از جان ویک ۴ چه میدانیم؟ | سمفونی نانچیکو و سلاحهای اتوماتیک!
از جان ویک ۴ چه میدانیم؟ | سمفونی نانچیکو و سلاحهای اتوماتیک!
ازدواج جان ویک با هلن و تشکیل یک زندگی بهدور از کشتار و جنایتهای سازمانیافته، شاید در ابتدا برای قهرمان قصهی ما خیالانگیز و آرمانی بهنظر میرسید اما چیزی جز آرامش قبل از طوفان نبود. مرگ هلن و نابودی یادبودهای او بهدست یک مشت خلافکار خردهپا که شعلهی انتقام و خشم جان را برانگیختند، سقوط دومینو-وار بابایاگا در ورطهی قتل را ترتیب داد. البته که خیلی هم بد نشد. چون از دل تمامی این داستانها و تیراندازیها، یک مشت فیلم اکشن درجه یک به بیرون آمد تا هم وضعیت محصولات اکشن هالیوودی سر و سامان بگیرد و ما هم از زیارت مجدد جناب کیانو ریوز لذت ببریم.
چیزی تا اکران چهارمین قسمت از سری فیلمهای جان ویک باقی نمانده است. اثری که طبق گفتهی سازندگان و آنچه که از پیشنمایشها و تیزرهایش دیدهایم، یک فستیوال از هنرهای رزمی و اکشنهای اسلحه-محور خواهد بود که با حالوهوای ژاپنی خود قرار است دستوپا زدنهای جان ویک برای آزادی را بهتصویر بکشد. بهدنبال این موضوع و بهلطف تازهترین مقالهی نشریهی توتال فیلم (Total Film) پیرامون اثر نامبرده، تصمیم گرفتیم تا ضمن ترجمهی این مقاله، تمامی اطلاعات موجود از تازهترین فیلم اکشن کیانو ریوز را کنارهم بگذاریم و برای فیلم جان ویک 4 آماده شویم.
هشدار: این متن بخشهایی از داستان قسمت سوم و چهارم از سری جان ویک را برایتان فاش میکند
کیانو ریوز در آغاز مصاحبهاش با نشریهی توتالفیلم، اعلام میکند که در میان دستاندرکاران تولید مجموعه فیلمهای جان ویک، این شخصیت با واژه «درد» مترادف شده است. دردی که بهتمام شکلهای ممکن باید در دل فیلم تجلی پیدا کند. از نظر کیانو ریوز، علاقهی کارگردان این فیلمها یعنی چد استاهلسکی به شکنجه کردن جان ویک کاری کرده تا چنین نگرشی در میان سازندگان فیلم بهوجود بیاید. البته که حجم زیادی از این درد را دشمنان ویک حس کرده و میکنند. اکشن متفاوت و پرسرعت این فیلمها قرار است در چهارمین قسمت بهمرحلهای تازه برسد. سلاحهایی مثل نانچیکو، تبر و تیر و کمان درکنار سایر ادوات جنگی مثل شمشیر، چاقو، مداد، اسلحه کمری و اتوماتیک که جاناتان ویک برای نابودی دشمنان خود از آنها استفاده میکند، نشان میدهد که سری جان ویک دیگر از ورود به وادی اکشنهای رزمی/شرقی تردیدی ندارد. گذاشتن چنین مسئلهای کنار قطعی بودن حضور افرادی همچون دانی ین، اسکات ادکینز و هیرویوکی سانادا در محوریت اکشنهای جان ویک 4، قند را در دل دوستداران بکشبکشهای شرقی آب میکند.
یکی از سکانسهای قابلتوجه فیلم جان ویک 4 درکنار بنای Arc de Triomphe یا همان «طاق پیروزی» شهر پاریس جریان دارد. جایی که ویک باید سوار بر ماشین عضلانی (Muscle Car) خود همزمان رانندگی و تیراندازی کند. طی مصاحبهبا نشریه توتالفیلم، ریوز تایید میکند که علاوهبر گذراندن دورههای جوجیتسو و جودو زیر نظر مربی خود یعنی دِیو کاماریلو (Dave Camarillo) او برای رانندگی و تیراندازی در سکانس مورد بحث، تمرین و آموزشهای رانندگی بهخصوصی را پشت سر گذاشته است. ریوز در ادامه اضافه میکند:
«قسمت چهارم جان ویک بیشترین میزان اکشن در میان سایر قسمتهای این مجموعه را دارا است. زد و خوردهای فیلم با اختلاف زیاد نسبتبه قسمتهای قبلی، حجم قابل توجهی از اثر را بهخودشان اختصاص دادهاند. جان ویک 4 یک نمایش بزرگ است.»
سال گذشته و دقیقا در همین روزها بود که اکران فیلم جان ویک 4 بهمدت یک سال تأخیر خورد. موضوعی که باعث شد روند فیلمبرداری و تولید این اثر سه سال طول بکشد. این درواقع بیشترین میزان است که چد استاهلسکی (کارگردان) و کیانو ریوز روی تولید یک فیلم از این مجموعه وقت گذاشته بودند. اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید در زمان تولید و اکران قسمت سوم جان ویک، هیچ برنامهای برای ساخت قسمتهای بعدی وجود نداشت. طبق اظهارات استاهلسکی، هنوز هم برنامهای برای ایجاد یک پیرنگ داستانی چند قسمته وجود ندارد و آنها با ساخت قسمت سوم قصد داشتند تا پرونده جان ویک را ببندد. کارگردان این سری پیرامون چنین موضوعی توضیح میدهد:
«بعد از قسمت سوم، من و کیانو دیگر کارمان با سری جان ویک تمام شده بود. با این وجود تصمیم گرفتیم تا فیلم را با یک پایانبندی تعلیقی (کلیفهنگر) بهپایان برسانیم.»
قسمت دوم و سوم جان ویک توانستند مولفههای جهان بهخصوص این مجموعه را گسترش بدهند. مواردی مثل نظام سلسلهمراتبی و سیستم جهانی هتلهای کانتیننتال که شبکهای خصوصی از قاتلان را شکل میداد، نهتنها بستری برای آفرینش قسمتهای دوم، سوم و حالا چهارم، بلکه یک فیلم جداگانه با نام بالرینا را نیز فراهم کردند. اما سؤال اینجا است که استاهلسکی با وجود اتمام کارش با سری جان ویک، چطور بهساخت چهارمین قسمت از سری چراغ سبز نشان داد؟ او در اینباره میگوید:
«در زمان اکران فیلم در کشور ژاپن، ما معمولا به هتل امپریال شهر توکیو میرویم. در این هتل یک بار (Bar) فوقالعاده وجود دارد که در آن مینشینیم و دربارهی خاطرات خوبی که در زمان تولید اثر داشتیم صحبت میکنیم. این صحبتها در آغاز حولمحور سختیها و لذتهای تولید فیلم میگردند و در پایان صحبت، از یکدیگر میپرسیم که بهنظرت باحال نبود اگه فلان کار رو انجام میدادیم؟ طی برگزاری تورهای اکران فیلم در سراسر جهان، چنین صحبتهایی را بهدفعات داریم؛ آنقدر زیاد که در پایان تور بهیکدیگر نگاه میکنیم و میگوییم که آره بیاید یک فیلمنامهی جدید بنویسیم!»
فیلمنامه چهارمین قسمت از سری جان ویک به قلم شَی هتن (Shay Hatten) نوشته شده است. نویسندهی ۲۸ ساله که پس از دِرِک کولستاد (نویسنده سه قسمت آغازین جان ویک) حالا وظیفه جلو بردن قصه را بر دوش دارد. هتن در خصوص روایت قصهی فیلم چهام چنین توضیحاتی را ارائه میکند:
«در قسمت چهارم ما بهنقطهی پرسش از جاناتان میرسیم. سوالی اساسی که درونیات و فلسفهی وجودی جان ویک را به چالش میکشد. درحالی که آفرینش تقریبا تمام شاخصهای اکشن فیلم بر عهدهی استاهلسکی است اما، درونیات این شخصیت با کیانو ریوز مترادف است. در قسمت چهارم ما یک جان بسیار خشمگین و خسته را میبینیم. مردی که بعد از اتفاقات قسمت سوم، بهشدت از دست High Table شاکی است و حالا میخواهد انتقام بلایایی که در آن فیلم بر سرش آوردند را بگیرد. اینجا است که باید یک سؤال اساسی را از او پرسید که واقعا چرا نمیخواهد از انجام این کارها دست بردارد؟ حتی اگر بتواند آزادیاش را بهدست بیاورد دیگر زندگی کردن چه ارزشی برایش خواهد داشت؟ آیا فکر میکند که غرق شدن در مسیر انتقام و شکل دادن به این زندگی، از همسرش خوشآیند خواهد بود؟ در جان ویک 4 فرصت این را داریم که روح و درونیات جان ویک را بررسی کنیم؛ اینکه ببینیم او برای چه چیزی میجنگد و چه نوع انسانی است؟»
این اولینبار نیست که فیلم تصمیم میگیرد تا سایر ابعاد جاناتان ویک را بهتماشاگر نمایش بدهد. پیشتر و در قسمت سوم شاهد نمایش خانواده جان بودیم؛ سندیکای روسکا روما (Ruska Roma) که جردانی یووانوویچ یتیم را پیدا کرده و او را زیر بال و پر خود میگیرد تا بهجان ویک معروف تبدیل شود، بخش مهمی از قسمت سوم و چهارم را بهخود اختصاص داده است. ریوز پیرامون نمایش دوباره خانواده جان ویک در قسمت چهارم چنین میگوید:
«جان در قسمت چهارم بهخانوادهاش نیاز دارد تا کاری را برایش انجام بدهند. او نیاز دارد تا ارتباطش با خانواده را مجددا ایجاد بکند. بههمین دلیل باید یک سری آزمون را پشت سر بگذارد. اما از آنجایی که جان ویک با درد مترادف است، این آزمونها آنطور که بهنظر میآید مطابق انتظار جلو نخواهند رفت.»
همچون قسمتهای دوم و سوم، قصهی جان ویک ۴ در کشورهای مختلفی جریان دارد. ویک بعد از حضور در رم و مراکش در فیلمهای دوم و سوم، در قسمت چهارم بهبرلین، پاریس و توکیو سفر میکند. البته که در تریلرهای نمایش داده شده یک سری مکان صحرایی را هم دیدیم که المانهای ژانر وسترن همچون قاببندیهای خاص و تیراندازی روی اسب را به اثر میآورند. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، جان ویک ۴ با آغوشی باز سراغ مولفههای رزمی و فلسفی شرق آسیا (بهخصوص ژاپن) رفته است. چد استاهلسکی پیرامون چنین موضوعی صحبت میکند:
«من عاشق سفر به مکان (لوکیشن)های مختلف و فیلمبرداری در آنها هستم. فیلمبرداری در یک صحنهی ساختگی مثل استیج (سکو) ضبط صدا برای من همچون مرگ است. جان ویک ۴ بیشترین میزان تاثیر را از کشور ژاپن میگیرد. قطعا یک ارتباط بسیار قدرتمند میان فیلم و آموزه های تاریخی/فرهنگی ژاپن وجود دارد. جان ویک ۴ مثل این میماند که شاخصهای سینمای سرجیو لئونه را با فیلمهای کوروساوا ترکیب کنید.»
ورود جان ویک به ژاپن مترادف میشود با رویارویی دوبارهی او با یک سری از دوستان و دشمنان قدیمیاش. دانی ین که او را با فیلمهای «مردی به نام ایپ/ایپمن» میشناسیم حالا در نقش یک شمشیرزن نابینا، قاتلی بازنشسته با نام کِین (Caine) روبهروی ویک میایستد. درحالی که هیرویوکی سانادا در نقش یک اصیلزادهی ژاپنی با نام شیمازو (Shimazu) احتمالا از قهرمان قصه حمایت میکند. کیانو ریوز در خصوص مولفههای ژاپنی قسمت چهارم از سری جان ویک چنین میگوید:
«فیلمسازی ژاپنی و انیمههای ژاپنی چیزهایی هستند که دائما تحت تاثیرشان بودم و عاشقشان هستم. بوشیدو (طریقت مبارز) که همان راه و رسم ساموراییها است، محوریت فیلم جان ویک ۴ بهشمار میرود. موضوعاتی مثل شرافت و از خودگذشتی که در این مرامنامه وجود دارد، یک هماهنگی بسیار خوب را با شاخصهای دنیای جان ویک ایجاد کردهاند.»
همانطور که از صحبتهای چد استاهلسکی دریافت کردیم، فیلم جان ویک ۴ از سینمای کلاسیک وسترن نیز تاثیر گرفته است. تیزرهای اخیر فیلم نیز با نماهای خاص و مبارزههای ویژهای که کاملا یادآور آثار وسترن هستند چنین موضوعی را بهما گوشزد کرد. استاهلسکی در ادامهی صحبتهایش با نشریهی توتال فیلم، این موضوع را بیشتر توضیح میدهد:
«هیچ چیز شخصیتر از این نیست که بخواهیم چالشی دونفره را از راه دوئل حل بکنیم. جان این موقعیت را یک راهحل برای بهچالش کشیدن نظام High Table میبیند اما نکته اینجا است که جان باید این موضوع را از راه سلسلهمراتبی جلو ببرد. بههرحال شما قبل از برپا کردن یک دوئل، باید همردهی حریف خود باشید. در قرون وسطی نیز دوئلها تنها میان افرادی برپا میشد که از نظر طبقهبندی اجتماعی در یک سطح قرار داشتند. فکر میکردم که این یک ایدهی بسیار جذاب برای استفاده در فیلم چهارم باشد. ایدهای که ازطریق آن میتوانیم تفاوت کلاسها را در دنیای اثر نشان بدهیم. موردی که همزمان یک ادای دین به آثار وسترن کلاسیک نیز بهشمار میرود.»
ویک که حالا جدیتر از قبل مورد تعقیب نظام High Table قرار دارد، تصمیم میگیرد تا با بهچالش کشیدن یکی از بالاردهترین اعضای این سیستم و شکست دادن او، آزادیاش را به چنگ بیاورد. این شحص با نام مارکیز دِ گرامونت (Marquis de Gramont) که بیل اسکوشگارد نقش او را ایفا کرده است، از شخصیتهای جدید سری فیلمهای جان ویک بهشمار میرود که احتمالا حسابی قرار است در قسمت چهارم دردساز شود. یک شیطان سیاستمدار که اسکوشگارد پیرامون این کاراکتر چنین میگوید:
«مارکیز یک مرد جوان است که پیشینهی نامعلومی دارد؛ شخصی که توانسته بسیار سریع به ردههای بالا صعود کند و فقط خدا میداند که چه کارهایی از دست او برمیآید. من همیشه او را در قالب یک مرد جنگجو از ردههای پایینتر اجتماع میدیدم که حالا یک کت و شلوار بهتن کرده و کلانتر High Table بهحساب میآید. جان دیگر پیر و خسته شده است. مارکیز به او یک راه فرار پیشنهاد میدهد اما آیا جان زنده از این چالش بیرون میآید؟ بالاخره کشتن بابایاگا میتواند جایگاه و قدرت مارکیز در High Table را برای همیشه تضمین کند.»
در جریان مبارزهبا High Table اما، جان هرگز تنها نیست و دوستان همیشگیاش یعنی وینستون (با اجرای ایان مکشین) و پادشاهِ باوری (با نقشآفرینی لانرس فیشبرن) درکنار او هستند. فیشبرن پیرامون اتحاد دوبارهاش با ویک چنین گفته که شخصیت او در قسمت چهارم، جان را از راههای غیرمنتظره و بسیار جذاب کمک خواهد کرد. از آن طرف کاراکتر وینستون را داریم که در لحظات پایانی قسمت قبل، بهجان شلیک کرد و با چرخش رفتاری عجیب خود، او را حسابی به دردسر انداخت. در تیزرها و تصاویر جدید فیلم چهارم بارها بهاتحاد دوباره ویک و وینستون اشاره شده است. سؤال اینجا است که این دو بعد از آن پایانبندی عجیب، چطور بایکدیگر صلح کردهاند؟ مکشین پیرامون این قضیه میگوید:
«البته. آنها دوباره بایکدیگر صحبت میکنند پس در یک تیم هستند؛ مگر نه؟»
دو همراه جدید آقای ویک یعنی شیمازو (با نقشآفرینی هیرویوکی سانادا) و دخترش آکیرا (با اجرای رینا ساوایاما) از جمله شخصیتهای جدید مجموعه هستند که ضمن یاری رساندن احتمالی بهجان ویک، بخشهایی تازه از گذشتهی جاناتان را برای مخاطب بازگو خواهند کرد. ساوایاما که یک خواننده/ترانهسرا ژاپنی است، با جان ویک 4 اولین اجرای سینمایی خود را تجربه میکند؛ هنرمندی که از شانس بسیار جالبش، اولین اثر سینمایی او یک محصول اکشن، شدیدا فیزیکی و پر برخورد بوده است. ساوایاما پیرامون این موضوع چنین میگوید:
«تمرینهای شدید و پرفشار برای این نقش، تجربهای بود که تا بهحال نداشتم و من را تا سر حد محدودیتهایم به چالش کشید. البته که عاشق این تمرینهای بسیار سخت و بیرحم شدم. تجربهی ساخت جان ویک 4 مثل یک شوک فرهنگی برای من بود. چون تمرین برای یک فیلم اکشن و اجرای حرکات رزمی با آهنگسازی و رقصهای بهخصوصش کاملا فرق دارد. تمامی صحنههایی که شخصیت من در آنها حاضر است در شب اتفاق میافتند که در نتیجهی آن، باید ذهنم را تمرین میدادم تا در سطحی عجیب از آمادگی در شبانگاه قرار داشته باشد.»
بدون شک یکی از مهمترین و هیجانانگیزترین بازیگرانی که با جان ویک 4 پای خودش را بهجهان این سری باز میکند، دانی ین بهشمار میرود. ین که از نمادهای سینمای اکشن شرق آسیا است، پس از حضور در فیلم Rogue One حالا با جان ویک 4 میخواهد جدیترین حضورش در هالیوود را تجربه کرده و مشتهای سریعِ وینگچون را بهدنیای پرشده از باروت جان ویک بیاورد. این درواقع خواستهی استاهلسکی بود که دانی ین در فیلم چهارم به جانِ آقای ویک بیفتد و درواقع نقطهی مقابل او در دل مبارزات فیلم باشد. کاین، نام شخصیتی است که دانی ین بهاو در قصهی فیلم جان میبخشد. یک شمشیرزن/قاتل بازنشسته و نابینا که از قضا، سرگذشتی مشابهبا جاناتان ویک دارد. استاهلسکی پیرامون مطرح کردن این نقش با دانی ین توضیح میدهد:
«دانی اینطور بود که، متوجهام چه نگرشی در ذهن داری. من صرفا نمیخوام نقش یک پیر مرد نابینا، شمشیرزن و عصا بهدست را ایفا کنم. و سپس به من رو کرد و ادامه داد که اگر امکانش وجود داشت، من نقش یک آدم باحال کتشلواری را بازی میکنم. این یک فیلم جان ویک است و همه در آن کت و شلوار بهتن دارند نه؟ من هم اینطور بودم که، میدونی دانی، دقیقا زدی به خال.
کاین یکی از دوستان قدیمی جان بهحساب میآید. او یک قاتل بازنشسته است که صرفا قرار نیست یک آدم بد معمولی، خشک و تکراری باشد. شخصیت او با این جنس از کاراکترها فاصله زیادی دارد. نکتهی بسیار مهم پیرامون کاین، این است که او بینایی خود را در راه تأمین سلامت دخترش از دست داده است.»
یکی از نکات برجسته در مقالهی نشریهی توتالفیلم، بهحضور دانی ین در فیلم جان ویک 4 و عملکرد فنی او در خصوص طراحی صحنههای مبارزه اختصاص دارد. چرا که ین علاوهبر بازیگر بودن، یک رزمیکار هم بهشمار میرود و طبق ادعای کارگردانان فنی و گردانندهی بدلکاران فیلم، مهارت ین در هنرهای رزمی کنار تجربهی بسیار بالای کیانو ریوز در ساخت فیلمهای اکشن، اجراهایی بسیار باکیفیت را در اختیارشان قرار داده است. کارگردان بدلکاریها و جلوههای ویژه میدانی فیلم یعنی اسکات راجرز در خصوص مهارتهای اجرایی دانی ین چنین میگوید:
«ین مهارتهای استادانهی خود در فنون رزمی را بهفیلم آورده است. او بازیگری نیست که باید برای انجام صحنههای اکشن آموزش ببیند. بلکه یک بازیگر فوقالعاده است که مبارزی آموزشدیده هم بهحساب میآید. توانایی او در تقویت جلوههای ویژه و صحنههای اکشن با تکیهبر خلاقیتی که دارد، در سطح جهانی است. وقتی چنین موضوعی را درکنار تواناییها و تجربیات کیانو ریوز در اجرای صحنههای اکشن میگذارید، با یک خروجی ویژه طرف هستید.»
کیانو ریوز در گفتوگو با توتالفیلم ضمن اشارهبه تواناییهای بسیار بالا و فاصلهی قابل ملاحظهی مهارتهای رزمی/اکشن دانی ین نسبتبه خودش، تاکید میکند که جان ویک 4 از منظر سنگین و فیزیکی بودن اجرا، سختترین فیلم دوران حرفهای او بهحساب میآید؛ چرا که حالا بهدنبال بالاتر رفتن سن او نسبتبه فیلمهای قبلی و پیچیدهتر شدن اکشنهای فیلم درکنار بدلکاریهای خودرو-محور که آنها را هم خود ریوز انجام داده، پروژهی جان ویک 4 را برای او به یک چالش واقعی بدل کرده است.
جان ویک 4 در تریلر نهایی خود اعلام میکند که در زمینههای مولفههای اکشن، تلاش میکند تا بلندپروازانه عمل کند. یکی از مواردی که چنین ادعایی را مطرح میکند، صحنهی مبارزه درکنار طاق پیروزی در پاریس است. سکانسی که علاوهبر تیراندازیهای داخل خودرو، با نبردهای تنبهتن در یک خیابان دنبال میشود که در طی آن، ماشینهای مختلف یکی پس از دیگری از کنار جان و حریفش گذر میکنند (و به آنها آسیب میزنند)؛ بهاین صورت که جان و حریفش نهتنها باید از میان خودروهای پرسرعتی که از کنارشان میگذرند جای خالی بدهند، بلکه باید دخل همدیگر را هم بیاورند! اسکات راجرز در خصوص این سکانس توضیح میدهد:
«آن صحنه از چند منظر مختلف واقعا ما را بهچالش کشید. در آغاز ما باید برداشتها را طوری با حضور کیانو فیلمبرداری میکردیم که آنچنان طولانی نشوند تا بتوانیم تدوینشان را طوری جلو ببریم که بهیکپارچه بودن تدوین اثر ضربه نزند. سپس بهمدت ۹ ماه بهکیانو آموزش دادیم تا مهارتهای رانندگی لازم برای این صحنه را کسب کرده و نسبتبه تواناییهایش در تیراندازی و رانندگی، سکانس را طراحی کنیم. درنهایت باید از پس چالشهای پیرامون نحوهی فیلمبرداری سکانس برمیآمدیم.»
جان ویک 4 درحالی بهاکران خود نزدیک میشود که دو اثر دیگر با نامهای کانتیننتال (مینیسریال سهقسمتی با هنرنمایی مل گیبسون و کالین وودل) و فیلم بالرینا (با نقشآفرینی آنا دِ آرماس) در مراحل پیشتولید هستند. در زمان تولید اولین قسمت از سری جان ویک احتمالا کمتر شخصی پیدا میشد که آن را بهچشم یک مجموعهی بزرگ و پرطرفدار ببیند. حالا این سری بهنقطهای رسیده که دو اثر جانبی قرار است از دنیای آن منشعب شود و نام این جان ویک را بیشتر از قبل در دل فرهنگ عامه باز بکند. حالا که این جهان درحال گسترش است و قسمت چهارم نیز بهزودی اکران میشود، شاید این سؤال برایمان پیش بیاید که آیا باز هم قسمتهایی جدید از ماجراجوییهای اقای ویک درکار خواهد بود یا نه؟ ریوز دراینباره توضیح میدهد:
«باید منتظر بمانیم و ببینیم که تماشاگران نسبت به قسمت چهارم چه واکنشی خواهند داشت. تنها دلیلی که بهما این فرصت را داد تا بتوانیم فیلمهای جان ویک را بسازیم، این بود که مردم آنچه که ما ساخته بودیم را دوست داشتند. پس فکر میکنم که بهتر است فعلا منتظر واکنش مخاطبان بمانیم. امیدوارم که فیلم را دوست داشته باشند.»
چندی پیش شایعه شده بود که قسمتهای چهارم و پنجم جان ویک پشت سر هم فیلمبرداری شدهاند. شایعهای که ظاهرا بهدور از حقیقت بود. استاهلسکی نسبتبه تصمیمش مبنی بر عدم فیلمبرداری پشتسر هم قسمت چهارم و پنجم چنین میگوید:
«من ذهنیت حاکم بر چنین تصمیمی (فیلمبرداری پشت سر هم دو فیلم) را درک میکنم. در تولید پروژههایی شرکت داشتم که چند اثر را باید بهشکل پشت سر هم فیلمبرداری میکردیم، مثل تولید فیلمهای ماتریکس (استاهلسکی بدلکار شخصیت نئو در سهگانه ماتریکس بوده است). اما حقیقت اینجا است که مابین ساخت دو فیلم، من رشد میکنم. امیدوارم که یک روز یک نفر تصمیم بگیرد تا آخر هفتهاش را با تماشای چهار قسمت از جان ویک بگذراند. دوست دارم او در زمان تماشای چهار فیلم نهتنها بزرگتر شدن آثار، بلکه باکیفیتتر شدن آنها را احساس بکند؛ چون در زمان بین ساخت دو فیلم، من هم بهتر میشوم و ساختهی بعدی من نیز اثر باکیفیتتری از آب در میآید. این فاصلهی زمانی دقیقا یک فرصت برای نفس کشیدن است. برای بهدست آوردن ایدههای جدید، تحقیق کردن و امتحان کردن چیزهای تازه.»
استاهلسکی تا بهامروز تنها فیلمهای جان ویک را کارگردانی کرده است. فعالیت چد استاهلسکی در قامت یک کارگردان از سال ۲۰۱۴ با کارگردانی فیلمهای جان ویک شروع شد. پس از فیلم جان ویک 4، او قرار است سراغ اقتباسهای سینمایی از دو ویدیوگیم Ghost of Tsushima و Rainbow Six برود. هنوز مشخص نیست که بعد از قسمت چهارم، آیا سری جان ویک با محوریت کیانو ریوز ادامه پیدا خواهد کرد یا نه. باید صبر کنیم و ببینیم که در پایان قسمت چهارم، چه سرنوشتی انتظار آقای ویک را میکشد. نظر شما چیست؟ فکر میکنید که جان ویک بالاخره به آرامش میرسد یا دست و پا زدنش در باتلاق انتقام همچنان ادامه خواهد داشت؟ دیدگاهتان را برای gsxr بنویسید.