهای بازی تأثیرگذار است. بااینکه داستان و روایت آن در Signalis جذاب است، اما نقطه عطف آن گیمپلی است. موردی که دارای المانهایی از بازیهای کلاسیک سبک ترسناک است و سازنده تا حد خوبی از آنها بهره برده است. Signalis یک بازی ترسناک با المانهای بقا به حساب میآید و استودیو مستقل رز انجین با الهام از نسخههای کلاسیک رزیدنت ایول مثل نسخه اول این سری و همچنین بازی Dino Crisis سعی کرده محصولی درخور را ارائه دهد.
به عبارتی دوربین بازی از نمای دور و همانند نسخههای قدیمی رزیدنت ایول بازیکن را نمایش میدهد و نحوه حرکت شما در محیط، هدفگیری و شکیل به دشمنان همانند ساخههای قدیمی کپکام و همچنین Dino Crisis است. تیم سازنده توانسته بهخوبی از این المانها استفاده و تجربهای آشنا درکنار حس و حالی تازه را القا کند. البته که سیستم حرکتی بازی میتوانست طراحی بهتری داشته باشد. بااینحال، کاربر جدا از سلاحهای اصلی مختلف که آنها را با گشتوگذار در جهان بازی پیدا میکنید، سلاحهای فرعی مثل شوکر یا مُنَوَر هم دارید که ازطریق آنها میتوانید دشمنان را از بین ببرید.
با هر بار کشتن دشمنان در محیط، امکان زنده شدن شما با پیشروی در داستان وجود دارد. ازاینرو منورها میتوانند آنها را سوزانده و جلوی زنده شدن مجددشان را بگیرد. هر آیتم طراحی مناسبی دارد و در گیمپلی به درستی از آن استفاده میشود. Inventory قهرمان داستان هم محدود بوده و نمیتوانید تمامی آیتمها و سلاحها را با خود حمل کنید. ازاینرو زمانیکه به اتاقهای ذخیره بازی میرسید، میتوانید آیتمهای غیر ضروری را در جعبه ذخیره آیتم قرار داده و پیشرفت خود را هم ذخیره کنید. گیمپلی بازی دارای پازلها و معماهایی است که بعضی از آنها طراحی خوبی دارند و بعضی دیگر، کمی گیج کننده و بدون هیچ نکتهای ارائه شده و باعث میشود درطول بازی سردرگم شوید.
درحالت کلی، گیمپلی Signalis تعادل خوبی را میان اکشن و حل معما بهوجود آورده و باتوجهبه ساختار بازی کردنتان، ۶ الی ۸ ساعت طول میکشد تا آن را تمام کنید، اما بهلطف پایانهای متفاوت و طراحی مناسب المانهای گیمپلی با وجود چند مشکل ذکر شده، ارزش تکرار Signalis بالا است و میتواند تجربهی سرگرم کننده و متفاوتی را ارائه دهد. از نظر بصری، Signalis طراحیهای هشت بیتی را بهخود اختصاص داده است. استفاده از این نوع طراحی برای یک بازی ترسناک که میخواهد حس نوستالژی را در مخاطب قدیمی بیدار کند، ایده بدی نیست و جواب داده است. اما، در بعضی از محیطهای بسیار تاریک بازی، بهدلیل عدم تعادل میان رنگبندی و ترکیب آن با طراحی هشت بیتی، امکان دارد چشم شما برای دیدن آیتمها یا حتی موانع محیطی اذیت شود.
دشمنان بازی، Gestaltهایی هستند که به جنون رسیده و شبیهبه زامبی و قاتلهای روانی شدهاند. از نظر ظاهر و سیستم مبارزه، تاحدی کاربران بازیهای ترسناک را یاد پرستارهای معروف سری Silent Hill میاندازند و دراینمیان باسهایی هم طراحی شده که هرکدام مکانیسمهای مبارزهای مخصوصبه خود را دارند. از نظر موسیقی، Signalis آنچنان موسیقی خاصی ندارد و استودیو رز انجین بهواسطه افکتهای صوتی مختلف و همچنین سکوت و ایجاد اتمسفری دلهرهآور، مخاطب را در جهان بازی غرق میکند. بااینتفاسیر، اگر بهدنبال یک بازی مستقل متفاوت و در عین حال جذاب میگردید که بتواند چند ساعت شما را سرگرم کند و علاقهمند به بازیهای ترسناک هستید، Signalis میتواند گزینه مناسبی برای شما باشد.
بررسی بازی باتوجه به نسخه کامپیوتر نوشته شده است