معرفی سریال پریفرال (The Peripheral) | برای هواداران Westworld
معرفی سریال پریفرال (The Peripheral) | برای هواداران Westworld
مدتی پیش عنوان شد که پخش سریال Westworld (دنیای غرب) متوقف شده است و دیگر خبری از فصل جدید نیست؛ اتفاقی که حسابی طرفداران را ناامید کرد (هرچند که خیلیها زودتر از این، به خاطر سقوط عجیب و کاهش جذابیت، از آن ناامید شده بودند). اما اصلا جای نگرانی نیست. زیرا خالقان این مجموعه یعنی لیزا جوی و جاناتان نولان، دست به کار شدند و سریال دیگری را به تلویزیون آوردند که دست کمی از آن ندارد. سریال The Peripheral (پریفرال) که مجموعه جدیدی از این دو هنرمند خلاق است، به آرامی کار خود را آغاز میکند و به ما اجازه میدهد که با شخصیتها و کلیت داستان آشنا شویم.
شاید در قسمتهای ابتدایی خیلی متوجه اصل ماجرا و اتفاقاتی که رخ میدهند، نشوید؛ اما داستان آنقدر جذاب جلو میرود که شما را در خود غرق میکند و مدام هی به خود میگویید «یک قسمت دیگر». سردرگمیای که سریال پریفرال به شما القاء میکند، از آن دسته سردرگمیهایی نیست که خسته شوید و داستان را نصفه و نیمه رها کنید؛ بلکه از آنهایی است که دوست دارید هر لحظه جلوتر بروید تا بلکه به اصل ماجرا پی ببرید. خلق این سریال برعهده اسکات بی. اسمیت است و داستان آن براساس رمانی با همین نام نوشته شده است؛ رمانی که در سال ۲۰۱۴ و توسط ویلیام گیبسون منتشر شده بود.
جالب است بدانید که مراحل ساخت این مجموعه از اواسط سال ۲۰۱۸ آغاز شده بود اما مثل هر پروژهی مشابه دیگری، به خاطر مشکلات پیش آمده و کند بودن پیشروی روند تولید، گذشت و گذشت تا نسخه نهایی در اواخر سال ۲۰۲۲ بهدست ما برسد. خوشبختانه فصل دوم آن هم تایید شده است و هماکنون مراحل تولید را پشت سر میگذارد؛ وگرنه قطعا ما طاقت از دست دادن یک سریال خوب علمی تخیلی دیگر را نداشتیم. کلویی گریس مورتس در نقش شخصیت اصلی به نام فلین فیشر، گری کار در نقش ویلف ندرتون، جک رینور در نقش برتون فیشر، جی جی فیلد در نقش لیو زوباو و غیره در سریال پریفرال هنرنمایی میکنند.
منتقدانی که سریال فرعی یا The Peripheral را تماشا کرده بودند، نظرات خوبی را برایش ثبت کردند و آن را مورد تحسین قرار دادند؛ هرچند که نسبت به یک مسئله انتقاد داشتند. آنها معتقد بودند که این سریال با دیدگاه علمی تخیلی که دارد، روایتی قانعکننده و جذاب را ارائه میدهد. اما تمرکز تکنگر او روی ایدههای رفیع و بزرگش به قیمت شخصیتها یا انسجام داستانی تمام میشود. حالا گذشته از تمام این صحبتها، از هرچه بگذریم سخنِ داستان سریال خوشتر است. محوریت اصلی داستان سریال پریفرال حول محور زن جوانی به نام فلین فیشر میچرخد که در یک شهر کوچک آپالاچی گیر کرده است.
او در مغازهای کار میکند که وظیفهشان چاپ سهبعدی سفارشاتی است که برایشان ارسال میشود؛ آنقدر هم وظیفهاش را خوب انجام داده که تبدیل به مسئول اصلی کارمندان شده است. او که حسابی در زندگی روزمره گیر افتاده است و هر روز کارهای تکراری انجام میدهد، تنها یک راه برای دور شدن از این فضا و لذت بردن از زندگی محدودش دارد؛ آن هم چیزی نیست جز انجام بازیهای ویدیویی پیشرفته (یک چیزی شبیه به VR). او آنقدر در این بازیها حرفهای است که حکم فرشته نجات برادرش را دارد. زیرا هروقت او در مرحله یا درجهای گیر میکند، به واسطهی فلین میتواند از آنجا عبور کند و به درجات بالاتری برسد.
حرفهای بودن و سرعت پیشرفت آنها آنقدر سروصدا میکند که یک شرکت خاص، برای فلین یک سیستم جدید بازی ویدیویی میفرستد تا آن را آزمایش کند؛ سیستمی که شگفتیهای زیادی را برای او در آستین دارد. این سیستم تمام رویاهای این دختر جوان برای یافتن هدف، ارتباط عاشقانه و اتفاقات پرزرق و برق را محقق میکند؛ آن هم در قالب چیزی که به نظر میرسد صرفا یک بازی ویدیویی است. اما هنوز متوجه نشده که این سیستم و آزمایش آن چه عواقبی را بهدنبال دارد. به نظر میرسد که استفاده از این دستگاه نهتنها خودش و سلامت جسمیاش را به خطر میاندازد، بلکه خانواده و نزدیکانش را هم در معرض خطر قرار میدهد.
درست است که فلین اوایل متوجه عواقب ماجرا نیست اما همان ابتدا متوجه میشود که این سیستم، چیزی فراتر از یک بازی ویدیویی است. او متوجه میشود که در این فضای به اصطلاح بازی، همه چیز را بهصورت کامل حس میکند، میتواند فکر کند، تصمیم بگیرد و کارهایی را با صلاحدید خودش انجام دهد؛ بدون اینکه محدودیت خاصی داشته باشد. فلین همان ابتدا اتفاق خاصی را مشاهده میکند که همه چیز را تغییر میدهد؛ اصطلاحا چیزی را میبیند که نباید میدید. به همین دلیل، افرادی را بهدنبال خودش و خانوادهاش به راه میاندازد که به هر طریقی که شده، آنها را از بین ببرند. مثل هر درگیری دیگری، یک سوی ماجرا خیر وجود دارد و سوی دیگر شر.
جبهه خیر با اینکه شناخت زیادی از فلین ندارند و آنقدرها هم برایش اهمیت قائل نیستند، اما به او کمک میکنند تا مقابل شر بایستد. از سوی دیگر هم جبهه شر به هر راه و روشی دست میزند، هرگونه افرادی را استخدام میکند، هر میزان پولی را که نیاز است خرج میکند تا فلین و عزیزانش را از بین ببرند. حالا باید ببینیم که فلین و اطرافیان در این وضعیت بحرانی چه کار میکنند و این همه رفتوآمد به آن فضای واقعیت مجازی، چه طبعاتی را برای فلین بهدنبال دارد. اگر به این دسته از سریالهای علمی تخیلی علاقه دارید، حتما مجموعههای زیر را هم به فهرست تماشای خود اضافه کنید.
سریال های شبیه سریال پریفرال
سریال Black Mirror
آینه سیاه
- بازیگران: دنیل لاپین، بئاتریس رابرتسو و آرون پاول
- سال ساخت: ۲۰۱۱
- ژانر: درام، اسرارآمیز و علمی تخیلی
خلاصه داستان: بلک میرر یا آینه سیاه یک مجموعه آنتولوژی است روی ناآرامیهای جمعی ما نسبت به دنیای مدرن انگشت میگذارد. هر کدام از قسمتهای آن یک داستان تند و تیز و تعلیقی را تعریف میکند که حول محور مضامین ترس از تکنولوژی در عصر معاصر میچرخد.
سریال Humans
هیومنز
- بازیگران: امیلی برینگتون، روث بردلی و جما چان
- سال ساخت: ۲۰۱۵
- ژانر: درام و علمی تخیلی
خلاصه داستان: سریال هیومنز در زمان حال موازی رخ میدهد؛ جایی که آخرین ابزار لازم برای هر خانواده پر مشغله، یک Synth است. Synth یک خدمتکار روباتیک بسیار پیشرفته است که شباهت خیلی زیاد و البته ترسناکی به همتای زنده خود دارد. یک خانواده که در حومه شهر زندگی میکنند، با امید به اینکه شیوه زندگیشان تغییر کند، یک Synth بازسازی شده و تعمیری را میخرند. اما خیلی زود متوجه میشوند که زندگی مشترک با یک ماشین عواقب خیلی زیاد و البته ترسناکی دارد.
سریال Counterpart
همتا
- بازیگران: جی. کی. سیمونز، اولیویا ویلیامز و هری لوید
- سال ساخت: ۲۰۱۷
- ژانر: درام، دلهرهآور و علمی تخیلی
خلاصه داستان: یکی از کارمندان بخت برگشته سازمان ملل متحد متوجه میشود، آژانسی که برای آن کار میکند، در حال پنهان کردن یک دروازه به یک بعد موازی است؛ بعدی که با همین بعد در جنگ سرد قرار دارد؛ بعدی که در آن همتای خودش یک جاسوس برجسته حساب میشود. به مرور زمان و بهلطف جاسوسهای دو طرف، جنگ کم کم گرم میشود و شدت میگیرد.