نقد و بررسی بازی Immortality؛ یک درام تعاملی دلهرهآور و متفاوت
نقد و بررسی بازی Immortality؛ یک درام تعاملی دلهرهآور و متفاوت
بازی Immortality را میتوان یکی از متفاوتترین و البته بهترین بازیهای سال 2022 دانست؛ البته اگر بتوانیم کاملا آن را یک «بازی» بنامیم.
بازیهای Sam Barlow همیشه متفاوت و جالب توجه بودهاند. وقتی Her Story را بازی کردیم، متوجه شدیم که بارلو چه ذهن خلاق و پیچیدهای دارد؛ این بازی فقط یک کاراکتر داشت و تنها ابزار شما برای کنترل نیز تایپکردن با یک صفحه کلید قدیمی بود. بارلو با استفاده از همین دو ابزار توانسته بود داستانی فوقالعاده خلق کند. حال فرض کنید در Immortality و با اضافهشدن ابزار بسیار بیشتر، وی چه هیاهویی را به پا کرده است.
ابتدا بهتر است کمی سم بارلو و بازیهای خاصش را به شما معرفی کنم. بازی اول او، Her Story صرفا یک شخصیت داشت و باید با تایپکردن کلمات کلیدی از ویدیوهای پیدا شده از این شخصیت، داستان و معمای پشت یک قتل را فاش میکردیم. با تایپ هر کلمهی مهم، ویدیوی جدیدی یافت و کمکم این راز پنهان آشکار میشد. بازی بعدی او Telling Lies حدود 5 الی شش برابر طولانیتر از Her Story و حجم گیمپلی و اعمال قابل انجام نیز بیشتر از تایپکردن بود. هرچند کار اصلی بازیباز همچنان تایپ کلمات مهم برای یافتن ویدیوهای جدید و حل یک معما بود؛ اما اعمال شما در چگونگی انجام این کار و ترتیب پیدا کردن ویدیوها، سه پایان کاملا متفاوت را رقم میزد.
در نهایت به مهمتری و پربحثترین بازی سم بارلو که امروز نقدش را در gsxr میخوانید میرسیم: Immortality. این بازی دیگر به تایپ کلمات کلیدی و پیدا کردن ویدیوی جدید خلاصه نمیشود و باید کارهای بیشتری برای برملا کردن راز انجام دهید؛ کارهایی که شاید تا اواخر بازی متوجه آنها نشوید و ناگهان به مانند یک شوک شما را از خواب بیدار کنند. با همهی این تعاریف، آیا بازی Immortality لایق قرار گرفتن در لیست بهترین بازیهای سال 2022 است؟ آیا ارزش خرید را دارد؟ با نقد و بررسی این بازی از gsxr همراه باشید.
بازی Immortality برای اولین بار در یک جشنوارهی فیلم نمایش داده شد. این اتفاق برای بعضی از عناوین تعاملی دیگر مثل Heavy Rain و Beyond Two Souls هم رخ داده بود که همواره باعث شکلگیری بحث همیشگیِ «بازینبودن این عناوین» میشود. اما راستش را بخواهید این عناوین تفاوت زیادی با فیلم دارند و فیلم نامیدن این بازیها بیانصافی است. حتی عنوانی که در حال نقدش هستیم به قول بارلو، یک FMV یا Full Motion Video است و پایش را از منظر فیلم بودن، از درامهای تعاملی هم فراتر گذاشته اما وقتی کنترلر را به دست میگیرید و آن را بازی میکنید، تفاوت زیادی بین آن و یک فیلم 2 ساعته پیدا خواهید کرد.
از منظر عناصر قابل نقد، بازی Immortality عنوان سختی برای بررسی است؛ در واقع نقد، کاملا حرفهای این عنوان نه میتواند در یک سایت بررسی بازی منتشر شود نه یک سایت بررسی فیلمهای سینمایی. این بازی از عناصری همچون داستان، گیمپلی، موسیقی، بازیگری،دکوپاژ و طراحی صحنه، طراحی لباس، فیلمبرداری حرفهای و …تشکیل شده که باید به کمک یک منتقد بازی و سینمایی به صورت مشترک انجام شود. با این حال، وقتی این عنوان به صورت یک بازی منتشر شده است، یعنی تنها قابل قبول بودن عناصر سینمایی و فراتر نرفتن آنها کافی خواهد بود و میتوان به این موارد نمرهی کامل داد. حال با این دید به نقد و بررسی جنبههای مختلف بازی میپردازیم
ابتدا از داستان و روایت کاملا غیرخطی و پراکندهی Immortality آغاز میکنیم. داستان بازی ظاهرا روایت زندگی یک مدل تبلیغاتی به نام ماریسا مارسل است که از سن 17 سالگی به بازیگری علاقمند شده و با تست بازیگری نزد کارگردانی با اسم و رسم به نام رابرت فیشر، برای ایفای نقش فیلم Ambrosio قبول میشود. او در این فیلم، نقش دختری شیطانی را بازی میکند که با نفوذ در کلیسایی در قرن بیستم سعی در اغوای کشیش ارشد آن دارد. با رخ دادن اتفاقاتی عجیب، کارگردان این فیلم ناپدید شده و این فیلم هیچگاه منتشر نمیشود.
دو سال بعد، مارسل برای ایفای نقش اصلی در فیلمی جنایی به نام مینسکی که در آن هم نقش زنی اغواگر را دارد، دیده میشود. مانند فیلم قبلی، با ناپدیدشدن بازیگر نقش مکمل، این فیلم نیز هیچگاه منتشر نشد. ماریسا به مدت 20 سال، هیچ فیلمی بازی نکرد و ناگهان در سال 1999، با نقش اصلی فیلم Two of Everything، به سینما بازگشت. طبق معمول اما، این فیلم هم هیچگاه منتشر نشد و حالا مارسل به کلی گم شده است. فهمیدن این که چه بلایی سر این هنرمند جاهطلب آمده بر عهدهی شماست.
شما در نقش یک کاراگاه قرار میگیرید که تعداد زیادی نگاتیو از سالهای زندگی شخصی و هنری و فیلمهای منتشرنشدهی ماریسا مارسل را طی جستوجوهای فراوان از گوشه و کنارها به دست آورده و باید فیلمها و کلیپهای این فرد و اطرافیانش را مشاهده کند. کلیک کردن روی نقاط مهم مثل چهرهها، اشیاء، میوهها، وسایل پراکنده شده در محیط و هرچیزی که فکرش را کنید، میتواند منجر به باز شدن کلیپ جدیدی شود، فیلمهای بیشتری را آزاد کند و کلیاتی از زندگی ماریسا به شما ارائه دهد. با مشاهدهی کلیپها، به جز آنکه میتوانید سه فیلم کامل به نامهای آمبروزیو، مینسکی و Two of Everything را مشاهده کنید؛ کلیپهایی شخصی از زندگی ماریسا و مشکلاتش نیز به شما نمایش داده خواهد شد.
به جز دیدن فیلمها و کلیپها به صورت معمولی، میتوانید از کلیپها عکس بگیرید تا لحظات مهم آن را در یک جا داشته باشید. همچنین میتوانید با سرعتهای مختلف کلیپها را عقب و جلو کنید تا در لحظات مهم، آنها را متوقف کرده و روی یک لحظهی بسیار مهم تمرکز کنید. نکتهی جالب آنجاست که کلیک روی یک نقطه از کلیپ فیلم آمبروزیو در سال 1968، میتواند کلیپی جدید از فیلم Two Of Everything یا زندگی شخصی ماریسا در سال 1999 را برایتان باز کند و همیشه باید منتظر غافلگیر شدن باشید.
داستان بازی تا اواسطش شما را در تعجب نگاه میدارد. تعجب از این که علت این همه نمرات بالا و تعریف و تمجید از این بازی چیست؟ حتی ممکن است نسبت به دو بازی قبل بارلو، Immortality را یک عقبگرد بدانید؛ اما وقتی ورق برمیگردد و فقط گوشهای از حقیقت را به صورت تصادفی در یکی از کلیپها مشاهده میکنید؛ به جان بازی میافتید و آنقدر روی همهجا به صورت دیوانهوار کلیک میکنید و فیلمها را عقب و جلو و بالا و پایین میکنید تا تمام حقیقت را بفهمید. بارلو بعد از 4 یا 5 ساعت سردرگمی، فقط قطرهای از حقیقت ماجرا را نشانتان میدهد و شما را رها میکند. فقط میآید که بگوید تا الآن دور خودت میچرخیدی. الان بازی شروع شده؛ ببینم چه میکنی.
در واقع چند ساعت اول داستان بازی، حکم بخش تمرینی را دارد. بازی بدون آن که به شما بگوید، یک بخش تمرینی چندساعته جلویتان میگذارد؛ دستتان را میگیرد تا چند کلیپ پیدا کنید و بین آن ها هم چند فیلم مشکوک میگذارد تا فکر کنید دیگر یاد گرفتهاید و بازی همین است تا آخر؛ غافل از اینکه اینها همه یک تمرین بوده است برای مواجه شدن با حقیقت اصلی. بازی دستتان را میگیرد و وقتی قسمت اصلی شروع میشود، شما را در لبهی پرتگاه قرار میدهد؛ جایی که اگر بازی را رها کنید، مانند این است که چندین ساعت برای نفهمیدن یک چیز عمر خود را هدر دادهاید و حالا جا میزنید و اگر ادامه دهید، تضمینی نیست که همهی حقیقت را بیابید.
دقیقا وقتی دریایی از فیلم و عکس را در Immortality پیدا کردهاید، تنها میشوید. حالا شمایید و بینهایت زمان برای پیدا کردن کلیپهای اصلی و مخفی. با پیدا کردن چند کلیپ مخفی به تعدادی از سوالها پاسخ داده و چند سوال جدید نمایان میشود. همینطور پیدا میکنید و سوالاتتان کم و زیاد میشود. به خودتان میآیید و میبینید دیگر از نگاه کردن به صفحه هم میترسید. میترسید که با دیدن مابقی حقیقت، آن چیزی که تا الآن نتیجهگیری کرده بودید، باز هم نقش بر آب شود و همهی تصوراتتان به هم بریزد. با نگاههای مرموز ماریسا و عیان شدن وجههی ترسناک دیگری از ماجرا وحشت میکنید. «یعنی دوباره باید فلان کلیپها را از ابتدا ببینم؟ یعنی آنطور نبود که فکر میکردم؟» این جملات را بارها در حین تجربهی این بازی عجیب از خود خواهید پرسید.
در بازی Telling Lies زمان محدودی برای پیدا کردن یک حقیقت داشتید. وقتی زمانتان تمام میشد، دوباره بازی از ابتدا و نقطهای مشخص آغاز میشد. در این بازۀ زمانی، شما بهتر وقت را مدیریت میکردید و سرانجام آنقدر این روند تکرار میشد که به پایان اصلی میرسیدید. اما در Immortality هیچ محدودیتی وجود ندارد و این آزادی گاها آزاردهنده میشود. وقتی در لبهی پیدا کردن حقیقت هستید و بازی هیچ کمکی به شما نمیکند و دیگر هیچ خبری از آن کمکهای اولیهاش نیست، با خود میگویید خواهشا من را محدود کن اما همهچیز را نشانم بده. شاید یک فریم عقب و جلو کردن، یک کلیک روی یک نقطه کوچک و یک چیز جزئی فراموشتان شده باشد، اما تا زمانی که خودتان داستان را کامل نکنید، هیچ کمکی به شما نخواهد شد.
سیستم نمایش کلیپها واقعا هوشمندانه است و شما با کلیک روی هر نقطه، به آیتمی مشابه یا همان آیتم در کلیپی دیگر میرسید. مثلا با کلیک روی سیب، سیب در کلیپی دیگر نمایش داده میشود و اگر کلیک روی سیب را ادامه دهید به کلیپی دیگر حاوی این میوه میرسید و با ادامه دادن سیستم هوشمند بازی از “سیب” به «میوه» تغییر میکند و کلیتر میشود. در واقع کلیپها از جزء به کل میرسند و این کار شما را برای پیدا کردن یک کلیپ خاص راحتتر میکند.
دو لیست فیلم و عکس را میتوانید با کلید RT تغییر دهید. لیست فیلمها حاوی کلیپها و لیست عکسها حاوی لحظاتی است که کلیپها را متوقف کرده و روی نقطهای کلیک میکنید. این دو لیست را میتوانید با کلید LT با ترتیب تاریخ وقوع کلیپها و عکسها و ترتیب محتوای آنها مرتب کنید. تاریخها از قدیم به جدید مرتب میشوند و سیستم مرتب کردن محتوا هم بسیار خوب است و میتواند تمام کلیپهایی که یک فرد خاص مانند ماریسا یا یک ایتم خاص مانند گل در آن است را کنار هم بچیند تا راحتتر آن را پیدا کنید. حتی میتوانید یک مورد خاص را فیلتر کنید و با انتخاب یک فیلم از ماریسا، فقط فیلمهای حاوی این کاراکتر را روی صفحه پدیدار شود.
با این حال، تنها و مهمترین ایراد بازی هم در همین قسمت مرتبکردن آیتمها است. فیلتری با کاربرد «نمایش عکس و فیلمها به ترتیب نمایش داده شدن» برای شما وجود ندارد. در واقع نمیتوانید جوری آیتمها را بچینید که به ترتیب باز شدنشان توسط شما باشند. اگر این فیلتر هم در میان گزینهها بود، کمک شایانی به سریعتر پیدا شدن فیلمهای مهم و موردنظر میشد و دیگر مجبور نبودید دنبال یک فیلم که پنج دقیقه پیش باز کرده بودید بگردید و خیلی راحتتر آن را پیدا میکردید. همچنین، ممکن است اتفاقی روی نقطهای کلیک کنید و کلیپ پیدا شده را نبینید و مجبور شوید با چیزهایی که به یادش دارید فیلتربندی و پیدایش کنید. نبود این گزینه در بازی که معادل Last Modified در کامپیوتر محسوب میشود، واقعا عجیب است.
در حین تجربهی Immortality، شما هم به دنبال حل معمای گم شدن ماریسا مارسل هستید، هم داستان سه فیلم زیبا را دنبال میکنید. واقعا زحمتی که سم بارلو برای ساخت این بازی کشیده است تصورکردنی نیست. او برای ساخت این بازی، سه فیلم کامل را با تمام جزئیات لازم برای کارگردانی کرده است و از قضا فیلمهای بسیار جذابی هم از آب درآمدهاند. وقتی در پایان بازی به داستان این سه فیلم هم نگاه کنید، متوجه شباهت هر سه آنها به مقاطع مختلف زندگی ماریسا میشوید و واقعا به نبوغ بارلو ایمان میآورید.
بازیگرها به شکل فوقالعادهای وظیفهی خود را انجام دادهاند. به خصوص Manon Gage و Charlotta Mohlin در قامت ماریسا مارسل و یکی از نقشهای مهم داستان، سنگ تمام گذاشتهاند و عجیب نیست که اگر بعد از این، آنها را در فیلمهای هالیوودی ببنیم. هر سه فیلم بنا بر زمانهای متفاوت فیلمبرداری، از سه کیفیت و نوع فیلمبرداری مختلفی برخوردار هستند و این موضوع نشان از توجه زیاد بارلو به جزئیات و طبیعی جلوه دادن آثارش دارد. طراحی لباسها، دکور و هرچیزی که برای بررسی یک فیلم سینمایی لازم هستند، در بهترین حالت خود قرار دارند و اگر بخواهم به هر یک از فیلمهای این بازی هم نمرهای بدهم، نمرهی بسیار خوبی به آنها خواهم داد. جالب است بدانید برای هر سه فیلم موجود در بازی نیز، صفحهای جداگانه در IMDB ساخته شده است!
موسیقی بازی به جز آنکه کیفیت بالایی دارد و ریتمش در لحظات مناسب به خوبی تغییر میکند، با گیمپلی بازی نیز هماهنگ است. وقتی شما یک فیلم تکراری یا بیاهمیت پیدا میکنید، معمولا موسیقی با صدایی حتی بلندتر از صدای بازیگران نواخته میشود و وقتی به لحظات مهمی از یک کلیپ میرسید، صدای آن کم میشود یا ریتمش به ریتمی دلهرهآور و ترسناک تغییر میکند. همچنین، آهنگهای بسیار زیبایی در حین کلیپها توسط ماریسا خوانده میشود که به احتمال بالا به دنبال پیدا کردن فایل صوتیشان خواهید رفت.
Immortality
بازی Immortality یک فیلم-بازی تعاملی بینظیر است که هم المانهای لازم برای بازیای عالی را دارد و هم یک فیلم فوقالعاده به حساب میآید. این بازی عجیبترین عنوانی بود که در سال 2022 بازی کردم و تجربهای سراسر رازآلود، لذتبخش، دلهرهآور و ترسناک را برایم رقم زد. حضور این عنوان فوقالعاده در سرویس Xbox Game Pass هیچ بهانهای را برای عدم تجربهی آن برای شما باقی نمیگذارد.
نکات مثبت:
- داستان سرایی و روایت کمنظیر با سه خط داستانی متفاوت
- روایت غیرخطی به شکلی نامتعارف در جهان بازیهای ویدئویی
- بازیگری فوق العاده
- کارگردانی بینظیر
- گیم پلی سرگرمکننده و بسیار پیشرفتهتر نسبت به دیگر آثار همسبک
- همخوانی موسیقی زیبای بازی با گیمپلی و اعمال گیمر
- فیلمبرداری بسیار حرفهای و متناسب با زمان فیلمها
- ابزار زیاد برای مرتب کردن فیلمها و تصاویر
- از بهترین بازی های تعاملی تاریخ گیمینگ
نکات منفی:
- عدم وجود گزینه Last Modified برای دیدن مجدد آخرین کلیپ های یافت شده
9.2
این بازی روی Xbox Series S تجربه و بررسی شده است