آخر هفته چی بازی کنیم: سفر به دنیای بازیهای بقامحور
آخر هفته چی بازی کنیم: سفر به دنیای بازیهای بقامحور
بهرسم همیشگی چهارشنبهها، این هفته هم در قسمتی دیگر از مقالههای آخر هفته چی بازی کنیم، به معرفی دو بازی خواهیم پرداخت. چندی پیش بود که بازی Sons of the Forest در حالت ایرلی اکسس منتشر شد و همین را بهانهای کردیم تا سراغ نسخه قبلی این بازی برویم و علاوهبر آن، یک بازی بقامحور بسیار تاثیرگذار هم معرفی میکنیم. همراه ادامه مطلب باشید.
بازی The Forest
چندی پیش نسخه ایرلی اکسس بازی Sons of the Forest منتشر شد و این روزها هم حسابی مورد استقبال کاربران در استیم قرار گرفته است. این بازی که اخیرا با پشت سر گذاشتن آثاری چون استارفیلد توانسته بود بیشترین میزان ویشفهرست را در استیم به نام خود ثبت کند، در ۲۴ ساعت اول انتشار نسخه ایرلی اکسس بیش از ۲ میلیون نسخه فروش داشت و رکورد ۲۵۰ هزار بازیکن همزمان را ثبت کرد. پس بد نیست سراغ نسخه قبلی آن برویم تا ببینیم این مجموعه از کجا آغاز شد.
بازی The Forest ساخته استودیو Endnight Games است و ابتدا سال ۲۰۱۴ در قالب نسخه ایرلی اکسس منتشر شد و نسخه نهایی آن هم در سال ۲۰۱۸ در دسترس قرار گرفت. سازندگان این بازی با الهام از فیلمهایی چون The Descent و Cannibal Holocaust ایده اولیه آن را شکل دادند و بازی Don’t Starve هم منبع الهام مهمی برای جنبه ویدیو گیمی آن بود. استودیو سازنده بازی، پیشتر در زمینه جلوههای ویژه فیلم فعالیت میکرد و سابقه کار روی فیلمهایی مثل The Amazing Spider-Man 2 و Tron: Legacy را در کارنامه داشت. آنها با بودجه اولیه ۱۲۵ هزار دلار و با موتور یونیتی کار روی بازی را آغاز کردند و در سال ۲۰۱۳، تایید سرویس استیم گرینلایت را هم گرفتند.
The Forest بازیکنان را به منطقه پنینسولا میبرد و ما را با شخصیتی به نام اریک لبلانک همراه میکند که پس از حادثه سقوط هواپیما، بهدنبال فرزندش میگردد. اما این، فقط ظاهر ماجرا است و در این دنیای عجیب و غریب، اتفاقهای غیرمنتظرهای در انتظار بازیکنان است. The Forest فاقد ساختار خطی و مرحلهمحور است و بازیکنان را در جهانی بزرگ و باز، رها میکند تا به روشهای مختلف، راهی برای بقا و زنده ماندن پیدا کنند. سازندگان بازی در طول مراحل توسعه آن، سعی زیادی داشتند تا ساختهشان حس و حال آثاری چون DayZ یا Rust را نداشته و تجربه منحصربهفردی ارائه دهد که انصافا هم در این راه موفق بودند.
روند کلی بازی، شامل کارهایی از قبیل ساخت پناهگاه، سلاح و البته توجه به نیازهای مختلف شخصیت اصلی بازی برای بقا میشود. مورد جالب در مورد The Forest اما دشمنان است؛ دشمنان شما در بازی موجوداتی آدمخوار هستند که در مقابله با آنها، بعضی وقتها این سؤال پیش میآید که آیا آنها دشمن شخصیت اصلی بازی هستند یا برعکس این قضیه صادق است؟ دلیل چنین ادعایی، نوع رفتار و واکنشهایی است که این دشمنان، مخصوصا در طول روز انجام میدهند و خیلی وقتها بهدور از وحشیگری که از «دشمن» در یک بازی بقامحور انتظار میرود، حالتی تدافعی دارند و بدون اینکه چیز زیادی از بازی اسپویل کنم، گاهی حتی رفتارهایی دارند که انگار هدفشان برقراری نوعی ارتباط با بازیکن است. همین مسئله هم تجربهای متفاوت و خاص را در بازی پدید آورده است.
البته شاید با خواندن این موارد، حس کنید که بازی احتمالا فاقد چالشی است که یک از یک اثر بقامحور انتظار میرود؛ اما خب در عمل اینچنین نیست. برای مثال در زمان شب، اوضاع در The Forest تغییر میکند و دشمنان وضعیت هجومیتری پیدا میکنند. از طرف دیگر، به مرور که در دنیای بازی پیشروی کنید و به کشف قسمتهای جدیدی از آن بپردازید، با موجودات عجیب و غریبتری روبهرو خواهید شد و بهطور کلی، هرگز احساس امنیت و آرامش درستی در بازی نخواهید داشت. The Forest با اینکه اثری با آزادیعمل بالا است، ولی میتوان با انجام کارهایی یکی از دو پایان داستانی آن را هم تجربه کرد. در کل این بازی یکی از آن آثار تأثیرگذار در سبک بقامحور بهحساب میآید و اگر به بازیهای اینچنینی با محوریت ساخت و ساز و تلاش برای زنده ماندن علاقه دارید، هرگز از تجربه آن پشیمان نمیشوید.
بازی Don’t Starve
انصاف نیست که از سبک بقامحور صحبت کنیم و اشارهای به یکی از بهترین بازیهای مستقل این سبک نداشته باشیم. Don’t Starve، ساخته استودیو Klei Entertainment و محصول سال ۲۰۱۳، از آن دست بازیهایی است که میتوان مدت زمان خیلی طولانی، بدون اینکه حس یکنواختی و خستگی به بازیکن دست بدهد، مشغول تجربهاش شد و از آن لذت برد.
استودیو Klei Entertainment با بازیهایی مثل Shank و Mark of the Ninja هم شناخته میشود و ایده دونت استارو، در سال ۲۰۱۰ و در جریان یک رویداد گیم جم ۴۸ ساعته به نتیجه اولیه رسید. بااینحال سازندگان در آن زمان مشغول توسعه بازیهای دیگری بودند و درنهایت از سال ۲۰۱۲ بود که رسما ساخت یک بازی بقامحور را آغاز کردند و در این راه، ماینکرفت منبع الهام بسیار مهمی برای توسعهدهندگان بود.
Don’t Starve از خیلی جنبهها، همان مواردی را ارائه میدهد که در میان بازیهای بقامحور مشترک هستند؛ بازیکنان کار را با هدایت شخصیت اصلی در روی یک نقشه تصادفی آغاز میکنند و در ابتدا تقریبا هیچ چیز خاصی ندارند. به مرور زمان باید با جمعآوری منابع، تجهیزات مختلفی بسازید و با استفاده از این تجهیزات، منابع پیشرفتهتری برای ساخت و ساز سازهها و آیتمهایی که به زنده ماندن شما کمک میکنند، بهدست بیاورید. دراینمیان انواع و اقسام تهدیدها هم روی نقشه انتظار شما را میکشند؛ از ماری که با نیش زدن کاراکتر میتواند تمام تلاشهایتان برای بقا را بیمعنی کند تا مسموم شدن در اثر خوردن غذاها و اتفاقاتی از این قبیل. یکی از جذابیتهای اصلی بازی، چرخه شب و روز آن است. اگر روز را زمان تلاش برای جمعآوری منابع و ساخت و ساز پناهگاه بنامیم، شب زمانی است که تهدیدهای جهان بازی چند برابر بیرحمتر میشود و در این زمان، هدف روشن نگه داشتن آتش برای در امان ماندن از تهدیدها خواهد بود.
البته به مرور هم بازیکن به ابزارهای قویتری برای بقا دسترسی پیدا میکند و هم اینکه تهدیدها متناسب با این وضعیت بیرحمتر میشوند. هدف در Don’t Starve، زنده ماندن برای مدت زمان طولانیتر است و با مرگ شخصیت اصلی، باید همهچیز را روی یک نقشه تصادفی دیگر، از نو آغاز کنید. بااینحال Don’t Starve، از آن بازیهایی است که حتی شکست هم در آن لذتبخش است؛ چرا که شکست بهمعنی کسب تجربه و شناخت بیشتر مکانیکهایی است که در دفعات بعدی، میتوانند شانس شما برای بقا را افزایش دهند. به بیان دیگر، Don’t Starve بازیکن را وارد نوعی لوپ از شکست و تلاش مجدد میکند و آنقدر تجربه پرجزییات و شیرینی است که گرفتاری در دام این لوپ هم واقعا لذت بالایی دارد و هر بار، مشتاقتر به سراغ تجربه مجدد آن خواهید رفت.
برای Don’t Starve تا به امروز بستههای الحاقی مختلفی هم منتشر شده و بازی روی پلتفرمهای زیادی، از جمله موبایل، در دسترس است و میتوانید در هر زمان و مکانی به تجربه آن بپردازید. Don’t Starve بدون شک یکی دیگر از آثار تأثیرگذار سبک بقامحور است و اگر به هر دلیلی تا به امروز بهسراغش نرفتهاید، پیشنهاد میکنم حتما این کار را انجام دهید.
در پایان لطفا نظرات خود را در مورد بازیهای این هفته با gsxr و کاربرانش بهاشتراک بگذارید.